sipi 923 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 مرداد، ۱۳۹۰ كلستريديوم بوتولينوم عامل بيماري بوتوليسم بوده و گسترش جهاني دارد اين بيماري در اثر تاثير زهرابه باكتري بر انتهاي اعصاب حركتي ايجاد مي شود و به مرگ در اثر نارسايي تنفسي منجر ميگردد (لغت بوتوليسم از كلمه يوناني botulus به معني سوسيس گرفته شده است. اولين همه گيرهاي مسموميت در ارتباط با سوسيس و ساير غذاهاي آماده در قرن 19 ميلادي به وقوع پيوست). بوتوليسم را مدتهاست به عنوان بيماري انساني مي شناسند. مولر (Muller ) در سال 1870 اين سم را براي اين بيماري بكار برد ولي عامل بيماري در سال 1897بوسيله وان ارمنگم (Van Ermengem ) شناخته شد.او در بررسي اين بيماري در بلژيك كه عده اي در اثر خوردن گوشت خوك دودي مبتلا و تلف شده بودند عامل بيماري را از گوشت خوك و از بافتهاي افراد تلف شده جدا ساخت و تاثير زهرابه ميكروب را بر رشته هاي عصبي نشان داد.بوتوليسم به عنوان بيماري دامها در اوايل قرن 20 بتدريج شناخته شده است. خصوصيات و مورفولوژي باكتري: اين باكتري ميله اي شكل گرم مثبت (همانند ساير كلستريديومها در كشتهاي تازه و جوان گرم مثبت است ولي در اثر كهنه شدن به تدريج گرم منفي مي شود) و اسپورزا مي باشد. حدود 3 تا 6 ميكرون طول و 0.6 تا 0.8 ميكرون عرض دارد.در خاك لاشه مرده مهره داران و بي مهرگان و دستگاه گوارش و گاهي مدفوع حيوانات حضور دارد. فرم رويشي باكتري قادر نيست با فلور روده رقابت كند.در كشتهاي تازه و جوان بدليل دارا بودن تاژكهاي جانبي داراي حركت بوده اما به زودي در نتيجه توليد اسپور فراوان بي حركت مي شود. اسپور مركزي يا نزديك به انتهايي دارد (در مركز و يا نزديك به انتهاي باكتري ايجاد مي شود) بيضي شكل و درشت تر از عرض باتري است و باعث تورم باكتري مي شود.اسپور اين باكتري شديدا به حرارت مقاوم بوده و حرارت 100 درجه سانتيگراد را حداقل 3 تا 5 ساعت تحمل مي كند خاصيت مقاومت به حرارت در pH اسيدي يا غلظت بالاي نمك كاهش مي يابد. خصوصيات كشت و بيوشيميايي: اين باكتري بيهوازي مطلق بوده در دماي 25 تا 30 درجه به خوبي رشد مي كند در دماي 37 درجه سرعت رشدي كمتر از 30 درجه دارد. محيطهاي اندكي قليايي براي رشد ميكروب مناسب تر است.باكتري در محيطهاي مايع به ويژه آبگوشت حاوي قطعات كبد به فراواني رشد مي كند و اگر مقدار 5% گلوكز و 5% فسفات دي پتاسيك به محيط كشت افزوده شود رشد فراوانتر خواهد بود. كلوني هاي باكتري در سطح محيط آگار و در شرايط بيهوازي كوچك نامنظم نيمه شفاف به رنگ سفيد مايل به خاكستري تا قهوه اي متمايل به زرد و داراي سطحي گرانولار (دان دان) ديده مي شود. كلوني در عمق محيط كرك دار است. كلستريديوم بوتولينوم ژلاتين را ذوب مي كند(در سويه هاي مختلف متغير است). گلوكز را بطور كامل و فروكتوز ساكاروز مالتوز و ساليسين را بطور متغير( بسته به سويه هاي مختلف مثبت يا منفي بودن آن متفاوت است) تخمير مي كند اما قادر به تخمير لاكتوز و زايلوز نيستند. تخمير با توليد گاز همراه است و مواد حاصل از تخمير مقدار زيادي اسيد استيك است اسيدهاي چرب ديگري نيز ايجاد مي شود كه مقدار و نوع آن بر حسب سويه باكتري متفاوت است و شامل اسيدهاي بوتيريك ايزوبوتيريك والريك و ايزوكاپروئيك است. تست ليپاز مثبت دارند اما تستهاي اندول و نيترات و اوره آنها منفي است از نظر تاثير بر مواد پروتئيني بعضي از سويه ها پروتئوليتيك و بعضي ديگر غير پروتئوليتيك هستند. سويه هاي پروتئوليتيك كلستريديوم بوتولينوم را پارابوتولينوم هم مي گويند كه اين سويه ها شير را به كندي منعقد و لخته حاصل را هضم مي كنند.سرم منعقد و سفيده تخم مرغ بسته شده را هضم و محيط را كدر و بوي بد و نامطبوعي توليد مي كنند. در محيطهاي حاوي تكه هاي مغز و گوشت نيز در اثر هضم اين بافتها بوي زننده اي ايجاد مي نمايند. زهرابه زايي: كلستريديوم بوتولينوم را بر اساس تفاوتهاي آنتي ژني و نوع توكسين و يا در اينجا بهتر بگوييم نوع نوروتوكسيني كه توليد مي كند به 8 تيپ مختلف تقسيم بندي مي كنند كه از A تا G نامگذاري شده اند و خود تيپ C در واقع دو تيپ C آلفا و C بتا مي باشد.لازم به ذكر است كه تيپ G از كلستريديوم بوتولينوم با نام ديگري هم گفته شده و در واقع خود يه گونه از كلستريديوم ها محسوب شده است با نام كلستريديوم آرژانتينس ( Cl.argantines ). هر كدام از اين تيپ ها زهرابه هايي با همنام تيپ خود توليد مي كنند اما بعضي از تيپ ها مقداري از توكسين تيپ ديگر را هم مي تواند توليد كند: تيپ A زهرابه A _ تيپ B زهرابه B _ تيپ C آلفا زهرابه C1 و مقدار كمي هم C2 _ تيپ C بتا زهرابه C2 و مقدار كمي زهرابه C1 _ تيپ D زهرابه D و همچنين C2 _تيپ E زهرابه E _تيپ F زهرابه F و تيپ G زهرابه G را توليد مي كند. اين زهرابه ها همانند ساير جنس هاي كلستريديومها نسبت به گرما حساس مي باشند تيپ هاي A- B- E- F و G در انسان ايجاد بيماري ميكنند و ساير تيپ ها يعني C و D در حيوانات موجب بيماری مي شوند. البته تيپ E به صورت يک ارگانيسم بومی در محوطه های آبزيان هم مطرح می باشد که بيماری از طريق استفاده اين محصولات ايجاد می شود. بطور كلي سم بوتوليسم يك زهرابه پروتئيني است با وزن مولكولي 150 هزار دالتون كه از دو زنجيره سنگين و سبك تشكيل شده و وزن مولكولي آنها به ترتيب 100 هزار و 50 هزار دالتون تخمين زده مي شود. سنتز اين سم پروتئيني توسط نوعي فاژ ليزوژني ( Lysogenic phage ) صورت مي گيرد. به مولكول زهرابه يك پروتئين با خاصيت هماگلوتينين ( Hemagglutinin ) يعني خاصيتي كه باعث جمع شدن گلبولهاي قرمز خون مي شوند متصل است كه زهرابه را در برابر آنزيمهاي دستگاه گوارش محفوظ مي دارد. سويه هاي غير پروتئوليتيك كلستريديوم بوتولينوم شامل C D E G و تعداد كمي از سويه هاي B و F هستند كه جهت بروز حداكثر قدرت زهرآگيني خود بايد در معرض آنزيمهاي پروتئوليتيك مانند تريپسين قرار گيرند. سم كلستريديم بوتولينوم كشنده ترين سمي است كه تا كنون شناخته شده. 1 ميلي گرم توكسين آن حاوي 120 ميليون دز كشنده براي موش است و 1 هزارم ميلي گرم آن براي انسان كشنده است. 2 لینک به دیدگاه
sipi 923 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 18 مرداد، ۱۳۹۰ برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام مثبت بودن واكنش ليپاز در كلستريديوم بوتولينوم رشد كرده در آگار زرده تخم مرغ ( برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 2 لینک به دیدگاه
sipi 923 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 18 مرداد، ۱۳۹۰ حساسيت: انسان به بوتوليسم حساس بوده و بطوريكه در اول مبحث گفته شد بيماري ابتدا در انسان تشخيص داده شد و مدتها آنرا فقط يك بيماري انساني مي دانستند.در حيوانات بوتوليسم بيشتر در پرندگان و به ويژه ماكيان و پرندگان وحشي آبزي بروز مي كند اما حساسترين حيوان به بوتوليسم جوجه بوقلمون است. گاو گوسفند و اسب نيز نسبت به بيماري حساسند ولي خوك و گوشتخواران را مقاوم مي دانند گرچه ابتلاء توله سگها به تيپ C كلستريديوم بوتولينوم گزارش شده است.تيپ هاي مختلف اين باكتري موش خوكچه هندي خرگوش مينك (سمور يا راسو) و موش خرما را در شرايط تجربي تلف مي كند. منشاء آلودگي و انتقال: اسپورهاي كلستريديوم بوتولينوم به وفور در خاك يافت مي شود و موجب آلودگي گوشت و سبزيجات مي گردند.اسپورها در مواد غذايي و خوراكي كه بدون رعايت شرايط بهداشتي و استريليزاسيون مناسب كنسرو شده اند زنده مي مانند و در محيط بيهوازي قوطي كنسرو جوانه مي زنند. سم در غذاي كنسرو شده (كه شرايط بيهوازي مهيا است) توليد مي شود و بصورت از پيش تعيين شده در هنگام بلع غذاي مسموم وارد بدن مي گردد از اينرو اين بيماري غالبا يك عفونت نيست. غذاهاي كه بيشترين خطر مسموميت را دارند عبارتند از: كنسروها به ويژه كنسروهاي سبزيجات(مخصوصا سبزيجات قليايي) مانند مارچوبه اسفناج نخودفرنگي لوبيا قارچ و فلفل و در مرحله بعد كنسروهاي گوشتي و ماهي.علاوه بر آن فراورده هاي ديگري مثل انواع ماهي دودي بسته بندي شده نيز در معرض خطر اين آلودگي مي باشند. در لبنيات به ويژه در كشك آلودگي به ندرت ديده شده است. بطور كلي %90 آلودگيهاي بوتوليسم مربوط به كنسروهايي مي شوند كه در تهيه آنها موازين بهداشتي و تكنولوژيك رعايت نشده است. بطور كلي براي ايجاد توكسين يا سم در مواد غذايي توسط اين باكتري شرايط زير لازم است: 1- محيط بيهوازي: كه معمولا در قوطيهاي كنسرو وجود دارد و نيز در ظروف در بسته با كمك مصرف اكسيژن توسط ساير ميكرو ارگانيسمهاي هوازي ايجاد مي گردد. 2- درجه حرارت مناسب جهت تكثير كلستريديوم بوتولينوم: كه براي تيپ هاي A و B به ترتيب بين 10 تا 12.5 و 47.5 تا 50 درجه سانتيگراد مي باشد .تيپ E به عنوان يك باكتري Psychrotroph شناخته شده و مي تواند در عرض مدت 31 الي 45 روز حتي در برودت و سرماي 3.3+ درجه نيز توكسين توليد نمايد. همانطور كه گفته شد اين سم نسبت به حرارت آسيب پذير است و در اثر چند دقيقه جوشاندن غير فعال مي شود.با گرم كردن كافي غذا مي توان از ابتلاي به بيماري جلوگيري كرد. در حيوانات: اسپور بوتوليسم كه در خاك مناطق مختلف وجود دارد به همراه علوفه وارد دستگاه گوارش حيوان شده و به اين وسيله ممكن است به منطقه جديدي نفوذ كند و خاك را آلوده سازد. همچنين مدفوع و لاشه دامها و طيور آب و خاك را آلوده مي سازند. همانطور كه گفته شد بوتوليسم در حقيقت يك نوع مسموميت محسوب مي شود و بطور كلي در دستگاه گوارش توكسين توليد نمي كند با وجود اين گزارشاتي مبني بر توليد توكسين اين باكتري در چينه دان مرغها و دستگاه گوارش نوزادان انسان داده شده است.همچنين موارد نادري از بوتوليسم در اثر آلوده شدن زخم در انسان و كره اسبها گزارش شده است ولي به غير از موارد گفته شده بوتوليسم تقريبا هميشه در اثر خوردن غذاهاي آلوده به توكسين اين باكتري ايجاد مي شود. زهرابه ممكن است در لاشه متلاشي شده حيوانات توليد شود و دامها در اثر خوردن لاشه يا مصرف علوفه اي كه با لاشه آلوده شده باشد به بيماري مبتلا گردند. لاروهاي مگس كه در لاشه حيوانات رشد كرده اند ممكن است حاوي مقدار كافي زهرابه باشد و مرغهايي كه از لاشه تغذيه مي كنند مبتلا سازند.منابع ديگر آلودگي گياهان فاسد شده حاشيه بركه ها و درياچه هاست كه ممكن است محل مناسبي براي توليد توكسين اين باكتري باشد و پرندگان آبزي را كه از اين گياهان تغذيه مي كنند به بوتوليسم مبتلا سازد. فقر كلسيم ممكن است گاوان و گوسفندان را وادار به خوردن لاشه فاسد حيوانات كند و اين امر باعث بروز بوتوليسم در آنها شود. بيماري زايي: پس از بلع ماده غذايي يا عوامل آلوده سم از جدار روده ها گذشته و وارد جريان خون و لنف مي شود. وجود هماگلوتينين در زهرابه آنرا در برابر ژانزيمهاي گوارشي حفظ مي كند.سم از طريق خون به گيرنده هاي غشايي پيش سيناپسي نورون هاي حركتي در سيستم اعصاب محيطي و اعصاب جمجمه اي متصل ميشود از آنجا كه اين سم در واقع يك پروتئاز است باعث ليز و تخريب پروتئينهاي دخيل در آزاد سازي استيل كولين در نورون ها مي شود و رها سازي استيل كولين را به فضاي سيناپسي مهار مي كند و از انقباض عضلاني جلو گيري كرده و در نتيجه به شلي و فلج عضلاني مي انجامد و در اثر فلج عضلات تنفس بيمار مي ميرد.( استيل كولين يك ميانجي گر شيميايي در اعصاب است كه باعث انتقال پيامهاي عصبي در رشته هاي عصبي شده و در نهايت در عضلات انقباض رخ مي دهد _ در سم بوتوليسم آن قسمتي كه باعث تخريب پروتئينهاي مسئول آزادسازي استيل كولين مي شود زنجيره سبك سم است). سم بوتوليسم بر اعصاب كلي نرژيك سطحي اثر مي كند اما سد خوني- مغزي مانع نفوذ آن به مراكز عصبي مي باشد. علائم بوتوليسم: در انسان: علائم باليني بيماري طي 12 تا 36 ساعت (و به ندرت تا 48 ساعت و بيشتر) پس از مصرف غذاي مسموم به صورت ضعف و فلج پايين رونده پديد مي آيد: ضعف weakness خستگي عمومي و سر درد.اختلالات در بينايي بطوري كه دو بيني Double Vision يا Diplopia از عادي ترين علائم بوتوليسم است و همچنين تيرگي ديد Blurred Vision و گشاد شدن مردمك Dilation of Pupils و تورم پلكها و اختلال در عمل تطابق. عضلات زبان فلج مي شوند و اختلال در تكلم بوجود مي آيد و بلع غذا در ابتدا مشكل Dysphagia و بعد غير ممكن مي شود. نهايتا به دليل فلج عضلات تنفسي و ايست قلبي مرگ اتفاق مي افتد. در اين بيماري بر خلاف ساير مسموميتهاي غذايي علائم گوارشي معمولا بارز نيستند و تب وجود ندارد. ميزان مرگ و مير به شدت مسموميت بستگي دارد اما بطور كلي ميزان مرگ و مير در اين مسموميت بالاست. بسياري از موارد پس از 20 الي 24 ساعت منجر به مرگ مي شود ولي در صورتيكه بيماران مسموم 10 روز اول بيماري را بگذرانند معمولا خطر مرگ منتفي خواهد بود. علاوه بر مورد فوق دو شكل اختصاصي باليني رخ مي دهد كه به غير از راه خوردن غذاي مسموم است: 2 لینک به دیدگاه
sipi 923 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 18 مرداد، ۱۳۹۰ 1-بوتوليسم زخم ياWound Botulism : در اينحالت اسپورها زخم را آلوده كرده و جوانه مي زنند و در محل زخم توكسين توليد مي كنند. بوتوليسم زخم با اعتياد تزريقي (به خصوص استفاده از هروئين) ارتباط دارد. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام ۲- بوتوليسم نوزادان ياInfantBotulism : در آن باكتري در روده رشد و تكثير كرده و سم توليد مي كند. سپس سم از روده جذب شده و اين امر به آهستگي صورت مي گيرد. به اين نوع از بوتوليسم Floppy Baby Syndrome هم مي گويند. خوردن عسل آلوده به اين باكتري در انتقال بوتوليسم نوزادان نقش دارد.نوزادان مبتلا دچار ضعف يا فلج مي شوند و ممكن است به اقدامهاي حمايتي جهت تنفس نياز داشته باشند ولي معمولا به طور خودبخود بهبود مي يابند. بوتوليسم نوزادان يكي از علل سندرم مرگ ناگهاني نوزادان است. 1 لینک به دیدگاه
sipi 923 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 18 مرداد، ۱۳۹۰ در حيوانات:بوتوليسم در گاو گوسفند و اسب بيشتر به وسيله باكتري هاي تيپ C بتا و D و به ندرت تيپ B گزارش شده است. تيپ D اين باكتري بيماري Lamziekte را در مناطقي از آفريقا در گاو ايجاد مي كند. در اين مناطق گاوان در اثر كمبود و فقر غذايي به مردار خواري عادت مي كنند. گزارشهاي متعددي از بيماري بوتوليسم در اسب در نتيجه مصرف علوفه فاسد و آلوده وجود دارد (در نواحي غربي اروپا) كه با ابتلا و تلفات قابل ملاحظه اي همراه بوده است. علائم اغلب 3 تا 7 روز پس از خوردن مواد آلوده به زهرابه باكتري بروز مي كند. مسلما هر چه مقدار زهرابه بيشتر باشد دوره كمون و نهفته بيماري كوتاه تر است. در اشكال فوق حاد حيوان بدون بروز علائم تلف مي شود. تب وجود ندارد و بيماري منظره فلج عضلاني رو به پيشرفت را مجسم مي كند. ضعف و فلج عضلات از پاهاي عقب شروع شده و تا پاهاي جلو و سر و گردن توسعه مي يابد.در بيشتر موارد بيماري تحت حاد است. تلو تلو خوردن لغزيدن ناتواني در برخاستن از آثار اين بيماري است. دام مبتلا به روي جناغ سينه خوابيده و سر را روي زمين و يا به پهلوي خود تكيه مي دهد كه بي شباهت به فلج پس از زايمان نيست. زبان فلج و از دهان خارج مي شود و حيوان قادر به جويدن و بلع غذا نيست و بزاق از دهانش سرازير مي شود. دفع ادرار و مدفوع كمتر ممكن است تغيير كند. فلج عضلات سينه در اواخر بيماري منجر به تنفس شكمي مي شود. از حساسيت و هوشياري حيوان تا آخر كاسته نمي شود. 1 تا 4 روز پس از بروز علائم حيوان مي ميرد. گاهي در شرايط طبيعي و يا در موارد تجربي گاوها علائم خفيفي نشان مي دهند و پس از 3 تا 4 هفته بهبود پيدا مي كنند. حيواناتي كه بهبود يافته اند تا مدتي از نظر اخذ غذابا اشكال روبرو هستند. مطابق بررسي هاي صورت گرفته ميكروارگانيسم هايي كه در چهار معده نشخوار كنندگان وجود دارند قدرت زهرآگيني اين باكتري را كاهش مي دهند بنابراين قدرت كشندگي زهرابه از راه دهان در گاو خيلي بيشتر از ساير راههاست. نوع ويژه اي از بوتوليسم در اثر نفوذ باكتري در جراحات نكروتيك در كره اسب هاي جوان در سنين 3 تا 8 هفتگي در ايالات متحده استراليا و انگلستان شناخته شده كه چون با نشاني هاي لرزش همراه است آنرا سندرم كره هاي لرزان يا Shaker Foal Syndrome ناميده اند و در حقيقت نوعي مسموميت عفوني (Toxicoinfection) مي باشد. اين بيماري بطور ناگهاني با ضعف شديد عضلات و زمين گير شدن آغاز مي شود كره هاي مبتلا قادر به بزخاستن نمي باشند اگر آنها را سز پا نگه دارند لرزش شديد عضلاني در آنها ايجاد مي شود. لرزش در هنگامي كه كره زمين گير شده و دراز كشيده است آشكار نمي باشد. اگر كره قادر به راه رفتن باشد قدمها نا موزون مي باشد. اگر پستان مادر را بگيرد شير از دهانش به خارج مي ريزد. اگر براي خوردن علف كوشش كند برخي از آن از منخرينش خارج مي شود. كره مبتلا به يبوست است.مرگ در اثر فلج عضلات تنفس حدود 72 ساعت پس از بروز علائم فرا مي رسد. بعضي از كره ها پس از 14 روز بهبود مي يابند. در پرندگان:علائم در پرندگان چند ساعت تا يكي دو روز پس از خوردن مواد آلوده بروز مي كند. تا كنون بيشتر تيپ C آلفا را عامل ابتلاء پرندگان تشخيص داده اند. مرغ مبتلا كسل و بي اشتهاست چشمها نيمه بسته و كم فروغ است.عضلات پا و بال زودتر از ساير قسمتها مبتلا مي شود.مرغ به زحمت جابجا مي شود بالهايش روي زمين آويخته است.در اثر فلج عضلات گردن سر به طرف پايين مي افتد و مرغ قادر به نگاه داري سر بطور عادي نيست بدين جهت به بيماري نرمي گردن يا Limberneck معروف است.در بعضي از موارد شديد پرهاي مرغ مي ريزد. بطور كلي در اين بيماري پر حيوان زود كنده مي شود.سرانجام بيماري و سير آن به ميزان زهرابه خورده شده بستگي دارد. در موارد شديد ظرف مدت چند ساعت تا 1 روز منجر به مرگ مي شود ولي در اشكال خفيف تر به تدريج علائم مرتفع مي شود و سلامت خود را به دست مي آورد. آثار كالبد گشايي: در كالبد گشايي تغييرات مشخصي ديده نمي شود. گرچه وجود مواد خارجي مظنون در دستگاه گوارش نشخوار كنندگان و اسب ممكن است نظر را متوجه اين بيماري نمايد. گاهي زير پرده داخلي و خارجي قلب خونريزي وجود دارد و پرخوني در مخاط روده ها ديده مي شود. خونريزي در اطراف عروق مغزي گزارش شده و ممكن است سلولهاي پوركنژ در مخچه از بين رفته باشد. تشخيص: گرچه با توجه به علائم مي نوان به موارد انفرادي بوتوليسم مشكوك شد ولي تشخيص قطعي بوتوليسم بوسيله جستجوي زهرابه باكتري در مواد غذايي خورده شده و يا محتويات گوارش دامها و يا افراد تلف شده و شناسايي آن و تزريق به حيوان آزمايشگاهي (موش) امكان پذير است. براي اين منظور: مقداري از مواد غذايي خورده شده را در سرم فيزيولوژي استرسل له كرده و بصورت شيرابه در آورده و سپس آنرا از پالا مي گذرانيم تا ميكروبهاي موجود در آن گرفته شود. مقداري از شيرابه پالا شده را به مدت 15 دقيقه مي جوشانيم. 0.5 ميلي ليتر تزريق داخل صفاقي (IP ) از شيرابه جوشانده شده به موش اين حيوان را تلف نمي كند در صورتيكه تزريق همين مقدار از شيرابه جوشيده نشده موجب مرگ حيوان مي گردد. قابل ذكر است كه مخلوط كردن سرم ضد بوتوليسم يا آنتي توكسين با عصاره مزبور موجب خنثي شدن زهرابه مي شود. تشخيص تفريقي: بيماري بوتوليسم با فلج پس از زايمان در گاو و كمبود كلسيم در گوسفندبي شباهت نيست ولي شرايط ايجاد بيماري در آنها كاملا متفاوت است. هاري فلجي در گاو و انسفالوميليت در اسب بيماري لوپينگ ايل و اسكرپي در گوسفند و بعضي از مسموميتهاي گياهي در دامها ممكن است با بوتوليسم اشتباه شود. درمان: در انسان در كنار انجام اقدامات حمايتي تنفسي به بيمار آنتي توكسين پلي والان يا سه ظرفيتي ( AB , و E ) داده مي شود.اين آنتي توكسين در بدن اسب ها ساخته مي شود از اينرو حدود %15 از گيرندگان آنتي بادي سرمي به بيماري سرم دچار مي شوند. در حيوانات سرمهاي حاوي پادزهر اختصاصي و يا پلي والان را نيز مي توان در مراحل ابتدايي بيماري بكار برد ولي مؤثر بودن آن مورد ترديد است. تجويز مسهل براي خروج زهرابه از روده ها و داروهاي محرك اعصاب گاهي صورت مي گيرد. اينگونه معالجات در اسب همراه با وارد ساختن مواد غذايي بوسيله لوله معدي تقويت مي شود. بطور كلي درمان در موارد تحت حاد كه بيماري با كندي پيشرفت مي كند ممكن است با موفقيت همراه باشد كه در اينگونه موارد بايد بقيه حيوانات سالم را مايه كوبي نمود. پيشگيري: از آنجايي كه اسپور اين باكتري بطور گسترده اي در خاك پراكنده است سبزيجات ميوه ها و مواد ديگر مي توانندآلوده شوند. غذاهاي كنسرو شده و همچنين غذاهاي بسته بندي شده در منزل بايد به مقدار كافي حرارت ببينند و يا به مدت 20 دقيقه جوشانده شوند. در حال حاضر خطر عمده ناشي از غذاهاي بسته بندي شده در منزل است(بخصوص لوبيا سبز- نخود فرنگي- ذرت- فلفل- زيتون و ماهي دودي).از مصرف كنسروهايي مه سر و ته آنها بر آمده و باد كرده است اكيدا اجتناب شود (آنزيمهاي پروتئوليتيك كلستريديايي باعث تشكيل گاز و متورم شدن قوطي مي شوند).غذاهاي مسموم ممكن است فاسد يا ترش شوند و همانطور كه گفته شد ممكن است كنسروها تورم پيدا مي كنند و يا ظاهر طبيعي داشته باشند. در حيوانات در دامهايي كه در چراگاه نگهداري مي شوند بايد كمبود مواد غذايي را از نظر فسفر و يا پروتئين با جيره دستي جبران كرد. از بين بردن لاشه حيوان به منظور جلوگيري از آلودگي مراتع توصيه مي شود. در مناطقي كه بيماري بومي است مايه كوبي با توكسوئيد اختصاصي مفيد مي باشد. تزريق يكبار توكسوئيد ايمني كافي پس از دو هفته در دام ايجاد مي كند و تا 2 سال دوام دارد. 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده