Saman_88 8062 اشتراک گذاری ارسال شده در 31 مرداد، ۱۳۹۰ برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام زنان در حق مردان مادری كرده و آنان را با بچهها اشتباه میگیرند. این جمله یعنی اینكه زنان بیش از حد در حق مردان مفید واقع میشوند و كارهای را كه خودشان میبایست انجام دهند برایشان انجام میدهند برای مثال: 1. در حق آنها مفید هستید، مثلا: دنبال كلیدهایش میگردید . 2. راه انداختن بازیهای كلامی با انها جهت بیرون كشیدن اطلاعات: گرسنه ای؟ چی دوست داری؟ چی كار كردی؟ 3. چنین فرض میكنید كه مردها كم حافظهاند و اطلاعاتی كه میبایست خودشان به خاطر داشته باشند باید به آنها گوشزد شود . وقت دكتر امروزت یادت نره! یادت نره بچهها رو از مدرسه بیاری! 4. آنها را نكوهش میكنید آن گونه كه بچههایتان را دعوا میكنید: چند بار بگم چراغها را قبل از خوابیدن خاموش كن! 5. به عهده گرفتن كارهایی كه فكر میكنید نمیتوانند انجام دهند: یك روز با بچهها فرستادمش كه برن لباس بخرن فاجعه بود! دیگه همچین كاری را نمیكنم. 6. اصلاح كردن اشتباهاتشان و امر ونهی كردن به آنها: اگر جای تو بودم از سمت چپ رانندگی میكردم! اگر جای تو بودم از دوستم به خاطر كاری كه انجام دادم معذرت خواهی میكردم. اما چرا ؟ به دلیل حس مادرانهای كه در وجود همه زنان است و آنها هنگامی كه دختر كوچكی بودند همین رفتار را از مادر خود دیدهاند و همان الگو را عینا تكرار میكنند و مسلما مردها هیچ مخالفتی با این عمل ندارند چون راحتتر هستند كه كس دیگری كارهایشان را انجام دهد اما به یاد داشته باشید این كار بعد از مدتی شما را كلافه و خسته میكند. چرا بعد از مدتی با وجود تمام این فداكاریهایتان ، باز هم روابط خراب میشود؟ علی رغم اینكه در ابتدا این روابط جوانب مثبتی دارد اما بعد از گذشت زمان همسرتان از شما منزجر میشود چون الان او همانند یك پسر بچهای است كه همیشه آرزوی این را دارد كه خانه، هم چنین مادر خود را ترك گفته و مستقل زندگی كند و با برقراری رابطهای جدید آنها مادرشان (همسرانشان) را با یك معشوقه معاوضه میكنند. و با امر ونهی مداوم به همسرتان او احساس میكند كه بیلیاقت است و باعث به وجود آمدن یك چرخهی معیوب در زندگی میشود. راه حل: 1. از انجام دادن كارهایی كه همسرتان خودش میتواند انجام دهد پرهیز كنید: اجازه دهید خودش دنبال كلیدش بگردد. ولی هیچگاه جواب سرد كنندهای به او ندهید مثلا به او نگویید خودت برو بگرد من كه مادرت نیستم. 2. با همسرتان مانند شخصی لایق، دانا و قابل اعتماد رفتار كنید. سعی ننمایید به جایش فكر كنید و یا تقویم او باشید. یك بار كه وقت دكترش را فراموش كرد دفعهی بعدی آن را به خاطر میسپارد. 3. مسئولیتها را به او واگذار كنید و اگر از انجام آنها برنیامد سعی نكنید مسولیتها را از او سلب نمایید. هرگز وسوسه نشوید كه او را نجات دهید و كنترل اوضاع باز به دست خودتان بیافتد و به او اجازه اشتباه كردن بدهید. زنان، خود و ارزشهایشان را زیر پا گذاشته و در مقایسه با مردان، خود را در مرتبه دوم قرار میدهند! تصور كنید بر سر میز شام یك تكه از ماهیهای بزرگتر آن یكی است آن را به كی میدهید؟ چرا به همسرتان؟ و خودتان را در رتبه دوم قرار میدهید. 1. علاقه، عادتها و فعالیتهای خود را بخاطر همسرتان كنار میگذارید چون این علایق خوشایند او نیست، و معمولا زنان میگویند كه وارد مرحله جدیدی شدهاند ودیگر این فعالیتها برایشان جذابیتی ندارد در حالی كه خودشان را گول میزنند و اغلب اوقات بعد از تمام این روابط (طلاق) دوباره زنان به همان فعالیتهای سابقشان باز میگردند. و یا اینكه بسیاری از مردان سعی دارند شما را از كسانی كه دوستشان دارید (پدر، مادر، دوستان...) جدا كنند. مردانی كه از درون احساس ناامنی زیادی دارند، شما را از سیستمهای حمایتیتان جدا كنند. زیرا آنها نیاز دارند كه احساس كنند همسرشان در كنترل كامل آنها باشد. اما اگر كسی دیگر این كار را با خودشان انجام دهد و آنها در كنترل خود بگیرد شكوه سر میدهند و اینكه زن در كنترل مرد باشد دو اثر سوء دارد: - بیش از حد به مرد خود وابسته میشوید چون جز او كسی را ندارید. - شما منزوی و گوشه گیر شده و قادر به برقراری ارتباط با دیگران نخواهید بود. 2. از لحاظ احساسی و برای اینكه مردتان را راضی كنید به هر شكلی كه او میخواهد در میآیید: یكی از معمولترین راههایی كه ارزش خود را زیر پا گذاشته و خود را در درجهی دوم اهمیت قرار داده و همه چیز خود را حتی قیافه، رفتار و عقایدشان را تغییر داده تا به شكل زن ایدهال او در آیند. خود را در معرض جراحیهای خطرناك قرار داده فقط بخاطر اینكه همسرشان او را با قیافه دیگر و یا هیكل دیگر بیشتر دوست بدارد و میپسندد. 3. برای اینكه رویاهای مرد مورد علاقهتان را تحقق ببخشید، رویاهای خود را به كلی فراموش میكنید. زنی كه از كار خود استعفا میدهد تا به شغل همسر خود برسد و به او كمك كند و بعد از سه سال كه آنها قطع رابطه میكنند خود را بیكار و نیازمند میبیند. چرا زنان در روابط خود را فدای دیگران میكنند؟ زنان به دلایل زیادی این كار را انجام میدهند چون هزاران سال است كه به زنان آموزش داده اند كه خود را فدای شوهرانشان كنند. (علایق، استعداد، و شغلهایشان را و ....) چون مادران و مادر بزرگانمان خود را این گونه دیدهاند . به عوض آن كه تلاش كنیم رویاهای خودمان را تحقق ببخشیم فدا كردن انها در راه مردانمان را نوعی ایثار و قربانی میدانیم. خیلی ساده است كه بگویید: می توانم درسم را تمام كنم و یك مهندس شوم، اما دوست داشتم حمایت بیشتری از همسرم كه در رشته عمران تحصیل میكرد، بكنم، بنا براین تصمیم گرفتم از حق خودم بگذرم. وقتی شخصیت خودتان را برای این كه بیشتر دوست داشته شوید زیرا پا میگذارید نتیجه این خواهد شد كه خودتان را كمتر دوست داشته باشید. راه حل: چگونه از فدا كردن رویاها در روابطتان پرهیز كنید: 1. از تمامی رویاها و خواستههای گذشتهتان كه بخاطر عشق شوهرتان زیر پا گذاشتهاید لیستی تهیه كنید تا در اینده دیگر مرتكب چنین كاری نشوید. 2. رویاهایتان را تعقیب كنید و شخصیت خود را تمام و كمال بخاطر بسپارید و به خاطر شخصی به هر رنگی در نیاید به امید اینكه مردی را بیابید كه بتواند شما را اغنا كند. هر چه زن كاملتری باشید احتمال اینكه مستاصل شوید كمتر است و ارزشهایتان را كمتر زیر پا میگذارید. 5 لینک به دیدگاه
کتایون 15176 اشتراک گذاری ارسال شده در 31 مرداد، ۱۳۹۰ آدم هیچوقت تکلیفشون با این عناصر ذکور معلوم نیست... 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده