sam arch 55879 ارسال شده در 29 مهر، 2013 ورق زدن برگه امتحانی ها و پرونده های مونده از سال های قبلم.... یک پوشه دکمه دار دارم ازشون... ورق می زنم...تصویر خودم رو می بینم که آروم آروم با ورق زدن تغییر می کنه و می رسه به نگاهم تو آینه به خودم..اون موقع که سر روی برگه ها بر می دارم.... از بوی کهنگی اون ورقه ها...از اصطحکاک کاغذ های ضمختشون وقته لمس کردن... یاده خیلی از خاطره ها می افتم... اینا نستالژی بازی برام لذت بخشه... از اون لذت بخش تر اینکه...با همه ی بالا و پایین ها...تهش که نگاهم می ره سمت آیینه...راضیم از آغاز تا به حالش... 23
viviyan 12431 ارسال شده در 3 آبان، 2013 یه نفر که عاشقش هستی، بعد از مدتها مثل آدم بات حرف بزنه و یه آهنگ عاشقانه هم بده بهت و بگه اینو گوش کن. هرچند به احتمال زیاد این هیچ معنایی نداره ولی آنقدر برام لذتبخش بود که با وجود قولم به خودم برای ترک اعتیادم به اینترنت، دوست ندارم لپتاپ رو خاموش کنم و همچنان ترانه موردنظر رو پلی میکنم. یه چیکه شادی، یه مشت ستاره، یه دل که هیچ وقت آروم نداره ما با همینا، خوشبخت و شادیم، ما هک شدیم تو برگای تقویم بخند عزیزم، فردا تو راهه، حلقه ای از نور تو دست ماهه بخند عزیزم، شب غرق رازه، پنجره های خوشبختی بازه میخوام تو چشمات اشکی نلغزه، جوری بیام که برگی نلرزه بذار که قلبم پیشت بمونه، تا دنیا شکل رویاهامونه به فکر اینم که غم بمیره، چیزی نگم که دلت بگیره با تو رو ابرا قدم گذاشتم، من آرزویی جز تو نداشتم... 7
mahnaz 7584 ارسال شده در 4 آبان، 2013 به این فک کنم که یکی دو هفته دیگه خیلی از کارام کم میشه وقتم آزادتر میشه:hapydancsmil: 10
- Nahal - 47858 ارسال شده در 8 آبان، 2013 وقتی تو مترو به پیرزنی که داره از پله ها به سختی بالا میره کمک کنم و دستشو بگیرم و کلی دعام کنه و دستم رو بوس کنه 10
دل مانده 7714 ارسال شده در 8 آبان، 2013 وقتی سر به سر جوزف میزارم کفری شه برم چقولی ِ فاطمه رو بکنم اگه بهش نگفتم 4
- Nahal - 47858 ارسال شده در 10 آبان، 2013 یه روز به همکارم بگم چقدر دلم آدامس میخواد فرداش بهم یه آدامس بده و بگه این برای تو :hapydancsmil: 7
...Neda... 2026 ارسال شده در 10 آبان، 2013 چایی شیرین خوردن صبحا اونم بعد از پشت سر گذاشتن ماه رمضون 5
ارسال های توصیه شده