رفتن به مطلب

..:::::::::::: پـَـَـ نــه پـَـَـــ ::::::::::::..


ارسال های توصیه شده

رفتیم بلیت کانادا بگیریم زنه میگه: سیاحتیه؟

میگم: پـَـَـ نــه پـَـَــــ زیارتیه میخوام برم امامزاده سید ریچارد.

رفتیم سر خاک یکی از فامیلامون ساکت نشستیم پسر خاله ام میگه ساکتی!!!

پــــ نه پـــــــ بلند شم برات سیا نرمه نرمه رو بخونم.

يارو عکسمو ديده ميگه:اااا دماغ خودته اين؟

پـَـَــــ نــه پـَـَــــ دماغ اجدادمه که بيني به بيني، نسل به نسل منتقل شده الان رسيده به من!!!!

با دوستم رفتيم تو يه مغازه ي شلوغ که عسل طبيعي ميفروشه؛ نوبت ما که ميشه طرف ميگه: شمام عسل ميخواين!؟

پـَـَـــ نــه پـَـَـــ دوتا زنبوريم اومديم استخدام شيم.

تو بهشت زهرا دنبال قبر یکی می گشتیم. یه آدم خوشحال اومده داره با ما رو سنگ قبرا رو می خونه. بعد میگه: دنبال قبر کسی می گردین؟

پـَـَـ نــه پـَـَــــ دستیار عزرائیلم اومدم ببینم کسی زود تر از موقع نمرده باشه.

زنگِ خونه رو میزنم مامانم میپرسه: میخوای‌ بیایی تو ؟

پـَـَـ نــه پـَـَــــ می‌خوام ببینم اف ف سالمه یا نه.

صبح رفتم کنکور بدم. مراقب میگه: تو هم اومدی کنکور بدی؟

پـَـَـ نه پـَـَـ اومدم اینجا برم دستشویی.

ماشینم بنزین تموم کرد وسط جاده, واستادم دم جاده یکی 2 لیتر بنزین از ماشینش بهم بده که فقط خودمو برسونم به یه پمپ بنزینی, یکی زد بقل گفت: آقا بنزین برای ماشینت می خوای؟

پـَـَـ نــه پـَـَــــ می خوام باهاش خودمو آتیش بزنم.

رفتیم پایگاه انتقال خون میگه شمام اومدین خون بدین؟

پـــ نه پــ ما پشه ایم اومدیم مهمونی...!!!

ساعت 5-4 صبح زنگ زده...گوشی رو برداشتم به زور دارم جواب میدم...میگه: خواب بودی؟

پـَـَـ نــه پـَـَــــ داشتم سر گلدسته ی مسجد محلمون اذان میگفتم صدام گرفته.

خونمون رو عوض کردیم به بابام میگم: کی واسه خونه خط میگیری؟

میگه: خط تلفن؟

پـَـَـ نــه پـَـَــــ خط نستعلیق روزی دوبار هم از روش بنویسیم.

برای طرح یه شکایت رفتم کلانتری طرف می گه: از کسی شکایت دارین؟

پـَـَـ نــه پـَـَــــ اومدم فرار مایکل اسکافیلد رو از فاکس ریور گزارش کنم.

تو این گرما که سگ تب میکنه رفتم سوپر مارکت میگم: یه ایستک بدید. یارو میگه: خنک باشه؟

پـَـَـ نــه پـَـَــــ گرم بده میریزم تو نعلبکی خنک بشه!

میگه: امتحانِ چی داری؟ میگم: وصایا,,,میپرسه: وصایای امام؟؟؟

پـَـَـ نــه پـَـَــ... وصایای الیزابت تیلور ...

بعد از چهار ساعت از کنکور تو هوا 40 درجه اومدم خونه خواهرم؛ میگه: خسته ای؟ اگه نیستی منو ببر یه جایی میخوام خرید کنم.

پـَـَـ نــه پـَـَــ نه خسته نیستم تو جلسه کنکور لحاف دشک انداخته بودم داشتم قلیون میکشیدم.

داریم لوازم میزاریم توی ماشین که بریم مسافرت

همسایمون میگه: دارید میرید مسافرت؟

پـَـَـ نــه پـَـَــــ قراره از امشب توی ماشین زندگی کنیم

به مامانم میگم: قوری کجاست؟ میگه: میخوای چای بخوری؟!

پــَ نه پــــــَ میخوام دست بکشم روش شاید غولی چیزی ازش درومد!!!!!!

  • Like 3
لینک به دیدگاه
بابازرگ چرا بچه مردمو ضايع مي كني آخهه؟؟؟؟

 

 

بی تربیت این چه مدل حرف زدنه اونم جلو مهمون :icon_pf (34):

 

من فقط خواستم بگم تاپیک تکراریه

لینک به دیدگاه
بی تربیت این چه مدل حرف زدنه اونم جلو مهمون :icon_pf (34):

 

من فقط خواستم بگم تاپیک تکراریه

بابازرگ اين چه وضعشه؟

چرا نوت اينجوري حرف ميزنه؟؟

چرا انخده بي تربيته آخه؟؟؟ :icon_pf (34):

لینک به دیدگاه
مهمان
این موضوع برای عدم ارسال قفل گردیده است.
×
×
  • اضافه کردن...