- Nahal - 47858 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 تیر، ۱۳۹۰ جلبكها از جمله آغازياني هستند كه به علت دارا بودن كلروفيل و انجام فعاليتهاي فتوسنتزي، از طرف زيست شناسان در سلسلة گياهان قرار گرفتهاند. جلبكها براي نخستين بار با نام «الگ»(Alga) در سال 1754 ميلادي توسط «لينه» گياه شناس سوئدي كشف و شناسايي شدند. آن چه در نگاه اول توجه همه را به جلبكها جلب ميكند، رنگ آميزيهاي متنوع در ميان آنها است كه بسيار زيبا و شگفت انگيز هستند. در مناطق مرطوب و جنگلي روي چوبهاي جنگلي، در آبهايي كه به صورت راكد وجود دارند، درياچهها و استخرها، لايههايي از جلبكها ديده ميشوند كه گاهي در سطح وسيعي از چنين مناطقي، وجود جلبكهاي سبز با منظرهاي بسيار زيبا توجه همه را به خود جلب ميكند. وجود رنگ آميزيهاي متنوع در ميان جلبكها اهميت زيادي در رابطه با شناسايي و رده بندي آنها دارد. بسياري از جلبكها تك سلولي و كوچك هستند و روي سطح آب درياها و درياچهها شناور ميمانند كه به چنين جلبكهايي«فيتوپلانكتون» ميگويند. اين جلبكها منبع غذايي بسياري از آبزيان از جمله ميگوها و ماهيان به شمار ميروند. جلبكها به رنگهاي سبز، آبي، سبز آبي، ارغواني، سياه، قهوهاي و گاهي قرمز هستند. رنگينههايي كه به طور متداول در جلبكها ديده ميشوند عبارتند از كلرفيل a (سبز)، كاروتن بتا (نارنجي و قرمز) و فيكوسيانين (آبي). دو رنگينة قرمز و آبي در جذب امواج نوري دخالت دارند به طوري كه آن را به كلرفيل هدايت ميكنند. حتي امواجي كه به وسيلة كلرفيل سايرگياهان جذب نميشوند به راحتي توسط جلبكها جذب ميشوند كه در نتيجه انرژي بيشتري جذب خواهد شد. جلبكهاي سبز مانند ساير گياهان پيشرفته از ساختمان سلولي پيچيدهاي برخوردارند كه در ميان تمامي انواع جلبكها، گروه جلبكهاي سبز به علت داشتن برخي از ويژگيها شبيه به گياهان سبز هستند. يكي از اين ويژگيها، ذخيره كردن نشاسته در آنها است، به گونهاي كه مواد باقي ماندة هيدرات كربن به صورت نشاسته در بافتهاي جلبك ذخيره ميشود و چون نشاسته تركيبي است كه فقط در گياهان سبز وجود دارد به همين دليل يكي از ويژگيهاي گياهان در جلبكها قابل مشاهده است. همچنين غشاء هسته در جلبكهاي سبز همانند غشاء هسته در سلولهاي گياهي داراي دو ديواره و يك منفذ است و در نهايت اين موادDNA كه به هنگام تقسيم به شكل رشتههاي كوچك و مشخص كروموزومي ظاهر ميشوند در يك يا دو هسته سلولي وجود دارند. برخي از جلبكها داراي اندامي به نام تاژك هستند كه براي حركت كردن از آن استفاده ميكنند. جلبكهاي سبز آبي نيز داراي يك يا دو تاژك هستند. يكي از اين نمونه جلبكها، كلاميدوموناس است كه تقريباً در همه جا پراكندگي دارد. كلاميدوموناس در تمامي زيستگاههاي آبي و خشكي و گاهي در گرد و غبار نيز مشاهده ميشوند. اين جلبكها به راحتي كشت و تكثير ميشوند. از اين نمونه جلبكها در موارد آزمايشگاهي، تحقيقات ژنتيكي، بيوشيميايي، فتوسنتزي و غيره استفاده ميكنند. جلبك كلاميدوموناس از طريق غير جنسي (انجام تقسيمات ميتوزي) تكثير ميشود و علاوه بر اين از روش جنسي نيز كه با تغيير دو سلول و تبديل آنها به گامتهاي نر و ماده صورت ميگيرد، تكثير ميشود. گروه ديگري از جلبكهاي سبز وجود دارند كه به جلبكهاي سبز ريسهاي معروف هستند و از جمله جلبكهاي پر سلولي به شمار ميروند. از نظر بسياري از متخصصين و پژوهشگران، جلبكهاي ريسهاي از تك سلوليها يا كلنيهاي تكامل يافته هستند. «كارتريا»، «ولوكس» و «كلرلا» از نمونههاي جلبكهاي سبز هستند. در ميان رنگ آميزي جلبكها، جلبكهاي قهوهاي گروه نسبتاً بزرگ و متنوعي را تشكيل ميدهند كه در حدود 1500 گونه از 250 جنس مختلف را شامل ميشوند. جلبكهاي قهوهاي از نخستين گروه از جلبكها به حساب ميآيندكه شناسايي و طبقه بندي شده اند. اين نمونه از جلبكها معمولاً دريازي هستند و بسياري از جلبكهاي عظيم الجثه را شامل ميشوند. نمونههايي از اين جلبكها بسيار بزرگ هستند و اندازه آنها ممكن است به 50 متر نيز برسد. جلبكهاي قهوهاي در سواحل صخرهاي و درياهاي سرد زيست ميكنند، به ويژه در مناطقي كه جزرو مد شديد حكمفرما است. اين نمونهها داراي رنگينههاي كلروفيل (سبز) و كارتن (نارنجي و قرمز) هستند. همچنين در سلولهاي جلبك قهوهاي ممكن است مقدار زيادي اسيد آلژينيك، مواد بين سلولي را تشكيل دهند. اين ماده لزج و چسبناك بوده و گاهي ممكن است تا 25 درصد وزن خشك جلبك را تشكيل دهد. در صنعت از اسيد آلژينيك استفادههاي زيادي ميشود كه از آن جمله ميتوان به ساخت و توليد امولسيون اشاره كرد كه براي براق كنندگي در صنايع كاغذ سازي به كار گرفته ميشود. سلول جلبكهاي قهوهاي در قسمت پهلوها داراي تاژكهاي نامساوي هستند. برخي از جلبكها داراي ساختماني شبيه به برگ، ساقه، ريشه و گاهي گل آذين هستند. جلبكهاي قهوهاي متحرك نيستند امّا گامتها وهاگهاي متحرك توليد ميكنند. اين نوع جلبكها توليد مثل جنسي و غير جنسي دارند به طوري كه در توليد مثل غير جنسي با قطعه قطعه شدن ريسه و هاگها تكثير ميشود و در توليد مثل جنسي كه بسيار هم پيچيده است، گامتها در اندامهاي جنسي نر و ماده به صورت جداگانه توليد ميشوند كه پس از تركيب آنها با يكديگر، تخم تشكيل ميشود. از نمونههاي جلبكهاي قهوهاي ميتوان به «اكتوكارپوس»، «لاميناريا» و «ماكروسيس نيس» و غيره اشاره كرد. جلبكهاي قرمز نيز گروه ديگري از جلبكها هستند كه گروه بزرگي را تشكيل ميدهند و تقريباً تمامي آنها به استثناء چند نمونه، دريازي هستند و در اعماق دريا جايي كه نور و روشنايي كمتر باشد، يافت ميشوند. جلبكهاي قرمز تقريباً ظاهري شبيه به گياهاني دارند كه ميتوانند در نور بسيار كم يا تاريكي هم فتوسنتز كنند. برخي از گونههاي جلبكهاي قرمز در ديوارة خود رسوبات فراواني از كربنات كلسيم ايجاد ميكنند و شكلي آهكي به خود ميگيرند. رنگينههاي جلبكهاي قرمز شامل مقدار زيادي فيكواريترين (رنگ قرمز) است كه با رنگينههاي ديگر، رنگ اين جلبك را قرمز ميسازد. البته نبايد فراموش كرد كه رنگ اين جلبكها هميشه قرمز نيست و به علت وجود رنگينههاي مختلف ديگر مانند قهوه اي، سياه يا سبز و آبي با طرحهاي گوناگون ديگري از اين رنگها قابل مشاهده هستند. جلبكهاي قرمز از نظر پيچيدگي و تكامل دستگاههاي رويشي به جلبكهاي قهوهاي نميرسند امّا برخي از اين جلبكها از نظر توليد مثل جنسي و چرخه زندگي بسيار پيچيده هستند و ميتوان گفت كه از اين جهت به پيشرفتهاي تكاملي بيشتري نسبت به جلبكهاي قهوهاي رسيده اند. «بانگيا»،«پورفيريديوم» و «پورفيرا» از جمله جلبكهاي قرمز هستند. جلبكهاي طلايي ـ قهوهاي كه در حدود 10 هزار گونه از آنها شناسايي شده است به «دياتوم» مشهور هستند. دياتومها تك سلولي هستند و گاهي هم تشكيل كلوني ميدهند. دياتومها در آبهاي شور، شيرين و خاكهاي مرطوب و در تمامي نقاط دنيا يافت ميشوند. دياتومها داراي شكلي شبيه به قوطي واكس هستند به گونهاي كه ديوارة سلولي آنها از دو نيمه تشكيل شده كه نيمة بالايي كمي بزرگتر از نيمة پاييني است. پوسته اين دو قسمت از ماده سيليس تشكيل شده است كه در بستر دريا نوعي خاك ريز را پديد ميآورند و به عنوان سمباده از آن استفاده ميكنند. جلبكهاي سبز- آبي نيز در زيستگاههاي بسيار متنوعي زيست ميكنند و بيشتر آنها جلبكهاي آبزي هستند كه در آبهاي شيرين تكثير ميشوند. جلبكهاي پردهاي و سيفوني از اين نمونهها به شمار ميروند. جلبكها را ميتوان به شكلهاي متنوعي مورد مصرف قرار داد. گاهي از آنها براي مصارف غذايي و ساخت مواد آرايشي استفاده ميكنند و گاهي نيز آن را به عنوان كود مورد استفاده قرار ميدهند چرا كه براي بهتر كردن بافت فيزيكي خاك و تقويت آن از نظر مواد كاني، منبع خوبي محسوب ميشوند. استفاده از جلبكها به منظور كود كشاورزي در مقايسه با كودهاي حيواني، داراي پتاسيم بيشتر و نيتروژن و فسفر كمتري هستند. جلبكها از جمله رستنيهايي هستند كه در شرايط مساعد به سرعت رشد ميكنند و با انباشته شدن توده ترشحات سمّي يا مواد آلي آنها در آب، به آبزيان صدمه ميرسانند و باعث مرگ آنها خواهند شد. تراكم زياد جلبكها روي سطح حوضچههاي پرورش ماهي يا محيطهاي آبي، از انتقال اكسيژن و نور كافي به درون آب جلوگيري ميكنند و سبب خفه شدن آبزيان ميشوند. علاوه بر معايب گفته شده در مورد جلبكها، اين جلبكها هستند كه باعث تأمين اكسيژن مورد نياز آب ميشوند. به اين صورت كه مواد زايد آبها و فاضلابها به وسيلة ميكروبهاي بي هوازي تجزيه ميشود و سطح آب را آلوده ميكنند كه در اين ميان جلبكها در آب رشد كرده و با فرآيند فتوسنتز خود اكسيژن مورد نياز آب را تأمين ميكنند و در نتيجه فعاليت ميكروبهاي هوازي را در تجزيه مواد آلي افزايش ميدهند امّا در شرايطي كه اكسيژن كافي فراهم نباشد، ميكروبهاي بي هوازي با تجزيه مواد آلي فرآوردههاي بدبويي توليد ميكنند. در تصفيه خانههاي فاضلابها روي صافيهاي شنا، جلبكها ميرويند و علاوه بر افزودن اكسيژن به آب، محيط مناسبي را براي رشد و فعاليت باكتريهاي تجزيه كننده مواد آلي به وجود ميآورند. *بي تا آرمين فر 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده