رفتن به مطلب

دوره و زمونه ای شده ها ؟؟!!!1


ارسال های توصیه شده

روزی بود و روزگاری بود .... من بودم و من بودم و گل بود و زنبور به تعداد لازم و کلی مگس که نمیدونم چرا دنبالم راه میفتادن :icon_pf (34):، شایدم.... هیچی بی خیال ؛ یه عالمه من های دیگه هم بودن البته ...:w16:

بعد دو هفته تلاش شبانه روزی واسه آخر هفته لحظه شماری کردن بالاخره لحظه ی موعود رسید و منم عازم خونه شدم .... کلی داشتم ذوق مرگ میشدم از اینکه دارم میرم خونه ... flirtysmile3.gif

وقتی رسیدم خونه خیلی شاد و شنگول و محکم و قاطع گفتم سلام ( یعنی داد کشیدم ... :ws48:) نتیجه ش این بود که خورد تو ذوقم ...:icon_redface: هر یک یه گوشه نشسته بودن و تو دنیای خودش ..نامردا تحویلم نگرفتن .... یعنی اعتراف میکنم که محل سگ هم بهم نذاشتن ... :ws44:

قیافه م دیدنی بود اون لحظه ... شده بودم شبیه چک برگشتی ها :imoksmiley:... گفتم عمراً اگه دیگه بهتون افتخار بدم .... :w13:begging.gif

والله ... این همه ذوق و شوقمو تو نطفه خفه کردن .... :ws25:

واسه این اومدم اینجا بپرسم چرا جدیداً والدین محترم بنده اینجوری شدن ؟:banel_smiley_4: صبر کن میگم خدمتت الان ....

بهم پیشنهاد نامربوط میدن .... :girl_blush2:وااااااااای .... مامان من با همکاری پدر گرانقدرمان برگشتن بهم گفتن تو نمیخوای یه فکری به حال خودت بکنی ؟ گفتم چه فکری ؟:thk:

در کمال ناباوری فرمودن : چرا نمیری مثل بقیه دوست پسری چیزی واسه خودت دست و پا کنی ؟ :jawdrop:

اینجوری شده بودم surprisedf.gif.... گفتم که چی بشه ؟ :ws46:فرمودن حداقلش اینه که وقتی بیخوابی زده به سرت نصفه شبی زنگ نمی زنی ما رو بیدار کنی و بگی قصدت مزاحمت بود !!!! به جای ما به اون زنگ میزنی ..... :girlhi:( جاتون خالی ...مردم آزاری اینقده حال میده که نگو مخصوصاً ددی محترم بنده وقتی هر چی فحش بلده نثارت میکنه و دقت کنی همشم بر میگرده به خودش ...:ws47: ) گفتم خوب میکنم ... 587620001310547322-final.gif

عرضم به حضور شما مادر بنده از اون ادمای سخت گیر تشریف داشتن که من یکی عمراً باهاش نمیرفتم جایی ... همش با ددی میرفتم ... همش گیر میداد خب... :4chsmu1:

چه دوره و زمونه ای شده والله ..... خیلی جدی برگشتم گفتم چون اذیت میکنم برم دوست نامحرم بگیرم فردا پس فردا ناباب از اب در بیاد منحرف بشم بعد معتاد شم بعد تو جوف پیدا شم .... راضی میشین اینجوری ؟ آره آره ... ؟؟؟!!:4564::4564::4564:

بابا و مامانم از دست رفتن، الان تو این فکرم چی شد که اینقدر روشنفکر از آب در اومدن ؟؟ :banel_smiley_4::w74:

بوی توطئه میاد یعنی ؟:w821:

دوستانی که تجربه دارین بیاین بگین زودتر جلو نقشه های پلیدی که تو سرشونه رو بگیرم .:pichak29:... بگین تا زودتر از اونا سنگرمو بنا کنم ....:ws43:

 

:w00:

خب هر پدر و مادری جاشون بود همین کار و میکرد چرا نصف شب زنگ میزنی:w00:ملت میخوان بخوابن یهو خواب و کوفتشون میکنی:whistle: میخوان سرت و کنن زیر آب:w58:

  • Like 3
لینک به دیدگاه
  • پاسخ 135
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

:w00:

خب هر پدر و مادری جاشون بود همین کار و میکرد چرا نصف شب زنگ میزنی:w00:ملت میخوان بخوابن یهو خواب و کوفتشون میکنی:whistle: میخوان سرت و کنن زیر آب:w58:

خب چیه مگه ؟؟

بابا و مامان بزرگ کردم واسه همین روزا دیگه :ws3:

نمیخواااااااااام :w821:

لینک به دیدگاه
خب چیه مگه ؟؟

بابا و مامان بزرگ کردم واسه همین روزا دیگه :ws3:

نمیخواااااااااام :w821:

ازدواج کردی یکی دو شب زنگ زد مزاحمت شد بعد میفهمی چه کار بدی کردی:w02::whistle:

  • Like 3
لینک به دیدگاه
ازدواج کردی یکی دو شب زنگ زد مزاحمت شد بعد میفهمی چه کار بدی کردی:w02::whistle:

شقی...بیا من و تو از تاپیک بزنیم بیرون...نظرت چیه؟:whistle:

  • Like 2
لینک به دیدگاه
ازدواج کردی یکی دو شب زنگ زد مزاحمت شد بعد میفهمی چه کار بدی کردی:w02::whistle:

وای شقی مردم از خنده .... :ws47:

تا حالا از این زاویه نگاه نکرده بودم به ماجرا :ws47:

شقی...بیا من و تو از تاپیک بزنیم بیرون...نظرت چیه؟:whistle:

تشریف داشتین حالا ....

وسایل پذیرایی هستا ...:167:

  • Like 1
لینک به دیدگاه
وای شقی مردم از خنده .... :ws47:

تا حالا از این زاویه نگاه نکرده بودم به ماجرا :ws47:

 

.:167:

 

 

 

چه زاویییه دقیقی :icon_pf (34): :icon_pf (34): :icon_pf (34): :icon_pf (34):

 

 

:banel_smiley_52: :banel_smiley_52: :banel_smiley_52:

  • Like 1
لینک به دیدگاه
وای شقی مردم از خنده .... :ws47:

تا حالا از این زاویه نگاه نکرده بودم به ماجرا :ws47:

 

تشریف داشتین حالا ....

وسایل پذیرایی هستا ...:167:

خب دیگه اگه رعایت کنی دیگه نمیفرستند دنبال نخودسیاه!
  • Like 1
لینک به دیدگاه
چه زاویییه دقیقی :icon_pf (34): :icon_pf (34): :icon_pf (34): :icon_pf (34):

 

 

:banel_smiley_52: :banel_smiley_52: :banel_smiley_52:

 

:girl_blush2:

خب دیگه اگه رعایت کنی دیگه نمیفرستند دنبال نخودسیاه!

پس به کی زنگ بزنم ؟؟؟؟

همه دوستام آخه مزدوجن و الان بچه هاشون همسن منن ... :ws3:

  • Like 2
لینک به دیدگاه
  • 2 هفته بعد...
روزی بود و روزگاری بود .... من بودم و من بودم و گل بود و زنبور به تعداد لازم و کلی مگس که نمیدونم چرا دنبالم راه میفتادن :icon_pf (34):، شایدم.... هیچی بی خیال ؛ یه عالمه من های دیگه هم بودن البته ...:w16:

بعد دو هفته تلاش شبانه روزی واسه آخر هفته لحظه شماری کردن بالاخره لحظه ی موعود رسید و منم عازم خونه شدم .... کلی داشتم ذوق مرگ میشدم از اینکه دارم میرم خونه ... flirtysmile3.gif

وقتی رسیدم خونه خیلی شاد و شنگول و محکم و قاطع گفتم سلام ( یعنی داد کشیدم ... :ws48:) نتیجه ش این بود که خورد تو ذوقم ...:icon_redface: هر یک یه گوشه نشسته بودن و تو دنیای خودش ..نامردا تحویلم نگرفتن .... یعنی اعتراف میکنم که محل سگ هم بهم نذاشتن ... :ws44:

قیافه م دیدنی بود اون لحظه ... شده بودم شبیه چک برگشتی ها :imoksmiley:... گفتم عمراً اگه دیگه بهتون افتخار بدم .... :w13:begging.gif

والله ... این همه ذوق و شوقمو تو نطفه خفه کردن .... :ws25:

واسه این اومدم اینجا بپرسم چرا جدیداً والدین محترم بنده اینجوری شدن ؟:banel_smiley_4: صبر کن میگم خدمتت الان ....

بهم پیشنهاد نامربوط میدن .... :girl_blush2:وااااااااای .... مامان من با همکاری پدر گرانقدرمان برگشتن بهم گفتن تو نمیخوای یه فکری به حال خودت بکنی ؟ گفتم چه فکری ؟:thk:

در کمال ناباوری فرمودن : چرا نمیری مثل بقیه دوست پسری چیزی واسه خودت دست و پا کنی ؟ :jawdrop:

اینجوری شده بودم surprisedf.gif.... گفتم که چی بشه ؟ :ws46:فرمودن حداقلش اینه که وقتی بیخوابی زده به سرت نصفه شبی زنگ نمی زنی ما رو بیدار کنی و بگی قصدت مزاحمت بود !!!! به جای ما به اون زنگ میزنی ..... :girlhi:( جاتون خالی ...مردم آزاری اینقده حال میده که نگو مخصوصاً ددی محترم بنده وقتی هر چی فحش بلده نثارت میکنه و دقت کنی همشم بر میگرده به خودش ...:ws47: ) گفتم خوب میکنم ... 587620001310547322-final.gif

عرضم به حضور شما مادر بنده از اون ادمای سخت گیر تشریف داشتن که من یکی عمراً باهاش نمیرفتم جایی ... همش با ددی میرفتم ... همش گیر میداد خب... :4chsmu1:

چه دوره و زمونه ای شده والله ..... خیلی جدی برگشتم گفتم چون اذیت میکنم برم دوست نامحرم بگیرم فردا پس فردا ناباب از اب در بیاد منحرف بشم بعد معتاد شم بعد تو جوف پیدا شم .... راضی میشین اینجوری ؟ آره آره ... ؟؟؟!!:4564::4564::4564:

بابا و مامانم از دست رفتن، الان تو این فکرم چی شد که اینقدر روشنفکر از آب در اومدن ؟؟ :banel_smiley_4::w74:

بوی توطئه میاد یعنی ؟:w821:

دوستانی که تجربه دارین بیاین بگین زودتر جلو نقشه های پلیدی که تو سرشونه رو بگیرم .:pichak29:... بگین تا زودتر از اونا سنگرمو بنا کنم ....:ws43:

پسرا توشون ناباب نیست!

یه کم دقت کن:w16:

  • Like 2
لینک به دیدگاه
:ws3:

 

ها ؟

دقت کردم .... یعنی ناباب نیستن ؟؟؟!!:banel_smiley_4:

:w00:بستگی به این داره شما ناباب بودنو درچی ببینی!! اگه نظر بنده رو میخوای باید بگم اکثر پسرا یه سردارن هزار سودا(دوست دختر) پس بجنب تا جا نمونی:ws28: :ws2:

  • Like 1
لینک به دیدگاه
دوستات چند سالشونه:banel_smiley_4:

:ws3:

:w00:بستگی به این داره شما ناباب بودنو درچی ببینی!! اگه نظر بنده رو میخوای باید بگم اکثر پسرا یه سردارن هزار سودا(دوست دختر) پس بجنب تا جا نمونی:ws28: :ws2:

:brodkavelarg:

 

:3384s:

  • Like 2
لینک به دیدگاه

×
×
  • اضافه کردن...