رفتن به مطلب

ظهور و سقوط دولتهای آریایی


ارسال های توصیه شده

ورود آريايي‌ها

 

آريايي‌ها حدود 5 هزار سال پيش در منطقه اوراسيا، نزديك كوه‌هاي اورال بين آسيا و اروپا، زندگي مي‌كردند و به علت سرد شدن هوا و طولاني بودن تاريكي شب مجبور شدند به مناطق گرم‌تر مهاجرت كنند. حدود 3 هزار سال پيش، دسته‌اي از آنان به اروپا، دسته‌اي به هندوستان و دسته‌اي به فلات ايران مهاجرت كرد. دسته اخير از طريق خوارزم و قفقاز به سرزميني وارد شدند كه ابتدا ايريانا، سپس آريانا و اِران و سرانجام ايران نام گرفت.

مهاجمان آريايي كه از تمدن بهره‌ي اندكي برده بودند، فرهنگ بومي ايران را كسب كردند و در مقابل جنگاوري و دلاوري را به بوميان ايران آموختند.

نخستين امپراتوري

مادها نخستين امپراتوري ايران را به وجود آوردند و بيش از 150 سال بر نواحي غرب ايران از همدان تا آذربايجان و بخش هايي از بين النهرين حكومت كردند. آمادانا مركز حكومت مادها بود كه چندي بعد به هگمتانه، به معني محل تجمع، مشهور شد. هگمتانه يادآور گردهم‌آيي بزرگ مادها براي انتخاب ديااُكو به عنوان نخستين پادشاه ماد است. ديااُكو، كه خود را داور مي‌ناميد، در سال 706 پيش از ميلاد قبيله‌هاي ماد را عليه آشوريان متحد كرد و كوشيد بر سلطه‌ي آنان بر مادها خاتمه دهد. اين آرزو در حكومت هوَخشََتَرِه، فرزند ديااُكو، به حقيقت پيوست. مادها در سال 612 پيش از ميلاد شهر نينوا، پايتخت آشور، را به كمك بابلي ها تسخير كردند و به سال‌ها ويرانگري و ستم بيش از اندازه آشوريان خاتمه دادند.

• مادها اسب هاي زيبا و خوش اندامي پرورش مي‌دادند و به يوناني ها مي‌فروختند.

• مادها باغ هاي باصفايي در اطراف دره الوند ايجاد كرده بودند كه به زبان پارسي باستان به آنها پرديس مي‌گفتند. اين واژه به زبان يوناني راه يافت و به صورت پارادايز درآمد كه به معناي بهشت است.

كوروش بزرگ

كوروش فرزند كمبوجيه از قوم پارس و ماندانا، دختر آستیاگ پادشاه ماد، بود كه بر اثر فشار بيش از اندازه مادها بر قوم پارس، به جنگ پدربزرگش رفت، او را شكست داد، هگمتانه را گرفت و سلسله‌ي هخامنشي را در سال 550 پيش از ميلاد بنيان نهاد. چندي بعد، كِرِزوس، پادشاه ليدي، به تحريك يوناني‌ها بر ضد كوروش قيام كرد. از اين رو، كوروش به آسياي صغير لشكر كشيد و سارد، پايتخت ليدي، را گرفت. پادشاه هخامنشي در سال 538 پيش از ميلاد، بابل را فتح كرد و همه‌ي اسيران و بردگان را آزاد كرد و فرمان داد هيچ خانه‌اي ويران نشود، مال هيچ‌فردي چپاول نشود و همه آزاد باشند.

525 پيش از ميلاد، كمبوجيه دوم، فرزند كوروش، مصر را جزو قلمرو ايران كرد.

522 پيش از ميلاد، فردي ادعا مي‌كند بردیا پسر كوچك كوروش است، پسري كه پيش‌تر كمبوجيه او را كشته بود. به زودي كمبوجيه با وضع مشكوك كشته مي‌شود. پس از مدتي، نجيب‌زادگان ايراني، غاصب را به قتل مي‌رسانند و داريوش را به پادشاهي بر مي‌گزينند.

امپراتوري جهاني

داريوش اول، داريوش بزرگ، كارهاي مهمي براي گسترش امپراتوري هخامنشي انجام داد. احداث راه شاهي و ايجاد چاپارخانه ارتباط ايالت‌ها (ساتراپ‌ها) را آسان كرد و ضرب سكه استاندارد و قانون‌هاي عادلانه براي دريافت ماليات باعث رونق تجارت شد. داريوش بازرساني داشت كه به ساتراپ‌ها فرستاده مي‌شدند و به كار نيروهاي دولتي نظارت مي‌كردند. به علاوه، او مجموعه قوانيني وضع كرده بود كه تا اندازه‌اي از قانون‌هاي مشهور حمورابي اقتباس شده بود. داريوش بزرگ به كمك فينيقي‌ها ارتش ايران را به كشتي‌هاي جنگي تجهيز كرد و براي نخستين بار ارتباط بين درياي سرخ و مديترانه را از راه نيل برقرار كرد. در زمان او وسعت قلمرو ايران به بالاترين حد خود رسيد.

پايان هخامنشيان

در زمان داريوش برخوردهايي بين ايراني‌ها و يوناني‌ها رخ داد. داريوش در جنگ اول كاري از پيش نبرد، در جنگ دوم "نبرد مارتُن" شكست خورد و جنگ سوم را به علت شورشي در مصر نيمه كاره رها كرد. پس از او خشايارشاه توانست با تلاش بيش از دو ميليون مرد جنگي آتن را در نبرد ترومپِل فتح كند. اما داريوش سوم نتوانست در برابر هجوم لشكريان اسكندر مقاومت كند و در اثر خيانت يكي از سردارانش كشته شد و تخت جمشيد در 331 پيش از ميلاد به دست اسكندر افتاد و آن را به آتش كشيد.

• به اسب در زبان عربي فَرَس گفته مي شود كه به معناي" از فارس آمده" است و مشخص مي‌كند اسب مشهور عربي، ريشه‌ي ايراني دارد.

• ارابه هاي مرگبار هخامنشي در محل محور چرخ خود دو تيغه داس مانند داشتند كه هنگام جولان دادن ارابه‌رانان در ميدان كارزار، پيكر سربازان دشمن را قطعه قطعه مي‌كردند.

• بانكداري مهم ترين نوآوري اقتصادي ايرانيان بود. بانكداري به صورت صندوق امانات و دادن وام آغاز شد و به تدريج به پشتوانه طرح‌هاي بزرگي مانند حفر قنات‌هاي طولاني تبديل شد.

• در بيشتر نوشته هايي كه از دوران هخامنشي برجاي مانده است، ايرانيان از دو صفت دروغگويي و قرض كردن منع شده اند. ايرانيان دروغ را بدترين گناه مي دانستند و به اين جهت از قرض گرفتن واهمه داشتند كه مبادا به خاطر بدهكاري دروغ بگويند.

• آريوبرزَن سردار شجاع ايراني و سربازان دليرش در محل بند فارس، در كوه‌‌كيلويه، به پيشواز سپاهيان اسكندر رفتند و تا آخرين قطره خون با آنان جنگيدند و در راه ميهن جان باختند.

اشکانیان

سلطه جانشينان اسكندر بر قلمرو هخامنشي ( با وجود خشونت نظامي سلوكيان ) در سراسر ايران طولاني نشد و فترت حاكميت در ايران ، شصت و پنج سالي بيش نكشيد . در استان پارت ( پارتيا، پرثوه ) نيز دولت ايراني مستقلي به وجود آمد كه به نام موسس آن دولت ، ارشكان ( اشكان ، اشكانيان) ناميده شد .

ارشك اول موسس اين دولت كه بر طبق روايات ، سركرده طايفه آريايي پرني ( اپرني ) حدود دو سال بعد از اعلام استقلال كشته شد. برادر وي تيردات ، كه جانشين او گرديد خود را به احترام نام او ارشك خواند ( ارشك دوم ) . پادشاهان بعد از وي هم از همين بابت ، نام ارشك را به عنوان نوعي لقب بر نام خود افزودند. بدين گونه، سلسله جانشينان ارشك به نام " ارشكان " خوانده شدند ( اشكانيان).

تاسيس واقعي دولت اشكاني به وسيله ميتره دات ( مهرداد ) اول ، ( ششمين اشك) و تحكيم نهايي آن به وسيله مهرداد دوم، (نهمين اشك) انجام شد. مقارن اين احوال كه مدتی بعد منجر به طرد قطعي سلوكيان از ايران شد، پادشاهان اين سلسه خود را وارث ملك پادشاهان قديم پارس (هخامنشيها) خواندند. اما، شاهنشاهي پارت با شاهنشاهي هخامنشي به كلي تفاوت داشت. نه تنها نظام حكومت آن هرگز استواري و انسجام آن دولت را دارا نبود، بلكه وسعت آن هم حتي بدون مصر كه از زمان اسكندر به كلي از ايران جدا شد، به پاي وسعت شاهنشاهي هخامنشي نرسيد .

به دنبال طرد نهايي سلوكيان از خاك ايران، دولت اشكاني كه در توسعه به جانب غرب ناظر به تسخير تمام ميراث هخامنشيها بود، با دولت روم كه او نيز در توسعه به جانب شرق طالب دستيابي به ميراث فتوحات اسكندر به نظر مي رسيد، در نواحي ارمنستان و سوريه با يكديگر تصادم پيدا كردند .

اولين تصادم ، بين يازدهمين اشك ( فرهاد سوم ) با پمپه ، سردار معروف روم روي داد. اين برخورد به جنگ منجر نگرديد ودر واقع فقط يك تصادم سياسي بود ( حدود 63ق.م. ). تصادم واقعي، اول بار در عهد ارد اول اشك سيزدهم واقع شد كه محرك آن تجاوز كراسوس (سردار روم) به مرزهاي ايران بود. اين برخورد در حران (كاره) به شكست و قتل كراسوس و اسارت عده زيادي از سربازان او منجر گشت (53 ق.م.). در تمام موارد سوداي جهانگيري روم از طرف اشكانيان با مانع مواجه شد و روم هرگز موفق نشد كه قسمتي از خاك ايران را به قلمرو خود ملحق كند. حتي، آخرين اشك اين خاندان كه بعدها مغلوب اردشير بابكان موسس دولت ساساني گشت، حمله خائنانه و نفرت انگيز كاراكالا امپراتور ديوانه روم را به شدت در هم شكست (215ق.م.). در اين راستا، خاندان اشكانيان كه در معرض سقوط و انقراض بود، قلمرو خود را نه به يك فاتح اجنبي، بلكه به يك مدعي ايراني باخت .

حاصل عمده فرمانروايي اشكانيان که چهارصد و هفتاد سال طول کشید حفظ تمدن ايران از تهاجمات ويرانگر طوايف مرزهاي شرقي و نيز، حفظ تماميت ايران در مقابل تجاوز خزنده روم به جانب شرق بود.

ساسانیان

ساسان که نام خاندان ساسانی از اوست، به گفته طبری، صاحب (نگهدار) آتشکده استخر بوده ‌است که به نام آتشکده ناهید یا آناهید معروف بود. در کتیبه سه ‌زبانه کعبه زرتشت (در شیراز) که به دستور شاپور اول–پادشاه ساسانی– نقش شده ‌است، ساسان عنوان "خدا" دارد که به معنای "خدای آفریننده جهان" نیست، بلکه عنوان سلطنتی باید باشد. ساسان از نسل شاهان کیان معرفی شده که پس از آوارگی و دربه‌دری پدرانش، از هند به ایران آمده و چوپان بابک پادشاه پارس شده و بابک پس از دیدن خوابی، دختر خود را به ساسان داده و اردشیر از این ازدواج به وجود آمده و بابک او را پسر خود خوانده ‌است.

اردشیر بابکان"اردشیر یکم" ( ۲۲۶ تا ۲۴۰ میلادی) در زمان پادشاهی اردوان پنجم، به پادشاهی گوچیهر رسید. او مایل بود شاه کلّ ایران باشد بنابراین شورش کرد و اردوان را به سختی شکست داد و اشک بیست و نهم در صحنه نبرد کشته شد (۲۲۴ میلادی). بدین ترتیب سلطنت ایران در کف اردشـیر بابکان قرار گرفت.

تورج دریایی نویسنده کتاب "ایران ساسانی: ظهور و سقوط یک امپراتوری" می گوید که میراث ساسانیان برای ایران بسیار بزرگتر از شکست در برابر اعراب است. میراث مهمی که ساسانیان برای ایران به جا گذاشتند، به گفته او، شکل گیری مفهوم ایران به عنوان یک فرهنگ و ملت است. یکی از عناصر مهم شکل گیری این مفهوم پیدایش خداینامه در زمان ساسانیان است. این همان کتابی است که شاهنامه از آن سرچشمه گرفته است. آقای دریایی می گوید: "اهمیت دیگر ساسانیان این است که در زمان خسرو انوشیروان در همان قرن سوم، تاریخ ملی ایران به نام خداینامه تدوین می شود. و آن تاریخ و یادی است از گذشته، آنچه که ایرانیان بودند، از کجا آمدند، چگونه جهان آغاز شد، تا زمان فروپاشی شاهنشاهی ساسانی".

در طی چهار قرن، دولت ساسانی یکی از دو دولت بزرگ جهان متمدن آن روز (در آسیای غربی) بوده‌ است که مرزهای آن در مشرق، تا دره رود سند و پیشاور و در شمال شرقی، گاهی تا کاشغر کشیده شده بود. در شمال غربی، تا کوههای قفقاز و دربند در ساحل دریای خزر و گاهی هم، تا دریای سیاه می‌رسید و در مغرب، رود فرات به طور کلی مرز این دولت با حکومت روم و جانشین آن یعنی روم شرقی با بیزانس بود. البته گاهی این مرز خیلی فراتر از رود فرات می‌رفت و گاهی هم به این سوی فرات منتهی می‌شد، ولی صرف نظر از کششها و فشردگیها می‌توان رود فرات را مرزی طبیعی میان دو دولت بیزانس و ساسانی دانست.

سقوط ساسانیان

با اینکه دشمنان شناخته شده دولت ساسانی، دولت متمدن بیزانس و دولت‌های نیمه‌متمدن شمال و مشرق کشور بودند، سقوط این دولت نه از سوی این دشمنان بلکه از جانبی بود که هرگز انتظار آن نمی‌رفت و آن دولتی بود که جنبه نظامی آن از اقوام بیابان‌گرد بود. دولت اسلامی که در اوایل قرن هفتم میلادی در مدینه تشکیل شده بود، دولت قدرتمندی بود که تسلط آن بر ممالک مجاور، مانند تسلط اقوام بادیه‌نشین و صحرانورد دیگر موقتی نبود. دین اسلام به‌رهبری محمد در سرتاسر عربستان گسترش یافته بود و قبایل عرب تحت رهبری دینی و سیاسی اسلام متحد شده بودند. پس از مرگ محمد عربهای مسلمان به ایران و روم حمله بردند و سرتاسر شامات و سوریه و فلسطین و مصر را از دست رومیان گرفتند. همچنین در جریان جنگ قادسیه (در سال ۶۳۶م.) شکست قطعی بر سپاه یزدگرد سوم، آخرین پادشاه ساسانی (جلوس در سال ۶۳۲ م.) وارد آوردند. با مرگ یزدگرد سوم (در سال ۶۵۱ م. یا ۶۵۳ م.) در مرو، حکومت مقتدر و شکوهمند دولت ساسانی نیز به پایان رسید.

زادگاه دولت ساسانی ایالت پارس بود.

• اردشیر بابکان چون پادشاهی از خاندان موبدان بود پس از نشستن بر تخت سلطنت دین زرتشتی را آیین رسمی ایران قرار داد و اعتقاد به ادیان دیگر را ممنوع داشت.

• زبان ایرانیان در دورة ساسانیان زبان پارسیک یا پهلوی ساسانی بود. این زبان لهجه ای از زبان پهلوی اشکانی به شمار می رفت که در جنوب ایران رواج داشت .

• دانش طب و نجوم در زمان ایشان در ایران پیشرفت‌های کلی کرد

• در دورة ساسانی هنر معماری نسبت به مجسمه سازی و نقاشی در درجة اول قرار داشت. آثار اولیة معماری ساسانی شباهت بسیاری به معماری دورة پارتی دارد. از بناهای ساسانی در قرن سوم میلادی، کاخ اردشیر در فیروزآباد است.

• در ایران پیش از اسلام شعر به معنی امروزی و وزنهای عروضی عرب وجود نداشته بلکه چامه و چکامه یا اشعار ایرانی، ترانه هایی بوده که مانند اشعار اروپایی هجایی بوده و هجاهای آنها کوتاه و بلند می شده است.

• در زمان ساسانیان بویژه در عصر خسرو پرویز، موسیقی پیشرفت بسیاری کرد و موسیقیدانـان بزرگی مانند : باربد، نکیسا، سرکب، بامشاد و رامتین در آن روزگار می زیسته اند.

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...