* v e n o o s * مهمان اشتراک گذاری ارسال شده در 20 مرداد، ۱۳۹۰ من یکی از آشناهامون یه خانومه پیری بود که هیچ بچه ای نداشت و خیلی تنها بود؛ ایشون 26 شهریور چند سال پیش فوت شدن؛ هر سال من شب قبل سالگردش خوابشو میبینم؛ انگار که میخواد یادآوری کنه که سالگردشه و یکی یادش کنه لینک به دیدگاه
Fakur 9754 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 مرداد، ۱۳۹۰ من یکی از آشناهامون یه خانومه پیری بود که هیچ بچه ای نداشت و خیلی تنها بود؛ ایشون 26 شهریور چند سال پیش فوت شدن؛ هر سال من شب قبل سالگردش خوابشو میبینم؛ انگار که میخواد یادآوری کنه که سالگردشه و یکی یادش کنه دلیل خواب دیدن نزول اجلال روح نیست. منتها برای اینکه موضوع تاپیک منحرف نشه بعدا در این مورد یه تاپیک خواهم زد. همچنین فرق بین روح و روان و اینکه اینا چی هستند. 5 لینک به دیدگاه
Fakur 9754 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 مرداد، ۱۳۹۰ مگه میشه به روح معتقد نبودبعد از مردن جسم از بین میره و روح باقی میمونه تا حالا این تجربه رو داشتید موقع خواب حس کنید جسمتون رو زمین و سنگینه و یه چیز سبک تر بالای سرتونه من این تجربه رو داشتم نه یک بار بلکه چندین بار و نمیدونم چرا ارواح هم با من رابطه خوبی دارن؟ چون چند تا شون اومدن و طرز مردنشونو برام تعریف کردن همه شونم گفتم یکی از بستگان نزدیکشون دستشونو گرفتن و بردن من به روح اعتقادی ندارم ولی دلیلشو نمیگم. بعدا در این مورد یه تاپیک خواهم زد. 6 لینک به دیدگاه
shaden. 18583 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 مرداد، ۱۳۹۰ یه نکته رو میخوام توضیح بدم هر چیزی چون از نظر علمی ثابت نشده نمیشه منکرش شد 100سال پیش این همه علم پیشرفت نکرده بود اما خیلی چیزا وجود داشت و داره علوم ماورایی خیلی پیچیدست و شاید افراد کمی ازش سر دربیارن 6 لینک به دیدگاه
p mehdi q 6226 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 20 مرداد، ۱۳۹۰ دلیل خواب دیدن نزول اجلال روح نیست. منتها برای اینکه موضوع تاپیک منحرف نشه بعدا در این مورد یه تاپیک خواهم زد. همچنین فرق بین روح و روان و اینکه اینا چی هستند. فکور جان ایراد نداره بگو ... دوست دارم ببینم دلیل خواب دیدن چیه؟ من خواب هایی که در مورد اتفاقات روز گذشته ست رو قبول دارم که مربوط میشه به درگیر بودن مغز اما یه سری خواب های در مورد حقایقی که در آینده اتفاق میافته خبر میده.. اینو من خودم بارها تجربه کردم یا یه سری که دوستان گفتن و یکی به خوابشون اومده .. در حالی که ما اصلا به اون فرد فکر هم نکرده بودیم 4 لینک به دیدگاه
Ehsan 112346 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 مرداد، ۱۳۹۰ مگه میشه به روح معتقد نبود بعد از مردن جسم از بین میره و روح باقی میمونه چرا نشه؟ من هیچ اعتقادی به روح ندارم.... تمامی این مواردی که گفتین برای حیوانات هم هست،اگر اونها هم روح دارند و پس از مرگ روحشون میره در ملکوت که فبحال...... یه مستندی نشون داد که بچه فیلی،پدرش مُرده بود،تو خوابش دیدن داره عرق میریزه و یهو از ترس پا شد. روح بابا فیله از بهشت اومده بود سراغ بچه فیل؟ :JC_thinking: 8 لینک به دیدگاه
shaden. 18583 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 مرداد، ۱۳۹۰ چرا نشه؟ من هیچ اعتقادی به روح ندارم.... تمامی این مواردی که گفتین برای حیوانات هم هست،اگر اونها هم روح دارند و پس از مرگ روحشون میره در ملکوت که فبحال...... یه مستندی نشون داد که بچه فیلی،پدرش مُرده بود،تو خوابش دیدن داره عرق میریزه و یهو از ترس پا شد. روح بابا فیله از بهشت اومده بود سراغ بچه فیل؟ :JC_thinking: دستتون درد نکنه 3 لینک به دیدگاه
Ehsan 112346 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 مرداد، ۱۳۹۰ دستتون درد نکنه من اون مستند خواب حیوانات را جدی گفتم.... قصدی هم برای مقایسه با آدم ها نداشتم،فکر کنم سوء برداشت شد. 2 لینک به دیدگاه
Fakur 9754 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 مرداد، ۱۳۹۰ فکور جان ایراد نداره بگو ... دوست دارم ببینم دلیل خواب دیدن چیه؟ من خواب هایی که در مورد اتفاقات روز گذشته ست رو قبول دارم که مربوط میشه به درگیر بودن مغز اما یه سری خواب های در مورد حقایقی که در آینده اتفاق میافته خبر میده.. اینو من خودم بارها تجربه کردم یا یه سری که دوستان گفتن و یکی به خوابشون اومده .. در حالی که ما اصلا به اون فرد فکر هم نکرده بودیم چشم داداش. الان حالم خوش نیست و نمیتونم تاپیک رو مدیریت کنم. بذا یه چند روز بگذره . اوضاع روحی ام که مساعد شد همینجا مطرحش میکنم. چشم. 2 لینک به دیدگاه
Ha.Mi.D 8376 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 مرداد، ۱۳۹۰ هستی از ما آلت خورده هستی ما از هستی هستی از ما آلت خورده از تو پندارد همی خوردهایم ما ز هستی موز هستی را آلت گونه و میخوریم ما بی بدون بی هیچ هستی که هست باشدمان برای روز مبادا مباد که باشیم ما بر هستی ماندگارتر از هستهی هلویی که نیست شود از برای آمدن هستهی دیگر بر هستی که هست باشدمان برای روز مبادا مباد که باشیم ما بر هستی و تنها همان هست بی هست است که هُل میدهدمان شتاب کنیم تا بمانیم بر هستی و نمانیم از هستی میدویم ما بی بدون بی هیچ هستی گاو آهن گونه و میدویم ما بی بدون بی هیچ هستی وین میانه یکی نیست بر خایه هستهی من هلو شده هست شده یکی آلت که خوردهام من از هستی و درد میکند بد جووور درد می کند بد جووور طوری که روی دشت هستی بدوم و نعره من و ما هم هستیم بر آورم که من نه باید بدوم فقط یک کلمه بگویم که من نه باید بدوم بدوم بدوم بدوم و بگویم بدوم و بگویم بر هسته یاد هستی هستی از ما آلت خورده هستیم ما ما از هستی آلت خوردیم ما 3 لینک به دیدگاه
Ha.Mi.D 8376 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 مرداد، ۱۳۹۰ مگه باید حتما اتفاق عظیمی بیفته؟قیامت بشه؟بهشت و جهنم؟ 3 لینک به دیدگاه
VINA 31339 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 مرداد، ۱۳۹۰ من خودم خیلی دارم بهش فکر میکنم راستش این مجله روزهای زندگی خوندی؟ اون قسمت اونایی که مردند و زنده شدند مثلا طرف مسیحی بوده میبینه تو باغ پر گل مسیح اومده دنبالش یا اونی که مسلمون بوده دیده یه فرد با لباس سبز اومده ببین هر کی هر دینی داره یا هر چیزی فکر میکنه اون دینش حقه اونو دیده همه یه جورایی متوهم شدن واسه همین خودم هنوز به نتیجه ای نرسیدم فقط ناجور مغزمو مشغول کرده که اصلا هست یا نیست اگه هست چرا واسه ادمای مختلف فرق داره نباید مگه یه جور باشه اگه نیست پس چرا میترسیم یه جو.رایی فکر میکنم همه چیز همین دنیاست شایدم نباشه 5 لینک به دیدگاه
