viviyan 12431 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 تیر، ۱۳۹۰ شما اگه میتونید کتاب صدسال تنهایی چاپ قبل از انقلابشو گیر بیارید بخوونید، دیگه خووندن رمان رو قطع نمیکنید. پله اول دوزخ از الکساندر سولژنیستین هم همینطور. (محشره) 3 لینک به دیدگاه
Atre Baroon 19624 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 تیر، ۱۳۹۰ وافن جان به نظرم مهمترین تاثیر کتاب اینه که ذهن آدم رو به چالش میکشه.....یه جورایی دید آدم رو باز میکنه.....البته یه کتاب خوبو این تاثیر روی نگرش آدم مهمترین قسمتی ه که توی زندگی فردی و اجتماعی به آدم کمک میکنه.....شاید حتی بیشتر از قسمت علمیش رمان....رمانی که خوب باشه....ذهن ادم رو درگیر میکنه و یه جاهایی تورو در معرض قضاوت قرار میده....کمک میکنه که با تفکرات مختلف آشنا بشی....و متوجه بشی که دید به موضوعات خیلی نسبیه.... بازم میگم.....کتاب خوب....با هر مضمونی.....کمک میکنه به باز شدن ذهن موافقم!!! ببخشید عزیزم.....من اون پست شما رو ندیدمآخه خیلی ها هستن که 4تا کتاب مزخرف خوندن.....بعد فکر میکنن کتاب رمان و داستان یعنی همون خواهش میکنم هدا جان! کسی مثلا اینجا بوده که رمان زنان کوچک رو خونده باشه ؟ ازش لذت بردید ؟ اوهوم....حالا این همه رمان! کافکا، ژان پل سارتر، میان کوندرا،آلبر کامو.....من قلم اینها رو بیشتر از خیلی ها دوست دارم......امتحانش ضرری ندارهامیدوارم بعد از خوندن داستان هم با من هم عقیده بشید کتاب مگس ها از ژان پل سارتر یکم سنگینه اما خوبه.....شاید خوشتون بیاد بار هستی از میلان کوندرا جاودانگی از میلان کوندرا سقوط از کامو بیگانه از کامو تهوع از سارتر و خیلی کتابهای خوبه دیگه شب خوش من عاشق کافکا ام!!! وافنی پیشنهاد میکنم مسخ کافکا و گفتگو با کافکا (از یانوش)رو بخونی! جنگ و صلحم قشنگه یه رمان تاریخیه!تو مقدمش نوشته بود یه رمان تاریخی فلسفی بوده که 6 جلد بوده ولی اون تیکه های فلسفیشو حذفیدن و شده 4 جلد!!!فک کنم ازین خوشت بیاد! 3 لینک به دیدگاه
Waffen 15118 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 تیر، ۱۳۹۰ درسته ولی جایگاه رمان با کتابای علمی فرق میکنه البته اینکه لذت نمیبری یه بحث دیگست هرکسی از یه نوع فعالیت هاییی لذت میبره و نمیشه کسی و مجبور کرد که منم از خشکی کتابایی که فقط علمی و دودوتا چهارتایی هستن لذت نمیبرم البته نمیگم نمیخونم چون دوست ندارم تو یه بعد پیش برم حالا چرا زنان کوچک و اسم بردی ؟ "بیگانه" آلبر کامو رو اسم میبردی یا "کوری "ساراماگو ...."قلعه حیوانات" جرج اورول "بار هستی"کوندرا "مسخ" کافکا و خیلیای دیگه حالا یکی از اینارو بخون شاید خوشت اومد من کوری رو بهت پیشنهاد میکنم خوب برعکس تو من از همون خشکی و دودوتا چهار تای کتاب های علمی لذت میبرم... کلا شخصیتم هم اینطور شکل گرفته... یا این یا اون... صفر و یک... البته یک جور دیگه هم میشه بهش نگاه کرد و اون هم اینکه من اینطوری بودم و برای همین کتاب های علمی و خشک به نظرم جالب تره... مسخ رو اصلا دوست نداشتم و نتونستم بخونم تا آخرش... کوری رو نخوندم هنوز... قلعه ی حیوانات و 1984 فوق العاده زیبا بودند... فوق العاده... ولی خوب دلیلش این بود که داشت یک کنش و تاکتیک رو توضیح میداد در پس پرده ی همه ی این داستان ها و من خیلی از 1984 چیز یاد گرفتم... همونطور که عرض کردم من دنبال کاربرد هستم... 1984 کاربردی بود برام... همینطور که سقوط 79 کابردی بود... باید برم دنبال کوری ببینم چطوره... 4 لینک به دیدگاه
viviyan 12431 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 تیر، ۱۳۹۰ با این دید شما waffen عزیز گمون نمیکنم از کوری لذت ببرید. 1 لینک به دیدگاه
Waffen 15118 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 تیر، ۱۳۹۰ موافقم!!! خواهش میکنم هدا جان! اوهوم....حالا این همه رمان! من عاشق کافکا ام!!! وافنی پیشنهاد میکنم مسخ کافکا و گفتگو با کافکا رو بخونی! جنگ و صلحم قشنگه یه رمان تاریخیه!تو مقدمش نوشته بود یه رمان تاریخی فلسفی بوده که 6 جلد بوده ولی اون تیکه های فلسفیشو حذفیدن و شده 4 جلد!!!فک کنم ازین خوشت بیاد! جنگ و صلح رو مادرم مجبورم کرد بخونم و البته خیلی خوشحالم که خوندم... ولی خوب واقعا خیلی مسخره هست ها... همینطوری به دلخواه خودشون یه جای کتاب رو میبرند برای اینکه خواننده خسته میشه... این مسخره هست... :icon_razz: مسخ رو خوندم نصفه نیمه... خوشم نیومد... 1 لینک به دیدگاه
Waffen 15118 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 تیر، ۱۳۹۰ با این دید شما waffen عزیز گمون نمیکنم از کوری لذت ببرید. منم فکر نکنم... 1 لینک به دیدگاه
Atre Baroon 19624 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 تیر، ۱۳۹۰ سری کتابای نیکولا کوچولو رو میخونید یا نه؟؟؟! 1 لینک به دیدگاه
viviyan 12431 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 تیر، ۱۳۹۰ ولی از صدسال تنهایی و پله اول دوزخ حتما لذت میبرید waffen. 1 لینک به دیدگاه
ooraman 22216 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 تیر، ۱۳۹۰ خوب برعکس تو من از همون خشکی و دودوتا چهار تای کتاب های علمی لذت میبرم... کلا شخصیتم هم اینطور شکل گرفته... یا این یا اون... صفر و یک... البته یک جور دیگه هم میشه بهش نگاه کرد و اون هم اینکه من اینطوری بودم و برای همین کتاب های علمی و خشک به نظرم جالب تره... مسخ رو اصلا دوست نداشتم و نتونستم بخونم تا آخرش... کوری رو نخوندم هنوز... قلعه ی حیوانات و 1984 فوق العاده زیبا بودند... فوق العاده... ولی خوب دلیلش این بود که داشت یک کنش و تاکتیک رو توضیح میداد در پس پرده ی همه ی این داستان ها و من خیلی از 1984 چیز یاد گرفتم... همونطور که عرض کردم من دنبال کاربرد هستم... 1984 کاربردی بود برام... همینطور که سقوط 79 کابردی بود... باید برم دنبال کوری ببینم چطوره... شاید از کوری هم خوشت نیاد ....ولی به نظر من به زیباترین شکل ممکن کثافت و منجلابی که بشر داره میره که توش دست و پا بزنه رو تصویر کرده .... ولی از صدسال تنهایی و پله اول دوزخ حتما لذت میبرید waffen. ولی من صد سال تنهایی و دوست نداشتم ...کلا کتابای مارکز و دوست ندارم 1 لینک به دیدگاه
viviyan 12431 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 تیر، ۱۳۹۰ سری کتابای نیکولا کوچولو رو میخونید یا نه؟؟؟! من نشنیدم تا حالا. چیه؟ از کیه؟ 2 لینک به دیدگاه
Atre Baroon 19624 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 تیر، ۱۳۹۰ جنگ و صلح رو مادرم مجبورم کرد بخونم و البته خیلی خوشحالم که خوندم... ولی خوب واقعا خیلی مسخره هست ها... همینطوری به دلخواه خودشون یه جای کتاب رو میبرند برای اینکه خواننده خسته میشه... این مسخره هست... :icon_razz: مسخ رو خوندم نصفه نیمه... خوشم نیومد... آره خب....ولی برای منی که نوشته های فلسفی برام خیلی سنگینه و نمیتونم بخونم!خوبه!!! واقعا؟؟؟!!! تا حالا فک نمیکردم کسی رو ببینم که از مسخ خوشش نیاد! نمیدونم چرا؟!!! 1 لینک به دیدگاه
Waffen 15118 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 تیر، ۱۳۹۰ ولی از صدسال تنهایی و پله اول دوزخ حتما لذت میبرید waffen. مشترکا جواب دادم اون پایین... شاید از کوری هم خوشت نیاد ....ولی به نظر من به زیباترین شکل ممکن کثافت و منجلابی که بشر داره میره که توش دست و پا بزنه رو تصویر کرده .... ولی من صد سال تنهایی و دوست نداشتم ...کلا کتابای مارکز و دوست ندارم حالا که اینطور شد میرم هر سه تاشون رو میخونم... حالا ببینید... راستی کتاب های هدایت رو هم خوندم ها... خیلی هم وضعم خراب نیست... کمکی میکنه به قضیه ؟ 4 لینک به دیدگاه
hodaa 5488 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 تیر، ۱۳۹۰ جنگ و صلح رو مادرم مجبورم کرد بخونم و البته خیلی خوشحالم که خوندم... ولی خوب واقعا خیلی مسخره هست ها... همینطوری به دلخواه خودشون یه جای کتاب رو میبرند برای اینکه خواننده خسته میشه... این مسخره هست... :icon_razz: مسخ رو خوندم نصفه نیمه... خوشم نیومد... یکی نیست بگه تو که بای دادی برو بخواب دیگه.....بحث کتابه.....دلم نمیاد برم:4chsmu1: کوری رو گمون نکنم خوشت بیاد اما مسخ رو باید تا آخر بخونی تا متوجه بشی.....تونستی نقدش هم مطالعه کن شاید از جاودانگی خوشت بیاد.....اون راجع به خواست درونی آدما و تمایل به جاودانگی صحبت میکنه در قالب داستان.....من که دوست داشتم بار هستی هم شاید بپسندی.... اما با اینهایی که گفتی مطمئن نیستم:girl_in_dreams: 4 لینک به دیدگاه
Waffen 15118 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 تیر، ۱۳۹۰ آره خب....ولی برای منی که نوشته های فلسفی برام خیلی سنگینه و نمیتونم بخونم!خوبه!!! واقعا؟؟؟!!! تا حالا فک نمیکردم کسی رو ببینم که از مسخ خوشش نیاد! نمیدونم چرا؟!!! خوب آخه همه چیزش خیلی ساده و روان بود... میشد قشنگ فهمید منظور چیه و چی به چی تشبیه شده... البته من نصفه خوندم... ولی خوب چیزی نداشت که باهاش درگیر بشم... :shame: من یه چیزی میخوام مثل 1984 که اشک آدم رو در بیاره... وقتی داشتم میخوندم گلو درد گرفتم یه جای کتاب... 3 لینک به دیدگاه
Waffen 15118 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 تیر، ۱۳۹۰ یکی نیست بگه تو که بای دادی برو بخواب دیگه.....بحث کتابه.....دلم نمیاد برم:4chsmu1:کوری رو گمون نکنم خوشت بیاد اما مسخ رو باید تا آخر بخونی تا متوجه بشی.....تونستی نقدش هم مطالعه کن شاید از جاودانگی خوشت بیاد.....اون راجع به خواست درونی آدما و تمایل به جاودانگی صحبت میکنه در قالب داستان.....من که دوست داشتم بار هستی هم شاید بپسندی.... اما با اینهایی که گفتی مطمئن نیستم:girl_in_dreams: با این حساب باید برم بشینم رمان بخونم... میخونم مسخ رو... ببینم چیزی که فکر کرده بودم دقیقا همون چیزی بود که فکر کرده بودم یا نه... من اصلا خلم... نمیدونم چرا خوشم نمیاد از رمان... :shame: 3 لینک به دیدگاه
Atre Baroon 19624 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 تیر، ۱۳۹۰ شاید از کوری هم خوشت نیاد ....ولی به نظر من به زیباترین شکل ممکن کثافت و منجلابی که بشر داره میره که توش دست و پا بزنه رو تصویر کرده .... ولی من صد سال تنهایی و دوست نداشتم ...کلا کتابای مارکز و دوست ندارم ولی من یکی از کتابای مارکز خیلی خوشم میاد: دلبرکان غمگین من جالب و قشنگ بود واسم! من نشنیدم تا حالا. چیه؟ از کیه؟ از سامپه و گوسینی ِ !!! خیلی قشنگه... یه کتابی برای 7 ساله تا 70 ساله هاست (اینو نویسنده ش گفته) داستان یه پسر کوچولویی به اسم نیکولاس که خاطراتشو میتعریفه! خیلی جالبو بامزه ست! و من عاشقشم! :shad: 3 لینک به دیدگاه
viviyan 12431 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 تیر، ۱۳۹۰ منم از مسخ خوشم نیومد زیاد. خیلی اغراق آمیز بود. به نظرم رسید کافکا دلش از یه جایی پر بوده، نشسته مسخ رو نوشته تا دلش خنک شه. از کتابای هدایت من فقط مجموعه سه قطره خون رو خوشم اومد. بوف کور رو که اولشو خووندم، خوشم نیومد، یه مجموعه دیگه هم بود که اونو تا آخر خووندم ولی اصلا خوشم نیومد، به نظرم چنته هدایت هم خالی اومد. 3 لینک به دیدگاه
ooraman 22216 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 تیر، ۱۳۹۰ آره خب....ولی برای منی که نوشته های فلسفی برام خیلی سنگینه و نمیتونم بخونم!خوبه!!! واقعا؟؟؟!!! تا حالا فک نمیکردم کسی رو ببینم که از مسخ خوشش نیاد! نمیدونم چرا؟!!! آخه قسمت عمده حرف مسخ تو چن صفه اخرشه شاید واسه همینه البته منم مسخ و زیاد دوست نداشتم ازون کتابایی نبود که بگم هی وای من ! حالا که اینطور شد میرم هر سه تاشون رو میخونم... حالا ببینید... راستی کتاب های هدایت رو هم خوندم ها... خیلی هم وضعم خراب نیست... کمکی میکنه به قضیه ؟ واقعا لطفی به جامعه ادبی انجمن کردی وافن برو هرچی معرفی کردیم بخون یکی دو هفته دیگه ازت میپرسیم تو که دست به کتاب خوندنت خوبه یکی نیست بگه تو که بای دادی برو بخواب دیگه.....بحث کتابه.....دلم نمیاد برمکوری رو گمون نکنم خوشت بیاد اما مسخ رو باید تا آخر بخونی تا متوجه بشی.....تونستی نقدش هم مطالعه کن شاید از جاودانگی خوشت بیاد.....اون راجع به خواست درونی آدما و تمایل به جاودانگی صحبت میکنه در قالب داستان.....من که دوست داشتم بار هستی هم شاید بپسندی.... اما با اینهایی که گفتی مطمئن نیستم:girl_in_dreams: :4chsmu1: بذار بره همه رو بخونه ...ما زورکی باید وافن و رمان خون کنیم خوب آخه همه چیزش خیلی ساده و روان بود... میشد قشنگ فهمید منظور چیه و چی به چی تشبیه شده... البته من نصفه خوندم... ولی خوب چیزی نداشت که باهاش درگیر بشم... :shame: من یه چیزی میخوام مثل 1984 که اشک آدم رو در بیاره... وقتی داشتم میخوندم گلو درد گرفتم یه جای کتاب... برم بخونمش .....نخوندم ! :icon_pf (34): ولی من یکی از کتابای مارکز خیلی خوشم میاد: دلبرکان غمگین منجالب و قشنگ بود واسم! من نمایشنامه ها و داستانای کوتاه چخوف و خیلی دوست دارم کلا فضای اون زمان روسیه رو که توصیف میکنه دوست دارم مارکز طبعش سیاهه من انقدر سیاه دوست ندارم 4 لینک به دیدگاه
Atre Baroon 19624 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 تیر، ۱۳۹۰ خوب آخه همه چیزش خیلی ساده و روان بود... میشد قشنگ فهمید منظور چیه و چی به چی تشبیه شده... البته من نصفه خوندم... ولی خوب چیزی نداشت که باهاش درگیر بشم... :shame: من یه چیزی میخوام مثل 1984 که اشک آدم رو در بیاره... وقتی داشتم میخوندم گلو درد گرفتم یه جای کتاب... ولی آخراشو بخون...ققشنگه همینطور هدا گفت نقدشم بخون...من وقتی نقدشو خوندم فهمیدم چی به چیه!مسخُ با نقدناباکوف بخون....البته یکی از دوستام رفت مسخو گرفت ولی نقد نداشتا!!! اِممممممممم من چیزی به ذهنم نمیرسه!!! به نظرم برو سلطانه بخون اینقدر حرص دراره که واقعا تعجب میکنی یه آدم چقد میتونه بدجنس باشه!!!:دی 4 لینک به دیدگاه
viviyan 12431 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 تیر، ۱۳۹۰ اتربارون جان کتابه معرفی میکنید؟ سلطانه رو بخوونه که کلا از رمان خووندن انصراف میده. نه waffen اول برو صدسال تنهایی و پله اول دوزخ و بقیه کتابایی که دوستان معرفی کردن رو بخوون، وقتی علاقه مند شدی به رمان اونوقت برو سلطانه بخوون تا لجت بگیره. 4 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده