Waffen 15118 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مرداد، ۱۳۹۰ یعنی فروغ عاشق اون زبون تیز و رک گویی هاتم مننننننننننننننننننننن:ws28:ولی اسی رو خووووووووووووووووووب درک می کنم خوووووووووووووووووووووووب ولی خداییش اونایی که دوست دارن چه خیری ازشون دیدن اکثر ملت از همین دوست می نالن خوب مگه چه خیری قراره به آدم برسونه یک نفر ؟ من دنبال یک نفر هستم که حالا نه عین خودم ولی شبیه خودم باشه بتونم باهاش حرف بزنم... خیرش برای من همینه خوب... اینکه یکی باشه حرف هم رو بفهمیم... انسان هم باشه... همین کافیه... این میشه خیر دیگه... مثلا این دوست من از یک جهاتی مثل منه از یک جهاتی خیلی فرق داره... ولی به هر حال در مورد اون چیزهای مهم مثل هم هستیم و میتونیم راحت به هم بگیم و بشنویم و بخندیم دیگه... خوش میگذره... با اینکه الان مدت هاست از هم دوریم همیشه رابطمون رو هر جوری بوده حفظ کردیم... الانم داره میره سربازی من دلم گرفته... قرار بود برم تهران ببینمش... 8 لینک به دیدگاه
سارا-افشار 36437 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مرداد، ۱۳۹۰ خوب مگه چه خیری قراره به آدم برسونه یک نفر ؟ من دنبال یک نفر هستم که حالا نه عین خودم ولی شبیه خودم باشه بتونم باهاش حرف بزنم... خیرش برای من همینه خوب... اینکه یکی باشه حرف هم رو بفهمیم... انسان هم باشه... همین کافیه... این میشه خیر دیگه... مثلا این دوست من از یک جهاتی مثل منه از یک جهاتی خیلی فرق داره... ولی به هر حال در مورد اون چیزهای مهم مثل هم هستیم و میتونیم راحت به هم بگیم و بشنویم و بخندیم دیگه... خوش میگذره... با اینکه الان مدت هاست از هم دوریم همیشه رابطمون رو هر جوری بوده حفظ کردیم... الانم داره میره سربازی من دلم گرفته... قرار بود برم تهران ببینمش... خب چیکار کنم:viannen_38: حالا چرا میزنی؟:w00: منظورم این بود بیشتر دوستی ها این دوره زمونه شر می رسونه والا منم منکر دوست هم کلام ,کسی که حرفامو بفهمه نیستم اتفاقا از این نوع دوستا دو تا دارم دونا دختر خیلی خانوم و خوب رشتی 3 لینک به دیدگاه
Waffen 15118 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مرداد، ۱۳۹۰ خب چیکار کنم:viannen_38:حالا چرا میزنی؟:w00: منظورم این بود بیشتر دوستی ها این دوره زمونه شر می رسونه والا منم منکر دوست هم کلام ,کسی که حرفامو بفهمه نیستم اتفاقا از این نوع دوستا دو تا دارم دونا دختر خیلی خانوم و خوب رشتی من کی زدم... من که خیلی لطیفم... خوب دیگه همین... از نظر من دوست خوب همین مشخصات رو داره... ضرر نزدنش هم همون انسان بودنشه دیگه... ای بابا... یادش بخیر اون شبایی که با دوستم تا 2 نصفه شب توی کوچه رو یک بلوک سیمان میشستیم از ته دل میخندیدیم... اینقدر خوب بود... اینقدر میخندیدم که فکم درد میگرفت... 4 لینک به دیدگاه
morta 3323 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مرداد، ۱۳۹۰ راستش من یه دوست واقعی و جون جونی پیدا نکردم هنوز ...( البته منظورم تو هم سنام ) یکیشون رو اولش از سر دلسوزی باش دوست شدم ! ... دلیلشم این بود میدیدم هیچکس محل بش نمیگذار ولی بعدا فهمیدم حرف برا گفتن زیاد داره و خیلی افکارمون به هم نزدیک ... یه نفر دیگه هم هست که به عنوان یه " دوست " حسابش میکنم ولی انتظار دارم وقتی یه کاری براش میکنم حد اقل پس بده ولی ... در مورد دوستان بزرگ تر از خودم هم که بحث جداست و دوستی با این " دوست " ها واسم باعث افتخار ... 8 لینک به دیدگاه
سیندخت 18786 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مرداد، ۱۳۹۰ یه چی بگم؟ به نظر من اصلا لزومی هم نداره که دوستی ها همشون "تا" نداشته باشن. خب آدم تو جاهای مختلف می تونه دوست داشته باشه. یه دوست توی کلاس ورزش یه ساعاتی رو باهاش باشی. یکی توی دانشگاه که مثلا فقط اشکالات درسیتو ازش می پرسی و در حد ارتباطات درسی با هم رابطه داری. یکی تو محل کار که چیزی بیشتر از یه همکاری. در حد دوست اما نه دوست خیلی صمیمی. این جور دوستی ها تا دارن. اما خیلی هم اشکالی نداره. یعنی شاید ما زیادی توقع می کنیم از بعضیا که چون ما من دوست شدی دیگه باید تا آخرش باهام باشی نه خب اون واقعا برای برطرف کردن اشکالات درسیش دوست شده. این هم به هر حال یه جور دوستیه. دوستی که تا داره. تاش هم خیلی کوتاه مدته. یه سری دوستی های دیگم هستن اونام تا دارن. ولی یکمی بازه زمانیش بیشتره. اما آخر آخرش هرکسی یه جور به حداقل یه دوست احتیاج داره که دوستیش با اون اصلا تا نداشته باشه 6 لینک به دیدگاه
ooraman 22216 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مرداد، ۱۳۹۰ منم کلا آدم پر دوستی نیستم دوستی که در حد سلام و علیک و اینا باشه زیاد دارم ولی دوست صمیم که دوست واقعیم باشه شاید دو سه تا بله....دوستیهامم "تا" داره تا وقتی اشتباه بزرگی از دوستم نبینم (اشتباه اخلاقی مثل حسادت،دورویی،دروغ و...)خیلی کارا برای استحکام این دوستی میکنم ولی اگه اشتباهی در حق دوستیمون بکنه دیگه رابطم و مثل قبل باهاش ادامه نمیدم یا کلا باهاش قطع ارتباط میکنم یا فراموش میکنم که قبلا چه جایگاهی برام داشته و کاملا یه دوست معمولی برام میشه درمورد دوستای معمولی هم که طبیعیه یه تاریخی داشته باشن بعضی دوستی ها همیشگیه ولی قرار نست همشون دائمی و جاودانه باشن که.... 8 لینک به دیدگاه
Khakestari 613 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مرداد، ۱۳۹۰ یه دوست مهربون و با معرفت و فداکار و غمخوار و یار و یاور تو سختیها و مشکلات برای دوستام اصلا نیستم , من دقیقا همونجوری با هر کسی رفتار میکنم که لازم و مناسبه , از هیچکدوم از دوستامم توقع انچنانی ندارم به جز یکی دوتاشون که خیلی با هم صمیمی هستیم . 4 لینک به دیدگاه
Farnoosh Khademi 20023 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مرداد، ۱۳۹۰ بسته به طرف مقابلت داره من یه دوستایی داشتم که بهم خیانت کردن ولی خوب دوستایی هم داشتم و هنوز دارم که واقعا بهشون افتخار میکنم 4 لینک به دیدگاه
pari daryayi 22938 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مرداد، ۱۳۹۰ خیلی با خودم کلنجار رفتم که تو این تاپیک چیزی بگم یا نه آخرش فقط به خاطر تو اومدم مریم و اینکه بگم نه من هم فکر می کردم فقط منم که به شکل افراطی برای دوست صمیمی ام بها قائل می شم ولی الان به جرات می تونم بگم که یه دوست دارم که نه تا داره و نه دیگه عینش وجود داره همیشه به خودش هم می گم وقتی همه جا میرم و هیچ کس رو عین اون نمی بینم به خودم افتخار می کنم که اونو دارم و جوری بودم که اونم برام همینه پست ها رو که می خوندم کم مونده بود قلبم بشکنه! فقط اومدم از عنوان دوست دفاع کنم لزومی به توضیح دادن و سند و مدرک آوردن هم نمی بینم فقط همینو می گم که چرا هست چون خیلی سخته پیداش نمی کنی کمیاست اونقدر که من.... اگه ندیدیش نگو نیست... اینو برای مریم نوشتم و قصد دیگه ای ندارم همین من یه دوست دارم کپی خودمو. از نظر ظاهر نه ها. اخلاق و رفتار و این هاچن بار شده توی مثلا مهمونی یا جاهای دیگه بهمون گفتن شما خواهرین؟ هر کس هر جا ما رو ببینه می گه خواهترون اصلا شبیه شما نیست ها بعد ما می گیم که دوستیم یه چی بگم؟به نظر من اصلا لزومی هم نداره که دوستی ها همشون "تا" نداشته باشن. خب آدم تو جاهای مختلف می تونه دوست داشته باشه. یه دوست توی کلاس ورزش یه ساعاتی رو باهاش باشی. یکی توی دانشگاه که مثلا فقط اشکالات درسیتو ازش می پرسی و در حد ارتباطات درسی با هم رابطه داری. یکی تو محل کار که چیزی بیشتر از یه همکاری. در حد دوست اما نه دوست خیلی صمیمی. این جور دوستی ها تا دارن. اما خیلی هم اشکالی نداره. یعنی شاید ما زیادی توقع می کنیم از بعضیا که چون ما من دوست شدی دیگه باید تا آخرش باهام باشی نه خب اون واقعا برای برطرف کردن اشکالات درسیش دوست شده. این هم به هر حال یه جور دوستیه. دوستی که تا داره. تاش هم خیلی کوتاه مدته. یه سری دوستی های دیگم هستن اونام تا دارن. ولی یکمی بازه زمانیش بیشتره. اما آخر آخرش هرکسی یه جور به حداقل یه دوست احتیاج داره که دوستیش با اون اصلا تا نداشته باشه چشم ها را باید شست جور دیگر باید دید... 8 لینک به دیدگاه
vahid88 9651 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مرداد، ۱۳۹۰ دیروز تو این تاپیک پست دادم و از دوستی و دوستیهام گفتم عصر که رفتم بیرون یکی از دوستای قدیمی خودم رو دیدم تا یک شب هم باهم بودیم و کلی درد و دل کردیم. ولی یه اتفاق بد هم برامون افتاد یکی از دوستای مشترکمون دیروز بدجور حالمون رو گرفت. تو خیابون که می رفتیم از روبروی ما می اومد با یه دوست دیگش تا مارو از دور دیدن برگشتن با اینکه من خیلی دوست داشتم ببینمش.به خودم گفتم شاید مارو ندیده ولی وقتی تو خیابون بعدی هم اینکارو کرد خیلی ناراحت شدم یه جوری شدم که دیگه حلم از دوستی و دوست شدن بهم خورد. به دوستم گفتم بشکنه دستی که نمک نداره. دوستم بهم گفت خداییش من به شخصه شاهدم که تا حالا نه پشت سر دوستی بد گویی کردی و نه زیر آب کسی رو زدی، ولی چرا دوستات باهات چنین برخوردی می کنن متعجبم. 5 لینک به دیدگاه
هادی ناصح 18854 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مرداد، ۱۳۹۰ من دوستی دارم هم اسم خودم مثل 2 تا برادر میمونیم تقریبا 7 سال میشه که با هم دوستیم هر کس هم ما رو میبینه فکر می کنه که برادر هستیم با هم..... واقعا دوست خوبیه دوستیشو بهم ثابت کرده و منم هر کاری که در توانم بوده براش انجام دادم چند وقت پیش بود که سر یه جریانی پشتش در اومدم و کارمون به کلانتری رسید..... سر جریان انتخابات هم اون پشت من در اومد و با هم راهی سپاه شدیم..... خلاصه هر کاری دارم بهش زنگ میزنم واسم انجام میده ساعت 3 نصف شب هم بوده که بهش زنگ زدم گفتم بیا بریم پیاده روی اومده آره دوستی ما تا نداره.......به همچین دوستی هم افتخار می کنم چون واقعا همچین آدمایی کم پیدا میشن حرف مردم هم توی دوستی ما اثری نداره بارها شده که خواستن میونه ما رو بهم بزنن ولی موفق نشدن دوستان اگر می خواید دوست خوب داشته باشید اول خودتون دوستای خوبی باشید. اگر بتونیم توقعات بی جامون رو نداشته باشیم مطمئنا دوستای خوبی پیدا می کنیم 6 لینک به دیدگاه
سارا-افشار 36437 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مرداد، ۱۳۹۰ خیلی دلم میخواد یه دوست داشته باشم که نه اون برام تا بزاره نه من برا اون 10 لینک به دیدگاه
هادی ناصح 18854 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مرداد، ۱۳۹۰ خیلی دلم میخواد یه دوست داشته باشم که نه اون برام تا بزاره نه من برا اون آره واقعا دوست خوب نعمتیه پیدا میشه سارا جان 3 لینک به دیدگاه
کتایون 15176 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مرداد، ۱۳۹۰ من یه زمانی ادما رو خیلی رو دوست داشتم... این که میگم خیلی یعنی بعضی وقتا حاضر بودم خیلی از موقعیت ها مو به خاطرشون از دست بدم... دوستام برام مهم بودن تا این که فهمیدم نه این جوریام نیست با ادمای این دور و زمونه وقتی مهربونی فقط دوست دارن که ازت سو استفاده کنن... همین چند روز چند نفرو تو زندگیم ***** کردم... امروزم به یکی از دوستام زنگ زدم میگم خبری ازت نیست میگه کتی از من توقع ناشته باش حالتو بپرسم...این ادمو من تو بدترین شرایط زندگیش همراهی کردم... یه دوست داشتم که باهم خیلیییییی صمیمی بودیم اونم ازدواج کرد دیگه سالی به دوازده ماه سراغی از من نمیگیره... الان فقط یه دوست خیلیییییی خوب دارم که باهاش هیچوقت تا نداشتم و ندارم 10 ساله با هم دوستیم اما داره ازدواج می کنه استرس گرفتم که نکنه............................. 13 لینک به دیدگاه
::: شیـــما ::: 6955 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مرداد، ۱۳۹۰ اگه نسبتای فامیلیم ' تا ' داشت خیلی خوب میشد :smiley (18): 6 لینک به دیدگاه
سیندخت 18786 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 12 اسفند، ۱۳۹۰ دوستی با بعضی آدم ها مثل نوشیدن چای کیسه ایست هول هولکی و دم دستی. این دوستی ها برای رفع تکلیف خوبند اما خستگی ات را رفع نمی کنند. این چای خوردن ها دل آدم را باز نمی کند، خاطره نمی شود فقط از سر اجبار می خوریشان که چای خورده باشی به بعدش هم فکر نمی کنی. دوستی با بعضی آدم ها مثل خوردن چای خارجی است. پر از رنگ و بو. این دوست ها جان می دهد برای مهمان بازی برای جوک های خنده دار، تعریف کردن، برای فرستادن اس ام اس صد تا یک غاز، برای خاطره های دم دستی، اولش هم حس خوبی به تو می دهند. این چای زود دم خارجی را می ریزی در فنجان بزرگ، می نشینی با شکلات فندقی می خوری و فکر می کنی خوش به حال ترین آدم روی زمینی. فقط نمی دانی چرا باقی چای که مانده در فنجان بعد از یکی دوساعت می شود رنگ قیر. یک مایع سیاه و بد بو که چنان به دیواره فنجان رنگ می دهد که انگار در آن مرکب ریخته بودی نه چای. دوستی با بعضی آدم ها مثل نوشیدن چای سر گل لاهیجان است. باید نرم دم بکشد، باید انتظارش را بکشی، باید برای عطر و رنگش منتظر بمانی، باید صبر کنی، آرام باشی و مقدماتش را فراهم کنی، باید آن را بریزی در یک استکان کوچک کمر باریک، خوب نگاهش کنی، عطر ملایمش را احساس کنی و آهسته جرعه جرعه بنوشی اش و زندگی کنی 7 لینک به دیدگاه
Aartemis 6639 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 اسفند، ۱۳۹۰ امیدوارم خودم دوست خوبی باشم ! اما خیلی وقته هر معیاری را گذاشتم کنار و با هر اخلاقی دارم کنار میام که فقط یکی باشه که بهش بگم دوست ! ریز بین باشی هیچ کس را نمیتونی انتخاب کنی ! دیگه خودت باید باهوش باشی و مواظب خودت ! تنهایی خیلی سخته ! 3 لینک به دیدگاه
NEGARi 9387 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 اسفند، ۱۳۹۰ اممممم من فک میکنم باید توقعاتمون رو یه کم بیاریم پایین! هر دوست که وظیفه از جان گذشتگی در قبال دوستشو نداره که! آره یه دوستایی شاید باشن(بیشتر تو فیلما) که واسه هم جون بدن... ولی خوب کم پیش میاد خیلی کم که دو تا آدم انقدر صمیمی بشن.... در حالت غیر رویایی دوستا می‌تونن وقتشونو با هم بگذرونن صحبت کنن تفریح داشته و... برای بعضی‌‌ها پیش میاد دوستای صمیمی‌تر پیدا کن که حرفای خصوصیشون رو به هم بگن از مشکلات هم با خبر باشن به هم کمک کنن در حد دلداری و مشورت و کنار هم موندن واسه دلگرمی... بازم جلوتر اگه بره این دوستی‌‌ها کمک‌ها هم اندازش بزرگتر بشه... ولی تا با یکی دوس شدی که نباید توقع داشته باشی سریع بهت اعتماد کنه و هر کار گفتی بکنه یا هرچی پیش اومد کنارت باشه یا کمکت کنه! دوستی‌‌هایی که توقع زیاد ازش میره دوستی‌‌های عمیقی هست که با شناخت به مرور پیش اومده و از کمک‌های دو طرفه کوچیک کم کم رشد کرده و به یه دوستی عمیق تبدیل شده که دو طرف به هم اعتماد دارن و می‌دونن طرف ارزش کمک و دوستی رو داره... ... دوستی انواع داره که به اندازه تمام دوستی‌‌های دنیا میشه شمردشون... هر دوستی بسته به هر یک از طرفین دوستی و شرایط و خواسته اونها و...یک نوع از دوستی هست.. قبل هر توقعی به خودمون نگاه کنیم شاید ما زیادی توقع داریم... داریم زندگی می‌کنیم به هم وابسته ایم ولی بقیه به ما بدهکار نیستن حتی اگه ما بهشون محبت کنیم... خودمون خواستیم! مجبورمون که نکردن... همیشه هم لازم نیست دوستیا به شدت عمیق باشه! اگر کسی باهامون دوست شد اشکال درسی پرسید و رفت ناراحت نشیم! مشکلی پیش نمیاد اگه یه کمک کوچیک به کسی بکنیم.. شاید ما هم روزی به یه کمک کوچیک از کسی احتیاج داشتیم! انقدر خسیس نباشیم! حتما هم توقع جبران نداشته باشیم..سرمون کلاه نرفته! یه کمک ساده می‌خواسته... این اشکال درسی یه مثال بود البته... در مورد دوستی خیلی صمیمی.. صبر میخواد .. محبت دو طرفه , از محبت‌های کوچیک شروع بشه و شناخت دو طرفه ... از رو هوا اعتماد نکنیم توقع اعتماد از رو هوا رو هم از دیگران نداشته باشیم... همه مارو به اندازه خودمون نمیشناسن و با اینکه ما بگیم بهم اعتماد کنین من فلان جور آدمی هستم! کسی اعتمادش جلب نمیشه...! از همه اینها گذشته... بهترین دوست آدم خودشه.. آدم باید سعی کنه متکی به خودش باشه.... واسه بدست آوردن دوست هر کاری نکنید.... داشتن دوست خوبه.., تنها موندن بده... اما وابستگی به دوست و دوستی اصلا خوب نیست..... افتضاحه! 5 لینک به دیدگاه
HaMiD.CFD 20379 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 اسفند، ۱۳۹۰ سعی میکنم دوست خوبی برای دوستام باشم و دوستانم رو گلچین کنم که روزی نگم ای کاش ... خودم حس میکنم توی رفاقت کم نمیذارم،توقعی هم ندارم که برای من سنگ تموم بگذارند ولی در حد معمول دوست دارم که رفیقم حداقل به یادم باشه که متاسفانه خیلی ها این مورد رو در حق من انجام ندادند و خود به خود دایره دوستی رو به نقطه تبدیل کردند متاسفانه در حق بعضیا زیادی محبت کنی میگن آویزونی،این رو من به عینه دیدم و تو روی خودم هم بهم گفتند چند بار و تجربه شخصیه خودم هست 7 لینک به دیدگاه
Ehsan 112346 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 اسفند، ۱۳۹۰ دوستی با بعضی آدم ها مثل نوشیدن چای کیسه ایست هول هولکی و دم دستی. این دوستی ها برای رفع تکلیف خوبند اما خستگی ات را رفع نمی کنند. این چای خوردن ها دل آدم را باز نمی کند، خاطره نمی شود فقط از سر اجبار می خوریشان که چای خورده باشی به بعدش هم فکر نمی کنی. دوستی با بعضی آدم ها مثل خوردن چای خارجی است. پر از رنگ و بو. این دوست ها جان می دهد برای مهمان بازی برای جوک های خنده دار، تعریف کردن، برای فرستادن اس ام اس صد تا یک غاز، برای خاطره های دم دستی، اولش هم حس خوبی به تو می دهند. این چای زود دم خارجی را می ریزی در فنجان بزرگ، می نشینی با شکلات فندقی می خوری و فکر می کنی خوش به حال ترین آدم روی زمینی. فقط نمی دانی چرا باقی چای که مانده در فنجان بعد از یکی دوساعت می شود رنگ قیر. یک مایع سیاه و بد بو که چنان به دیواره فنجان رنگ می دهد که انگار در آن مرکب ریخته بودی نه چای. دوستی با بعضی آدم ها مثل نوشیدن چای سر گل لاهیجان است. باید نرم دم بکشد، باید انتظارش را بکشی، باید برای عطر و رنگش منتظر بمانی، باید صبر کنی، آرام باشی و مقدماتش را فراهم کنی، باید آن را بریزی در یک استکان کوچک کمر باریک، خوب نگاهش کنی، عطر ملایمش را احساس کنی و آهسته جرعه جرعه بنوشی اش و زندگی کنی از این مثالات و استعارات برای حالات مثبتش هم میزنین؟ چون همه این چای ها یک عیبی داشتند، هیچ چایی به درد بخوری من پیدا نکردم. 4 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده