رفتن به مطلب

به نظر شما بخشش فرد اسید پاش توسط امنه کار درستی بوده


pesare irani

به نظر شما بخشش فرد اسید پاش توسط امنه کار درستی بوده  

30 کاربر تاکنون رای داده است

  1. 1. به نظر شما بخشش فرد اسید پاش توسط امنه کار درستی بوده

    • 11
    • 15
    • 4


ارسال های توصیه شده

به نظر من کلا قصاص توسط شخص کار احمقانه ایه!

اینکار باید توسط مجری قانون انجام بگیره و یه قانون درست حسابی براش باشه که مجازات مشخصی باشه و جای هیچ گذشتی برای کسی نباشه!!

اینطوری که فرد قربانی رو تو فشار روانی بذارن و طرف مجبور باشه با وجدانش دربیفته که چی کار کنم؟ بیشتر عذاب قربانی رو زیاد میکنه و هیچ مجرمی هم درسی نمیگیره و از این کار هم جلوگیری نمیشه!!

 

حالم از این قوانین عصر هجری بهم میخوره

حیوونا

الان چی به اون دختر بدبخت رسید؟؟ چی از اون پسر کم شد؟ پول؟؟؟؟؟؟

این یعنی با پول میشه همه چیو خرید! حتی مجازات جرم رو! اینم شد قانون؟؟؟

 

به نظر من کار بزرگی کرده ، البته حالا نمیدونم چه مجازاتی برای این فرد بهترین مجازاته !

 

ولی این کارها یه دلیل روانی داره ، باید این فرد رو از لحاظ روانی آماده کرد و بعد وارد جامعه کرد ؛

 

البته نمیشه گفت این فرد جانی و قاتل و .... بوده ، چون بعضی وقت ها آدما تو عصبانیت کارهایی می کنن که بعدا مثل .. پشیمون میشن !

 

ولی به نظرم باید یه شرط میزاشتن ، اونم اینکه این دختر با پسر اسید پاش ازدواج کنه و پسر اون موقع که تو مهمونی ها با زنش حاضر میشد ، رنج کاری رو که کرده بود می کشید !

اونوقت این وسط احساس اون دختر و خواستش که نمیخواست با این ادم ازدواج کنه هم کشک دیگه نه؟؟؟!

از اول بخاطر اینکه این دختر نمیخواسته تن به ازدواج با این اقا بده اسید پاشی صورت گرفته! حالا شما میگی برای مجازات خواسته ی این اقا براورده بشه و به مراد دلش برسه و دختر باهاش ازدواج کنه؟ که پیش خونوادش خجالت بکشه؟!!!!!!!!!!!!

شما از قانون گذارای عصر هجری این مملکتم بدتری که!!

این چه طرز فکریه دیگه؟!

  • Like 6
لینک به دیدگاه
  • پاسخ 43
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

ناگفته های آمنه از بخشش مجید

 

 

آمنه بهرامی در گفتگو با مهر از اینکه از همان ابتدا قصد بخشیدن مجید را داشته می گوید. از اینکه اهل قصاص کردن نبوده و فقط می خواسته حکم صادر شود و بعد او را ببخشد.

 

غروب نیمه پاییز سال 83 آخرین تصویری که آمنه بهرامی دید چهره مردی بود با ظرف اسید و پس از آن سوزشی که تمام زندگی آمنه را سوزاند و او را برای همیشه از دیدن محروم کرد.

 

وی در دادگاه هنگامی که برای بیستمین بار تقاضای قصاص مجید را کرده بود درباره آخرین نگاهش می گوید: روز حادثه وقتى از محل کارم خارج شدم، یک لحظه با دیدن خورشید احساس کردم این آخرین بار است که چشمم را به روى زیبایىهاى جهان باز مى کنم.

 

قرار بود آن شب همراه مادرم براى شرکت در مراسم شب قدر به امامزاده برویم اما تصویر "مجید" با ظرف اسید آخرین تصویرى است که در صفحه ذهنم ثبت شده است. حالا هم به خاطر امنیت جامعه و دختران دیگر، تقاضاى دریافت دیه دیگر اعضاى آسیب دیده بدنم و «چشم در برابر چشم» را دارم. حالا هم فقط تاریکى مى بینم و بس!

 

او ادامه می دهد: چهار سال تمام در اسپانیا، به امید یافتن ذره اى از بینایى ام بودم در حالى که چندین روز در اردوگاه آوارگان بودم و خانواده ام قادر به تأمین بقیه هزینه هاى جراحى نبودند یک زن خیرخواه 27 هزار یورو براى درمانم کمک کرد. اما خیرین هم خسته شده اند.

 

آمنه بهرامی پس از گذشت هفت سال از حادثه و اصرار زیاد برای قصاص بالاخره به آرزویش رسید و حکم قصاص "مجید" همان مرد اسیدپاش صادر شد. در حالی که رسانه ها و جامعه آماده اجرای قصاص بودند آمنه در یک کلمه گفت: من او را بخشیدم...

 

آمنه بهرامی در گفتگو با خبرنگار مهر به 10 سوال پاسخ داد. پاسخهایی که برای مسئولان و جامعه قابل تامل است:

 

*خبرگزار ی مهر ــ گروه اجتماعی: چه کسانی برای جلب رضایت شما با شما گفتگو کردند؟

 

- آمنه: هیچکس. من از همان ابتدا قصد بخشیدن داشتم چون اهل قصاص نبودم فقط می خواستم حکم قصاص صادر شود و بعد متهم را ببخشم.

 

* گفته شده برخی از سازمانهای حقوق بشر در این مورد با شما گفتگو کرده اند؟

 

- من حتی برای سازمانهای مدعی حقوق بشر تره هم خرد نمی کنم چه رسد به اینکه بیایند و با من صحبت کنند.

 

* از اینکه رسانه ها اینقدر به چهره و زندگی تو پرداختند ناراحت نیستید؟

 

- اتفاقا خیلی هم خوشحال هستم و از همه رسانه ها تشکر می کنم

 

* چند بار زیر تیغ عمل جراحی رفتید؟

 

- 16 بار

 

* برای درمان صورتتان چقدر هزینه کردید؟

 

- حدود 500 میلیون تومان

 

* از کجا آوردید؟

 

- رئیس جمهور قبلی و رئیس جمهور فعلی و تعدادی از خیرین کمک کردند. یک کتاب هم نوشتم بعد امتیازش را فروختم. یک خیریه در نیویورک هم کمک خوبی به من کرد.

 

* دولت هم به شما کمک کرد؟

 

- وکیلم گفت قانونی داریم که دولت در اینگونه حوادث باید قربانی را حمایت کند ولی این قانون اجرا نمی شود! از خیر بیمه تامین اجتماعی هم گذشتیم چون کمکی نکرد.

 

*پدر شما چه شغلی دارد؟

 

- بازنشسته صنایع دفاع است.

 

* خانواده شما به دلیل مصدومیتتان چقدر هزینه کردند؟

 

- تا جایی که می دانم پدرم آنقدر وام گرفته که دیگر نمی تواند وام بگیرد. خانه ما اجاره ای است و مشکلات زیادی داریم.

 

* آیا بی پولی به سلامتی شما آسیب وارد کرد؟

 

- بله اگر پول داشتم یکی از چشمانم به موقع عمل می شد ولی عفونت کرد.

 

* آیا وزارت بهداشت هزینه درمان شما را قبول کرد؟

 

- در ظاهر قبول کرد ولی گفتند باید پس از درمان در خارج از کشور فاکتور بیاورید و ما هزینه را پرداخت می کنیم. از بیمارستان فاکتور گرفتیم دادیم سفارت ایران ترجمه کرد و بعد به شورای عالی پزشکی دادیم. آنقدر این فاکتور از سال 83 در کشوی میز مسئولان مربوطه مانده که نوشته هایش کمرنگ شده به حدی که گفته اند بروم دوباره فاکتور بگیرم.

 

* الان از رئیس جمهور چه درخواستی دارید؟

 

- حداقل هزینه های درمانی که مسئولان قول پرداخت داده بودند را بدهند.

 

 

  • Like 4
لینک به دیدگاه
این کارها درس عبرت نمیشن... اصلا چرا اسید باید دم دست همه باشه؟

چون همه ماشین دارن:ws52:باتری ماشینتون اتمی نباشه به مقدار کافی اسید داری:ws3:

-----

من با نظر مونا موافقم:قصاص توسط شخص درست نیست...الان پسره به نظر من روزی هزار بار میمیره و زنده میشه،از زور عذاب وجدان(اگر داشته باشه البته!!!که اگه داشت از اول اینکارو نمیکرد)...

  • Like 7
لینک به دیدگاه
من با نظر مونا موافقم:قصاص توسط شخص درست نیست...الان پسره به نظر من روزی هزار بار میمیره و زنده میشه،از زور عذاب وجدان(اگر داشته باشه البته!!!که اگه داشت از اول اینکارو نمیکرد)...

 

دلت خوشه پسره انگار نه انگاررررررررررررررررر :banel_smiley_4:

  • Like 1
لینک به دیدگاه

بعضي ادما طرز فكرشون اينه " يا من يا هيچ كس ديگه " يعني بدجور اين جمله رو باور دارن....همين هم باعث ميشه همچين اتفاقايي بيفته اتفاقايي مثه اسيد پاشي لو رفتن فيلم ها و تصاوير خصوصي و قتل....

  • Like 4
لینک به دیدگاه

من قبلا با اینکار که امنه خودش شخصا وارد عمل قصاص بشه مخالف بودم و حالا هم کارشو از صمیم قلب تایید می کنم ولی از اینجا بعد باید قانون بسیار ناقص ما وارد عمل بشه و این ادم روانی رو همین جوری رها نکنه

 

البته بازم کار قضاوت خیلی سخته :hanghead:

  • Like 5
لینک به دیدگاه

با کور شدنش موافقم ولی با قصاصش نه... تکرار یه جنایت دردی رو درمون نمی کنه اما باید مجازاتش می کرد

من جاش بودم چشماشو با عمل جراحی می دادم به یکی دیگه ...

با قصاص اون چشماش هیچ وقت بر نمی گشت با دیه گرفتنش هم خیلی بیشتر موافقم

  • Like 5
لینک به دیدگاه

من به شخصه به هیچ عنوان نمی تونم خودم رو جای آمنه بذارم که بگم کار درستی کرده یا نه

اما فقط این رو می دونم که روح خیلی بزرگ و بخشنده ای داشته

 

امروز که توی رادیو جوان باهاش مصاحبه می کردن حرف قشنگی زد :

می گفت من مجید رو نبخشیدم بلکه فقط قصاصش نکردم

می گفت قصدم فقط گرفتن حکم بود چون خودم می دونستم که نمی تونم قصاص کنم و البته پدر بزرگم هم لحظه آخر زندگیش ازم خواسته بود که ازش بگذرم اما همه این دوندگی ها برای این بود که ثابت کنم می تونم حکم رو بگیرم

ولی واقعا که مجید خیلی پست فطرت و رزله ؛ هر کس به جای اون بود باید تا حالا از عذاب وجدان مرده بود در حالی که آمنه می گفت تا قبل از اعلام و حکم و توی دادگاه تماما داشته بهش فحش و ناسزا می گفته

 

هر چند مجید الان هم آزاد نیست و تا زمانی که دیه 200 میلیونیه آمنه رو نده نمی تونه از زندان بیرون بیاد و آمنه هم گفت که به هیچ عنوان از این دیه نمی گذره

  • Like 2
لینک به دیدگاه

به نظرم اشتباه 100% بوده....اينجوري ملت پررو ميشن و نميشه جلوشونو گرفت...توي قران هم گفته:اي خردمندان قصاص براي حفظ حيات شماست تا مگر از قتل يكديگر بپرهيزيد.

خدا يه چيزي ميدونسته که اينجوري گفته ديگه....حالا بماند که دستوراش اجرايي نميشنو دلبخواهن...

لینک به دیدگاه
  • 3 هفته بعد...
amin 202 مهمان

به نظر من کار درستی رو کرده...اونجوری که من از گفته هاش برداشت کردم،اون یارو(مجید) یک نوع بیماری روانی داشته و با قصاص این فرد،دردی از آمنه دوا نمیشه هیچ، احتمال درمان طرف (مجید) هم به باد میره...

ولی اگر من جای آمنه بودم،تقاضای بستری شدن طرف تا آخر عمرش تو مراکز روان درمانی یا زندان رو میکردم که بهترین گزینست از نظرم!

 

و اما مقصر واقعی این اتفاق:

اين دختر جوان ادامه داد: مجيد در مقابل اين ادعاي من خواست كه از همسرم طلاق بگيرم و اظهار كرد كه در صورت عدم جدايي از همسرم مرا خواهد كشت. من تهديدهاي او را جدي گرفتم و همان روز به پليس اطلاع دادم اما پليس گفت تا زماني كه جرمي واقع نشده نمي‌توان وارد عمل شد و او را بازداشت كرد. با گذشت دو روز از اين ماجرا عصر روز حادثه زماني كه از محل كارم خارج شدم ناگهان فردي مثل سايه از پشت به من نزديك شد و بعد روبرويم ايستاد.

مشکل من اینجاست....این پلیسای مفت خور کی میخوان به وظیفشون عمل کنن؟

وقتی یکی کس دیگری رو تهدید میکنه ، نباید مورد پیگرد قرار بگیره؟

میدونستید تو همون امریکایی که دوشمن بشریته، یه تهدید ساده جرم تلقی میشه و پلیس حق بازداشت طرفو داره؟

 

اینجا تا با چوب بالا سر ارگان ها وا نستی کاری که به نفع مردم نباشند رو انجام نمیدن...

به نظرم باید اون پلیسی که گفته تا زماني كه جرمي واقع نشده نمي‌توان وارد عمل شد رو قصاص میکردن تا درس عبرتی باشه برای باقی پلیسان و کسانی که بابت مسئولیتی که دارن پول مفت میگیرن!

لینک به دیدگاه
amin 202 مهمان

امروز که توی رادیو جوان باهاش مصاحبه می کردن حرف قشنگی زد :

می گفت من مجید رو نبخشیدم بلکه فقط قصاصش نکردم

می گفت قصدم فقط گرفتن حکم بود چون خودم می دونستم که نمی تونم قصاص کنم و البته پدر بزرگم هم لحظه آخر زندگیش ازم خواسته بود که ازش بگذرم اما همه این دوندگی ها برای این بود که ثابت کنم می تونم حکم رو بگیرم

 

 

این جمله منو یاد فیلم من ترانه 15 سال دارم (با بازیگری پگاه آهنگرانی) انداخت...جایی که کلی دوندگی کرد تا شناسنامه ی بچشو بگیره، موقع زدن شناسنامه اسم پدر بچه رو خالی گذاشت!

 

خدا بهش امیدی برای زندگی کردن بده....ما که تو سلامت جسمانی به سر میبریم، پاک امیدمون رو از دست دادیم...چه برسه به اون!

لینک به دیدگاه
این جمله منو یاد فیلم من ترانه 15 سال دارم (با بازیگری پگاه آهنگرانی) انداخت...جایی که کلی دوندگی کرد تا شناسنامه ی بچشو بگیره، موقع زدن شناسنامه اسم پدر بچه رو خالی گذاشت!

 

خدا بهش امیدی برای زندگی کردن بده....ما که تو سلامت جسمانی به سر میبریم، پاک امیدمون رو از دست دادیم...چه برسه به اون!

 

اتفاقا این طور که نشون می داد سرشار از امید و روحیه است !!!

خودش می گفت توی این مدت که می رفتم برای معالجه اسپانیا می ایستادم با مردم سر و کله می زدم که از هر کدوم یه کلمه هم که شده یاد بگیرم و حالا هم اسپانیاییش تکمیله ! :w58:

در حال حاضر داره زبان انگلیسیش رو هم تکمیل می کنه !

گفت هم که دانشجوی چه رشته ایه اما من یادم نیست دقیقا :5c6ipag2mnshmsf5ju3

  • Like 1
لینک به دیدگاه
amin 202 مهمان
اتفاقا این طور که نشون می داد سرشار از امید و روحیه است !!!

خودش می گفت توی این مدت که می رفتم برای معالجه اسپانیا می ایستادم با مردم سر و کله می زدم که از هر کدوم یه کلمه هم که شده یاد بگیرم و حالا هم اسپانیاییش تکمیله ! :w58:

در حال حاضر داره زبان انگلیسیش رو هم تکمیل می کنه !

گفت هم که دانشجوی چه رشته ایه اما من یادم نیست دقیقا :5c6ipag2mnshmsf5ju3

 

دانشجوی برق بوده دیگه...

آمنه در شكايت خود اعلام كرد: چند ماه قبل وقتي در دانشكده‌ برق مشغول تحصيل بودم متوجه شدم كه يكي از دانشجويان به اسم مجيد به من علاقه‌مند شده است.

 

خوبه پس...امید داره....ولی میگن خدا ، گر ز حکمت ببندد دری، ز رحمت گشوید در دیگری... :a030:

لینک به دیدگاه

کسایی که میگن کار اشتباهی کرده لابد با این اتفاقی که افتاده اخیرا موافقن.همون که پای یه نوجوان رو به خاطر شلیک به پای یه فرد دیگه با ساطور تو مرکز شهر قطع کردن.اینم قصاص.اینقدر قصاص کنید ببینید چی میشه.هی دم از قران و حدیث بزنید ببینم به کجا میرسید.این دختر یه اسطوره میشه.میدونید واسه چی؟واسه بخشش.نه برای قصاص.برای مبارزه با خشونت.این کجا و اون قرانی کجا که میگه قصاص کن.کدوم زیبا تره؟متاسفم.واقعا متاسفم.براه همه ی اونایی که نوشتن کارش اشتباه بوده و مخصوصا اونایی که دلیل حرفشون رو ایه ی قران میارن که قصاص برای بقای شماس و از این چرندیات.قصاص کجاش برای بقا هست؟با قصاص که یه نفر دیگه کشته میشه.کینه بوجود میاد.باعث جنگ میشه.همین شماهایی که واسه حر میاین نوحه میخونید و عزاداری میکنید.مگه فرمانده لشکر دشمن نبود؟مگه کم از مسلمانان کشت؟مگه حسین باهاش صحبت نکرد؟چرا نرفت قصاصش کنه؟چرا فتوا نداد؟چرا رفت باهاش صحبت کرد و کشوندش سمت خودشون.بعضی وقتا با خوندن بعضی پست ها شرمم میشه از انسان بودن خودم.حالا بیاین جبهه بگیرین که تو منظورت به من بوده و فلان و بهمان.من اینا رو نگفتم که بحثی پیش بیاد و تاپیک منحرف بشه.فقط لطفا یکم فکر کنید و مبنای فکرتون رو انسانیت و اخلاق بذارید.بر اساس ازادی انسان ها فکر کنید.برای 10 دقیقه ول کنید قران و اسلام و هر مذهب دیگه ای رو.

 

هر مدیری که خواست پست من رو ویرایش کن من این اجازه رو نمیدم.اگه نیاز به ویرایش داره لطفا کل پستم رو پاک کنید اما حتی یک نقطه رو هم ویرایش نکنید.ممنون

  • Like 2
لینک به دیدگاه
amin 202 مهمان
کسایی که میگن کار اشتباهی کرده لابد با این اتفاقی که افتاده اخیرا موافقن.همون که پای یه نوجوان رو به خاطر شلیک به پای یه فرد دیگه با ساطور تو مرکز شهر قطع کردن.اینم قصاص.اینقدر قصاص کنید ببینید چی میشه.هی دم از قران و حدیث بزنید ببینم به کجا میرسید.این دختر یه اسطوره میشه.میدونید واسه چی؟واسه بخشش.نه برای قصاص.برای مبارزه با خشونت.این کجا و اون قرانی کجا که میگه قصاص کن.کدوم زیبا تره؟متاسفم.واقعا متاسفم.براه همه ی اونایی که نوشتن کارش اشتباه بوده و مخصوصا اونایی که دلیل حرفشون رو ایه ی قران میارن که قصاص برای بقای شماس و از این چرندیات.قصاص کجاش برای بقا هست؟با قصاص که یه نفر دیگه کشته میشه.کینه بوجود میاد.باعث جنگ میشه.همین شماهایی که واسه حر میاین نوحه میخونید و عزاداری میکنید.مگه فرمانده لشکر دشمن نبود؟مگه کم از مسلمانان کشت؟مگه حسین باهاش صحبت نکرد؟چرا نرفت قصاصش کنه؟چرا فتوا نداد؟چرا رفت باهاش صحبت کرد و کشوندش سمت خودشون.بعضی وقتا با خوندن بعضی پست ها شرمم میشه از انسان بودن خودم.حالا بیاین جبهه بگیرین که تو منظورت به من بوده و فلان و بهمان.من اینا رو نگفتم که بحثی پیش بیاد و تاپیک منحرف بشه.فقط لطفا یکم فکر کنید و مبنای فکرتون رو انسانیت و اخلاق بذارید.بر اساس ازادی انسان ها فکر کنید.برای 10 دقیقه ول کنید قران و اسلام و هر مذهب دیگه ای رو.

 

 

حرفات درسته حمید جان....ولی من اعتراضی دارم به گفته هات... و اعتراضم رو با طرح یک سوال مطرح میکنم.

درسته که باهات هم فکرم...ولی آیا این درسته که به قضیه یک بعدی نگاه کنیم؟

ظرفیت هر فرد با فرد دیگه یکی نیست...شاید اونی که نوشته باید قصاص میشد،خودشو گذاشته جای آمنه و دیده که بخشش براش مقدور نیست و این جواب رو داده و برای اثبات گفته هاش رجوع کرده به احادیث و آیات.

 

کاملاً حرفات رو درک میکنم....ولی اینکه با این شدت بخوایم عقاید همو زیر سوال ببریم ، فرقی با کاری که این قصاص با روحیاتمون میکنه نداره....همون عقده و همون خشونت تو ذهنمون باقی میمونه...این طرز فکر باید با مرور زمان و با از خود گذشتگی هایی همچون آمنه ها اتفاق بیوفته...نه محکوم کردن عقاید یکدیگر!:a030:

لینک به دیدگاه

×
×
  • اضافه کردن...