sookut 13735 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 مرداد، ۱۳۹۰ کارخانه سيمان؛ قاتل جديد حيات وحش پارک ملي گلستان :icon_pf (34): ايرن:عريض و چهاربانده کردن جاده در داخل پارک ملي گلستان کم بود که راه اندازي کارخانه سيمان در 20 کيلومتري پارک هم به آن اضافه شد. کارشناسان معتقدند آلايندگي اين کارخانه موجب نابودي حيات وحش و پوشش گياهي مهمترين کانون تنوع زيستي ايران در دراز مدت مي شود. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام به گزارش خبرنگار مهر، پارک ملي گلستا ن 90هزار هکتار وسعت دارد و بيش از 20درصد گونه هاي گياهي ايران و 40درصد گونه هاي جانوري کشور را در خود جاي داده و اصلي ترين کانون تنوع زيستي ايران به شمار مي رود که شمار تنوع گونه اي آن حتي در مقايسه با کشورهايي همچون انگلستان و اتريش نيز بيشتر است. عريض و چهاربانده کرده جاده در داخل پارک ملي گلستان کم بود که راه اندازي کارخانه سيمان هم در 20 کيلومتري پارک به آن اضافه شد اگرچه بسياري از کارشناسان و اساتيد محيط زيست معتقدند که اين کارخانه در آخرين محوطه حفاظتي پارک قرار دارد. مهران جهانشاهي معاون محيط انساني محيط زيست گلستان مي گويد: " اين کارخانه از مرز پارک ملي گلستان 35 کيلومتر و از مرز ذخيره گاه زيستکره گلستان 20 کيلومتر فاصله دارد و به دليل اين فاصله جاي نگراني براي زيستمندان پارک ملي گلستان وجود ندارد " اما با نيم نگاهي به تجربه کارخانه سيمان در ديگر نقاط کشور مانند درود، نکا، آبيک و سيمان تهران مي توان تاثير اين کارخانجات را تا شعاع ?? تا ?? کيلومتري بر جنگل و مرتع ديد و متوجه شد که چه اتفاقي قرار است در آينده نزديک در اين منطقه بيافتد. در حاليکه جهانشاهي جانمايي بدون ارزيابي زيست محيطي کارخانه سيمان در نزديکي پارک ملي گلستان که حدود 8 سال پيش صورت گرفته را به دليل قرار نداشتن کارخانه سيمان در ليست صنايعي که بايد ارزيابي زيست محيطي ارائه دهند عنوان مي کند اما مزدک دربيکي استاد دانشگاه چنين موضوعي را بعيد مي داند:" کارخانه سيمان يکي از آلاينده ترين صنايع است و از 10 سال پيش مي بايست براي مکان يابي آن ارزيابي زيست محيطي ارائه مي شد. " نيلکوه نام کوهي است که پشت کارخانه سيمان پيوند قرار دارد و گفته مي شود منابع طبيعي استان تحت فشار وزارت صنايع 17 هکتار از دامنه اين کوه را عرصه جنگلي با پوشش ضعيف قلمداد کرده و اجازه بهره برداري از اين عرصه را براي توليد آهک به عنوان ماده اوليه به اين کارخانه داده است البته در ظاهر اداره منابع طبيعي مجوز بهره برداري را فقط براي 4 هکتار از اين عرصه را صادر کرده است، ضعيف بودن پوشش جنگلي اين اراضي هم که به آن دليل مجوز بهره برداري صادر شده در عکسها کاملاً واضح است! ظرفيت توليد سيمان کارخانه در فاز نخست ، ???? تن در روز است. براي اين کار بايد روزانه تا ???? تن آهک از نيل کوه تراشيده و برداشته شود تا در نهايت ???? تن سيمان توليد شود. يعني هر ساله معادل يک ميليون تن آهک از اين کوه برداشته مي شود. آيا به نظر شما نيل کوه تا چند سال ديگر باقي خواهد ماند؟ به راستي آيا جاي ديگري در اين سرزمين براي احداث کارخانه سيمان جز در جوار پارک ملي گلستان وجود نداشت؟ مگر سهم هر ايراني از جنگل چقدر است که همين اندک باقيمانده هم مي بايست قرباني جاده سازي، سد سازي، معدن، سيمان و پتروشيمي و گردشگري شود؟ چرا در اين سرزمين آمايش سرزمين معني ندارد؟ تا کي بايد منافع ملي را قرباني منافع شخصي و سودجويانه خودمان کنيم؟ آيا براي استقرار کارخانه سيمان در گلستان جاي ديگري جز کانون سيل گلستان و در ميانه جنگل و ديمزاهاي گندم وجود نداشت؟ به همين راحتي منافع ملي و سرمايه هاي طبيعي اين مملکت در آتش ندانم کاري ما مي سوزد. مژگان جمشيدي کارشناس محيط زيست در اين رابطه مي گويد: " در کشور ما آمايش سرزمين و تعيين کاربري زمين را بر اساس ميل شخصي افراد و منافع شرکت ها و افراد تعيين مي کنند. به همين دليل است که يک روز حريم تالاب ميانکاله و گميشان و صوفيکم رابراي پالايشگاه و پتروشيمي واگذار مي کنند و روز ديگر براي رضايت کساني که زمين هايشان در جنگل ابر است و يا در آن سوي تالاب ميانکاله و در داخل اراضي ملي شده صاحب چند هکتار زمين تصرفي هستند، دستور ساخت جاده در داخل تالاب ميانکاله داده مي شود و امروز نيز کارخانه سيمان در غرب پارک ملي گلستان بدون توجه به جهت غرب به شرق وزش باد در اين استان و آلايندگي شديد کارخانه سيمان راه اندازي مي شود." در حاليکه علي نقي مقصود لو استاد دانشگاه راه اندازي کارخانه سيمان در آخرين محوطه حفاظتي پارک ملي گلستان را تجاوز آشکار ديگري به حريم اين پارک مي داند و آلايندگي ناشي از آن را موجب نابودي حيات وحش و پوشش گياهي پارک ملي گستان در دراز مدت عنوان مي کند اما جهانشاهي بر نظارت آن لاين محيط زيست بر سيتم هاي پيشرفته *****اسيون اين کارخانه تآکيد مي کند و همچنين حضور دائم ناظر زيست محيطي در کارخانه را ضامن سلامت و حفاظت از زيستمندان پارک ملي گستان و انسان هاي ساکن در مناطق مسکوني اطراف عنوان مي کند. مزدک دربيکي استاد دانشگاه نيز با بيان اينکه در حال حاضر که ميلياردها تومان سرمايه براي راه اندازي اين کارخانه هزينه شده صحبت از توقف عمليات اين کارخانه فقط تلف کردن وقت و انرژي است معتقد است: "بهتر است به جاي آن محيط زيست تمام توان خود را بر نظارت و کنترل خروجي و آلاينده هاي اين کارخانه بگذارد زيرا اين کارخانه گذشته از اينکه در مجاورت پارک ملي گلستان است در منطقه اي احداث شده که رطوبت بالايي دارد و خطر بروز بارانهاي اسيدي به علت ترکيب اکسيد هاي خروجي از کارخانه با آب باران وجود دارد." البته وقتي کارخانه سيمان پيوند گلستان در سايت خود خبر از راه اندازي فاز دوم اين کارخانه و افزايش ظرفيت مي دهد تصور مي کنم حق با اين استاد دانشگاه باشد زيرا تا زماني که هنوز يک توسعه ناپايدار در مرحله طرح و صحبت است محيط زيست توان جلوگيري از اجراي آن را ندارد چه رسد به زماني که چنين توسعه اي با ميليارد ها تومان سرمايه راه اندازي شده است. مقصود لو معتقد است :" تمام نقاط حساس زيست محيطي در کشور قرباني مسائل سياسي مي شوند و با اين روند پارک ملي گلستان که يکي ازمهمترين مناطق زيست محيطي کشور است و خاستگاه بسياري از گونه هاي گياهي و جانوري نادر است با بحرانهاي جدي مواجه مي شود." به راستي چرا کسي براي استقرار صنعت سيمان و پتروشيمي به لرستان و ايلام که از محروم ترين استان ها هستند و نرخ بيکاري در آنها همواره در صدر استان هاست نمي رود مگر مردم گرفتار سيستان که به دليل خشکسالي و بي آبي، صيادي و کشاورزي را از دست داده اند نيازي به کار و معيشت و زندگي ندارند؟ چرا هر چه سازندگي و اصلاحات و مهرورزي است فقط بايد در قلب تالاب ها و جنگلهاي شمال پياده شود؟ لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده