pari daryayi 22938 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 مرداد، ۱۳۹۰ چند روز پیش یه آگهی که عکس دکراسیونش خوشگل بود تو پیک برتر نظرم و جلب کرد نگاه کردم دیدم آگهی خانه سالمندانه!!:icon_pf (34): الحق شیک بود جاش یهو دلم خیلی گرفت گفتم هر چقدر هم که جای خوب و تمیز و شیکی باشه بازم خانه سالمندانه! یهو دلم خواست بپرسم ببینم آیا شما اگه شرایط نگهداری والدینتون رو نداشته باشین حاضرین بفرستینشون خانه سالمندان؟ فکر می کنین یه روزی ممکنه بچه های ما هم با ما همچین کاری بکنن؟ 17 لینک به دیدگاه
Ehsan 112346 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 مرداد، ۱۳۹۰ ببینید،بعضی وقت ها طرف مجبور میشه پدر و مادرش را بذاره سالمندان. مثلا طرف آلزایمر بگیره،مهمون میاد خونه فحش میده،کنترل خودش را نداره و هزارتا مشکل دیگه....... اینجور جاها بهتره خودشان بروند خانه سالمندان. اما اگر فرزندی پدر و مادر سالم و آگاه خودش را بذاره سالمندان،بزرگترین خیانت را کرده. 18 لینک به دیدگاه
Fo.Roo.GH 24356 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 مرداد، ۱۳۹۰ من هرگز این کار رو نمیکنم...ترجیح میدم بچه ای رو که بخواد این کار رو بکنه نداشته باشم.... 7 لینک به دیدگاه
anvil 5769 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 مرداد، ۱۳۹۰ ببینید،بعضی وقت ها طرف مجبور میشه پدر و مادرش را بذاره سالمندان. مثلا طرف آلزایمر بگیره،مهمون میاد خونه فحش میده،کنترل خودش را نداره و هزارتا مشکل دیگه....... اینجور جاها بهتره خودشان بروند خانه سالمندان. اما اگر فرزندی پدر و مادر سالم و آگاه خودش را بذاره سالمندان،بزرگترین خیانت را کرده. یه پیرزنی میشناخمت که الزایمر گرفته بود یه مدت خونه دخترش بود میگفت نوه اش قصد تجاوز بهش داشته!!!(البته نمیشناخت که نوه شه)خلاصه بردنش خونه پسرش و اونجا فوت کرد. خیلی وقتا برای خودشون بهتره که برن خانه سالمندان و اینو نمیشه به قدر نشناسی ربط داد. مثلا در مورد این مرحوم داماد و نوه...ممکنه چه فکری بکنن؟جز اینکه شخصیت و ابروی طرف زیر سوال بره. 11 لینک به دیدگاه
ooraman 22216 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 مرداد، ۱۳۹۰ فک نمیکنم این کار و انجام بدم چون واقعا خونه سالمندان محیط غمگینی داره بعضیا از افسردگی تو اینجور محیطا میمیرن .... البته آدم تا تو شرایط قرار نگیره نمیتونه نظر بده شاید بعضیا واقعا چاره ای جز این نداشته باشن 8 لینک به دیدگاه
eder 13732 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 مرداد، ۱۳۹۰ کبوتر با کبوتر ..... باز با باز بچه ها میرن مهدکودک بزرگتر میشن دبستان و راهنمایی و ..... آخرش هم پیر میشن باید برن جایی که با هم سن و سالای خودشون باشن جایی که استرس و دغدغه هایه بیرون رو نداشته باشن اما مثل مهدکودک هم خانه هایه سالمندان خوب و بد دارن 10 لینک به دیدگاه
bpcom 10070 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 مرداد، ۱۳۹۰ خونه سالمندان هم مثل خیلی از مکانهای دیگه ای است که انسانها در طول گذر زمان ممکن به اون وارد بشن ، مگر پدر و مادرهای ما به خاطر شرایط کاریشون ما رو به مهد نسپردن ... حال اگر ما هم در چنین موقعیتی باشیم و ممکن باشه به علت بیماری و کهولت سن ، تنها ماندن والدین در خونه براشون مشکل ساز باشه چرا که ؟ اتفاقا به نظر من خونه سالمندان خیلی بهتر از اینه که پدر یا مادر در یه خونه تنها زندگی کنند و فرزندانشون به خاطر مشغلات زندگی و گاها بعد مسافت نتونند به اونا سر بزنند.زندگی ماشینی امروز موجب شده که افراد چه از نظر فیزیکی و چه روانی از هم دور بشند و خونه سالمندان میتونه برای افراد مسن که بیشتر نیاز به مراقبت و همدم و همصحبت دارند مکان مناسبی باشه. به شرطی که فرزندان با گذاشتن اونا در خونه سالمندان ، فراموششان نکنند و مدام بهشون سر بزنند. خودم به شخصه ترجیح میدم سالمندیمو در خونه سالمندان بگذرونم تا در خونه ای تک و تنها و به دور از افراد. 7 لینک به دیدگاه
ooraman 22216 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 مرداد، ۱۳۹۰ کبوتر با کبوتر ..... باز با باز بچه ها میرن مهدکودک بزرگتر میشن دبستان و راهنمایی و ..... آخرش هم پیر میشن باید برن جایی که با هم سن و سالای خودشون باشن جایی که استرس و دغدغه هایه بیرون رو نداشته باشن اما مثل مهدکودک هم خانه هایه سالمندان خوب و بد دارن ولی خونه سالمندان با مهدکودک و دبستان خیلی خیلی فرق داره توی دبستان و مهد کودک شما بعد از یه ساعتی برمیگردی و بقیه روز و کنار خونوادت هستی ولی تو خونه سالمندان اینطور نیست تازه سن و سال هم خیلی فرق میکنه ...آدما وقتی پیر میشن بیشتر احتیاج به توجه و محبت دارن ،به خاطر بازنشستگی و اینکه دیگه جایی کار نمیکنن به اندازه کافی احساس بی مصرف بودن میکنن ،وقتی تو خونه سالمندان گذاشته میشن دیگه این حس اضافی بودن خیلی بیشتر میشه فک میکنن در حقشون بی انصافی شده که تا وقتی سرحال بودن و کار میکردن و مفید بودن همه کنارشو ن بودن و حالا که نیاز به مراقبت و توجه خونوادشون دارن یه جورایی مورد بی توجهی واقع شدن 9 لینک به دیدگاه
pari daryayi 22938 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 21 مرداد، ۱۳۹۰ ولی من هر چی فکر می کنم یاد این فیلمه جدایی نادر از سیمین می افتم که باباهه آلزایمر داشت پسرش می گفت شاید اون یادش نباشه من پسرشم ولی من که یادمه اون بابامه... آدما پیر که می شن به اندازه کافی تنها و غمگین هستن... 13 لینک به دیدگاه
VINA 31339 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 مرداد، ۱۳۹۰ چند روز پیش یه آگهی که عکس دکراسیونش خوشگل بود تو پیک برتر نظرم و جلب کرد نگاه کردم دیدمآگهی خانه سالمندانه!!:icon_pf (34): الحق شیک بود جاش یهو دلم خیلی گرفت گفتم هر چقدر هم که جای خوب و تمیز و شیکی باشه بازم خانه سالمندانه! یهو دلم خواست بپرسم ببینم آیا شما اگه شرایط نگهداری والدینتون رو نداشته باشین حاضرین بفرستینشون خانه سالمندان؟ فکر می کنین یه روزی ممکنه بچه های ما هم با ما همچین کاری بکنن؟ نه نمیتونم بفرستم گذرام اونور زیاد میافته میبینم چجوری گریه میکنن بچه های خودم ممکنه اینکارو کنن خو طفلیا نمیتونن زندگیشونو بزارن پای من که 9 لینک به دیدگاه
pianist 31129 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 مرداد، ۱۳۹۰ بنظرم تا جایی که میتونن باید خودشون از پدر و مادر مراقبت کنن همونطور که اونها زمان جوانی واقعا براشون زحمت کشیدن و یک چیز دیگه هم میخواستم بگم کاش تو این انجمن بشه بجای قرار تو پارک برای ملاقات از بچه های کوچک بی سر پرست و یا سالمندان برنامه ای بذاریم... 14 لینک به دیدگاه
Ehsan 112346 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 مرداد، ۱۳۹۰ کاش تو این انجمن بشه بجای قرار تو پارک برای ملاقات از بچه های کوچک بی سر پرست و یا سالمندان برنامه ای بذاریم... :icon_gol::icon_gol::icon_gol::icon_gol: :icon_gol::icon_gol::icon_gol::icon_gol: به توان بی نهایت 7 لینک به دیدگاه
pari daryayi 22938 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 21 مرداد، ۱۳۹۰ بنظرم تا جایی که میتونن باید خودشون از پدر و مادر مراقبت کنن همونطور که اونها زمان جوانی واقعا براشون زحمت کشیدن و یک چیز دیگه هم میخواستم بگم کاش تو این انجمن بشه بجای قرار تو پارک برای ملاقات از بچه های کوچک بی سر پرست و یا سالمندان برنامه ای بذاریم... همون که اسی گفت پایه ایم شدید ایشالا پیش قدم می شیم پایه های دیگش خبر بدن 8 لینک به دیدگاه
p mehdi q 6226 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 مرداد، ۱۳۹۰ من که یه مادر بزرگ 84 ساله دارم خیلی پیر و ناتوانه ..مدتی پیش تو این سن قلبش رو عمل باز کرد ... بعد از اون خیلی ناتوان تر شد .. دیگه نمی تونست چند ماهی راه هم بره .. اما الان با عصا راه میره ... با اینکه تو اون شرایط سخت خیلی از بچه هاش شونه خالی کردن .. من و چند نفر دیگه هر کاری تونستیم براش انجام دادیم .. دیگه خودتون میدونید کسی نتونه راه بره چه وضعیتی هست اما تو اون چند ماه این رو فهمیدم در نور و برکت زندگی کردم ... خانه سالمندان که اوج بی معرفتیه ... واقعا باید قدر فرصت هایی که برای خدمت به دیگران مخصوصا پدر و مادر پیش میاد رو دونست 10 لینک به دیدگاه
p mehdi q 6226 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 مرداد، ۱۳۹۰ کاش تو این انجمن بشه بجای قرار تو پارک برای ملاقات از بچه های کوچک بی سر پرست و یا سالمندان برنامه ای بذاریم... فوق العاده ست ... چون تنهایی ممکنه آدم سخت باشه براش .. اما به بهونه جمعی رفتن خیلی بهتره ... من که لحظه شماری میکنم برای اون روز:icon_gol: 5 لینک به دیدگاه
shadmehrbaz 24772 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 مرداد، ۱۳۹۰ من این کار رو نمیکنم چون تا الان توی فرهنگ ما این کار یه جور بی مهری محسوب میشده...ولی فکر میکنم به پیری ما ها که برسه عادی میشه و البته شکلش هم احتمالا عوض میشه (محیط های شادتر و بهتر) من اگه سرمایه زیادی داشتم حتما روی خدمات رسانی به افراد مسن با شکل و ایده ی تازه کار میکردم چون با توجه به پیر شدن جمعیت در آینده ای نزدیک تقاضا برای این جور خدمات افزایش شدیدی پیدا میکنه . (مثلا تورهای تفریحی مخصوص سالمندان راه مینداختم! ) 12 لینک به دیدگاه
DCBA 8191 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 مرداد، ۱۳۹۰ نه.. من به هیچ وجه پدر مادرمو نمیفرستم خانه ی سالمندان ولی خودم از همین الان حاضرم برم اونجا زندگی کنم! 8 لینک به دیدگاه
felorans666 12046 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 مرداد، ۱۳۹۰ من تا حالا نه گذرم افتاده نه می خوام بیوفته حالا واسه هر کی 9 لینک به دیدگاه
ooraman 22216 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 مرداد، ۱۳۹۰ بنظرم تا جایی که میتونن باید خودشون از پدر و مادر مراقبت کنن همونطور که اونها زمان جوانی واقعا براشون زحمت کشیدن و یک چیز دیگه هم میخواستم بگم کاش تو این انجمن بشه بجای قرار تو پارک برای ملاقات از بچه های کوچک بی سر پرست و یا سالمندان برنامه ای بذاریم... خیلی نظر خوبیه واقعا موافقممممممممممم 6 لینک به دیدگاه
jonny depp 8297 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 مرداد، ۱۳۹۰ دلم می خواد اگه به سن پیری رسیدم با یه دوست خوب برم خونه سالمندان زندگی کنم چون اطرافیام هم سنم هستن و منو درک می کنن همونطور که من افراد پیر درک نمی کنم مطمئنم جوون های آینده هم منو درک نمی کنن اما تو خونه سالمندان همه هم سنیم همدیگه درک می کنیم (میشینیم از گشت ارشاد و بصیرت ملت حرف می زنیم ) نمی دونم چرا افراد پیر با خونه سالمندان مشکل دارن ؟ نمی دونم شاید چون به اون سن نرسیدم نمی تونم درکشون کنم 4 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده