رفتن به مطلب

ارسال های توصیه شده

 

تصمیم­گیری آگاهانه و منطقی متولیان، موفقیت یا شکست تمامی پروژه­های خرد و کلان عمرانی یا اقتصادی را تضمین می‏کند. مقدمه این تصمیمگیریهای آگاهانه

 

انتخاب فرآیندی جامع و مؤثر بهمنظور مسالهیابی و انتخاب راهحل مناسب آن مساله است. گردآوری کامل و صحیح اطلاعات، در گام مسالهیابی یا شناخت همچون

 

متدولوژی بسیاری از راهبردهای مشابه مدیریت و پایش پروژهها، بسیار حائز اهمیت است. از دیگرسو علیرغم تکنیکهای متنوع حل مساله، توجه به تکنیک

 

مناسب هر موضوع و بهکارگیری سطح مناسبی از خلاقیت راهگشا و حیاتی است.یکی از مهمترین نیازهای مدیران و متولیان برای تصمیمگیری آگاهانه، بهکارگیری

 

تکنیک مقایسه و ارزیابی فنی و اقتصادی طرحهاست که انتخاب از میان مجموع راهکارها بر اساس حداقلهای مورد پذیرش، شرایط مطلوب اقتصادی و کارایی

 

مناسب فنی تلقی میشود.بنابراین هر پروژه مالی یا عمرانی باید پيش از اجرا، مورد ارزیابی قرار گیرد یا امکانسنجی شود. فرآیند امکانسنجی نیز بهمنظور

 

ارزیابی قابلیت تامین خواستههای طرح و شناخت پیشنیازها انجام میپذیرد. در ارزیابیهای مالی در فضای اقتصاد مهندسی از روشهای ریاضی- که بر پایه ارزش

 

زمانی پول، تعادل بین بهره و نرخهای رشد میباشد- برای سادهکردن مقایسهها و شفافساختن آن برای مدیران استفاده میشود. اما ارزیابیهای فنی حائز

 

دشواریهایی بیشتر است و این صعوبت در ترکیب ارزیابیهای فنی و اقتصادی بیشتر میشود.اصولاً جنبههای فنی بسیار متنوعی در یک طرح دخیل هستند.

 

روش اجرا، نیروهای انسانی، مواد اولیه، انرژی، ایمنی و ... برخی از موارد مشترک قابل طرح هستند که با توجه به تنوع آن، انتخاب روش مناسب برای ارزیابی

 

دقیق و منطقی را پیچیده میکند.به عبارت دیگر، ارزیابیهای فنی دارای گستره وسیعی از انواع حالتهای تصمیمگیری است. در هر تصمیمگیری فضای

 

تصمیمسازی بهصورت پیوسته یا گسسته است. از سویی دیگر ممکن است این تصمیمگیری تکمعیاره یا چندمعیاره باشد که در عین حال این معیارها میتوانند

 

بهصورت کمی، کیفی یا تلفیقی از چند حالت مختلف باشند. (نمودار 1)

نمودار 1: حالت‏های مختلف تصمیم‏گیری

 

در ارزیابیهای فنی- اقتصادی طرحها، سعی بر این است که با توجه به تنوع معیارهای کمی و کیفی، فضای حاکم بر تصمیمگیری، گسسته فرض شود. یک

 

سیستم کارآمد و قابل اطمینان ارزیابی باید:- امکان فرموله‏کردن مساله و تجدید نظر را بدهد.- هر دو معیار کمی و کیفی را در تصمیم‏گیری دخالت دهد.- نظرات افراد

 

مختلف را در مورد گزینه‏ها و معیارها لحاظ کند.- قابلیت در نظرگرفتن گزینه‏های مختلف را داشته باشد.- امکان تلفیق قضاوت‏ها برای محاسبه شاخص مقایسه

 

پایانی را دارا باشد.- معیارهای متضاد را به‏نحوی موازی و اثربخش باهم منظور کند.- امکان تلفیق قضاوت‏ها برای محاسبه نرخ نهایی را بدهد.- بر مبنای یک تئوری

 

قوی استوار باشد.

  • Like 3
لینک به دیدگاه
  • پاسخ 61
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

یکی از روش‏های کارآمد برای این منظور، فرآیند تحلیل سلسله مراتبی است که امکان فرموله‏کردن مسائل را یکی پس از دیگری به هر دو صورت کمی و کیفی

 

فراهم می‏کند. این روش که بر مبنای مقایسه زوجی بنا شده است قضاوت‏ها را به‏صورت مستقیم بسیار آسان می‏کند و درنتیجه محاسبات پایانی از سازگاری و

 

دقت بهتری برخوردار می‏شود.آنچه در این مقطع اهمیت کلیدی می‏یابد این است کهمعلوم گرددارزیابی‏های فنی و اقتصادی با ویژگی‏ها و پیش‏شرط‏هایی که پیشتر

 

اشاره شد با چه کیفیتی در طرح‏های مالی و عمرانی کشور به‏کار گرفته می‏شود و جایگاه آنها نزد تصمیم‏گیرندگان و مدیران ارشد چگونه است. چون این روزها در

 

سطح پروژه‏های درون‏شهری و برون‏شهری کشور، قید "فوریت" به بخش جدانشدنی طرح‏ها تبدیل شده است. بی‏تردید هیچ‏یک مخالف به سرانجام‏رساندن به‏موقع

 

و قانونمند پروژه‏ها نیستیم و برنامه‏ریزی و کنترل پروژه را جزء لاینفک آن می‏دانیم. هنوز هم یادگارهای نابسامان زیاد از پروژه‏هایی که بهره‏برداری و اتمام آن بعضاً تا

 

چند دهه به درازا کشیده در سراسر کشور به چشم می‏خورد و وجدان بیدار مهندسی کشور را می‏آزارد. لیکن قید فوریت و اهتمام به اتمام طرح در زمان مقرر باید

 

مختص مراحل مشخص طرح و اجرا باشد، نه آنکه از خلق ایده و طرح تا بهره‏برداری آن در یک ظرف آن‏هم به‏صورتی فشرده بیان شود.این روزها بسیاری از ما درک

 

مشترکی از طرح‏های مطالعه‏نشده یا کم‏مطالعه‏شده داریم. متأسفانه بزرگ‏ترین قربانی در چنین فضای دستپاچه‏ای امکان‏سنجی و ارزیابی‏های فنی و اقتصادی

 

به‏منظور آغاز پروژه‏هاست. اول، از آن جهت که فرآیند منطقی گردآوری اطلاعات و طبقه‏بندی منطقی آن به‏منظور حصول تصمیمی آگاهانه عموماً فرآیندی زمان‏بر

 

است و دوم، آنکه تصمیم‏گیری بدون طی مقدمات تصمیم‏سازی عموماً حکم دستوری می‏یابد که به نوبه خود حکم را قبل از فضای کارشناسی صادر کرده است و

 

عملاً کسی انتظار پاسخ جدید یا راهکار متعالی را ندارد بلکه صرفاً توجیه طرح را طلب می‏کنند. واژه طرح توجیهی این روزها شاید مشتری‏های زیادی برای خود

 

دارد. حال بپندارید آیا کسی انتظار دارد نتیجه چنین ارزیابی، رد عملکرد پیشنهاد طرح شده- آن‏هم با قید فوریت- باشد.اما آنچه در این مجال، فارغ از هیجانات حاکم

 

بر برخی پروژه‏ها می‏توان طرح کرد، لزوم تسری ارزیابی‏ها در اجزای پروژه می‏باشد. زیرا همان‏گونه که در سطوح کلان ارزیابی‏های فنی و اقتصادی می‏توانند راهگشا

 

و تصمیم‏ساز باشند، در اجزای پروژه نیز استفاده از آنها رویکردی منطقی و پربار به طرح خواهد داد. به‏عنوان نمونه، احداث راه یا راه‏آهنی ارتباطی میان دو شهر بنا

 

به تقاضای بار و سفر امکان‏سنجی شده و با معیارهایی چون هزینه‏های احداث، هزینه‏های بهره‏برداری، درآمد ناشی از جابه‏جایی بار و مسافر، سهولت ارتباط،

 

توسعه‏های آتی و ... مقایسه دقیق فنی و اقتصادی شده است که خروجی آن استخراج یک کریدور بهینه ارتباطی جهت شروع مطالعات مراحل تکمیلی باشد؛ این

 

مرحله در کلان پروژه راهگشا و مؤثر می‏باشد. لیکن آیا اجزای طرح و اجرا بی‏نیاز از ارزیابی‏های فنی و اقتصادی میان گزینه‏ها محتمل است؟در مثال فوق شاید ابنیه

 

مهمی چون پل و تونل در قالب احداث مسیر مفروض وجود داشته باشد در این صورت به‏نحو معمول مقایسه‏ای در حد یک جدول و شاید مشروحه‏ای چندصفحه‏ای

 

آن‏هم صرفاً با ملاحظات طراحی و هزینه‏ای انجام پذیرد که نه‏تنها کافی نیست که عموماً پوشش‏دهنده کمتر از 50 درصد الزامات چنين طرحی خواهد بود.در

 

طرح‏های مختلف دیگر و پروژه‏های متفاوت نیز می‏توان این مثال را تسری داد. آنچه به‏صورت مناسب می‏توان خواست‏های کارفرما و بهره‏برداران را به صورت توأم

 

تأمین کند و در به‏کارگیری منابع اعم از منابع مالی، انرژی، مواد اولیه و نیروی انسانی توازن و تعادل ایجاد کند شبکه‏ای از ارزیابی‏های فنی و اقتصادی به‏هم‏پیوسته

 

است که در ارتباطی تعاملی زیرمجموعه طرح را از ارزیابی‏های مقدماتی که زمینه‏ساز سیاستگذاری و توجیه طرح بوده، تأثیرپذیر کند.در این شبکه ارزیابی‏ها

 

می‏بایست وزن حاکم میان معیارهای مختلف در حدی منطقی حفظ گردد چراکه به‏عنوان نمونه اگر معیار ايمنی در کلان طرح بر معیار زیبایی یا روش اجرا ارجحیت

 

داشته باشد این ایده طرح باید در کلیه اجزای پروژه نیز به‏نحو مثبت انعکاس یابد.درصورت به‏کارگیری از چنین مجموعه ارزیابی‏های پیوسته که حائز مشخصات مورد

 

اشاره یک ارزیابی جامع باشد می‏توان انتظار داشت تا ضمن ارتقای شاخص ارزش پروژه به‏صورت کمی و کیفی دیگر ساختارهای نظام‏مند مدیریت همچون

 

برنامه‏ریزی و کنترل پروژه و مهندسی ارزش نیز با سرعت و سهولت بیشتری در طرح استقرار یابد. زیرا سیستم کلی و اجزای طرح ضمن حفظ پیوستگی و

 

هم‏راستایی دارای تعاریف مشخص و معیارهای شفاف طرح هستند که خود زمینه‏ساز بهبود مستمر و پایش بی‏درنگ است.مراجع:1- ارزیابی طرح‏های صنعتی.

 

داوود مجریان. انتشارات سازمان مدیریت صنعتی2- اصول و روش‏های ارزیابی اقتصادی پروژه‏ها. مؤسسه مدیریت پروژه آریانا

Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA

3- فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP). دکتر سیدحسن قدسی‏پور. انتشارات دانشگاه صنعتی اميرکبير

  • Like 3
لینک به دیدگاه

×
×
  • اضافه کردن...