*Mahla* 3410 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 تیر، ۱۳۹۰ اخلاق گرایی اقتصادی اسکولاستیک از ریشه لاتین اسکولا به معنی مدرسه میباشد. در قرون وسطی علم و حکمت تنها در مدارس کلیسا تدریس میشد بنابراین مجموعه علم و حکمت منتسب به مدرسه و بهنام اسکولاستیک معروف شد و طرفداران این مکتب مدرسیون نام گرفتند. از نمایندگان این مکتب میشود به توماس آکویناس و آلبرتوس ماگنوس اشاره کرد. این مکتب از قرن نهم تا پانزدهم میلادی رواج داشت و هدفش بسط تعالیم حضرت عیسی توسط فلسفه یونان بود. از دیدگاه اقتصادی این مکتب نوعی اقتصاد ملی بر مبنای اخلاق ارائه میکند و مسائل اقتصادی تا حدی که مربوط به اخلاق و تعالیم مسیحیت است مورد بررسی قرار میگیرد. مهمترین نظریات این مکتب، شناختن حق لوازم زندگی برای افراد انسان است و در پی آن شناخت حق فرد برای داشتن کالاهای مورد نیاز و همچنین درآمدی که بتواند زندگی انسان را در سلسه مراتبی که خداوند مقدر نموده تامین نماید. نقش این مکتب را نباید در شکلگیری نظامهای اقتصادی در قرون وسطی نادیده گرفت. دستمزد عادلانه که نه بر اساس عرضه و تقاضای نیروی کار در بازار شکل گرفته باشد بلکه بر اساس اصول اخلاقی مکتب اسکولاستیک باید تامینکننده زندگی متعارفی برای مزدبگیران باشد در کنار سایر تعلیمات این مکتب باعث شد که در طول حیات این مکتب در طی حدود شش قرن تضاد طبقاتی میان طبقه کارگر و کارفرما از بین برود. توماس آکویناس نظریه قیمت عادلانه نیز در همین ارتباط ارائه شد در واقع قیمت عادلانه قیمتی است که در بر گیرنده هزینه تولید و همچنین شامل سودی باشد که زندگی متعارف تولیدکننده یا فروشنده را تامین نماید. یکی از عواملی که باعث سرعت گرفتن شکلگیری نظام سرمایهداری بود کنار گذاشتن آموزههای این مکتب در مورد نرخ بهره بود. چون این مکتب علاوه بر اینکه بهره را سودی ناشی از نیاز دیگران و پدیدهای غیراخلاقی میدانست معتقد بود بهره ناشی از اختلاف زمان است و چون زمان هدیه الهی است پس منفعت بردن از این هدیه خداوند امری نکوهش شده و از لحاظ اخلاقی محکوم است. اقتصاد محیط زیست اقتصاد محیط زیست بهطور کلی رابطه بین آثار اقتصاد برمحیط زیست و آثار محیط زیست بر اقتصاد را بررسی میکند. اقتصاد و محیط زیست، از طریق دو جریان با یکدیگر در ارتباط هستند. منابع تجدیدپذیر و پایانپذیر در حال حرکت از محیط زیست به سوی اقتصاد هستند و از سوی دیگر، اغلب پسماندهای محصولات که به وسیله فعالیتهای اقتصادی تولید میشوند، در حال حرکت از اقتصاد به محیط زیست هستند. هنگامی که جریانات مواد و ضایعات از ظرفیت و قابلیت واقعی محیط تجاوز میکند، ظرفیت منابع طبیعی و زیستمحیطی کاهش مییابد. جریان سریع منابع پایانپذیر به درون چرخه اقتصادی این خطر را بهوجود میآورد که ذخیره منابع پایانپذیر ممکن است سریعتر تمام شود. هنگامی که جریان منابع تجدیدپذیر نیز به سوی چرخه اقتصادی، از نرخ تجدید و احیا این منابع تجاوز میکند باعث کم شدن بهرهوری منابع میشود و احتمال انقراض آن افزایش مییابد. انتشار پسماندها اضافه بر ظرفیت محیط زیست، احتمال فرسایش منابع طبیعی را افزایش میدهد، کاهش و فرسایش سریع منابع پایانپذیر باعث افزایش یافتن بهرهبرداری منابع تجدیدپذیر خواهد شد و همچنین افزایش انتشار پسماندها اضافه بر ظرفیت محیط زیست، عموما نشاندهنده این است که اقتصاد به سوی وابستگی بیشتر به سوی محیط زیست در حرکت است. از آنجا که مقیاسهای سنتی اندازهگیری کارایی اقتصادی، تغییرات در اندازه منابع طبیعی و زیستمحیطی را مورد محاسبه قرار نمیدهند، این مقیاسها، مقیاسهای ضعیفی جهت اندازهگیری پایداری بلندمدت اقتصاد میباشند. حسابداری منابع طبیعی و محیط زیست، ناکارایی مقیاسهای سنتی دراندازهگیری کارایی اقتصاد را به وسیله محاسبه تغییرات ذخایر منابع طبیعی اصلاح میکند. اقتصاد کینزی اقتصاد کینزی به انگلیسی Keynesian economics یا کینزیگرایی به انگلیسی Keynesianism نظریهای در اقتصاد کلان است که بر پایه ایدههای اقتصاددان انگلیسی جان مینارد کینز بنا شده است. اقتصاددانان کینزیگرا استدلال میکنند که تصمیمات بخش خصوصی گاهی اوقات ممکن است منجر به نتایج غیرکارا در اقتصاد کلان شود و بنابراین از سیاستگذاری فعال دولت در بخش عمومی حمایت میکنند. این سیاستگذاریها شامل سیاستهای مالیای که توسط بانک مرکزی اعمال میشود یا سیاستهای پولی حکومت بهقصد پایدار کردن چرخه تجاری است. لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده