sookut 13735 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 تیر، ۱۳۹۰ چکامه ای در واماندگی و استیصال دکتر ناصرکرمی- این یک درد دل صمیمانه و شاید هم یک استمداد و طلب مشورت صادقانه از یک روزنامه نگار طرفدار محیط زیست است. سازمان بازرسی کل کشور رسماً، بله، رسماً، اعلام کرده است که 99 درصد زمین خواری ها( یعنی تصرف و تغییر کاربری اراضی طبیعی و ملی ) توسط دستگاه ها، نهادها و ادارات دولتی انجام می شود. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام می دانیم که مشکل عمده محیط زیست در ایران نیز دقیقاً همین است: یعنی تصرف و تغییر کاربری چشم اندزهای طبیعی.آلودگی نقش کمتری در بحران های زیست محیطی ایران دارد. وقتی که 99 درصد تخریب محیط زیست ایران توسط نهادهای دولتی انجام می شود ما روزنامه نگاران طرفدار محیط زیست چکار می توانیم بکنیم؟ وقتی که دولت در چنین سطح گسترده ای چنین ویرانگری غیر قابل جبرانی انجام می دهد، اولین راه حلی که به ذهن می رسد، تغییر دولت (یا همان براندازی)است. اما براندازی نقشه شوم استکبارجهانی است و البته ما شهروندان مطیع و مقید قانون با آن مخالفیم . راه حل بعدی اصلاحات است. اما چند سالی است که گفتن اصلاحات عقوبتی دارد در حد اقدام به براندازی. پس آن هم میسر نیست. با خودم فکر کردم و به این نتیجه رسیدم که پائین تر از اصلاحات و کم عقوبت تر از آن لابد مجموعه فعالیت هایی است که به توان تحت عنوان کلی" ارشاد" از آن نام برد. یعنی از خیر اصلاحات هم می گذریم و فقط به این اکتفا می کنیم که نرم و آرام و دوستانه و صمیمانه و محافظه کارانه و مسالمت جویانه و کاملاً بی غرضانه نصیحت کنیم و اندرز بدهیم و با دانش افزایی به آنها هشدار بدهیم سرانجام کاری که می کنند چیست. اما نکته این است که مخاطب اینگونه اندرزهای رسانه ای البته به طور معمول مردم هستند و نه عوامل پشت پرده دستگاه های دولتی که از توان عبور از قانون برخوردارند. و من اگر بهترین روزنامه نگار جهان باشم و بهترین و فراگیر ترین رسانه جهان را هم در اختیار داشته باشم حداکثر می توانم بر یک درصد از فرآیند تخریب و نابودی محیط زیست ایران اثر بگذارم. آن هم به فرض اینکه همه مردم بلااستثناء مخاطب رسانه من باشند و من هم دارای آنچنان نفس مسیحایی که بتوانم همه را دلمشغول و همراه منویات ذهنی خود بکنم. چیزی به نام تشکل غیر دولتی و سازمان مردم نهاد طرفدار محیط زیست هم که بتوانم آن را واسطه اثرگذاری قرار بدهم وجود ندارم. هر گونه نهیب مردم به مطالبه حفظ محیط زیست از دولت هم به سرعت پهلو خواهد زد(ولو با ادبیات محافظه کارانه و کاملاً مشفقانه شهروند مطیع و قانون گرایی مثل من) به اگر نه براندازی، اما دست کم اصلاحات. که همچنانکه گفتم آن هم عقوبت براندازی دارد. واقعاً چکار می شود کرد؟ شما راه حلی به ذهنتان می رسد؟ 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده