sinister89 4245 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 مرداد، ۱۳۹۰ دوستان عزیزم هرکس این پست رو میخونه لطفا یه فاتحه برا دوستم آرزو دیشب به خاطر تعصب یه عالمه کتک خورد و امروز خودشو کشت! خدای من جدددددددددددددددددددددددددددددی؟؟؟!!!!!!!!! :icon_pf (34): لینک به دیدگاه
lorena 10304 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 مرداد، ۱۳۹۰ سیلااااااامچی شده جدی میگی خدا رحمتش کنه مرسی میلاد جان لینک به دیدگاه
lorena 10304 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 مرداد، ۱۳۹۰ خدای من جدددددددددددددددددددددددددددددی؟؟؟!!!!!!!!!:icon_pf (34): جدیه جدی مثه گل پاک بود کاش میفهمیدن! لینک به دیدگاه
sinister89 4245 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 مرداد، ۱۳۹۰ جدیه جدی مثه گل پاک بود کاش میفهمیدن! خدا رحمتشون کنه. واقعا آدم می مونه چی بگه:w74: لینک به دیدگاه
شـاهین 8068 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 مرداد، ۱۳۹۰ خودتو جمع و جور کن شکار نشی ، نمیخواد واسه دیگران دل بسوزونی کارد هم دسته خودشو نمیبره ، اگر هم بخوام برم شکار میرم سراغ غیر فامیل از تو فامیل بخوام کسی رو شکار کنم یکی تویی ، یکی میلاد :ws2: شکارچی با دم شیر بازی نکن برات خطر ناک هستش کار میده دستت ها لینک به دیدگاه
شـاهین 8068 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 مرداد، ۱۳۹۰ دوستان عزیزم هرکس این پست رو میخونه لطفا یه فاتحه برا دوستم آرزو دیشب به خاطر تعصب یه عالمه کتک خورد و امروز خودشو کشت! ای بشکنه پاهای میلاد که پا قدمش همیشه منحوس بوده و هست:ws54: خدا رحمتش کنه لینک به دیدگاه
Saman_88 8062 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 مرداد، ۱۳۹۰ این ستی و اوری یه داداش کم داشتند که اونم به حمدالله جور کردن خدا به دادت برسه با این همه خواهر تو چی من میشی اونوقت ؟!؟!؟!:ws37: لینک به دیدگاه
Saman_88 8062 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 مرداد، ۱۳۹۰ آقا یکی این وسط تکلیف منو معلوم کنه !:babygirl::babygirl: من چی کاره بیدم !:w821::w821::w821::w821::w821::w821: شاهین کیه من میشه ؟! مهرداد چی کاره بید ؟! میلاد چیکاره ست ؟!؟!؟! لینک به دیدگاه
Saman_88 8062 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 مرداد، ۱۳۹۰ دوستان عزیزم هرکس این پست رو میخونه لطفا یه فاتحه برا دوستم آرزو دیشب به خاطر تعصب یه عالمه کتک خورد و امروز خودشو کشت! خودکشی هیچ وقت آخرین راه نیست ! متاسفم ... لینک به دیدگاه
bpcom 10070 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 مرداد، ۱۳۹۰ تو چی من میشی اونوقت ؟!؟!؟!:ws37: آقا یکی این وسط تکلیف منو معلوم کنه !:babygirl::babygirl:من چی کاره بیدم ! شاهین کیه من میشه ؟! مهرداد چی کاره بید ؟! میلاد چیکاره ست ؟!؟!؟! چرا گریه میکنی خوب سامان جان :icon_pf (17): من شوهر ستی هستم میلاد هم برادر ناتنی منه شاهین هم که کلا آویزوووونه ، هیچ نسبت سببی و غیره و ذالکی با ما نداره ، بیخودی اومده خودشو انداخته قاطیه فامیل نیت کردم شرشو از سر فامیل کم کنم تا آبروی فامیل حفظ بشه لینک به دیدگاه
samaneh66 10265 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 مرداد، ۱۳۹۰ منم مادر شوهر دختر مهردادم .... لینک به دیدگاه
bpcom 10070 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 مرداد، ۱۳۹۰ منم مادر شوهر دختر مهردادم .... بلا به دوووور :icon_pf (34): لینک به دیدگاه
samaneh66 10265 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 مرداد، ۱۳۹۰ بلا به دوووور :icon_pf (34): ايشششششششش مهردادي با اون دختر ترشيده ات از خدات هم باشه اين پسر فرنگ رفته من بگيرتش :w00: لینک به دیدگاه
bpcom 10070 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 مرداد، ۱۳۹۰ ايشششششششش مهردادي با اون دختر ترشيده ات از خدات هم باشه اين پسر فرنگ رفته من بگيرتش :w00: پسر فرنگ رفته معلوم نیست رفته اونجا ، چه خبائثی کرده که با تیپا انداختنش بیرون اومده اینجا گفت فرنگ رفتم دختر مثل دسته گل ، آفتاب و مهتاب رخ زیباشو ندیده بودن ، وجاهت و کمالات کرور کرور ازش میریزه پاشنه در خونه ما رو در آورده بودید با اون پسرت ، صد تا آشنا رو واسطه کردید تا اجازه شرفیابی گرفتید لینک به دیدگاه
samaneh66 10265 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 مرداد، ۱۳۹۰ پسر فرنگ رفته معلوم نیست رفته اونجا ، چه خبائثی کرده که با تیپا انداختنش بیرون اومده اینجا گفت فرنگ رفتم دختر مثل دسته گل ، آفتاب و مهتاب رخ زیباشو ندیده بودن ، وجاهت و کمالات کرور کرور ازش میریزه پاشنه در خونه ما رو در آورده بودید با اون پسرت ، صد تا آشنا رو واسطه کردید تا اجازه شرفیابی گرفتید واه واه چه حرفا ....... يادتون رفته چقدر اون ستي واسطه فرستاد كه بياد اين دختر منو بگيريد .... اي آقا كي گفته پسر منو انداختند بيرون اون الان تو فرنگستونه ....... طي اخرين تلگرافي كه زد گفت مادر جاااااااااان من قيد سيما دختر مهرداد رو زدم اونم فقط به خاطر باباش ..... لینک به دیدگاه
bpcom 10070 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 مرداد، ۱۳۹۰ واه واه چه حرفا .......يادتون رفته چقدر اون ستي واسطه فرستاد كه بياد اين دختر منو بگيريد .... اي آقا كي گفته پسر منو انداختند بيرون اون الان تو فرنگستونه ....... طي اخرين تلگرافي كه زد گفت مادر جاااااااااان من قيد سيما دختر مهرداد رو زدم اونم فقط به خاطر باباش ..... از همون تلگرافی که فرستاده معلومه کجاست احتمالا جزایر ماداگاسکار چون تو فرنگ کسی تلگراف نمیزنه ، ایمیل میزنن باز خوبه گفته مادر جان ، لااقل تو همون جزایر بومیا تونستن یکم آداب سخن گفتن بهش یاد بدن ، تا دیروز که همش میگفت ننه :ws28: ماشاالله دختر دارم دسته گل ، هم خودش گله ، هم گل دوسته ، واسه همینه که همکار تالار محیط زیسته حیف که نمیتونم همه کمالاتشو بگم ، چون ریا میشه لینک به دیدگاه
samaneh66 10265 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 مرداد، ۱۳۹۰ از همون تلگرافی که فرستاده معلومه کجاست احتمالا جزایر ماداگاسکار چون تو فرنگ کسی تلگراف نمیزنه ، ایمیل میزنن باز خوبه گفته مادر جان ، لااقل تو همون جزایر بومیا تونستن یکم آداب سخن گفتن بهش یاد بدن ، تا دیروز که همش میگفت آهای نه نه :ws28: ماشاالله دختر دارم دسته گل ، هم خودش گله ، هم گل دوسته ، واسه همینه که همکار تالار محیط زیسته حیف که نمیتونم همه کمالاتشو بگم ، چون ریا میشه :ws28::ws28: ديگه كاري نميشه كرد اين پرم بعد زن اولش رفت زن دومش رو گرفت خود سيما جاااان هم پذيرفت كه زن سوم بشه آقا مهردا شما هم كوتاه بيا يه حلقه اي بود (پسرم از تو جوب پيداش كرده بود )كه ردو بدل شد ديگه ما هم بايد كوتاه بياييم تا اين دو تا غاز عاشق بهم برسند لینک به دیدگاه
bpcom 10070 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 مرداد، ۱۳۹۰ :ws28::ws28:ديگه كاري نميشه كرد اين پرم بعد زن اولش رفت زن دومش رو گرفت خود سيما جاااان هم پذيرفت كه زن سوم بشه آقا مهردا شما هم كوتاه بيا يه حلقه اي بود (پسرم از تو جوب پيداش كرده بود )كه ردو بدل شد ديگه ما هم بايد كوتاه بياييم تا اين دو تا غاز عاشق بهم برسند من که حرفی ندارم سمانه جون خودت ماشاالله بچه داری و میدونی تو این دور و زمونه چقدر خون دل باید بخوریم تا این بچه ها بزرگ بشه. حالا هم بزرگ شدن جز خوشبختیشون چیز دیگه ای نمیخوایم ، اگه سیما جون خودش موافقت کرده ، منم از اون باباها نیستم که دخترمو تحت فشار بذارم ، از اول بهشون آزادی دادمو گذاشتم مستقل بار بیان ، فقط میمونه مسئله مهریه و مراسم که باید ستی جون هم باشه ، شما و شازدتون تشریف بیارید ، خود عروس خانوووم هم بیان و صحبتا رو تموم کنیم.. واسه من اصلا مهم نیست که پسرتون دو تا زن هم قبلا داشته ، من خودم به تعدد زوجین اعتقاد دارم :vi7qxn1yjxc2bnqyf8v به هر حال هر چی قسمتشون باشه ایشاالله خوشبخت بشن لینک به دیدگاه
samaneh66 10265 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 مرداد، ۱۳۹۰ من که حرفی ندارم سمانه جونخودت ماشاالله بچه داری و میدونی تو این دور و زمونه چقدر خون دل باید بخوریم تا این بچه ها بزرگ بشه. حالا هم بزرگ شدن جز خوشبختیشون چیز دیگه ای نمیخوایم ، اگه سیما جون خودش موافقت کرده ، منم از اون باباها نیستم که دخترمو تحت فشار بذارم ، از اول بهشون آزادی دادمو گذاشتم مستقل بار بیان ، فقط میمونه مسئله مهریه و مراسم که باید ستی جون هم باشه ، شما و شازدتون تشریف بیارید ، خود عروس خانوووم هم بیان و صحبتا رو تموم کنیم.. واسه من اصلا مهم نیست که پسرتون دو تا زن هم قبلا داشته ، من خودم به تعدد زوجین اعتقاد دارم :vi7qxn1yjxc2bnqyf8v به هر حال هر چی قسمتشون باشه ایشاالله خوشبخت بشن آفرين ......واقعا افرين به شما با اين طرز فكرتون ...... مهردادي مهريه رو كي داده كي گرفته اون قديما مهريه رسم بود الان ديگه رسم نيست شازده منم كه از اول ماه رمضون گذاشته و رفته معلوم نيست كجاست تعريف نباشه از پسرم آقاست مومن ....اهل روزه .... تنوع اصل اول زندگيه تعدد زوجين هم خوبه به نوبه خودش تنوعيه ..... اگر مهردادي خودت هم زن دوم خواستي بيا پيش خودم برات گير ميارم لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده