*Mahla* 3410 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 مرداد، ۱۳۹۰ ريسك در معاملات معامله كردن راحت است يا دشوار؟ از ديد ناظر بيروني ، اين كار راحت به نظر مي رسد . كافي است شما يك سهم را در نظر بگيريد . حدس بزنيد كه قيمت آن صعود خواهد كرد و يا نزول ، وارد معامله شده و صبر كنيد تا نتيجه را ببينيد . نكته ي كار در كجاست ؟ اگر به همين سادگي بود ، هركسي مي توانست با انجام آن ميليونر شود ! متاسفانه به اين راحتي هم نيست ، مخصوصاً در بازارهاي بدون روند و يا داراي محدوده ي نوسان زياد . در يك بازار صعودي قوي ، معامله گران تازه كار با افتتاح يك حساب شروع به كار كرده و شاهد افزايش حباب گونه ي دارايي خود مي شوند اما چه بسا در كمتر از يك ماه جملاتي مانند "روزهاي خوب قديم" را از آنها مي شنويم ! حتي هنگامي كه همه شرايط نيز موافق بوده و قيمت ها در حال افزايش مي باشند نيز معامله كردن كار راحتي نيست . بايد روي آن معاملات كار كنيد ونهايتاً كسب سود از مجموع معاملات كار دشواري است . معاملات موفق جزئي منابع مالي ، جزئي استراتژي كار و قسمتي نيز روانشناسي دارند . فرض كنيد شما يك استراتژي ساده براي معامله نياز داريد . سهام هايي را مي يابيد كه در اثر اخبار ضعيف اقتصادي بطور موقت دچار نزول قيمت شده اند اما در كل ، شواهد موجود حكايت ازافزايش قيمت آنها دارند . مي خواهيد سيستم معاملاتي خود را بر اساس اصل "پشيماني فروشندگان" بنا كنيد . اينگونه است كه شما پيش بيني مي كنيد فروشندگان در اثر ترس از اخبار ضعيف اقتصادي كه براي اين سهم ارائه شده اقدام به فروش نموده اند و زماني كه دريابند سهام مورد نظر هنوز خريداران خوبي دارد ، مجدداً اقدام به خريد خواهند كرد . اما يك استراتژي خوب ملزومات ديگري نيز دارد . شما بايد تصميم بگيريد كه چه ميزان از سرمايه خود را با اين استراتژي به معامله اختصاص دهيد . در هر معامله مي توانيد 3-2% از سرمايه خود را ريسك كنيد اما تمام موارد مطابق با نقشه ي شما پيش نخواهد رفت . معامله داراي يك قسمت رياضيات نيز مي باشد . برخي از معاملات شما به سود خواهد نشست و برخي نيز با ضرر همراه خواهد بود . بايد تصميم بگيريد كه چند معامله مي خواهيد انجام داده و در هر معامله چه ميزان ريسك كنيد . تنها تعداد معاملات نيست كه بايد مد نظر قرار گيرد ، شما بايد به محدوده اي كه قيمت تمايل به نوسان در آن دارد نيز توجه كنيد . حال فرض كنيد با 2% ريسك در هر معامله و در مجموع با 10 پوزيشن قصد كار با استراتژي " پشيماني فروشندگان" را داريد . اين كار 20% ريسك بوده و شما بايد از نظر رواني تحمل آنرا داشته باشيد . اگر 20% از دارايي خود را از دست بدهيد ، جبران آن دشوار خواهد بود . بسته به حد تحمل رواني شما ، 20% ريسك ممكن است زياد باشد . اگر منابع مالي محدودي در اختيار داريد ، تحمل 20% ريسك كار دشواري خواهد بود . چنانچه تحليل و استراتژي شما منجر به سود نگردد ممكن است احساس درماندگي كنيد . از نقطه نظر روانشناسي ، ريسك كردن مي تواند باعث برانگيخته شدن حس اضطراب و نگراني در فرد گردد . يك تحليل و يا تصميم آني مي تواند باعث شود تا پوزيشن هايي را باز كرده و به نظاره بنشينيد . زماني كه با نگراني در انتظار خروج از يك پوزيشن هستيد ، به سختي مي توانيد فكر كرده و تصميم درست بگيريد . حال آنكه احساسات نيز بر شما غلبه كرده باشد . اگر نتوانيد اين ريسك را تحمل كنيد چه اتفاقي خواهد افتاد ؟! راه حل ساده و آشكار براي اين موضوع ، كم كردن ميزان ريسك است . مي توانيد به جاي آنكه 10 پوزيشن بگيريد ، 2 يا 3 مورد را كه احتمال سود دهي بيشتري دارند انتخاب نماييد . با اين كار سود شما به ميزان قبلي نخواهد بود اما مقدار ضرر نيز كاهش خواهد يافت . اگر در تحمل ميزان ريسك دچار مشكل شويد ، ممكن است آن قسمت از فكر شما كه درگير اين موضوع مي گردد باعث ايجاد خطا و كاهش دادن سودهايي كه مي توانسته حاصل كند نيز بشود . در نظر گرفتن ريسك هاي مالي و رواني بسيار مورد نياز است . اين كار در طولاني مدت چه دستاوردهايي خواهد داشت ؟ از سويي به نظر مي رسد كه اگر نخواهيد ريسك كنيد ، هرگز سودهاي آنچناني نيز نخواهيد كرد . شما مي بينيد كه معامله گران حرفه اي اقدام به معاملات بزرگ مي كنند و اين موضوع باعث ايجاد نگراني در آنها نمي گردد . در اين خصوص هركس بايد هدف خود را مشخص نمايد . تا زماني كه دلگرم شويد كه مي توانيد در بازار كسب سود كنيد ، بهتر است اقدام به بالا بردن مهارت خود كرده و قبل از كسب مهارت كافي اقدام به ريسك هاي بزرگ نكنيد . معامله گران حرفه اي داراي مهارت هايي شكل يافته و اعتماد بنفسي پولادين مي باشند . آنها اگر ضررهاي بزرگي كنند ، مي دانند كه در نهايت توانايي جبران آنرا دارند . از سوي ديگر مي دانيد كه اگر هنوز به عنوان يك "معامله گر" به خود مطمئن نيستيد ، جبران سرمايه هاي از دست رفته غير ممكن است . مهم نيست كه چه ميزان در حذف اين احتمال تلاش مي كنيد ، اما در عمق فكر خود مي دانيد كه اين يك تهديد جدي بوده و ممكن است شكار آن شويد . اهميت مديريت ريسك را دست كم نگيريد . فوايد مالي و رواني بسياري در محدود نمودن ريسك وجود دارد . يكي از واقعيت هاي دشوار در معامله آنست كه استراتژي كامل هرگز وجود خارجي ندارد . حتي قابل اطمينان ترين استراتژي ها نيز گاهي منجر به ضرر مي شوند . شرايط بازار مرتباً تغيير مي نمايد و به تبع آن استراتژي شما نيز بايد با آن هماهنگ گردد . اما نكته ي مهم اينجاست كه مشخص نيست چه زماني شرايط با سيستم شما هماهنگ و چه زماني در حال تغيير است . بهترين ابزار دفاعي شما براي مقابله با تغييرات بازار، محدود نمودن ميزان ريسك است . با محدود نمودن ريسك خواهيد توانست در بازار باقي مانده و مراحل تكامل و آموزش را طي كنيد تا در نهايت در زمره ي معامله گراني قرار گيريد كه سودهاي كلان از بازار دريافت مي كنند . 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده