رفتن به مطلب

ثبت نام برنامه تنگه واشی


ارسال های توصیه شده

  • پاسخ 937
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

میتی= مهدی= شیخ

مغز بادوم سپیده ام تی

 

ها بعله!

آندرستند شدم!

بلی از اونجایی که سپیده با من دوست بیده طفلکی سپیده ولی از اونجایی که سیتی زن برارمه خیلی هم خوب شد!!!:4chsmu1:

هیچ وقت به عمرم این همه دماغ سوخته یک جا ندیده بودم!

فک کن ببین چه بوی تو اتوبوس پراکنده شده!!:persiana__hahaha:

  • Like 5
لینک به دیدگاه
هیچی عمه جون منو با خودشون نبردن جاده شلوغ شده نتونستن برن!

 

من كه گفتم نرین من گناه دارم نمی تونم بیام این هفته:ws3:

  • Like 2
لینک به دیدگاه
هیچی عمه جون منو با خودشون نبردن جاده شلوغ شده نتونستن برن!

 

من امروز تنگه واشی بودم ... خیلیییییییییی خیلیییییی شلووووووووغ بود

ولی جا همتون خالی :ws3: خیلیییییییی خووش گذشت :ws3:

لینک به دیدگاه
ما از دیشب اونجا بودیم :ws3:

چقد دیر رسیدین :ws52:

 

اا خوش ب حالت تا آخره تنگم رفتین ؟ :pichak29:

 

دو راهی تنگه 10 نیم رسیدیم از اونجا تا آخر جادش 2 ساعت طول کشید انقد ترافیک بود پلیسام هی میخواستن برمون گردونن مقاومت کردیم :w000:

 

خدا خیرتون بده باعث شدید ما ی تنگه واشی بریم خودتونم ک نرفتین :ws3:

  • Like 1
لینک به دیدگاه
اا خوش ب حالت تا آخره تنگم رفتین ؟ :pichak29:

 

دو راهی تنگه 10 نیم رسیدیم از اونجا تا آخر جادش 2 ساعت طول کشید انقد ترافیک بود پلیسام هی میخواستن برمون گردونن مقاومت کردیم :w000:

 

خدا خیرتون بده باعث شدید ما ی تنگه واشی بریم خودتونم ک نرفتین :ws3:

 

تا آخرش رفتیم :ws3: ینی تقریبا 10 به آخرش رسیدیم

گفتیم حالا چیکار کنیم :ws52: میریم سر چشمه رو پیدا میکنیم :ws28:

کلی صخره نوردیو این حرفا .. ب اون بالا مالاها رسیدیم :ws3:

ساعت یک شد .. دیگه حوصلمون سر رفت گفتیم برگردیم دیه .. نزدیکای آبشار رسیدیم

یهو صدای جیییییییییییغ سرو صدا ... ی نیگا پایین انداختم .. واووووو چ خبرههههه :icon_pf (34):

دختروووو پسرر ... :ws3:

..

مسیر برگشت ک خیلی شلووووووووووغ بود .. ینی تو تنگه جای سوزن انداختن نبود :icon_pf (34):

 

..

آره ما داشتیم برمیگشتیم .. پلیسا ب اونایی که تازه داشتن میومدن (ساعت 2 ) میگفتن نرین .. آخه الان میخواین کجا برین

ب خدااااا نمی ارزه :ws28: شلوووووووغه :w00:

  • Like 5
لینک به دیدگاه
تا آخرش رفتیم :ws3: ینی تقریبا 10 به آخرش رسیدیم

گفتیم حالا چیکار کنیم :ws52: میریم سر چشمه رو پیدا میکنیم :ws28:

کلی صخره نوردیو این حرفا .. ب اون بالا مالاها رسیدیم :ws3:

ساعت یک شد .. دیگه حوصلمون سر رفت گفتیم برگردیم دیه .. نزدیکای آبشار رسیدیم

یهو صدای جیییییییییییغ سرو صدا ... ی نیگا پایین انداختم .. واووووو چ خبرههههه :icon_pf (34):

دختروووو پسرر ... :ws3:

..

مسیر برگشت ک خیلی شلووووووووووغ بود .. ینی تو تنگه جای سوزن انداختن نبود :icon_pf (34):

 

..

آره ما داشتیم برمیگشتیم .. پلیسا ب اونایی که تازه داشتن میومدن (ساعت 2 ) میگفتن نرین .. آخه الان میخواین کجا برین

ب خدااااا نمی ارزه :ws28: شلوووووووغه :w00:

 

بابا خیلی شلوغ بود تقریبا نزدیکای آبشار رسیدیم انقد شلوغ بود نتونستیم دیگه بریم جلو برگشتیم از هرکیم میپرسیدیم میگفت نرین جلو نمیتونین برگردین :pichak29:

 

انقدم جیغ ویغ میکردن گوش نموند واسمون :w000:

  • Like 5
لینک به دیدگاه
بابا خیلی شلوغ بود تقریبا نزدیکای آبشار رسیدیم انقد شلوغ بود نتونستیم دیگه بریم جلو برگشتیم از هرکیم میپرسیدیم میگفت نرین جلو نمیتونین برگردین :pichak29:

 

انقدم جیغ ویغ میکردن گوش نموند واسمون :w000:

 

تو همین شلوغی .. یهو ی دختر از روی ی سنگ سر میخوره

قبل اینکه تو اب بیوفته دست منو میگیره .. منم میندازه تو آب :w00:

  • Like 2
لینک به دیدگاه
تو همین شلوغی .. یهو ی دختر از روی ی سنگ سر میخوره

قبل اینکه تو اب بیوفته دست منو میگیره .. منم میندازه تو آب :w00:

 

من نبودم احیانا ؟:ws3: من ی بار داداشمو گرفتم ک نیفتم تو آب اون افتاد ی بارم ی آقاهارو ولی اون تا کمر رفت تو آب زود دوستش گرفتش ، شما نبودی ؟ :ws3:

  • Like 1
لینک به دیدگاه

منم امروز خواستم مواظب باشم کسی نیوته اما کسی نبود اصلا

 

دست هر کی رو می گرفتم

 

ازم رد میشدد دستش

 

اخه کسی روح رو تحویل نمی گرفت تو جمع :ws44:

  • Like 2
لینک به دیدگاه
مهمان
این موضوع برای عدم ارسال قفل گردیده است.

×
×
  • اضافه کردن...