fanous 11130 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 بهمن، ۱۳۸۸ در زندگي مشترك بدون ترديد لحظاتي پيش ميآيد كه زن و شوهر با هم اختلاف نظر دارند. اين خصوصيت بين تمام زندگيها مشترك، اما ميزان و چگونگي آنها مـتـفـاوت اسـت. گـاهـي مـمـكـن اسـت بـر سـر همين اختلافنظرها يك زندگي به جدايي ختم شود اما در بـعضي از زندگيها اختلاف نظرها باعث پيشرفت خانواده ميشود. براي اينكه بتوانيم در اختلافنظرها بهترين برخورد را داشته باشيم و بهترين نتيجه را بگيريم بايد خيلي چيزها بدانيم و خيلي مسائل را رعايت كنيم. براي اينكار ما به دستهبندي نكاتي كه بايد بدانيد پرداختيم تا بتوانيد در اختلاف نظرها نقاط روشني بيابيد. قواعد كلي بايد بدانيد كه هيچ دو انساني وجود ندارند كه با هم اختلاف نظر و عقيده نداشته باشند. همين مساله ممكن است در آرام كردن شما نقش بسزايي داشته باشد. وقتي دو نفر با هم اختلاف نظر پيدا ميكنند تا حدي كه در زندگي هم دخيل هستند به بحث ميپردازند. خوب است بدانيد كه مشاجره و دعوا از اختلاف نظرها نيست بلكه از همين بحث كردن است كه به وجود ميآيد و به ميزان دخيل بودن همديگر در زندگي هم اين مشاجرهها شـدت مـيگـيـرد. بـراي مثال فرض كنيد در تاكسي نشستهايد و يكي مشغول صحبت درباره مبحثي است كه موضوع آن هر چيزي ميتواند باشد ولي شما از اساس با آن موضوع مخالفيد. دو حالت وجود دارد يا وارد بحث ميشويد و با آن فرد در مورد موضوعي كه با آن مخالفيد بحث ميكنيد و تنها در حد چند جمله نظر خود را ميگوييد و يا اصلا وارد بحث نميشويد و در ذهن خود مخالفيد. در هر دو حال امكان ندارد شما به خاطر اختلاف نظر با فردي كه ممكن است چند دقيقه در كنار او باشيد با او به مشاجره و دعوا بپردازيد. اما حالا فرض كنيد همسر شما موضوعي را مطرح ميكند كه شما با آن مخالفيد آيا به راحتي از اين موضوع ميگذريد؟ مسلما نه. مسافر تاكسي در زندگي شما دخيل نيست اما همسر شما در زندگيتان دخيل است، به همين دليل هم حاضريد تن به بحث و گاهي مشاجره دهيد. در هر حال وقتي با كسي اختلاف نظر داريد و ميخواهيد اين اختلاف نظر را ابراز كنيد بايد يك سري قواعد كلي را رعايت كنيد كه به چند مورد آن اشاره ميكنيم. 1ــ شما در هيچ شرايطي حق بياحترامي با كسي كه با او بحث ميكنيد را نداريد. حال اين بياحترامي ميتواند هر شكلي داشته باشد؛ از حرفهاي توهينآميز گرفته تا نگاهها و يا رفتار توهينآميز. بدانيد كسي كه در بحث بياحترامي ميكند ضعيف است و چه عقيدهاش درست باشد يا غلط اوست كه اشتباه كرده، چرا كه بياحترامي كردن آفت بحث است، زيرا مانع از اين ميشود كه كسي به نقطهنظرات مثبت شما توجه كند و وقتي شما به كسي بياحترامي ميكنيد در واقع او را نسبت به خود بدبين و عصباني كردهايد. 2ــ زود از كوره در نرويد و صبور باشيد. با عصبانيت هيچ مسالهاي حل نميشود. بلكه شرايط را متلاطمتر ميكند. اگر صبور باشيد ميتوانيد بيشتر فكر كنيد و اگر عصباني نشويد ميتوانيد بهتر بينديشيد. پس با عجله و عصبانيت تمركز خود را از بين نبريد. شما با تمرينات زيادي ميتوانيد صبر و كنترل احساساتتان را بياموزيد. اين تمرينات را از كتابهاي مختلف و مشاوران مجرب ياد بگيريد. 3ــ هميشه نظر شما درست نيست. براي عقيده خود هميشه درصد خطا بگذاريد و فكر نكنيد كه شما درست ميگوييد و طرف مقابلتان نادرست. گاهي از مخلوط كردن نظرها با هم يك نظر كامل و مشترك به دست ميآيد. ممكن است شما آبي دوست داشته باشيد و از قرمز متنفر باشيد و طرف مقابلتان برعكس قرمز را دوست داشته باشد و از آبي متنفر باشد ولي هر دوي شما بنفش را دوست داشته باشيد. پس به هر دو نظر بدون در نظر گرفتن اينكه هر نظر براي كيست بنگريد تا بتوانيد نظر بهتر را بدون حواشي آن در نظر بگيريد. 4ــ در بحث برنده و بازنده وجود ندارد و در نهايت اين دو طرف هستند كه تصميم ميگيرند. پس هيچگاه اگر نظرتان پذيرفته شد احساس قدرت نكنيد، چرا كه با تاييد طرف مقابلتان نظرتان پذيرفته شده و اگر هم نظرتان رد شد احساس بازنده بودن نكنيد چرا كه نظري بهتر از نظر خودتان به دست آوردهايد. ميدان بحث، ميدان جنگ يا مسابقه نيست كه به هر قيمتي بخواهيد در آن پيروز شويد. گاهي در يك بحث به فردي ثابت ميشود كه نظرش اشتباه است اما فقط براي اينكه غرورش نشكند و احساس نكند كه باخته است زير بار نميرود و به زور ميخواهد بگويد نظر من درست است. در اين شرايط است كه فرد براي اينكه ثابت كند نظر نادرستش درست است دست به كارهايي ميزند و كار به مشاجره ميكشد مثلا از اين شاخه به آن شاخه ميپرد، بحث را منحرف ميكند، اتفاقات گذشته را به ميان ميآورد و هزار ترفند ديگر تنها براي اينكه اشتباه خود را نپذيرد. اگر بدانيد كه اين برخوردها بيشتر به خودتان آسيب ميزند و كمي منطقي و عاقلانه بينديشيد ديگر جاي بحثي نميماند. 5 ــ قاعده كلي ديگري كه وجود دارد اين است كه در بحث كسي را تحقير نكنيد و خود را عقل كل ندانيد. مهم نيست طرف مقابل شما كيست، مهم نظري است كه ميدهد. گاهي ممكن است يك كودك نظري مناسبتر از شما در مساله خاصي بدهد و يا شخصي كه از نظر منصب يا تحصيلات و... از شما پايينتر باشد در آن بحث نظرش درست تر باشد. پس وقتي اختلاف نظري پيش ميآيد به اين فكر نكنيد كه طرفتان از شما پائينتر و يا بياطلاعتر است، تنها به نظرش بدون پيشداوري گوش دهيد. گاهي يك جمله كليدي ميتواند در كاري مهم به شما كمك كند پس مهم اين نيست كه اين حرف از دهان چه كسي خارج ميشود بلكه مهم خود جمله است. اگر از دست كسي ناراحت هستيد دليل ندارد به نظراتش هم بياعتنايي كنيد. اگر كسي اشتباهي مرتكب ميشود دليل بر اين نيست كه در همه موارد اشتباه ميكند. مگر شما هيچ وقت اشتباه نميكنيد؟ 6 ــ بـعـد از اينكه بحث شما به پايان رسيد و تصميمگيري كرديد نبايد نتيجهگيري منفي كنيد. گاهي افراد با يك بحث كوچك تا مدتها نسبت به هم كينه دارند و موضع ميگيرند. چه نظرتان پذيرفته شد و چه نشد نبايد در فكر كوبيدن طرف مقابلتان بيفتيد. چرا كه ممكن است در اختلاف نظر بعدي شما در جايگاه او قرار بگيريد. پس در پايان بحث نتيجهگيريهاي منفي را كنار بگذاريد و به حل مشكلتان بپردازيد و هر كسي كه با نظرتان مخالفت كرد را دشمن خود ندانيد، چرا كه گاهي يك موافقت بيجا خود يك دشمني است. 2 لینک به دیدگاه
fanous 11130 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 5 بهمن، ۱۳۸۸ مشكلات اول زندگي همانطور كه گفتيم همه انسانها با هم اختلاف نظر دارند. همه نيز با اين موافقيم كه جنس زن و مرد با هم مـتـفـاوت اسـت و هـر كـدام بـه نـسـبـت جنسيتشان مشخصات منحصر به فردي دارند. باز ميدانيم كه هر خانواده فرهنگ مخصوص به خود را دارد و دو خانواده ممكن است در سبك زندگي اختلافنظرهاي فراواني با هم داشته باشند. حال فرض كنيد در بين اين انسانها يك زن و مرد از دو خانواده متفاوت بخواهند با هم يك خانواده تشكيل دهند و زير يك سقف با هم زندگي كنند. مسلما در يك چنين شرايطي اختلاف نظر به وفور وجود دارد. در ابـتــداي يــك زنــدگــي عــلاوه بــر تـفـاوتهـا بيتجربگي نيز حاكم است. به هر حال هيچ كدام از دو طرف در اين خصوص تجربيات كافي ندارند و اين خاصيت زندگي است كه تا لحظه مرگ ممكن است انسان با مشكلي روبهرو شود كه تجربه آن را نداشته ولي به مرور زمان ميتوان از تجربيات گذشته در جهت حل مشكلات استفاده كرد. زندگي مشترك مثل ماشين صفري است كه هنوز آببندي نشده است و راننده آن نيز كه زن و شوهر باشند تازه گواهينامه گرفتهاند و هنوز در رانندگي اين ماشين حرفهاي نشدهاند. در چنين شرايطي مسلما مشكلات زيادي رخ ميدهد كه بايد با فكر و عقل نه با مشاجره و منيت حل شوند. در ابتداي زندگي بايد مسائل زير را بدانيد و بياموزيد: 1ــ بر تفاوتهاي زن و مرد بايد واقف باشيد (در اين زمينه كتابهاي فراواني در ابعاد مختلف از جيبي تا قـطـور وجـود دارد) تـا بـتوانيد تفاوتهاي خود و همسرتان را درك كنيد. حتي ميتوانيد از خود او نيز خصوصيات جنسش را بپرسيد. 2ــ بايد گذشت داشته باشيد همانطور كه از همسرتان انتظار گذشت داريد. در ابتداي زندگي ممكن است دو طرف اشتباهاتي داشته باشند و ميزان اين اشتباهات در يكي بيشتر و در يكي كمتر باشد. بيتجربگي همسرتان را درك كنيد و او را ببخشيد. البته بايد در نظر داشته باشيد كه نبايد گذشت در زندگي يكطرفه باشد بلكه هر دو طرف بايد از اشتباهات همديگر گذشت كنند. گاهي نيز ممكن است يك اشتباه چندين بار تكرار شود و يا اشتباهي آنقدر بزرگ باشد كـه قـابـل بـخـشش نباشد؛ در اين شرايط بايد يك تصميمگيري انجام شود مثلا از فردي كه اين اشتباه را كرده است قول گرفته شود كه ديگر آن را تكرار نكند و يا زماني تعيين شود كه در اين زمان اشتباه خود را جبران كند. در نهايت بدانيد كه هيچ وقت از گذشت كردن پشيمان نميشويد و اين را هم بدانيد كه شما نبايد از خودتان بگذريد بلكه بايد از اشتباهات طرف مقابل بگذريد. حديث ميرزايي 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده