رفتن به مطلب

مشاعره با اشعار مولوی


*Polaris*

ارسال های توصیه شده

  • 2 هفته بعد...
  • 1 ماه بعد...
  • 2 هفته بعد...
  • 1 ماه بعد...

یک پند ز من بشنو خواهی نشوی رسوا

من خمره افیونم زنهار سرم مگشا

آتش به من اندرزن آتش چه زند با من

کاندر فلک افکندم صد آتش و صد غوغا

  • Like 1
لینک به دیدگاه

ای رستخیز ناگهان وی رحمت بی​منتها

ای آتشی افروخته در بیشه اندیشه​ها

امروز خندان آمدی مفتاح زندان آمدی

بر مستمندان آمدی چون بخشش و فضل خدا

  • Like 1
لینک به دیدگاه

ای که تو ماه آسمان ماه کجا و تو کجا

در رخ مه کجا بود این کر و فر و کبریا

جمله به ماه عاشق و ماه اسیر عشق تو

ناله کنان ز درد تو لابه کنان که ای خدا

  • Like 1
لینک به دیدگاه

هزارساله گذشتی ز عقل و وهم و گمان

تو از کجا و فشارات بدگمان ز کجا

تو مرغ چارپری تا بر آسمان پری

تو از کجا و ره بام و نردبان ز کجا

کسی تو را و تو کس را به بز نمی‌گیری

تو از کجا و هیاهای هر شبان ز کجا

  • Like 1
لینک به دیدگاه

تو رو خدا دیگه به و ختم نشه،پیرمان در آمد:obm:

 

ور خود برآید بر سما کی تیره گردد آسمان

کز دود آورد آسمان چندان لطیفی و ضیا

  • Like 3
لینک به دیدگاه

ای یوسف خوش نام ما خوش می‌روی بر بام ما

ای درشکسته جام ما ای بردریده دام ما

ای نور ما ای سور ما ای دولت منصور ما

جوشی بنه در شور ما تا می‌شود انگور ما

  • Like 2
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...