pari daryayi 22938 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 شهریور، ۱۳۹۰ هیچ کاری نمی تونم براش بکنم رو به روی من نشسته و داره زار زار گریه می کنه جای کبود کتک هایی که از باباش خورده رو نشونم می ده اشکم در میاد... میرم بغلش می کنم بغضش بازم می ترکه و می گه: می بینی اینم تقدیر منه! ... پله های آموزشگاه رو می رم بالا صداش داره میاد هنوزم با همون جمله درس می ده! خانوما یه دقه پای تخته رو نگاه کنین... از پشت در یه سرک می کشم خدای من چقدر لاغر شده موهای سرش چقدر سفید شدن یعنی این همون استاده؟ می خندم می گم دکتر بلاخره از آمریکا اومدی؟ چشماش پر از حسرت به من دوخته می شن بعد ها می شنوم دردونه دخترش سرطان گرفته.... مو به تنم سیخ می شه ، دوستم میگه: چه سرنوشت تلخی... .... مامان بزرگ بغلم می کنه و بلند می گه : تمام ماه رمضون دعای اولم تو بودی! همش دعا می کردم خدایا یه شانس خوب! یه شانس خوب به این بهترین من بده... با تشکر می بوسمش و اون تکرار می کنه یه شانس خوب ! .... ساکت نشستم و فقط دارم گوش می دم زن رو به روم داره قصه مرگ پسر و همسرش رو تعریف می کنه چند تا جمله ش توی ذهنم مرتب چرخ می خوره: بابام منو به زور داد بهش، من نمی خواستمش... دو تا زن دیگه گرفت... یه شب از بیمارستان زنگ زدن گفتن شوهرت تصادف کرده. رفته بود زیر تریلی... من موندم و بچه ام .. - پسرت چی شد؟ با نگاهی تهی بهم خیره می شه و می گه : اعدامش کردن .......................... تقدیر یا سرنوشت... چقدر باید باورشون داشت؟ آیا همه تقدیر ها و سرنوشت ها فقط برای توجیه تمام لحظات سختی است که سر می کنیم؟ یا نه وقتی به آرزوهامون می رسیم هم می گیم این سرنوشت و تقدیر من بود؟ وقتی دکتر می شیم، ازدواج می کنیم، بچه دار می شیم، خونه می خریم؟ اینا سرنوشت نیستن؟ شانس ... چقدر باید بهش اعتقاد داشت؟ چقدر از اتفاقایی که برامون می افته با شانس ربط دارن؟ خودم رو گول می زنم و با توجیه علمیش اسمش رو می ذارم احتمال! چند تا ضرب کنم و ببینم هر بار احتمال پیروزی و شکست چقدره؟ به نظر شما چی؟ آیا می شه سرنوشت رو جور دیگه ای رقم و زد و از سر نوشت؟ 14 لینک به دیدگاه
Abolfazl_r 20780 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 شهریور، ۱۳۹۰ نمیدونم. واقعا نقش تقدیر و شانس رو نمیتونم در زندگی تشخیص بدم. آینده ی اون بچه ای که تو سومالی متولد میشه با اونی که تو سوئیس متولد میشه قطعا با تلاش های یکسان فردی نتیجه یکسانی نداره. تلاش یکسان هردو در یکی ممکنه به زنده ماندن منجر بشه و دیگری به رسیدن به قله های علم. ولی از طرفی اراده انسان خیلی قویه و بالاتر از همه چیز قرار میگیره. چنانچه نمونه تاریخی زیاد داریم. پس واقعا این یکی از سوالات بی جوابه. 11 لینک به دیدگاه
Atre Baroon 19624 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 شهریور، ۱۳۹۰ منم نمیدونم چی بگم! چون خودم واسش جوابی پیدا نکردم ولی در کل به نظرم اختیار آدما هم تو سرنوشتشون تاثیر داره! 6 لینک به دیدگاه
Ehsan 112346 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 شهریور، ۱۳۹۰ من نه به تقدیر معتقدم نه به سرنوشت. از نظر من آینده هیچ موجودی ثبت نشده و هیچکس هم قدرت فهمیدن آنچه در آینده رخ میدهد را ندارد. سرنوشت و تقدیر، تنها گامی است در جهت توجیه خود. اسمش را میشه گذاشت دلداری دادن چه برای توجیه موفقیت چه توجیه شکست.... دنیا مانند گردونه ای است که آدم ها مثل توپ تو این گردونه شناورند، یک عده زودتر میان بیرون و فکر میکنن برنده شدن. اما به هر حال،همه گوی ها از این گردونه بیرون میاد، بیرون آمدن گوی ها هم یعنی پایان مبارزه گوی و گردونه و فاتحه........ 7 لینک به دیدگاه
pari daryayi 22938 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 14 شهریور، ۱۳۹۰ من نه به تقدیر معتقدم نه به سرنوشت. از نظر من آینده هیچ موجودی ثبت نشده و هیچکس هم قدرت فهمیدن آنچه در آینده رخ میدهد را ندارد. سرنوشت و تقدیر، تنها گامی است در جهت توجیه خود. اسمش را میشه گذاشت دلداری دادن چه برای توجیه موفقیت چه توجیه شکست.... دنیا مانند گردونه ای است که آدم ها مثل توپ تو این گردونه شناورند، یک عده زودتر میان بیرون و فکر میکنن برنده شدن. اما به هر حال،همه گوی ها از این گردونه بیرون میاد، بیرون آمدن گوی ها هم یعنی پایان مبارزه گوی و گردونه و فاتحه........ اگه یکی بهت اینا رو بگه چی؟ برای کسی که تمام بدبختی های دنیا رو داره چه جوابی داری؟ برای کسی که می گه گناه من چی بود که فرزند شرعی نیستم؟ چرا من باید بچه این والدین می شدم و دوستم نه؟ چرا من باید تو ایران به دنیا می اومدم؟ چرا باید سیاه پوست می شدم؟ گردونه دنیا گرد نیست! چاله چوله زیاد داره! همه توپ ها هم یه اندازه نیستن! توپ یکی بزرگتره بیشتر به دست میاد توپ یکی تعدادش بیشتره! شایدم یکی اصلا توپی نداره! که بخواد از تو گردونه بیرون بیاد؟:JC_thinking: 11 لینک به دیدگاه
Abolfazl_r 20780 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 شهریور، ۱۳۹۰ من نه به تقدیر معتقدم نه به سرنوشت. از نظر من آینده هیچ موجودی ثبت نشده و هیچکس هم قدرت فهمیدن آنچه در آینده رخ میدهد را ندارد. سرنوشت و تقدیر، تنها گامی است در جهت توجیه خود. اسمش را میشه گذاشت دلداری دادن چه برای توجیه موفقیت چه توجیه شکست.... دنیا مانند گردونه ای است که آدم ها مثل توپ تو این گردونه شناورند، یک عده زودتر میان بیرون و فکر میکنن برنده شدن. اما به هر حال،همه گوی ها از این گردونه بیرون میاد، بیرون آمدن گوی ها هم یعنی پایان مبارزه گوی و گردونه و فاتحه........ خوب اینکه من تو ایران عزیز و اسلامی به دنیا بیام :texc5lhcbtrocnmvtp8 و یا در سرزمین کفر و با توجه به تفاوتهای موجود در این دو، شانس من به عنوان یه انسانی که فرصت زندگی داره به حساب نمیاد؟ با توجه به اینکه تولد من در این دو نقطه تفاوت هایی داره، چه چیزی تعیین میکنه من خودم رو کجا بسازم و رشد کنم؟ 5 لینک به دیدگاه
Ehsan 112346 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 شهریور، ۱۳۹۰ اگه یکی بهت اینا رو بگه چی؟ برای کسی که تمام بدبختی های دنیا رو داره چه جوابی داری؟ برای کسی که می گه گناه من چی بود که فرزند شرعی نیستم؟ چرا من باید بچه این والدین می شدم و دوستم نه؟ چرا من باید تو ایران به دنیا می اومدم؟ چرا باید سیاه پوست می شدم؟ فقط بهش میگم زیاد جدی نگیر...... :JC_thinking: این منیت را از خودت دور بریز و به کف پایت نگاه کن به جای آنکه به آسمان بنگری. گردونه دنیا گرد نیست! چاله چوله زیاد داره! همه توپ ها هم یه اندازه نیستن! توپ یکی بزرگتره بیشتر به دست میاد توپ یکی تعدادش بیشتره! شایدم یکی اصلا توپی نداره! که بخواد از تو گردونه بیرون بیاد؟:JC_thinking: کلا نگرفتی من چی گفتم.... مهم مسئله زمان هست که بالاخره هر گویی از این گردونه بیرون میاد. خود گردونه گرده،اما ظرفیت این را نداره که همه گوی ها با هم بیرون بیان. بالاخره گوی هایی باید فنا باشن تا یک گوی بیوفته بیرون...... 3 لینک به دیدگاه
Ehsan 112346 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 شهریور، ۱۳۹۰ خوب اینکه من تو ایران عزیز و اسلامی به دنیا بیام :texc5lhcbtrocnmvtp8 و یا در سرزمین کفر و با توجه به تفاوتهای موجود در این دو، شانس من به عنوان یه انسانی که فرصت زندگی داره به حساب نمیاد؟ با توجه به اینکه تولد من در این دو نقطه تفاوت هایی داره، چه چیزی تعیین میکنه من خودم رو کجا بسازم و رشد کنم؟ شما در صورتی میتونی بگی من بدشانسم، که جایزه نهایی مشخص باشه. اون جایزه نهایی چیه که شما فکر میکنی در ایران بهش نمیرسی اما یکی در آمریکا بهش میرسه؟ شانس کنار جایزه مطرح میشه. 2 لینک به دیدگاه
pari daryayi 22938 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 14 شهریور، ۱۳۹۰ فقط بهش میگم زیاد جدی نگیر...... :JC_thinking:این منیت را از خودت دور بریز و به کف پایت نگاه کن به جای آنکه به آسمان بنگری. کلا نگرفتی من چی گفتم.... مهم مسئله زمان هست که بالاخره هر گویی از این گردونه بیرون میاد. خود گردونه گرده،اما ظرفیت این را نداره که همه گوی ها با هم بیرون بیان. بالاخره گوی هایی باید فنا باشن تا یک گوی بیوفته بیرون...... خب تو از زمان بیرون اومدن گفتی من از شانس بیرون اومدن گفتم طبق قانون احتمال اینا باید در هم ضرب شن! سوالم این بود که چرا اونی که نمیاد بیرون یا دیر میاد باید سهم من شه نه یکی دیگه؟! (اینا سوال من نیست ها دارم از زبون بقیه میگم!) 2 لینک به دیدگاه
bpcom 10070 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 شهریور، ۱۳۹۰ نظر من اینه که قبول تقدیر بر سرنوشت ما به نوعی قبول جبر در زندگی میشه یعنی اینکه به نوعی آفرینش ما زیر سوال میره اینکه قبول کنیم هر چیزی برای انسان از همون ابتدا مقدر شده و مسیری مشخص را طی میکنه دیگه کل برنامه دین و خوبی و بدی رو از بین میبره ولی از دیده دیگری به مسئله اگر نگاه کنیم به این صورت میشه که در طول زندگی و در هر لحظه مسیرهای انتخابی بسیاری برای یک انسان وجود داره و هر حرکت اون موجب باطل شدن برخی از این راهها و ایجاد مسیرها و انتخابات جدیدتری میشه افراد انتخاب مسیر درست را به حساب شانس و انتخاب مسیر غلط را به حساب تقدیر میگذارند ... 7 لینک به دیدگاه
anvil 5769 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 شهریور، ۱۳۹۰ نظر من اینه که قبول تقدیر بر سرنوشت ما به نوعی قبول جبر در زندگی میشهیعنی اینکه به نوعی آفرینش ما زیر سوال میره اینکه قبول کنیم هر چیزی برای انسان از همون ابتدا مقدر شده و مسیری مشخص را طی میکنه دیگه کل برنامه دین و خوبی و بدی رو از بین میبره ولی از دیده دیگری به مسئله اگر نگاه کنیم به این صورت میشه که در طول زندگی و در هر لحظه مسیرهای انتخابی بسیاری برای یک انسان وجود داره و هر حرکت اون موجب باطل شدن برخی از این راهها و ایجاد مسیرها و انتخابات جدیدتری میشه افراد انتخاب مسیر درست را به حساب شانس و انتخاب مسیر غلط را به حساب تقدیر میگذارند ... حالا اینکه کدوم مسیر انتخاب کنه که به مقصد برسه یا درست باشه باز هم احتمال مطرح میشه. توی قران که یه بار میگه همه اینا نزد خدا محفوظه یه بار میگه انسان مختاره!من نفهمیدم اخرش چی میشه.توی دبیرستانم که میگفتن اراده ما در طول اراده خداست!!!اینم هیچوقت متوجه نشدم کلا فک کنم فکر کنیم که هیچ بالا سری نداریم بهتر باشه. 4 لینک به دیدگاه
Abolfazl_r 20780 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 شهریور، ۱۳۹۰ شما در صورتی میتونی بگی من بدشانسم، که جایزه نهایی مشخص باشه. اون جایزه نهایی چیه که شما فکر میکنی در ایران بهش نمیرسی اما یکی در آمریکا بهش میرسه؟ شانس کنار جایزه مطرح میشه. شما فرض کن شانس وجود خارجی نداره اصلا. بعد بیایم واسه تلاش انسان در راستای رسیدن به موفقیت یه واحد در نظر بگیریم. اسمش رو هم میزاریم اسی :biggrin: مثلا من در زندگی 50 اسی تلاش میکنم. خواه در ایران یا آمریکا. نتیجه یا همون جایزه ای که حاصل میشه فرقی نداره؟ چی باعث این اختلاف میشه؟ چی باعث میشه من با 50 اسی :biggrin: تلاش در دو نقطه از دنیا ( که قرارگیری در این دو نقطه از اراده من خارجه) دو تا جایزه متفاوت با ارزش های نابرابر کسب کنم؟ 2 لینک به دیدگاه
Ehsan 112346 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 شهریور، ۱۳۹۰ سوالم این بود که چرا اونی که نمیاد بیرون یا دیر میاد باید سهم من شه نه یکی دیگه؟! (اینا سوال من نیست ها دارم از زبون بقیه میگم!) برای اینکه تصادف، بخش مهمی از زندگی را تشکیل میده. تصادف هم از اسمش معلومه، یعنی بدون علتی منطقی و تنها روی حادثه. هرچند درک و پذیرش تصادف سخته اما برای هر کدوم از ما ممکنه رخ بده. 2 لینک به دیدگاه
Ehsan 112346 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 شهریور، ۱۳۹۰ چی باعث این اختلاف میشه؟ چی باعث میشه من با 50 اسی :biggrin: تلاش در دو نقطه از دنیا ( که قرارگیری در این دو نقطه از اراده من خارجه) دو تا جایزه متفاوت با ارزش های نابرابر کسب کنم؟ همون بحث تصادف، که یکی از الزامات طبیعت هست. حادثه را باید به عنوان یک اصل بپذیرین،که همه چیز الزاما دلیل ندارد. 2 لینک به دیدگاه
amin 202 مهمان اشتراک گذاری ارسال شده در 14 شهریور، ۱۳۹۰ وای....بازم ازین بحثا! رفتیم تو برحان جبر و اختیار؟ یبار شورو کردیم 20 صفحه بحث کردیم به نتیجه نرسیدیم....بازم شورو کنیم یعنی؟:icon_pf (34): لینک به دیدگاه
Abolfazl_r 20780 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 شهریور، ۱۳۹۰ همون بحث تصادف، که یکی از الزامات طبیعت هست. حادثه را باید به عنوان یک اصل بپذیرین،که همه چیز الزاما دلیل ندارد. حادثه؟ حادثه چقدر تعیین کننده است؟ 2 لینک به دیدگاه
Ehsan 112346 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 شهریور، ۱۳۹۰ حادثه؟ حادثه چقدر تعیین کننده است؟ حادثه خیلی تعیین کننده است، همون به دنیا آمدن شما در یک جایی مثل سومالی یا لاس وگاس، خودش بزرگترین حادثه میتونه باشه. حادثه نقش بزرگی را تو زندگی ما داره، مهم اینست که ما تا میتونیم تاثیرش را کم کنیم، اما در نهایت مغلوبیم. 2 لینک به دیدگاه
Abolfazl_r 20780 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 شهریور، ۱۳۹۰ حادثه خیلی تعیین کننده است، همون به دنیا آمدن شما در یک جایی مثل سومالی یا لاس وگاس، خودش بزرگترین حادثه میتونه باشه. حادثه نقش بزرگی را تو زندگی ما داره، مهم اینست که ما تا میتونیم تاثیرش را کم کنیم، اما در نهایت مغلوبیم. اینکه حوادث ناگوار برای یه نفر به طور متوالی پیش میاد و در طرف دیگه برای یکی دیگه حوادث خوب زیادی پیش میاد هم ناشی از حادثه است؟ 2 لینک به دیدگاه
Ehsan 112346 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 شهریور، ۱۳۹۰ اینکه حوادث ناگوار برای یه نفر به طور متوالی پیش میاد و در طرف دیگه برای یکی دیگه حوادث خوب زیادی پیش میاد هم ناشی از حادثه است؟ آخه شما معیارتون از حوادث خوب و بد مشخص نیست. مثل یکی مثل خانم انوشه انصاری تونست بره فضا، یکی پاشو نتونسته از دهات خودش بذاره بیرون. کدوم برد کرده و کدوم باخته؟ مهم اینست ما از زندگی داریم،خشنود باشیم و تا میتونیم تاثیر منفی حوادث رو کم کنیم. 3 لینک به دیدگاه
Abolfazl_r 20780 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 شهریور، ۱۳۹۰ آخه شما معیارتون از حوادث خوب و بد مشخص نیست. مثل یکی مثل خانم انوشه انصاری تونست بره فضا، یکی پاشو نتونسته از دهات خودش بذاره بیرون. کدوم برد کرده و کدوم باخته؟ مهم اینست ما از زندگی داریم،خشنود باشیم و تا میتونیم تاثیر منفی حوادث رو کم کنیم. خوب خوبه بدم بده دیگه. چطوری بگم؟ 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده