Fakur 9754 ارسال شده در 11 مهر، 2011 این جایم بر تلی از خاکستر پا بر تیغ می کشم و به فریب هر صدای دور دستمال سرخ دلم را تکان میدهم میگم اگه ممکنه مثه کژدم نباشیم که هر موقع دشمن گیرش نیومد برمیگرده و خودشو نیش میزنه. بحث کردن خوبه اما تیغ به روی هم کشیدن حتی اگه مودبانه هم باشه خوب نیست. غیر اینه؟ 11
Mahnaz.D 61917 ارسال شده در 11 مهر، 2011 [/url]هر موقع دشمن گیرش نیومد برمیگرده و خودشو نیش میزنه اوا..خب چه کاریه؟! بحث کردن خوبه اما تیغ به روی هم کشیدن حتی اگه مودبانه هم باشه خوب نیست یعنی کتک کاری و اینا؟ کلا" به نظرم هر کاری که باعث شه به روح و روان آسیب بزنه ...حالا چه خودمون باشیم چه طرف مقابل...زیاد جالب نیست. ولی این رو هم بگماااااا یه سر افراد یه مقدار زیادی از خود مچکر هستن...هر کاری می کنن فکر می کنن آپلو هوا کردن و کارشون بیسته... حالا اون کار ممکنه خیلی احمقانه باشه ها...بعد کسی بهش چیزی نمی گه..خب فکر می کنه درسته هی ادامه می ده.... بعد یکی یه حرف منطقی هم که می زنه بد برخورد می شه باهاش....پس به نظرم بهتره با اون فرد بحث منطقی بشه نه دعوا! 8
Fakur 9754 مالک ارسال شده در 11 مهر، 2011 اوا..خب چه کاریه؟! یعنی کتک کاری و اینا؟ کلا" به نظرم هر کاری که باعث شه به روح و روان آسیب بزنه ...حالا چه خودمون باشیم چه طرف مقابل...زیاد جالب نیست. ولی این رو هم بگماااااا یه سر افراد یه مقدار زیادی از خود مچکر هستن...هر کاری می کنن فکر می کنن آپلو هوا کردن و کارشون بیسته... حالا اون کار ممکنه خیلی احمقانه باشه ها...بعد کسی بهش چیزی نمی گه..خب فکر می کنه درسته هی ادامه می ده.... بعد یکی یه حرف منطقی هم که می زنه بد برخورد می شه باهاش....پس به نظرم بهتره با اون فرد بحث منطقی بشه نه دعوا! نظر منم همینه. جرا باید زیبایی های زندگی را فقط در دوران کودکی مان تجربه کنیم حال آنکه ما مجهز به نبوغ زیبا سازی منظومه هاییم.در مقایسه با آن ظلمات سنگین و عظیم "نبودن" بودن نعمتیست که با هر کیفیتی شیرین و جذاب است. بدبینی های ما عارضه های بد حضور و ارتباطات ماست!فقر و بیماری و تنهایی مرگ ما،هیچ گاه به شکوه هستی لطمه نخواهد زد!منظومه ها می چرخند و مارا با خود می چرخانند. ما،در هیئت پروانه هستی با همه توانایی ها و تمدن هامان شاخکی بیش نیستیم.برای زمین هفتاد کیلو گوشت با هفتاد کیلو سنگ تفاوتی ندارد! یادمان باشد کسی مسئول دلتنگی ها و مشکلات ما نیست! اگر رد پای دزد آرامش و سعادت را دنبال کنیم سرانجام به خودمان خواهیم رسید که در انتهای هرمفهومی نشسته ایم و همه ي چیز های تلنبار مربوط و نامربوط را زیر و رو میکنیم!به نظر میرسد انسان اسانسورچی فقیری است که چزخ تراکتور می دزدد! البته به نظر میرسد! ... تا نظر شما چه باشد؟ 5
Neutron 60966 ارسال شده در 11 مهر، 2011 این جایمبر تلی از خاکستر پا بر تیغ می کشم و به فریب هر صدای دور دستمال سرخ دلم را تکان میدهم میگم اگه ممکنه مثه کژدم نباشیم که هر موقع دشمن گیرش نیومد برمیگرده و خودشو نیش میزنه. بحث کردن خوبه اما تیغ به روی هم کشیدن حتی اگه مودبانه هم باشه خوب نیست. غیر اینه؟ "تیغ کشیدن مودبانه" دیگه چه صیغه ایه؟ 3
کتایون 15176 ارسال شده در 11 مهر، 2011 میگم [/url]اگه ممکنه مثه کژدم نباشیم که هر موقع دشمن گیرش نیومد برمیگرده و خودشو نیش میزنه. بحث کردن خوبه اما تیغ به روی هم کشیدن حتی اگه مودبانه هم باشه خوب نیست. غیر اینه؟ بالاخره یعنی این موجودات مازوخیسم دارن یا سادیسم؟ یا شاید سادومازوخیسم... 3
Fakur 9754 مالک ارسال شده در 11 مهر، 2011 "تیغ کشیدن مودبانه" دیگه چه صیغه ایه؟ یعنی با پنبه سر بریدن. یعنی حرف حق یک نفر رو با تردستی منفی جلوه دادن. و مواردی از این دست. 3
Neutron 60966 ارسال شده در 11 مهر، 2011 یعنی با پنبه سر بریدن. یعنی حرف حق یک نفر رو با تردستی منفی جلوه دادن. و مواردی از این دست. بسیار خوب. که اون هم بر میگرده به نوع برخورد ما با بحث ها. در واقع سازماندهی مغز ما ایرانی ها تحت تاثیر ساختاری از بالا به پائین شکل گرفته. و دیکتاتوری ذهنی که در وجود تک تک مون هست به همین راحتی منعطف نخواهد شد. به همین دلیل گاها که ژست روشنفکری میگیریم، به قول شما "در برابر هم مودبانه، تیغ می کشیم". هدف ما از بحث، بهبود وضعیتمان نیست. خرد کردن طرف مقابل است. 4
Fakur 9754 مالک ارسال شده در 11 مهر، 2011 بسیار خوب.که اون هم بر میگرده به نوع برخورد ما با بحث ها. در واقع سازماندهی مغز ما ایرانی ها تحت تاثیر ساختاری از بالا به پائین شکل گرفته. و دیکتاتوری ذهنی که در وجود تک تک مون هست به همین راحتی منعطف نخواهد شد. به همین دلیل گاها که ژست روشنفکری میگیریم، به قول شما "در برابر هم مودبانه، تیغ می کشیم". هدف ما از بحث، بهبود وضعیتمان نیست. خرد کردن طرف مقابل است. این تاپیک رو من در تحلیل فرمایشات دوستان در تاپیک http://www.noandishaan.com/forums/showthread.php?t=60454 زدم . به نظر من شاید هیچکس یا هیچیک از ما آنطوری که باید و شاید در طول اینهمه سال که باهم بحث و گفتگو داشتیم موفق نشدیم کوچکترین تاثیری در خودمون ایجاد کنیم. اینو میشه از متن گفتار آقای وافن بخوبی برداشت نمود که بنظرم بحق و منطقی است. 2
Neutron 60966 ارسال شده در 11 مهر، 2011 این تاپیک رو من در تحلیل فرمایشات دوستان در تاپیک http://www.noandishaan.com/forums/showthread.php?t=60454 زدم . به نظر من شاید هیچکس یا هیچیک از ما آنطوری که باید و شاید در طول اینهمه سال که باهم بحث و گفتگو داشتیم موفق نشدیم کوچکترین تاثیری در خودمون ایجاد کنیم. اینو میشه از متن گفتار آقای وافن بخوبی برداشت نمود که بنظرم بحق و منطقی است. بله دوست عزیز. متاسفانه دانشمون هم برای اوایل قرن بیستمه بیشتر. اگر به علوم انسانی روز نگاه کنیم میبینیم کلی حرف هست سر پلورالیسم. به پیشرفت آرام. به اصلاح. به مکان محوری و زمان محوری. به ارائه راه حل در ظرف خودش. نه بکارگیری راه حل کلی در همه جوامع! همینه که دکتر پیران میگفت همیشه. میگفت شماها نمیدونید تو علوم انسانی چه تئوری های و مکتبهای عقب مونده ای تحویلتون میدن که دنیا ازش گذشته دیگه. همین بنده خدا به خاطر دگر اندیشی اش توی جامعه شناسی و... ، الان توی تقسیم بندی وزارت علوم استاد یاره! اما تو تقسیم بندی دانشگاه پرینستون فول پروفسوره! ما هم بند کردیم به یه تئوری و طرز تفکر خاص، هی به همدیگه ارائه میکنیم! 1
ارسال های توصیه شده