سیندخت 18786 اشتراک گذاری ارسال شده در 31 تیر، ۱۳۹۰ دوست تقدیر گریز ناپذیر ما نیست. برادر خواهر پسر خاله و دختر عمو نیست که آش کشک خاله باشد. دوستی انتخاب است. انتخابی دو طرفه که حد و مرز و نوع آن به وسیله همان دو نفری که این انتخاب را کرده اند تعریف می شود با دوستانمان می توانیم از همه چیز حرف بزنیم و مهمتر آن که می توانیم از هیچ چیز حرف نزنیم و سکوت کنیم. با دوستانمان می توانیم درددل کنیم و مهمتر آن که می شود درد دل هم نکرد و بدانیم که می داند. از دوستانمان می توانیم پول قرض بگیریم و اگر مدتی بعد او پول خواست و نداشتیم با خیال راحت بگوییم نداریم. و اگر مدتی بعدتر دوباره پول احتیاج داشتیم و او داشت دوباره قرض بگیریم. با دوستانمان می توانیم بگوییم امشب بیا خونه ما دلم گرفته و اگر شبی دیگر زنگ زد و خواست به خانهمان بیاید و حوصله نداشتیم بگوییم، امشب نیا حوصله ندارم. با دوستانمان می توانیم بخندیم می توانیم گریه کنیم می توانیم رستوران برویم و غذا بخوریم می توانیم بی غذا بمانیم و گرسنگی بکشیم می توانیم شادی کنیم می توانیم غمگین شویم می توانیم دعوا کنیم. می توانیم در عروسی خواهر و برادرش لباسهای خوبمان را بپوشیم و فکر کنیم عروسی خواهر و برادر خودمان است. و اگر عزیزی از عزیزان دوستانمان به رحمت خدا رفت، لباس سیاه بپوشیم و خودمان را صاحب عذا بدانیم. با دوستانمان می توانیم قدم بزنیم می توانیم نصفه شب زنگ بزنیم و بگوییم، پاشو بیا این جا و اگر دوستمان پرسید چی شده؟ بگوییم حرف نزن فقط بیا. و وقتی دوستمان بی هیچ حرفی آمد خیالمان راحت باشد که در این دنیا تنها نیستیم با دوستانمان می توانیم حرف نزنیم کاری نکنیم جایی نرویم و فقط از این که هستند خوش حال و خوشبخت باشیم... سروش صحت 41 لینک به دیدگاه
سیندخت 18786 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 31 تیر، ۱۳۹۰ با یه شکلات شروع شد .من یه شکلات گذاشتم تو دستش ، اونم یه شکلات گذاشت تو دست من . من بچه بودم اونم بچه بود . سرم رو بالا کردم ، سرش رو بالا کرد . دید که منو میشناسه ، خندیدم . گفت : دوستیم ؟ گفتم دوست دوست . گفت تا کجا گفتم گفتم دوستی که تا نداره . گفت : تا مرگ . خندیدم و گفتم : من که گفتم تا نداره . گفت : باشه تا پس از مرگ . گفتم نه نه نه ... تا نداره گفت : قبول . تا اونجا که همه زنده میشن . یعنی زندگی پس از مرگ . بازم با هم دوستیم تا بهشت تا جهنم تا هر جا که باشه من و تو با هم دوستیم ، خندیدم و گفتم تو براش تا هر جا که دلت میخواد یه تا بکش ، اصلاَ یه تا بکش از سر این دنیا تا سر اون دنیا ، اما من اصلاَ براش تا نمیذارم ، نگام کرد نگاش کردم باور نمیکرد . میدونستم اون میخواست حتماَ دوستی ما تا داشته باشه ، دوستی بدون تا رو نمیفهمید ... گفت : بیا برای دوستیمون یه نشونی بذاریم گفتم : باشه تو بذار . گفت : شکلات ، هر بار که هم دیگه رو میبینیم یه شکلات مال تو یه شکلات مال من . باشه ؟ گفتم : باشه . هر بار یه شکلات میذاشتم تو دستش اونم یه شکلات تو دست من ... باز هم دیگه رو نگاه میکردیم یعنی که بازم دوستیم . دوستِ دوست ... من تندی شکلاتم رو باز میکردم میذاشتم تو دهنم و تندِ تند میمکیدم . میگفت : شکمو . تو دوست شکموی منی . و شکلاتش رو میذاشت تو یه صندوقچه کوچولوی خوشگل میگفتم بخورش . میگفت : : تموم میشه . میخوام تموم نشه برای همیشه بمونه . صندوقش پر از شکلات شده بود . هیچ کدومش رو نخورده بود ! من همش رو خورده بودم گفتم : اگه یه روز شکلاتات رو مورچه ها بخورن یا کرما ! اون وقت چی کار میکنی ؟ گفت : موظبشون هستم . میگفت : میخوام نگهشون دارم . تا موقعی که دوستیم . و من شکلاتم رو میذاشتم تو دهنم و میگفتم : نه نه نه ... تا نه . دوستی که تا نداره ! یک سال ، دو سال ، چهار سال ، هفت سال ، ده سال ، بیست سالش شده . اون بزرگ شده منم بزرگ شدم من همه شکلاتام رو خوردم اون همه شکلاتاش رو نگه داشته ! اون اومده تا امشب خداحافظی کنه میخواد بره . بره اون دور دورا . میگه : میرم اما زود برمیگردم . من که میدونم میره و بر نمیگرده ، یادش رفت شکلات به من بده من که یادم نرفته یه شکلات گذاشتم کف دستش گفتم . این برای خوردنه . یه شکلات گذاشتم کف اون دستش . اینم آخرین شکلات برای صندوقچه کوچولوت ، یادش رفته بود صندوقی داره برای شکلاتاش . هر دو تا رو خورد ! خندیدم . میدونستم دوستی من تا نداره . میدونستم دوستی اون تا داره . مثل همیشه ! خوب شد همه شکلاتام رو خورده بودم اما اون هیچ کدومش رو نخورده . حالا با یه صندوق پر از شکلات های نخورده چی کار میکنه ...!؟ 24 لینک به دیدگاه
Fakur 9754 اشتراک گذاری ارسال شده در 31 تیر، ۱۳۹۰ ازدواج که کردی همه دوستان یکی یکی فراموش میشن. دوستی فقط یه اسمه. اونی که منظور انسانهاست آشنائی است. دیگه کمتر میشه کسی رو پیداش کرد که بدونه دوستی معنیش چیه. شکل زندگی انسانها پس از تشکیل زندگی جوری عوض میشه که انسان نمیتونه با خودشم دوستی کنه. 17 لینک به دیدگاه
Ha.Mi.D 8376 اشتراک گذاری ارسال شده در 31 تیر، ۱۳۹۰ واسه اکثرشون تا داره اما واسه یکی دوتاشون تا نداره 12 لینک به دیدگاه
::: شیـــما ::: 6955 اشتراک گذاری ارسال شده در 31 تیر، ۱۳۹۰ دوستی های الان همشون ' تا ' دارن ب مقدار زیاد 15 لینک به دیدگاه
Fo.Roo.GH 24356 اشتراک گذاری ارسال شده در 31 تیر، ۱۳۹۰ زندگی جریان داره....ادما رشد میکنن ادما تغییر میکنن ادما افکارشون رو شخصیتشون رو مرامشون رو با تغییرات وفق میدن با وجود همه اینا خیلی عجبیه که دوستی ای دوستی واقعی باشه و تا نداشته باشه.... چون وقتی تغییر میکنی نمیتونی مثل سابق با اطرافیانت و کسایی که طرف دوستی تو بودن تعامل داشته باشه.معاشرات هم عوض میشه... 16 لینک به دیدگاه
Ha.Mi.D 8376 اشتراک گذاری ارسال شده در 31 تیر، ۱۳۹۰ ازدواج که کردی همه دوستان یکی یکی فراموش میشن. دوستی فقط یه اسمه. اونی که منظور انسانهاست آشنائی است. دیگه کمتر میشه کسی رو پیداش کرد که بدونه دوستی معنیش چیه. شکل زندگی انسانها پس از تشکیل زندگی جوری عوض میشه که انسان نمیتونه با خودشم دوستی کنه. چرا فکر میکنی کمتر کسی هست که معنی دوستی رو بدونه؟منم قبلا مثل تو فکر میکردم.اما چند سالی که میشه که با بعضی از دوستام هستم.اونم شبانه روز.اگه یه روز همدیگه رو نبینیم زنگ میزنیم حال همدیگه رو میپرسیم.این کار واسه من خیلیه ها.من مسافرت میرم هر چند روزی یا هفته ای یه بار زنگ میزنم خونه.موقعی که زندان رفتن چند تاشون همش پشت در زندان بودیم.تو خوشی ها.تو سختی ها.همیشه با هم هستیم.میدونی چرا؟چون همدیگه رو انتخاب کردیم و کسایی رو که نمیخواستیم ترک کردیم.تحمیل نشدیم به همدیگه.اونقدر با هم دوستیم که خیلی از حرفا رو به هم میزنیم و راز نگه دار هم هستیم.تا حالا یک بار دعوامون نشده.حتی کوچیک.ناراحت نشدیم حتی از هم. میخوام بگم هستن کسایی که هنوز قدر دوستی رو میدونن. دوست بهترین و گرانقدرترین چیزی هست که ما میتونیم داشته باشیم ممنون از تاپیک خوبت 17 لینک به دیدگاه
Fakur 9754 اشتراک گذاری ارسال شده در 31 تیر، ۱۳۹۰ چرا فکر میکنی کمتر کسی هست که معنی دوستی رو بدونه؟منم قبلا مثل تو فکر میکردم.اما چند سالی که میشه که با بعضی از دوستام هستم.اونم شبانه روز.اگه یه روز همدیگه رو نبینیم زنگ میزنیم حال همدیگه رو میپرسیم.این کار واسه من خیلیه ها.من مسافرت میرم هر چند روزی یا هفته ای یه بار زنگ میزنم خونه.موقعی که زندان رفتن چند تاشون همش پشت در زندان بودیم.تو خوشی ها.تو سختی ها.همیشه با هم هستیم.میدونی چرا؟چون همدیگه رو انتخاب کردیم و کسایی رو که نمیخواستیم ترک کردیم.تحمیل نشدیم به همدیگه.اونقدر با هم دوستیم که خیلی از حرفا رو به هم میزنیم و راز نگه دار هم هستیم.تا حالا یک بار دعوامون نشده.حتی کوچیک.ناراحت نشدیم حتی از هم.میخوام بگم هستن کسایی که هنوز قدر دوستی رو میدونن. دوست بهترین و گرانقدرترین چیزی هست که ما میتونیم داشته باشیم ممنون از تاپیک خوبت زندگی من همیشه بالا پائین داشته. تو همه اون شرایط یه درسائی از زندگی گرفتم که هیچوقت فراموشم نمیشه. اون موقع که وضعم توپ باشه یه دفعه همه آشنا ها عین اون مثال مگس و شیرینی دور و برم هستند و حاضرند جونشونم برام بده. اما بمحض اینکه وضعم یکم قمر در عقرب میشه جوری از دور و برم جیم میشن که موجودات فضائی هم اون سرعت رو ندارند. بلی . دوستی تو دوران جوونی خیلی جالبه. انسان خیال میکنه که همیشه به همین منوال خواهد بود. اما بعد اینکه احساس کردن که پست و مقام نداری و پولت هم زیاد نیست , یهوئی فراموش میشی. همه انسانهای میان سال این چیزا رو تجربه کردن و آخرشم گفتن: تنها دوستی بی منت دوستی پدر و مادر هست. 10 لینک به دیدگاه
Ha.Mi.D 8376 اشتراک گذاری ارسال شده در 31 تیر، ۱۳۹۰ زندگی من همیشه بالا پائین داشته. تو همه اون شرایط یه درسائی از زندگی گرفتم که هیچوقت فراموشم نمیشه. اون موقع که وضعم توپ باشه یه دفعه همه آشنا ها عین اون مثال مگس و شیرینی دور و برم هستند و حاضرند جونشونم برام بده. اما بمحض اینکه وضعم یکم قمر در عقرب میشه جوری از دور و برم جیم میشن که موجودات فضائی هم اون سرعت رو ندارند. بلی . دوستی تو دوران جوونی خیلی جالبه. انسان خیال میکنه که همیشه به همین منوال خواهد بود. اما بعد اینکه احساس کردن که پست و مقام نداری و پولت هم زیاد نیست , یهوئی فراموش میشی. همه انسانهای میان سال این چیزا رو تجربه کردن و آخرشم گفتن: تنها دوستی بی منت دوستی پدر و مادر هست. منم این شریاط رو پشت سر گذاشتم.گفتم ما همدیگه رو انتخاب کردیم.دوستای دیگه که نمیخواشتیم رو کنار زدیم.من شرایطی مثل تو رو پشت سر گذاشتم.بی هیچ منتی هم کمک همدیگه میکنیم الان راجع به پدر و مادر هم نیازی به گفتن نیست.همه میدونن 8 لینک به دیدگاه
Fakur 9754 اشتراک گذاری ارسال شده در 31 تیر، ۱۳۹۰ منم این شریاط رو پشت سر گذاشتم.گفتم ما همدیگه رو انتخاب کردیم.دوستای دیگه که نمیخواشتیم رو کنار زدیم.من شرایطی مثل تو رو پشت سر گذاشتم.بی هیچ منتی هم کمک همدیگه میکنیم الانراجع به پدر و مادر هم نیازی به گفتن نیست.همه میدونن من دوستانی داشتم که دار و ندارمو به پاشون ریختم. بعد همونا بزرگترین خیانت ممکن رو در حقم کردن. دوستی های این دور و زمونه رو نمیشه روش حساب باز کرد. صراحی گر شود پیدا جدا پیمانه میگردد به وقت تنگدستی آشنا بیگانه میگردد 7 لینک به دیدگاه
سیندخت 18786 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 31 تیر، ۱۳۹۰ ازدواج که کردی همه دوستان یکی یکی فراموش میشن. دوستی فقط یه اسمه. اونی که منظور انسانهاست آشنائی است. دیگه کمتر میشه کسی رو پیداش کرد که بدونه دوستی معنیش چیه. شکل زندگی انسانها پس از تشکیل زندگی جوری عوض میشه که انسان نمیتونه با خودشم دوستی کنه. راست می گی؟:banel_smiley_52: ازدواج کردی؟ من دو تا دوست دارم که تا حالا دوستیم باهاشون تا نداشته. پس من هیچ وخت ازدواج نمی کنم 7 لینک به دیدگاه
سیندخت 18786 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 31 تیر، ۱۳۹۰ زندگی جریان داره....ادما رشد میکنن ادما تغییر میکنن ادما افکارشون رو شخصیتشون رو مرامشون رو با تغییرات وفق میدن با وجود همه اینا خیلی عجبیه که دوستی ای دوستی واقعی باشه و تا نداشته باشه.... چون وقتی تغییر میکنی نمیتونی مثل سابق با اطرافیانت و کسایی که طرف دوستی تو بودن تعامل داشته باشه.معاشرات هم عوض میشه... آره. من که خیلی قبول دارم این حرفو. آدما عوض می شن و هیچ چیز مثل سابق نمی مونه. دیگه حس می کنن تو یه سطح نیستن و لزومی به ادامه رابطه نیست. حتی گاهیی اگر هم بخوان، به خاطر شرایط ممکن نیست. ولی خیلی کلیه این حرف. گاهیی هم این طور نیست. توی بزرگ ترها که نگاه می کنم می بینم بهترین چیزی که الان دارن دوست های قدیمیشونه. به قول معروف همه چیز نوش خوبه الا دوست که قدیمیش خوبه. 6 لینک به دیدگاه
Fakur 9754 اشتراک گذاری ارسال شده در 31 تیر، ۱۳۹۰ راست می گی؟:banel_smiley_52:ازدواج کردی؟ من دو تا دوست دارم که تا حالا دوستیم باهاشون تا نداشته. پس من هیچ وخت ازدواج نمی کنم این مسئله رو من یه عمره دارم میبینم. خانمه یه چیزی میگه , آقاهه یه چیز دیگه. اونی هم که فدا میشه دوست و دوستیه. کافیه که یکم وضع شما بهتر از اونا بشه , همه دوستیها جاشو میده به رقابت و چشم و هم چشمی. بنظر من تنها دوستی واقعی رو میشه تو فیلمهای هندی دید. 5 لینک به دیدگاه
Ha.Mi.D 8376 اشتراک گذاری ارسال شده در 31 تیر، ۱۳۹۰ من دوستانی داشتم که دار و ندارمو به پاشون ریختم. بعد همونا بزرگترین خیانت ممکن رو در حقم کردن. دوستی های این دور و زمونه رو نمیشه روش حساب باز کرد.صراحی گر شود پیدا جدا پیمانه میگردد به وقت تنگدستی آشنا بیگانه میگردد پس اونا دوست نبودن.نامرد بودن دیگه.منم 2 تا دوست اینجوری داشتم.بهتره بگم دوتا عوضی.اره درست میگی بعضی ها واقعا ارزش دوستی رو نمیدونن. 7 لینک به دیدگاه
الهام. 8079 اشتراک گذاری ارسال شده در 31 تیر، ۱۳۹۰ من دوستانی داشتم که دار و ندارمو به پاشون ریختم. بعد همونا بزرگترین خیانت ممکن رو در حقم کردن. دوستی های این دور و زمونه رو نمیشه روش حساب باز کرد.صراحی گر شود پیدا جدا پیمانه میگردد به وقت تنگدستی آشنا بیگانه میگردد نميشه يه اتفاقي كه واسه خودمون افتاده رو به همه تعميم بديم كه! حالا من كه خودم هنوز سني ندارم ولي دوستاي مامان و بابامو ديدم بابام يه دوستي داره كه از دوران مدرسه باهاش دوسته...هنوزم كه هنوزه يا اينكه هر2تاشون ازدواج كردن و بچه دارن اما حداقل ماهي يكي دوبار همديگه رو ميبينن...هميشه هم تو همه چي به هم كمك مي كنن! خيلياي ديگه رو هم ديدم كه همينجورين نميشه گفت به هيچ دوستي اي نميشه اعتماد كرد!!! 8 لینک به دیدگاه
Ehsan 112346 اشتراک گذاری ارسال شده در 31 تیر، ۱۳۹۰ من دوست صمیمی در حوزه برادران، سه تا بیشتر ندارم.... اونهم دیگه در حدی نیست که مثلا بریم خونه هم و عروسی و میهمونی و.... در حد صمیمی معمولی هستیم،با بقیه دوستانم هم دوست معمولی در حد تعاملات اجتماعی. 12 لینک به دیدگاه
Fakur 9754 اشتراک گذاری ارسال شده در 31 تیر، ۱۳۹۰ من دوست صمیمی در حوزه برادران، سه تا بیشتر ندارم.... اونهم دیگه در حدی نیست که مثلا بریم خونه هم و عروسی و میهمونی و.... در حد صمیمی معمولی هستیم،با بقیه دوستانم هم دوست معمولی در حد تعاملات اجتماعی. پس اونا آشنای صمیمی هستند. دوست معنیش فرق میکنه. 10 لینک به دیدگاه
Ehsan 112346 اشتراک گذاری ارسال شده در 31 تیر، ۱۳۹۰ پس اونا آشنای صمیمی هستند. دوست معنیش فرق میکنه. آره تقریبا.... من دوست با معیارهای واقعی و کامل ندارم. همون غریبه آشنا،دوستت دارم بیا...... 12 لینک به دیدگاه
Fakur 9754 اشتراک گذاری ارسال شده در 31 تیر، ۱۳۹۰ آره تقریبا.... من دوست با معیارهای واقعی و کامل ندارم. همون غریبه آشنا،دوستت دارم بیا...... کافیه که یه اسرار از زندگی انسان رو بدونن. اونوقت خواهیم دید که دوست هستند یا نه. من همه دوستانمو اینجوری امتحان کردم , سر یه هفته منو لو دادن. الان دیگه دوست تو عالم حقیقی ندارم. تو عالم مجازی البته دوستان واقعی بسیار ارزشمندی دارم که برام یه نعمت هستند. 7 لینک به دیدگاه
الهام. 8079 اشتراک گذاری ارسال شده در 31 تیر، ۱۳۹۰ آره تقریبا.... من دوست با معیارهای واقعی و کامل ندارم. همون غریبه آشنا،دوستت دارم بیا...... منم همينجوريم! خيلي دوس ندارم با كسي صميمي شم و همه چيزمو بهش بگم! 6 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده