Ha.Mi.D 8376 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 تیر، ۱۳۹۰ نظرتون رو بگین راجع بهش. اما لطفا قبلش خوب فکر کنید و خودتون رو در اون شرایط قرار بدین. 2 لینک به دیدگاه
am in 25041 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 تیر، ۱۳۹۰ خیلی خوبه یکی هم بیاد برای من این کارو بکنه منم معلولم معلول مغزی و فکری 2 لینک به دیدگاه
Ha.Mi.D 8376 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 23 تیر، ۱۳۹۰ خیلی خوبهیکی هم بیاد برای من این کارو بکنه منم معلولم معلول مغزی و فکری تو حاضری این کار رو واسه یکی از عزیزانت انجام بدی؟ ( خدا نکنه البته این شرایط پیش بیاد برات) 1 لینک به دیدگاه
Ha.Mi.D 8376 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 24 تیر، ۱۳۹۰ واژه اتانازی که ریشه آن از اصطلاح یونانی Eu به معنای خوب و راحت و thanatous به معنای مرگ گرفته شده مرگ خوب یا مرگ راحت معنی می شود و اما مفهوم آن پایان دادن ارادی به حیات بیمار غیرقابل درمان توسط پزشک یا اعضای گروه درمانی است که بنابر رضایت بیمار یا نزدیکان او صورت می پذیرد. این نوع قتل به دو دسته تقسیم می شود؛ قتل ترحم آمیز فعال یا مستقیم انجام اقداماتی آشکار به منظور پایان دادن به حیات بیمار است و قتل ترحم آمیز انفعالی یا غیرمستقیم خودداری از انجام اعمالی است که سبب زنده ماندن بیمار می شود یعنی پزشک از اقداماتی چون دارودرمانی، عمل جراحی و موارد مشابه در مورد بیماران غیرقابل درمان پرهیز می کند. قتل ترحم آمیز برای اولین بار در سال ۱۹۸۴ توسط انجمن سلطنتی پزشکان هلند مورد تصویب قرار گرفت. درباره چگونگی و شرایط اجرای آن دستورالعملی صادر شد که شاخصه های آن عبارت است از بیمار باید مبتلا به بیماری غیرقابل تحمل شود که مداوا برای او غیرممکن باشد همچنین بیمار باید آزادانه تقاضای مرگ کند و به آن رضایت دهد و پزشک معالج برای اقدام به چنین عملی باید با پزشک دیگری مشورت کند. امروزه مرگ آسان در برخی از کشورهای اروپایی چون سوئیس، بلژیک، اتریش و فرانسه و پاره یی از ایالت های امریکا با شرایط خاص به صورت امری قانونی و رسمی پذیرفته شده و در بسیاری موارد اجرا می شود و فاقد جنبه جزایی و تعقیب کیفری است.اما همچنان به دور از ملاحظات اخلاقی، فلسفی و مذهبی حاکم بر کشورها رویه مرگ آسان مخالفان بسیاری دارد. برای واشکافی و چینش درست نظریات موافق و مخالف درباره اتانازی ابتدا باید فلسفه وجودی آن را بدانیم. اتانازی یکی از شاخصه های حقوق پزشکی است که از دستاوردهای تفکر بشر در عصر جدید به شمار می آید و بررسی پیرامون آن در «فلسفه اخلاق» مورد چالش قرار می گیرد. بنابراین از آنجا که گزینه های اخلاق بسته، فراگیر و غیرقابل انعطاف نیستند اتانازی هم با توجه به شرایط فردی و اجتماعی افراد پویا و متغیر است و در جوامع مختلف نگاه به آن متفاوت است. برخی از فلاسفه اخلاق زیستن و حیات را شرط لازم برای دستیابی به دیگر ارزش ها می دانند. در برابر آن پاره یی از فلاسفه کیفیت و چگونگی زیستن را ارزشمندتر از خود آن می دانند هر چند کیفیت زندگی هم امری متعالی و ثابت نیست بلکه نسبی و متغیر با توجه به شرایط و دیدگاه های فردی و اجتماعی معنا می شود. در مجموع برای بررسی این پدیده از نگاه اخلاق هنجاری باید چهار سطح فرد، خانواده، پزشک و جامعه را در نظر گرفت و با توجه به اهمیت و غلبه هر کدام از آن «اتانازی» را معنا بخشید.هنوز این چهار شاخصه برای پذیرش یا عدم پذیرش اتانازی به همگونی و تعادل منطقی نرسیده اند به همین دلیل مخالفان اتانازی بر موافقان آن فزونی دارند. 7 لینک به دیدگاه
Ha.Mi.D 8376 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 24 تیر، ۱۳۹۰ مهم ترین دلیل مخالفت با پذیرش و گسترش اتانازی در میان جوامع «مذهب» است. ادیان الهی و آسمانی قتل نفس و خودکشی را مورد نکوهش قرار داده و آن را به دو علت گناه دانسته و نمی پذیرند؛ نخست اینکه زندگی هدیه و موهبتی الهی از سوی پروردگار است و جان آدمی امانت خداوند است و دیگر اینکه کشتن سرپیچی و مخالفت با مشیت و خواست الهی است و انسان با کشتن خویش ارزش و کرامت انسانی و الهی را در خود از بین می برد. یهودیان به استناد آموزه های کتاب تورات به ویژه فرمان ششم از فرمان های ده گانه یعنی «قتل ممکن» بر این باورند که اتانازی به معنای اقدام ارادی فرد به مرگ با استفاده از دارو یا موارد دیگر با هر نیتی و در هر شرایطی نادرست و ممنوع است و نوعی قتل نفس به شمار می آید.در آیین مسیح هم خودکشی مورد نکوهش قرار گرفته است. در قرون وسطی قانون ضمن اینکه از دفن افرادی که مرتکب خودکشی می شدند در قبرستان عمومی ممانعت می کرد همچنین اموال آنها را توقیف می کرد. دیدگاه مسیحیان بر این باور استوار است که زندگی هدیه و موهبتی از جانب پروردگار و قتل انسان دخالت در روند طبیعی هستی است. در دین اسلام هم زندگی و حیات بشر مقدس است و این بعد بارها در آیات مختلف قرآن مورد تاکید قرار گرفته است.در آیه ۲۹ سوره نسا اشاره شده است؛ «خود را نابود نسازید که مطمئناً خداوند نسبت به شما آمرزنده و مهربان است.»و همچنین هیچ کس حق دخل و تصرف در جان خود را ندارد زیرا موهبت و امانتی از سوی پروردگار است چنانچه در آیه ۱۴۵ سوره آل عمران خداوند می فرماید؛ «هیچ کس جز به فرمان خداوند نخواهد مرد که اجل و زمان مرگ هر کس در لوح قضای الهی ثبت شده است.» همچنین در آیه ۶۱ سوره نحل آمده است؛ «... و آنگاه که اجل آنها (مردمان) فرا رسد دیگر یک لحظه مقدم و موخر نخواهد شد.»در دین مبین اسلام از سختی زندگی و مشکلات به عنوان امتحان و آزمایش الهی یاد شده است. همچنین مسلمانان با اعتقاد به معجزه و کرامت انبیا و امامان معصوم(ع) اتانازی را مطرود و متروک دانسته و آن را نمی پذیرند.نگاه فقه هم به مساله اتانازی واپس گرا و ارتجاعی است و متاسفانه هنوز مسائل جدید فراروی حقوق پزشکی با توجه به سازواره پویای فقه مورد چالش و ارزیابی قرار نگرفته و بستر نقد درباره آنها آن طور که بایسته و شایسته است، فراهم نیامده است. در نتیجه آنچه از فتوای فقها مستناد می شود این است که قتل بیمار ولو با اذن و رضایت وی و با انگیزه خیرخواهی و ترحم دارای دو جنبه تعرض به حق الله و حق الناس است و اگرچه ممکن است جنبه حق الناس آن که قصاص و دیه است با رضایت مجنی علیه یا اولیای دم ساقط شود چنانچه در ماده ۲۶۸ قانون مجازات اسلامی هم به آن اشاره شده است. «اگر مجنی علیه قبل از مرگ جانی را از قصاص نفس عفو نماید حق قصاص ساقط می شود و اولیای دم نمی توانند پس از مرگ او مطالبه قصاص نمایند.» اما همچنان حرمتی که در قتل وجود دارد با رضایت مقتول از بین نمی رود و عمل او به عنوان یک فعل حرام و معصیت باقی است و با رضایت بیمار مشروع و حلال نمی شود.پاره یی از مجتهدان آگاه که دردهای جامعه را درک می کنند و از دستاوردهای پزشکی آگاهی دارند برای پاسخ به مساله اتانازی قاعده «تسلیط» را فراگیر دانسته و عمومیت می بخشند. قاعده تسلیط (انسان مسلطون باموالهم و انفسهم) بیانگر سلطه، اقتدار و اختیار فرد بر جان و مال خویش است اما بسیاری دیگر از فقیهان دین طرح و بسط این قاعده فقهی را جواز مشروعیت و پذیرش اتانازی نمی دانند. به هر حال می توان گفت به دلیل نوع نگاه فقهی قانونگذار به کلیه گرایشات اخلاق پزشکی از یک سو و همچنین بافت مذهبی لایه های اجتماع و اعتقادات مذهبی و غیرقابل استدلال و چالش مردم درباره مقوله مرگ و زندگی از سوی دیگر، طرح موضوع جنجال برانگیز و پرهیاهویی چون «قتل از روی ترحم» چیزی بیشتر از یک مزاح علمی نمی تواند باشد. بدون شک اگر زمانی بستر طرح موضوع اتانازی در کشور ما ایران فراهم شود مستلزم کارشناسی های دقیق علمی، فنی، فقهی، اجتماعی و فردی است و همیشه تشریفات و فرآیند و آیین دادرسی اینچنین موارد از ماهیت خود آنها پیچیده تر است. 4 لینک به دیدگاه
AFARIN 7196 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 تیر، ۱۳۹۰ در مورد خودم... آره در مورد بقيه... هر چند منطقي و اخلاقيه به نظرم.. ولي خيلي سخته نفساي يه نفرو قطع كردن البته بستگي زيادي هم به بستر جامعه داره و نگاهش به اين قضيه نظر خودت؟ 2 لینک به دیدگاه
Ha.Mi.D 8376 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 30 تیر، ۱۳۹۰ در مورد خودم... آرهدر مورد بقيه... هر چند منطقي و اخلاقيه به نظرم.. ولي خيلي سخته نفساي يه نفرو قطع كردن البته بستگي زيادي هم به بستر جامعه داره و نگاهش به اين قضيه نظر خودت؟ من نمیتونم تصمیمی بگیرم تا زمانی که برام پیش نیاد. بذارین بگم چرا این موضوع اومد تو سرم واسه تاپیک زدن مادر زن عموی من الان چند ماهی هست که دیگه پزشکان گفتم خوب نمیشه و همش تو رخت خواب هست.الان هم که دیالیز خوابیده.آلزایمر داره و هیچ کس رو نمیشناسه.هیچ امیدی هم به بهبودیش نیست. پسر عموم که نوه ی ایشون باشه میگفت که ما باید این کار رو انجام بدیم چون مادربزرگ من داره زجر میکشه الان.اما جرات نمیکرد به مامانش اینا این موضوع رو بگه.خب برای این کار هم رضایت اونا شرط هست. زن عموی من 50 سالشه.آیا راضی میشه 50 سال مهر مادری و خاطراتش با اون رو خودش نابود کنه؟ 3 لینک به دیدگاه
Ha.Mi.D 8376 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 30 تیر، ۱۳۹۰ من چرا هیچی نمی بینم؟ یعنی چی هیچی نمیبینی؟عکس نذاشتم که.متن رو نمیبینی یعنی؟ 1 لینک به دیدگاه
eder 13732 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 تیر، ۱۳۹۰ من خودم عمرا تا آخرین نفسم می خوام برایه زندگی و انسان بودن تلاش کنم به هیچ وجه موافق خودکشی نیستم 4 لینک به دیدگاه
Ha.Mi.D 8376 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 30 تیر، ۱۳۹۰ من خودم عمرا تا آخرین نفسم می خوام برایه زندگی و انسان بودن تلاش کنم به هیچ وجه موافق خودکشی نیستم حاضر نیستی کمک کنی یه نفر از زجر کشیدن راحت بشه؟ 2 لینک به دیدگاه
eder 13732 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 تیر، ۱۳۹۰ حاضر نیستی کمک کنی یه نفر از زجر کشیدن راحت بشه؟ نه عمرا اینجوری تفسیر نمیکنم هر کسی هم دست به خود کشی بزنه داره زجر میکشه به تهش رسیده ولی اگه زنده بمونه میبینه که تهش نبوده..... من اگه کسی بخواد خودش رو بکشه بهش کمک میکنم ارزش خودش رو بدونه تا بیخیال بشه شاید باورت نشه تو همین 40 - 50 روز گذشته 3 نفر رو منصرف کردم حتی یکیشون رو هم رسوندم بیمارستان و دکترا بهش رسیدن حالا هر 3 تا هم راضین ....... 5 لینک به دیدگاه
شقایق31 40377 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 تیر، ۱۳۹۰ من دقیقا تو همچین شرایطی قرار گرفتم یکی از عزیزانمون که فوق العاده نسبت نزدیک داشت تومور مغزی گرفت فقط42 سالش بود بعد از 20 ماه کر -کور -لال-فلج-بی اختیار از نظر ادار- بود ما غذا رو چرخ میکردیم از طریق لوله میرختیم تو معدش حدود 6 ماه فکر کردنش هم سخته که چه زجری میکشیدیم رو همون تخت حمومش میکردیم و پوشکش میکردیم و... یک جورایی 6 ماه هیچ کس زندگی نداشت خودش هم متوجه نمیشد ولی تا آخرین لحظه مقاومت کردیم که به مرگ طبیعی از دنیا بره خیلی سخت بود خیلی ولی هرگز حاضر به این کار نشدیم مگه میشه محبت طرف و موقع زنده بودن نادیده گرفت ما که نتونستیم 7 لینک به دیدگاه
Ha.Mi.D 8376 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 30 تیر، ۱۳۹۰ نهعمرا اینجوری تفسیر نمیکنم هر کسی هم دست به خود کشی بزنه داره زجر میکشه به تهش رسیده ولی اگه زنده بمونه میبینه که تهش نبوده..... من اگه کسی بخواد خودش رو بکشه بهش کمک میکنم ارزش خودش رو بدونه تا بیخیال بشه شاید باورت نشه تو همین 40 - 50 روز گذشته 3 نفر رو منصرف کردم حتی یکیشون رو هم رسوندم بیمارستان و دکترا بهش رسیدن حالا هر 3 تا هم راضین ....... کاش یکی هم مثل تو بود که یه زمانی منو منصرف میکرد اما فردی که داره زجر میکشه و باعث عذاب بقیه هم شده.خودش شاید راضی باشه که بمیره.اینجوری بهش کمک کردی 1 لینک به دیدگاه
Ha.Mi.D 8376 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 30 تیر، ۱۳۹۰ من دقیقا تو همچین شرایطی قرار گرفتم یکی از عزیزانمون که فوق العاده نسبت نزدیک داشت تومور مغزی گرفت فقط42 سالش بود بعد از 20 ماه کر -کور -لال-فلج-بی اختیار از نظر ادار- بود ما غذا رو چرخ میکردیم از طریق لوله میرختیم تو معدش حدود 6 ماه فکر کردنش هم سخته که چه زجری میکشیدیم رو همون تخت حمومش میکردیم و پوشکش میکردیم و... یک جورایی 6 ماه هیچ کس زندگی نداشت خودش هم متوجه نمیشد ولی تا آخرین لحظه مقاومت کردیم که به مرگ طبیعی از دنیا بره خیلی سخت بود خیلی ولی هرگز حاضر به این کار نشدیم مگه میشه محبت طرف و موقع زنده بودن نادیده گرفت ما که نتونستیم اما شما محبتش رو نادیده گرفتین.چون 6 ماه گذاشتین اون زجر بکشه.در صورتی که فکر میکردین دارین بهش کمک میکنید.اما اشتباه فکر میکردین. 1 لینک به دیدگاه
eder 13732 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 تیر، ۱۳۹۰ من دقیقا تو همچین شرایطی قرار گرفتم یکی از عزیزانمون که فوق العاده نسبت نزدیک داشت تومور مغزی گرفت فقط42 سالش بود بعد از 20 ماه کر -کور -لال-فلج-بی اختیار از نظر ادار- بود ما غذا رو چرخ میکردیم از طریق لوله میرختیم تو معدش حدود 6 ماه فکر کردنش هم سخته که چه زجری میکشیدیم رو همون تخت حمومش میکردیم و پوشکش میکردیم و... یک جورایی 6 ماه هیچ کس زندگی نداشت خودش هم متوجه نمیشد ولی تا آخرین لحظه مقاومت کردیم که به مرگ طبیعی از دنیا بره خیلی سخت بود خیلی ولی هرگز حاضر به این کار نشدیم مگه میشه محبت طرف و موقع زنده بودن نادیده گرفت ما که نتونستیم خدا بیامرزتش اتفاقا شقایق جان آدم در بستر مرگ کسی که باشه خیلی چیزا یاد میگیره اون لحظه هایه آخر خیلی چیزا معنا پیدا میکنه و میتونه برایه باز مانده ها یه سرمشق یه انگیزه یه راهنما یه .... باشه. 4 لینک به دیدگاه
شقایق31 40377 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 تیر، ۱۳۹۰ اما شما محبتش رو نادیده گرفتین.چون 6 ماه گذاشتین اون زجر بکشه.در صورتی که فکر میکردین دارین بهش کمک میکنید.اما اشتباه فکر میکردین. نه حمید اشتباه نکن اون زجری نمیکشید اون موقع که کور نشده بود و فقط لال شده بود با نگاهش بهمون میفهموند که دوست داره زنده باشه خیلی امید داشت به زندگی خیلی زیاد :w821: واقعا یه جواهر بود هیچ کس دوست نداشت از دستش بده حتی من که عروسش بودم:w821: 5 لینک به دیدگاه
eder 13732 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 تیر، ۱۳۹۰ کاش یکی هم مثل تو بود که یه زمانی منو منصرف میکرداما فردی که داره زجر میکشه و باعث عذاب بقیه هم شده.خودش شاید راضی باشه که بمیره.اینجوری بهش کمک کردی !!!! ای بابا ... چرا آخه !؟ چی کردی با خودت پسر؟ خیلی ها خودشون راضی ان منم نمونش رو داشتم پدرم هم خودش و هم ما تمام زورمون رو زدیم تا ثانیه هایه آخر نگرش داریم ولی نشد 1 سال نگهش داشتیم ...... اصلا حرفت برام قابل درک نیست حاظر بودم تا آخرم عمرم همونجوری پیشمون باشه فقط باشه 2 لینک به دیدگاه
Ha.Mi.D 8376 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 30 تیر، ۱۳۹۰ نه حمید اشتباه نکن اون زجری نمیکشید اون موقع که کور نشده بود و فقط لال شده بود با نگاهش بهمون میفهموند که دوست داره زنده باشه خیلی امید داشت به زندگی خیلی زیاد :w821: واقعا یه جواهر بود هیچ کس دوست نداشت از دستش بده حتی من که عروسش بودم:w821: وقتی کسی کور بشه و لال بشه و هیچ اختیاری از خودش نداشته باشه.چه لذتی از زندگی میبره؟ این یه مسئله انسانی هست شقایق.یه مقدار منطقی فکر کن ببین شما مرتکب جرم نشدین؟ 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده