رفتن به مطلب

تاپیک مرجع شناخت آسیب شناسی و بیومکانیک اندام بدن


EN-EZEL

ارسال های توصیه شده

سيستمي كاشته شده در بدن براي تامين انرژي ابزارهاي پزشكي

يكي از پيشرفت هاي ساليان اخير در حوزه پزشكي استفاده از كاشت ابزارهاي الكترونيكي در داخل بدن براي تامين نقايص سيستم بدن است . اين سيستم ها نظير باتري هاي قلب يا محركهاي راينه اي عضلاني با وجود تمام كمكهايي كه به انسان مي كنند از يك نظر دچار مشكل بسيار بزرگي هستند و آن هم وابسته بودن آنها به باتري هاي تامين كننده انرژي است كه بايد هراز گاه براي شارژ و تعويض آنها، دست به عمل جراحي زد.

اما بتازگي گروهي از محققان يك موسسه تحقيقاتي در نيويورك دست به اقدامي زده اند كه كاري انقلابي در حوزه استفاده از ين ابزارها به حساب مي آيد و آنها را از باتري هي خارجي بي نياز مي كند.

اين محققان توانسته اند سيستمي طراحي كنند كه با كمك عمل جراحي درون بدن نصب مي شود و بعد از آن مي تواند نيروي الكتريكي لازم را براي فعاليت ابزارهاي احتمالي از دماي طبيعي بدن و گرماي بدن انسان تامين كند.

بدين ترتيب حرارت داخلي بدن منشاء*تامين الكتريسيته و انرژي لازم براي كار ساير ابزارها خواهد شد با استفاده از اين سيستم ها نيازي به تعويض مكرر باتري ها نخواهد بود ، چرا كه اين باتري ها خود را با گرماي بدن ،*بارها شارژ مي كنند.

اين باتري ها كه به باتري هاي زيست گرمايي biothermal معروفند، در حال حاضر مراحل تكميلي ساخت خود را طي مي كنند اين باتري ها از دهها واحد كوچ تشكيل شده اند كه درون يك چيپ كوچك جاسازي شده و هر يك از اجزاي سازنده آن بر اساس سيستم هاي مولد حرارتي به توليد الكتريسيته مي پردازند.

مشكل فعلي، در ابعاد اين ابزار است كه با حجم فعلي قادر به تامين تمام انرژي لازم براي ابزار كر گذاشته شد در بدن نخواهد بود و بايد براي اين كار از تعداد بالاتري مولد استفاده كند.

اساس كار اين سيستم ها اختلاف دماي نقاط بدن است كه گاهي ممكن است به 5 درجه هم برسد و اين اختلاف دمايي مي تواند منشاء*توليد الكتريسيته لازم باشد. هدف بعدي محققان اين است كه بتواند يك آرايه 2.5 سانتي متر مربعي از اين مولدها را طراحي كنند كه قادر به تهيه ولتژ 4 ولت و جريان 100 ميكرووات باشد.

چنانچه اين اتفاق با موفقيت كامل رخ دهد و گذشته از آن محققان تاييد كنند كه استفاده از اين باتري هاي مولد الكتريسيته روي عملكرد ساير اعضاي بدن تاثير منفي ندارد، آن گاه مي توانيم در انتظار انقلابي اساسي در پيشرفت هاي پزشكي و سيستم هاي مكانيكي و الكترونيكي كوچكي باشيم كه با كاشته شدن درون بدن، بسياري از توانايي هاي از دست رفته انسان را به او باز خواهد گرداند شايد اين امر سرآغازي براي ماشيني تر شدن بدن انسان هاي ناتوان باشد.

لینک به دیدگاه

تقريبا در اوايل دهه 70 ميلادی، جامعه بين المللی واژه "بيو مکانيک" را برای دانش مطالعه سيستم های حياتی از ديد مکانيکی انتخاب نمود. بيو مکانيک از ابزار مکانيک برای مطالعات آناتوميکی و بررسی کارکرد اندام حياتی استفاده می کند. ااين علم طيف گسترده ای را از مطالعه تئوری تا کاربردهای عملی می پوشاند.

 

مطالعه کامل مکانيک شامل دو موضوع اساسی می باشد: استاتيک، که مطالعه اجسامی است که، در اثر نيرويی که بر آن ها ااعمال می شود، در حال سکوني يا وضعيت تعادل باقی می*مانند و ديناميک، که مطالعه اجسام متحرک است. ديناميک را به نوبه خود می توان به زير گروه های سينماتيک و سينتيک تقسيم بندی نمود. سينماتيک را می توان علم حرکت ناميد، زيرا اين علم، در مورد روابطی بحث می کند که مابين جابجايی ها، سرعت ها و شتاب ها در حرکت انتقالی و دورانی وجود دارند. اين علم با نيروهای درگير کاری ندارد بلکه فقط به توصيف حرکت ناشی از آن ها می پردازد. سينتيک در مورد اجسام متحرک و نيروهايی بحث می کند که عمل می نمايند تا ايجاد حرکت کنند. برای روشن شدن اين مطلب که مطالب مکانيکی فوق را چگونه در مورد بيومکانيک به کار می بريم، می توان به موارد زير اشاره کرد:

Eberhort و همکارانش (1954)، در تحقيق های خود در رابطه با حرکت انسان، ابتدا سينماتيکقدم زدن را مورد بحث قرار دادند و جابجايی های قطعات بدن را در سه صفحه مختصات اصلی توصيف نمودند که اين جا بجايی ها شامل تا کردن و باز کردن ران و ساق پا، چرخش لگن و... بود. سپس آن ها سينتيک قدم زدن را با تحليل نيروهای ماهيچه ای و هم چنین نيروهای گرانشی و عکس العمل سطح، يعنی تمام نيروهایی که برای فشار بدن به طرف جلو و کنترل جابجايی قطعه ای بدن لازم بودند، بررسی کردند

Dillman (1971) ، سينماتيک و سينتيک حرکت تاب خوردن پا را در طول دويدن، مطالعه کرد. در حالی که، plangenhoef (1968)روش مطالعه ديناميک را با استفاده از يک کامپيوتر پيشنهاد نمود. در حال حاضر صدها مطالعه و بررسی مربوط به استاتيک و ديناميک فعاليت های بدن، ارائه و منتشر گرديده است.

با وجود آنکه بيومکانيک از لحاظ انجمن های رسمی بين المللی دانش نوينی به حساب می آيد اما تاريخچه پيدايش و ادامه حيات آن چيز ديگری را نشان می دهد:

 

در بررسی هايی که در مطالعات ارسطو در قرن 14 پيش از ميلاد صورت گرفته است، مشخص شده که وی قصد داشته تا با استفاده از تحليل های هندسی، کارکرد ماهیچه ها را در توليد حرکت حيوانات توصيف کند.

 

حدود 2000 سال بعد، لئوناردو داوينچی (1519-1425 بعد از ميلاد) در نقاشی های آناتوميکی معروفش، مکانيک ايستادن، راه رفتن و پريدن را تشريح کرد و گاليله (1643-1564بعد از ميلاد) حدود صد سال بعد اولين تلاش ها را برای آناليز رياضی کارکردهای فيزیولوژيکی انجام داد. به خاطر تلاش های پيشگامانهwilliam Harvey (1657-1578 بعد از ميلاد) در تعريف آناتوميکی سيرکولاسيون خون در بدن، او را پدر مكانيك سيالات زيستي(biofluid) مدرن مي دانند. Alfonso Borelli را نيز به خاطر فعاليت های گسترده اش در زمينه تفسير و توضيح نيروهايی که توسط ماهيچه توليد می شود، نقش استخوان ها به عنوان محور و ارتباط تنگاتنگ سيستم استخوانی با ماهيچه ها، پدر مکانيک جامدات زيستی (biosolid) قلمداد می کنند.

 

از اولين متوني كه به بررسي كمي بيومكانيك راه رفتن و آناليز گيت (gait) مي پرداخت، مي توان به كتابDe Muto Animalum نوشتۀ Borelli اشاره كرد. وي شاگرد گاليله بود و در كارهايش از نتايجي كه گاليله در مطالعات خود به دست آورده بود براي پيشبرد اهدافش در زمينه مطالعه بيومكانيك استفاده نمود.

 

كارهاي اين پيشگامان در زمينه بيومكانيك توسط افراد بزرگي نظير Isaac Newoton (1727-1642بعد از ميلاد)، Danie Bernoulli(1782-1700بعداز ميلاد)،Jean.L.M Poiseuille (1869-1799بعد از ميلاد)، Thomas Young(1829-1773بعد از ميلاد) و بسياري ديگر پيگيري شد. بررسي تمام فعاليت ها و اقدامات اين افراد در زمينه بيومكانيك نياز به فضايي بسيار زياد براي توضيح دارد كه در اين بحث نمي گنجد. اما با نگاهي گذرا به اين اسامي قوانين معتبر علوم فيزيكي و مهندسي به ذهن مي آيد. براي مثال معادله برنولي در هيدروديناميك، مدول يانگ در تئوري الاستيسيته، معادله پويسوله براي سيالات و... . براستي اولين جرقه ها براي بيان اين قوانين و معادلات از كجا آغاز شد؟ از بررسي سيستم هاي صنعتي!!!؟ بسياري از اين قوانين و معادلات از مطالعات فيزيولوژيكي و پزشكي براي بررسي و تشريح ساختار و كاركرد سيستم هاي حياتي نشأت گرفته اند.

 

اما نكته بسيار مضحك در اين زمينه، اين است كه تأثير اين قوانين بر پيشرفت صنعت بيش از اثري بود كه مطالعات فيزيولوژيك گذاشتند. اين امر ضرورت وجود شاخه اي از علوم مهندسي به نام مهندسي پزشكي را به خوبي روشن مي كند. دانشي كه امروزه در سرتاسر دنيا به صورت گسترده اي مورد توجه قرار گرفته است.

 

اما سوالي كه ممكن است در اين قسمت مطرح شود اين است كه وارد كردن علم مكانيك در حوزه مباحث زيستي و حياتي چه ثمري دارد؟ و اگر علمي به نام بيومكانيك وجود نمي داشت، چه اتفاقي رخ مي داد؟

لینک به دیدگاه

براي پاسخ به اين گونه سؤالات و روشن شدن ضرورت وجود دانش بيومكانيك چند مثال مي زنيم:

 

رشد و نمو در انسان از آغاز تولد شروع مي شود و به صور مختلفي در بخش هاي متفاوت بدن، در تمام طول حيات ادامه مي يابد. نيروهاي مكانيكي مي توانند اثر عمده اي بر رشد بدن ايجاد كنند. نيروهاي عمود بر بدن به آن اجازه مي دهند تا به يك روش نمونه رشد كند. براي مثال ساختار داخلي كلي استخوان عمدتاً با تعداد دفعات بارگذاري بر روي استخوان كنترل مي شود. حال فرض كنيد در زمان رشد سريع، نيروهايي غير طبيعي بر بدن وارد شود، اين مسئله مي تواند منجر به الگوهاي رشد غير عادي شود.

 

اگر بتوانيم تعيين كنيم كه يك تغيير شكل چگونه ايجاد شده يا مي شود، قادر خواهيم بود تا نيروهاي تغيير شكل دهنده را رفع كنيم و نيروهايي را به كار بريم كه مي توانند فرآيند را معكوس نموده و آن را تصحيح نمايند. درمان بسياري از تغيير شكل هاي مادرزادي و غيرمادرزادي توسط ابزارآلات توانبخشي نظير ارتزها، نمونه هايي براي فهم اصول بيومكانيكي به كاررفته در رشد و نمو مي باشند.

 

از زماني كه رونگتن اشعه ايكس را به صورت اتفاقي كشف نمود تا به امروز تحقيقات و مطالعات فراواني بر روي تجهيزات و روش هاي تشخيصي در پزشكي انجام گرفته است. بسياري از اين روش ها بر مبناي خواص مكانيكي بافت هاي مختلف بدن صورت گرفته است. يكي از جديد ترين بررسي ها در اين زمينه " الاستوگرافي" است.

 

الاستوگرافي با استفاده از تكنيك امواج فرا صوتي (Ultrasound) ميزان سختي و سفتي بافت ها را تصوير مي كند. تفاوت ميزان سختي در بافت هاي سرطاني نسبت به بافت هاي اطرافشان باعث بروز كنتراست در تصوير حاصل مي شود و تشخيص سرطان (خصوصاً در سرطان سينه و پروستات) را براي پزشك به سادگي ممكن مي كند. اين مثال نيز كاربرد بيومكانيك را در مددرساني به رشته پزشكي به خوبي روشن مي كند.

 

از اين دست مثال ها به فراواني مي توان در زندگي روزمره انسان ها، در محيط كار و زندگي مشاهده كرد. در يك محيط كار سالم و امن در درجه اول حفظ سلامت كارگر در محيط كار مطرح مي شود نه ساخت مصنوعات صنعتي. كارگران در محيط كارشان با وسايل مختلفي سروكار دارند كه هر يك مي توانند سلامت آن ها را به مخاطره بياندازد. ارگونومي رشته اي است كه در رابطه با طراحي دستگاه ها، ابزار، تجهيزات و وظايفي مي باشد كه سازگار با ويژگي هاي آناتوميك، فيزيولوژيك، ادراكي، رفتاري و مكانيكي انسان ها هستند. تحليل مكانيكي حركت و وضعيت بدن در طول كار به ارگونوميست اجازه مي دهد تا اعمال غيرايمن و شرايط غير ايمن را تشخيص دهد.

 

مثال هاي متعدد ديگري در زمينه ضرورت وجود بيومكانيك مي توان ذكر كرد

 

بيومکانيک ورزش:

 

مجموعه اطلاعات و دانشي كه تاكنون مطرح گرديده است ، توصيف كننده پيش زمينه مورد نياز براي برخورد به موضوع بيومكانيك ورزش مي باشد . روند فكري كار با بيومكانيك تا كنون صرفاً بر روي تحليل هاي بسيار مقدماتي آماري اعمال شده به نتايج آزمون هاي سينماتوگرافيكي بوده است.

 

اما بيومكانيك امروزه اجازه رويكرد منفردانه به ورزشكار را مي دهد . مدل هاي رياضي الكتروفيزويولوژي سلولي ماهيچه اي ، اجازه توصيف كار فيزيولوژيكي و كار مكانيكي را مي دهند . در نتيجه ، امكان ايجاد ارتباط بين سينماتيك حركت ، كار مكانيكي و فعل و انفعالات بيوشيميايي وجود دارد . همچنين امكان در نظر گرفتن محدوديت هايي از قبيل خستگي روحي و فيزيكي نيز براي اين قبيل ارتباطات وجود دارد .

 

بيومكانيك ورزش ، در واقع بيومكانيك و فيزيولوژي ورزش بوده و گستردگي ابعاد آن بسيار فراتر از تحليل هاي سينماتيكي توسط دوربين هاي سرعت بالا يا تحليل هاي سينتيكي توسط سكوهاي نيروسنج و يا ضبط و تحليل پتانسيل عمل ماهيچه ها توسط دستگاه EMG مي باشد .

 

مبحث ورزش همانند هر فعاليت ديگر انساني با گذشت زمان دچار تغيير و تحول شده است. قوانين ورزشي و ابزار و تجهيزات ورزشي همگي دچار تغييرات مداوم هستند. ورزش از تكنولوژي روز جهاني گسسته نمانده و پيشرفت هاي تكنولوژيكي حضور خود را در صحنه ورزش نيز به نمايش مي گذارند.

 

دانش رو به رشد بشري ، همانطور كه در صحنه پزشكي تغييرات كاملاً محسوسي را ايجاد نموده ، در صحنه مهندسي نيز با دگرگون ساختن ساختارهاي قبلي تاثير قابل توجهي داشته است . توصيف علمي ورزش، به عنوان فعاليت متبحرانه انساني ، مستلزم ادغام دانش پزشكي و مهندسي مي باشد. از اين رو انتقال مباحث بنيادي مهندسي به صورت كلان به متخصصين و دست اندركاران ورزش كشور حائز اهميت مي باشد .

 

اين امر در مرحله اول موجب ارتقاء سطح دانش ورزشي متخصصين خواهد شد . اين بستر علمي وفني، در مراحل بعد ، توانايي درك علل تغييرات را افزايش داده و ايجاد ارتباط بين موقعيت كنوني وتغييرات آتي در قوانين و ابزار را از ديدگاه علمي ، فني و مهندسي ، در اختيار متخصصين قرار مي دهد .

 

از اين رو دو مبحث بيومكانيك ورزش و مهندسي ورزش به صورت اجمالي معرفي شده اند. اين دو مبحث توصيف كننده قوانين حاكم برحركت و اصول طراحي و بهينه سازي تجهيزات مي باشند.

 

بيومكانيك حرفه اي

 

بررسي فيزيكي كارگر و ابزار ، ماشين آلات و مواد به نحوي كه كارايي بهينه داشته و كمترين آسيبها متوجه شخص گردد اختلالاتي را كه بدليل عدم تطابق قابليتهاي فردي و نيازمنديهاي شغلي وجود دارد را به حداقل ميرساند و از بروز يك اختلال اسكلتي –عضلاني پيشگيري مينمايد .

لینک به دیدگاه

بزرگترین حسن تمامی فرآیندهای EDM این است که یک فرآیند ساختی غیر تماسی است. با این روش هیچ یک از تنشهای روشهای سنتی ایجاد نمی گردد و شما می توانید کارهایی را انجام دهید که با ابزارهای رایج امکان آن وجود ندارد.

 

John shanahan ، مدیر تولید شرکت makino در ضمن توضیح ماشینهای wireEDM افقی، به برخی از پیشرفتهای زیر اشاره می کند:

 

- قطرهای سیم ها به کوچکی" 00078/ 0(mm 2 % )

 

- تعویض قطعه کار مجتمع (integrated work changers)

 

- سوراخ کاری EDM سوراخ های بسیار دقیق با نسبت ارتفاع به قطر 1: 100 (برای این کار RAM EDM مورد نیاز است)

 

- اسپیندلهای تعویض ابزار مستقیم با ارتعاش کم که تغییرات ابزارگیر و سرعت های اسپیندل را تا rpm 170000 محدود می کند.

 

- سیستم های فیدبک مداربسته تا nm 2 .

 

 

 

(شکل 1)

 

او توضیح میدهد که:

 

در آینده ما به شرایط محیطی توجه بیشتری خواهیم کرد چرا که درگیری با اندازه های کوچک بیشتر خواهد شد. جبران الکترونیکی کافی نخواهد بود، علاوه بر ساختار مکانیکی صوتی، در نظر گرفتن کنترل حرارتی نیز باید در طراحی ها بطور ذاتی و اساسی صورت پذیرد. ?

 

برای ماشینکاری سوراخ های کوچک با EDM ، شرکت Makino محصول Edge 2 خود را ارائه می کند. John Bradford متخصص فنی توضیح می دهد که: این ماشین همانند ماشینCNC EDM sinker طراحی شده است اما با گزینه هایی برای کاربردهای سوراخکاری سوراخهای کوچک که می توانند سوراخهای 20μm را ماشین کاری نمایند.

 

تا به حال این ماشین برای بستهای نوری ( Optical Connectors) و دیگر قطعات الکترونیک به کار رفته است. و اغلب wire EDM برای ساختن فیچرهای خاص در سوراخهای اصلی استفاده شده است. موقعیت دهی و تکرار پذیری تا1 +,1- تضمین شده است.

 

هنگام تصمیم گیری میان EDMو لیزرهای گوناگون، متغیرهای متعددی وجود دارند که باید بیش از هزینه اولیه در نظر گرفته شوند مثل زمان Setup ،سرعت و حجم تولید.

 

شرکتPrima North American یکی از سازندگان پیشرو در زمینه سیستمهای ماشین کاری لیزری YAG: Nd و CO2 می باشد. یکی از بزرگترین کاربردهای محصولات این شرکت، سوراخکاری دقیق سوراخهای گسترده عظیمی از اجزا موتورهای جت هواپیما و توربین های مورد استفاده در تولید انرژی می باشد. قطعات سوراخکاری شده توسط سیستم laserdyne شامل پره ها ي توربین پره هدایت نازل و محفظه های احتراق می شود. برای این کاربردها هدف سازندگان موتور توربین دست یابی به جریان هوای ثابت از طریق سوراخهای خنک کاری و از طریق سطح اجزا می باشد. جریان هوای خیلی زیاد به طور معکوس بر راندمان سوخت تاثیر می گذارد. جریان خیلی کم و فوق گرم شدن اجزا عمر آنها را کاهش میدهد.

 

Terry Vanderwert نائب رئیس شرکت توضیح میدهد که: ? در حال حاضر ما بر روی روشهائی سرمایه گذاری کرده ایم تا ثبات جریان هوا را از طریق سوراخ های ماشین کاری شده توسط لیزر، بیشتر بهبود بخشیم. سوراخ های موتور توربین به طور نوعی در حد "02/0 (mm5/0) و بزرگتر بوده، که در آلیاژهای نیکل، کبالت، کروم، در دمای بالا تولید شده است. سوراخ های کوچکتر تقریباً "006/0 (mm15/0) قطر داشته و می تواند در این مواد تولید شوند، و حتی سوراخهای کوچکتری در بازه وسیعی از موارد دیگر نیز قابل تولید می باشند. ?

 

ما همچنین در حال ادامه فعالیت های خود برای اضافه کردن قابلیت سوراخکاری سوراخهای شکل داده شده (shaped holes) هستیم، روش و طرحی که برای بهبود خنک کاری اجزا موتور بسیار سودمند است. سوراخکاری لیزری به عنوان یک فرآیند با ابزار نرم و شکل پذیر (soft-tooled process) دارای انعطاف پذیری بالایی در اشکال قابل تولید و راحتی در اصلاح شکل آنها می باشد. بطور کلی لیزر UV توان کمتری نسبت به دیگر لیزرها مصرف می کند و بدین ترتیب منطقه HAZ محدود تری خواهیم داشت و یا اینکه هیچ لایه HAZ ای بوجود نمی آید. لیزرهای UV دقیق تر بوده و اثرات حرارتی یا ذوبی کمتری دارند. این لیزرها محدوده اشعه ای بزرگتری داشته که این اشعه ها در تمام این محدوده خیلی یکنواخت و یکدست هستند. ?

 

Sercel می گوید: اینکه اشعه لیزر در برابر ماده قطعه کار چگونه واکنش می دهد بحرانی بوده و همیشه تست و آزمایش اولین قدم پر اهمیت می باشد. در خیلی از موارد آنها ممکن است تنها بر روی قطعاتی عمل کنند که دارای خواص جذبی به خصوصی هستند اما توسط لیزر excimer شما میتوانید هر ماده ای را ماشین کاری کنید چرا که مواد انرژی UV بیشتری را جذب میکنند. آنها این اشعه را بازتاب نمی کنند. به همین دلیل شما میتوانید با پلیمرهای حساس به حرارت کوارتز و شیشه کار کنید.

لینک به دیدگاه

درعمل لیزرهای excimer در هر پاس از0.1 تا 0.5میکرو متر باربرداری میکنند. به طور کلی EDM قطعات ضخیم را ماشین کاری می کند و لیزر قطعات نازک.

 

سه حوزه ای که در ساخت و تولید میکرونی از لیزر استفاده می کند عبارتند از: برش کاری، جوش کاری، و سوراخکاری. ROY توضیح میدهد که : برای مدتی کمترین نیازهای سوراخکاری در حد 50 μm نگه داشته شده است. برای کاربردهای جوشکاری، در حال حاضر در محدوده 50μm قرارداریم. این کارها اساساً برای میکرو الکترونیک است. برای برشکاری، نیاز تا حد 20 μm کاهش پیدا می کند. در خیلی زمینه ها نیاز و تمایل به سمت محدوده پایین تری است. هر چه اشعه لیزر کوچکتر میشود به لیزر با انرژی کمتری احتیاج است.

 

 

 

ماشینکاری سریع توسط ریزابزار

 

High-Speed Machining with Microtooling

 

ما ابزارهایی با قطر "250/0 (6mm) یا کمتر برای ماشین کاری سریع (HSM) به همراه عملکردهای میکروابزاری برای کار با فلزات غیر آهنی و پلاستیک ها ارائه میکنیم. سرعت اسپیندلها عموماً rpm 25000 یا بیشتر است. تجهیزات CNC سنتی که از ابزارهایی با قطر کوچکتر از mm 6 استفاده میکنند دارای دور rpm 10000 یا کمتر می باشند که عموماً به نرخهای پیشروی نامطلوب و هزینه های ناشی از شکست ابزار منجر میشود. به منظور ماشین کاری با میکروابزار ماشینهای سنتی می بایستی خیلی آرام حرکت کنند و عموماً تمایل به شکست ابزارهای ترد و شکننده در آنها زیاد است. از طرف دیگر ابزارهای کوچکتر ترد و شکننده بوده و بسیار مستعد شکستن می باشند. خروج نامناسب براده علت اصلی برای شکست ابزار می باشد. در حقیقت ابزارهای کوچکتر به علت باربرداری ناکافی ناشی از پارامترهای نادرست ماشین کاری می شکنند.

 

برای کمینه کردن احتمال شکست، براده ها می بایستی از کانال برش دور شوند. ابزارهای کوچک نیازمند اسپیندلهایی با سرعت بالا هستند، اما آنها نیاز دارند که حتی سریعتر نیز حرکت کنند تا براده ها را به سمت بیرون پرتاب نمایند.

 

بهترین راه برای ماشین کاری کارآمد و مؤثر با ابزار کوچک فرآیند سه گانه می باشد. 3 مورد مرتبط بهم عبارتند از:

 

- طراحی میکرو ابزار

 

- خنک کار با ویسکوزیته پایین

 

- فن آوری ماشین کاری سریع

 

 

 

ملزومات ابزاری با کاهش قطر ابزار و افزایش سرعت اسپیندل تغییر پیدا می کند. ابزارهای سنتی که از اینسرت استفاده میکنند برای کاربردهای میکروابزاری مناسب نمی باشند. این موضوع بیشتر از اینکه به خاطر قطر ابزار باشد به خاطر سرعتهای دورانی بالاتری است که مورد نیاز است. سرعتهای دورانی بالاتر نیازمند بالانس کردن مناسب ابزار و محفظه براده بزرگتری برای اطمینان از براده برداری مناسب و جلوگیری از سوختن براده می باشد. هندسه میکروابزار به همراه اسپیندلهای سرعت بالا و خنک کار مناسب می توانند به کلی پلیسه زدایی را به عنوان یک عملکرد ثانویه حذف کند.

 

میکرو ابزار نیازمند روانکاری با ویسکوزیته پائین تر از آب می باشد. ویسکوزیته پایین تر به این علت مورد نیاز است که لازم است خنک کار در سرعتهای بالای در نظر گرفته شده برای اسپیندل به لبه برشی ابزار رسانده شود. خنک کارهای امولسیونی ویسکوزیته بالاتری نسبت به آب داشته و نتیجتاً به عنوان روانکار برای ماشین کاری سریع با میکروابزار غیرمفید و بی تأثیر خواهد بود.

 

سیستمهای موجود اسپری خنک کار درحجم میکرونی از اتانول استفاده می کنند. اتانول برای فلزات غیر آهنی و برخی پلاستیک ها ایده آل است. اما، فلزات فولادی نیازمند خنک کارهای روغنی می باشند. بنابراین مزایای خنک کار اتانولی برای ماشینکاری آهنی بی فایده است. این بدین دلیل است که ابزار کاربیدی برسطح فولاد تولید جرقه کرده که می تواند در مواجهه با خنک کارهای الکلی شرایط دینامیکی بسیار شدیدی فراهم نماید.

 

خنک کارهای معمولی از نوع خنک کارهای نفتی می باشند. چنین خنک کارهایی لازم است بطور مناسب خالص و تصفیه شوند که هزینه های خاص خود را دارد. اما در مورد اتانول نیاز نیست که تصفیه و یا بازیابی شود چراکه به راحتی تبخیر می شود اسپیندلهای فرکانس بالا با محدوده سرعت 6000 تا rpm 60000 برای فرزکاری، سوراخکاری، thread milling و حکاکی با استفاده از میکروابزار مناسب می باشند. میکروابزارها آنچنان به سرعت حرکت می کنند که زمان کافی برای بازگشتن حرارت به قطعه کار و تشکیل بافت وجود نخواهد داشت. حدود 60% حرارت در داخل خود براده است که ایجاد برش تمیز تری می کند. کیفیت ماشین کای بهتر بر پایه ابزار خنک تر، نیروهای ماشین کاری کوچکتر و در نتیجه ارتعاشات کمتر است.

لینک به دیدگاه
  • 2 ماه بعد...
  • 3 هفته بعد...

سلام

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

اينم يه فايل ديگه از قلب مصنوعي

 

 

اصلا اينجا كسي بيومكانيك هست؟:ws6:

 

يا اصلا كسي به بيومكانيك علاقه داره؟

:ws44:

لینک به دیدگاه

من علاقه دارم :w16: اما مهندس برای بهتر شدن این بخش باید تبلیغ کنی و از دوستان و علاقه مندان بخوای در بحث های مربوط به بیومکانیک شرکت کنند .مخصوصا بحث های بذاری که ما هم بتونیم شرکت کنیم .خلاصه بیومکانیک بخش مربوط به خودت هستش و مسئولیتش با شماست :w16::a030: ما هم در کنار شما خواهیم بود .

لینک به دیدگاه

سلام. وقت همگي بخير.

2روزه كه تو انجمن هيچ پستي نذاشتم يا بهتر بگم هيچ سوالي نپرسيدم. آخه واسه درس اندام مصنوعي يه سمينار داشتم.

موضوع سمينارم در مورد آناتومي و ساختار گوش و پروتزهاي گوش مياني بود.

فايل پاورپوينت سمينارم رو واستون ميذارم.

اگه دوست داشتين نگاه كنين و در مورد كاري كه كردم نظر بديد. موضوع جالبي هست و جاي كار هم داره.

اگر هم كسي به اين موضوع علاقه داشت و دنبال مطالب بيشتري ميگشت من چند تا مقاله در اين مورد دارم كه ميتونم واسش بذارم.

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

باآرزوي موفقيت همگي:ws49:

لینک به دیدگاه

سلام. فايل پاوري كه گذاشتم2007 بود و دوستان با مشكل مواجه شدن واسه باز كردنش.

با عرض پوزش از همه عزيزان الان پاور2003 رو قرار ميدم:w16::w16:

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

لینک به دیدگاه

خیلی جالب بود .در واقع کار شما اینه که پروتز گوش را طراحی کنید :ws52: واقعا علم مکانیک همه جا سرک میکشه .

دوستانی که این فایل را دانلود می کنند لطفا در صورت استفاده از فایل حتما منبع را ذکر کنند .مخصوصا اینکه ستاره باران عزیز خیلی برای این سمنار زحمت کشیدند .

لینک به دیدگاه

در گذشته نه چندان دور، پيوند قلب از انساني به انسان ديگر تنها راه نجات بيماراني بود که در حادترين مراحل بيماري قلبي قرار داشتند. اما همواره تعداد متقاضيان دريافت پيوند بسيار بيشتر از تعداد اهدا کنندگان بوده است. به اين ترتيب همه ساله هزاران نفر در صف انتظار پيوند جان خود را از دست مي دهند. توليد قلب مصنوعي دريچه اميدي براي بيماران قلبي گشوده است.

 

قلب همانند موتوری در بدن ما می باشد که وظیفه کارکرد همه قسمت ها را بر عهده دارد . اساساٌ قلب پمپ ماهیچه ای می باشد که اشکسیژن و جریان خون را به ریه ها و اندام های مختلف بدن میرساند .

در یک روز ، قلب چیزی در حدود 2000 گالون خون را پمپ می کند . همانند هر موتور دیگری ، اگر به درستی از قلب مراقبت نشود ممکن است اسیب ببیند و بدرستی عمل پمپاژ را انجام ندهد که به این حالت نارسایی قلب گویند .

 

اولين قلب مصنوعي

در سال 1982، نمونه اوليه اي از يک قلب مصنوعي توسط ‏Paul Winchel‏ طراحي شد. اما استفاده از آن در بدن يک انسان کاري مخاطره آميز به نظر مي رسيد. در نهايت جراح متبحري به نام دکتر ‏William Devries‏ از دانشگاه ‏Utah‏ آمريکا تصميم به انجام اين پيوند گرفت. او اين دستگاه را ‏Jarvik-7‎‏ ناميد. اين نخستين ماشيني بود که مي توانست به طور دائم جايگزين قلب شود. بيمار دريافت کننده پيوند، دندانپزشکي 61 ساله به نام ‏Barney Clark‏ بود. شانس زندگي او در صورت عدم دريافت پيوند، کمتر از سي روز پيش بيني مي شد. جراحي با موففيت انجام شد و کلارک 112 روز زنده ماند. ‏

يکي از ويژگي هاي ‏Jervik-7‎‏ ، به کارگيري نوعي فلز مخصوص در حفرات داخلي آن بود. خون در برخورد با اين نوع فلز منعقد شده و لايه اي در داخل حفرات تشکيل مي داد. اين امر سبب تسهيل حرکت خون در قلب مي شد.‏

عملکرد‎ Jarvik-7‎همانند پمپ هوا طراحي شده بود و برخلاف مدل پيشرفته امروزي، لازم بود چندين رشته سيم از بدن بيمار بيرون آمده و به منبع تغذیه خارجي متصل شود. طبيعي ترين پيامد اين طراحي، بروز عفونت هاي متعدد در محل عبور سيم ها از پوست بود. پيش از توقف توليدJarvik-7‎‏ ، از آن در چندين بيمار ديگر نيز استفاده شد. اما به علت بروز مشکلات فني نظير خطاهاي مکانيکي و حجم بسيار بزرگ دستگاه، توليد آن متوقف شد.‏

در دوم جولای 2001 ، امیدی دیگر به بیماران دچار نارسایی قلبی اعطا گردید که توسط عمل جراحی در بیمارستان Jewish ، واقع در Louisville کنتاکی صورت گرفت و قلب مصنوعی جایگزین قلب طبیعی شد . Abiocor implantable replacement heart اولین قلب مصنوعی کامل است و حداقل امید زندگی بیماران قلبی را دو برابر میکند.

 

 

 

:

 

قلب hydraulic driven

: میانگین پمپاژ قلب یک انسان بالغ ، دارای بازه ای بین 60 تا 100 ضربان در هر دقیقه است .

کارکرد قلب شامل دو مرحله است :

 

در مرحله اول ، دهلیز چپ و راست ، همزمان منقبض شده و خون را به بطن چپ و راست می فرستند .

در مرحله دوم ، بطن ها با هم منقبض می شوند وتا خون را به سمت خارج از قلب بفرستند .

پس ماهیچه ی قلب به مرحله ی آرامش میرود تا خون دو مرتبه قلب را پر کند و دوباره این مراحل تکرار میشوند .

 

قلب های abiocor دارای این مزیت هستند که میتوانند همزمان خون را از دهلیزها به ریه و بقیه اندام ها برسانند ، درصورتی که در قلب های مصنوعی دیگر ابتدا خون به ریه ها و سپس به بقیه اندامها می رود ، به جای اینکه مانند قلب طبیعی هر دو را در یک زمان انجام دهد.

 

Abiocor توانایی پمپاژ بیش از 10 لیتر خون را د ر هر دقیقه دارد که برای فعالیت های روزانه کافی می باشد.

 

Abiocor وسیله ی پزشکی بسیار پیچیده ای است ، اما عملکرد وسیله یک پمپ هیدرولیکی است که مایع هیدرولیک را از سمتی به سمت دیگر انتقال می دهد.برای در ک اینکه این دستگاه چگونه کار می کند اجازه دهید نگاهی به اعضای مختلف دستگاه بیندازیم.

پمپ هیدرولیکی :

ایده ی اساسی این دستگاه درست مانند پمپ های هیدرولیکی در دستگاه های سنگین می باشد . نیرویی که از یک نقطه به نقطه ی دیگر انتقال پیدا می کند ازیک مایع تراکم ناپذیر استفاده می کنند و یک چرخنده که در درون پمپ می باشد ،برا ی ایجاد فشار 1000 دور در دقیقه می چرخد .

 

دریچه ارتباطی :

 

این دریچه برای ورود جریان مایع هیدرولیکی از سمت قلب مصنوعی به سمت دیگر، باز و بسته می شود . وقتی که مایع به سمت راست حرکت می کند خون توسط بطن مصنوعی به ریه ها پمپ میشود و وقتی که مایع به سمت چپ می رود خون به بقیه قسمت های بدن پمپ میشود .

 

سیستم انتقال انرژی بی سیم :

 

که با نام (TET) transcutaneous energy transfer نیز شناخته میشود . این سیستم شامل دو سیم پیچ میشود ، یکی داخل و یکی خارج . نیروی انتقال دهنده توسط نیروی مغناطیسی یک باطری خارجی ، بدون تماس با سطح پوست از آن عبور می کند . سیم پیچ درونی نیرو را دریافت می کند و آن را به باطری درونی و دستگاه کنترل کننده می فرستد .

باطری درونی :

 

یک باطری قابل شارژ در درون شکم بیمار کاشته می شود و این به بیمار اجازه فعالیت هایی مانند دوش گرفتن را در زمان قطع بودن از باطری اصلی بین 30 تا 40 دقیقه می دهد .

 

باطری بیرونی :

 

این باطری توسط یک کمربند Velcro به دور کمر بیمار بسته شده است .هر باطری قابل شارژ می تواند حدود 4 تا 5 سا عت کار کند .

 

 

کنترل کننده :

 

این وسیله ی الکتریکی کوچک در دیواره شکم شخص بیمار کاشته می شود و وظیفه نمایش و کنترل سرعت پمپاژ قلب بیمار را به عهده دارد .

 

قلب abiocor که از تیتانیوم و پلاستیک ساخته شده است به 4 نقطه بدن متصل می شود :

 

دهلیز راست

دهلیز چپ

آئورت

سرخرگ ریوی

کل این سیستم دارای وزنی معادل 10 kg می باشد .

 

جراحی 7 ساعته :

جراحی کاشتن قلب مصنوعی abiocor بسیار حساس است ، نه تنها جراحی باید بطن های چپ و راست قلب واقعی بیمار را از هم جدا کند ، بلکه می بایست یک شی خارجی را در درون سینه بیمار قرار دهد . جرا حی قفسه ها بخیه نیاز دارد . ، abiocor را به باقی قسمت ها ی بدن متصل می کند.

 

Grafts یک نوع از ترکیب بافت ها می باشد که برای متصل کردن عضو مصنوعی به اعضا ی طبیعی بیمار استفاده می شود.

 

در طی این عمل جراحی پیجیده ، پرسنل زیادی آماده خدمت هستند . برای مثال جراحی دوم جولای سا ل 2001 که اولین عمل در نوع خود بود ، شامل تیمی متشکل از دو جراح ، 14 پرستار ، دکتر تزریقات ، پزشک بیهوشی و سایر پرسنل کمکی بود.

در اینجا شیوه اجرا شده این عمل را میبینیم :

جراح ها کویل انتقال دهنده انرژی را در درون شکم قرار می دهند .

استخوان سینه باز می شود و بیمار به دستگاه قلبی - ریوی متصل میشود .

جراحان ، بطن چپ و راست و قلب اصلی را جدا می کنند و دهلیز چپ و راست ، آئورت و سرخرگ ریوی را دست نخورده میگذارند .این قسمت از جراحی به تنهایی 2 تا 3 ساعت به طول می انجامد .

قسمت بالایی l به دهلیز چپ و راست قلب طبیعی متصل میشود .

یک مدل پلاستیکی در سینه جاسازی می شود تا محل صحیح و مناسب قلب را ، بدن بیمار مشخص کند .

grafts ( پیوندها ) به اندازه ی مناسب بریده میشوند تا به آئورت و سرخرگ ریوی متصل شوند

Abiocor در سینه قرار می گیرد. جراحان ا ز اتصالات سریع برای اتصال قلب به سرخرگ ریوی ، آئورت و دهلیز چپ و راست استفاده می کنند .

تمام هوای موجود در دستگاه تخلیه می شود .

بیمار از دستگاه قلبی - ریوی جد ا می شود .

تیم جراحی از عملکرد صحیح قلب مطمئن می شوند .

در کل ، طراحان abiomed خوش بینانه ترین نتیجه را برای این جایگزینی بدین صورت شرح دادند که بهترین نتیجه برای زمان زنده ماندن شخص بیمار با قلب abiocor 6 ماه است . این وسیله فقط برای دو برابر کردن مد ت زمان زنده ماندن اشخاص بیماری طراحی شده است که حدود 30 روز قبل از عمل جراحی امید به زندگی داشتند .

 

طبق گفته دکتر Robert tools بیماری که قلب جایگزین را در 2 جولای 2001 دریافت کرد به همراه 10 بیمار دیگر که تحت این عمل قرار گرفتند ، جان خود را از دست دادند ، اما پذیزندگان قلب abiocor از میانگین زمان زنده ماندن 5 ماه بهره مند هستند .

منبع:

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

لینک به دیدگاه

هر پنج ثانیه یک نفر به تعداد نابینایان افزوده می شود و در هر دقیقه یک کودک نابینا می گردد. استفاده از پروتزهای بینایی یکی از متداول ترین روش های درمان نابینایی است. پروتزهای بینایی که به آنها چشم بیونیک(Bionic eye) هم گفته می شود، به دو دسته عمدهتقسیم می شوند: پروتزهای شبکیه و پروتزهای عصب بینایی. از چشم بیونیک به عنوان معجزه ی هزاره ی سوم یاد می کنند چرا که به نابینایان امکان دیدن می دهد!

 

چشم بیونیک، ریزپردازنده ای برای دیدن

 

 

مقدمه

نابینایی یکی از بیماری هایی است که بعد از امراضی همچون سرطان و ایدز مردم بیشترین واهمه را از آن دارند. نابینایی عبارت است از کاهش بینایی به حدی که مانع اشتغال فرد با اتکای به خویش ‌شود، یا فرد را برای زندگی وابسته به دیگران یا وسایل کمکی نماید.در حال حاضر بیش از 180 میلیون نفر مبتلا به اختلالات بینائی در جهان زندگی می کنند که از آن میان 45 میلیون نفر نابینای مطلق و 135 میلیون نفر نیمه نابینا هستند، و بیش از نود درصد آنها در کشورهای در حال توسعه زندگی می کنند. هم اینکدر هر پنج ثانیه یک نفر به تعداد نابینایان جهان افزوده می شود و در هر دقیقه یک کودک نابینا می گردد. نابینایی درجات گوناگونی دارد. برخی هرگز نور را نمی‌بینند؛ بعضی دیگر فقط می‌توانند نور را از تاریکی تشخیص دهند؛ عده‌ای هم از دید ناچیزی برخوردارند و فقط درصد اندکی از نابینایان کور مادرزاد هستند. کور متولد شدن، پدیده‌ای است که هنوز علل آن کاملاً شناخته نشده است.

علل نابینایی

کاتاراکت (آب مروارید) علت حدود 50 درصد از موارد نابینایی در جهان است. پیری شایع‌ترین عامل ابتلا به کاتاراکت است. تراخم از دیگر عوامل نابینایی است. این بیماری ناشی از حساسیت تأخیری نسبت به فرآورده‌های باکتریال، مثل باسیل سل، می‌باشد که باعث ایجاد زخم در قرنیه می‌شود. جذام و اونکوسرکیازیس هم باعث نابینایی می شود. حدود 15 تا 16 میلیون نفر در جهان مبتلا به جذام هستند که بیماریهای چشمی ناشی از آن بالاتر از هر بیماری سیستمیک دیگر است. قریب به 10 درصد از بیماران جذامی کور می‌شوند. اونکوسرکیازیس از طریق گزشپشهسیاه منتقل می‌شود که در رودخانه‌های جاری تخمگذاری می‌کند (به همین دلیل نام دیگر آن "کوری رودخانه" است) و 28 میلیون نفر در جهان مبتلا به این بیماری هستند. گزروفتالمی که ناشی از کمبودAویتامیناست هم از علل شایع کوری در شیرخواران است. غیر از موارد ذکر شده بیماریهای ارثی نیز از علل مهم نابینایی به شمار می روند.

ساختمان چشم و مکانیسم تشکیل تصویر

ساختمان چشم شبيه يك كره است که مهمترین اجزای آن عبارتست از: قرنيه، عنبيه، مردمك، عدسي، زجاجیه، شبکیه و عصب بينايي.

 

قرنيه قسمت شفاف جلوي كره چشم است كه از پشت آن ساختمان هاي داخلي تر كره چشم مثل عنبيه و مردمك ديده مي شود. مقدار انحناي قرنيه با روشهاي ليزر (PRK)، ليزيك(LASIK)، لازك(LASEK) و جراحي با تيغه الماس (RK) قابل تغيير است و از این طریق شماره چشم فرد اصلاح مي شود. همچنين استفاده از لنز تماسي (كنتاكت لنز) كمك مي كند كه انحناي قرنيه فرد موقتاً به اندازه مطلوب برسد و ديد فرد اصلاح شود.

عنبیه قسمت رنگي چشم است كه در پشت قرنيه قرار داشته و به رنگهاي مختلف مانند آبي، سبز، قهوه‏اي، عسلي و غيره است. خصوصيات و ساختمان عنبيه هر فرد مانند اثر انگشت وی منحصر بفرد است به طوري که در سيستم های امنيتی پيشرفته از عنبيه به عنوان وسیله ای برای شناسايی افراد استفاده می شود.

در وسط عنبيه سوراخي به نام مردمك وجود دارد كه مقدار نور وارد شده به چشم را تنظيم مي كند. وقتي چشم در محيط پر نور قرار مي گيرد مردمك تنگ مي شود تا مقدار نور كمتري وارد چشم شود. به همين ترتیب وقتي چشم در محيط كم نور قرار مي گيرد مردمك گشاد مي شود تا نور بيشتري وارد چشم شود.

زجاجيه مايع ژله مانند شفافي است كه داخل كره چشم را پر مي كند و به آن شكل مي دهد.

عدسي يك ساختمان شفاف در پشت عنبيه است كه در متمركز كردن دقيق پرتوهاي نور بر روي شبكيه به قرنيه كمك مي كند. ضخامت عدسي چشم در شرايط مختلف تغيير مي كند و بسته به آن كه شيء مورد نظر در چه فاصله اي از فرد قرار داشته باشد، ضخامت آن كم و زياد مي شود.

شبکیه که صفحه ای حساس بهنور است از سلولهای استوانه ای و مخروطی شکل تشکیل شده که حساسیت آنها در تمام سطح شبکیه یکسان نیست. حساس ترین قسمت شبکیه به نور، لکه زرد چشم است که محل تلاقی محور اصلی سیستم چشم با شبکیه می باشد. در واقع وقتی ما به یک جسم با دقت نگاه می کنیم، می خواهیم تصویر جسم را بر روی لکه زرد بیندازیم. قطر سلولهای مخروطی و استوانه ای در حدود 4.5 میکرون است. هر کدام از این سلولها به منزله یک فتودیوداست. وقتی نور بر روی اینسلولها می افتد، آنها را تبدیل بهالکتریسیتهمی کند و از طریقاعصابچشم، الکتریسیته تولید شده روی سلولهای چشم، به مغز منتقل می‌شود و بینایی شکل می‌گیرد.

 

 

پروتزهای بینایی

استفاده از پروتزهای بینایی یکی از روش های متداول برای درمان نابینایی است. پروتزهای بینایی که به آنها چشم بیونیک (Bionic Eye) هم گفته می شود، به دو دسته عمده تقسیم می شوند. نوع اول پروتزهای شبکیه نام دارد و دسته ی دوم به پروتز عصب بینایی معروف است. از چشم بیونیک به عنوان معجزه ی هزاره ی سوم یاد می کنند زیرا این دستاورد جدید به نابینایان امکان دیدن می دهد! این پروتزها در ابتدا به منظور کمک به افراد نابینا برای حرکت مستقل آنها طراحی شد، اما در مراحل بعدی دانشمندان تلاش دارند تا امکان خواندن را هم برای نابینایان فراهم آورند.

 

پروتزهای شبکیه

این پروتزها مخصوص آن دسته از بیمارانی است که عصب بینایی آنها آسیب ندیده است. مشکل این بیماران غالباً در ناحیه شبکیه چشم است. البته باید این نکته را هم در نظر داشت که در این حالت سلول های شبکیه کارایی خود را بطور کامل از دست نمی دهند. این بیماری ممکن است به خاطر آسیب رسیدن به سلولهای شبکیه (Retinitis Pigmentosa) یا به دلیل نارسایی های ناشی از افزایش سن (Age related muscular degeneration) رخ دهد. امروزه دارویی برای درمان این گونه بیماری ها وجود ندارد و این مساله اهمیت شبکیه مصنوعی و پروتزهای شبکیه را به خوبی روشن می سازد.

امروزه پروتزهای شبکیه ای، تصاویری شامل نقاط سیاه و سفید همانند آنچه در تابلوی اعلانات ورزشگاهها می بینیم به وجود می آورند. اساس کار این پروتزها امکان تحریک مصنوعی سیستم عصبی است. می توان از یک الکترودی که از آن جریان می گذرد در نزدیکی سلول عصبی استفاده نمود. جریان عبوری از الکترود موجب به وجود آمدن پتانسیل الکتریکی در سطح غشا می شود و بدینسان این پتانسیلِ عمل در سرتاسر سیستم عصبی منتشر می شود. پروتزهای شبکیه دارای دو بخش عمده در خارج از چشم بیمار و درون آن هستند. در بخش خارجی یک دوربین وجود دارد که بر روی شیشه عینک بیمار نصب می شود. این دوربین تصاویر اطراف را دریافت کرده و آنها را بصورت سیگنالهای الکتریکی درمی آورد و سپس آنها را به یک ریزپردازنده طراحی شده برای پردازش تصویر انتقال می هد. ارتباط دوربین و ریزپردازنده از طریق سیم است. تصاویر پس از پردازش در ریزپردازنده، توسط آنتنی که بر روی عینک تعبیه شده، به تراشه ای که بر روی شبکیه کار گذاشته شده ارسال می شوند. سیگنالهای فوق توسط امواج الکترومغناطیسی منتقل می شوند که در حال حاضر برای ارتباط داخل و خارج ضروری به نظر می رسند. آنتن های درون چشم این امواج را دریافت کرده و آنها را به جریان الکتریکی تبدیل می کنند. این جریان از طریق سیم به تراشه منتقل می شود و همان طور که گفته شد، باعث ایجاد تحریک عصبی و پتانسیلِ عمل می شود.

 

 

پروتز عصب بینایی :

این دسته از پروتزها مخصوص بیمارانی است که عصب بینایی آنها به دلیل بیماری یا عوامل فیزیکی، آسیب دیده و کارایی خود را از دست داده است. در این حالت حتی اگر سلولهای شبکیه نیز سالم باشند، بیمار قادر به دیدن نخواهد بود. در چنین بیمارانی، تحریکات الکتریکی از راه عصب بینایی به مغز می رسد ولی چون ارتباطی بین مغز و شبکیه وجود ندارد، لازم است این ارتباط به طور غیرمستقیم پدید آید تا قشر بینایی مغز تحریک شود. ساختار پروتز عصب بینایی تا حد زیادی شبیه پروتزهای شبکیه است، با این تفاوت که کار در اینجا مشکل تر به نظر می رسد، زیرا سلولهای واقع در قشر مغز حساس تر بوده و کوچکترین اشتباهی ممکن است آسیب غیر قابل بازگشتی به مغز برسد. به علاوه ساختار مغز و قشر بینایی هنوز به درستی شناخته نشده است.

در این پروتز ابتدا تصاویر توسط یک دوربین دیجیتال دریافت می شود. سپس این سیگنالها به صورت مستقیم وارد یک پردازشگر می شوند. سیگنالهای پردازش شده وارد بخش میکروپروسسوری شده و از آن جا به صورت جریان های الکتریکی توسط سیم وارد آرایه ی الکترودهای کاشته شده در مغز می گردد و سلولهای عصبی را تحریک می کند. بر خلاف پروتز شبکیه، در قسمتهایی از این پروتز از سیم برای ایجاد ارتباط استفاده می شود. احتمال بروز عفونت در این پروتز از پروتز شبکیه بیشتر است.

 

 

 

اگر این پروتز در اوایل دوران نابینایی که سلولهای مغزی هنوز کارایی خود را از دست نداده اند مورد استفاده قرار گیرد، کارایی بیشتری خواهد داشت. این پروتز در افرادی که به طور مادرزادی نابینا هستند، کارایی لازم را ندارد زیرا سلولهای قشر بینایی آنها فاقد هرگونه پیشینه ای از فرایند دیدن هستند. پس از کارگذاشتن این پروتز، بیماران نیاز به طی کردن دوره های آموزشی دارند که گاهی تا 10 سال نیز به طول می انجامد. با افزایش تعداد الکترودهای کاشته شده، رزولوشن (وضوح) تصویر بهبود می یابد تا جایی که شخص قادر به تفکیک چهره های مختلف خواهد بود. برای این منظور به 600 تا 1000 الکترود نیاز است. تاثیر افزایش تعداد این الکترودها در شکل 4 قابل مشاهده است. دانشمندان امیدوارند با اقزایش تعداد الکترودها، استفاده از میکروکامپیوترهای قدرتمندتر و الگوریتم های پیشرفته تر پردازش تصویر، به پیشرفتهای چشمگیری در این علم نوپا دست یابند.

منبع:http://eng.ui.ac.ir/~bme/

لینک به دیدگاه

اعضاي مصنوعي شاخه اي از توان بخشي است كه با اندام هاي مصنوعي سرو كار دارد. قسمتي كه جانشين عضو از دست رفته مي شود را پروتز مي نامند. كه از كلمه يوناني pros به معني اضافه كردن و tithenai به معناي جايگزين كردن گرفته شده است.

اندام هاي مصنوعي به پروتز هايي اطلاق مي شود كه به عنوان جانشين اندام هاي طبيعي بدن استفاده مي شوند. ضرورت وجود اين عضو جانشين از زمان هاي گذشته دور آشكار گشت.

مهمترين علت پيشرفت در ساخت پروتز استفاده از مواد سبك، محكم و مقاوم بود. رعايت اين موارد باعث شد كه ساختمان پروتزها نه تنها كار آمد و راحت باشد بلكه از نظر زيبايي ظاهر راضي كننده اي داشته باشند.پلاستيك ها، آلياپهاي آلومينيوم، چوب ، چرم، لاستيك، و پوست چند حيوان از جمله مواد مناسب هستند.

 

پروتزهاي مختلفي براي اندام هاي مختلف فوقاني يا تحتاني بدن ساخته شده اند.

در اين قسمت به معرفي تعدادي از اين پروتزها مي پردازيم و كارهاي به روز شده در اين زمينه را مطرح مي كنيم.

 

براي شروع يك مقاله راجع به پروتزهاي ران و زانو در اين قسمت مي گذارم.

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

:ws49:

لینک به دیدگاه

سلام. خسته نباشيد.

امشبم يه فايل در مورد پروتز هاي ران مي گذارم.

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

:ws49:

لینک به دیدگاه

سلام. وقت همگي بخير.

اينجا يه مقاله راجع به پرتز هاي گوش مياني ميذارم.

عنوان مقاله هم هستش

Rapid prototyping of ossicular replacement prostheses

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

:ws49:

لینک به دیدگاه

سلام. خسته نباشيد.

يه مقاله فارسي واستون ميذارم با عنون

"

بررسي كوتاهي اندام در بيماران مبتلا به فلج زايماني"

اميدوارم مفيد باشه.

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

:ws49:

لینک به دیدگاه

قطع عضو((amputation اندام تحتاني:

يكي از بدترين انواع قطع، قطع مادرزادي مي باشد كه به علت عدم رشد اندام است. هنگام تولد نوزاد ناقص است و ساختن پروتز براي آنها بسيار دشوار است. در اين حالت گفته مي شود كه ناهنجاري هاي كنده اي اندام داريم.(stump)

قطع اندام تحتاني به دو زير گروه تقسيم مي شود:

قطع زير زانو( below knee amputation) كه 55% قطع اندام تحتاني از اين نوع است .

قطع بالاي زانو( above knee amputation)

از يك ديد گسترده تر قطع اندام پاييني به زيرگروه هاي زير تقسيم مي شود:

1) قطع انگشت شست: زماني كه انگشت شست نداريم در فاز push off پا مشكل داريم يك صفحه فلزي در زير شست قرار مي گيرد( براي كفش) و نيرو از طريق آن منتقل مي شود .جاي انگشت شست هم در كفش پر مي شود تا به مرور زمان انحنا پيدا نكند.

 

2) قطع انگشت دوم

3) قطع از ناحيه مفصل مچ پا- كف پا ( lisfranc amputation)

4) قطع chopart

5) Pirogoff amputation

6) قطع syme's

 

 

 

Prosthetic Feet

 

 

Dycor's prosthetic feet are the lightest on the market today. Significant weight reduction is accomplished with use of a unique patented resin transfer infusion and lightweight polypropylene components. Dycor designers achieve the blend of comfort, balance, and design by successfully combining the technology and application of three critical components:

 

 

1. Shock and shear absorption

 

 

2. Flexibility and resiliency

 

 

3. Versatility and reliability.

 

 

 

DYCOR'S "K SERIES" FEET.

 

 

The Dycor “K Series” feet are designed for clinical gradient or gradual change in response to level of activity. This gradient is not always clearly defined by conventional nomenclature. Consequently, Dycor’s “K Series” products will be defined in terms of clinical applicability relating to transfers and ADLs. Please review the product descriptions below.

 

 

 

K1A (Assisted Transfer) “K SERIES” L5972

 

 

Dycor’s new “K Series” K1A prosthetic foot is ideal for assisted transfer for ankle disarticulation and transtibial levels. It is also well suited for the transfermoral level when used with a manual lock or safety knee. For bi-lateral assisted transfer, the K1A foot should be used in conjunction with a K2A (Assisted ADL) “K Series” foot (dominant side). The biomechanical design of the K1A (Assisted Transfer) ”K Series” foot is ideal because it minimizes ground reaction force without the weight of an ankle joint. The weight of the keel, titanium pyramid and integrated foot shell is 7 oz. (198 grams). Weight limit is 100 (min.) -340 (max.) lbs., depending on size

 

 

K2U (Unassisted Transfer) “K SERIES” L5972

 

 

Dycor’s new “K Series” K2U prosthetic foot is ideal for unassisted transfer. The design is similar to the K1A (assisted transfer) “K Series” foot, and incorporates firmer dorsiflexion and plantar flexion bumpers. For bilateral unassisted transfer, the K2U should be used in conjunction with a K2A (assisted ADL) “K Series” foot (dominate side). Weight is 7 oz./198 grams. (26 med.) including integrated foot shell. Weight limit is 99 lb.(min.) – 295 lb. (max.) depending on size.

 

 

K2A (Assisted ADL) “K SERIES” L5976

 

 

Dycor’s new “K Series” K2A foot is ideal for uni and bilateral assisted ADL. Similar to the “K Series” K1A and K2U feet, the “K Series” K2A foot is extremely light and durable (7 oz. including integrated EVA foot shell). The “K Series” K2A relies on plantar flexion bumper compression and dorsi-deflection of the semi rigid thermoplastic keel. Weight limit is 113 lbs. (min.) to 295 lbs.(max.), depending on size. Patent and patent pending.

 

 

 

K3U (Unassisted ADL) “K SERIES” L5981

 

 

Dycor’s new “K Series” K3U foot relies on plantar compression of rubber bumpers and dorsi-deflection of a semi-flexible keel. This combination provides an ideal platform for clients that prefer resiliency, durability and lightness for both uni-lateral and bi-lateral unassisted ADL. Weight limit is 99 lb. (min.) to 259 lb. (max.) depending on size. Weight of foot is 7 oz. including integrated EVA foot shell. Patent & patent pending.

 

 

For more information regarding the product or technical assistance, call our Technical Services Dept. at 800-794-6099.

 

 

 

 

Post-op

 

 

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

Patented L5975+5984

 

 

The IPO foot is designed to minimize excessive stress to the wound site during immediate or initial post operative ambulation. The combined weight of the multi axial flexible keel foot, dynamic response pylon and socket attachment plate is 16 ounces, which reduces pistoning during swing phase. The polypropylene flexible keel and tri axial ankle motion reduces sheer during weight bearing. Walking on the IPO foot is very similar to walking on a crutch tip that pivots, and reduces applied stress other than those that directly contributing to therapeutic venus pressure gradient. Options low (½”) and medium (1” heel height) 22-30cm).

 

 

 

 

 

 

Transmetatarsal

 

 

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

Patented L5999

 

 

Molded EVA bi-valve. K levels 1-4.

 

 

 

 

 

 

Transmetatarsal

 

 

Transtarsal

 

 

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

 

Patented L5972

 

 

The TMF foot is bi-valve expanded EVA foam ideally suited for transtarsal and transmetatarsal applications where cosmetic restoration of the forefoot is of primary concern.

 

 

 

 

 

 

Transtarsal

 

 

Lisfranc Chopart

 

 

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

 

Patented and Patent Pending L5976

 

 

Flexibility of the LCE prosthetic foot is very similar to the original Seattle Energy Storing and Ohio Willowood´s Carbon Copy II foot. However, the average weight, including the foot shell is only 4 ounces. The advanced composite epoxy and fiberglass keel can be sanded to conformity and epoxied directly to the Transtarsal/Lisfranc Chopart level prosthetic socket. Available in low profile (1/2").

 

 

 

 

 

 

Lisfranc Chopart

 

 

Syme

 

 

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

 

Patented and Patent Pending L5981

 

 

The flexibility of this foot is similar to the Flex Foot’s original Flex Walk foot. The average weight of the LCD is 10 ounces and is available in low profile (1/2”). The forefoot is horizontally split into 5 segments to maintain the same degree of forefoot flexibility regardless of medial and lateral shift of the floor reaction. Integrated carbon fiber “tie ins” around the heel portion of the keel are epoxied directly to the end of the socket, forming a stronger lap joint between the heel segment of the keel and the prosthetic socket.

 

 

 

 

 

 

Syme

 

 

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

 

Patented L5975+5984

 

 

The SYM Syme prosthetic foot has a molded polypropylene flexible keel available in three sizes to accommodate and weight and K1-3 Level. The combination of the flexible keel and multi axial ankle with the soft tissue management (STM) torque absorber (5 ft. lbs.) option results in a very forgiving and accommodating prosthesis. This is particularly useful in the soft tissue and gait management of diabetic clients.

 

 

 

 

 

 

Syme

 

 

Transtibial

 

 

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

 

Patented and Patent Pending L5981

 

 

Similar to the LCD, the FDS foot is segmented horizontally into five layers. The titanium foot adapter is integrated into the advanced composite keel, minimizing socket floor clearance. The heel portion of the keel (posterior to the adapter) is a flexible urethane-fiberglass composite which deflects to cushion heel contact.

 

 

 

 

 

 

Transtibial

 

 

Transfemoral

 

 

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

 

Patented L5979

 

 

The function of the DR foot is very similar to the original College Park energy returning articulated foot. The average weight of the DR foot, including the EVA integrated foot shell is 12 ounces. The DR foot is ideal for wearers that require more stability than a flexible keel with articulated ankle, and where resiliency is preferred. The optional aggressive gait management (AGM) torque absorber provides appropriate yield and return for moderate level extra ambulatory activity. The DR Foot is available in two versions, DR 2 for K2 and DR 3 for K3. Available in uni, bi or tri axial with Low and med heel height options.

 

 

 

Dycor’s "DR Series" DR2 foot is ideal for unassisted transfer and assisted ADL (K2). For bi-lateral unassisted transfer, the DR2 foot should be used with a higher "dash number" or DR3 foot on the dominate side. Uni, bi or tri-axial (STM transverse torque absorber 5 ft. ­ lbs.) articulation option, low or medium profile options. Weight of foot, titanium adapter and integrated EVA foot shell is 312 grams (11 ozs.)

 

 

 

Dycor's "DR Series" DR3 foot is well suited for uni or bilateral unassisted ADL (K3). Similar to the DR2 foot, the DR3 has optional uni, bi or tri-axial (AGM transverse torque absorber, 10 ft. ­lbs.) and low or medium profile options. Weight of foot, titanium adapter and integrated EVA foot shell is 312 grams (11 ozs.).

 

 

 

 

 

 

Transtibial

 

 

Transfemoral

 

 

Trans Hip

 

 

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

Flexible Multi Axis (FMA)

 

Patented L5975 and L5984

 

 

Dycor’s original ADL foot is designed for low to moderate ADL. The flexible molded polypropylene keel and articulated ankle is forgiving and accommodating, and allows the prosthetic wearer achieve and maintain a “non reactive” weight bearing foot for as long as possible during the weight bearing stance phase. Low profile and med. profile options are available. Articulated ankle options are uni axial or bi axial with integrated STM (5 ft. lbs.) or AGM (10 ft. lbs.) transverse torque absorbers. The uni axial version is remarkably simple in design and lends itself to a high

degree of reliability even when used by non-geriatric, K3 level wearers.

 

 

اينم يه سري عكس از انواع اين پروتزهاي كه در بالا ذكر شد:

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

 

در اين قسمت واسه كساني كه علاقه دارند چند تا مقاله ميذارم.

مقاله اول بسيار مفيد است و مي توانيد با انواع اين نوع قطع شدن پا كه در بالا توضيح داده شد مطالب مفيدي پيدا كنيد. شكل هاي آن نيز جالب است و براي افراد معلولي كه يك پاي آنها كوتاهتر است يا مشكلات ديگري دارند طراحي هايي انجام شده است.

مقاله دوم نيز در مورد مدل سازي به كمكFEM براي افرادي است كه داراي قطع اندام زير زانو هستند.

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

لینک به دیدگاه

سلام.

يه مقاله ميذارم با عنوان

"

Acoustic–structural coupled finite element analysis for sound

transmission in human ear—Pressure distributions

Abstract

A three-dimensional (3D) finite element (FE) model of human ear with accurate structural geometry of the external ear canal, tympanicmembrane ™, ossicles, middle ear suspensory ligaments, and middle ear cavity this 3D FE model was modified to include acoustic–structural interfaces for coupled analysis from the ear canal by our group. In present study has been recently reportedt his 3D FE model was modified to include acoustic–through the TM to middle ear structural interfaces for coupled analysis from the ear canacavity. Pressure distributions in the canal and middle ear cavity at different frequencies were computed underl

at different locations in the canal. The spectral distributions of middle ear pressure at the oval window, round input sound pressure applied window, and medial site of the umbo were calculated and the results demonstrated that there was no significant difference of pressures between those locations at frequency

below 3.5 kHz. Finally, the influence of TM perforation on pressure distributions in the canal and middle ear cavity was investigated for perforations in the inferior–posterior and inferior sites of the TM in the FE model and human temporal bones.The results show that variation of middle ear pressure is related to the perforation type and location, and is sensitive to frequency

.

© 2005 IPEM. Published by Elsevier Ltd. All rights reserved.

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

لینک به دیدگاه
  • 2 هفته بعد...

A laboratory investigation of the flow in the left ventricle of a human heart with prosthetic,tilting-disk valves

Abstract: The understanding of the phenomena involved

in ventricular flow is becoming more and more important

because of two main reasons: the continuous

improvements in the field of diagnostic techniques and

the increasing popularity of prosthetic devices. On one

hand, more accurate investigation techniques gives the

chance to better diagnose diseases before they become

dangerous to the health of the patient. On the other

hand, the diffusion of prosthetic devices requires very

detailed assessment of the modifications that they

introduce in the functioning of the heart. The present

work is focussed on the experimental investigation of the

flow in the left ventricle of the human heart with the

presence of a tilting-disk valve in the mitral position, as

this kind of valve is known to change deeply the structure

of such a flow. A laboratory model has been built

up, which consists of a cavity able to change its volume,

representing the ventricle, on which two prosthetic

valves are mounted. The facility is designed to be able to

reproduce any arbitrarily assigned law of variation of

the ventricular volume with time. In the present experiment,

a physiologically shaped curve has been used.

Velocity was measured using a feature-tracking (FT)

algorithm; as a consequence, the particle trajectories are

known. The flow has been studied by changing both the

beat rate and the stroke volume. The flow was studied

both kinematically, examining velocity and vorticity

fields, and dynamically, evaluating turbulent and viscous

shear stresses, and inertial forces exerted on fluid

elements. The analysis of the results allows the identification

of the main features of the ventricular flow,

generated by a mitral, tilting-disk valve, during the

whole cardiac cycle and its dependence on the frequency

and the stroke volume

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...