رفتن به مطلب

ارسال های توصیه شده

همه شما درس ” روباه و زاغ ” دوران مدرسه را به یاد دارید…

همان شعر معروفی که تا به امروز در ذهن اکثر ما مانده است و فکر میکردیم که این شعر سروده ی فردی به نام ” حبیب یغمایی” است .

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

  • Like 11
لینک به دیدگاه

ولی این شعر در واقع در قرن هفده توسط یک شاعر فرانسوی به نام ” ژان دو لا فونتن ” سروده شده است.

متن اصلی شعر به زبان فرانسه و انگلیسی در ایجا آورده شده است:

 

La Fontaine’s “Le corbeau et le renard”: A Fable of a (literally) “outfoxed” Crow!

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

  • Like 10
لینک به دیدگاه

Combien de leçons peut-on tirer de cette fable?

(How many lessons can one draw from this fable?)

Jean de La Fontaine’s Le corbeau et le renard (The Crow and the Fox) tells the story of a literally -and even “literaturely”- “outfoxed” corbeau (crow), who was duped by the -shall we say- “cheesy lines” of a Master Fox—A precious lesson which was not lost on the dispossessed corbeau afterwards, and as La Fontaine says, is at least worth un fromage !

Maître Corbeau, sur un arbre perché,

Master Crow perched on a tree

Tenait en son bec un fromage

Was holding a cheese in his beak

Maître Renard, par l’odeur alléché

Master Fox, attracted by the smell

Lui tint à peu près ce langage:

Said something along the lines of:

“Hé ! bonjour, Monsieur du Corbeau,

“Well, Hello Mister Crow!

Que vous êtes joli ! Que vous me semblez beau !

How cute you are! How beautiful you seem to me!

Sans mentir, si votre ramage

Frankly, if your voice

Se rapporte à votre plumage

Matches your plumage

Vous êtes le Phoénix des hôtes de ces bois.”

You are the Phoenix of all the inhabitants of these woods.”

A ces mots le Corbeau ne se sent pas de joie

To these words, the Crow is overjoyed

Et pour montrer sa belle voix

And in order to show off his beautiful voice

Il ouvre un large bec, laisse tomber sa proie

He opens wide his beak, lets his prey fall

Le Renard s’en saisit, et dit : “Mon bon Monsieur,

The Fox grabs it, and says: “My good Sir,

Apprenez que tout flatteur

You ought to learn that every flatterer

Vit aux dépens de celui qui l’écoute :

Lives at the expense of the one who listens to him:

Cette leçon vaut bien un fromage, sans doute. “

This lesson, no doubt, is well worth a cheese.”

Le Corbeau, honteux et confus,

The Crow, ashamed and confused,

Jura, mais un peu tard, qu’on ne l’y prendrait plus

Swore, but a little late, that he would not be duped again

Jean de La Fontaine , Fables , 1668

  • Like 8
لینک به دیدگاه

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

  • Like 9
لینک به دیدگاه

چرا در تمام این سالها هیچ کسی به ما نگفت که این شعر سروده ی یک فرانسویست؟؟؟

و چرا حبیب یغمایی هیچ وقت اعتراف نکرد که سراینده ی این شعر نیست بلکه فقط آن را ترجمه کرده ؟؟:w58:

منبع:ایران ویج

  • Like 8
لینک به دیدگاه

Combien de leçons peut-on tirer de cette fable?

(How many lessons can one draw from this fable?)

Jean de La Fontaine’s Le corbeau et le renard (The Crow and the Fox) tells the story of a literally -and even “literaturely”- “outfoxed” corbeau (crow), who was duped by the -shall we say- “cheesy lines” of a Master Fox—A precious lesson which was not lost on the dispossessed corbeau afterwards, and as La Fontaine says, is at least worth un fromage !

Maître Corbeau, sur un arbre perché,

Master Crow perched on a tree

Tenait en son bec un fromage

Was holding a cheese in his beak

Maître Renard, par l’odeur alléché

Master Fox, attracted by the smell

Lui tint à peu près ce langage:

Said something along the lines of:

“Hé ! bonjour, Monsieur du Corbeau,

“Well, Hello Mister Crow!

Que vous êtes joli ! Que vous me semblez beau !

How cute you are! How beautiful you seem to me!

Sans mentir, si votre ramage

Frankly, if your voice

Se rapporte à votre plumage

Matches your plumage

Vous êtes le Phoénix des hôtes de ces bois.”

You are the Phoenix of all the inhabitants of these woods.”

A ces mots le Corbeau ne se sent pas de joie

To these words, the Crow is overjoyed

Et pour montrer sa belle voix

And in order to show off his beautiful voice

Il ouvre un large bec, laisse tomber sa proie

He opens wide his beak, lets his prey fall

Le Renard s’en saisit, et dit : “Mon bon Monsieur,

The Fox grabs it, and says: “My good Sir,

Apprenez que tout flatteur

You ought to learn that every flatterer

Vit aux dépens de celui qui l’écoute :

Lives at the expense of the one who listens to him:

Cette leçon vaut bien un fromage, sans doute. “

This lesson, no doubt, is well worth a cheese.”

Le Corbeau, honteux et confus,

The Crow, ashamed and confused,

Jura, mais un peu tard, qu’on ne l’y prendrait plus

Swore, but a little late, that he would not be duped again

Jean de La Fontaine , Fables , 1668

 

انگار غیر از ترجمه خیلی هم مختصر شده:JC_thinking:البته اون چیزی که از ظاهر قضیه میاد

  • Like 4
لینک به دیدگاه

ولی تقلبی نیست.

 

شعر مادر ایرج میرزا مگه یادتون نیست؟

اصلیتش آلمانی بود فکر کنم.

 

درسته متن شعر از جایی دیگر بوده ولی برگرداندن متن به شعر یک هنره.

  • Like 9
لینک به دیدگاه
باز خوبه یک عده فکر میکردند شعر حبیب یغمائیه.

 

من که فکر میکردم شعر مولوی باشه !!!!!!!!!

حاجاقا از شوما با این پیشینه ی ادبی بعیده:ws3:

:icon_pf (34):

شعرامونم تقلبیه...

حالا فکر کنم چندین ماه پیش بود یه گزارشی پخش شد که داستان پتروس افسانه بوده وواقعیت نداشته:ws52:

  • Like 3
لینک به دیدگاه

چرا در تمام این سالها هیچ کسی به ما نگفت که این شعر سروده ی یک فرانسویست؟؟؟

و چرا حبیب یغمایی هیچ وقت اعتراف نکرد که سراینده ی این شعر نیست بلکه فقط آن را ترجمه کرده ؟؟:w58:

منبع:ایران ویج

نميشه گفت فقط ترجمه كرده؛ درواقع اقتباس كرده و به نظم كشيده

همين شعرو ايرج ميرزا هم داره :

كلاغــــي به شاخــي شده جاي گـــير

به منـــــــــــقار بگرفته قــدري پنير

يكـــي روبـــهي بــوي طــــعمـه شنــيد

به پيــــش آمـــــــد و مدح او برگزيد

بگـــفتا ســـــــــلام اي كلاغ قــــــشنگ

كه آيي مرا در نظر شـــــوخ وشنگ

اگــــر راســـــــتي بـــــــــــود آواي ِتـــو

به مانـــــند پـــــــــرهاي زيباي تــو

در اين جـــنگل انــدر ســـــــــــمندر بُدي

براين مــــرغ ها جـمله سرور بُدي

ز تـــعريفِ روباه شـــــــد زاغ ،شــــــــاد

ز شــــــــــادي نياورد خود را به ياد

به آواز كـــــــردن دهــــــــان برگشــــود

شــــــــكارش بيـــفتاد و روبه ربود

بگفـتا كه اي زاغ ايـــن را بـــــــــــــــدان

كه هر كس بُود چرب و شيرين زبان

خـــورد نعمت از دولــتِ آن كــــــــــسي

كه گـــفتِ او گـــــــوشَ دارد بسي

چنان چـــــــون به چــــــربي نطق و بيان

گــــــرفتم پنير ِ تــــــــورا از دهان

ضمن اينكه لافونتن خودشم كاراش اقتباس از كتابايي مثل كليله و دمنه هست

اين منبعت منو كشته!!

  • Like 9
لینک به دیدگاه
نميشه گفت فقط ترجمه كرده؛ درواقع اقتباس كرده و به نظم كشيده

همين شعرو ايرج ميرزا هم داره :

كلاغــــي به شاخــي شده جاي گـــير

به منـــــــــــقار بگرفته قــدري پنير

يكـــي روبـــهي بــوي طــــعمـه شنــيد

به پيــــش آمـــــــد و مدح او برگزيد

بگـــفتا ســـــــــلام اي كلاغ قــــــشنگ

كه آيي مرا در نظر شـــــوخ وشنگ

اگــــر راســـــــتي بـــــــــــود آواي ِتـــو

به مانـــــند پـــــــــرهاي زيباي تــو

در اين جـــنگل انــدر ســـــــــــمندر بُدي

براين مــــرغ ها جـمله سرور بُدي

ز تـــعريفِ روباه شـــــــد زاغ ،شــــــــاد

ز شــــــــــادي نياورد خود را به ياد

به آواز كـــــــردن دهــــــــان برگشــــود

شــــــــكارش بيـــفتاد و روبه ربود

بگفـتا كه اي زاغ ايـــن را بـــــــــــــــدان

كه هر كس بُود چرب و شيرين زبان

خـــورد نعمت از دولــتِ آن كــــــــــسي

كه گـــفتِ او گـــــــوشَ دارد بسي

چنان چـــــــون به چــــــربي نطق و بيان

گــــــرفتم پنير ِ تــــــــورا از دهان

ضمن اينكه لافونتن خودشم كاراش اقتباس از كتابايي مثل كليله و دمنه هست

اين منبعت منو كشته!!

ممنون:w139:

منبعم مگه چشه:4chsmu1:

  • Like 3
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...