رفتن به مطلب

ازلذتهای کوچک زندگیت بگو........


ارسال های توصیه شده

ارسال شده در

دریکی از جلسات نواندیشانی روی یه نفر یه بطری اب یخ بریزم.. طز جدید اینده است قرعه کشی میشه.. اسم هرکس درومد روش یه بطری اب یخ میریزم..:ws3:تازشم یه مردم ازاری خوبی هم هست..:a030:

  • Like 4
ارسال شده در

با اسما جونی حرف بزنم...

  • Like 8
ارسال شده در

وقتی مهدی پاور[h=1]( seyed mehdi hoseyni ) میاد مرخصی:hapydancsmil:[/h]

  • Like 14
ارسال شده در

یکیو داشته باشی بتونی الکی واسش نق بزنی:ws3:

لذت کوچکیم نیس

از بزرگترین لذت‌های ممکنه:ws37:

  • Like 13
ارسال شده در

دوست داشتن دوروبری هام :icon_gol:

  • Like 11
ارسال شده در

با دخترعموم باشم هر ثانیه...

  • Like 9
ارسال شده در

آرزوی کسی باشی که خیلی ها آرزوشو دارن:ws37:

  • Like 10
ارسال شده در

دلم از غصه ها خونه...میدونم....همیشه اینجور نمیمونه....

همین که اینجا هستم من....همینکه درد دل کردم....

یه کم از غصه آزادم....همین واسم شده شادی....

  • Like 12
ارسال شده در

خرابکاری

و تجربه کارای جدید با این خرابکاریا

و کسی هم جلوتو نگیره .

حس خوبی داره .

  • Like 8
ارسال شده در

بهترین دوستت بیاد مرخصی .. :hapydancsmil:

  • Like 7
ارسال شده در

خانودام :hapydancsmil:

نت:ws3:

رمان:whistle:

ورزش ولی فقط دیدنش:ws28:

  • Like 7
ارسال شده در

به شماره هایی که تو گوشیم خاک میخوره اس بدم....

  • Like 11
ارسال شده در

وقتی فکر میکنم دو ترم بیشتر نمونده و کلی ذوق میکنم :دی

  • Like 10
ارسال شده در

یکیو داشته باشی مثه " سوده "

 

معرفت و خوبیش " تــــــــــــــــــا " ندارهheartshape2.gif

  • Like 8
ارسال شده در

وقتی برادر زاده م خوابه و انقدر اذیتش میکنم تا بیدار بشه و براش شعر بخونمhapydancsmil.gif

  • Like 7
ارسال شده در
:banel_smiley_4:
  • Like 4
ارسال شده در

دیدن دوستام ....:icon_gol:

  • Like 7
ارسال شده در

2 ساعت بدون مزاحمت تو نت باشی دوربرت هم خلوت باشه:ws3:

  • Like 9
ارسال شده در
2 ساعت بدون مزاحمت تو نت باشی دوربرت هم خلوت باشه:ws3:

 

نایید میشه بشدت:ws3:

البته شوی بنده هم بعد از یک ساعت وب گردی با قر زدن من مواجه میشه یه ربع میذاره کنار همینکه خر شدم دوباره استعمال میکنه:ws28::ws28::ws28:

  • Like 9
ارسال شده در

سوزن نخ کردن برای مادرم...:icon_redface:

 

البته بعد از اینکه هی خیس میکنه نخ رو و سعی می کنه رد کنه نخ رو از سوزن ولی نمی شه...

 

یک نفس عمیق می کشه میگه:

 

بیا پسرم...چشمات رو لازم دارم...:icon_redface:

  • Like 10
×
×
  • اضافه کردن...