mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 تیر، ۱۳۹۲ همایش بزرگ تخصصی انتخاب رشته و آشنایی با رشته های دانشگاهی 12 مرداد ماه 1392 محورهای همایش : با توجه به اينكه در انتخاب رشته دانشگاهی، از سوی خانوادهها و داوطلب، دو عامل علاقهمندی و توانمندی ناديده گرفته میشود و بدون آگاهی، رشته مورد نظر انتخاب میشود، لزوم برگزاری همایش بزرگ انتخاب رشته و آشنایی تخصصی با رشته های دانشگاهی ضروری به نظر میرسد. در اين همایش که برای اولین بار با این ابعاد و گستردگی و سطح کیفی در کشور برگزار می گردد، علاوه بر ارایه اصول و نکات مهم و ضروری انتخاب رشته توسط اساتید مجرب کشور، رشته های دانشگاهی توسط دانشجویان ممتاز دانشگاه های شریف، تهران، امیرکبیر، علم و صنعت، خواجه نصیر، علوم پزشکی تهران و شهید بهشتی به صورت کاملاَ تخصصی و کاربردی در کارگاه های جداگانه به متقاضيان معرفی میگردند. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 تیر، ۱۳۹۲ یادنامهی سیمین دانشور رونمایی میشود » سرویس: فرهنگي و هنري - ادبيات و نشر کد خبر: 92041005475 دوشنبه ۱۰ تیر ۱۳۹۲ - ۰۹:۰۲ برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام یادنامهی سیمین دانشور با نام «بی سرو سیمین» نوشتهی سیدجواد میرهاشمی همزمان با روز قلم رونمایی میشود. سیدجواد میرهاشمی در گفتوگو با خبرنگار ادبیات و نشر خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، با اشاره به یادنامهی سیمین دانشور، گفت: این کتاب که فیلمی هم از گفتوگوهای آن ساخته شده و قرار است در جشنوارهی حقیقت نمایش داده شود، شامل چهار فصل گفتوگوها با اهل قلم، مقالهها، آثار کمتر دیدهشده و عکسهای سیمین دانشور از کودکی تا پیرسالی و بدرقهی ایشان است. او افزود: این کتاب در 454 صفحه منتشر شده است و در روز 14 تیرماه از ساعت 17 تا 19 همزمان با روز قلم در خانهی سیمین دانشور و جلال آل احمد با حضور جمعی از نویسندگان رونمایی میشود. کتاب «بی سرو سیمین» بر اساس فیلمی مستند از زندگی و آثار دکتر سیمین دانشور که به منظور حفظ و ثبت و ضبط تاریخ شفاهی ادبیات ایران گرد آمده، توسط نشر من منتشر شده است. نمونه آثار بانوی داستاننویسی ایران مشتمل بر برخی جزوههای درسی، مقالههای او در روزنامهی کیهان و مجلهی نقش نگار از بخشهای این کتاب هستند. همچنین محمود دولتآبادی، جواد مجابی، رضا براهنی، جمال میرصادقی، خشاریار دیهیمی، عبدالله کوثری و جمعی از اصحاب قلم و رسانه به ارائه نقطه نظرات و ذکر خاطرات در این اثر پرداختهاند. انتهای پیام لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 تیر، ۱۳۹۲ «روز قلم» از تیرگان تا چهاردهم تیر » سرویس: فرهنگي و هنري - ادبيات و نشر کد خبر: 92041207021 چهارشنبه ۱۲ تیر ۱۳۹۲ - ۰۸:۴۱ برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام در تقویم رسمی کشورمان، روز چهاردهم تیرماه، به عنوان «روز قلم» ثبت شده است. به گزارش خبرنگار ادبیات و نشر خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، چهاردهم تیرماه در سال ۱۳۸۱ پس از پیشنهاد انجمن قلم ایران و تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی، به عنوان «روز قلم» در تقویم ثبت شد. البته توجه به قلم در سرزمین ما پیشینهای دیرینه دارد. سدهها پیش در ایران باستان، تیرگان (سیزدهم تیرماه) یکی از مهمترین جشنهای ایران باستان بوده که آیینهای مخصوصی داشته و یکی از آنها پاسداشت قلم بوده است. یکی از دلایلی که برای این جشن ذکر شده، این است که در این روز، هوشنگ، پادشاه پیشدادی ایران، نویسندگان و کاتبان را به رسمیت شناخت و آنان را گرامی داشت. مردم جشن گرفتند و آن جشن به یاد ارجمندی قلم بر جای ماند. دلیل دیگری هم که برای این جشن ثبت شده، این است که به نوشتهی ابوریحان بیرونی، سیزدهم تیرماه، روز ستارهی تیر یا عطارد است و چون عطارد، کاتب ستارگان است، میتوان سیزدهم تیرماه را روز نویسنده نامید. پس از انقلاب نیز نویسندگان و شاعران سرشناسی چون محمدعلی سپانلو سیزدهم تیرماه را به عنوان روز قلم و نویسنده پیشنهاد دادند، تا اینکه چهاردهم تیرماه از جانب انجمن قلم به عنوان روز قلم نامگذاری شد. با این حال این مناسبت هنوز چندان در میان مردم و حتا اصحاب قلم و اندیشه شناختهشده نیست. شاید یکی از دلایل این ناشناخته ماندن، نبود برنامههای مناسب برای این روز در جامعه باشد. برنامهای که در حال حاضر سالانه در این روز برگزار میشود، آیین پایانی جایزهی «قلم زرین» است که امسال دوازدهمین دورهی آن از سوی انجمن قلم ایران برگزار میشود. البته این دوره از جایزه به دلیل مصادف بودن روز قلم با روز جمعه، در روز شنبه، پانزدهم تیرماه، برگزار میشود. از سویی، امسال خانهی کتاب اعلام کرده آیین پاسداشت روز قلم با حضور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی همراه با آیین پایانی جایزهی قلم پانزدهم تیرماه از ساعت 18:30 در باغ زیبا برگزار میشود. در سالهای اخیر این مکان میزبان برنامهی وزارت ارشاد برای پاسداشت روز قلم بوده است. امسال البته در روز چهاردهم تیرماه و به مناسبت روز قلم، در خانهی سیمین دانشور و جلال آل احمد، از یادنامهی سیمین دانشور با نام «بی سرو سیمین» نوشتهی سیدجواد میرهاشمی رونمایی میشود. انتهای پیام لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 تیر، ۱۳۹۲ چهارمین همایش شهرشعر 29 تا 30 مرداد ماه 1392 محورهای همایش : • ایجاد آشنایی و تعامل بین شاعران ، نویسندگان و ناشران کشور • استعدادیابی و معرفی شاعران • معرفی شخصیت های فعال و دلسوز ادبیات کشور • بررسی مشکلات چاپ و نشر. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 1 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 تیر، ۱۳۹۲ ::«آنها»ی فاضل نظری به چاپ بیست و هفتم رسید:: مجموعه شعر «آنها» سروده فاضل نظری و برگزیده نهمین دوره جایزه كتاب فصل توسط انتشارات سوره مهر به چاپ بیست و هفتم رسید._ به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، به نقل از پایگاه خبری حوزه هنری، در ابتدای این كتاب به قلم شاعر آمده است: «در روزگار شما آنهایی است. خود را با آنها همراه كنید. آنهایی كه چون ابر میگذرند.» آن جا و این جا، سفر1، گرفتار رهایی، آن مغرور، می بینی كه...، سربه هوا، سفر2، تقاطع، طفل زمین خورده، آن روزها، گاهی فقط سكوت، آن دیگرمغرور، اقلیت،حباب، از تماشای تو ، رازدان ، خورشید فلك مرتبه را روی زمین یافت، آن دو برادر، بعد ازآن، چتر، سرزنش، تهمت آبرو، چهارآینه، سربسته، پژواك، آن چشم آهو، حلقه دوزخ، و... از عناوین سرودههای فاضل نظری است كه در این مجموعه شعر آورده شده است. مجموعه سروده «آنها» از فاضل نظری سومین اثر وی پس از «گریه های امپراطور» و «اقلیت» است كه توسط انتشارات سوره مهر به چاپ رسیده است و به عنوان برگزیده نهمین دوره جایزه كتاب فصل انتخاب شد. در شعر «می بینی كه...» می خوانید: بعد یك سال بهارآمده، می بینی كه/ بازتكرار به بارآمده، میبینی كه/ سبزی سجده ما را به لبی سرخ فروخت/ عقل با عشق كنار آمده، می بینی كه/ آنكه عمری به كمین بود، به دام افتاده/ چشم آهو به شكار آمده، میبینی كه// حمد هم از لب سرخ تو شنیدن دارد/ گل سرخی به مزار آمده، میبینی كه// غنچهای مژده پژمردن خود را آورد/ بعد یك سال بهار آمده، می بینی كه. مجموعه سروده فاضل نظری با عنوان «آنها» در شمارگان دو هزار و پانصد جلد با قیمت هشت هزار تومان به چاپ بیست و هفتم رسیده است. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 1 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 شهریور، ۱۳۹۲ برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام سید محمدحسین بهجت تبریزی (۱۲۸۵-۱۳۶۷) شاعر و ادیب متخلص به شهریار در تبریز بهدنیا آمده و بنا به وصیتش در مقبرةالشعرای همین شهر به خاک سپرده شد. در ایران ۲۷ شهریور ماه، روز درگذشت این شاعر معاصر را «روز شعر و ادب پارسی» نامگذاری کردهاند. "روحش شاد ، یادش گرامی" 2 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 مهر، ۱۳۹۲ مصطفی علیپور در نشست رونمایی از مجموعه شعر «به ساعت گل سرخ » اظهار داشت: شخصیت مرحوم عمرانی را میشد در شخصیت شعرش دید. به نظر من هیچ شاعری را نمیشود دید که مانند او به شعرش شباهت داشته باشد. نشست رونمایی از مجموعه شعر«به ساعت گل سرخ» سروده مرحوم خلیل عمرانی با حضور جمعی از شاعران کشور عصر روز یکشنبه 21 مهر ماه در محل خبرگزاری فارس برگزار شد. در ابتدای این نشست، رضا اسماعیلی از شاعران کشور در سخنانی با بیان اینکه بزرگداشت شاعران را باید بزرگداشت شعر در کشور بدانیم، اظهار کرد: مرحوم عمرانی در هر برنامهای که نیاز به حضورش احساس میشد، نه نمیآورد و مشارکت میکرد که نمونهاش کنگره شعر مقاومت در سال گذشته بود که از او خواستم مقالهای بدهد و او نیز قول داد تا فصلی از پایاننامهاش را که به این موضوع اختصاص دارد را در کنگره ارائه دهد که این کار را هم کرد. وی افزود: مرحوم عمرانی از مرحوم نصرالله مردانی زیاد یاد میکرد و ارادت ویژهای به او داشت. همیشه خودش را شاگرد مردانی میدانست و همین باعث شد که به او بگویم اگر اینقدر خودت را وامدار مردانی میدانی برای او کاری بکن و قرار هم شد که مقالهای برای او بنویسد. او در روزهای آخر عمرش این مقاله را نوشت و فکر میکنم الان در دست پسرش است تا به من برساند. اسماعیلی ادامه داد: مجموعه شعر «به ساعت گل سرخ» نشاندهنده تعلق خاطر عمرانی به قالب غزل است؛ قالبی که اکثر شاعران انقلاب بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به آن رویکردی شاخص داشتهاند، چرا که غزل محمل مناسبی برای بیان اندیشههای عارفانه و عاشقانه است. به گزارش مهر، سراینده مجموعه شعر «این مریم همیشه» همچنین گفت: خلیل درد دین و انقلاب داشت و میشد این موضوع را در او لمس کرد. وقتی حس میکرد که رگههایی از ناخالصی در شاعران انقلاب در حال رویش است، آن را نقد میکرد و به آنها تذکر میداد و همین مسئله گاهی موجب ایجاد کدورت نیز میشد. کار او مصداق جاذبه و دافعه برای انقلاب بود. هر شاعر جوانی را که میتوانست جذب انقلاب اسلامی کند، رها نمیکرد، ولی وقتی حس میکرد که او تغییرناپذیر است، رهایش میکرد. عمرانی اهل کوتاه آمدن در مورد ارزشها نبود در ادامه این نشست، مصطفی محدثی خراسانی نیز در سخنانی اظهار داشت: شخصیت و شعر خلیل عمرانی به یکدیگر بسیار نزدیک بود. او همواره از این موضوع ناراحت بود که هرچه بیشتر در انقلاب پیش میرویم از ارزشها بیشتر فاصله میگیریم و به همین خاطر حسرت روزهای جوانیاش را میخورد که در مبارزه برای پیروزی انقلاب و دفاع مقدس گذشته بود. وی ادامه داد: خلیل اهل کوتاه آمدن نبود. در راه ارزشهایش بسیار تمامیتخواه بود و نوعی دوراندیشی و مشاهده افقهای دور و بیقرار و پریشان در کار و اندیشهاش مشهود بوده و دیده میشد. عمرانی در شعر آئینی نیز شاعری عاشقپیشه بود منوچهر علیپور دیگر شاعری بود که در این مراسم رونمایی برای سخنرانی دعوت شد. وی با بیان اینکه ادبیات انقلاب اسلامی را میتوان در شعر عمرانی دید، اظهار کرد: همه عمرانی را شاعر آئینی میپندارند؛ در حالی که شعر او آئینی بودن و انقلابی بودن را در کنار هم دارد. من مطالعه عمیقی بر روی اشعار عمرانی داشتهام و به نظرم اولین مسئلهای که در شعر او قابل رؤیت است، عشق است. تا جایی که او حتی در شعرهای آئینیاش هم یک شاعر عاشق است. وی افزود: مسئله دیگر در شعر عمرانی تجلی مهر و مهربانی در شعر اوست. شخصیت حقیقی او را میتوان در اشعارش دید؛ شخصیتی که قانونمداری، پایبندی به اصول، مهربانی و ایمان از مهمترین ویژگیهای آن است. علیپور افزود: عمرانی جسارت خاصی داشت. اهل معامله نبود و همین موضوع خسارتهای زیادی را هم به او زد. این شاعر ادامه داد: یادم هست روزی با عمرانی در دانشکدههای ادبیات قدم میزدیم و او از وضعیت پوشش دانشجویان اظهار ناراحتی میکرد. به او به شوخی گفتم: اینها دست پرورده من و تو هستند. تا سال قبل در مدارس ما تربیتشان میکردیم. باید ببینیم که ما چه کردهایم آنها به اینجا رسیدهاند. عمرانی فردی بسیار قانونمند و نقدپذیر بود و در عین حال این شهامت را داشت که نقدپذیر باشد و از انتقاد به خودش ناراحت نشود. شخصیت عمرانی به شعرش شبیه است مصطفی علیپور، شاعر و محقق نیز دیگر سخنرانی بود که برای سخن گفتن در این مراسم دعوت شد. وی در ابتدای سخنان خود با نقل قولی از آلبر کامو مبنی بر اینکه هنر اعتراف هنرمندانه است، گفت: اعتراف موضوعی نیست که دروغ در آن وارد شود. شعر را اگر بپذیریم که هنر زبانی است باید بگوییم که همه شاعران اعتراف میکنند، اما به نظر شما چقدر از شاعران ما اهل اعتراف به معنی واقعی بودهاند؟ وی در ادامه افزود: شخصیت مرحوم عمرانی را میشد در شخصیت شعرش دید. به نظر من هیچ شاعری را نمیشود دید که مانند او به شعرش شباهت داشته باشد. همین مسئله است که متوجهمان میکند که رفتن او چه تاثیر سویی بر ما گذاشته است. او صاحب اشعاری بود که نقاب نداشت و این یعنی در شعرش ریا نمیشود دید. وی در ادامه عمرانی را مصداق بارز شعر بینقاب و بیدروغ نامید و گفت: خلاقیت عمرانی در حوزه واژهسازی و ترکیبسازی مثالزدنی است. خیلیها فکر میکردند که در غزل نمیشود ترکیبهای تازه ساخت و وارد کرد، اما عمرانی بسیاری از ترکیبهای زیبا را به شعر فارسی وارد کرد و به آن ظرفیت بخشید که مراجعه به آن یک ظرفیت تازه برای شعر امروز ایران به شمار میرود. علی داوودی، مسئول دفتر شعر حوزه هنری نیز در این نشست در سخنانی اظهار داشت: من چندان با مرحوم عمرانی آشنا نبودم. من نماینده جمعی از شاعران هستم که با او آشنا نیستند، اما مطمئنم که او به زودی از غربت در خواهد آمد. وی تاکید کرد: شعر زبان ملی ماست و شاعری که حرف مردم را بزند، زنده میماند. شعر ماندگار شعری است که نزدیکی بیشتری به مردم داشته باشد. داوودی افزود: شاعری مانند بیدل چند صد سال حتی در تذکرههای بزرگ شعر فارسی صاحب یک نام نبود، اما کیست که الان او را نشناسد و یاد نکند؟ من امید دارم که شاعرانی را که کمتر شناخته شده و در غربت بودهاند، هرچه زودتر در جامعه معرفی شده ببینیم. در پایان این مراسم کتاب «به ساعت گل سرخ» با حضور فرزند خلیل عمرانی و جمعی از شاعران حاضر در مراسم رونمایی شد. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 1 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 آبان، ۱۳۹۲ محمد بقایی ماکان از انتشار تازهترین کتاب خود با عنوان «از فردوسی تا شاملو» خبر داد. بقایی ماکان گفت:کتاب «از فردوسی تا شاملو»نگاهی دیگر به بیست شاعر مطرح در تاریخ شعر فارسی است که شاعرانی مانند فردوسی، سنایی، خیام، عطار، سعدی، حافظ، مولوی و از نو پردازان نیما،اخوان ثالث،سهراب سپهری،نصرت رحمانی،شاملو و تعدادی دیگر را دربر می گیرد. وی اضافه کرد:همان طور که از عنوان کتاب پیداست،سعی کرده ام دراین کتاب نگاهی متفاوت به شاعرانی داشته باشم که خواننده پیش ازاین نسبت به این شاعران با آن مواجه نشده است. این پژوهشگر ادبی در پاسخ خبرنگار برنابه این سوال که تفاوت این تحقیق با دیگر پژوهش هایی که معمولا در مورد شاعران به عمل میآید چیست تصریح کرد:به عقیده من، شاعران بزرگ زبان فارسی را می توان اندیشمندان در خور تامل به شمار آورد که اگرچه در حوزه پوشش های فلسفی قرار نمی گیرند ولی می توان نظراتی از میان آثارشان برکشید که دقیقا با تاملات فلسفی هماهنگ است. این مترجم در ادامه خاطرنشان کرد: از میان شاعران کهن، سنایی دارای چنین مولفه ای است و از میان شاعران نوپرداز می توان سپهری را در این زمینه مثال زد.یا همین طور عطار را می توان از منتقدان غرب زدگی عنوان کرد یا شاملو را برخلاف آنچه گفته می شود، شاعری دانست که توجه او به متافیزیک کاملا مشهود است. بقایی ماکان گفت:بنابراین،بر اساس این شواهد که هر یک به تفصیل قابل بررسی است،کتاب مذکور شکل گرفته است و هر یک از شاعران را از منظری تازه مورد بررسی و تامل قرار دادهام. کتاب «از فردوسی تا شاملو»به وسیله انتشارات «قصیده» که پیشتر نیز آثاری از این مترجم و محقق ادبی را چون «خدایان و آدمیان»؛«سقراط،حکیمی که از پرسیدن باکی نداشت»،«اقبال و اندیشههای دینی غرب معاصر»و...را منتشر کرده در طول امسال عرضه میشود. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 1 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 آبان، ۱۳۹۲ «اصلا مهم که نیست» نام مجموعه شعری ست از علیرضا بهرامی، شاعر و روزنامهنگار که در آغاز سال جاری روانه بازار شد. درمصاحبهای که پیش روی شماست، از رویکردهای بیرونی و درونی بهرامی پرسیدیم و راجع به زبان و درون مایه آثار که بعضا با درد و اندوهی انسانی قرین شده اند. از علیرضا بهرامی پیشتر مجموعه شعرهای «تا آخر دنیا برایت مینویسم» و «وقتی که برف میبارد» منتشر شده است. دبير جايزه كتاب سال شعر خبرنگاران، دبير سلسله نشستهاي فرهنگي عصر روشن و عضو شوراي سياستگذاري جايزه كتاب سال غزل از سمتهای گذشته و حال این شاعر و روزنامهنگار به شمار میآید. گفت و گوی آرمان با وی در ادامه از نظرتان می گذرد. «اصلا مهم که نیست» نام مجموعه شعری از شماست که در نمایشگاه کتاب امسال از سوی نشر آموت به بازار آمده. نخست بفرمایید این مجموعه و سروده هایش، برای خودتان چه ویژگیها و شاخصههایی دارد؟ شايد بدون آنكه چنين قصدي داشته باشيد، پرسش بسيار غافلگيركنندهاي از من پرسيديد. اين سوال هميشه وجود داشته و در عين حال هميشه تازه است كه واقعا ما اين شعرها را براي چه منظوري ميگوييم؟ كتاب چاپ ميكنيم كه چه بشود؟ البته اين پرسش و پاسخش خيلي پيچيده نيست، چراكه شعر بخشي از زندگي ماست. يكي از ويژگيهاي اصلي مجموعه «اصلا مهم كه نيست» كه البته به آن شكلي منتشر نشد كه منظور من بود و از منظري هم به تجربهاي تلخ و آشفته بدل شد، اين است كه آيينهاي است از احساسات و تفكرات من تحت تاثير فضاي سياسي – اجتماعي روزگار زيستنم كه غم و فرياد را با هم عجينشده دارد. نام این مجموعه، نوعی پارادوکس همراه با طنز را به مخاطب القا میکند. در شعرها هم این رویکرد دیده میشود، آنچنانکه بهرغم طرح مصائب و مشکلات زندگیهای امروزی، شاعر معمولا با تساهل و تسامح از کنار آنها میگذرد که البته این اتفاق نافی مشکلات و دردها نیست. این رویکرد را چطور توضیح میدهید؟ بله، حق با شماست، تضادهاي از روي مخالفخواني، در اين مجموعه، يكي از وجوه برجسته را به خود اختصاص داده است. در همان شعر «اصلا مهم كه نيست» اگر دقت كنيد، در سطر به سطرش همراه و همدل با شاعر، از چيزهايي حرف ميزنيد كه با تمام وجود برايتان مهم است، اما در انتها و ابتداي آنها تاكيد ميكنيد كه اصلا برايتان مهم نيست. شايد مانند بچهاي كه در لحظهاي كه به مادرش مي گويد ديگر دوستت ندارم و خودش خوب مي داند كه بزرگترين دروغ عالم را دارد به زبان ميآورد. حالا كه بيشتر به آن فكر ميكنم، به اين نتيجه ميرسم كه اينهم از پس ذهنيت شاعر به شعرهايش سرايت كرده است. سالهاست در اوج لحظههايي كه به سختي شرايط تاكيد ميكنم، بلافاصله با طنز تلخي، اين تكيه كلام را ميگويم كه: «درست ميشود»! به قول يكي از شعرهاي همين مجموعه، مثل «موفق باشيد»ِ انتهاي برگه امتحاني ديفرانسل و انتگرال يا مثل اين حرف دكترها كه هميشه ميگويند، چيزي نيست، خوب ميشوي! به هر حال، امروز با يكي از دوستان شاعر و مترجم در آمريكاي جنوبي از طريق اينترنت صحبت ميكرديم، لابهلاي حرفهايمان بر اين نكته تاكيد كرديم كه شايد رسانه در جايي به بنبست برسد و متوقف شود، اما شعر و شاعر نه. حال هم ميخواهم تاكيد كنم كه نبايد از نظر دور داشت كه اين به قول شما پارادوكس، از آنجا نشات ميگيرد كه شاعر هيچوقت به بنبست نميرسد و متوقف نميشود؛ حتي اگر به قول يكي ديگر از شعرهاي اين مجموعه، مثل زنداني فراري باشد كه از هر طرف راه برايش بسته شده باشد. «سرگشتگی»، «بی تابی»، «اضطراب پنهان»، «غربت» و... نام شعرهای این مجموعه هستند که اگر آنها را کنار هم بگذاری، برای خودش یک مصیبت نامه تمام و کمال است. ذات شعرهای شما اشاعه درد است. چرا؟ و آیا عناوین نام برده، دستاوردهای جهان مدرن امروزی هستند و در اینصورت، آیا این مجموعه شعر، حرکتی انتقادی در مقابل رویههای اجتماعی موجود است؟ جالب است؛ يك مصيبتنامه تمام و كمال! ميداني، ما در فرهنگمان، اساسا آنقدري كه در مرثيهسرايي تبحر داريم، در شادماني نداريم. اين در لايهلايه رفتارهاي اجتماعيمان رخنه كرده و بعضا در تحولات سياسي – اجتماعيمان هي عميقتر شده است اما فراموش نكن كه در غم نيز رنگي از لذت و طلب نهفته است. درواقع دنيا با تقسيمبندي غم و شادي سياه و سفيد نميشود و خيلي جاها، مرزهايشان غيرشفاف و در هم تنيده شده است. با اين اوصاف، فكر ميكنم پيش از وجوه زندگي مدرن، اين از درد گفتن و معترضانه سرودن بيشتر به اين واقعيت برميگردد كه من بهعنوان يك ايراني متولد 1356 شمسي يا 1977 ميلادي يا هر مبنا و معيار ديگر، يك انسان كه در اين زمان، در اين مكان دارم نفس ميكشم، وامدار يك تاريخ كلي و يك تاريخچه اختصاصي هستم. من ميراثدار سرگشتگي انساني هستم كه زماني در صحرايي هبوط كرد و مدام دور خودش ميگشت؛ من تداوم همان انساني هستم كه در همان ابتدا، براي مال و زن و تصاحب، برادرش را به شيوه فجيعي به قتل رساند، يا ميراثدار آن انساني هستم كه از شنيدن اين قتل و اين اولين مصيبت، رو به آسمان فرياد كشيد و ضجه زد. از اين تاريخ كلي بگير بيا تا اينجا كه من يك ايراني هستم، با تاريخي پشت سرش كه آكنده است از پیروزی، زخم، شكست، خيانت، دروغ و خشكسالي. با اين مراتب، به قول يكي از شعرهاي اين كتاب، چگونه ميتوانم غمگين نباشم؟ چگونه ميتوانم از درد نگويم؟! اما البته كه اين همه دنيا نيست، البته كه دنيا بوي امن پيراهن مادر هم دارد، البته كه رفاقت هنوز خواستني است و ماهي عيد در غربت هم ميرقصد. به هر حال، اين بضاعت من بود، چونكه چند بار با اين فكر كه مخاطبم را زياد اذيت نكنم، تصميم گرفتم كمتر از دردها و رنجها بگويم، اما نشد كه نشد؛ با اين حال، در كتاب هم گفتهام كه هنوز هم ميخواهم با يك سطل رنگ، دنيا را سفيد كنم... شما در سرایش این مجموعه از زبان سادهای استفاده کردهاید که مختص ساده نویسان است. لطفا درمورد رویکردتان به این زبان توضیح دهید. فکر نمیکنید استفاده از امکانات زبانی میتوانست در تبیین درد کارگرتر بیفتد؟ اين رويكردي است كه در همه قالبهاي شعري كه تجربه كردهام داشتهام. بيش از يك دهه طول كشيد تا در غزل به زباني سهل و سليس برسم. آنجا اتفاقا مورد تحسين هم قرار گرفتم. در شعرهاي نيمايي هم كه اين مبنا را رعايت كردم، كسي خرده نگرفت؛ شايد به اين دليل كه خيليها از اصل با شعر نيمايي گفتن مخالف بودند. حال در شعرهاي آزاد يا سپيد كه اين مبنا را پي گرفتم، چه با صراحت و چه غيرمستقيم، در موارد متعددي اين پرسش و ترديد به خودم هم انتقال داده شده است. بله، اين انتخاب و تاكيد من است. شايد يك واكنش دروني است به همه آنهايي كه فكر ميكنند مثلا اگر گفتار يك سريال تاريخي به شكل كتابي گفته شود، حتما آن گفتار، تاريخي است. اين بلا را شاعران چند دهه پيش سر شعر نيمايي هم آوردند، چون اصرار داشتند با لحني حماسي بسرايند و اينگونه، نسخه شعر نيمايي را پيچيدند و درون صندوقچه انداختند. البته عكس آنرا هم شاهد بودهايم، براي نمونه، زبان احمد شاملو بود كه شعرهاي سانتيمانتال و سطحي پابلو نرودا را وجاهتي عاليرتبه در فضاي ادبي ايران بخشيد. به هر حال، وقتي من اصرار دارم كه اينقدر تمثيلي شعر بگويم و با زباني بگويم كه در مخاطب، حس صميميت به وجود بيايد، خودم را در مخاطره ورطهاي مياندازم كه انبوه كتابهايي با زبان سطحي، سادهانگارانه و با توهم شعر بودن، در جامعه ايجاد كردهاند. كتابهايي كه پديدآورندگانشان بازرگانان يا خانهدارهايي هستند كه براي آنكه پزي بدهند و بگويند ما هم بوقي زدهايم، آنها را در قالب كتاب منتشر ميكنند و درواقع براي آنها وسيله تفاخر يا نوعي كارت ويزيت فانتزي است تا اثري ادبي در جايگاه ادبيات. وقتي اين كتابها يك انبوه را شكل دادهاند، سخت است كه از وسطشان بخواهي صدايت را بالا بكشي و حرفت را بزني. موضع شما درمورد شعر با محوریت زبان چیست و شعر موسوم به شعر دهه هفتاد را چطور ارزیابی میکنید؟ بگذاريد در پاسخ به اين پرسش شما از آخر به اول حركت كنيم؛ شبكه اجتماعي فيسبوك در دسترس است و آخرين فعاليتهاي دوستان هم در معرض ديد. به شما آدرس ميدهم برويد به صفحه شخصي يا كتابهاي تازه انتشاريافته برخي از دوستاني كه از سرآمدان آن شهرت بودند و 10 سال به اين رويكردي كه امروز منهم در دستهبندي آن قرار داده شدهام و ناسزا ميگفتند و چيزهايي ميگفتند كه اصلا به آثار امثال من شبيه نبود، حالا ببينيد با چه زباني شعر ميگويند!؟ پس تكليف آن بدوبيراه گفتن و بيسواد خطاب كردن ديگران چه شد؟ اصول فلسفي تغيير كرده است يا بحث رمل و اسطرلاب؟ چطور شده است كه دوستان حالا با زبان ساده و همهفهم شعر ميگويند؟ اما خوشم ميآيد كه هنوز هم از تك و تا نيفتادهاند و با اين شعرها باز همان تئوريها و فرضهايي را مطرح ميكنند و مدعي هستند كه ديروز با آن شعرها مطرح ميكردند. به نظر ميرسد يك چيزي اين وسط ميلنگد اما آنچه كه دير يا زود اتفاق ميافتد، واقعگرايي يا درنهايت، تسليم شدن در برابر واقعيت است. فكر ميكنم آن ماجرا براساس يك سوء تفاهم، در نتيجه آدرس غلطي بود كه برخي هنرهاي ديگر همچون نقاشي مدرن به دوستان ما داده بود و خود به خود رنگ باخت، نيازي نبود كه ديگران بخواهند تلاش كنند و دوستان را متقاعد سازند. ساده نویسان دهه هشتادی، شاعران دهه هفتادی را به افراط در بازیهای زبانی و پیچیدگیهای بیدلیل محکوم میکنند و دهه هفتادیها معتقدند ساده نویسان از امکانات و تکنیکهای زبانی بیبهرهاند لذا دیر یا زود دچار یکنواختی و تک لحن شدن خواهند شد. نظر شما درمورد نظرات طرفین چیست؟ اين عبارت «سادهنويسان دهه هشتادي» را خيلي درك نميكنم، چون اساسا داراي منطقي نميبينم. ببينيد آن دوستاني كه به شاعران دهه هفتادي معروف شدند، خودشان بيش از ديگران اصرار داشتند كه با اين عنوان شناخته شوند، چون به نظرم احساس ميكردند كه اينطوري هويت مجزايي پيدا ميكنند و بر اين اساس حرفشان را با سرعت بيشتري ميتوانند پيش ببرند. اما اگر از عنوان سادهنويسي كه اين روزها بيشتر به يك ناسزا تبديل شده هم بگذريم و يك نوع سرايش شعر را بر مبناي نوع استفاده از واژگان و ترتيب جملهها در نظر بگيريم، اين نوع شعر گفتن در چند دهه گذشته، هميشه به فراخور زمان خودش وجود داشته و الان به وجود نيامده كه به آن بگوييم متعلق به دهه هشتاد. درنهايت ميتوانيم بگوييم طرفداران و مرتكبانش زياد شده است. از اين مقدمه كه خودش اساسا اصل مطلب بود بگذريم، بايد يادآوري كنم كه مخاطره مورد نظر شما، يعني تكلحن شدن و يكنواختي، در كمين همه شعرها و شاعرها قرار دارد. مگر كم داشتهايم شاعراني كه زماني براي خودشان استعدادي و اميدي براي آينده محسوب ميشدند اما بعد از 20 سال اصلا نميشده شعرشان را تحمل كرد؟ به نظرم مساله صرفا فرم و شكل نيست كه اگر بخواهيم اينگونه به قضيه نگاه كنيم، همان آثار موسوم به دهه هفتادي از همان ابتدا و با اولين آثار، تكلحن و آزاردهنده بوده است. به نظرم، مساله نوع بينش و نگرش است. فروغ فرخزاد با فرم نشد آنچه هست، بلكه با بينشي كه در آن زمان كسب كرده بود به اين اعتبار رسيد. حال فرض كنيم كه فروغ فرخزاد در آن سن از دنيا نمي رفت و به اندازه سن سيمين بهبهاني زندگي ميكرد، اصلا هيچ تضميني وجود نداشت كه اين فروغ فرخزادي كه الان حلوا حلوايش مي كنيم، بماند. بخشی از مجموعه «اصلا مهم که نیست» به شعرهای نیمایی شما اختصاص یافته. موضع شما در مورد شعر نیمایی چیست؟ حال آنکه بسیاری این قالب را قالبی میدانند كه کارکرد خود را از دست داده است. بله، در فصلي با عنوان «صداي باستاني سكوت» تعدادي شعر نيمايي آوردهام. بيشتر، يك اقدام سمبليك بوده است. اتفاقا يكي از دوستان منتقد بهدرستي طرح پرسش كرده بود كه چرا در خبرهاي حاشيه اين كتاب اينقدر بر وجود بخشي اختصاصيافته به اين قالب تاكيد شده است كه علتش همان تاكيد بود. اگر قرار باشد به موضوع نگاه خطي داشته باشيم، طبيعي است كه بسياري از شاعران موفق ما از شعر گفتن در قالبهاي كلاسيك شروع كردند، بعد در قالب نيمايي شعر گفتند و بعد به حوزه آزاد يا سپيد قدم گذاشتند. اگر مبنا منطق خطي باشد، پس آنچه از آن بهعنوان سادهنويسي ياد ميشود، ادامه منطقي همين مسير است. با اين حال بايد بگويم در مورد خودم اين سير خطي صادق نيست و من پس از حتي انتشار كتاب در قالب آزاد، شعر نيمايي گفتهام. تصوري داشتم و ميخواستم از نزديك يقين حاصل كنم كه همينگونه هم شد. برخلاف دوستاني كه اصرار دارند دوره شعر نيمايي پايان يافته است، نهتنها اين عقيده را ندارم بلكه به شدت با آن مخالفم. به نظر من دوره هيچ قالبي پايان نيافته است؛ حتي مسمط و مستزاد. اصلا شما ميتواني قصيده بگويي اما تحت تاثير همان اتفاق طبيعي و منطقي كه با ظهور نيما افتاد. متاسفانه بسياري بر اين تصور شدند كه آن اتفاق، فرمي و شكلي بوده است. امثال نادر نادرپور و فريدون مشيري بههيچ وجه اصل ماجرا را درك نكرده بودند، همينطور شاعراني چون سهراب سپهري، فروغ فرخزاد و مهدي اخوان ثالث هم در كتاب هاي اوليهشان به همين درد مبتلا بودند. آنچه نيما پيش كشيد، بحث بينش و نگرش بود. نگرش به هستي پيرامون و بيان هنرمندانه و زيباييشناسانه. نوع تفكر بايد تغيير ميكرد. بر اين اساس اصلا نميتوانم درك كنم يعني چه كه دوره شعر نيمايي گفتن سر آمده است؟! مگر كنسرو يا لبنيات است كه تاريخ انقضاء داشته باشد؟ مگر سينما تئاتر را نابود كرد يا تلويزيون كتاب را؟ مگر بهرام بيضايي در دوره مدرنترين كارهايش اثر تاريخي به صحنه نميبرد؟ چطور آنجا براي هنر تاريخ مصرف قايل نبوديم؟ مساله قابليت نداشتن كارهاي ضعيف چيز ديگري است كه بر مبناي آنها نبايد آدرس غلط داد. البته در حال حاضر جوي وجود دارد كه منِ نوعي با گنجاندن شعر نيمايي در كتابم يك هزينه را به جان مي خرم و با دفاع از آن، هزينهاي افزونتر. جالب است كه اينقدر كه من بابت شعر نيمايي گفتن حتي از طرف دوستانم تحت فشار قرار گرفتم، بابت مجموعه غزل چاپ كردن شاملم نميشود. اصلا خصومت عجيبي با شعر نيمايي وجود دارد كه صدالبته يكي از علتها و بسترهاي آن نهچندان مطلوب عمل كردن شاعران نيماييسراي ما بوده است ولي نبايد فراموش كنيم كه پيشنهاد شعر نيمايي درست است كه برمبناي شرايطي شكل گرفته بود اما بر مبناي امكانهايي هم بود كه معتقدم درست يا كامل از آن استفاده نكرديم. كافي است كمي به اطرافمان نگاه كنيم ببينيم در همين كشورهاي اطراف ما همچون تركيه، موسيقي چه خدمتي كرده است به شعر معاصرشان. شايد اگر ما هم شأن شعر نيمايي را حفظ كرده و بيشتر از قابليتهاي آن بهره ميگرفتيم الان موسيقي روزمان بيشتر در خدمت شعرمان بود. الان آقاي شجريان و ناظري خب شعر احمدرضا احمدي را كه نمي توانند اجرا كنند، براي دويستمين بار فلان غزل حافظ يا مولانا را ميخوانند كه 50 بار ديگر در سده گذشته در همين دستگاه خوانده شده و خودشان هم قبلا پنج شش بار در دستگاههاي مختلف آنرا خواندهاند. سوال آخر اینکه با پشت سر گذاشتن دهه هفتاد و دهه هشتاد؛ با جریانها و مجادلههایی که بین جریانهای شعری به وجود آمد، فکر میکنید در دهه نود و دهههای آتی، چه آیندهای در انتظار شعر است و چه رویکردی آینده را به خود اختصاص خواهد داد؟ به نظرم آنچه از شواهدي چون ويترينها و قفسههاي كتابفروشيها و وضعيت فضاي اينترنتي و رسانهاي كشور برميآيد، گوياي تشديد اين احتمال است كه تا چند سال آينده مدام و رفته رفته، سلطه از آن شعرهاي كوتاه عاشقانه خواهد بود كه اين روزها با تمهايي چون طنز و نيز چاشنيهاي سياسي – البته نه در متن اثر – رفته رفته شرايط رونقي براي خود به وجود آورده است. اين روند در كنار تسلط بيشتر آنها كه نزديكتر به زبان محاوره مردم شعر ميگويند، تداوم خواهد يافت اما در چند سال آينده قطعا اين ظرفيت به اشباع رسيده، مجددا بازگشتي خواهيم داشت به رويكردهاي ديگر شعري از جمله در شكلهاي بلندتر شعر گفتن و نيز محتواهاي انديشمندانهتر. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 2 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 آذر، ۱۳۹۲ محمد بقایی ماکان (نویسنده و پژوهشگر) از به اتمام رسیدن کار نگارش کتاب "از فردوسی تا شاملو" خبر داد. به گفتهی او، این کتاب بررسی اندیشههای 20 شاعر اندیشهور زبان فارسی است که تنها به فارسی زبانان داخل کشور محدود نیست. وی در توضیح این کتاب به ایلنا گفت: تفاوت این پژوهش با پژوهشهای دیگر در این است که در این تحقیق به هیچوجه ره اندیشههای معمولی چهرهها که غالبا از منظر ادبی مطرح شدهاند، توجه نشده است؛ به بلکه دیدگاههای فلسفی و عمیق آنها و اندیشههای صرفشان توجه شده. بقایی ادامه داد: مثلا در مورد شاعران کهن، به دیدگاههای فلسفی سنایی، پرسشهای حل نشدنی عطار، به اندیشههای استعلایی مولوی و... پرداخته شده. در مورد شاعران نوپرداز نیز مثلا به دیدگاههای عرفانی و فلسفی سهراب سپهری پرداخته شده که شاید اگر خود این شاعر فقید رنده میبود، از اینکه دیدگاههایش چقدر به حکمت اشراق شباهت داشته شگفت زده میشد. این نویسنده اظهار داشت: در ادامه به بررسی نگاه احمد شاملو به مفاهیم مجرد و مابعدالطبیعهی او در آثارش پرداختهام. یا به آثار نیما از منظر تحولی که ایجاد کرد و پرداختةایش به اندیشههای تازه. همچنین آثار اخوان را به عنوان بهترین پیرو نیما و آثار نصرت رحمانی را به عنوان شاعری طغیانگر مورد بررسی قرار دادهام که هریک بخشهایی از کتاب "از فردوسی تا شاملو" را به خود اختصاص دادهاند. وی در پاسخ به این سوال که روند تفکرات فلسفی شاعران در سیر تاریخی مورد بررسیاش، چگونه بوده و کم و کیف آن را چطور میشود ارزیابی کرد، گفت: ذهن ایرانی، اصولا گرایشی به تاملات فلسفی ندارد و این مساله از گذشته تا به امروز بوده است. بنابراین در مجموع، بیشتر به شعر معطوف بوده اما در میان اشعار شاعران کهن، اندیشههایی یافت میشود که کاملا زیرساختهای فلسفی صرف دارند و میّود آز مجموعهی آنها به یک دیدگاه کاملا فلسفی دست پیدا کرد. بقایی با ارائهی یک مثال، ادامه داد:مثلا این بیت از سعدی "مرد باید که گیرد اندر گوش/ ور نوشتهاست پند بر دیوار" که اگر بخواهیم از منظر فلسفی آن را مورد بررسی قرار دهیم، دقیقا همان مسالهایست که در هرمنوتیک مطرح میشود؛ یعنی به مخاطب توصیه میشود آنچه مهم است، خود متن است نه گوینده. البته این کلام از حضرت علی(ع) نیز آمده که: نگاه کنید چه گفته شده، نبینید چه کسی گفته. وی ضمن تاکید بر این مهم که بسیاری از مکاتب غرب، ریشه در اندیشههای ایران کهن دارند، اظهار داشت: توجه به فلسفه و اندیشههای فلسفی در شاعران معاصر و نوپرداز که اتفاقا بیشتر به حوزههای اندیشه پرداختهاند، بیشتر قابل دسترسی است. مثلا اندیشههای بهار پیرامون ناپایداری جهان. این نویسنده و مترجم ادامه داد: اشکال بزرگ منتقدان ادبی ما این است که چون با فلسفه مانوس نیستند، با عمق این اندیشهها و آثار درگیر نمیشوند. همچنین این اشکال در حوزهی تحقیقات فرهنگی نزی به چشم میخورد، آنچنانکه نظریهپردازی وجود ندارد. برخلاف غرب که از هر نکتهای شروع میکنند به نظریهپردازی. بقایی افزود: به عنوان مثال همان یک بیت از سعدی اگر طی 700 سال مورد نظر قرار میگرفت، نظریه هرمنوتیک در ایران تئوریزه میشد نه در غرب! برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 2 لینک به دیدگاه
Hanaaneh 28168 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 دی، ۱۳۹۲ "رضا عبداللهي" شاعر در گفتگو با خبرنگار حوزه ادبيات برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام گفت: کتاب جديدم با عنوان "کاش ميماندي غزلم ناتمام نميماند"، توسط انتشارات چاپار به چاپ رسيد. وي افزود: کتاب " کاش ميماندي غزلم ناتمام نميماند" تعدادي تک بيت، دوبيت، چهار و پنج بيت است، به دليل همين ناتمام بودن غزلها آن را ناتمام ناميدهام. اين شاعرادامه داد: کتاب "ناز پشت پنجره يعني که تو"، توسط انتشارات نگاه چاپ خواهد شد اين کتاب مجموعهاي از غزليات، مثنوي و دوبيتيهاست. وي در خصوص اظهارنظر "عليرضا قزوه" درباره خانه شعر، بيان کرد: "عليرضا قزوه" و "محمدرضا عبدالملکيان" هر دو شاعران بزرگي در حوزه هنري و خانه شعرهستند و من درباره اظهارنظر "عليرضا قزوه" سخني نميگويم. 1 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 دی، ۱۳۹۲ رضوان نیلیپور از نویسندگان کشورمان ، از انتشار جدیدترین کتابش با نام «تک خال» خبر داد و گفت: این رمان چندی پیش توسط انتشارات هزاره ققنوس وارد بازار کتاب شد. وی درباره موضوع و محتوای کتاب گفت: موضوع این کتاب موضوعی اجتماعی است و به نوعی دوست ندارم موضوع کتاب لو برود تا خود خواننده با آن مواجه شود اما به هر حال من یک نوآوری در نوع قصهگویی و روایت در این کتاب به کار بردهام که تاکنون به این شیوه داستانی کار نشده بود و اتفاقاً ناشر کتاب هم بسیار این نوع روایت استقبال کرد و آن را پذیرفت. نیلی پور اظهار داشت: در مجموع ماجرای کتاب به موضوعات اجتماعی روز مربوط میشود. در این کتاب به اعتیاد تلنگر زدهام، به طلاق، به پدر و مادر بودن، به اینکه فرزند خوب یا پدر و مادر خوب یعنی چه و موضوعاتی از این دست که با توجه به نوع روایت زاویه دید جدیدی خواهد داشت و با مخاطب ارتباط ویژهای برقرار میکند.رضوان نیلی پور داستاننویسی را به طور جدی از سال 77 آغاز کرد و اولین مجموعه داستانش با نام «باران پشت شیشه » در سال 84 از زیر چاپ درآمد و این کتاب به تازگی به چاپ چهارم رسیده است. همچنین کتاب «کاش یادش بماند» دیگر کتاب این بانوی داستاننویس است که هر دو کتاب تا کنون به زبان آلمانی ترجمه و منتشر شدهاند. همچنین از این نویسنده سال گذشته کتاب «قبل از ساعت 25» منتشر شده است که این کتاب هم در دست ترجمه به زبان انگلیسی است. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 1 لینک به دیدگاه
Hanaaneh 28168 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 دی، ۱۳۹۲ به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام ، بهزاد بهزادپور در یک کلمه اهل غافلگیری مخاطب خودش است؛ چه در تجربههای نوشتاری سابق خود که برخی از آنها پیش از این با همکاری سید مهدی شجاعی و مجید مجیدی تأليف و منتشر شده است و چه در تجربههای سینمایی خود که از میان آنها میتوان به اثر سینمایی «خداحافظ رفیق» اشاره کرد که به دلیل پرداخت سینمایی بدیع خود، با نظر مثبت منتقدان و مخاطبانش روبرو شد، که عمده آن ناشی از خلق نگاهی تازه و بکر در روایت از دفاع مقدس بود. «فوق سری» اما تازهترین تجربه اوست که در ژانر فیلمنامه تألیف و اثری قابل توجه و از چند منظر بکر و ناب به شمار میرود. داستان این فیلمنامه ماجرای حمل یک محموله سری توسط یک کشتی ایرانی در بحبوحه جنگ تحمیلی، از سمت غرب آسیا به ایران را روایت میکند؛ محمولهای که به دلیل شرایط خاص آن کاپیتان کشتی حتی از ورود و خروج ملوانان کشتی نیز ممانعت به عمل میآورد و این سختگیریهاست که حساسیتبرانگیز شده و در نهایت نیز با پیدا شدن چند ملوان جاسوس در کشتی ماجرای حمل این محموله به ایران با مخاطرات جدی مواجه میشود. این اثر در همان بخش نخست برخورد با مخاطبش وی را با لوکیشنی بکر و تازه که دریا و کشتی اقیانوسپیماست؛ مواجه میکند. موقعیتی که در آثار نوشتاری و سینمایی ایرانی کمتر مواجهای با آن ایجاد شده است؛ به ویژه اینکه بهزادپور در بخشهای زیادی از داستانش، این کشتی و سرنشینان آن را در خارج از ایران به تصویر میکشد و شرح سفر آنها به بیش از دو کشور و مواجه شدن آنها با انسانهایی غیر ایرانی و موقعیتهای داستانی غیر بومی برای مخاطب داخلی را به نمایش میکشد. این مسئله در کنار تعلیق موجود در داستان که در موارد زیادی ناشی از شرح صحنهنویسیهای هنرمندانه بهزادپور برای هر لوکیشن است به این اثر همانند یک «استوری بورد» حرکت و جذابیت میبخشد و مخاطب را با خود همراه میکند. از سوی دیگر کشش داستانی موجود در این اثر و دوری کردن نویسنده از سرهمبندیهای رایج در نویسندگی به این سبک که به نظر میرسد ناشی از شناخت دقیق نویسنده از موقعیتی باشد که قصد روایت آن را دارد نیز، از موارد دیگری است که به استواری متن افزوده است. نکته دیگر در این اثر استفاده دقیق نویسنده از زبان و بیان برای دیالوگنویسی است، که طی آن بهزادپور توانسته به زیرکی دست به خلق شخصیت داستانی نیز بزند. فضاسازی و شخصیتپردازی او با استنفاده از عنصر زبان به نحوی در داستان نشسته است که مخاطب این اثر به راحتی میتواند جایگاه و موقعیت شخصیتهای داستانی او را بر مبنای منطق زبانی و روایی او در این اثر شناسایی کرده و با آن ارتباط برقرار کنند. یادآور میشود بهزاد بهزادپور متولد 1340 تهران است. وي فعاليت هنري را با نويسندگي و كارگرداني تئاتر آغاز كرد و سينما را با بازي در فيلم «توبه نصوح» به كارگرداني محسن مخملباف تجربه كرد. از دیگر تجربیات وی در مقام نویسندگی میتوان به خلق فیلمنامههای خداحافظ رفیق، رنجر، باشگاه سری، آخرین شناسایی، قله دنیا 1 و 2 (مشترك با سيد مهدي شجاعي) و کلانتری غیرانتفاعی (مشترك با سيد مهدي شجاعي) اشاره کرد. گفتنی است، كتاي نيستان «فوق سري» را در 200 صفحه و با قيمت 12000 تومان منتشر كرده است. لینک به دیدگاه
Hanaaneh 28168 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 دی، ۱۳۹۲ عباس براتيپور، شاعر در گفتگو با خبرنگار حوزه ادبيات برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام گفت: پس از حل شدن مشکل کاغذ کتاب ديگري چاپ خواهم کرد. وي افزود: کتاب پيرامون عروض، قافيه و بديع با همين عنوان بود که پس از بررسيهاي لازم به "الفباي عشق" تغيير نام داد و ذيل اين عنوان آشنايي با مباني شعر فارسي را نوشتيم. براتيپور ادامه داد: کتاب "الفباي عشق" توسط سوره مهر انتشارات حوزه هنري چاپ ميشود ابتدا قرار بود اين کتاب توسط انجمن قلم چاپ شود که به دليل مشکلات چاپ کتاب، به حوزه هنري سپرده شد. اين شاعر با اشاره به زمان طولاني چاپ کتاب تصريح کرد: کتاب "الفباي عشق" پس از طي زمان طولاني و تا قبل از ظهور امام زمان چاپ خواهد شد با توجه به مشکلات قيمت کاغذ و مسائل حوزه چاپ کتاب، کتاب ديگري را در دست نگارش نخواهم داشت. 1 لینک به دیدگاه
Hanaaneh 28168 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 دی، ۱۳۹۲ جعفر ابراهیمی، شاعر کودک و نوجوان، در گفتگو با خبرنگار حوزه ادبیات برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام ؛ گفت: کتاب جدیدم با عنوان "صلح مثل چای تازه دم" توسط نشر "پیدایش" به چاپ رسید. وی افزود: کتاب "صلح مثل چای تازه دم" مجموعه شعر کوتاه برای نوجوانان است و در آن دو شعر نیمایی کوتاه خطاب به نوجوانان کشور سروده شده است. این شاعر کودک و نوجوان با اشاره به اوضاع خراب کاغذ تصریح کرد: در حال حاضر اوضاع کاغذ در بازار خراب است و کتابهای زیر چاپ نیز منتشر نمیشود. مجموعه شعرم با عنوان "مینویسم ابر باران میشوم" در انتشارات امیرکبیر در دست چاپ است. ابراهیمی تصریح کرد: انتشارات امیرکبیر با وجود اینکه انتشاراتی دولتی است با مشکلات عرصه چاپ دست و پنجه نرم میکند به دلیل چاپ نشدن کتاب، کتاب خاصی در دست نگارش ندارم. گفتنی است؛ مشکلات قیمت کاغذ در بازار از حدود یک سال پیش آغاز شده و تاکنون ادامه دارد با وجود آنکه قیمت کاغذ در چند هفته اخیر رو به کاهش است همچنان شاهد مشکلات چاپ کتاب در انتشاراتیها هستیم. 2 لینک به دیدگاه
Hanaaneh 28168 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 دی، ۱۳۹۲ به گزارش حوزه ادبيات برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام به نقل از روابط عمومی موسسه کتابخانه و موزه ملی ملک، موقوفه آستان قدس رضوی، در این ماهنامه، در قالب مقالهها و گفتوگوهایی به شکل ویژه و از جنبههای گوناگون به این موقوفه 77 ساله پرداخته شده است. ﺣﺎﺝ ﺣﺴﻴﻦ ﺁﻗﺎ ﻣﻠﻚ، ﻭﻗﻒ ﻭ ﺗﺎﺛﻴﺮ ﺁﻥ ﺩﺭ ﺑﺎﻟﻨﺪﮔﻲ ﺣﻮﺯه ﻓﺮﻫﻨﮓ، همنشینی ﻭ ﺗﻼﻗﻰ ﻛﺘﺎﺑﺪﺍﺭﻯ ﻭ ﻣﻮﺯﻩﺩﺍﺭﻯ ﺩﺭ ﻣﺠﻤﻮعه ﻣﻠﻚ، ﻣﻌﺮﻓﻰ ﻛﺘﺎﺑﺨﺎنه ﻣﻠﻰ ﻣﻠﻚ، ﺁﺷﻨﺎﻳﻰ ﺑﺎ ﺍﺳﻨﺎﺩ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﺩﺭ ﻛﺘﺎﺑﺨﺎﻧﻪ ﻭ ﻣﻮﺯه ﻣﻠﻰ ﻣﻠﻚ، ﺁﺷﻨﺎﻳﻰ ﺑﺎ ﻧﺴﺨﻪﻫﺎﻯ ﺧﻄﻰ ﻭ ﭼﺎپ ﺳﻨﮕﻰ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﺩﺭﻛﺘﺎﺑﺨﺎﻧﻪ ﻭ ﻣﻮﺯه ﻣﻠﻰ ملک، ﻧﮕﺎﻫﻰ ﺑﻪ ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ﻧﺸﺮﻳﺎﺕ ﻛﺘﺎﺑﺨﺎﻧﻪ ﻭ ﻣﻮﺯه ﻣﻠﻰ ﻣﻠﻚ، ﻣﺴﺘﻨﺪﻧﮕﺎﺭﻯ ﺩﺭ ﻣﻮﺯﻩ، ﺑﺎ ﺭﻭﻳﻜﺮﺩ ﺑﻪ ﻣﺴﺘﻨﺪﻧﮕﺎﺭﻯ ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ﺳﻜﻪﻫﺎ ﺩﺭ ﻛﺘﺎﺑﺨﺎﻧﻪ ﻭ ﻣﻮﺯه ﻣﻠﻰ ﻣﻠﻚ، ﻓﻬﺮﺳﺖ ﺗﻮﺻﻴﻔﻲ ﺷﺒﻴﻪﻧﺎﻣﻪﻫﺎﻱ ﻣﻠﻚ، مقالات یا گفتوگوهایی است که در شماره 193 کتاب ماه کلیات به نگارش درآمده است. در این شماره کتاب ماه کلیات، همچنین «ﺳﻴﺪﻣﺠﺘﺒﻰ ﺣﺴﻴﻨﻰ» ﻣﺪﻳﺮﻋﺎﻣﻞ ﻣوﺳﺴﻪ ﻛﺘﺎﺑﺨﺎﻧﻪ ﻭ ﻣﻮﺯﻩ ﻣﻠﻰ ﻣﻠﻚ، در گفتوگویی تفصیلی به جزییات شکلﮔﻴﺮﻱ، ﻓﻌﺎﻟﻴﺖ ﻭ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪﻫﺎی این موقوفه فرهنگی پرداخته است. نسخه دیجیتال کتاب ماه کلیات، ویژه کتابخانه و موزه ملی ملک را میتوانید در لینک زیر ببینید برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام همچنین نسخه پیدیاف آن را میتوانید از لینک زیر دانلود کنید برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام نسخه نوشتاری این ماهنامه را نیز میتوانید از روزنامهفروشیها تهیه کنید. 2 لینک به دیدگاه
Hanaaneh 28168 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 دی، ۱۳۹۲ به گزارش حوزه ادبیات برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام به نقل از روابط عمومی مؤسسه فرهنگی هنری و انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی،جلد دوم کتاب «سفر به کشورهای مختلف جهان»در ارتباط با انقلاب اسلامی (1371-1388) تألیف آقای محمدباقر انصاری محلاتی منتشر شد. لازم به ذکر است جلد اول این کتاب در سال 1383 روانه بازار نشر گردیده بود. به گزارش این روابط عمومی،مجموعهي پيشرو يادداشتهاي سفر يا به اصطلاح سفرنامه آقاي محمدباقر انصاري به اقصا نقاط عالم و ديدار و گزارش وضع كنوني آن است. نويسنده كوشيده است به اوضاع اجتماعي فرهنگي و سياسي كشورهايي كه مسافرت كرده بپردازد. وضعيت مسلمانان جهان و بهخصوص شيعيان مقيم در كشورهاي مختلف و نحوهي تعامل آنان با ساير مسلمانان و دولتهاي متبوعشان و همچنين پيروان ساير اديان از محورهاي عمده اين سفرنامه است. نويسنده صرفاً به بررسي وضعيت مسلمانان نپرداخته بلكه كوشيده بسياري از ابعاد تمدني و وجوه مختلف فرهنگي و سياسي كشورها را براي خوانندگان به رشته تحرير بكشد كه اين خود لطف و شيريني نوشته را دوچندان كرده است. پيروان دين مبين اسلام با تراكم جمعيتي ناهمسان در همهي جاي ربع مسكون عالم زندگي ميكنند و با اعتقاد و باور به آموزههاي دين خود حيات دنيوي خود را سامان ميدهند. نقش و جايگاه دين در ميان مسلمانان با جايگاه هيچيك از اديان عالم در نزد پيروانشان قابل قياس نيست، از آنكه اسلام برنامه زندگي دنيوي براي ساختن دنيايي آباد و حياتي سعادتمند و رستگاري اخروي را توأمان داراست. عصر جديد كه با سلطهي دنياي غرب بر اقصا نقاط عالم شروع شد به يكباره قدرت و عظمت دولتهاي اسلامي به محاق برد و استعمار بر كشورهاي اسلامي مسلط گرديد. پيروزي انقلاب اسلامي ايران در اين برهه نويد فرارسيدن عصر ديگري در تاريخ داد كه توانست ضمن قطع نفوذ غرب از امور اخلي ايران، روح تازهاي به تمامي مسلمانان عالم بدمد. مسلمانان سراسر دنيا با الهام از پيروزي انقلاب اسلامي به بازسازي و تأملي دوباره در باورها و اعتقادات خود اقدام كردند و براي حفظ هويت ديني خويش بيش از گذشته كوشيدند. مركز اسناد انقلاب اسلامي در راستاي نشان دادن تأثير انقلاب اسلامي ايران بر مسلمانان جهان و پاسداشت تلاشهاي نهادهاي فرهنگي مختلف فعال در اين عرصه اقدام به انتشار اين اثر كرده است. جلد دوم سفر به کشورهای مختلف جهان در شمارگان1000نسخه و 823 صفحه و به قیمت 275.000ريال روانه بازار نشر گردیده است. لازم به ذکر است؛ علاقهمندان جهت تهیه این کتاب می توانند به فروشگاه این مرکز در خیابان انقلاب،خیابان 12فروردین، بعد از خیابان شهدای ژاندارمری نبش مجتمع ناشران و یا با شماره تلفن های 66953607 و 66961536 تماس بگیرند. 2 لینک به دیدگاه
Hanaaneh 28168 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 دی، ۱۳۹۲ "امید صباغ نو" شاعر در گفتگو با خبرنگار حوزه ادبیات برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام گفت: مجموعه شعرم با عنوان "مهربان" توسط انتشارات فصل پنجم منتشر و وارد بازار نشر شد. وی افزود: مهربان مجموعه شعری شامل 49 غزل عاشقانهام است که با تیراژ 1100 به چاپ رسید. این شاعر ادامه داد: مجموعه شعرم با عنوان "بعید است" مجوز انتشار از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اخذ کرده است این کتاب توسط انتشارات نصیرا به بازار نشر عرضه خواهد شد. صباغ نو تصریح کرد: مجموعه شعر "بعید است" مجموعه شعرهای سپیدم است که برای نمایشگاه بینالمللی کتاب در سال آینده آماده و در این نمایشگاه عرضه خواهد شد. این شاعر با اشاره به مجموعه شعر در دست نگارشش بیان کرد: مجموعه غزل عاشقانه از دوستان شاعرم را در دست نگارش دارم این مجموعه اشعار شاعران جوان و متولد سالهای 53 تا 68 را در بر میگیرد. وی خاطرنشان کرد: هنوز اسم مجموعه شعر دوستان شاعرم مشخص نشده است این مجموعه شعر نیز برای نمایشگاه کتاب سال آینده آماده و در این نمایشگاه عرضه خواهد شد. 2 لینک به دیدگاه
Hanaaneh 28168 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 بهمن، ۱۳۹۲ ه گزارش حوزه ادبیات برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام به نقل از روابط عمومی خانه هنرمندان ایران، مراسم رونمایی از کتاب «من آلیس نیستم، اما اینجا همه چیز عجیب است!» به قلم «علیرضا غفاری» پنجشنبه 3 بهمن همراه با نمایشنامه خوانی با حضور «رامین راستاد»، «مانی کسرائیان»، «علی ابواحسنی»، «نرگس صفدریان»، «حسام فروتن» و ... در خانه هنرمندان ایران برگزار میشود. «من آلیس نیستم، اما اینجا همه چیز عجیب است!» مجموعه چهار نمایشنامه از «علیرضا غفاری» است که از سوی انتشارات نیستان در 100 صفحه با قیمت 5 هزار تومان منتشر شد. علاقهمندان برای حضور در این مراسم میتوانند پنجشنبه 3 بهمن از ساعت 17 به تالار استاد فریدون ناصری خانه هنرمندان ایران مراجعه کنند. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 2 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 بهمن، ۱۳۹۲ شهرامنیا در گفتوگو با فارس: پاتوقهای کتاب مترو زیرمجموعه نشر شهر به زودی فعال میشوند امیرمسعود شهرامنیا، مدیرعامل مؤسسه نشر شهر در گفتوگو با خبرنگار کتاب و ادبیات باشگاه خبری فارس «توانا» در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه هنوز برخی از پاتوقهای کتاب مترو راهاندازی نشده است، بیان داشت: مترو دارای بیش از 57 کتابفروشی و پاتوق کتاب است که از این تعداد تنها کتابفروشی 19 مترو متعلق به مؤسسه نشر شهر است. به گفته وی، از تعداد بیش از 57 کتابفروشی مترو، حدود 21 کتابفروشی ایستگاههای مترو در دست مجمع ناشران انقلاب اسلامی و حدود 7 غرفه هم در دست سایر ناشران است که خوشبختانه همه پاتوقهای کتاب مؤسسه نشر شهر فعال هستند. شهرامنیا در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه در پاتوقهای کتاب نشر شهر آیا آثار سایر ناشران نیز به فروش میرسد، ادامه داد: مؤسسه نشر شهر در پاتوقهای کتاب مترو علاوه بر آثار خود، کتابهای سایر ناشران که عمدتاً کتابهای کمحجم، سبک و در موضوعات عمومی و قابل حمل است، را به فروش میرساند. وی افزود: از جمله پاتوقهای کتاب مترو که زیر مجموعه مؤسسه نشر شهر است میتوان به ایستکاه مترو قیطریه، قلهک، شریعتی، حقانی، مصلی، هفتتیر، دروازه دولت، سعدی، فرهنگسرا، سبلان، امام حسین (ع)، بهارستان، طرشت و ولیعصر اشاره کرد. مدیرعامل مؤسسه نشر شهر در پاسخ به پرسشی دیگر که پاتوق کتاب متروی سبلان زیر مجموعه این مؤسسه بوده اما هنوز راهاندازی نشده است، گفت: به زودی کتابفروشی متروی سبلان همانند سایر ایستگاههای زیر مجموعه مؤسسه نشر شهر راهاندازی خواهد شد. لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده