رفتن به مطلب

به نظر شما واقعا الان لیاقتشو داریم؟


spow

ارسال های توصیه شده

بحث خوش اومدن یا نیومدن نیست مونا جان

منم میتونم تا صبح از خوبیها ونقیض هایی سخن بگم که هممون میبینیم ولی مسئله اینه که وقتی مسئله ای هست ومجموعه جوابها میخوان دریک نقطه به اشتراک برسن تفاهم بر سر چی هست؟

ایا الان یک لائیک با یک سکولار با اصلاح طلب با یک اصولگرا سر مسایل موجود دراجتماع کوچکترین توافق واشتراک فکری-ذهنی دارن؟

مسئله اینه که ما وقتی به زمین سفت میرسیم جامیزنیم

اعتراض هارو گفتی درحالیکه بالاترین میزان جمعیت معترض درایران بود وبی حاصلترین

مشکل این بود نه تداوم وجود داشت ونه اشتراک هدف

صرفا این بود که اعتراض کنیم

البته این مسئله از بعد اینکه مردم به حقوق شهروندی ومدنی خود اشنایی داشته باشند نکته خوبی تلقی میشه ولی بقول حضرت علی حق گرفتنی است!

منظورم از خوش اومدن از "ربط نداشتنش" بود

تو تمام مردم رو به بی لیاقتی محکوم کردی ولی دلایلی براش اوردی که خیلی بیمعنی بود و هیچ ربطی نداشت.

من از این استدلالی که داشتی خوشم نیومد نه چون از مشکلات گفتی بدم اومده باشه!

 

درباره چرایی نتیجه ندادن اعتراضها و .. خیلی دلایل هست که اینها شاملش نمیشه!

اره حق گرفتنیه ولی روش حق گرفتن همیشه ریختن بیبرنامه و هدف مشخص تو خیابون نیست! بعضی وقتها هم اخرین سنگر "سکوته"

 

خواهشا مردم مارو با مصر و اینجور جاها مقایسه نکنید!!

نه کشور ما مصره نه مردم مامصری نه دیرینه و تجربه هایی که داشتیم با اونها یکسان بوده و نه حکومتهامون مثل همه که قابل قیاس باشن!

هیچ کدوم اونها 30 سال قبل انقلاب نکردن و فریب نخوردن

مردم ما مصر مردم مصر نیستن!! مردم 30 سال قبل هم نیستن! اونها تجربه یه انقلاب و جون دادن و جنگ و خون دادن و از دست دادن مال و اموال و خونوادشونو داشتن و با امید به بهبود وضعشون بدتر شده!

این مردم بیتجربه نیستن دیگه که به این راحتی بگی بریز انقلاب کن بیان! اینم دلیل بی لیاقتیشون نیست! اگه لیاقت نداشتن و عرضه اعتراض نداشتن 30 سال پیش اعتراض و انقلابی رخ نمیداد.

دلیلش بی اعتمادی و نداشتن اینده مشخصه!

مردم ما اگه الان نمیان امیدی ندارن که نمیان! اونها دوسال پیش با شیوه همون انقلاب ریختن بیرون و تو همون اولین قدمها دیدن و فهمیدن که اون راه دیگه جواب نمیده و این حکومت پستتر از اونیه که اینطوری بشه از شرشون راحت شد.

مردم ما اگه الان نمیان هدف و برنامه مشخصی ندیدن که نمیان. یه اینده روشن و واضحی براشون ترسیم نشده که بخوان به اون امید بیان وسط. فقط یه عده نشستن هراز گاهی یه مناسبتی بشه میگن بریزید بیرون و اعتراضتونو نشون بدید! مگه نشون ندادیم؟ مگه ندیدن؟ کور که نبودن. دیدن و سرپوش گذاشتن. اونها میدونن وضع چطوره . پس نشون دادن حضور و نمایش جمعیت معترضین دیگه کار بیهوده ایه! و جز کشته و زندانی دادن و تضعیف روحیه و سرخوردگی بیشتر هیچ ثمر دیگه ای نداره.

باید اینده مشخص و دقیق ترسیم بشه و همینطور برنامه ی مشخصی برای رسیدن به اون هدف تا مردم رو تشویق و امیدوار به حضور و جنگیدن بکنه.

مردم دیگه برای اینده نامشخص و صرفا روی حرف عده ای برای بهبود قدم برنمیدارن! چون اینکارو 30 سال پیش کردن و بدون اینکه دقیقا بدونن حکومت اسلامی چیه صرفا با رویاپردازی و اعتماد یه گروه اومدن و انقلاب کردن و بعدا دیدن چه کلاه بزرگی سرشون رفته!

مردم ما خسته‌ان. اینقدر که تو این سی سال اذیت شدن و به چیزهایی که بهشون وعده داده شده بود نرسیدن و برعکس هرچی هم داشتن ازشون گرفتن!

فکر نمیکنید توقعتون زیاده؟ مگه یه ادم درطول عمرش چقدر گنجایش داره؟ چندین سال جنگ و انقلاب ، چندین سال جنگیدن برای سیرکردن شکم زن و بچه، و حالا دوباره چند سال جنگ برای انقلاب؟ انقلاب برای چی؟ از کجا معلوم بدتر نشه و همین دوتا لقمه هم نصیب بشه؟ و ...

این تفکراتیه که از تجربه های قبلی و حکومت حال حاضر حاصل شده.

اما مردم مصر هیچ کدوم این تجربه ها رو نداشتن. پس مقایسه این دو با هم درست نیست.

انصاف هم نیست که به خاطر این دلایل که ریشه اش کاملا منطقی و عاقلانه و طبیعیه مردم رو محکوم به بیلیاقتی کنید.

اشکال کار رو در جای دیگه جستجو کنید نه لیاقت داشتن و نداشتن عامه مردم!

  • Like 7
لینک به دیدگاه
  • پاسخ 87
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

با توجه به بسیاری از پست ها باید این نکات را در جواب بگویم

 

1.

بستگی به اینکه ازادی چقدر از نظر فرد ارزش دارد به همان مقدار در فرد ایجاد انگیزه میکند و ایمان به راه میافریند .

2

همانطور که میدانید انقلاب های اخیر در منطقه را انقلاب جوانان مینامند و الان در همه تفسیر های رسانه های عربی همه چیز را به نام جوانان میدانند مثلا جوانان انقلابی در فلان میدان این نظر یا ان نظر را نمیپیذیرند .

3

این جوانان را عمدتا اقشار تحصیل کرده تشکیل میدهند و

4

در اکثر مواقع حداقل در شروع مبارزات دنیای مجازی را به عنوان عاملی برای ارگانیزه کردن تجمعات خود مورد استفاده قرار دادند و در ادامه نیز بکار بردند

5

اینان هر گز تحت رهبری حزبی یا شخصیتی شروع بکار نکردند این مورد خیلی مهم است بخصوص در تونس و مصر و بویژه در مصر حتی بعد از رفتن مبارک و روی کار امدن نظامیان انها نمیدانستند با چه کسی باید مذاکره کنند

6

در شروع حرکت از نظر کمی بسیار کم تعداد بودند

 

7

دو رژیمی که رفتند و این چند تایی که در حال رفتن هستند در حداکثر خشونت ,ادمکشی ,داشتن سیستم اطلاعاتی و امنیتی بیرحم و خشن , زندان و شکنجه بوده اند مثلا در مصر در همان 24 ساعت اول شروع حدود 500 نفر کشته شدند !

 

 

الان سوال اینست که چه از سوی مردم خواهان ازادی که البته لیاقت همه چیزهای خوب از جمله ازادی را دارند و چه از سوی مخالفان ازادی در ایران ,کدام فاکتور برای یک حرکت موجود نیست ؟

 

فقط فاکتور اول ( شماره ی یک )یعنی ایمان به راه وجود ندارد ترمز های جوان ایرانی ار نوع قدیمی است نمیشه در ضمن ترمز باهاش مانور دارد وقتی ایستاد هم میایستد و هم ایست را با هزار و یک دلیل توجیه میکند جوان ایرانی احساساتی محض است . شعار و شعر در سرزمین گل و بلبل پدرکار رو در اورده

. بعضی از دوستان چنان از سرکوب حرف زدند که انگار حسنی مبارک چون کراواتی بود به مخالفینش دسته گل میداد یا قذافی و اسد الان دارند حلوا برای انقلابیون میفرستند . .......

  • Like 3
لینک به دیدگاه
من میگم همه لیاقت استفاده از زندگی خوب دارن همه لیاقت خوب زیستنو دارن :icon_redface:

 

 

حرف شیرینیه... ولی متاسفانه واقعیت نداره... همه دوست دارند زندگی خوب و سالم داشته باشند در جامعه ای خوب... ولی همه لیاقتش رو ندارند...

  • Like 3
لینک به دیدگاه
منظورم از خوش اومدن از "ربط نداشتنش" بود

تو تمام مردم رو به بی لیاقتی محکوم کردی ولی دلایلی براش اوردی که خیلی بیمعنی بود و هیچ ربطی نداشت.

من از این استدلالی که داشتی خوشم نیومد نه چون از مشکلات گفتی بدم اومده باشه!

 

درباره چرایی نتیجه ندادن اعتراضها و .. خیلی دلایل هست که اینها شاملش نمیشه!

اره حق گرفتنیه ولی روش حق گرفتن همیشه ریختن بیبرنامه و هدف مشخص تو خیابون نیست! بعضی وقتها هم اخرین سنگر "سکوته"

 

خواهشا مردم مارو با مصر و اینجور جاها مقایسه نکنید!!

نه کشور ما مصره نه مردم مامصری نه دیرینه و تجربه هایی که داشتیم با اونها یکسان بوده و نه حکومتهامون مثل همه که قابل قیاس باشن!

هیچ کدوم اونها 30 سال قبل انقلاب نکردن و فریب نخوردن

مردم ما مصر مردم مصر نیستن!! مردم 30 سال قبل هم نیستن! اونها تجربه یه انقلاب و جون دادن و جنگ و خون دادن و از دست دادن مال و اموال و خونوادشونو داشتن و با امید به بهبود وضعشون بدتر شده!

این مردم بیتجربه نیستن دیگه که به این راحتی بگی بریز انقلاب کن بیان! اینم دلیل بی لیاقتیشون نیست! اگه لیاقت نداشتن و عرضه اعتراض نداشتن 30 سال پیش اعتراض و انقلابی رخ نمیداد.

دلیلش بی اعتمادی و نداشتن اینده مشخصه!

مردم ما اگه الان نمیان امیدی ندارن که نمیان! اونها دوسال پیش با شیوه همون انقلاب ریختن بیرون و تو همون اولین قدمها دیدن و فهمیدن که اون راه دیگه جواب نمیده و این حکومت پستتر از اونیه که اینطوری بشه از شرشون راحت شد.

مردم ما اگه الان نمیان هدف و برنامه مشخصی ندیدن که نمیان. یه اینده روشن و واضحی براشون ترسیم نشده که بخوان به اون امید بیان وسط. فقط یه عده نشستن هراز گاهی یه مناسبتی بشه میگن بریزید بیرون و اعتراضتونو نشون بدید! مگه نشون ندادیم؟ مگه ندیدن؟ کور که نبودن. دیدن و سرپوش گذاشتن. اونها میدونن وضع چطوره . پس نشون دادن حضور و نمایش جمعیت معترضین دیگه کار بیهوده ایه! و جز کشته و زندانی دادن و تضعیف روحیه و سرخوردگی بیشتر هیچ ثمر دیگه ای نداره.

باید اینده مشخص و دقیق ترسیم بشه و همینطور برنامه ی مشخصی برای رسیدن به اون هدف تا مردم رو تشویق و امیدوار به حضور و جنگیدن بکنه.

مردم دیگه برای اینده نامشخص و صرفا روی حرف عده ای برای بهبود قدم برنمیدارن! چون اینکارو 30 سال پیش کردن و بدون اینکه دقیقا بدونن حکومت اسلامی چیه صرفا با رویاپردازی و اعتماد یه گروه اومدن و انقلاب کردن و بعدا دیدن چه کلاه بزرگی سرشون رفته!

مردم ما خسته‌ان. اینقدر که تو این سی سال اذیت شدن و به چیزهایی که بهشون وعده داده شده بود نرسیدن و برعکس هرچی هم داشتن ازشون گرفتن!

فکر نمیکنید توقعتون زیاده؟ مگه یه ادم درطول عمرش چقدر گنجایش داره؟ چندین سال جنگ و انقلاب ، چندین سال جنگیدن برای سیرکردن شکم زن و بچه، و حالا دوباره چند سال جنگ برای انقلاب؟ انقلاب برای چی؟ از کجا معلوم بدتر همین دوتا لقمه هم نصیب بشه؟ و ...

این تفکراتیه که از تجربه های قبلی و حکومت حال حاضر حاصل شده.

اما مردم مصر هیچ کدوم این تجربه ها رو نداشتن. پس مقایسه این دو با هم درست نیست.

انصاف هم نیست که به خاطر این دلایل که ریشه اش کاملا منطقی و عاقلانه و طبیعیه مردم رو محکوم به بیلیاقتی کنید.

اشکال کار رو در جای دیگه جستجو کنید نه عامه مردم!

 

بیشتر اینا درسته

جر انکه مقایسه نکنید !! . . موضوع مقایسه نیست .مثال است . در انقلابات مولفه های مشترکی و جود دارد .من خیلی از انها را در پست قبلی گفتم

  • Like 2
لینک به دیدگاه
منظورم از خوش اومدن از "ربط نداشتنش" بود

تو تمام مردم رو به بی لیاقتی محکوم کردی ولی دلایلی براش اوردی که خیلی بیمعنی بود و هیچ ربطی نداشت.

من از این استدلالی که داشتی خوشم نیومد نه چون از مشکلات گفتی بدم اومده باشه!

 

درباره چرایی نتیجه ندادن اعتراضها و .. خیلی دلایل هست که اینها شاملش نمیشه!

اره حق گرفتنیه ولی روش حق گرفتن همیشه ریختن بیبرنامه و هدف مشخص تو خیابون نیست! بعضی وقتها هم اخرین سنگر "سکوته"

 

خواهشا مردم مارو با مصر و اینجور جاها مقایسه نکنید!!

نه کشور ما مصره نه مردم مامصری نه دیرینه و تجربه هایی که داشتیم با اونها یکسان بوده و نه حکومتهامون مثل همه که قابل قیاس باشن!

هیچ کدوم اونها 30 سال قبل انقلاب نکردن و فریب نخوردن

مردم ما مصر مردم مصر نیستن!! مردم 30 سال قبل هم نیستن! اونها تجربه یه انقلاب و جون دادن و جنگ و خون دادن و از دست دادن مال و اموال و خونوادشونو داشتن و با امید به بهبود وضعشون بدتر شده!

این مردم بیتجربه نیستن دیگه که به این راحتی بگی بریز انقلاب کن بیان! اینم دلیل بی لیاقتیشون نیست! اگه لیاقت نداشتن و عرضه اعتراض نداشتن 30 سال پیش اعتراض و انقلابی رخ نمیداد.

دلیلش بی اعتمادی و نداشتن اینده مشخصه!

مردم ما اگه الان نمیان امیدی ندارن که نمیان! اونها دوسال پیش با شیوه همون انقلاب ریختن بیرون و تو همون اولین قدمها دیدن و فهمیدن که اون راه دیگه جواب نمیده و این حکومت پستتر از اونیه که اینطوری بشه از شرشون راحت شد.

مردم ما اگه الان نمیان هدف و برنامه مشخصی ندیدن که نمیان. یه اینده روشن و واضحی براشون ترسیم نشده که بخوان به اون امید بیان وسط. فقط یه عده نشستن هراز گاهی یه مناسبتی بشه میگن بریزید بیرون و اعتراضتونو نشون بدید! مگه نشون ندادیم؟ مگه ندیدن؟ کور که نبودن. دیدن و سرپوش گذاشتن. اونها میدونن وضع چطوره . پس نشون دادن حضور و نمایش جمعیت معترضین دیگه کار بیهوده ایه! و جز کشته و زندانی دادن و تضعیف روحیه و سرخوردگی بیشتر هیچ ثمر دیگه ای نداره.

باید اینده مشخص و دقیق ترسیم بشه و همینطور برنامه ی مشخصی برای رسیدن به اون هدف تا مردم رو تشویق و امیدوار به حضور و جنگیدن بکنه.

مردم دیگه برای اینده نامشخص و صرفا روی حرف عده ای برای بهبود قدم برنمیدارن! چون اینکارو 30 سال پیش کردن و بدون اینکه دقیقا بدونن حکومت اسلامی چیه صرفا با رویاپردازی و اعتماد یه گروه اومدن و انقلاب کردن و بعدا دیدن چه کلاه بزرگی سرشون رفته!

مردم ما خسته‌ان. اینقدر که تو این سی سال اذیت شدن و به چیزهایی که بهشون وعده داده شده بود نرسیدن و برعکس هرچی هم داشتن ازشون گرفتن!

فکر نمیکنید توقعتون زیاده؟ مگه یه ادم درطول عمرش چقدر گنجایش داره؟ چندین سال جنگ و انقلاب ، چندین سال جنگیدن برای سیرکردن شکم زن و بچه، و حالا دوباره چند سال جنگ برای انقلاب؟ انقلاب برای چی؟ از کجا معلوم بدتر نشه و همین دوتا لقمه هم نصیب بشه؟ و ...

این تفکراتیه که از تجربه های قبلی و حکومت حال حاضر حاصل شده.

اما مردم مصر هیچ کدوم این تجربه ها رو نداشتن. پس مقایسه این دو با هم درست نیست.

انصاف هم نیست که به خاطر این دلایل که ریشه اش کاملا منطقی و عاقلانه و طبیعیه مردم رو محکوم به بیلیاقتی کنید.

اشکال کار رو در جای دیگه جستجو کنید نه لیاقت داشتن و نداشتن عامه مردم!

 

 

اره شما راست میگید

ملتی که مشروطه رو به اون روز انداخت چون لیاقتش از کل دنیا بیشتر بود وسوادش ازهمه بالاتر

ملتی که زمان جنگ جهانی دوم وقتی هواپیمارو دید گفت امام زمان الان ظهور میکنه! واقعا لیاقتش بالاتراز ایناست که کسی مثل من بتونه به لیاقتش توهین کنه ولابد باید هم به تریج قباش بربخوره

ملتی که شاه ساختارسازش رضاشاه میرپنج! قزاقباشی معروف شبا روی زمین میخوابید چون یه بچه دهاتی بود که سازگاری نداشت با شاهی وهرچی تخم وترکه کاشت میخواستن یه شبه دنیارو تغییر بدن

شاهی که ازتنها موندن میترسید ولی تنهایی میخواست رفرم کنه

این ملت صبح گفت درود برمصدق شب گفت مرگ برمصدق!!

مصدق خوب یا بد عصاره همین ملت بود

ملتی که وزیر دادگستریشو مثله کرد چون اقای تاریخدان تو مراسم کتابسوزانش به شعائردینیشون توهین کرده بود این ملت لیاقتش خیلی بالاتر ازایناست

ملتی که با انقلاب سفید میخواست شانه به شانه امریکا وانگلیس ابرقدرت دنیا باشه ولی چون لیاقت ملتش خیلی بالا بود عوض نهادینه شدن فرهنگ مدنیت ومدرنیته سیل روستایی بود که به شهرها سرازیر شد وزاغه نشینانی که حومه ها ساختند

این ملت لیاقتش خیلی بالاست چون انقلاب فکری کردند حکومت اسلامی ساختند!

این ملت لیاقتش خیلی بالاست چون هرکار غیرممکن ومحالی رو میتونه انجام بده اما ازشناخت حقوق اولیه خودش عاجزه!

به هرحال من هم نباید راوی توهین یکی دیگه میشدم به این ملت شریف ولایق

لیاقت این ملت خیلی بالاتر ازاین حرفاست که من بیام درموردشون فکر کنم یا بنویسم

اشکال اینجاست که من نمیدونستم این ملت لیاقت خیلی زیادی برای ازادی وبرابری های اجتماعی دارند

...

  • Like 6
لینک به دیدگاه

میشه بگید بحث اینجا سر چیه؟

ای حرص می خورم از دست شماهایی که با هم هم عقیده اید ولی اینقدر با هم بحث میکنید که به یه اختلافی برسید و بیفتید به جون هم

اینم یکی از همین مشکلات ماست که حل نمیشه و دوباره میریم سراغ فرهنگ و لیاقت و اینا

مشکل خود درگیری

  • Like 6
لینک به دیدگاه
میشه بگید بحث اینجا سر چیه؟

ای حرص می خورم از دست شماهایی که با هم هم عقیده اید ولی اینقدر با هم بحث میکنید که به یه اختلافی برسید و بیفتید به جون هم

اینم یکی از همین مشکلات ماست که حل نمیشه و دوباره میری سراغ فرهنگ و لیاقت و اینا

مشکل خود درگیری

 

از قضا مشکل اصلی اینجاست که ماها طبق یک پارادایم رفتاری همیشه همدیگه رو با کوچکترین توافقی قبول میکنیم وبه به وچه چه میزنیم برای هم

ولی وقتی به نقطه تصمیم میرسیم میفهمیم که بابا حالا باید بشینیم افکارهمدیگه رو نقد کنیم ودورتسلسل ازنو شروع میشه

تاریختو یه ورقی بزن ببین همیشه هرجا به مشکل برخوردیم ریشش تو این مسئله بوده

افکار متضاد دربرابر یک مشکل متحد میشن واونی که میتونه سربقیه رو بیکلاه بزاره جانشین مشکل قبلی میشه

  • Like 4
لینک به دیدگاه
میشه بگید بحث اینجا سر چیه؟

ای حرص می خورم از دست شماهایی که با هم هم عقیده اید ولی اینقدر با هم بحث میکنید که به یه اختلافی برسید و بیفتید به جون هم

اینم یکی از همین مشکلات ماست که حل نمیشه و دوباره میریم سراغ فرهنگ و لیاقت و اینا

مشکل خود درگیری

:icon_gol:

به جون هم نیفتاده ایم که .

داریم حرف میزنیم

  • Like 1
لینک به دیدگاه
میشه بگید بحث اینجا سر چیه؟

ای حرص می خورم از دست شماهایی که با هم هم عقیده اید ولی اینقدر با هم بحث میکنید که به یه اختلافی برسید و بیفتید به جون هم

اینم یکی از همین مشکلات ماست که حل نمیشه و دوباره میریم سراغ فرهنگ و لیاقت و اینا

مشکل خود درگیری

 

نه عزیز دل برادر... اشتباه میکنی دوست من... ما هیچ نقطه ی مشترکی نداریم... مشکل ما سطحی نگری و توان ارزیابی بسیار پایین ماست... ما با پایه ای ترین و مشخص ترین مسائل اتفاق نظر داریم ولی به محض اینکه مسئله کمی باز میشه با دنیایی از اختلاف نظر های متفاوت و ریز و درشت رو به رو هستیم...

مثالی میزنم... همه در اینجا و حتی در کل جامعه ی ایران با اکثریت بسیار بزرگی خواهان آزادی هستند... بنده هم همینطور... مطمئنم شما هم خواهان آزادی هستید دوست عزیز... برادر spow و M-archi و همه ی کسانی که اینجا صحبت کردند هم خواهان آزادی هستند... ولی کافیه بپرسیم آزادی چیست... بعد میبینیم که چقدر اختلاف نظر وجود داره... یکی حکومت اسلامی و دین اسلام با طمع ناب محمدیش رو آزادی میدونه یکی دموکراسی غرب رو میخواد یکی خواستار سوسیالیسم هست اون یکی یک چیز هچل هفتی میخواد که باید از نو برای خواسته های فردی خوش اختراع بشه و یکی هم دولت عدالت علی رو دوست داره...

یکی از دلایلی که به هیچ جایی نمیرسیم این هست که اصلا با هم اتفاق نظر نداریم...

  • Like 3
لینک به دیدگاه
اره شما راست میگید

ملتی که مشروطه رو به اون روز انداخت چون لیاقتش از کل دنیا بیشتر بود وسوادش ازهمه بالاتر

ملتی که زمان جنگ جهانی دوم وقتی هواپیمارو دید گفت امام زمان الان ظهور میکنه! واقعا لیاقتش بالاتراز ایناست که کسی مثل من بتونه به لیاقتش توهین کنه ولابد باید هم به تریج قباش بربخوره

ملتی که شاه ساختارسازش رضاشاه میرپنج! قزاقباشی معروف شبا روی زمین میخوابید چون یه بچه دهاتی بود که سازگاری نداشت با شاهی وهرچی تخم وترکه کاشت میخواستن یه شبه دنیارو تغییر بدن

شاهی که ازتنها موندن میترسید ولی تنهایی میخواست رفرم کنه

این ملت صبح گفت درود برمصدق شب گفت مرگ برمصدق!!

مصدق خوب یا بد عصاره همین ملت بود

ملتی که وزیر دادگستریشو مثله کرد چون اقای تاریخدان تو مراسم کتابسوزانش به شعائردینیشون توهین کرده بود این ملت لیاقتش خیلی بالاتر ازایناست

ملتی که با انقلاب سفید میخواست شانه به شانه امریکا وانگلیس ابرقدرت دنیا باشه ولی چون لیاقت ملتش خیلی بالا بود عوض نهادینه شدن فرهنگ مدنیت ومدرنیته سیل روستایی بود که به شهرها سرازیر شد وزاغه نشینانی که حومه ها ساختند

این ملت لیاقتش خیلی بالاست چون انقلاب فکری کردند حکومت اسلامی ساختند!

این ملت لیاقتش خیلی بالاست چون هرکار غیرممکن ومحالی رو میتونه انجام بده اما ازشناخت حقوق اولیه خودش عاجزه!

به هرحال من هم نباید راوی توهین یکی دیگه میشدم به این ملت شریف ولایق

لیاقت این ملت خیلی بالاتر ازاین حرفاست که من بیام درموردشون فکر کنم یا بنویسم

اشکال اینجاست که من نمیدونستم این ملت لیاقت خیلی زیادی برای ازادی وبرابری های اجتماعی دارند

...

:icon_gol:

 

شاید اینجا بشه گفت ملت همان ملت است اما زمان , نسل ها را تغییر داده ( که خیلی جای کنکاش و بحث داره )

چون در زمانه ای که تو به بعضی نکته هاش اشاره کرده ای ادمهایی مث گلسرخی و رضایی و غیره یا به تلویزیون نمی امدند یا اگر می امدند حکام را بی ابرو میکردند اما امروزه ... ؟!!!:icon_pf (34):

  • Like 3
لینک به دیدگاه
از قضا مشکل اصلی اینجاست که ماها طبق یک پارادایم رفتاری همیشه همدیگه رو با کوچکترین توافقی قبول میکنیم وبه به وچه چه میزنیم برای هم

ولی وقتی به نقطه تصمیم میرسیم میفهمیم که بابا حالا باید بشینیم افکارهمدیگه رو نقد کنیم ودورتسلسل ازنو شروع میشه

تاریختو یه ورقی بزن ببین همیشه هرجا به مشکل برخوردیم ریشش تو این مسئله بوده

افکار متضاد دربرابر یک مشکل متحد میشن واونی که میتونه سربقیه رو بیکلاه بزاره جانشین مشکل قبلی میشه

حالال اگه منو شما بیاییم اینجا تو یه تاپیک کوچیک تو دنیای مجازی به تفاهم برسیم مشکل مملکت حل میشه؟ :ws52:

کاش حل شه من که از خدامه:flowerysmile:دیگه عذاب وجدان دائم ندارم که من میرم دانشگاه ولی یه جوون هم سن من تو زندان اعتصاب غذا می کنه...

  • Like 3
لینک به دیدگاه

تا وقتی که همه مون نشستیم و فقط دوست داریم دیگران رو محکوم کنیم حالا که سهله 10 نسل دیگه ام که عوض شه ریشه هامون این شکلیه...

همه جا همینیم کارای تکراری انجام میدیم اما میگیم ملتو دیدی فلان کارو میکنن...

آزادی بخش کمی از همه ی اون چیزایی که از دست دادیم...

همه از هم متنفرن هیشکی حتی اطرافشو نمی بینه فقط نگاه می کنیم اونم برای برچسب زدن به هم...

  • Like 6
لینک به دیدگاه

من میخوام این تریپای روشنفکری رو بذارم کنار، از طرف عامه مردم حرف بزنم.

 

کی گفته ما لیافت آزادی رو نداریم؟

کی گفته حتما باید همه رفتارهای ما مثل خارجکیا باشه؟

خب گناه ما چیه که مغزمون هنوز به خیلی از تفکرات عادت نکرده. گناهمون چیه که سیستم زندگیمون سال های سال استبدادی بوده؟

گناهمون چیه که از اول تاریخ تا حالا تو کشورمون عرصه عمومی وجود نداشته؟

گناهمون چیه که عدالت اینجا مفهوم دیگه ای داشته؟

جامعمون شاه-رعیت و شبان و رمه بوده؟

خانوادمون پدرسالار بودند؟

جامعه مون حاکم سالار؟

گناهمون چیه، روشنفکرامون هنوز خودشون توی برزخ سنت و مدرنیته گیر کردن.

گناهمون چیه دگر اندیشامون خودشون یه پا دیکتاتورن!

گناهمون چیه به سیستم بالا به پائین عادت کردیم؟

گناهمون چیه که سال های سال با تفکر دینی زندگی کردیم؟

گناهمون چیه تکنولوژی و صنعت توی این مملکت ریشه نداشته و وارداتیه؟

گناهمون چیه که به استفاده از خیلی چیزا عادت نداریم؟

گناهمون چیه که کسایی که فکر میکنن حرف حساب میزنن، از سیستم حاکم بر این مملکت و شرایط زمانی و مکانی غافلند؟

بابا به خدا ما با اروپایی ها فرق داریم!

ما با آمریکایی ها فرق داریم!

ما با چینی ها فرق داریم!

ما ایرانی هستیم.

یه سری مردم با ویژگی های خاص خودمون. با رفتارهای خاص خودمون، با استبداد پذیری 2500 ساله!

با جهل به یک سری موارد.

آخه یه فعالیتی که از ما سر میزنه که برعکس اروپایی هاست، حتما که بد نیست!

اونا اینجوری برخورد میکنن، ما اینجوری.

خاصیت این مملکت قاراشمیش بودنه.

شما مردین بیاین بگین ما چیکار کنیم!

فرمولای خارجی به درد این مملکت نمیخوره.

پس بیخودی دنبال تفکرات دیگه ای نرید!

خارجی ها اگر میتونستن برای ما نسخه بپیچن، تیولداری رو با فئودالیسم اشتباه نمیگرفتن!

چه جوری بهبود پیدا کنیم؟

اگه شما خودتون رو جزو اندیشمندای این جامعه میدونید، بیاین ریشه یابی کنید چرا اینطور شده...

بعد به ما عامه مردم دری وری بگین.

ما لیاقت آزادی رو داریم، خوب هم داریم.

با این حساب اگر مملکت دست شما بیافته، ما در امان نخواهیم بود، چون از نظر شما ما لیاقت آزادی رو نداریم، پس بذار همین سیستم بمونه!

 

****

 

آخه قربونتون برم! این که نشد طرز برخورد با جامعه! ما توی این چندسالی که تو این مملکت زندگی میکنیم، همین که یه عادت بدمون رو که کلی ریشه داره رو از بین ببریم, هنر کردیم!

 

جهانی فکر کنید! محلی عمل کنید!

  • Like 6
لینک به دیدگاه
حالال اگه منو شما بیاییم اینجا تو یه تاپیک کوچیک تو دنیای مجازی به تفاهم برسیم مشکل مملکت حل میشه؟ :ws52:

کاش حل شه من که از خدامه:flowerysmile:دیگه عذاب وجدان دائم ندارم که من میرم دانشگاه ولی یه جوون هم سن من تو زندان اعتصاب غذا می کنه...

 

راه حل شما چیه؟

من که اولش نوشتم اینا نوشته های من نیستن ولی با خیلی چیزاش درمورد ریشه های رفتاریش موافقم

اگه قراره تا ابد به همین بسازیم وبسوزیم قانع باشیم وهمین دنیای کوچیک هم نگیم وتفاهم نداشته باشیم دیگه نباید ادعایی هم داشته باشیم

اون موقع حق عذاب وجدان داشتن یا معترض بودن رو هم نداریم

درستش اینه که بدونیم وبفهمیم چی به چیه!

اصلا چرا اعتراض میکنیم؟

به کی داریم اعتراض میکنیم؟

فردا اگه رفتیم ونشستیم جایی که الان بهشون معترضیم چقدر میتونیم از قالب پذیری دور باشیم

منم خوب بلدم شعار بدم وموضع بگیرم وحتی فحش بدم ولی چه فایده داره!

یخورده بالادستی تر نگاه کنیم به قضایا وحرفها واز هرچیز کوچکی نرنجیم اگر

اون موقع میتونیم نقد کنیم وجواب لازم رو برای سوالهایی که هنوز نمیدونیم(اگرشما میدونید من خوشحال میشم یادبگیرم)پیدا کنیم

مسئله اینجاست که تاریخ ما حکایتگر نکته ای بغرنج است

ما با حقایق روبرو نمیشویم بلکه همیشه دورشان میزنیم!

 

تا وقتی که همه مون نشستیم و فقط دوست داریم دیگران رو محکوم کنیم حالا که سهله 10 نسل دیگه ام که عوض شه ریشه هامون این شکلیه...

همه جا همینیم کارای تکراری انجام میدیم اما میگیم ملتو دیدی فلان کارو میکنن...

آزادی بخش کمی از همه ی اون چیزایی که از دست دادیم...

همه از هم متنفرن هیشکی حتی اطرافشو نمی بینه فقط نگاه می کنیم اونم برای برچسب زدن به هم...

 

:icon_gol:

منظور ازایجاد این بحث اینه که یاد بگیریم(حداقل خودم)درست نگاه کنیم وراه وچاه درست رفتارکردن رو هم یادبگیریم

 

من میخوام این تریپای روشنفکری رو بذارم کنار، از طرف عامه مردم حرف بزنم.

 

کی گفته ما لیافت آزادی رو نداریم؟

کی گفته حتما باید همه رفتارهای ما مثل خارجکیا باشه؟

خب گناه ما چیه که مغزمون هنوز به خیلی از تفکرات عادت نکرده. گناهمون چیه که سیستم زندگیمون سال های سال استبدادی بوده؟

گناهمون چیه که از اول تاریخ تا حالا تو کشورمون عرصه عمومی وجود نداشته؟

گناهمون چیه که عدالت اینجا مفهوم دیگه ای داشته؟

جامعمون شاه-رعیت و شبان و رمه بوده؟

خانوادمون پدرسالار بودند؟

جامعه مون حاکم سالار؟

گناهمون چیه، روشنفکرامون هنوز خودشون توی برزخ سنت و مدرنیته گیر کردن.

گناهمون چیه دگر اندیشامون خودشون یه پا دیکتاتورن!

گناهمون چیه به سیستم بالا به پائین عادت کردیم؟

گناهمون چیه که سال های سال با تفکر دینی زندگی کردیم؟

گناهمون چیه تکنولوژی و صنعت توی این مملکت ریشه نداشته و وارداتیه؟

گناهمون چیه که به استفاده از خیلی چیزا عادت نداریم؟

گناهمون چیه که کسایی که فکر میکنن حرف حساب میزنن، از سیستم حاکم بر این مملکت و شرایط زمانی و مکانی غافلند؟

بابا به خدا ما با اروپایی ها فرق داریم!

ما با آمریکایی ها فرق داریم!

ما با چینی ها فرق داریم!

ما ایرانی هستیم.

یه سری مردم با ویژگی های خاص خودمون. با رفتارهای خاص خودمون، با استبداد پذیری 2500 ساله!

با جهل به یک سری موارد.

آخه یه فعالیتی که از ما سر میزنه که برعکس اروپایی هاست، حتما که بد نیست!

اونا اینجوری برخورد میکنن، ما اینجوری.

خاصیت این مملکت قاراشمیش بودنه.

شما مردین بیاین بگین ما چیکار کنیم!

فرمولای خارجی به درد این مملکت نمیخوره.

پس بیخودی دنبال تفکرات دیگه ای نرید!

خارجی ها اگر میتونستن برای ما نسخه بپیچن، تیولداری رو با فئودالیسم اشتباه نمیگرفتن!

چه جوری بهبود پیدا کنیم؟

اگه شما خودتون رو جزو اندیشمندای این جامعه میدونید، بیاین ریشه یابی کنید چرا اینطور شده...

بعد به ما عامه مردم دری وری بگین.

ما لیاقت آزادی رو داریم، خوب هم داریم.

با این حساب اگر مملکت دست شما بیافته، ما در امان نخواهیم بود، چون از نظر شما ما لیاقت آزادی رو نداریم، پس بذار همین سیستم بمونه!

 

****

 

آخه قربونتون برم! این که نشد طرز برخورد با جامعه! ما توی این چندسالی که تو این مملکت زندگی میکنیم، همین که یه عادت بدمون رو که کلی ریشه داره رو از بین ببریم, هنر کردیم!

 

جهانی فکر کنید! محلی عمل کنید!

 

 

من میخوام این تریپای روشنفکری رو بذارم کنار، از طرف عامه مردم حرف بزنم.

مهدی جان کسی ادعای روشنفکری نکرده اینا هم که تو پست اول نقل قول شده نوشته یکی هست مثل من وتو

من به شخصه نمیتونم وجود روشنفکر رو درذات خودش دراین جامعه قبول کنم

درجامعه ای که از علوم انسانی (حتی به تعریف خود) گریزانه چه مهملی برای روشنفکری وجود داره؟

منم به عنوان یک عضو عادی وخواستار فهمیدن همین ریشه ها میخوام این بار زبان انتقاد وحتی سب رو برای نقد امتحان کنم

چه جوابی وجود داره؟

ایا با زیر سوال بردن اصل سوال وسوال کننده جوابها بدیهی میشن؟

 

کی گفته ما لیافت آزادی رو نداریم؟

کی گفته حتما باید همه رفتارهای ما مثل خارجکیا باشه؟

خب گناه ما چیه که مغزمون هنوز به خیلی از تفکرات عادت نکرده. گناهمون چیه که سیستم زندگیمون سال های سال استبدادی بوده؟

 

من خسته شدم از این همه تساهل وتسامح

از این همه مدارا با اشتباهات

گناهمون اینه که نمیتونیم جمعی نگاه کنیم اجتماعی تحلیل کنیم همیشه دنبال منفعت شخص همیشه دنبال ایجاد یک قدیس همیشه دنبال یک منجی هستیم

ریشه هاش درافکار پوسیده من هست

این منم که با ترکیب شدن دراین اجتماع به این افکار هویت میدم

این منم که وقتی موردی رو به نفعم نمیبینم اسمان رو به زمین میچسبونم ویک فاکتور که ازهمه بیشتر بر ضد عقایدمه مورد هجوم قرار میدم

کی خواستار این هست که الگوی رفتاری براساس انچه انها خواسته اند ایجاد کنیم؟

از قضا در من به شخصه این هست که به دنبال ساختارسازی براساس منویات خود نیستیم ولی نکته مبهم اینجاست که این ساختار والگو براساس کدام داشته باید ساخته شود؟

شاهنشاهی؟2500 سال همه رقمش ر از دیندار ومشروطه تا بی دین ودیکتاتور بالاسرمون دیدیم!چندبار میخوایم از یه سوراخ گزیده بشیم؟

مطمئنا سلطنت طلبان درارزوی برده داری چنددهه قبلشون اینجوری خودشون رو به اب واتیش میزنن ولی سوال من اینه که اگر قراره دنبال ساختارسازی باشیم چه الگویی پیشنهاد میشه؟

کرامت انسانی حثقوق مدنی ورفتارهای اجتماعی که دوست داریم دراین الگو مورد احترام باشه برچه اساسی هست؟

داشتیم نقل داستانهایی از شریعتی یا سروش یا مجتهد شبستری ولی اخرش که چی!

بازهم داستان تساهل وتسامح وباری چنین بگذرد...

گناه ما همونطوری که درپست های قبلی هم گفتم عادت به دروغ ومنفعت طلبی انی هست

هیچ زمانی ما نگاه اینده نگر حتی برای فرزاندانمان هم نداشته ایم یا اگر هم بوده(که مطمئنا جرقه ها درهردوره ای به نوع خودزده شده)دریک قالب یکدست از اجتماعی که دوست داره دروغ بگه ودروغ بشنوه منهزم شده

 

گناهمون چیه که از اول تاریخ تا حالا تو کشورمون عرصه عمومی وجود نداشته؟

گناهمون چیه که عدالت اینجا مفهوم دیگه ای داشته؟

جامعمون شاه-رعیت و شبان و رمه بوده؟

خانوادمون پدرسالار بودند؟

جامعه مون حاکم سالار؟

گناهمون چیه، روشنفکرامون هنوز خودشون توی برزخ سنت و مدرنیته گیر کردن.

گناهمون چیه دگر اندیشامون خودشون یه پا دیکتاتورن!

گناهمون چیه به سیستم بالا به پائین عادت کردیم؟

گناهمون چیه که سال های سال با تفکر دینی زندگی کردیم؟

گناهمون چیه تکنولوژی و صنعت توی این مملکت ریشه نداشته و وارداتیه؟

گناهمون چیه که به استفاده از خیلی چیزا عادت نداریم؟

گناهمون چیه که کسایی که فکر میکنن حرف حساب میزنن، از سیستم حاکم بر این مملکت و شرایط زمانی و مکانی غافلند؟

 

وقتی اجتماعی از شنیدن بدیهاش گریزون باشه وقتی با اولین سرکوب اتشش خاموش بشه(من دلیلش رو عمق اگاهی میدونم واینکه باورمندی نسبت به انچه میخوان ضعیفه) وقتی جهل وخرافه رو بتونی اززبان روشنترین اذهان جامعه بشنوی وقتی مردم دریک جامعه این خرافات رو با جون ودل تکرار کنن دیگه گناهی وجود نداره

گناه اینه که ما اسوده خواهیم

گناه اینه که ما دلال مسلکیم

تک تکمون ... استثناها همیشه وهمه جا وجود داشتند ولی این یک واقعیت کتمان ناشدنیه

اما چرا اینجوری هستیم؟

شاید پاسخ به این سوال به روشنی کمک کنه تا یکباربرای همیشه اصلاح بشیم ولی ایا این خواست همه هست؟

ایا تجربه قائم مقام ، امیرکبیر مصدق،بختیار،نسل اول انقلاب،نسل اصلاحات ذهنیت بازی برای این گذار ایجاد میکنه؟

 

بابا به خدا ما با اروپایی ها فرق داریم!

ما با آمریکایی ها فرق داریم!

ما با چینی ها فرق داریم!

ما ایرانی هستیم.

یه سری مردم با ویژگی های خاص خودمون. با رفتارهای خاص خودمون، با استبداد پذیری 2500 ساله!

با جهل به یک سری موارد.

آخه یه فعالیتی که از ما سر میزنه که برعکس اروپایی هاست، حتما که بد نیست!

اونا اینجوری برخورد میکنن، ما اینجوری.

خاصیت این مملکت قاراشمیش بودنه.

شما مردین بیاین بگین ما چیکار کنیم!

فرمولای خارجی به درد این مملکت نمیخوره.

پس بیخودی دنبال تفکرات دیگه ای نرید!

خارجی ها اگر میتونستن برای ما نسخه بپیچن، تیولداری رو با فئودالیسم اشتباه نمیگرفتن!

چه جوری بهبود پیدا کنیم؟

اگه شما خودتون رو جزو اندیشمندای این جامعه میدونید، بیاین ریشه یابی کنید چرا اینطور شده...

بعد به ما عامه مردم دری وری بگین.

ما لیاقت آزادی رو داریم، خوب هم داریم.

با این حساب اگر مملکت دست شما بیافته، ما در امان نخواهیم بود، چون از نظر شما ما لیاقت آزادی رو نداریم، پس بذار همین سیستم بمونه!

 

****

 

آخه قربونتون برم! این که نشد طرز برخورد با جامعه! ما توی این چندسالی که تو این مملکت زندگی میکنیم، همین که یه عادت بدمون رو که کلی ریشه داره رو از بین ببریم, هنر کردیم!

 

جهانی فکر کنید! محلی عمل کنید!

 

مطمئنا ما فرق داریم

ما تومملکتی زندگی میکنیم که حکومت هاش برای اب ایجاد شدن نه برای اجتماع!

تداوم حکومتش به قدرت ودیکتاتوریش وابسته بوده!

میزان محبوبیتش به قدرتش درسرکوب بادیه نشینان اب طلب وبی مکان وابسته بوده

ما ملتی هستیم که نخبگانمون چون رازی رو تکفیر میکنیم ولی شاعرانی که مدحمون رو بگن صله میبخشیم!

ما جامعه ای ساختیم که به یکباره از قبیله گری به مدنیت رسیده چون یک خان اینجوری خواسته ومطمئنا با سیستمهایی که اصولشون خوب یا بد با ما فرق میکنه سازگار نیستیم

بازهم میرسیم به سوال درمورد الگویی که میخوایم

اصلا ما چی میخوایم؟

خودت درعالی ترین دوره شهرسازی هستی

کدوم برنامه ما درشهرهامون با چشم اندازی برای دویا سه نسل طراحی میشه

فقط صرفا امروز رو میبینیم واینکه حالا این مسئولیت این درامد این منابع دست ماست ما ازخودمون سلب مسئولیت بکنیم باقیش بمونه برای کسایی که بهتر بلدن ولابد بعد ما میان!

اما اینکه به سوالاتت پاسخ بدم مطمئنا کار اینجا ویک روز ودوروز نیست

هممون خوب میدونیم ولی راهکارش مشخصه

قدم اول اینه که از نقد شدن نترسیم

تا زمانی که ما درچارچوب تمجید وحداقل دورازچشم بودن ها میخوایم به کارخودمون ادامه بدیم هیچ اتفاق خاصی نمیفته

باید که یاد بگیریم خواستار نقد والبته نقد سازنده باشیم ونتایج این نقدهارو دررفتارمون درساختارهامون درافکارمون تاثیر بدیم

قدم دوم وبزرگتر اینه که دروغ نگیم

نمیخواد به کس دیگه ای دروغ نگیم

کافیه هرکدوم ازما به خودمون دروغ نگیم

باورکن فقط اجرای این دوسرفصل اونم فقط از طرف سی درصد جامعه طی دونسل همه زیر وزبرهارو زیرورو میکنه

باورکن ... ادعا نمیکنم!

ما محتاج سیستمهای صنعتی غرب نیستیم که بیش از حدس وگمان انها توان بالقوه داریم

ما نیازمند دموکراسی غربی نیستیم که با اصلاح خودمان بهترین دموکراسی رو میتونیم نهادینه کنیم

فقط مشکل اینجاست که ما حتی نمیتونیم به خودمون هم دروغ نگیم!!

درهرصورت من خودم اگر احساس میکردم متن حاوی توهین هست نقلش نمیکردم ولی بیایید کمی به دور ازاحساس به ریشه حرفها فکر کنیم

به اینکه El guju Sel guju (نیروی مردم مثل نیروی سیل میمونه) میتونه مخرب باشه مثل تمام تاریخمون که همدست بوده اند همه اسلافمان برای ویران کردن ومیتونه کمک کنه تا اینده ای بهتر رقم بزنیم

شاد باشید:icon_gol:

  • Like 6
لینک به دیدگاه

من میخوام این تریپای روشنفکری رو بذارم کنار، از طرف عامه مردم حرف بزنم.

 

کی گفته ما لیافت آزادی رو نداریم؟

کی گفته حتما باید همه رفتارهای ما مثل خارجکیا باشه؟

خب گناه ما چیه که مغزمون هنوز به خیلی از تفکرات عادت نکرده. گناهمون چیه که سیستم زندگیمون سال های سال استبدادی بوده؟

گناهمون چیه که از اول تاریخ تا حالا تو کشورمون عرصه عمومی وجود نداشته؟

گناهمون چیه که عدالت اینجا مفهوم دیگه ای داشته؟

جامعمون شاه-رعیت و شبان و رمه بوده؟

خانوادمون پدرسالار بودند؟

جامعه مون حاکم سالار؟

گناهمون چیه، روشنفکرامون هنوز خودشون توی برزخ سنت و مدرنیته گیر کردن.

گناهمون چیه دگر اندیشامون خودشون یه پا دیکتاتورن!

گناهمون چیه به سیستم بالا به پائین عادت کردیم؟

گناهمون چیه که سال های سال با تفکر دینی زندگی کردیم؟

گناهمون چیه تکنولوژی و صنعت توی این مملکت ریشه نداشته و وارداتیه؟

گناهمون چیه که به استفاده از خیلی چیزا عادت نداریم؟

گناهمون چیه که کسایی که فکر میکنن حرف حساب میزنن، از سیستم حاکم بر این مملکت و شرایط زمانی و مکانی غافلند؟

بابا به خدا ما با اروپایی ها فرق داریم!

ما با آمریکایی ها فرق داریم!

ما با چینی ها فرق داریم!

ما ایرانی هستیم.

یه سری مردم با ویژگی های خاص خودمون. با رفتارهای خاص خودمون، با استبداد پذیری 2500 ساله!

با جهل به یک سری موارد.

آخه یه فعالیتی که از ما سر میزنه که برعکس اروپایی هاست، حتما که بد نیست!

اونا اینجوری برخورد میکنن، ما اینجوری.

خاصیت این مملکت قاراشمیش بودنه.

شما مردین بیاین بگین ما چیکار کنیم!

فرمولای خارجی به درد این مملکت نمیخوره.

پس بیخودی دنبال تفکرات دیگه ای نرید!

خارجی ها اگر میتونستن برای ما نسخه بپیچن، تیولداری رو با فئودالیسم اشتباه نمیگرفتن!

چه جوری بهبود پیدا کنیم؟

اگه شما خودتون رو جزو اندیشمندای این جامعه میدونید، بیاین ریشه یابی کنید چرا اینطور شده...

بعد به ما عامه مردم دری وری بگین.

ما لیاقت آزادی رو داریم، خوب هم داریم.

با این حساب اگر مملکت دست شما بیافته، ما در امان نخواهیم بود، چون از نظر شما ما لیاقت آزادی رو نداریم، پس بذار همین سیستم بمونه!

 

****

 

آخه قربونتون برم! این که نشد طرز برخورد با جامعه! ما توی این چندسالی که تو این مملکت زندگی میکنیم، همین که یه عادت بدمون رو که کلی ریشه داره رو از بین ببریم, هنر کردیم!

 

جهانی فکر کنید! محلی عمل کنید!

 

گناهمون اینه که 24 ساعت شبانه روز رو در حال نالیدن از وضعیت موجودیم ولی هیچکاری نمیکنیم. واسه همین لیاقت آزادی رو نداریم. ملتی لیاقت آزادی رو داره که برای رسیدن بهش تلاش کنه. جون بده. خون بده. مثل همه ملتهای آزاد دنیا. نه مثل ما که به یک مشت مفت خور بی عرضه تبدیل شدیم. بازم میگم منظور خودمم. این منم که عامه مردمم.

  • Like 5
لینک به دیدگاه

ببین سجاد جان. خودت میدونی که من با همه ی این هایی که گفتی موافقم . قبلا هم بارها گفته ام. تاپیک زده ام و خصلت های بدمون رو یادآوری کردم. همانطور که در امضام هم هست.

چون باهات هم موافق بودم، تا حالا نظری در این تاپیک ندادم.

اما پست هارو که میخوندم، متوجه این شدم که داریم به "نخبه گرایی" دچار میشیم. دچار نوعی خودبزرگ بینی در برابر عامه مردم.

همون اول هم گفتم که من میخوام از منظر عامه مردم نگاه کنم.

فقط یادمون باشه، بحث داشتن لیاقت یا نداشتن لیاقت نیست. هر انسانی شایسته بهترین شرایط هست.

از نظر من تعامل محیط و خود انسان بوده که جفتشون رو شکل داده. هم ما مقصریم، هم انسان های دوروبرمون، هم آنچه که به ما به ارث رسیده.

مهم اینه که متعادل ببنیم. بردارهای مختلف رو تشخیص بدیم. تا بتونیم برآیند بردار را تخمین بزنیم. و در نهایت حلش کنیم.

 

و در آخر:

جیگرتو. :ws3:

  • Like 4
لینک به دیدگاه
گناهمون اینه که 24 ساعت شبانه روز رو در حال نالیدن از وضعیت موجودیم ولی هیچکاری نمیکنیم. واسه همین لیاقت آزادی رو نداریم. ملتی لیاقت آزادی رو داره که برای رسیدن بهش تلاش کنه. جون بده. خون بده. مثل همه ملتهای آزاد دنیا. نه مثل ما که به یک مشت مفت خور بی عرضه تبدیل شدیم. بازم میگم منظور خودمم. این منم که عامه مردمم.

ببین دوست عزیزم.

بحث لیاقت داشتن و لیاقت نداشتن می کنید. باید متوجه باشید که چه بحث سنگینی است. ما ایرانی ها ویژگی های منفی زیادی داریم. اما با بغض به ویژگی های منفیمون نگاه میکنیم. دقیقا بحث من هم همینه. چاره جز اینه که ناله ی شبگیر کنیم. این مشکلات ریشه ای هستند. این مشکلات فقط این نیستند که گفته بشن و بعد توصیه شوند که دیگه انجام نشن!

تفکر موقت به عنوان یکی از ویژگی های منفی ما کاملا توی این تاپیک و بین دوستانی که همین مشکلات را گوشزد میکنند مشخص است.

ما ایرانی ها برنامه ی طولانی مدت نمیتوانیم بچینیم. به خاطر همین ناله میکنیم از وضع موجود.

من فکر میکنم دیگر ایمان آورده ایم به فصل سرد. وقت آن است که ریشه یابی کنیم. چرایی را پیدا کنیم که "اگر به ژرفای مسئله دست پیدا کنیم، پاسخ از درون آن بر میخیزد."

ما به ابن ویژگی های منفی به صورت "مشکل" برخورد میکنیم و می گوئیم لیاقت نداریم.

اما همان اروپائی ها که خیلی هامان به آنها اقتدا کرده ایم، با همه ی اتفاقاتشون به صورت "مسئله ای" برخورد میکنند و به دنبال حل مسئله هستند.

 

در هر صورت، چیز هایی که میگوئید درست است. کاملا هم درست است. اما این دلیلی بر ناله شبگیر کردن و بیان اینکه ما لیاقت آزادی را داریم یا نه نیست. که این تفکر خود یک تفکر استبدادی است!

  • Like 5
لینک به دیدگاه

ببین سجاد جان. خودت میدونی که من با همه ی این هایی که گفتی موافقم . قبلا هم بارها گفته ام. تاپیک زده ام و خصلت های بدمون رو یادآوری کردم. همانطور که در امضام هم هست.

چون باهات هم موافق بودم، تا حالا نظری در این تاپیک ندادم.

اما پست هارو که میخوندم، متوجه این شدم که داریم به "نخبه گرایی" دچار میشیم. دچار نوعی خودبزرگ بینی در برابر عامه مردم.

همون اول هم گفتم که من میخوام از منظر عامه مردم نگاه کنم.

فقط یادمون باشه، بحث داشتن لیاقت یا نداشتن لیاقت نیست. هر انسانی شایسته بهترین شرایط هست.

از نظر من تعامل محیط و خود انسان بوده که جفتشون رو شکل داده. هم ما مقصریم، هم انسان های دوروبرمون، هم آنچه که به ما به ارث رسیده.

مهم اینه که متعادل ببنیم. بردارهای مختلف رو تشخیص بدیم. تا بتونیم برآیند بردار را تخمین بزنیم. و در نهایت حلش کنیم.

 

و در آخر:

جیگرتو. :ws3:

 

:ws3:

این برای جیگرم

:icon_gol:

اینم فقط برای شخص شخیص خودت

 

اما درمورد اون نخبه گرایی

تا حالا نه من ادعایی درمورد دونستن چیزی داشتم ونه ازحالا به بعد میتونم داشته باشم

صرفا مطالب یاد شده برای این بود تا منظر فکری متفاوتی درچارچوب اندیشه هایی که هستند بوجود بیاد

خودت بهتر ازبقیه میدونی ازاون چیزی که گریزانم وابستگی فکری وذهنی به یک مکتب،ایسم یا ایدئولوژی هست چون این وابستگی ذهن رو شرطی وافکاررو مقید میکنه

انسان مجبور میشه تابع اهدافی باشه که براش منظور میشن نه اون افکاری که میتونه بجوشه

اما اینکه مفهوم مطالب طوری بوده که تلنگری بخوره به اون چیزهایی که فکر میکردیم درست هستند من به نظرم کاردرستی انجام شده

اینکه به قول تو به تعامل برسیم خیلی خوبه ولی شرطی داره به اسم دوری ازتعصبات وتعلقات که این شرط مفهوم نخبه وروشنفکررو دراین محیط نقض میکنه

مطمئنا مردم ما لیاقت خیلی بهتر ازاون چیزی که میشه متصور شد رو دارند به شرطی که فعل خواستنشو صرف کنند

کاری به الگوهای نهادینه شده درکشورهای دیگه ندارم ولی تاریخ گواه یک مسئله هست واونم اینکه اگر ملتی بخوان میشه واین خواستن تو این ملت ما محلی ازاعراب نداشته(نه اینکه نبوده بوده خوب هم بوده ولی همواره دچار تعلقات وتعصبات بوده وهمون مشکل تایید برای رفع ابهام وسپس رسیدن به یک مشکل تازه وپیچیده تر هم بوده)

کجارو میخوای برات مثال بزنم

المان بعد جنگ جهانی اول!

المان بعد ازجنگ جهانی دوم!

روسیه بعد ازحکومت تزاری!

ژاپن بعد ازجنگ جهانی دوم!

کره بعد از جنگ کره

 

ولی مسئله غامض برای ملت ما این وسط دین واخلاق هست که نمیتونه مثل بقیه ممالک پشت گوش انداخته بشه وبا هرکارکردی که دین داشته(من کلا مثبت ارزیابیش میکنم) ملت به هیچ عنوان ازش کوتاه نمیاد!!

همین محلی شده برای ابداع یک نوع خاصی ازایدئولوژی که مجبور کرده تا هرکسی که میخواد با این مسایل رودررو بشه به اصل تساهل وتسامح تن دربده

منم امیدوارم روزی رو شاهد باشیم که نقد اندیشه ها مهمترین اصل برای ایجاد تفاهم ورسیدن به نکته اشتراک جمعی باشه

:icon_gol:

  • Like 3
لینک به دیدگاه
ببین دوست عزیزم.

بحث لیاقت داشتن و لیاقت نداشتن می کنید. باید متوجه باشید که چه بحث سنگینی است. ما ایرانی ها ویژگی های منفی زیادی داریم. اما با بغض به ویژگی های منفیمون نگاه میکنیم. دقیقا بحث من هم همینه. چاره جز اینه که ناله ی شبگیر کنیم. این مشکلات ریشه ای هستند. این مشکلات فقط این نیستند که گفته بشن و بعد توصیه شوند که دیگه انجام نشن!

تفکر موقت به عنوان یکی از ویژگی های منفی ما کاملا توی این تاپیک و بین دوستانی که همین مشکلات را گوشزد میکنند مشخص است.

ما ایرانی ها برنامه ی طولانی مدت نمیتوانیم بچینیم. به خاطر همین ناله میکنیم از وضع موجود.

من فکر میکنم دیگر ایمان آورده ایم به فصل سرد. وقت آن است که ریشه یابی کنیم. چرایی را پیدا کنیم که "اگر به ژرفای مسئله دست پیدا کنیم، پاسخ از درون آن بر میخیزد."

ما به ابن ویژگی های منفی به صورت "مشکل" برخورد میکنیم و می گوئیم لیاقت نداریم.

اما همان اروپائی ها که خیلی هامان به آنها اقتدا کرده ایم، با همه ی اتفاقاتشون به صورت "مسئله ای" برخورد میکنند و به دنبال حل مسئله هستند.

 

در هر صورت، چیز هایی که میگوئید درست است. کاملا هم درست است. اما این دلیلی بر ناله شبگیر کردن و بیان اینکه ما لیاقت آزادی را داریم یا نه نیست. که این تفکر خود یک تفکر استبدادی است!

 

دوست عزیز سر دادن این ناله شبگیر تنها راه آگاه کردن برخی از افراده. این شما هستید که متوجه میشید ما مشکلاتی داریم و برای حل اونها باید از راهکارهایی متناسب با هریک استفاده کنیم. متاسفانه هنوز خیل عظیمی از ملت که من هم جزئی از اون هستم هنوز به این نقطه نرسیدیم که بپذیریم مشکلاتی هم داریم. چه برسه به اینکه به فکر مرتفع کردن اونها باشیم. هنوز خیلی از ما فکر میکنیم داریم تو مدینه فاضله زندگی میکنیم. این ناله ها برای بیداری این قشره. نه برای تحریک قشر خاصی چون شما. نمیدونم میتونم منظورم رو القا کنم یا نه.

  • Like 1
لینک به دیدگاه
:icon_gol:

 

شاید اینجا بشه گفت ملت همان ملت است اما زمان , نسل ها را تغییر داده ( که خیلی جای کنکاش و بحث داره )

چون در زمانه ای که تو به بعضی نکته هاش اشاره کرده ای ادمهایی مث گلسرخی و رضایی و غیره یا به تلویزیون نمی امدند یا اگر می امدند حکام را بی ابرو میکردند اما امروزه ... ؟!!!:icon_pf (34):

 

خوب سواد ما که به این کنکاش ها نمیرسه ولی اون چیزی که به نظرم میرسه اصل تطابق هست

یعنی قاعده همرنگ شدنی که ملت به صورت اگاهانه دارن با سرفصل های دیکته شده انجام میدن

اون مثالها هم صرفا درمقام قیاس بود

الان که اوضاع بشدت دچار تحول شده!!:icon_pf (34):

  • Like 2
لینک به دیدگاه

×
×
  • اضافه کردن...