sookut 13735 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 تیر، ۱۳۹۰ خبرگزاری مستقل محیط زیست: تیر خلاص به گردشگری رامین نوری- در شرایطی که همگان داد و بی داد می کنند که صنعت توریسم صنعت جایگزین نفت است و باید برای آن کوشید، خبر الحاق سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری به وزارت ارشاد دوباره متخصصان را در برابر تصمیمی محیرالعقول قرار داد. سازمانی که پس از کش و قوس های فراوان دارای اسمی طویل مرکب از صنایع دستی، میراث فرهنگی و گردشگری شد. سه عنصر سازنده این سازمان وابسته هم اگر نباشند میتوانند مکمل هم باشند. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام این صنعت زمانی از وزارت فرهنگ ستانده شد و زیرمجموعه ریاست جمهوری شد تا بتواند جایگاه سازمانیش را ارتقا دهد و ابزاری برای رسیدن به چشم انداز صنعت توریسم در دست داشته باشد. اما امروز بناست دور باطل بزنیم و به 10 سال قبل بازگردیم و ازسر آغاز کنیم راهی را که می دانیم غلط است! خود این سازمان مغموم در این سال ها دچار تغییرات مدیریتی فروانی بوده است، تغییر و تحولاتی غیرکارشناسی که زخمهایی عمیق بر پیکره این صنعت زده و اکنون تلاشگرانی آماده نمک پاشی این زخمند. این سالها انگار مده شده که صورت مساله را پاک کنیم و خیال خودمان را از حل کردن مساله راحت کنیم. مدیران سازان میراث به عنوان متولیان صنعت گردشگری وعده های بسیاری دادند که تحقق نیافته است اما این بدان معنی نیست که استقلال این سازمان بی فایده بوده بلکه پر واضح است ضعف مدیریتی عامل اصلی آن است و راه حلش هم از بین بدن این سازمان نیست. مدیرانی که هر از چندگاهی سکاندار این سازمان می شدند اغلب تخصص و سابقه ای در این صنعت نداشتند سازمان میراث اگرچه عملکرد ضیعیفی در توسعه گردشگری، حفظ و مرمت آثار باستانی و صنایع دستی داشته است و از این باب مورد انتقاد فعالان این حوزه می باشد اما همگی به ادغام آن در وزارت ارشاد به عنوان یک معاونت مخالفند و متذکر می شوند که تخریب منابع فرهنگی جبران ناپذیر است و تاز مانی که این تفکر وجود داشته باشد و مدیران سازمان میراث به روش گذشته عمل کنند باز هم باید دست به دامن نفت و اقتصاد نفتی باشیم و فریاد اقتصاد بدن نفت باز هم باید خفه شود. به قول دکتر کرمی شاید این خاله بازی تابی نهایت ادامه یابد! نمی دانم شاید من درست متوجه نباشم، این اقدام در راستای کوچک سازی دولت بناست اتفاق بیافتد اما مفهوم کوچک سازی اینگونه نبوده و نیست. هدف از کوچک سازی اجرای اصل 44 قانون اساسی و کاهش هزینه سربار دولت است نه ادغامهایی اینچنین و کوچ هایی نیز از این دست. برنامه ریزی های غیرکارشناسی که منجر به این قبیل تصمیمات می شود فقط تیشه به ریشه امان می زند و بس. وزارت نیرو هرجا بخواهد سد می سازد، نتیجه اش خشک شدن رودها و دریاچه ها می شود. وزارت نفت برای لوله های گاز به جنگل ها آسیب می رساند و موجبات فرسایش و سیل را فراهم می آورد. وزارت راه برای جاده های آنچنانی سفارشی موجبات نابودی جنگل ابر و گلستان و دریاچه ارومیه و ... را فراهم می کند و الا ماشاء الله. در کوتاه مدت اسیب های اساسی و جدی وارد می کنیم، به بن بست که رسیدیم تازه عزم ملی را می خواهیم جزم کنیم که آنچه را در کوتاه مدت از بین برده ایم در برنامه هایی درازمدت احیا کنیم آنهم با هزینه ای گزاف، البته اگر این عزم ملی بتواند از چنگال بروکراسی اداری و کاغذ بازی بگریزد و مدیران جدید پایبند به تصمیمات قبل باشند! چون ایشان هم به طور حتم علل نواقص را مدیران قبل خواهد دانست و تصمیماتی جدید اتخاذ خواهند کرد. حال که اینگونه است اجازه دهید من هم به نوبه خود نظری از این دست کارشناسی ارایه کنم و پیشنهاد دهم که سازمان میراث و وزارت ارشاد را تحویل گشت ارشاد دهیم که این یک تیر است و دو نشان! هم کوچک سازی می شود و هم گشت و گذار در نامش هست و هم ارشاد. امید که مقبول افتد. لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده