رفتن به مطلب

ارسال های توصیه شده

به نظر میاد دسته سومی به نام اجتماعی، سنخیتی با بقیه نداره و وجودش چندان معنایی نداره! البته Neutron عزیز توضیح تکمیلی دادند.

 

ظاهرا نقطه اتکای یان گل در تفکیک دسته اول و دوم، کیفیت مکانی هست که فعالیت صورت می‌گیره. بیکن مثال جالبی داره که می‌گه یک محیط در عین حال که می‌تونه از نظر یک فرد مساعد باشه، از نظر فرد دیگه مساعد نباشه. پس به طور کلی بررسی فعالیت بدون در نظر گرفتن شرایط زمانی و مکانی و ... (که مورد بحث است) امکان‌پذیر نیست.

 

مثال گل کوچیک بازی کردن بچه‌ها توی گرمای تابستون... چه‌طور بگیم نوع فعالیت چیه؟ می‌تونه هر کدوم از این موارد باشه... ممکنه حتی برای یک نفر ضروری (اجباری) و برای فرد دیگه انتخابی باشه.

 

نتیجه من از این بحث‌ها اینه که بررسی فعالیت را از دو بعد می‌شه انجام داد: فردی و اجتماعی

 

در بعد فردی همون دسته‌بندی یان گل را استفاده می‌کنیم: فعالیت‌های ضروری و انتخابی.

 

البته این دو دسته، به صورت نسبی هست! چرا که ما با اختیار خودمون، خودمون را مجبور به کاری می‌کنیم! پس شاید یه جورایی همه کارهامون از سر اختیار باشه. مثال‌های ضروری را در نظر بگیرید، می‌تونیم با اختیار خودمون انجام ندیم!

برای تحلیل دقیق‌تر بگیم، هر فعالیت توامان ضروری و انتخابی بودن را با هم داره، حالا گاهی اوقات وزن ضروری بودن بیشتر می‌شه یا برعکس که به طور نسبی توی یک دسته قرار می‌گیره.

 

بعد اجتماعی، برآیند تحلیل فعالیت‌های فردی اشخاص هست. حالا ممکنه برآیند به هر سمتی بره.

  • Like 7
لینک به دیدگاه
  • پاسخ 76
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

فعالیت کاری که برای رفع نیاز های مختلف انجام میدیم.اما رفتار کار یا عکس العملیه که در برخورد با دیگران یا مشکلات انجام میدیم بر اساس تعریف هایی که تو ذهنمون وجود داره.بر اساس چارچوب ها و هنجار ها

  • Like 6
لینک به دیدگاه
سلام.

 

بحث بسیار خوبیه.

فقط یک نکته رو متذکر میشم.

یان گل در تقسیم بندی یان گل فعالیت های ضروری و انتخابی در مقابل هم و فعالیت های اجتماعی راسی در کنار این دو می باشد.

امید جان عکسی که گذاشتین نه تنها حرف یان گل رو رد نمیکنه بلکه تائیدش هم میکنه.

 

در واقع یه مقداری در فهم فعالیت های انتخابی اشتباه کردین.

مثال میزنم. شما برای رفتن به مدرسه مجبورین ساعت 8 از خیابان جشنواره عبور کنید. این میشه فعالیت ضروری. شما بدون هیچ چون و چرایی باید قبول کنید. این یک فعالیت ضروری است.

 

شما میخواهید با دوستتان صحبت کنید. میتوانید بروید زیر آلاچیق توی پارک بنشینید. یا بشینید روی نیمکت یا بروید روی چمن ها زیر سایه درخت. شما انتخاب میکنید چگونه فعالیت کنید. این یک فعالیت انتخابی است.

 

شما با دوستانتان جلوی خانه تان صحبت میکنید و گل میگید و گل میشنفید. شما حاضرید برای دیدن دوستتان به محله خاک سفید بروید! رابطه ی شما با دوستتان میشود فعالیت اجتماعی. انگیزه شما دوستتان است نه محیط.

 

حالا قضاوت کنید.

در این عکس مردم انتخابی برای نشستن ندارند. و فعالیت اجتماعیشان به انگیزه افراد است نه فضا. ر.ک به: فعاليت‌هاي اجتماعي: وابسته به حضور افراد ديگر در فضا است و نتيجة حضور حركت مردم در فضا مي‌باشد. (gehl, 1987: 11-14)

عابدی صورت مسئله رو عوض کردی. اینجوری قبول نیست. بحث سر این قسمت بود که یان گل میگه:"هنگامی که محیط بیرونی از کیفیت پایینی برخوردار باشد، تنها فعالیت های ضروری انجام میپذیرند". نموداری رو هم در مورد رابطه ی بین کیفیت محیط بیرونی و فعالیت ها ارائه میده که وقتی کیفیت محیط ضعیفه فعالیت های انتخابی و اجتماعی بسیار کم و در حد یک نقطه س. اما من این به نظر من برای همه جا صادق نیست و نمونه ی نقض هم شهر سنندجه(مطمئنم که جاهای دیگه ای این نقض میشه ولی من به دلیل آشنایی و شناختی که شهر سنندج دارم این مثال رو میارم). یان گل قبل از اینکه به انگیزه اجتماعی اشاره بکنه به محیط فیزیکی و بیرونی اشاره کرده و اون رو شرط لازم برای زیاد بودن فعالیت های انتخابی و به تبع فعالیت های اجتماعی میدونه. بنابراین اینجا خیلی عوامل غیر از محیط نادیده گرفته میشه.

  • Like 5
لینک به دیدگاه

امید جان این درسته که برای فعالیت های اجتماعی حداقلی از کیفیت محیطی لازمه. اما گفته ی یان گل رو نقض نمی کنه.

این تفاوت دید شما با من از یه جا نشات میگیره.

کیفیت محیط همواره از منظر من و شما یه عنوان متخصص با دیدگاه شهروند فرق میکنه. باید دید مردم چه انتظاری از فضا برای انجام فعالیت هاشون دارند.

 

حالا خودتونو بذارید جای این پیرزن ها در یکی از محلات سنندج.

انتظاری بیشتر از این از فضا ندارند. و انگیزه ی اجتماعی شون قوی تره.

اما شما برای این پیرزن ها و بچه ها انتخابی نمی بینی.

بچه ها مجبورند که توی زمین شیب دار فوتبال بازی کنند و پیرزن ها مجبورند برای دور هم جمع شدند روی زمین بشینند.

حالا فرض کن توی این محیط بوی بد بیاد. دیگه این فعالیت ها اجتماعی هم رخ نمیده و میشه محیط بی کیفیت بی کیفیت که فقط اگر مجبر باشن ازش استفاده میکنند.

 

یان گل در کتاب زندگی میان ساختمان ها مینویسد:

 

در مورد فعاليت‌هاي ضروري به دليل اجباري بودن تأثير محيط مادي و فضاي كالبدي بر تعدد، تكرر و زمان اين نوع فعاليت‌ها تأثير چنداني ندارد گر چه بي‌تأثير هم نيست.

در مورد فعاليت‌هاي انتخابي به دليل آنكه وقوع آنها اصولاً وابسته به كيفيت محيط مادي مي‌باشد شرايط كالبدي در تعدد، تكرر و امتداد زماني آنها بسيار مؤثر است.

در مورد فعاليت‌هاي اجتماعي كيفيت فضاي كالبدي و محيط فيزيكي در آنها مؤثر است ولي نه به اندازة فعاليت‌هاي انتخابي و ويژگي‌ اين فعاليت‌ها تابعي از محيط است.

اگر فضاي كالبدي نامطلوب باشد فعاليت‌ها محدود به فعاليت‌هاي ضروري مي‌شوند. (Gehl, 1987: 13)

  • Like 6
لینک به دیدگاه
به نظر میاد دسته سومی به نام اجتماعی، سنخیتی با بقیه نداره و وجودش چندان معنایی نداره! البته neutron عزیز توضیح تکمیلی دادند.

 

 

ظاهرا نقطه اتکای یان گل در تفکیک دسته اول و دوم، کیفیت مکانی هست که فعالیت صورت می‌گیره. بیکن مثال جالبی داره که می‌گه یک محیط در عین حال که می‌تونه از نظر یک فرد مساعد باشه، از نظر فرد دیگه مساعد نباشه. پس به طور کلی بررسی فعالیت بدون در نظر گرفتن شرایط زمانی و مکانی و ... (که مورد بحث است) امکان‌پذیر نیست.

 

مثال گل کوچیک بازی کردن بچه‌ها توی گرمای تابستون... چه‌طور بگیم نوع فعالیت چیه؟ می‌تونه هر کدوم از این موارد باشه... ممکنه حتی برای یک نفر ضروری (اجباری) و برای فرد دیگه انتخابی باشه.

 

نتیجه من از این بحث‌ها اینه که بررسی فعالیت را از دو بعد می‌شه انجام داد: فردی و اجتماعی

 

در بعد فردی همون دسته‌بندی یان گل را استفاده می‌کنیم: فعالیت‌های ضروری و انتخابی.

 

البته این دو دسته، به صورت نسبی هست! چرا که ما با اختیار خودمون، خودمون را مجبور به کاری می‌کنیم! پس شاید یه جورایی همه کارهامون از سر اختیار باشه. مثال‌های ضروری را در نظر بگیرید، می‌تونیم با اختیار خودمون انجام ندیم!

برای تحلیل دقیق‌تر بگیم، هر فعالیت توامان ضروری و انتخابی بودن را با هم داره، حالا گاهی اوقات وزن ضروری بودن بیشتر می‌شه یا برعکس که به طور نسبی توی یک دسته قرار می‌گیره.

 

بعد اجتماعی، برآیند تحلیل فعالیت‌های فردی اشخاص هست. حالا ممکنه برآیند به هر سمتی بره.

ایول مهدی جان. برای خودت یه نظریه پردازی هستی.

خب اینجوری که شما میگی تقریباً 99.9 درصد فعالیت ها اختیاری هستن. منظور از فعالیت های ضروری(اون چیزی که برداشت کردم) یعنی : اگه فرد انجام نده یه ضرر یا ضررهایی میبینه، حالا این ضرر میتونه مالی، جسمی یا اسمی و ...باشد. مثلاً فردی که سرکار میره از نظر من ضروریه چون اگه نره ضرر میبینه(هم ضرر مالی هم اعتباری).

البته نظر تو رو رد نمیکنم چون برداشت هر کسی از یه مطلب میتونه متفاوت باشه. منظور تو رو هم کاملاً درک میکنم.

مثال بازی گل کوچیک رو خوب اومدی، اولاً نشون میده که غیر از شرایط محیط بیرونی، عوامل دیگری در انجام فعالیت های اجتماعی و انتخابی وجود دارند، ثانیاً مثالت فک کنم که یه نمونه فعالیت اجتماعی است زیرا این بازی تنها در صورت حضور دیگران انجام خواهد گرفت. بازم بگم که تفسیر از این مثال هم به شکل دلایل تو هم میشه داشت ولی من ترجیح میدم تقسیم بندی و تعاریف یان گل رو بپذیرم.

  • Like 5
لینک به دیدگاه
امید جان این درسته که برای فعالیت های اجتماعی حداقلی از کیفیت محیطی لازمه. اما گفته ی یان گل رو نقض نمی کنه.

این تفاوت دید شما با من از یه جا نشات میگیره.

کیفیت محیط همواره از منظر من و شما یه عنوان متخصص با دیدگاه شهروند فرق میکنه. باید دید مردم چه انتظاری از فضا برای انجام فعالیت هاشون دارند.

 

حالا خودتونو بذارید جای این پیرزن ها در یکی از محلات سنندج.

انتظاری بیشتر از این از فضا ندارند. و انگیزه ی اجتماعی شون قوی تره.

اما شما برای این پیرزن ها و بچه ها انتخابی نمی بینی.

بچه ها مجبورند که توی زمین شیب دار فوتبال بازی کنند و پیرزن ها مجبورند برای دور هم جمع شدند روی زمین بشینند.

من مخالف نظرت هستم چون باهاشون حرف زدم و برای خیلی کارها باز هم نیاز دارم عمیقترش کنم. وقتی درمورد کیفیت محیط ازشون بپرسی، بعضیاشون میگن گفتن نمیخواد خودتون میبینید، از آلودگی بگیر تا نبود کف سازی رو میگن. یه چیز دیگه با اومدن ماهواره و تلویزیون توی هر خونه ایمردم دیدشون نسبت به این موارد باز شده و انتظارشون بالاتر رفته(حالا این حرفا ربط زیادی به بحث هم نداشت)

حالا فرض کن توی این محیط بوی بد بیاد. دیگه این فعالیت ها اجتماعی هم رخ نمیده و میشه محیط بی کیفیت بی کیفیت که فقط اگر مجبر باشن ازش استفاده میکنند.

 

یان گل در کتاب زندگی میان ساختمان ها مینویسد:

 

در مورد فعاليت‌هاي ضروري به دليل اجباري بودن تأثير محيط مادي و فضاي كالبدي بر تعدد، تكرر و زمان اين نوع فعاليت‌ها تأثير چنداني ندارد گر چه بي‌تأثير هم نيست..

یان گل همان اول بحث مینویسد:"از آنجا که فعالیتهایی از این دست ضروری و اجباری می نمایند، وقوع آنها کمترین تاثیرپذیری را از محیط اطراف دارد. این گونه فعالیت ها در همه ی اوقات سال و در همه ی شرایط انجام می پذیرند؛ بنابراین کمابیش مستقل از محیط بیرونی هستند و افراد هیچ گونه حق انتخابی ندارند."

در مورد فعاليت‌هاي انتخابي به دليل آنكه وقوع آنها اصولاً وابسته به كيفيت محيط مادي مي‌باشد شرايط كالبدي در تعدد، تكرر و امتداد زماني آنها بسيار مؤثر است.

در مورد فعاليت‌هاي اجتماعي كيفيت فضاي كالبدي و محيط فيزيكي در آنها مؤثر است ولي نه به اندازة فعاليت‌هاي انتخابي و ويژگي‌ اين فعاليت‌ها تابعي از محيط است.

اگر فضاي كالبدي نامطلوب باشد فعاليت‌ها محدود به فعاليت‌هاي ضروري مي‌شوند. خب در مورد این نمونه هایی که من دارم چی؟ آیا کیفیت ضعیف محیط باعث ارتباط شده یا عوامل دیگه ای وجود داشته اند که خیلی قوی تر از محیط عمل کرده اند؟

(Gehl, 1987: 13)

مرسی عابدی. نظراتم بالان.

  • Like 5
لینک به دیدگاه

خب در مورد این نمونه هایی که من دارم چی؟ آیا کیفیت ضعیف محیط باعث ارتباط شده یا عوامل دیگه ای وجود داشته اند که خیلی قوی تر از محیط عمل کرده اند؟

 

بازم میگم امید جان.

این چیزی که یان گل گفته نسبیه. و انتظار از محیط همه جا یکسان نیست. با توجه به صحبت هایی که باهاشون کردی، باید دید با این حال حاضرند از این فضا باز هم استقاده کنند یا خیر که شواهد نشون میده که حاضرند. یعنی کیفیت محیط از نظر اونها هنوز اونقدر پائین نیست که مانع از فعالیت های اجتماعی بشه.

انگیزه ی اجتماعی مطمئنا از محیط قوی تر عمل کرده.

  • Like 7
لینک به دیدگاه
فعالیت کاری که برای رفع نیاز های مختلف انجام میدیم.اما رفتار کار یا عکس العملیه که در برخورد با دیگران یا مشکلات انجام میدیم بر اساس تعریف هایی که تو ذهنمون وجود داره.بر اساس چارچوب ها و هنجار ها

متین جان ممنون از شرکتت توی بحث. امیدوارم باز هم تو ادامه ی بحث با ما باشی.

  • Like 2
لینک به دیدگاه

 

بازم میگم امید جان.

این چیزی که یان گل گفته نسبیه. و انتظار از محیط همه جا یکسان نیست. با توجه به صحبت هایی که باهاشون کردی، باید دید با این حال حاضرند از این فضا باز هم استقاده کنند یا خیر که شواهد نشون میده که حاضرند. یعنی کیفیت محیط از نظر اونها هنوز اونقدر پائین نیست که مانع از فعالیت های اجتماعی بشه.

انگیزه ی اجتماعی مطمئنا از محیط قوی تر عمل کرده.

باشه عابدی عزیز. دیدگامون به هم نزدیک شد ولی هنوز یکی نشده و لزومی هم نداره که یکی باشه. بهتره بحث رو از یه جهت دیگه ادامه بدیم.

چرا دیگر اعضا شرکت نمی کنن؟ من این تاپیک رو برای 109 نفر شهرساز ارسال کردم حالا بگیم نصفشون کم میان انجمن و بعضیاشون مشارکت کم دارن ولی بقیه اعضا چرا نظر نمیدن؟ حالا در مورد بحث ما نظر ندارن آیا در مورد این موضوع سوالی ندارن؟ تنها کاری که از دستم یرمیاومد این بود که دعوتشون کنم ولی غیر از مهدی و متین خاکسار ، محمد حسین، میلاد، میهن ساز، زهرا کریمی ،الیناز، حمید های سیستم و حمید شهرساز،مهرداد،مینا و محمد کسی نیومده. اونایی هم که اومدن اکثراً در حد یک یا 2 تاپیک که بگن تو بحث شرکت کردیم. من تا حالا 2 بار هم فرستادم ولی باز نتیجه ی چندانی نداره. چکار کنیم؟

  • Like 6
لینک به دیدگاه

در مورد رفتارهای اجتماعی چند نکته دیگر هم هست که بر اون تاثیر گذار هست و البته بیشتر جنبه فردی دارند.

یکی از اونها اجتماعی بودن یا نبودن فرد است. افرادی که منزوی هستند کمتر رفتارهای اجتماعی از خود نشان می دهند.

نکته دیگر فرهنگ فرد هست. یک فرد تحصیل کرده با فرهنگ شهری نمی تواند و یا به سختی می تواند در محیطی با فرهنگ پایین تر از خود تعاملات اجتماعی برقرار کند. چون دید و موضوعات مورد علاقه بسیار در سطح متفاوتی قرار دارد.

دیگر مکان هایی است که در آن این تعاملات و رفتار ها رخ می دهد. یک فرد با تحصیلات و فرهنگ و تربیت بالاتر برای تعاملات اجتماعی معمولا مکانهایی مانند پارکها ، آمفی تاترها ، همایش ها و جشنها و در واقع مکانهایی که از دید وی دارای ارزش هستند را برای اینگونه رفتارها انتخاب می کند. در حالیکه فرد دیگر در پایین شهر ، قهوه خانه ها و سر گذر ها یا محدوده های باز در حدود محلات خود را برای اینگونه رفتارها ترجیح می دهند.

حضور هر دسته در مکان دیگر خصوصا قشر پایین در اماکن با ارزش بالاتر می تواند به عنوان عامل تشنج زا محسوب گردد زیرا این گروه قابلیت وفق پیدا کردن با محیط کمتری را دارند و در نتیجه دست به رفتارهایی میزنند که شاید در محدوده خود هنجار یا نیمه هنجار محسوب شود ولی در محدوده دیگر رفتار ناهنجار به حساب می آید.

  • Like 5
لینک به دیدگاه
  • 3 هفته بعد...

سلام دوستان من تازه عضو شدم بحث خیلی خوبی بود من که خیلی استفاده کردم میشه عملی تر توضیح بدین؟ یعنی بگین چه جوری باید این اطلاعات رو از محیط دربیاریم و توی طرح هامون استفاده کنیم؟

  • Like 5
لینک به دیدگاه
سلام دوستان من تازه عضو شدم بحث خیلی خوبی بود من که خیلی استفاده کردم میشه عملی تر توضیح بدین؟ یعنی بگین چه جوری باید این اطلاعات رو از محیط دربیاریم و توی طرح هامون استفاده کنیم؟

سلام دوست عزیز

ما در خدمتیم خوشحال میشیم شما هم تو بحثا شرکت کنین.

ممنون از سوال خوبی هم که پرسیدین.

بچه ها هر کی نظری داره بگه لطفاً(از دوست جدیدمون استقبال کنید).

  • Like 4
لینک به دیدگاه
سلام دوستان من تازه عضو شدم بحث خیلی خوبی بود من که خیلی استفاده کردم میشه عملی تر توضیح بدین؟ یعنی بگین چه جوری باید این اطلاعات رو از محیط دربیاریم و توی طرح هامون استفاده کنیم؟

 

سلام راههای مختلفی هست که میتونی استفاده کنی. بسته به نوع و رویکرد پروژه ات داره.

مثلا میتونی از تکنیک Behavior mapping استفاده کنی.

سایت PPS.org و Cabe.co.uk در این موارد یه سری راهنمایی هایی داره.

از سایت PPS.org اسناد پروژه Placemaking شهر شیکاگو رو دانلود کن. اون تو کلی از تکنیک ها هست که برای جمع آوری اطلاعات فعالیت و رفتار میشه استفاده کرد!

  • Like 8
لینک به دیدگاه
سلام دوستان من تازه عضو شدم بحث خیلی خوبی بود من که خیلی استفاده کردم میشه عملی تر توضیح بدین؟ یعنی بگین چه جوری باید این اطلاعات رو از محیط دربیاریم و توی طرح هامون استفاده کنیم؟

خب ممنون از عابدی من هم نظرم رو بگم:

همون طور که عابدی گفت بستگی به هدف و پروژه داره که چه تکنیک هایی رو باید بکار برد.

یکی از بهترین راه ها برای کاربردی کردن این بحث برداشت های رفتاری است. از اون جایی که فعالیت ها و رفتارها یا ایستگاهی stationary هستند یا متحرکmobility، برداشت های رفتاری نیز باید با این نوع فعالیت ها هم خوانی داشته باشند. برداشت رفتارهای ایستگاهی میشه همون( B.M (behavioral mapping که عابدی گفت و برداشت رفتارهای حرکتی میشه Tracking. اینکه کدوم روشش رو استفاده کنیم بستگی به هدف داره. البته به نظر من ترکیبی از هر دو حالت بهترین راهکاره. اینم نمونه ای از برداشت رفتاری بصورت ترکیبی از B.M و Tracking.

5c27ymtv7bz1bzblbxhd.jpg

 

تو همون PPS.org پروژه ی میدان واشنگتن هم کار بسیار جالبی بود که تو اون نحوه ی استفاده از اون برداشت ها رو هم گفته(البته فک کنم فقط B.M بود).

یکی از کارهای دیگه ای که باید انجام داد مثل همیشه مصاحبه و پرسشنامه ست که میتونه اطلاعاتی رو به فرد بده.

اینکه چجوری از اون اطلاعات استفاده کنیم خیلی به خلاقیت و درک طراح بستگی داره ولی توی B.M نقاطی رو که افراد در اون جمع میشن مشخص میشه و اینکه طراح چه تصمیمی بگیره خیلی به خلاقیتش بستگی داره اینکه تجمع در چه ساعاتیه، چه قشری تجمع میکنن، چه رفتار و فعالیتی دارن و ... همه ی این موارد میتونن در نتیجه ی نهایی کار تاثیر بزارن.

Tracking هم نحوه ی رسیدن و یا عبور کردن از فضا رو مشخص میکنه بنابراین مسیر هایی که شلوغ ترند احتمالاً جذابیت بیشتری دارند که این جاذبه میتونه کاربری باشه، سایه باشه،امنیت ، مردم و یا هر عامل دیگری باشه بنابراین باز به هدف پروژه و طراح داره که مسیر جذاب رو جذاب تر کنه که بیشتر شلوغ بشه یا برعکس جذابیت رو کمتر کنه تا خلوت تر بشه.

امیدوارم مفید بوده باشه

  • Like 9
لینک به دیدگاه
خب ممنون از عابدی من هم نظرم رو بگم:

همون طور که عابدی گفت بستگی به هدف و پروژه داره که چه تکنیک هایی رو باید بکار برد.

یکی از بهترین راه ها برای کاربردی کردن این بحث برداشت های رفتاری است. از اون جایی که فعالیت ها و رفتارها یا ایستگاهی stationary هستند یا متحرکmobility، برداشت های رفتاری نیز باید با این نوع فعالیت ها هم خوانی داشته باشند. برداشت رفتارهای ایستگاهی میشه همون( B.M (behavioral mapping که عابدی گفت و برداشت رفتارهای حرکتی میشه Tracking. اینکه کدوم روشش رو استفاده کنیم بستگی به هدف داره. البته به نظر من ترکیبی از هر دو حالت بهترین راهکاره. اینم نمونه ای از برداشت رفتاری بصورت ترکیبی از B.M و Tracking.

تو همون PPS.org پروژه ی میدان واشنگتن هم کار بسیار جالبی بود که تو اون نحوه ی استفاده از اون برداشت ها رو هم گفته(البته فک کنم فقط B.M بود).

یکی از کارهای دیگه ای که باید انجام داد مثل همیشه مصاحبه و پرسشنامه ست که میتونه اطلاعاتی رو به فرد بده.

اینکه چجوری از اون اطلاعات استفاده کنیم خیلی به خلاقیت و درک طراح بستگی داره ولی توی B.M نقاطی رو که افراد در اون جمع میشن مشخص میشه و اینکه طراح چه تصمیمی بگیره خیلی به خلاقیتش بستگی داره اینکه تجمع در چه ساعاتیه، چه قشری تجمع میکنن، چه رفتار و فعالیتی دارن و ... همه ی این موارد میتونن در نتیجه ی نهایی کار تاثیر بزارن.

Tracking هم نحوه ی رسیدن و یا عبور کردن از فضا رو مشخص میکنه بنابراین مسیر هایی که شلوغ ترند احتمالاً جذابیت بیشتری دارند که این جاذبه میتونه کاربری باشه، سایه باشه،امنیت ، مردم و یا هر عامل دیگری باشه بنابراین باز به هدف پروژه و طراح داره که مسیر جذاب رو جذاب تر کنه که بیشتر شلوغ بشه یا برعکس جذابیت رو کمتر کنه تا خلوت تر بشه.

امیدوارم مفید بوده باشه

ممنون امید جان.

از نرم افزار Space syntax هم برای تجزیه و تحلیل خام فضا و میزان هم پیوندی بردارهای دید (به صورت ریاضی و نه واقعی) میشه استفاده کرد.

  • Like 9
لینک به دیدگاه
  • 6 ماه بعد...
خب ممنون از عابدی من هم نظرم رو بگم:

همون طور که عابدی گفت بستگی به هدف و پروژه داره که چه تکنیک هایی رو باید بکار برد.

یکی از بهترین راه ها برای کاربردی کردن این بحث برداشت های رفتاری است. از اون جایی که فعالیت ها و رفتارها یا ایستگاهی stationary هستند یا متحرکmobility، برداشت های رفتاری نیز باید با این نوع فعالیت ها هم خوانی داشته باشند. برداشت رفتارهای ایستگاهی میشه همون( B.M (behavioral mapping که عابدی گفت و برداشت رفتارهای حرکتی میشه Tracking. اینکه کدوم روشش رو استفاده کنیم بستگی به هدف داره. البته به نظر من ترکیبی از هر دو حالت بهترین راهکاره. اینم نمونه ای از برداشت رفتاری بصورت ترکیبی از B.M و Tracking.

تو همون PPS.org پروژه ی میدان واشنگتن هم کار بسیار جالبی بود که تو اون نحوه ی استفاده از اون برداشت ها رو هم گفته(البته فک کنم فقط B.M بود).

یکی از کارهای دیگه ای که باید انجام داد مثل همیشه مصاحبه و پرسشنامه ست که میتونه اطلاعاتی رو به فرد بده.

اینکه چجوری از اون اطلاعات استفاده کنیم خیلی به خلاقیت و درک طراح بستگی داره ولی توی B.M نقاطی رو که افراد در اون جمع میشن مشخص میشه و اینکه طراح چه تصمیمی بگیره خیلی به خلاقیتش بستگی داره اینکه تجمع در چه ساعاتیه، چه قشری تجمع میکنن، چه رفتار و فعالیتی دارن و ... همه ی این موارد میتونن در نتیجه ی نهایی کار تاثیر بزارن.

Tracking هم نحوه ی رسیدن و یا عبور کردن از فضا رو مشخص میکنه بنابراین مسیر هایی که شلوغ ترند احتمالاً جذابیت بیشتری دارند که این جاذبه میتونه کاربری باشه، سایه باشه،امنیت ، مردم و یا هر عامل دیگری باشه بنابراین باز به هدف پروژه و طراح داره که مسیر جذاب رو جذاب تر کنه که بیشتر شلوغ بشه یا برعکس جذابیت رو کمتر کنه تا خلوت تر بشه.

امیدوارم مفید بوده باشه

فكر كنم دكتر بحريني هم يك كتاب درباره ميادين داره كه فعاليت ها و رفتارها رو توي چند ميدون شهرتهران بررسي كرده فكر كنم به دردتون بخوره :a030:

  • Like 3
لینک به دیدگاه

کتاب "تحلیل فضاهای شهری" نوشته ی دکتر بحرینی خیلی کتاب خوبیه (با توجه به اینکه حدود سال 1370 چاپ شده) ولی متاسفانه تو کشور خودمون خیلی غریبه

  • Like 3
لینک به دیدگاه

×
×
  • اضافه کردن...