XMEHRDADX 7514 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 مرداد، ۱۳۹۰ دانش چيست ؟ غالبا در حوزههاي گوناگون علمي ، هر واژه با توجه به شرايط استفاده از آن ، به گونهاي خاص معنا ميشود ؛ اين موضوع براي دانش نيز صادق ميباشد . با وجود آنكه واژه دانش در فلسفه ، روانشناسي و جامعهشناسي نيز معاني خاص خود را دارد - كه تلفيقي كاربردي از آنها در مديريت دانش نيز به كار برده شده - اما تاكنون مفهومشناسي در رابطه با واژه دانش در مديريت به شكلي فراگير صورت نپذيرفته است . (Wiegard,1996) در هر حال ، آنچه مسلم است آنست كه ميتوان با آشنايي با تعاريف گوناگون ، ابعاد و مصاديق اين امر را بيشتر شناخت و آن را بهتر به كار گرفت . در اين گام برآنيم تا با ارائه تعاريف گوناگون از دانش و نيز مديريت دانش در گام آتي ، ابعاد و ديدگاههاي ارائه شده در اين زمينه بهتر شناخته شود . تعريف دانش : دامنه تعاريف ارائه شده در مورد دانش ، از كاربردي تا مفهومي و فلسفي و از نظر هدف ، محدود تا گسترده را شامل ميشود . برخي تعاريف دانش به شرح زيرند : Ø دانش ، اطلاعات كاربردي و سازماندهي شده براي حل مسائل است . (ولف) Ø دانش ، اطلاعاتي سازماندهي و تجزيهوتحليلشده است كه ميتواند قابلدرك و نيز كاربردي براي حل مساله و تصميمگيري باشد . (تورين) Ø دانش ، شامل حقايق و باورها ، مفاهيم و انديشهها ، قضاوتها و انتظارات ، متدولوژي (روششناسي) يا علم اصول و نحوه انجام فنون است . (ويگ) Ø دانش ، مجموعهاي از نگرشها ، تجربيات و مراحليست كه به صورت درست و صحيح ، كنار يكديگر قرار گرفتهاند ؛ ازينرو راهنماي مناسبي براي افكار ، رفتارها و ارتباطات ميباشد . (روم.ون دراسپك و اسپيكروت) Ø دانش ، استدلال در باب اطلاعات و دادهها براي دستيابي به كارايي ، حل مسائل ، تصميمگيري ، يادگيري و آموزش است . (بكمن) Ø دانش سازماني ، اجتماعي از سرمايههاي متمركز انساني ، سرمايههاي استعدادهاي فكري و سرمايههاي ساختار ميباشد . (بروكينگ) Ø دانش سازماني ، به اطلاعات پردازش شده و جاسازي شده از جريانات عادي و مراحلي كه قابليت اقدام دارند و نيز دانش به دست آمده به وسيله سيستمهاي سازماني ، مراحل ، توليدات ، قوانين و فرهنگ اطلاق ميگردد . تعاريف فوق و مفاهيم بكار رفته در آنها به خوبي بيانگر نقش پراهميت دانش در برنامهريزيها ، تصميمگيريها و پيادهسازي راهكارها در راستاي حل مسائل گوناگون ميباشند و اين خود ، توجه ما را به موضوع مديريت دانش معطوف ميدارد ؛ 2 لینک به دیدگاه
XMEHRDADX 7514 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 15 مرداد، ۱۳۹۰ مديريت دانش به چه معناست ؟ كمي بيش از ده سال از عمر ابداع مفهوم كلي مديريت دانش ميگذرد و در اين مدت ، تعاريف گوناگوني در اين خصوص ارائه گرديده كه هر يك ابعادي از اين موضوع را نمايش ميدهند . در اين گام به بيان مهمترين اين تعاريف ميپردازيم : ø مديريت دانش ، كسب دانش درست براي افراد مناسب در زمان صحيح و مكان مناسب است ، بهگونهايكه آنان بتوانند براي دستيابي به اهداف سازمان ، بهترين استفاده را از دانش ببرند . (پترش) ø مديريت دانش ، بنايي سنجيده ، صريح و اصولي براي تجديد و استفاده از دانش در جهت افزايش تاثير و بازگشت دانش مربوط به سرمايه دانشي است . (ويگ) ø مديريت دانش ، شامل مراحل تسخير اجتماع ديدگاههاي خبرگان و متخصصان يك شركت در هر جاييكه باشند (در بانك اطلاعاتي ، بر روي كاغذ و يا در انديشه نيروها) و پخش آن در هر جاييكه به سود بيشتري بينجامد ، ميباشد . (هي بار) ø مديريت دانش ، با تجزيهوتحليل و شناسايي دانش لازم و سودمند درگير بوده و در پي برنامهريزي چندبعدي و كنترل مناسب در توسعه سرمايههاي دانش ، در جهت برآورده كردن اهداف سازمانيست . (مكنتاش) ø مديريت دانش ، خطمشيهاي اصولي را براي يافتن ، درك كردن و استفاده از ارزش و ايجاد ارزش ، معين مينمايد . (ادل) ø مديريت دانش ، رسميسازي و دسترسي به تجربه ، دانش و ديدگاههاي استادانه را كه قابليتهاي جديد ، قدرت كارايي بالاتر ، تشويق نوآوري و افزايش ارزش مشتري را در پي داشته باشند ، هدف قرار ميدهد . (بكمن) ø مديريت دانش ، دانستن ارزش دانش ، فهم اطلاعات سازمان ، استفاده از سيستمهاي تكنولوژي اطلاعات و ارتباطات به منظور حفظ ، استفاده و كاربرد دوباره دانش ميباشد . (مديريت اسناد ، oic) ø مديريت دانش ، مديريت اطلاعات و داده به همراه مهار تجربيات ضمني و نهايي افراد جهت تسهيم ، استفاده و توسعه توسط سازمان است كه به بهرهوري بيشتر سازمان منجر ميگردد . (kmtool) ø مديريت دانش ، براي برآوردهسازي نيازهاي سازماني از قبيل سازگاري ، بقا و توانايي منحصر بفرد در برابر تغييرات پيوسته و روزافزون ميباشد . مديريت دانش شامل فرايندهاي سازماني است كه به دنبال پيوستن و نيروزايي ظرفيتهاي عملياتي اطلاعات ، دادههاي تكنولوژيهاي اطلاعاتي و ظرفيت نوآوري و خلاقيت انسان ميباشند . (شبكه بيزتك) لازم است تا به مديريت دانش به عنوان يك طرح مديريتي يكپارچه نگريسته شود كه بر هدفهاي استراتژي تمركز دارد ، بر محورهاي كسب و كار حركت مينمايد و از تكنولوژي اطلاعات ياري ميگيرد . در مديريت دانش ميبايد كلنگري مدنظر قرار گيرد ؛ بدين معنا كه نظريهپردازي صرف ، بدون در نظر گرفتن نحوه كاربرد آن در عمل ؛ يا به عكس ، تنها توجه به عمل و تمركز بر يك مساله خاص ، هر دو كلنگري در خصوص مديريت دانش را تضعيف مينمايند . با ارائه تعريف جامع ذيل كه متمركز بر انسان ، ساختار و فناوري بوده و كاربردي نيز ميباشد ، اين گام را به پايان ميبريم : مديريت دانش ، فرايند كشف ، كسب ، توسعه و ايجاد ، نگهداري ، ارزيابي و بكارگيري دانش مناسب در زمان مناسب توسط فرد مناسب در سازمان است كه از طريق ايجاد پيوند ميان منابع انساني ، فناوري اطلاعات و ارتباطات و ايجاد ساختاري مناسب براي دستيابي به اهداف سازماني صورت پذيرد . 3 لینک به دیدگاه
XMEHRDADX 7514 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 15 مرداد، ۱۳۹۰ دلايل اهميت مديريت دانش كدامند ؟ برخورد هوشمندانه با منابع دانش ، عاملي موثر و مهم در موفقيت سازمانها به شمار ميرود . در اين گام بصورت خلاصه عواملي را كه بر اهميت مديريت دانش دلالت مينمايند را بر ميشمريم . در بيان دلايل اهميت مديريت دانش به موارد زير را مورد توجه قرار ميدهيم : 1- دانش موتور توليدكننده درآمد است . 2- دانش يك دارايي مهم و استراتژيك سازمانيست . 3- رشد روزافزون مشاغلي كه بر پايه ايجاد و استفاده از دانش قرار دارند . 4- همگرايي فناوريهاي اطلاعات و ارتباطات و ظهور ابزارهاي نوين در اين زمينه . 5- كاهش شكاف علمي - اقتصادي ميان كشورهاي غني و فقير . 6- اشتغالزايي ؛ بگونهاييكه به عنوان نمونه ، در سال 2002 هشتاد درصد شاغلان در پستهاي مرتبط با دانش ، در كارهاي خدماتي سازمانهاي پيشرفته ، مشغول به كار بودهاند . 7- ايجاد ارزش افزوده قابل توجه با بكارگيري مديريت دانش . و اما نبود مديريت دانش در سازمان ، مشكلات و زيانهايي نظير موارد ذيل به همراه خواهد داشت : 1- عدم وجود نشانههاي ابداع و ابتكار . 2- عدم اولويتبندي و استفاده از انواع دانش . 3- عدم مشاهده دانش خارجي . 4- عدم جذب دانشگرهاي جديد . 5- عدم استفاده از مديريت سيستمهاي اطلاعاتي . 6- مخفي و سياسي كردن اطلاعات . 7- ايجاد شكاف در سازمان در نتيجه ايجاد فاصله كارشناسان . 8- احتكار دانش به جاي ازدياد آن . 9- فراموش شدن موارد مهم و اساسي سازمان . 10- استفاده محدود از دانشهاي موجود . 11- نبود مستندات در خصوص تجربيات به دست آمده . 12- سيستم انگيزشي نامناسب براي تسهيم دانش و توسعه آن . و بسياري موارد اينچنيني ديگر كه بر اهميت بكارگيري مديريت دانش دلالت نمودهاند منبع:پایگاه جامع مهندسی صنایع ایران 2 لینک به دیدگاه
moein.s 18983 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 مهر، ۱۳۹۱ عصر دانایی یا انفجار دانش،عنوان جدیدی است که به زمان حاضر و آینده نزدیک اطلاق شده است.رشد دانش و توسعه فن آوری ارتباطات و اطلاعات،شرکت ها را در شرایطی قرار داده که برای ادامه حیات بایستی در پی یافتن ابزارهای جدید متناسب با شرایط حاکم باشند.امروزه یادگیری و کسب دانش دیگر یک فرایند موردی و اتفاقی نیست،بلکه بایستی به عنوان یک امر تخصصی و پیوسته دنبال گردد.گفته می شود که دانش و اطلاعات موجود در دنیا هر دو سال دو برابر می شود.همچنین بازه عمر دانش ها به شدت کاهش یافته است. از طرف دیگر عواملی نظیر رقابت میان سازمان ها در جذب نیروهای متخصص،خصوصی سازی و...باعث افزایش جابه جایی افراد در سازمانها گردیده است و اکثر سازمان ها با بازنشستگی نیروهای با تجربه خود و در نتیجه آن خروج سازمانها گردیده است و اکثر سازمانها با بازنشستگی نیروهای با تجربه خود و در نتیجه آن خروج دانش و تجربه از سازمان مواجهه گردیده اند. در شرایط مذکور این سوال در ذهن ایجاد می گردد که سازمان چه راهکار هایی را بایستی به منظور آموزش ارتقاء و افزایش توانمندی کارکنان اتخاذ نماید تا به تبع آن کارایی و رقابت پذیری سازمان حفظ گردد.به نظر،بهترین راهکار برای اخذ پاسخ این سوال،برسی عملکرد شرکت های بزرگ دنیا می باشد.هم اکنون بیش از 70درصد از برترین شرکت های دنیا قائل به اجرای طرح های مدیریت دانش هستند.64درصد شرکت ها با گردش مالی بالای 200میلیون پوند در اروپا وآمریکا سرمایه گذاری های هنگفتی را در حوزه مدیریت دانش انجام داده اند.مدیریت دانش راه کار قرن نوین به منظور حفظ و ارتقاء توانمندی کارکنان و سازمان می باشد. ارائه دانش مناسب در زمان مناسب و به منظور حفظ ارتقاء توانمندی کارکنان و برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام می باشد .ارائه دانش مناسب در زمان مناسب و به فرد مناسب هدف اصلی مدیریت دانش می باشد.در این راستا شرکت مشاوره مهندسی برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام (نوآوری دانش کشور) با هدف ارائه خدمتی هر چند اندک به صنعت و اقتصاد کشور،به ارائه محصولاتی جامع در حوزه مدیریت دانش پرداخته است. مقاله پیش رو به منظور آشنایی خوانندگان به خصوص دانشجویان محترم با اصول این بحث به عنوان مدیران آینده می باشد.و امید است که مورد رضایتتان واقع گردد. تاریخچه در سال 1979، حسابدار سوئدی به نام کارل اریک سیونی ، که بعدها بعنوان یکی از بنیانگذاران مدیریت دانش معرفی شد، با پرسشی بزرگ روبرو گردید.دفاتر حسابداری(ارزش دفتری) یکی از شعبه های معروف سازمانی که او در آن کار می کرد،تنها یک کرون ارزش را نشان می داد. در حالی که ارزش واقعی سازمان بمراتب بیش از اینها بود.در این هنگام،وی متوجه شد که ترازنامه مالی شرکت،تنها ارزش دارایی فیزیکی آنرا که شامل چند میز وماشین تحریر بود، نمایش می دهد در حالیکه ارزش واقعی برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام به شایستگی های کارکنان سازمان و چیزی که جمع کارمندان سازمان به عنوان یک فکر مغزی وجمعی تشکیل می دهند،وابسته است.سیونی و دیگران این یافته را با نام (دارایی فکری)-(دارایی ناملموس) و آن رادر کنار دارایی های ملموس قرار داده اند. دانش چیست؟ یکی از مسائل مهم در پیاده سازی مدیریت دانش در هر سازمان کسب درک مناسب از مفهوم دانش می باشد. نکته مهی که در این خصوص بایستی در نظر گرفته شود تفاوت اصلی می باشد که بین مفهوم دانش وعلم وجود دارد.علم یکی از انواع دانش می باشد که نیازمند تحلیل و اثبات به روشهای خاص می باشد ولی مفهوم دانش یا دانایی به مراتب ساده تر است.دانش مجموعه ای از شناخت ها و مهارت ها ی لازم برای حل یک مسئله است.لدا اگر با اطلاعاتی که در دست است بتوان مشکلی را حل کرد،می توان گفت دانش وجود دارد.ضمن آنکه دانش باید امکان تبدیل به دستور العمل اجرایی وعملی شدن را داشته باشد و در راستای اهداف سازمان و بومی شده سازمان باشد. ویژگی های دانش 1- دانش در ذهن(انسانها) تولید می شود 2 - دانش در سازمانها نه تنها در مدارک و ذخایر دانش بلکه در رویه های کاری ،فرایند های سازمانی ،اعمال و هنجار ها مجسم می شود. 3- در مقایسه با داده ها و اطلاعات عملی تر است 4- دارای قابلیت حرکت در مسیر عکس خود می باشد 5- دانش می تواند با استفاده از روشهای پیچیده با پیچدگیهای برخورد کند 6- دانش می داند که چه چیزی را نمی داند . 7- دانش در برخورد با اطلاعات و موقعیت های جدید خود را برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام و تصحیح می کند. 8- دانش مانند نظام های زنده طبیعی ضمن تعامل با محیط رشد کرده و بهبود می یابد . 9- بر خلاف سرمایه های مادی ،ارزش سرمایه دانش،همراه با استفاده ای که از آن می شود،افزایش می یابد. 10- با تسهیم وتبادل دانش در حالی که مالک آن دانش خود را از دست نمی دهد،دریافت کننده آن را نیز غنی تر می کند. نویسنده: کامبیز دلفانی برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 2 لینک به دیدگاه
moein.s 18983 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 مهر، ۱۳۹۱ تعریف مدیریت دانش فرایند شناسایی پدید آوردن، اکتساب و به کارگیری دانش سازمانی جهت بهره برداری از فرصت های جدید و بهبود عملکرد سازمانی و به بیان دیگر، مدیریت دانش، شامل تمام تلاشهایی است که سبب میشود دانش مناسب، در وقت مناسب و در شکل مناسب و با هزینه ی مناسب، به فرد مناسب برسد. انواع دانش تاکنون تقسیم بندی های متفاوتی برای دانش انجام شده است. مشهورترین دسته بندی که از دانش ارايه شده است آن را به دو بخش تقسیم میکند، دانش ضمنی و دانش صریح. Tacit knowledge: دانش ضمنی مستندسازی این نوع دانش بسیار مشکل است. دانشی است که به وسیله ی فرایندهای فردی داخلی بدست می آید و در وجود خود شخص ذخیره می شود.بعضی اوقات چنین دانشی را با عناوینی مانند تجربه، بازتاب استعداد فردی یا درونگرایی تعریف می کنند. یا دانشی که در درون و در اختیار افراد قرار دارد، دانشی است که ساختار نیافته و مبتنی بر مستندات ملموس و عینی نیست. حالت شخصی و درونی داشته، لذا رسمی کردن و انتقال آن به دیگران مشکل است. Explicit knowledge: دانش صریح دانشی است که در یک وسیله مکانیکی یا تکنولوژیکی،از قبیل اسناد یا پایگاهای اطلاعاتی ذخیره می شود. این دانش مجموعه ای است از فرایندها و روشهای کاری، آیین نامه ها و دستور العمل ها، شیوه های مکتوب و پایگاهای اطلاعاتی سازمان یافته، طراحی های انجام شده، نقشه های دانش موضوعی خاص، یادداشت های دستی تنظیم شده اشخاص مختلف، گزارشات و کتابها و اسناد تهیه شده و در دسترس هستند که هر خواننده مجاز، در صورت دسترسی با مطالعه آنها می تواند با مجموعه این موارد آشنایی پیدا نماید. دانش صریح یا کد گذاری شده دانشی است که به زبان رسمی و سیستماتیک بیان شده و قابل انتقال بین افراد در سطوح مختلف سازمانی است ضرورت پیاده سازی مدیریت دانش در سازمانها حجم بالای دانش ها و تجارت تولیدی در سازمانها که چنانچه شناسایی و مدیریت نگردد از بین می رود. تنوع چالش ها و مشکلاتی که در یک سازمان ایجاد و برطرف میگردد. انجام برخی فرایندها و عملیات برای اولین بار در ایران و لزوم مستندسازی مناسب در این حوزه ها به منظور استفاده آیندگان. بالا بودن میزان جابجایی افراد در سازمانها از سازمانی به سازمانی دیگر سبب جابجایی دانش همراه با افراد می گردد. حجم بالای اسناد و مستندات ارزشمندی که در طول یک سازمان ایجاد می گردد و بایستی طبقه بندی و در سیستمی مجتمع گردد تا قابلیت استفاده برای سایرین را دارا باشد. عدم وجود ایین نامه ها و قوانین مناسب به منظور حمایت از بهترین متخصصان و دانشکاران سازمان. عدم استفاده مجدد از درس های آموختنی یک سازمان در سازمانی دیگر به صورت ساختارمند به دلیل عدم وجود قوانین و سیستم های لازم در این حوزه. عدم وجود بستری مناسب جهت به اشتراک گذاری دانش ها میان موسسات و سازمانها. مدیریت دانش در پروژه به دنبال چیست؟ ایجاد بسترهای مناسب در پروژه ها به منظور: جمع آوری،طبقه بندی و به اشتراک گذاری مستندات ارزشمند پروژه ها. مستندسازی دانش ها و تجربیات ارزشمندی که در طول پروژه ها تولید می گردد. به اشتراک گذاشتن روش حل مشکلاتی که در یک پروژه به وجود آمده، به نحوی که در سایر پروژه ها بتوان از آن استفاده و از دوباره کاری پرهیز گردد. طراحی ساختارها و الزامات مناسب به منظور مدیریت دانش ها. شناسایی افراد خبره در هر پروژه و تقدیر از ایشان. شناسایی نقاط قوت و ضعف دانشی سازمان و انجام برنامه ریزی مناسب به منظور رفع نقاط ضعف. طرح سوالات و مشکلات پیش روی پروژه ها و اخذ راهکارهای مناسب از بهترین متخصصان. ایجاد نقشه دانش سازمان به گونه ای که بدانیم در فیلدهای مختلف سازمان چه کسی چه چیزی می داند. مطالعه موردی شرکت های خارجی در مدیریت دانش شرکت لابراتور ((بوکام)) برآورده کرده است که حدودأ 7 درصد از درآمدهای خود را صرف توسعه و مدیریت سرمایه های ذهنی کارکنان خود نموده است.شرکت ((ای.بی بی)) مدیران و کارکنان را نه تنها براساس نتایج تصمیمات و اقداماتشان مورد ارزشیابی قرار داده است بلکه براساس اطلاعات و دانشی که در فرایند تصمیم گیری و انجام کار از دیگران کسب کرده اند ارزشیابی می کنند. شرکت ((باکمن لاب)) واحد سیستم های اطلاعاتی خود را به سمت و سوی انتظارات مدیریت دانش هدایت کرده است و گروهی را تحت عنوان ((گروه انتقال دانش)) با وظیفه شناسایی دانش افراد و منتقل کردن آن به دیگران ایجاد نموده است،سالانه طی کنفرانسی بهترین توزیع کنندگان و به اشتراک گذارندگان دانش و اطلاعات را شناسایی می کند براساس مطالعات دیکسون انتقال دانش در شرکتهای ((فورد))،((بریتیش پترولیوم))،((لاک هید)) به پنج روش زیر انجام می گیرد: 1- انتقال متوالی و مستمر،که در تیمی که یک وظیفه را در یک زمینه معین انجام می دهد و سپس همان وظیفه را در زمینه دیگر و جدید تکرار می کند. 2- انتقال نزدیک، که اشاره به انتقال دانش از یک تیم به تیم های دیگر که کارهای مشابهی را در یک زمینه مشابهی اما در مکانهای مختلف انجام می دهند. 3- انتقال دور، که شامل انتقال دانش در مورد وظایف غیر روزمره و غیر روتین از یک تیم منبع به دیگر سیستمها که وظایف مشابهی را در جای دیگر سازمان انجام می دهند. 4- انتقال استراتژیک، که مستلزوم انتقال دانش پیچیده بین سیستمهای جداگانه با توجه به زمان و مکان است. 5- انتقال تخصص که شامل انتقال دانش درباره وظیفه ای که به ندرت ممکن است انجام گیرد. حکایت مهندسی بود که در تعمیر دستگاه های مکانیکی استعداد و تبحر داشت.او پس از 30 سال خدمت صادقانه با یاد و خاطری خوش بازنشسته شد. دو سال بعد، از طرف شرکت درباره رفع اشکال به ظاهر لاینحل یکی از دستگاه های چندین میلیون دلاری با او تماس گرفتند. آنها هر کاری که از دستشان بر می آمد انجام داده بودند و هیچ کسی نتوانسته بود اشکال را رفع کند. بنابرین، نومیدانه به او متوسل شده بودند که در رفع بسیاری از این مشکلات موفق بوده است. مهندس، این امر را به رغبت می پذیرد. او یک روز تمام به وارسی دستگاه می پردازد و در پایان کار، با یک تکه گچ علامت ضربدر روی یک قطعه مخصوص دستگاه می کشد و با سربلندی می گوید: ((اشکال اینجاست! )) آن قطعه تعمیر می شود و دستگاه بار دیگر به کار می افتد. مهندس دستمزد خود را 50000 دلار معرفی می کند.حسابداری تقاضای ارائه گزارش و صورتحساب مواد مصرفی می کند و او بطور مختصر این گزارش را می دهد ((بابت یک قطعه گچ:1 دلار و بابت دانستن اینکه ضربدر را کجا بزنم:49999 دلار)) نقل حکایت این شرکت توانایی انتقال دانش از نیروهای با تجربه نیروهای جدید را ندارد و بنابراین باید برای استفاده دوباره از دانش تولید شده در طول سالها در شرکت که هزینه های زیادی برای آن پرداخت کرده است دوباره هزینه کند. مشکلات سازمان ها در پیاده سازی مدیریت دانش عدم اختصاص زمان برای مدیریت دانش از طرف پرسنل سازمان. 41% عدم تشویق به مدیریت دانش در سازمان. 6و36% عدم درک مناسب مدیریت دانش و مزایا. 33% ناتوانی در ارزیابی مدیریت دانش در سازمان. 26% عدم آشنایی کافی با تکنیک های مدیریت دانش. 7و22% عدم ورود مدیریت دانش در فرایندهای سازمان. 2و22% سرمایه گذاری کم روی مدیریت دانش. 8و21% کمبود انگیزه و پاداش جهت اشتراک دانش. 18% دخیل نکردن مناسب کارکنان. 2و15% نداشتن سیستم مناسب مدیریت دانش در سازمان. 4و13% عدم اعتقاد مدیریت ارشد سازمان به مدیریت دانش. 11% سازمان هایی که با هیچ مشکلی برخورد نکرده اند. 3و4% نویسنده مطالب : کامبیز دلفانی برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده