Bernabeo 1062 اشتراک گذاری ارسال شده در 31 تیر، ۱۳۹۰ یکی از بهترین راههای لذت بردن از زندگی در زمان حال زندگی کردنه ! از اونطرفم خوب معلومه یکی از بدترین راههای لذت نبردن از زندگی در زمان حال زندگی نکردنه ! از اون دسته آدمهایی هستید که زمان حال رو از دست میدید و فقط دارید به فرداهای زندگی فکر میکنید ؟ یا مثلا در حال رانندگی به جای اینکه جلوتونو ببینید فقط به آینه ی گذشته هاتون نگاه میکنید ؟ انقدی که تا به خودتون میاید میبینید یا راهو اشتباهی رفتید یا تو یه چاله افتادید !!! شما به شخصه چقد تو پیچ و خمای زندگی گیر میکنید ؟ چقد دنبال لذت بردن هستید ؟ اصلا از این مسیری که دارید طی میکنید لذت میبرید یا فقط و فقط به مقصد فکر میکنید ؟ من خیلی تلاش کردم در زمان حال زندگی کنم اما اکثرا تا به خودم میام میبینم انقد به مقصد فکر کردم که خودمو تو مبداء جا گذاشتم:icon_pf (34): به نظر شما چه جوری میشه در حال زندگی کرد ؟ اصلا شدنیه یا نشدنی ؟ رخت ها را بکنیم آب در یک قدمی است روشنی را بچشیم شب یک دهکده را وزن کنیم، خواب یک آهو را گرمی لانه لک لک را ادراک کنیم روی قانون چمن پا نگذاریم در موستان گره ذایقه را باز کنیم و دهان را بگشاییم اگر ماه در آمد و نگوییم که شب چیز بدی است و نگوییم که شب تاب ندارد خبر از بینش باغ و بیاریم سبد ببریم این همه سرخ ، این همه سبز صبح ها نان و پنیرک بخوریم و بکاریم نهالی سر هر پیچ کلام و بپاشیم میان دو هجا تخم سکوت و نخوانیم کتابی که در آن باد نمی آید و کتابی که در آن پوست شبنم تر نیست و کتابی که در آن یاخته ها بی بعدند و نخواهیم مگس از سر انگشت طبیعت بپرد و نخواهیم پلنگ از در خلقت برود بیرون و بدانیم اگر کرم نبود ، زندگی چیزی کم داشت و اگر خنج نبود ، لطمه میخورد به قانون درخت و اگر مرگ نبود دست ما در پی چیزی می گشت و بدانیم اگر نور نبود ، منطق زنده پرواز دگرگون می شد و بدانیم که پیش از مرجان خلائی بود در اندیشه دریاها و نپرسیم کجاییم، بو کنیم اطلسی تازه بیمارستان را و نپرسیم که فواره اقبال کجاست و نپرسیم چرا قلب حقیقت آبی است و نپرسیم پدرهای پدرها چه نسیمی، چه شبی داشته اند پشت سر نیست فضایی زنده پشت سر مرغ نمی خواند پشت سر باد نمی آید پشت سر پنجره سبز صنوبر بسته است پشت سر روی همه فرفره ها خاک نشسته است پشت سر خستگی تاریخ است رهایش بکنیم زندگی آبتنی کردن در حوضچه ی اکنون است تلاشی بکنیم ... 15 لینک به دیدگاه
Khakestari 613 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مرداد، ۱۳۹۰ هی دارم سعی میکنم ببینم منظور اصلی از اینکه میگن باید در حال زندگی کرد چیه ولی به چیز مشخصی نمیرسم , فکر کنم کلا چیزی بی ربطی باشه و بحث کردن در موردش بی نتیجه ! 4 لینک به دیدگاه
shahdokht.parsa 50877 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مرداد، ۱۳۹۰ من سعی میکنم به گذشته برنگردم آینده هم کلا معلوم نیست چی میشه پس درحال زندگی میکنم ولی لذتی نمیبرم از زندگی کلا............... 5 لینک به دیدگاه
Fakur 9754 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مرداد، ۱۳۹۰ این دیدگاه یه تمثیل هستش. معنیش اینه که خودمونو دریابیم. یادمون باشه که موقعیتمون چیه. در زمان حال زندگی کردن یعنی رفتاری که به درد الان من بخوره و از عقده ها و یا شانس های خوب و بد من در گذشته متاثر نشه رو بتونم داشته باشم. در حال زندگی کردن یعنی اینکه انسان حواسش سر جاش باشه و با اما و اگر و بلکه تصمیم نگیره. من همینا رو فهمیدم. 6 لینک به دیدگاه
fargol_2408 3453 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مرداد، ۱۳۹۰ به نظر من،همه ی ما یه زمانی سر جای خودمون موندیم،یه جاهایی اشتباهایی داشتیم،اینقدر غرق اون خواستمون شدیم که یادمون رفته که آخه داشتن اون خواسته به چه ارزشی؟به چه قیمتی؟ من خودم تو این مرجله از زندگیم که هستم،خیلی هدف دارم اما مهم ترینش درسمه،کارمه شده شبانه روزی بیدار بمونم کار میکنم که کارم بهترین باشه و خدا رو شکر تا اینجا از کارم راضی بودم اما بعضی اوقات فکر میکنم،آخه به چه قیمتی؟ به قیمته سلامتیت؟ارزششو داره؟ اما بعدش نتیجه کارمو که میبینم،میگم ارزششو داشت،دیگه یادم میره چقدر خسته ام اما میدوم بالاخره خوب یه ضرر هایی داره در آینده اینهمه شب بیداری و کار،اما دست خودم نیست،نمیتونم از کارم بزنم،امیدوارم بعدا پشیمون نشم آزمندیان میگه: رسالت یه انسان، استفاده کردن از مواهب الهی و لذت بردن از لحظه لحظه های زندگیه زندگی یه مسیره،نه یه هدف،هدف های ما مقصدن و زندگی مسیر رسیدن به اون هدف هاست هدف ها رو به هر قیمتی نخواهیم،باید از زندگی لذت ببریم نگاهتونو عوض کنین به زندگی،چشم ها رو باید شست،جور دیگر باید دید... وقتی تو در عین کار کردنت برای هدفت لذت میبری و میدونی آخرش چی میشه،از کارت لذت میبری،یا حتی اگه از نتیجه ی کارت لذت ببری،خستگی اون یه مدت از تنت میره من با اینکه میدونم اکه یه نفر منو از دور ببینه بگه ای بابا اینکه خودشو کشت با کار و درس ، تفریج نداره اما من خودم راضیم از زندگیم و اون حس رضایت بهم انرژی میده و تشویقم میکنه که بیشتر تلاش کنم 6 لینک به دیدگاه
Bernabeo 1062 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مرداد، ۱۳۹۰ به نظر من،همه ی ما یه زمانی سر جای خودمون موندیم،یه جاهایی اشتباهایی داشتیم،اینقدر غرق اون خواستمون شدیم که یادمون رفته که آخه داشتن اون خواسته به چه ارزشی؟به چه قیمتی؟ من خودم تو این مرجله از زندگیم که هستم،خیلی هدف دارم اما مهم ترینش درسمه،کارمه شده شبانه روزی بیدار بمونم کار میکنم که کارم بهترین باشه و خدا رو شکر تا اینجا از کارم راضی بودم اما بعضی اوقات فکر میکنم،آخه به چه قیمتی؟ به قیمته سلامتیت؟ارزششو داره؟ اما بعدش نتیجه کارمو که میبینم،میگم ارزششو داشت،دیگه یادم میره چقدر خسته ام اما میدوم بالاخره خوب یه ضرر هایی داره در آینده اینهمه شب بیداری و کار،اما دست خودم نیست،نمیتونم از کارم بزنم،امیدوارم بعدا پشیمون نشم آزمندیان میگه: رسالت یه انسان، استفاده کردن از مواهب الهی و لذت بردن از لحظه لحظه های زندگیه زندگی یه مسیره،نه یه هدف،هدف های ما مقصدن و زندگی مسیر رسیدن به اون هدف هاست هدف ها رو به هر قیمتی نخواهیم،باید از زندگی لذت ببریم نگاهتونو عوض کنین به زندگی،چشم ها رو باید شست،جور دیگر باید دید... وقتی تو در عین کار کردنت برای هدفت لذت میبری و میدونی آخرش چی میشه،از کارت لذت میبری،یا حتی اگه از نتیجه ی کارت لذت ببری،خستگی اون یه مدت از تنت میره من با اینکه میدونم اکه یه نفر منو از دور ببینه بگه ای بابا اینکه خودشو کشت با کار و درس ، تفریج نداره اما من خودم راضیم از زندگیم و اون حس رضایت بهم انرژی میده و تشویقم میکنه که بیشتر تلاش کنم 2 لینک به دیدگاه
fargol_2408 3453 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مرداد، ۱۳۹۰ من خیلی تلاش کردم در زمان حال زندگی کنماما اکثرا تا به خودم میام میبینم انقد به مقصد فکر کردم که خودمو تو مبداء جا گذاشتم به نظر شما چه جوری میشه در حال زندگی کرد ؟ اصلا شدنیه یا نشدنی ؟ شدنیه به شرط اینکه حواست باشه که داری چیکار میکنی تو اون لحظه،اون کاری که داری انجام میدی تو رو به مقصدت نزدیک میکنه یا اینکه نه دور میکنه لذت بردن یه احساس،اون احساس رو هدف میسازه،که هدفت رو چقدر دوست داشته باشی و واقعا بخوای براش تلاش کنی،اگه دوستش داشته باشه و واقعا بخوای که بهش برسی و بدونی که اون هدف اگه بهش نرسی چه اتفاقی ممکنه تو زندگیه تو بیفته،از کاری که میکنی لذت میبری اگه جایی هستی که فکر نمیکردی باشی و الان هستی،لذت ببر از جایی که هستی،تو فعلا اونجایی بعدش تلاش کن و اون تایم از دست رفته رو جبران کن هیچ کس نمیتونه هیچ تفریحی نداشته باشه،اما زیاد از حدشم درست نیست تو در آینده چیزیو برداشت میکنی که از الان کاشته باشی،الان باید تلاش کنی بعضی از هدف ها،ارزش اینو دارن که از تفریحت بزنی و تلاش کنی براش،چون بعضی اوقات اگه تو اون زمان برای هدفت تلاش نکنی،ممنکه دیگه فرصته تلاش کردن نداشته باشی در حال زندگی کن،اما نگاهت به آینده باشه از درون خودت شروع کن به درست کردن تا دنیای بیرونت درست بشه و بتونی کنترل کنی که هم تو حال زندگی کنی و لذت ببری و هم از آینده ات عقب نمونی هیچ چیز غیر ممکن نیست،اگه بخوای :icon_gol: 5 لینک به دیدگاه
Bernabeo 1062 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مرداد، ۱۳۹۰ شدنیه به شرط اینکه حواست باشه که داری چیکار میکنی تو اون لحظه،اون کاری که داری انجام میدی تو رو به مقصدت نزدیک میکنه یا اینکه نه دور میکنه لذت بردن یه احساس،اون احساس رو هدف میسازه،که هدفت رو چقدر دوست داشته باشی و واقعا بخوای براش تلاش کنی،اگه دوستش داشته باشه و واقعا بخوای که بهش برسی و بدونی که اون هدف اگه بهش نرسی چه اتفاقی ممکنه تو زندگیه تو بیفته،از کاری که میکنی لذت میبری اگه جایی هستی که فکر نمیکردی باشی و الان هستی،لذت ببر از جایی که هستی،تو فعلا اونجایی بعدش تلاش کن و اون تایم از دست رفته رو جبران کن هیچ کس نمیتونه هیچ تفریحی نداشته باشه،اما زیاد از حدشم درست نیست تو در آینده چیزیو برداشت میکنی که از الان کاشته باشی،الان باید تلاش کنی بعضی از هدف ها،ارزش اینو دارن که از تفریحت بزنی و تلاش کنی براش،چون بعضی اوقات اگه تو اون زمان برای هدفت تلاش نکنی،ممنکه دیگه فرصته تلاش کردن نداشته باشی در حال زندگی کن،اما نگاهت به آینده باشه از درون خودت شروع کن به درست کردن تا دنیای بیرونت درست بشه و بتونی کنترل کنی که هم تو حال زندگی کنی و لذت ببری و هم از آینده ات عقب نمونی هیچ چیز غیر ممکن نیست،اگه بخوای :icon_gol: :icon_gol: لینک به دیدگاه
شقایق31 40377 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 مرداد، ۱۳۹۰ هی دارم سعی میکنم ببینم منظور اصلی از اینکه میگن باید در حال زندگی کرد چیه ولی به چیز مشخصی نمیرسم , فکر کنم کلا چیزی بی ربطی باشه و بحث کردن در موردش بی نتیجه ! تو که تو همه تاپیکا میری میگی بی ربطه میخوای دسترسیت و به تالار آزاد ببندم تاپیک بیربط و بیخود نبینی:w00: 2 لینک به دیدگاه
Khakestari 613 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 مرداد، ۱۳۹۰ تو که تو همه تاپیکا میری میگی بی ربطه میخوای دسترسیت و به تالار آزاد ببندم تاپیک بیربط و بیخود نبینی:w00: من همچین جسارتی به استارتر تاپیک نکردم , من منظورم به اصل این موضوعه که بارها و بارها از زبون ادمهای مختلف و در جاهای مختلف شنیده میشه و منم همیشه به هر کسی که این حرفو بهم زده گفتم چیز بی ربطیه ! شما هم هر کاری دوست داری بکن ! لینک به دیدگاه
arian ariaey 1755 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 شهریور، ۱۳۹۰ من که حال و گذشتم به هم پیوند خوردن,هی می خوام از گذشته بیام بیرون ,هی نمی شه! لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده