رفتن به مطلب

اگر كسی عاشق شما بود اما شما عاشق او نبودید !؟


afa

ارسال های توصیه شده

یكی از چالش‌های بزرگ عاطفی زمانی است كه مورد توجه و محبت و عشق كسی باشیم كه هیچ حس خاصی نسبت به او نداریم. معمولاً افراد وقتی در چنین شرایطی قرار می‌گیرند واكنش‌های متفاوتی از خود بروز می‌دهند. از آنجا كه واكنش‌های معشوق بر فرد عاشق تأثیر به سزایی دارد لذا بررسی این واكنش‌ها از نظر تأثیری كه بر دیگری داریم، كاملاً با ارزش است.

برخی از افراد در مقابل موج محبت و عشق دیگری، عقب‌نشینی می‌كنند و دچار ترس می‌شوند. محبت دیگری و صمیمیت دیگری، آنها را می‌ترساند و فراری می‌دهد. عشق، آنها را می‌ترساند. عشق برای این افراد ترسناك و مخوف ظاهر می‌شود. این افراد معمولاً وقتی متوجه عشق دیگری می‌شوند از او دوری می‌كنند، اجتناب می‌كنند و به صورت غیركلامی به او پیام می‌دهند كه «نزدیك نشو من تو را دوست ندارم». عشق آنها را به یاد خطر می‌اندازد، خطری كه باید از آن اجتناب كرد و از آن دور شد. عشق و صمیمیت آنها را به یاد سوء استفاده، رهاشدگی، بی‌اعتمادی، آسیب و… می‌اندازد برای همین از آن می‌گریزند و از آن دوری می‌كنند. بسیاری از ما در كودكی كسی را دوست داشته‌ایم كه بعدها به ما آسیب زده است؛ كسی را دوست داشته‌ایم كه از ما سوء استفاده كرده است و… همه این خاطرات در ترس از صمیمت تأثیر به سزایی دارند. یكی از راه حل‌های اصلی برای رفع این ترس‌ها، روان درمانی است. نزدیك شدن به ترس‌های كودكی توسط درمانگر، راه را برای كاهش این گونه از ترس‌ها باز می‌كند.

برخی دیگر در مقابل محبت و عشق دیگری فرار نمی‌كنند و نمی‌ترسند بلكه با پذیرش برخورد می‌كنند، آنها از اینكه معشوق واقع شده‌اند و مورد عشق دیگری هستند بدون آن كه به او احساس خاصی داشته باشند، شادمان می‌شوند، گویا نیاز آنها به دوست داشته شدن ارضا می‌شود. این افراد معمولاً وقتی متوجه عشق دیگری می‌شوند اجازه می‌دهند كه او نزدیك شود تا بیشتر و بیشتر عشق او را ببینند و به خودشان و دیگران ثابت كنند كه دوست داشتنی هستند. پیام غیركلامی آنها این است: «نزدیك شو و مرا دوست بدار اما از من نخواه كه با تو ازدواج كنم». در برابر این پیام، فرد عاشق پیام «نزدیك شو و مرا دوست بدار» را حمل بر تمایل فرد به ازدواج و رابطه‌ی صمیمانه می‌كند. به همین دلیل پس از مدتی پای پیش می‌گذارد و بحث ازدواج را پیش می‌كشد و امید كامل دارد كه هیچ مشكلی نخواهد بود اما دربرابر خواستگاری صریح عاشق، قسمت دوم پیام معشوق تازه به گوش می‌رسد كه بنا نشد كه سراغ این صحبت‌ها بروی. تو فقط مرا دوست داری و این هم مشكلی نیست اما من با تو ازدواج نمی‌كنم، اینجاست كه فرد عاشق گیج می‌شود و نمی‌تواند این دو پیام را از هم تفكیك كند پیام «نزدیك شو» برای عاشق به این معناست كه من هم تو را دوست دارم و پیام این كه «از من نخواه كه با تو ازدواج كنم» كاملاً در تناقض با پیام «نزدیك شو» می‌باشد. معمولاً افراد در این زمان احساس می‌كنند كه بازیچه قرار گرفته‌اند و مورد سوء استفاده واقع شده‌اند. برخی از افراد پیام «از من نخواه كه با تو ازدواج كنم» را حمل بر شرایط روحی و شرایط فعلی فرد می‌دانند و با خود می‌گویند، اگر صبر كنم ز قوره حلوا سازم. آنها بر این اعتقادند كه او فعلاً این نظر را دارد اما بعداً نظرش تغییر خواهد كرد چرا كه مرا دوست دارد. شاهد این مدعا هم پیام‌های غیركلامی «نزدیك شو» است. پس از این معمولاً یك رابطه‌ی دوستانه‌ی طولانی مدت برقرار می‌شود كه یكی به فكر ازدواج است و دیگری به ازدواج فكر نمی‌كند و اگر با درخواست ازدواج هم رو به رو شود با صراحت و اطمینان می‌گوید كه «من گفته بودم كه با تو ازدواج نخواهم كرد». روابط دوستانه‌ی طولانی مدت و بی‌سرانجام تاحدودی حاصل یك چنین ارتباطی است.

برخی دیگر در برابر ابراز غیركلامی عواطف عاشقانه،‌بی‌تفاوت نشان می‌دهند، خود را به نادیدن می‌زنند، گویا كه هیچ اتفاقی نیفتاده است. این افراد نمی‌خواهند خود را درگیر چنین فضاهایی بكنند. چنین افرادی واكنش‌های غیركلامی را نادیده می‌گیرند، ابرازهای غیركلامی را انكار می‌كنند و بی‌تفاوت از كنار آن می‌گذرند. چنین افرادی معمولاً در پس این بی‌تفاوتی رابطه را تنظیم می‌كنند. در صورتی كه فرد عاشق بخواهد نزدیك شود به او پیام‌های «دور باش!» می‌دهند و هرگاه كه دور می‌شود به او پیام می‌دهند كه: « حالا ناراحت نشو می‌توانی كمی به من نزدیك شوی! پسر (دختر) خوب!» این افراد معمولاً عاشق را سر در گم می‌كنند. عاشق وقتی به آنها نزدیك می‌شود پیام «دور باش» دریافت می‌كند و زمانی كه دور می‌شود پیام « می‌توانی كمی نزدیك شوی» دریافت می‌كند. عاشق در مقابل چنین فردی با تردید بسیار مواجه می‌شود، نمی‌داند كه پیام صریح فرد چیست؟! وقتی می‌خواهد برود به یاد پیام‌های «نزدیك شو» می‌افتد و زمانی كه می‌خواهد نزدیك شود و خواستگاری كند، به یاد پیام‌های «دور باش» می‌افتد. بهترین راه حل برای مواجهه با چنین افرادی بیان كلامی عواطف و درخواست پاسخ صریح از آنهاست.

به هر حال ما جزو هركدام از دسته‌های سه گانة بالا هم كه باشیم، سؤال اساسی این است كه اگر كسی عاشق من بود اما من عاشق او نبودم با او چگونه برخورد كنم؟! آیا از او فرار كنم؟ یا اینكه او را بپذیرم اما با او ازدواج نكنم؟ و یا اینكه بی‌تفاوت نشان دهم، بدون طرد كامل و بدون پذیرش كامل؟!

اگر براساس تئوری روابط اصلی بخواهیم عشق را توضیح دهیم، وقتی یك نفر عاشق ماست، ما برای او یادآور تصویر یكی از افراد اصلی زندگی او هستیم و او به این دلیل به ما عشق می‌ورزد كه «كودك درون» او در آن ارتباط به نحوی ناكام شده است و اكنون می‌خواهد كه مشابه آن رابطه را با ما كه یادآور آن فرد اصلی هستیم، شروع كند تا شاید این بار مشكلات و مسایل قبلی تكرار نشود. اگر یك كودك در یك بازی ببازد رفتار طبیعی او چیست؟ معمولاً كودكان اصرار می‌كنند كه یكبار دیگر بازی كنند تا شاید این بار برنده شوند اما اگر یكبار دیگر با آنها بازی كنید و باز ببازند چه می‌كنند؟! معمولاً دوباره اصرار می‌كنند كه «فقط یكبار دیگر!» و سعی می‌كنند كه دوباره بازی كنند و اگر دوباره ببازند معمولاً بازهم با التماس می‌خواهند كه یكبار دیگر بازی كنند. این دور، ادامه دارد تا زمانی كه برنده شوند، آنگاه آرام می‌گیرند و بازی تمام است. همین مسأله برای كودكانی اتفاق می‌افتد كه در رابطه با پدر، مادر، برادر و خواهر احساس باخت كرده‌اند، احساس كرده‌اند كه در این رابطه چیزی كم بود و به همین خاطر كودك درون سعی می‌كند دوباره بازی كند تا شاید این بار آن كمبود نباشد و اگر بازهم كم باشد دوباره بازی را تكرار می‌كند و دوباره و دوباره تا وقتی كه احساس كند آن رابطه به تعادل رسیده است و دیگر مسأله‌ای نیست و مسأله حل شده است. اینك كودك درون احساس می‌كند كه بالاخره برنده شد و بازی تمام می‌شود.

وقتی كسی عاشق ماست با عشق خود به ما این پیام را می‌دهد كه «من تو را سالهاست كه می‌شناسم تو یادآور یكی از افراد اصلی در كودكی من هستی امیدوارم در رابطه با تو كه یادآور او هستی، مشكلات قبلی تكرار نشود و من به تعادل روانی برسم». و زمانی كه شما هیچ حس خاصی نسبت به او كه عاشق شماست ندارید به او این پیام را می‌دهید كه «من تو را نمی‌شناسم، تو یادآور هیچ یك از افراد اصلی در كودكی من نیستی، من نیازی به تو ندارم پس لطفاً تعادل روانی مرا برهم نزن» وقتی كسی را كه عاشق ماست طرد می‌كنیم، یعنی از همان اول به او گفته‌ایم كه «تو درست فكر كردی من همانند آن فرد هستم، طرد كننده، پس تلاش كن تا بازی را ببری!» و او هم تلاش خواهد كرد و بازی ادامه خواهد یافت.

اما اگر او را به طور كامل بپذیریم یعنی به او این پیام را داده‌ایم كه «چه فرد بدی بوده است اما من مثل او نخواهم بود، تو خواهی دید كه من چقدر با او متفاوتم و چقدر از او بهترم پس بیا و پذیرش مرا دریاب و آن را احساس كن و آرام گیر» اما وقتی به او احساس خاصی نداریم طبیعتاً در برابر او نمی‌توانیم عواطف راستینی را از خود بروز دهیم بنابراین دروغین بودن پذیرش ما آشكار خواهد شد و آن فرد این بار با زخم‌هایی جدید بر پیكره زخم‌های كهنه قدیمی بازی را خواهد باخت، حتی اگر هم با او ازدواج كرده باشیم.

اما اگر طرد نكنیم و به دروغ هم نپذیریم و تلاش كنیم كه توضیح دهیم به نظر می‌رسد بازی چندان ادامه نخواهد یافت و در آخر نیز احساس باخت نخواهد بود. همانند زمانی كه كودكی اصرار به بازی دارد اما شما برای او توضیح می‌دهید كه نمی‌توانید بازی كنید و بازی هم نمی‌كنید. درست است كه او ناكام می‌شود اما ناكامی او از این خواهد بود كه چرا بازی شروع نشد و او به دنبال یك نفر دیگر خواهد رفت كه با او بازی كند. «بازی نكردن» بهتر از این است كه به دروغ بازی كنید اما بازی نكردن هم آدابی دارد شما ممكن است بازی نكنید اما بدون توهین، بدون طرد و بدون اینكه احساس بدی ایجاد كنید. اما ممكن است بازی نكنید اما بازی نكردن شما به گونه‌ای باشد كه فرد، احساس توهین كند، احساس طرد كند و با احساس بد از شما جدا شود. انسان‌ها را محترم بداریم چه وارد زندگی ما بشوند و چه نشوند. آنها را به گونه‌ای پس نزنیم كه احساس بی‌احترامی، حقارت و خواری در آنها ایجاد كنیم. كه البته اگر كسی چنین كند توهین و تحقیر و طرد او بدون دلیل روانی در خود او نخواهد بود. زمانی كه دیگری را طرد می‌كنیم این پیام را می‌دهیم كه «از من دور شوید ای همه‌ی آنهایی كه ارزش مرا ندانستید و سال‌ها پیش مرا از خود دور كردید».

انسان‌ها را محترم بداریم چه وارد زندگی ما بشوند و چه نشوند. رابطه با دیگران همیشه راهی است برای خودشناسی، در رابطه با انسانهاست كه می‌توانیم در آیینه‌ی دیگران، خودمان را و زندگی خودمان را ببینیم. وقتی از كسی بدم می‌آید می‌توانم در آیینه‌ی او به جستجوی آن باشم كه چه چیزی در او هست كه از آن بَدَم می‌آید و آنچه از آن بدم می‌آید مثلاً كجا مرا آزار داده است؟ این ویژگی در چه كسی بوده است كه من از آن بدم می‌آید؟! در گذشته این ویژگی را و یا مشابه این فرد را من كجا دیده‌ام و در گذشته چه بر من رفته است كه از این ویژگی متنفر شده‌ام؟ رابطه همیشه بابی است برای آشنایی بیشتر با روابط اصلی كه در كودكی شكل گرفته است و مبنا و پایه‌ی سایر ارتباطها و روابط انسانی است. اگر من از یك فرد مستبد و خودرأی بدم می‌آید درست است كه استبداد و خودرأیی بد است اما در كجای زندگی من، استبداد و خودرأیی بوده است؟ چه كسی در گذشته‌ی من مستبد و خودرأی بوده است؟! اگر پدرم مستبد و خودرأی بوده است كجا و چرا از او بدم آمده است؟ از كدام رفتار او متنفرم و… همان گونه كه به عشق و عواطف مثبت خود توجه می‌كنید به طرد و نفرت خود نیز توجه كنید و سعی كنید ریشه‌های آن را درك كنید كه این نفرت و این طرد از یادآوری و تداعی كدامین طرد و نفرت در گذشته‌ی من می‌آید. طرد و نفرت را وسیله‌ای كنید برای شناختن خود و خودشناسی. اما به اختصار اگر كسی عاشق شما بود و شما عاشق او نبودید سعی كنید مطابق جدول زیر عمل كنید تا هم به دیگری آسیب كمتری برسد و هم به شما.

 

 

انجام بدهید

1 ـ او را درك كنید.

2 ـ محترمانه برخورد كنید.

3 ـ دوستانه رفتار كنید.

4 ـ علت رد درخواست او را برایش توضیح دهید.

5 ـ روشن و آشكار صحبت كنید و از بیان كلمات دو پهلو خودداری كنید.

6 ـ به او اجازه دهید كه با شما صحبت كند اما این اجازه نباید به گونه‌ای باشد كه فرد تصور كند می‌تواند نظر شما را تغییر دهد.

7 ـ سعی كنید خود را بشناسید.

8 ـ این رابطه را از سایر روابط كاری و… جدا كنید.

9 ـ به رفتارهای غیركلامی طرد كننده‌ی خود توجه كنید.

10 ـ در صورتی كه پیام‌های شما را به طور متناقض درك كرد (پذیرش ـ طرد) برای او توضیح دهید كه پذیرش شما به چه معناست و طرد شما به چه معناست.

 

انجام ندهید

1 ـ با او ازدواج نكنید.

2 ـ با او رابطه جنسی برقرار نكنید.

3 ـ او را طرد نكنید.

4 ـ به او توهین نكنید.

5 ـ از عواطف او سوء استفاده نكنید.

6 ـ راز او را به دیگران نگویید.

7 ـ او را آزار ندهید.

8 ـ با رفتار غیركلامی به او پیام‌های متناقض ندهید.

9 ـ اجازه ندهید كه او شما را آزار دهد.

اما در صورتی كه عاشق یك فرد آزار دهنده بود و با رفتارها و عواطف خود شما را آزار می‌داد و وارد حریم خصوصی شما می‌شد، باید این بار مراقب «خود» باشید و از خودتان مراقبت كنید. در این صورت مطابق موارد زیر عمل كنید.

 

1 ـ به او بگویید كه رفتار او برای شما آزار دهنده است.

2 ـ از او فاصله بگیرید.

3 ـ از قدرت عاطفی خودتان برای ارجاع او به روان درمانگر یا مشاور استفاده كنید.

4 ـ با قاطعیت به او بگویید كه از شما فاصله بگیرد.

5 ـ در صورتی كه به رفتارهای خود ادامه داد از راه‌های قانونی برای رفع مزاحمت او استفاده كنید.

  • Like 37
لینک به دیدگاه
  • پاسخ 51
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

مرسی عزیزم متن جالبی بود

من نظرمو راجع به یکسری از مواردی که تو این مطلب اومده میگم

 

مطابق جدول زیر عمل كنید تا هم به دیگری آسیب كمتری برسد و هم به شما.

 

 

 

انجام بدهید

 

 

1 ـ او را درك كنید.

از نظر من که درک چنین افرادی سخته،خیلی سخت... چون جنس احساس دو طرف خیلی متفاوته...

 

 

2 ـ محترمانه برخورد كنید.

...:w16:

 

3 ـ دوستانه رفتار كنید.

نمیگم کار اشتباهیه اما اینکاربیشتر امیدوارشون میکنه...

 

4 ـ علت رد درخواست او را برایش توضیح دهید.

هیچ وقت در این مواقع علت رد درخواست رو نمیپذرن و همیشه دلیلی که از نظر خودشون قانع کنندست میارن... و هزاران چرا رو مطرح میکنن که نمیشه بهشون جوابی داد چون ممکنه باعث آسیب بیشتر به احساسشون شد...

 

 

5 ـ روشن و آشكار صحبت كنید و از بیان كلمات دو پهلو خودداری كنید.

تا چه حد روشن و آشکار؟مگه میشه؟ اونوقت ممکنه بعضی حرفا توهین تلقی بشه

 

 

6 ـ به او اجازه دهید كه با شما صحبت كند اما این اجازه نباید به گونه‌ای باشد كه فرد تصور كند می‌تواند نظر شما را تغییر دهد.

در اکثر مواقع اجازه دادن برای صحبت براشون همین معنی رو میده

 

 

 

  • Like 20
لینک به دیدگاه
نمیگم کار اشتباهیه اما اینکاربیشتر امیدوارشون میکنه...

 

منظور از دوستانه رفتار كردن رابطه دوستي نيس ......... گاهي تو برخي از اين درخواستها از طرف مقابل برخورد تندي ديده ميشه و توهين اميز .......... اينكار هم توهين به احساس و شخصيت فرد عاشق !!!!

از طرفي گاهي موجب برانگيختن نفرت يا اقدام گرفتن انتقام ميشه

 

هیچ وقت در این مواقع علت رد درخواست رو نمیپذرن و همیشه دلیلی که از نظر خودشون قانع کنندست میارن... و هزاران چرا رو مطرح میکنن که نمیشه بهشون جوابی داد چون ممکنه باعث آسیب بیشتر به احساسشون شد...

 

بستگي به شخص مقابل داره كه چقدر عاقل و منطقي باشه ............. نمونه هايي رو مشاهده كردم كه با صحبت دوستانه و منطقي مساله حل شده

  • Like 10
لینک به دیدگاه
منظور از دوستانه رفتار كردن رابطه دوستي نيس ......... گاهي تو برخي از اين درخواستها از طرف مقابل برخورد تندي ديده ميشه و توهين اميز .......... اينكار هم توهين به احساس و شخصيت فرد عاشق !!!!

از طرفي گاهي موجب برانگيختن نفرت يا اقدام گرفتن انتقام ميشه

 

 

 

بستگي به شخص مقابل داره كه چقدر عاقل و منطقي باشه ............. نمونه هايي رو مشاهده كردم كه با صحبت دوستانه و منطقي مساله حل شده

 

 

 

در مورد قسمت اول حرفت: برخورد تند و توهین آمیز قبول دارم واقعا نباید انجام بشه...

اما بجای رفتار دوستانه رفتار سرد و جدی در عین حال با احترام خیلی بهتره...

در مورد قسمت دوم حرفت...

برای نمونه هایی که گفتی خیلی خوشحالم که این حالت پیش اومده چون هر دو طرف راحت شدن...

اما خیلی وقتا کسی که عاشق شده اکثرا منطق خودش رو قبول داره و اینکه دلایل منطقی طرف مقابل براشون مثل یک بهونه است و همیشه دم از این میزنن که میشه تغییر کرد پس از کسی که دوست دارن میخواد که بگه مشکل کجاست تا رفعش کنه...

آدمی که مورد عشق یک طرفه قرار میگیره راحت ترین راه آزاد شدنش اینه که بگه هیچ احساسی به طرف مقابلش نداره اما گفتن چنین حرفی به کسی که میدونی با حسی مثل عشق اومده جلو و چقدر شکنندست خیلی سخته...

  • Like 9
لینک به دیدگاه

4 ـ علت رد درخواست او را برایش توضیح دهید.

 

6 ـ به او اجازه دهید كه با شما صحبت كند اما این اجازه نباید به گونه‌ای باشد كه فرد تصور كند می‌تواند نظر شما را تغییر دهد.

 

 

من که فکر نکنم این دوتایی که گفتین به هیچ وجه عملی باشه.

 

به قول معروف عاشق کور است و منطق را بر نمیتابد.

 

من فکر کنم تنها راهش اینست که تا حد امکان فرد اجازه نده عشق یکطرفه پیش بیاد وگرنه آسیب برای یکی از دو نفر یا هر دو حتمی است.

 

اما میزان این آسیب بسته به میزان نزدیک شدن دو طرف کم و زیاد میشود.

  • Like 15
لینک به دیدگاه

ممنون خيلی خوب بيان کردی...

ولی گاهی متاسفانه اين روش ها جواب نميدن!

و در نهايت مجبور ميشی يه برخوردی از خودت نشون بدی ک واقعا صحيح و بجا نيس!:hanghead:

  • Like 11
لینک به دیدگاه

به نظره منم رفتار زیاد دوستانه باعث امیدواری میشه

نمیگم توهین کنیم

چون احساسات چیزیه که دست خودش که نبوده

نبایدم به خاطر احساسش تحقیر بشه

ولی اگر با یه بار دوبار گفتن اینکه "این احساس عاقبتی نداره،یا من به شما احساسی ندارم"

متوجه نشد

باید کاملا از طرف دور موند

یا برخوردی کرد که کاملا نا امید بشه

  • Like 10
لینک به دیدگاه
به قول معروف عاشق کور است و منطق را بر نمیتابد.

 

.

 

با اين جمله موافقم ۱۰۰٪ :icon_gol:

پستيم ک من قبل تر دادم دقيقا مربوط ب همين ميشه!

  • Like 8
لینک به دیدگاه
به نظره منم رفتار زیاد دوستانه باعث امیدواری میشه

نمیگم توهین کنیم

چون احساسات چیزیه که دست خودش که نبوده

نبایدم به خاطر احساسش تحقیر بشه

ولی اگر با یه بار دوبار گفتن اینکه "این احساس عاقبتی نداره،یا من به شما احساسی ندارم"

متوجه نشد

باید کاملا از طرف دور موند

یا برخوردی کرد که کاملا نا امید بشه

 

کاملا باهات موافقم ؛ رفتار دوستانه به هیچ وجه جواب نمی ده

تازه طرف فکر می کنه که داره نرمت می کنه و می خوای باهاش یه جورایی راه بیای

این طوری که من دیدم معمولا رفتار خشک و سردی در مورد اکثر آقایون عکس جواب می ده !

اما از طرف دیگه اگه طرف مثلا فامیل نزدیک یا دوست خیلی صمیمی خانوادگی باشه آخه چه طور می شه ازش دور موند ؟!

با توجه به این که چند و چند بار به زبون خوش و ناخوش هم بهش گفته باشی که هیچ علاقه ای بهش نداری یا حتی در این حد پیشرفته باشی که بهش بگین ازش متنفری :icon_pf (34):

  • Like 7
لینک به دیدگاه

 

من فکر کنم تنها راهش اینست که تا حد امکان فرد اجازه نده عشق یکطرفه پیش بیاد وگرنه آسیب برای یکی از دو نفر یا هر دو حتمی است.

 

اما میزان این آسیب بسته به میزان نزدیک شدن دو طرف کم و زیاد میشود.

 

متاسفانه اکثرا در این حالت بحث اجازه دادن نیست...

خیلی وقتا ما یکی رو مثل یک دوست خوب میدونیم

کسی که تنها به عنوان یک دوست میتونه تو زندگیمون جایگاه داشته باهشه اما نه به عنوان عشق...

حالا این رفتار دوستانه وجود داره...

اما میفهمی طرف مقابلت احساسش با چیزی که تو فکر میکنی متفاووته...!

به همین خاطر هست که اکثرا عشق های یک طرفه کاملا ناخواستس و به راحتی نمیشه فهمید این احساس کی تو طرف مقابل ایجاد شده که حالا جلوش هم بخوای بگیری که پیش نیاد...

  • Like 7
لینک به دیدگاه
متاسفانه اکثرا در این حالت بحث اجازه دادن نیست...

خیلی وقتا ما یکی رو مثل یک دوست خوب میدونیم

کسی که تنها به عنوان یک دوست میتونه تو زندگیمون جایگاه داشته باهشه اما نه به عنوان عشق...

حالا این رفتار دوستانه وجود داره...

اما میفهمی طرف مقابلت احساسش با چیزی که تو فکر میکنی متفاووته...!

به همین خاطر هست که اکثرا عشق های یک طرفه کاملا ناخواستس و به راحتی نمیشه فهمید این احساس کی تو طرف مقابل ایجاد شده که حالا جلوش هم بخوای بگیری که پیش نیاد...

 

خوب چه مدت طول میکشه که بفهمی؟

 

من فکر نکنم زیاد طول بکشه تا هر دو طرف دو زاریشون بیافته؟

 

مسلما یکسری خواسته هایی هم از سوی دو طرف مطرح میشه،باید با این خواسته ها چکار کرد؟

  • Like 3
لینک به دیدگاه
کاملا باهات موافقم ؛ رفتار دوستانه به هیچ وجه جواب نمی ده

تازه طرف فکر می کنه که داره نرمت می کنه و می خوای باهاش یه جورایی راه بیای

اما از طرف دیگه اگه طرف مثلا فامیل نزدیک یا دوست خیلی صمیمی خانوادگی باشه آخه چه طور می شه ازش دور موند ؟!

با توجه به این که چند و چند بار به زبون خوش و ناخوش هم بهش گفته باشی که هیچ علاقه ای بهش نداری یا حتی در این حد پیشرفته باشی که بهش بگین ازش متنفری :icon_pf (34):

من توی فامیلمون برام این موضوع پیش اومده

خودم و دور نگه میدارم

جاهایی که بدونم اون ادم هست نمیرم

یا اگه مجبور بشم و برم به هیچ وجه خودم و در معرض صحبت کردن یا برخورد باهاش قرار نمیدم

انقدر اینکار و کردم تا الان دیگه تقریبا این مشکل حل شده :ws3:

  • Like 4
لینک به دیدگاه
کاملا باهات موافقم ؛ رفتار دوستانه به هیچ وجه جواب نمی ده

تازه طرف فکر می کنه که داره نرمت می کنه و می خوای باهاش یه جورایی راه بیای

این طوری که من دیدم معمولا رفتار خشک و سردی در مورد اکثر آقایون عکس جواب می ده !

اما از طرف دیگه اگه طرف مثلا فامیل نزدیک یا دوست خیلی صمیمی خانوادگی باشه آخه چه طور می شه ازش دور موند ؟!

با توجه به این که چند و چند بار به زبون خوش و ناخوش هم بهش گفته باشی که هیچ علاقه ای بهش نداری یا حتی در این حد پیشرفته باشی که بهش بگین ازش متنفری :icon_pf (34):

 

یکی از بهترین کارایی که هیچوقتم ساده نیست اما درصد آسیبی که به دوستت میزنه کمتر از گفتن حرفایی مثل دوستت ندارم و ازت متنفرمه دور نگهداشتن خودت از طرف مقابلت هست...

حتی اگه فامبل یا دوست صمیمی باشه... به وضوح و آشکارا ازش دوری کن...

  • Like 4
لینک به دیدگاه
من توی فامیلمون برام این موضوع پیش اومده

خودم و دور نگه میدارم

جاهایی که بدونم اون ادم هست نمیرم

یا اگه مجبور بشم و برم به هیچ وجه خودم و در معرض صحبت کردن یا برخورد باهاش قرار نمیدم

انقدر اینکار و کردم تا الان دیگه تقریبا این مشکل حل شده :ws3:

 

بد جنس i494887_22.gif

  • Like 3
لینک به دیدگاه
بد جنس i494887_22.gif

:icon_pf (34):

اگه اینکار و نمیکردم بیشتر در حقش بدجنسی بود

چون اون امیدوار میموند و یه روز ضربه بدتری میخورد

این جوری حداقل دیگه مطمئن شد

حداقل میتونه برای زندگی خودش تصمیم بهتری بگیره :ws37:

 

(:w58: سه نفرم تشکر کردن ازت!!!!!بابا همتون همین و گفتین الان که!:w58: گفتین بهترین کار همینه که!:w58:عجبببب!)

  • Like 5
لینک به دیدگاه
من توی فامیلمون برام این موضوع پیش اومده

خودم و دور نگه میدارم

جاهایی که بدونم اون ادم هست نمیرم

یا اگه مجبور بشم و برم به هیچ وجه خودم و در معرض صحبت کردن یا برخورد باهاش قرار نمیدم

انقدر اینکار و کردم تا الان دیگه تقریبا این مشکل حل شده :ws3:

 

یکی از بهترین کارایی که هیچوقتم ساده نیست اما درصد آسیبی که به دوستت میزنه کمتر از گفتن حرفایی مثل دوستت ندارم و ازت متنفرمه دور نگهداشتن خودت از طرف مقابلت هست...

حتی اگه فامبل یا دوست صمیمی باشه... به وضوح و آشکارا ازش دوری کن...

 

خب و اگه اون طرف پسر عمه ات باشه و خانواده پدریت هم یه خانواده کاملا منسجم و زیر نظر پدربزرگت باشن و همه هم از این علاقه آگاهی داشته و باشن و همه هم کاملا راغب به این مسئله باشن و از قضا هم تو زمانی پسر عمه ات رو به خاطر توجهات زیادش و این که از خودت بزرگتر بوده و هم بازی دوران کودکی و همیشه هم حامیت بوده خیلی دوست داشتی اما وقتی بزرگتر شدی متوجه می شی اون طوری که تو بهش برادرانه نگاه می کردی اون به تو خواهرانه نگاه نمی کرده و به چشم دیگه ای بهت نگاه می کنه

اون وقت باید چه کار کرد ؟

دوری جواب نمی ده !مثلا تصمیم می گیری برای ادامه تحصیل بری خارج از کشور و می بینی اون جلوتر از تو بلیط دستشه !

  • Like 5
لینک به دیدگاه
خوب چه مدت طول میکشه که بفهمی؟

ببین تا یه جایی تشخیص رد شدن مرز دوستیه عادی و اجتماعی با دوستی ای که از روی عشق و احساس هست سخته..اونم بخاطر اینه که خیلی وقتا آدما محافظه کارانه برخورد میکنن...

من به عشق یک طرفه ای که با نگاه اول به وجود اومده کاری ندارم..

اما بزرگترین مشکل وقتیه که تو با دوستان یا اقوامی این مشکلو پیدا میکنی که مدتهاست میشناسیشون و براشون احترام قائلی و حتی به عنوان یک دوست،واقعا دوستشون داری...

ولی جایی میفهمی که طرفت داره متفاوت برخورد میکنه و درگیر یک عشق یکطرفه شدی که میبینی به وضوح و آشکارا طرفت سعی میکنه حسش و دوست داشتنش رو حتی توی جمع با توجه خیلی زیاد به شکلی نشون بده ....

 

 

 

من فکر نکنم زیاد طول بکشه تا هر دو طرف دو زاریشون بیافته؟

افتادن دوزاریه کسی که مورد عشق قرار گرفته بستگی داره به نوع بیان عاشق...

وگرنه کسی که عاشق میشه بعید میدونم نیازی به افتادن دوزاریش باشه، چون اون انتخابش رو کرده و میخواد هرجور شده کسی رو که دوست داره به دست بیاره...

بعضیا وقتی عاشق میشن میترسن واضح بیان کنن و رفتارای عجیبی دارن...

شاید حدس بزنی طرفت ممکنه دچار احساسی به تو شده باشه اما وقتی رفتارای متفاوت ازش میبینی مدام خودت رو قانع میکنی که شاید دارم اشتباه میکنم اما یک روز غافلگیر میشی...

 

مسلما یکسری خواسته هایی هم از سوی دو طرف مطرح میشه،باید با این خواسته ها چکار کرد؟

اکثر اوقات کسی که عاشق هست بیشترین خواستش اینه که فقط معشوقش یا کسی رو که دوست داره کنارش داشته باشه... بقیه خواسته ها براش در اولویت های بعدیه و حتی حاضره از همش بگذره...

که مساله اصلی همین خواسته اول هست... که کسی که مورد عشق قرار گرفته نمیتونه به اون آدم بده...

 

البته اینا همه نظرای شخصیه منه... شاید اشتباه کنم.. اما اینطوری بهم ثابت شده

  • Like 3
لینک به دیدگاه
خب و اگه اون طرف پسر عمه ات باشه و خانواده پدریت هم یه خانواده کاملا منسجم و زیر نظر پدربزرگت باشن و همه هم از این علاقه آگاهی داشته و باشن و همه هم کاملا راغب به این مسئله باشن و از قضا هم تو زمانی پسر عمه ات رو به خاطر توجهات زیادش و این که از خودت بزرگتر بوده و هم بازی دوران کودکی و همیشه هم حامیت بوده خیلی دوست داشتی اما وقتی بزرگتر شدی متوجه می شی اون طوری که تو بهش برادرانه نگاه می کردی اون به تو خواهرانه نگاه نمی کرده و به چشم دیگه ای بهت نگاه می کنه

اون وقت باید چه کار کرد

مثلا تصمیم می گیری برای ادامه تحصیل بری خارج از کشور و می بینی اون جلوتر از تو بلیط دستشه !

همون کاری که گفتم و کردم :ws3:

منم این ادمی که گفتم پسر عموم بود

البته به این انسجامی که تو گفتی نبود خونواده ما

ولی همه خبر داشتن همه هم راغب بودن ولی من کار خودم و کردم :ws37:

چون فردا توی زندگی که مشکل پیش اومد دیگه هیچ کدوم از این ادمایی که الان راغبن و تشویقت میکن

معلوم نیست کجا غیب میشن !!!!!!دیگه هیچ خبری ازشون نیست

 

ماهم از بچگی با هم بزرگ شده بودیم همه باهم... برادرای من و پسر عمو و دختر عموم و اینا

 

سخت بود ولی چاره ای نبود

من میدونستم که اشتباهه

تمام سعیمم کردم که نشه ....به نظرم تنها راه همینه

خودت و در معرض برخورد باهاش قرار نده وقتی دیگرانم بفهمن که قطعا نمیخوای

باهاش صحبت میکنن که دست بکشه ولی تا وقتی رفتارات دو پهلو باشه

همونایی که میگی راغبن تشویقش میکنن که:

"دودله ....سعیت و بکن ...هنوز شک داره شاید بتونی دلش وبه دست بیاری!"

  • Like 5
لینک به دیدگاه
خب و اگه اون طرف پسر عمه ات باشه و خانواده پدریت هم یه خانواده کاملا منسجم و زیر نظر پدربزرگت باشن و همه هم از این علاقه آگاهی داشته و باشن و همه هم کاملا راغب به این مسئله باشن و از قضا هم تو زمانی پسر عمه ات رو به خاطر توجهات زیادش و این که از خودت بزرگتر بوده و هم بازی دوران کودکی و همیشه هم حامیت بوده خیلی دوست داشتی اما وقتی بزرگتر شدی متوجه می شی اون طوری که تو بهش برادرانه نگاه می کردی اون به تو خواهرانه نگاه نمی کرده و به چشم دیگه ای بهت نگاه می کنه

اون وقت باید چه کار کرد ؟

دوری جواب نمی ده !مثلا تصمیم می گیری برای ادامه تحصیل بری خارج از کشور و می بینی اون جلوتر از تو بلیط دستشه !

 

 

خب راستش تو یکم بحثت پیچیده تر از عشق یک طرفست و اونم به این خاطر که خانوادت همه با این موضوع موافقن

فکر میکنم با توجه به شرایطی که تو داری فقط باید با خود پسرعمت صحبت کنی و بگی که نمیتونی براش همراه خوبی باشی و مثل یک برادر دوسش داشتی و داری و با این حس هیچ وقت نمیتونی عشق و محبتی که نیاز داره رو تو زندگی بهش بدی... بگو که اسرارش تورو آزار میده...

متاسفانه حالا حالاها درگیریه فکری داری...

تموم شدنش هم اصلا به این سادگی نیست باید بذاری زمان بگذره...

امیدوارم که خیلی زود این موضوع واست به خوبی خاتمه پیدا کنه:icon_gol:

  • Like 4
لینک به دیدگاه

 

اما در صورتی كه عاشق یك فرد آزار دهنده بود و با رفتارها و عواطف خود شما را آزار می‌داد و وارد حریم خصوصی شما می‌شد، باید این بار مراقب «خود» باشید و از خودتان مراقبت كنید. در این صورت مطابق موارد زیر عمل كنید.

 

 

 

1 ـ به او بگویید كه رفتار او برای شما آزار دهنده است.

2 ـ از او فاصله بگیرید.

3 ـ از قدرت عاطفی خودتان برای ارجاع او به روان درمانگر یا مشاور استفاده كنید.

4 ـ با قاطعیت به او بگویید كه از شما فاصله بگیرد.

5 ـ در صورتی كه به رفتارهای خود ادامه داد از راه‌های قانونی برای رفع مزاحمت او استفاده كنید.

 

 

 

به نظر من کسی که عاشق باشه دنبال آزار و اذیت معشوقش نیست !

این عشق ، عشقیه که در آستانه ی در فرو مینشینه و پس از وصال فروکش میکنه !

  • Like 2
لینک به دیدگاه

×
×
  • اضافه کردن...