هولدن کالفیلد 19946 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 تیر، ۱۳۹۰ اتاق دوستم كنار پنجره يه فنجون سفالي بود با شكستگي ها وترك های نا محسوس توی فنجون یک بوته ظریف گل با برگ های کوچک خیلی زیبا و مهجور به چشم میخورد "- فنجونه كار خودته ؟! - نه چند وقت پيش فلاني اورد -فلاني؟!! - آره -عجب پس باز با هم کنار اومدید" ظاهرا : بعضي رابطه ها حتي اگه ترك بخورن بشكنن و از هم وا شن بازم قابل پيوند خوردنن بازم ميشه از دلشون زيبايي بيرون اورد ...مهم اينه كه اون گل چقدر برامون ارزش داشته باشه. (واقعي- تير 90) 27 لینک به دیدگاه
maryam_alien 9904 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 تیر، ۱۳۹۰ چینی بندزده هیچ وقت مثل روز اول نمیشه 9 لینک به دیدگاه
اندیشه 2345 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 تیر، ۱۳۹۰ راست میگه هیچ وقت نمیشه خاطره ها همه جا هست 6 لینک به دیدگاه
shadmehrbaz 24772 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 تیر، ۱۳۹۰ رفته بودم اتاق دوستم كنار پنجره يه فنجون سفالي قرار داشت كه شكستگي ها وترك هاش تقريبا معلوم نبود و توش يه بوته گل با برگاي ظريف و كوچك كاشته بودن تا هر چه بيشتر زيبا يي خاصشو تو اون شلوغي اتاق پخش كنه - پرسيدم فنجونه كار خودته ؟! - گفت نه چند وقت پيش فلاني اورد -فلاني؟!! - آره برام عجيب بود كه دوباره با هم خوب شده بودن ظاهرا : بعضي رابطه ها حتي اگه ترك بخورن بشكنن و از هم وا شن بازم قابل پيوند خوردنن بازم ميشه از دلشون زيبايي بيرون اورد ...مهم اينه كه اون فنجونه چقدر برامون ارزش داشته باشه. (واقعي- تير 90) موافقم 120% ولی اینکه رابطه ای که دوباره پیونده میخوره چقدر دووم میاره رو نمیدونم... 12 لینک به دیدگاه
سیندخت 18786 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 تیر، ۱۳۹۰ سال ها پیش که کودک بودم سر هر کوچه کسی بود که چینی ها را بند می زد با عشق...... و من آن روز به خود می گفتم آخر این هم شد کار؟ اما امروز که دیگر خبری از او نیست، نقش یک دل که به روی چینی ست ترکی دارد و من در به در ، کوی به کوی دنبال بند زنی می گردم 13 لینک به دیدگاه
shadmehrbaz 24772 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 تیر، ۱۳۹۰ سال ها پیش که کودک بودم سر هر کوچه کسی بود که چینی ها را بند می زد با عشق......و من آن روز به خود می گفتم آخر این هم شد کار؟ اما امروز که دیگر خبری از او نیست، نقش یک دل که به روی چینی ست ترکی دارد و من در به در ، کوی به کوی دنبال بند زنی می گردم من عاشق این آهنگم! 6 لینک به دیدگاه
هولدن کالفیلد 19946 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 25 تیر، ۱۳۹۰ چینی بندزده هیچ وقت مثل روز اول نمیشه گيرم حق با تو ولي حداقل خاصيتش اينه كه اون تكه هاي شكسته اش يه روز يه جايي يه جوري ....سر راهت سبز نميشن و بيخبر پا و دستت را زخم نميكنن موافقم 120%ولی اینکه رابطه ای که دوباره پیونده میخوره چقدر دووم میاره رو نمیدونم... آره ه ه ه ه...( الان در حالي كه به يه نقطه دور خيره شدم و نفسم تو سينه نگه داشتم رفتم تو فكر ...) 4 لینک به دیدگاه
DCBA 8191 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 تیر، ۱۳۹۰ ولی بعضی روابط با یه باغ گل هم دیگه مثه قبل نمیشن.... به شخصه رابطه ای که بشه امیدی بهش داشت رو قدم اول بر میدارم برای شروع دوباره... یا بند زدن اون! یا با یه فنجون گل... یا با یه شاخه گل... موضوع تاپیک خیلی قشنگ بود آرش! 7 لینک به دیدگاه
سارا-افشار 36437 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 تیر، ۱۳۹۰ به قول حمیرا خانوم دلییییییییییییییییییییییییییی که شییییییییییییییییییکست دیگه شییییییییییییییکسته اشکییییییییییییی که چکییییییییییییییییید دیگه چکیییییییییییییییده دل شکسته رو درمون نمیشه کرد نه نمیشهههههههه 6 لینک به دیدگاه
هولدن کالفیلد 19946 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 25 تیر، ۱۳۹۰ به قول حمیرا خانومدلییییییییییییییییییییییییییی که شییییییییییییییییییکست دیگه شییییییییییییییکسته اشکییییییییییییی که چکییییییییییییییییید دیگه چکیییییییییییییییده دل شکسته رو درمون نمیشه کرد نه نمیشهههههههه ولی بعضی روابط با یه باغ گل هم دیگه مثه قبل نمیشن....به شخصه رابطه ای که بشه امیدی بهش داشت رو قدم اول بر میدارم برای شروع دوباره... یا بند زدن اون! یا با یه فنجون گل... یا با یه شاخه گل... موضوع تاپیک خیلی قشنگ بود آرش! نمي دونم شايد حق با شما باشه اما اگه اينجوري فكر ميكردم فقط يه فنجون ميديدم كه توش يه گله خيليم مسخره است !! 4 لینک به دیدگاه
DCBA 8191 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 تیر، ۱۳۹۰ نمي دونم شايد حق با شما باشه اما اگه اينجوري فكر ميكردم فقط يه فنجون ميديدم كه توش يه گله خيليم مسخره است !! خب در این که اون چینی بند خورده رو خیلی زیبا دیدی شکی نیست... و اینکه خیلی اوقات اتفاق میافته که شروع روابط ماندگار و خاص با بهونه های کوچیکه... که شاید از نظر خیلی ها این بهونه یا به چشم نیاد یا خیلی بی اهمیت دیده بشه... حکایت این فنجون هم همینه! 4 لینک به دیدگاه
سارا-افشار 36437 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 تیر، ۱۳۹۰ شاید بودن اون فنجون با گلای ظریفش بخاطر اینه که هنوز گوهر کمیاب اعتماد بیشون وجود داشته اعتماد دوطرف بهم از دست بره محاله محبت بتونه دونفر رو بهم جوش بزنه راستی ادمک های شهر ما بازیگرای قابلن 2 لینک به دیدگاه
DCBA 8191 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 تیر، ۱۳۹۰ شاید بودن اون فنجون با گلای ظریفش بخاطر اینه که هنوز گوهر کمیاب اعتماد بیشون وجود داشته اعتماد دوطرف بهم از دست بره محاله محبت بتونه دونفر رو بهم جوش بزنه راستی ادمک های شهر ما بازیگرای قابلن البته این بستگی به تعریفت از اعتماد هم داره.... خیلی چیزا منهای اعتماد میتونه یه رابطه رو بهم جوش بده... منکر اعتماد نمیشما... ولی قدرت علاقه و محبت رو خیلی زیاد میدونم... میدونی... یکی دیگه از چیزایی که خیلی تو یه رابطه مهمه... فرقی نداره این رابطه از چه جنسی باشه... توقعه!! البته از نظر من... گاهی پیش میاد وقتی سطح توقع بیش از حد بالا میره رابطه متزلزل میشه... 3 لینک به دیدگاه
maryam_alien 9904 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 تیر، ۱۳۹۰ گيرم حق با تو ولي حداقل خاصيتش اينه كه اون تكه هاي شكسته اش يه روز يه جايي يه جوري ....سر راهت سبز نميشن و بيخبر پا و دستت را زخم نميكنن اگر بریزیشون دور دیگه هیچ خطری نیست 2 لینک به دیدگاه
sweetest 4756 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 تیر، ۱۳۹۰ بعضی وقتا این ترکا و بند زدن ها باعث میشه بیشتر قدرشو بدونیم . . . 6 لینک به دیدگاه
هولدن کالفیلد 19946 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 26 تیر، ۱۳۹۰ اگر بریزیشون دور دیگه هیچ خطری نیست يه وقتايي يه تيكه كوچيك اون گوشه موشه ها جا مي مونه و يه روز كه حواسمون نيست تو پامون ميشنه اون وخت كه دردشو حس ميكنيم و گرنه شكستن كه درد نداره البته خود داني 3 لینک به دیدگاه
Abolfazl_r 20780 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 تیر، ۱۳۹۰ من معتقدم هر ارتباطی مثل یه طناب میمونه. یه طناب صاف. که یه سرش تو دست منه. یه سرش تو دست طرف. گاهی وقتا انقدر محکم میکشیم که طناب پاره میشه. اونوقت از هم دور میشیم. اگه طناب رو از محل پارگی گره بزنیم طولش کم میشه. پس محکمتر هم میشه. ولی طنابمون دیگه صاف نیست. جای گره همیشه باقی میمونه. 5 لینک به دیدگاه
Abolfazl_r 20780 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 تیر، ۱۳۹۰ بعضی وقتا رابطه به هم میخروه و این اتصال پاره میشه اگر گره بزنن بهم نزدیک تر میشن پس شاید رابطه خوب ادامه پیدا کنه از رو دست من تقلب کردی. :w00: من معتقدم هر ارتباطی مثل یه طناب میمونه. یه طناب صاف. که یه سرش تو دست منه. یه سرش تو دست طرف. گاهی وقتا انقدر محکم میکشیم که طناب پاره میشه. اونوقت از هم دور میشیم. اگه طناب رو از محل پارگی گره بزنیم طولش کم میشه. پس محکمتر هم میشه. ولی طنابمون دیگه صاف نیست. جای گره همیشه باقی میمونه. لینک به دیدگاه
maryam_alien 9904 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 تیر، ۱۳۹۰ يه وقتايي يه تيكه كوچيك اون گوشه موشه ها جا مي مونه و يه روز كه حواسمون نيست تو پامون ميشنه اون وخت كه دردشو حس ميكنيم و گرنه شكستن كه درد نداره البته خود داني اگر با جاروبرقی حسابی تمیز کنی هیچی نمیمونه..اگر هم موند انقدر کوچیکه که دردش هم زیاد نخواهد بود 4 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده