رفتن به مطلب

ازلذتهای کوچک زندگیت بگو........


ارسال های توصیه شده

ارسال شده در

پنبه خانوم :*

  • Like 4
ارسال شده در

با وجودم باشم.

  • Like 2
ارسال شده در

بهترین لذت برم امروز....

94/10/19

فقط حیف عزیز دلم نتونست صحبت کنه....

  • Like 2
ارسال شده در

وقتی تیکه هایی از ترانه رو برام میفرسته....

:hapydancsmil:

  • Like 2
ارسال شده در

فکر میکردم فردا شب اینموقع ک امتحانام تموم بشه خوشحالم!

اما فهمیدیم خوشحالیم به خوشحالیه آدمایی ک دوسشون دارم برمیگرده !

نه به شرایط خودم!!!!

 

از بزرگترین لذتهای زندگیم .....

خوشحالیه عزیزامه

عزیزای دلم از خدا میخوام همیشه شاد باشید.:icon_gol:

  • Like 2
ارسال شده در

به قول رضا صادقی رنگ صدام رنگ غمه ...:sigh:

  • Like 3
ارسال شده در

نوزدهم دی...

 

اتفاق نو و بزرگ برای همسرم

لذت بزرگ و شیرینیه

  • Like 5
ارسال شده در

امشب

باز در چهره خاموش خیال

خنده زد چشم گناه آموزت

باز من ماندم و در غربت دل

حسرت بوسه هستی سوزت

:icon_gol:

  • Like 4
  • 2 هفته بعد...
ارسال شده در

نصف شب، در سکوت محض دور و بر، زیر یک نور زرد ملایم، در حالی که صدای بم عبدالعلی‌ وزیری توی اتاق پیچیده، و من روی زمین به یک بالشت بزرگ تکیه دادم و چای هورت می‌کشم و یک تیکه کیک توی دستمه! :mornincoffee:

 

کمتر از یک ساعت رو در این حالت به سر می‌برم و خیلی بهم می‌چسبه :ws3:

  • Like 12
ارسال شده در

بودن در جمعی که منطقی به حرفت گوش بدهند و مجبور نشی سکوت کنی و آرامش داشته باشی . زندگی کردن تو چهاردیواری خودت که مجبور نباشی منت کسی رو سرت باشه . دعا کنید بتونم بهش برسم . به همین زودی

  • Like 12
ارسال شده در

بالاخره یه بار رفتم تو جمع آدمای خالص تک رنگ که جز سیاهی چیزی نمیبینن...اگه بگم با همه آدمایی که تا حالا دیدم فرق داشتن اغراق نکردم.....

ظاهرا اونا نقص داشتن و ما کامل بودیم اما با گذشت چند دقیقه حس کردم چقدر ناقصم در مقابلشون دنیاشون با همه کاستی ها خیلی خوب بود ....

بودن در کنارشون خیلی لذت بخش بود:icon_redface::icon_gol:

  • Like 10
ارسال شده در

یه استراحت بعد از مسافرت 1 هفته ایی...:hanghead:

اگه گلو درد بزاره:4564:

  • Like 8
ارسال شده در

بودن در کنار یه دوست خوب ....

  • Like 9
ارسال شده در

پراز حرفم...

گوشیم زیر و رو کردم یه نفر پیدا کنم حرف بزنم....

ولی میدونم همه یا مشکل دارن یا خودشون درگیر زندگیشونن...

تا اینکه باز به خودش گفتم...منتظر جوابم...

 

خدایا خودت هرچی صلاحمه پیش بیار...

این روزا خیلی بهت محتاجم.

  • Like 7
ارسال شده در

وقتی بعد از یه اتفاق !!! میتونم دوباره خودمو جمع و جور کنم و راه بیافتم دنبال بقیه ی زندگی....

  • Like 9
ارسال شده در

گول زدن برادرزاده ی شیطونم برای خوردن ناهار!!

 

 

یه شوت میکرد سر سفره یه دور میچرخید یه قاشق میخورد و ...

نهایتا با یک حیله فانتزی کاری کردم نشست کامل غذاشو خورد. دهن مامان و باباش هم میذاشت!! :gnugghender:

چه حیله ای؟

عمرا بگم!! :whistle:

  • Like 9
ارسال شده در

گرفتن یک تیکه نبات از پیرزنی مهربون...با یک لبخند گرم...

 

انداختمش تو چایی...مثه لبخند پیرزن مهربون شیرینه...

 

72 ساعت بی خوابی یکهو پرید...:icon_redface:

  • Like 10
ارسال شده در

اینکه ببینی دوستات برات پیشاپیش تاپیک تولد زدن....:hapydancsmil:

 

[h=1]تولدت مبارك عشقوليييي :*[/h]

 

:icon_gol:

  • Like 5
ارسال شده در

بعد از چند وقت اومدم انجمن حس چند سال پیش بهم دست داد چه حال و هوایی بود:5c6ipag2mnshmsf5ju3

  • Like 4
ارسال شده در

حس خوب مسئولیت پذیری.

حس خوب براومدن از یک مسئولیت.

حس خوب مهندس بودن :ws36:

  • Like 8
×
×
  • اضافه کردن...