p mehdi q 6226 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 22 مرداد، ۱۳۹۰ من خودم خیلی دارم بهش فکر میکنم راستش این مجله روزهای زندگی خوندی؟ اون قسمت اونایی که مردند و زنده شدند مثلا طرف مسیحی بوده میبینه تو باغ پر گل مسیح اومده دنبالش یا اونی که مسلمون بوده دیده یه فرد با لباس سبز اومده ببین هر کی هر دینی داره یا هر چیزی فکر میکنه اون دینش حقه اونو دیده همه یه جورایی متوهم شدن واسه همین خودم هنوز به نتیجه ای نرسیدم فقط ناجور مغزمو مشغول کرده که اصلا هست یا نیست اگه هست چرا واسه ادمای مختلف فرق داره نباید مگه یه جور باشه اگه نیست پس چرا میترسیم یه جو.رایی فکر میکنم همه چیز همین دنیاست شایدم نباشه از اونجا که مغز و درک انسان فقط در حیطه ی تجربیات بشری قادر به عمکرد هست، و از اونجا که هیچ انسان زنده ای مرگ رو تمام و کمال تجربه نکرده .... حداقل کار ممکن اینه که انسان در مورد مرگ با شک صحبت کنه مثلا یکی مثل من که به قرآن به عنوان یک کتاب آسمانی اعتقاد داره .. مرگ رو بنا به تعریف خداوند تعریف میکنه اما یکی که به هیچ کتاب آسمانی اعتقاد نداره .. و هیچ راه دیگه ای هم برای اطلاع پیدا کردن از شرایط بعد از مرگ در دست بشر نیست... چطور میتونه به طور قطعی جهان بعد از مرگ رو نفی کنه؟ به هر ترتیب برای هر نظر و اعتقادی باید یه پشتوانه ای وجود داشته باشه .. اگر کسی بیان علمی رو دلیل خودش میدونه که من دو تا سوال میپرسم: 1- آیا 100 سال پیش که نظریه نسبیت انیشتین داده نشده بود ... این قوانین حاکم نبود؟ و آیا کسی میتونه بگه که 100 سال بعد این قوانین منطقیه؟ پس چطور با نظریات علمی میشه به این قطعیت گفت که بعد از مرگ نابودیه کامل هست؟ 2- آیا علم برای پیشرفت و به نتیجه رسوندن نظریاتش نیازمند آزمایش نیست؟ چه کسی تونسته به روح بعد از مرگ یک نفر دست پیدا کنه و اون رو آزمایش کنه؟ من میخوام این رو بگم .. اگر کسی به کتاب های آسمانی و کلام خداوند اعتقاد نداره ... حداقل کار اینه که خیلی مطمئن و قطعی در این مورد صحبت نکنه 2 لینک به دیدگاه
VINA 31339 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 مرداد، ۱۳۹۰ از اونجا که مغز و درک انسان فقط در حیطه ی تجربیات بشری قادر به عمکرد هست، و از اونجا که هیچ انسان زنده ای مرگ رو تمام و کمال تجربه نکرده .... حداقل کار ممکن اینه که انسان در مورد مرگ با شک صحبت کنه مثلا یکی مثل من که به قرآن به عنوان یک کتاب آسمانی اعتقاد داره .. مرگ رو بنا به تعریف خداوند تعریف میکنه اما یکی که به هیچ کتاب آسمانی اعتقاد نداره .. و هیچ راه دیگه ای هم برای اطلاع پیدا کردن از شرایط بعد از مرگ در دست بشر نیست... چطور میتونه به طور قطعی جهان بعد از مرگ رو نفی کنه؟ به هر ترتیب برای هر نظر و اعتقادی باید یه پشتوانه ای وجود داشته باشه .. اگر کسی بیان علمی رو دلیل خودش میدونه که من دو تا سوال میپرسم: 1- آیا 100 سال پیش که نظریه نسبیت انیشتین داده نشده بود ... این قوانین حاکم نبود؟ و آیا کسی میتونه بگه که 100 سال بعد این قوانین منطقیه؟ پس چطور با نظریات علمی میشه به این قطعیت گفت که بعد از مرگ نابودیه کامل هست؟ 2- آیا علم برای پیشرفت و به نتیجه رسوندن نظریاتش نیازمند آزمایش نیست؟ چه کسی تونسته به روح بعد از مرگ یک نفر دست پیدا کنه و اون رو آزمایش کنه؟ من میخوام این رو بگم .. اگر کسی به کتاب های آسمانی و کلام خداوند اعتقاد نداره ... حداقل کار اینه که خیلی مطمئن و قطعی در این مورد صحبت نکنه منم مطمئن صحبت نکردم چند بارم گفتم ولی یه چیزایی هست ادم واسشون جواب نداره هر کی یه چیزی میگه ادم میمونه چی کنه شما چون مسلمون زاده اید میگید قران اگه یه خانواده مسیحی داشتید بازم همین دیدگاه رو داشتید؟ محیط خونواده تو دیدگاهها تاثیر میزارن 2 لینک به دیدگاه
p mehdi q 6226 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 22 مرداد، ۱۳۹۰ منم مطمئن صحبت نکردم چند بارم گفتم ولی یه چیزایی هست ادم واسشون جواب نداره هر کی یه چیزی میگه ادم میمونه چی کنه شما چون مسلمون زاده اید میگید قران اگه یه خانواده مسیحی داشتید بازم همین دیدگاه رو داشتید؟ محیط خونواده تو دیدگاهها تاثیر میزارن اتفاقا چون شما با شک صحبت کردی من تایید کردم و گفتم که حداقل کار ممکن اینه در مورد اینکه من مسلمون زاده هم هستم و این افکار رو دارم .. اما من در پست بالا یه نوع استدلال داشتم دیگه بعد هم فقط اسلام نبوده که به جهان بعد از مرگ صحه گذاشته ... این مربوط میشه به همه ی ادیان آسمانی 2 لینک به دیدگاه
Ehsan 112346 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 مرداد، ۱۳۹۰ 1- آیا 100 سال پیش که نظریه نسبیت انیشتین داده نشده بود ... این قوانین حاکم نبود؟ و آیا کسی میتونه بگه که 100 سال بعد این قوانین منطقیه؟ پس چطور با نظریات علمی میشه به این قطعیت گفت که بعد از مرگ نابودیه کامل هست؟ 2- آیا علم برای پیشرفت و به نتیجه رسوندن نظریاتش نیازمند آزمایش نیست؟ چه کسی تونسته به روح بعد از مرگ یک نفر دست پیدا کنه و اون رو آزمایش کنه؟ اون داستان پادشاهی که لختش کردند و به مردم گفتند،زیباترین لباس تنش است را شنیده ای؟ وقتی صحبت از یک مغلطه به میان باشه،علم چه چیزی را اثبات کند؟ مغلطه قابل اثبات نیست،چون فقط یک شعاره،شعارش هم اینست هرکس چشم بصیرت دارد میتواند پیراهن زیبا را بر تن پادشاه ببیند. وگرنه به راحتی میگوید،علم هنوز به قدر کافی رشد نکرده که تشخیص دهد این فرد لخت است. علم در برابر مغلطه عاجز است،انسان ها در هر زمانی موظف به انجام کاری هستند،که دانش آن کار را داشته باشند. وقتی هواپیما و اتومبیل و.....نیست،بنده مجبورم با خر مسافرت کنم و هیچکس هم حق ندارد،به من بگوید چرا اینقدر دیر رسیدی !!!! اساس در هر زمانی،باور منطقی و به دور از داستان های خیالی آن زمان است،حتی اگر در آینده رد شود. 7 لینک به دیدگاه
p mehdi q 6226 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 22 مرداد، ۱۳۹۰ اون داستان پادشاهی که لختش کردند و به مردم گفتند،زیباترین لباس تنش است را شنیده ای؟ وقتی صحبت از یک مغلطه به میان باشه،علم چه چیزی را اثبات کند؟ مغلطه قابل اثبات نیست،چون فقط یک شعاره،شعارش هم اینست هرکس چشم بصیرت دارد میتواند پیراهن زیبا را بر تن پادشاه ببیند. وگرنه به راحتی میگوید،علم هنوز به قدر کافی رشد نکرده که تشخیص دهد این فرد لخت است. علم در برابر مغلطه عاجز است،انسان ها در هر زمانی موظف به انجام کاری هستند،که دانش آن کار را داشته باشند. وقتی هواپیما و اتومبیل و.....نیست،بنده مجبورم با خر مسافرت کنم و هیچکس هم حق ندارد،به من بگوید چرا اینقدر دیر رسیدی !!!! اساس در هر زمانی،باور منطقی و به دور از داستان های خیالی آن زمان است،حتی اگر در آینده رد شود. اسی جان مغلطه چیه دیگه ؟! من میگم به اسلام معتقدم و دینم اینجور گفته... من معتقدم قرآن که محور دین من هست کلام خداست ... شما نمی تونی بگی من مغلطه میکنم .. چون این خودش یه دلیله از طرفی میگم علم هم نتونسته چیزی رو اثبات کنه شما برای اثبات عقیده ت باید یه دلیلی غیر از دو مورد بالا داشته باشی ...اون چیه؟ 2 لینک به دیدگاه
Ehsan 112346 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 مرداد، ۱۳۹۰ اسی جان مغلطه چیه دیگه ؟! من میگم به اسلام معتقدم و دینم اینجور گفته... من معتقدم قرآن که محور دین من هست کلام خداست ... شما نمی تونی بگی من مغلطه میکنم .. چون این خودش یه دلیله از طرفی میگم علم هم نتونسته چیزی رو اثبات کنه شما برای اثبات عقیده ت باید یه دلیلی غیر از دو مورد بالا داشته باشی ...اون چیه؟ خوب شما معتقدی کلام خداست،از نظر کسیکه معتقده کلام یک آدم عادیه،این چیزها بی معنی میشه. همانطور که هر مکتبی که ادعای ارتباط با آسمان کرده ،یک کتاب داره و فکر میکنه اون کتابش کلام خداست. کتاب مهابراتا کتاب مقدس هندوان،کلا تو یک فاز دیگه است،اونها هم یک دنیایی برای خودشان متصور شدن نزد خدای خودشان. از نظر من علم نمیتواند موهومات را اثبات کند،چیزی که قابل تجربه و حس کردن نباشد اما گفته شود یک عده از ما بهترون قابل به درک آن هستند،میشود مغلطه. شما با علم توجیه کن اون داستان پادشاهی که برهنه اش کردند،تا متوجه بشی چطور میشه هزاران سنگ پیش پای علم انداخت تا آخر سر همان حرف خود را به کرسی نشاند.... 3 لینک به دیدگاه
p mehdi q 6226 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 22 مرداد، ۱۳۹۰ خوب شما معتقدی کلام خداست،از نظر کسیکه معتقده کلام یک آدم عادیه،این چیزها بی معنی میشه. همانطور که هر مکتبی که ادعای ارتباط با آسمان کرده ،یک کتاب داره و فکر میکنه اون کتابش کلام خداست. کتاب مهابراتا کتاب مقدس هندوان،کلا تو یک فاز دیگه است،اونها هم یک دنیایی برای خودشان متصور شدن نزد خدای خودشان. از نظر من علم نمیتواند موهومات را اثبات کند،چیزی که قابل تجربه و حس کردن نباشد اما گفته شود یک عده از ما بهترون قابل به درک آن هستند،میشود مغلطه. شما با علم توجیه کن اون داستان پادشاهی که برهنه اش کردند،تا متوجه بشی چطور میشه هزاران سنگ پیش پای علم انداخت تا آخر سر همان حرف خود را به کرسی نشاند.... ببین اون بحث لخت بودن پادشاه یه مسئله ی قابل مشاهده بود که دیگران میتونستند لختی پادشاه رو ببینن .. اما جرات به زبان آوردنشو نداشتند ما داریم در مورد یه مسئله ای که قابل مشاهده نسیت صحبت میکنم بحث هم سر این نیست که من مغلطه میکنم یا شما یحث سر اینه که هر کس برای اعتقادش باید یه دلیلی داشته باشه دلیل من دینمه که بهش مطمئنم و شکی در اون ندارم اما من میخوام ببینم اون هایی که میگن روح وجود نداره و پایان کار رو تباهی جسم میدونن ، دلیلشون چیه؟ 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده