رفتن به مطلب

روشهای تدریس در دانشگاه --- راهکارها و چالشها


ارسال های توصیه شده

هوالمتین

با سلام به حضور دوستان عزیز

 

موضوع

 

معلم خوب و بد

استاد خوب و بد

 

 

همیشه از اول ابتدایی تا اخرین مقاطع دانشگاهی همراه همیشگی دانشجو بوده و خواهد بود ...

 

فلان استاد خوبه چون خوب درس میده

فلان استاد خوبه چون قبلا سابقه کار داشته و میدونه چی میگه

فلان استاد خوبه چون خوب نمره میده

فلان استاد خوبه چون حضور و غیاب نمیکنه

فلان استاد خوبه چون ترم بالاییا میگن

 

فلان استاد بده چون امتحاناش خیلی سخته

فلان استاد بده چون بیش از 3 جلسه غیبت حذف میکنه

فلان استاد بده چون همش پروژه میده

فلان استاد بده چون مرجع غیر فارسی معرفی میکنه

 

 

و صدها دلیل دیگه ...

 

 

روی سخن این تاپیک با دوستان عزیز و بخصوص دوستان مقاطع بالاتره

 

چرا ؟

چون خودشون به نوعی وارد عرصه ی تدریس شدن و میتونن هم از دیدگاه شاگرد و هم از دیدیگاه مدرس صحبت کنن و یه طرف به قضاوت نمیشینن ...

 

در قسمت بعدی این تاپیک این سوال مطرح میشه که به نظر شما بهترین نوع تدریس چی میتونه باشه ؟

 

چه فاکتورهایی رو معرفی میکنید و چرا ؟

 

امیدوارم بتونیم به نقطه نظرات خوب و مفیدی در این جهت برسیم .

 

موفق و پیروز باشید:icon_gol:

  • Like 17
لینک به دیدگاه

متاسفانه من در یک شرایط نسبتا مـشکلی وارد موضوع تدریس شدم، البته به صورت محدود

بنابراین شاید نتونم الان بگم که از این کار لذت می برم یا صرفا با دیدگاه رفع تکلیف انجام می دم.

 

اما سه مسئله رو تا اینجا متوجه شدم، یا به عبارتی بهتر درک کردم.

 

اول اینکه برای برگزاری یک کلاس خوب، باید از قبل آمادگی لازم رو کسب کرد.

به عبارتی باید برای مدت زمان تدریس برنامه ریزی کرد.

بدون این برنامه ریزی و به صرف اعتماد به دانش پایه برای برگزاری یک کلاس، ارتباط سه جانبه خوبی بین مدرس، دانشجو و مطلب مورد بحث ایجاد نمی شه.

 

دوم، ایجاد رابطه صمیمانه تر میان مدرس و دانشجو، خارج شدن از فضای خشک تدریس از طریق راحت حرف زدن، گاه و بیگاه شوخی و خنده لا به لای تدریس.

به نظر من دوستان جوونی که از سن پایین و در این شرایط شروع به تدریس می کنند، به خوبی یاد می گیرند که در آینده و در دانشگاه ارتباط بهتری رو با دانشجویان برقرار کنند.

 

سوم، آموزش به روش های مولتی مدیا همیشه جذاب تر هست و نتیجه بهتری رو هم به دنبال دارد.

 

 

 

  • Like 10
لینک به دیدگاه
متاسفانه من در یک شرایط نسبتا مـشکلی وارد موضوع تدریس شدم، البته به صورت محدود

بنابراین شاید نتونم الان بگم که از این کار لذت می برم یا صرفا با دیدگاه رفع تکلیف انجام می دم.

 

اما سه مسئله رو تا اینجا متوجه شدم، یا به عبارتی بهتر درک کردم.

 

اول اینکه برای برگزاری یک کلاس خوب، باید از قبل آمادگی لازم رو کسب کرد.

به عبارتی باید برای مدت زمان تدریس برنامه ریزی کرد.

بدون این برنامه ریزی و به صرف اعتماد به دانش پایه برای برگزاری یک کلاس، ارتباط سه جانبه خوبی بین مدرس، دانشجو و مطلب مورد بحث ایجاد نمی شه.

 

دوم، ایجاد رابطه صمیمانه تر میان مدرس و دانشجو، خارج شدن از فضای خشک تدریس از طریق راحت حرف زدن، گاه و بیگاه شوخی و خنده لا به لای تدریس.

به نظر من دوستان جوونی که از سن پایین و در این شرایط شروع به تدریس می کنند، به خوبی یاد می گیرند که در آینده و در دانشگاه ارتباط بهتری رو با دانشجویان برقرار کنند.

 

سوم، آموزش به روش های مولتی مدیا همیشه جذاب تر هست و نتیجه بهتری رو هم به دنبال دارد.

 

 

 

 

با تشکر از شما

 

به نظرم به نکات فوق العاده خوبی اشاره کردید

 

اول از همه موضوع امادگی قبل از کلاسه

این موضوع باید دوطرفه باشه

یعنی هم دانشجو هم مدرس

یادمه توی دوران لیساس برای درس سیالات 2 استاد ما " جناب اقای دکتر ارات عنبرچیان " یکی از بزرگان سیالات بود

 

ایشون عمرشونو روی مبحث جریان لایه مرزی گذاشته بودن

 

وقتی میومدن سر کلاس میگفت من با اینکه تمام عمرم مدرس سیالات و مباحث مرتبط بودم ولی اگه شب قبل از کلاسم درس رو مرور نکنم چیزی نمیوتنم به شما یاد بدم ...

 

واقعا هم همینطوره

شاید 1 ساعت و نیم یا 3 ساعت کلاس به نظر وقت کمی باشه ولی اگر برنامه ریز صحیح برای ارائه ی درس وجود نداشته باشه عملا عنان کار از دست میره

 

نکته ی بعد رابطه ی استاد و دانشجو هست

من با این حرف شما کاملا موافقم

دانشجو وقتی توی کلاس شرکت میکنه که احساس کنه وجودش مفیده و نه از روی اجبار

 

من خودم سر کلاس نقشه کشی صنعتی چون یه کلاس کاربردیه بیش از بقیه کلاسام با شاگردها صمیمیم

 

یعنی یه کلاس " دانشجو محور "

در این کلاس دانشجو وظیفه داره درس جلسه ی بعد رو بخونه و جلسه ی بعد بیاد و به بقیه بچه ها یاد بده

 

در اخر موضوع مالتی مدیا خیلی موثر

وقتی به دانشجو در مورد عیوب کریستالی گفته میشه یا مثلا در مورد جریانها لایه مرزی یا جوشکاری هیبریدی وجود فیلمای اموزشی خیلی تاثیر گذاره ...

 

اما وجه دیگه همون نقش شاگرد در کلاسه

 

وقتی در اوج تدریس باشید

وقتی دانشجوها در عمق مطلب فرو رفتن

اینکه یه عده ( حتی قلیل ) یه سوال سطح پایین بپرسن که یا از ترم قبل باید میدونستن یا جلسات قبل باید میخوندن

ریتم کلاس رو به هم میزنه

 

چه راهکاری برای همراه کردن دانشجو به ذهن شما میرسه ؟

  • Like 7
لینک به دیدگاه

فلان استاد خوبه چون خوب درس میده

فلان استاد خوبه چون قبلا سابقه کار داشته و میدونه چی میگه

فلان استاد خوبه چون خوب نمره میده

فلان استاد خوبه چون حضور و غیاب نمیکنه

فلان استاد خوبه چون ترم بالاییا میگن

 

با سلام خدمت دوستان عزيزم

به نظر من پارامترهاي خيلي خيلي بيشتري هست كه ميتونه خوب بودن يه استاد رو نشون بده

من خودم سعي كردم تا حد امكان كار تدريس رو انجام ندم، دليلش هم اينه كه هميشه انتظار داشتم بار اول كه يه مطلب گفته ميشه توسط دانش پذير ، گرفته بشه و يا اينكه خودش بره دنبال سوالهاش و وظيفه استاد رو فقط آشنايي دانشجو با مطلب ميدونم

از پارامترهايي كه شما در رابط با استاد خوب گفتيد از بين اونا استادي خوبه كه سابقه كاري داشته باشه چون قطعا در طي تدريسش فهميده كه چه مطلبي رو بايد سر كلاس روش فوكوس بيشتري كنه و چه مطلبي رو بايد بذاره دانشجو خودش بهش برسه وبره دنبالش

واسه يه استاد خوب نبايد حضور دانشجو سر كلاس معنا داشته باشه چون هميشه اين دانشجوهست كه به استاد نياز داره

مثل درس كنترل اتوماتيك كه من خودم تو دانشگاه پاس كردم، زماني كه من اين درس رو برداشتم هيچ كسي اين درس رو با استادي كه من برداشتم (دكتر كرمي ، فكر ميكنم كساني كه دكترا در زمينه كنترل ميخونند ايشون رو بشناسند) حاضر نبود برداره، كلاس ما 20 نفر داشنجو داشت و كلاس استاد ديگه 60 نفر

علتش اين بود كه امتحاني كه دكتر كرمي ميگرفت به قدري سخت بود كه واقعا نمره 10آوردن ازش يه افتخار حساب ميشد

ولي انصافا يكي از بهترين درسهايي بود كه تو دانشگاه با نمره خوبي هم پاس كردم

چون ايشون، به مطلبي كه ميخواست درس بده كاملا اشراف داشت مسائل حاشيه اي اصلا براش اهميت نداشت و با توجه به نوع درس دادن كسي حاضر نبود يك جلسه از كلاس رو نياد

و....

خوب فكر ميكنم واسه پست اول كافي باشه

با تشكر از CGP Planner به خاطر تاپيك مفيدي كه ايجاد كردند

  • Like 9
لینک به دیدگاه
فلان استاد خوبه چون خوب درس میده

فلان استاد خوبه چون قبلا سابقه کار داشته و میدونه چی میگه

فلان استاد خوبه چون خوب نمره میده

فلان استاد خوبه چون حضور و غیاب نمیکنه

فلان استاد خوبه چون ترم بالاییا میگن

 

با سلام خدمت دوستان عزيزم

به نظر من پارامترهاي خيلي خيلي بيشتري هست كه ميتونه خوب بودن يه استاد رو نشون بده

من خودم سعي كردم تا حد امكان كار تدريس رو انجام ندم، دليلش هم اينه كه هميشه انتظار داشتم بار اول كه يه مطلب گفته ميشه توسط دانش پذير ، گرفته بشه و يا اينكه خودش بره دنبال سوالهاش و وظيفه استاد رو فقط آشنايي دانشجو با مطلب ميدونم

از پارامترهايي كه شما در رابط با استاد خوب گفتيد از بين اونا استادي خوبه كه سابقه كاري داشته باشه چون قطعا در طي تدريسش فهميده كه چه مطلبي رو بايد سر كلاس روش فوكوس بيشتري كنه و چه مطلبي رو بايد بذاره دانشجو خودش بهش برسه وبره دنبالش

واسه يه استاد خوب نبايد حضور دانشجو سر كلاس معنا داشته باشه چون هميشه اين دانشجوهست كه به استاد نياز داره

مثل درس كنترل اتوماتيك كه من خودم تو دانشگاه پاس كردم، زماني كه من اين درس رو برداشتم هيچ كسي اين درس رو با استادي كه من برداشتم (دكتر كرمي ، فكر ميكنم كساني كه دكترا در زمينه كنترل ميخونند ايشون رو بشناسند) حاضر نبود برداره، كلاس ما 20 نفر داشنجو داشت و كلاس استاد ديگه 60 نفر

علتش اين بود كه امتحاني كه دكتر كرمي ميگرفت به قدري سخت بود كه واقعا نمره 10آوردن ازش يه افتخار حساب ميشد

ولي انصافا يكي از بهترين درسهايي بود كه تو دانشگاه با نمره خوبي هم پاس كردم

چون ايشون، به مطلبي كه ميخواست درس بده كاملا اشراف داشت مسائل حاشيه اي اصلا براش اهميت نداشت و با توجه به نوع درس دادن كسي حاضر نبود يك جلسه از كلاس رو نياد

و....

خوب فكر ميكنم واسه پست اول كافي باشه

با تشكر از CGP Planner به خاطر تاپيك مفيدي كه ايجاد كردند

 

با تشکر از حضرتعالی بابت شرکت در بحث ...

 

البته چیزایی که من بالا در مورد استاد خوب و بد نوشتم گفتگوهایی هست که بین دانشجوها وجود داره و مطمئنا خیلی بیشتره و میتونه امری نسبی باشن ...

 

با حرف شما کاملا موافقم

دوران لیسانس استادی داشتم مدرس ترمو 1 و 2 و کامپوزیت و سیالات 1 من بودن ( اقای دکتر مقری ) ایشون اخلاق جالبی داشتند بر خلاف بقیه اساتید حل مثال رو وظیفه ی استاد نمیدونست و میگفت استاد فقط وظیفه مبانی اصلی درس رو داره و تحقیق در باره ی جزییات و حل مساله با خود دانشجو هست .

 

بعدا موقعی که درسم تموم شد ازشون در مورد این دیدگاه سوال پرسیدم

جواب ایشون فوق العاده خوب بود ( البته به نظر من ).

 

ایشون گفتند:

" اگر من همه چیز رو به شما بگم شما علمتون محدود میشه به یه جزوهکه از من دارین و دیگه دنبال چیای دیگه نمیرین

اون موقع ذهن شما لاقیت خودشو از دست میده و فقط عادت میکنید به یه جزوه که ناقص هم هست

پس من اصول رو میگم و دانشجو رو مجبور میکنم تا خودش دنبال جزئیات بره تا برای تسلط بر درس حتی بواسطه ی پاس کردن هم که شده چیزای جدید رو خودش یاد بگیره

رفرنس خاصی معرفی نمیکنم تا دانشجو بفهمه مثلا سیالات فقط شیمز نیست

اینجوری قاط تفکر دانشجو بازتر خواهد بود "

 

به واقع هم همینطوره

این یه زنجیره هست ...

 

اگر استاد اول دانش خودشو به شاگرد بگه مطمئنا دانشجو 80 - 90 درصد دانش استاد رو یاد میگره و در مرحله ی بعد وقتی خودش مدرس شد و همین رویه رو ادامه داد شاگردش هم 80 -90 درصد یاد میگره یعنی نست به استاد اول 40 درصد افت داشته و این زنجیره مثل یه ارتعاش میراه عمل میکنه ...

 

 

سربلندی شما ارزوست:icon_gol:

  • Like 8
لینک به دیدگاه

 

چه راهکاری برای همراه کردن دانشجو به ذهن شما میرسه ؟

 

به نظرم بهترين كار اينه كه ذهن دانشجو از افتادن درس دور بشه

اول و آخر هر بحثي رو در نظر بگيريم در اين مورد دانشجو پاس كردن درس براش از اهميت زيادي برخورداره

ولي يكي از روشهاي خوبي كه يكي از استادهاي ما داشت اين بود كه ميگفت اگه 5 تا سوال تو امتحان دادم اگه دو تاش رو كامل حل كنيد نمره شما قبولي هست ولي اگه همه سوالهارو به قول خودش زخمي كنيد قطعا خواهيد افتاد و اين باعث ميشد كه ما با توجه به اينكه امتحان چه جور برگزار ميشه از پاس كردن ديگه ترسي نداشتيم

 

تعيين كردن پروژه براي دانشجو كه دانشجو مطلبي رو تدريس بكنه

من اين روش رو در درس سيستم هاي اندازه گيري تجربه كردم كه واقعا مفيد بود، اينكه باعث شد چقدر در مورد يه موضوع مطالعه كنيم كه اگر سر كلاس كسي چيزي پرسيد به اصطلاح كم نياريم

 

...

  • Like 7
لینک به دیدگاه

تمامی نکات گفته شد..

من از بین روشهای تدریس به روش پاورپونتی بیشتر علاقه دارم البته زمانی که استاد اون درس ، اون قسمت از درسی که قراره تدریس کنه رو 1-2 روز قبل از کلاس درس به دانشجو ها بده..

من درس کنترل اتوماتیک رو اینطوری پاس کردم .. استاد 1-2 روز قبلش میذاشت توی سایتش و ما هم دانلود میکردیم.. و مرور میکردیم .. اینطوری کار استاد خیلی راحت تره...و البته یادگیری برای دانشجو هم خیلی بهتره...

ضمن اینکه اگه کلاس خیلی خشک باشه کسی علاقه به اون کلاس نشون نمیده... البته این رو هم نباید فراموش کنیم که بیش از حد هم نباید شلوغ بشه و حرمت ها شکسته بشه..

خیلی منطقی باید شوخی بشه و آنتراکت هم داده بشه که دانشجو و استاد سرحال باشند...

 

مهمتر اینکه باید استاد خودش هم مطالعه داشته باشه.. فکر کنید سر یه کلاس یه دانشجو یه چیزی بپرسه که استاد گیر کنه توش!!

ما یه استاد داشتیم فوق لیسانس بود.. خیلی شجاع بود.. وقتی یه سوال میپرسیدیم ازش که بلند نبود خیلی راحت میگفت الان نمیتونم جواب بدم.. بذارید جلسه آینده براتون حلش میکنم...

بعضی از استادا به همچین سوالای دانشجویان به نظرشون حتما" باید جواب بدن در همون لحظه.. حتی اگه شده مبهم و غلط.. که این کار درستی نیست..

 

فعلا همینا:a030:

  • Like 8
لینک به دیدگاه
به نظرم بهترين كار اينه كه ذهن دانشجو از افتادن درس دور بشه

اول و آخر هر بحثي رو در نظر بگيريم در اين مورد دانشجو پاس كردن درس براش از اهميت زيادي برخورداره

ولي يكي از روشهاي خوبي كه يكي از استادهاي ما داشت اين بود كه ميگفت اگه 5 تا سوال تو امتحان دادم اگه دو تاش رو كامل حل كنيد نمره شما قبولي هست ولي اگه همه سوالهارو به قول خودش زخمي كنيد قطعا خواهيد افتاد و اين باعث ميشد كه ما با توجه به اينكه امتحان چه جور برگزار ميشه از پاس كردن ديگه ترسي نداشتيم

 

تعيين كردن پروژه براي دانشجو كه دانشجو مطلبي رو تدريس بكنه

من اين روش رو در درس سيستم هاي اندازه گيري تجربه كردم كه واقعا مفيد بود، اينكه باعث شد چقدر در مورد يه موضوع مطالعه كنيم كه اگر سر كلاس كسي چيزي پرسيد به اصطلاح كم نياريم

 

...

 

 

من با پیشنهاد دوم شما موافقم

 

دادن پروژه به دانشجو خیلی خوبه

 

اما اینهم خودش راهکارها و چالشهایی داره

 

دوران دنشجویی ما مثلا درس انتقال حرارت استاد پروژه رو میداد که 10 سال بود تغییری نکرده بود

دانشجوها هم پاسخهای ترم قبل رو میدادن

بعضا سی دی خام به استاد میدادن

 

به نظر من پروژه ای باید تعریف بشه و بعد هم ارائه بشه

یعنی از دانشجو خواسته بشه تا اونو در کلاس ارائه بده

شاید بگیم که وقت کلاس تلف میشه ولی دو راهکار به نظرم میرسه

 

1 - پروژه ی مبتنی بر سرفصل :

در این روش یک سری از سرفصلهای درسی که باید در طول ترم اموزش داده بشه به عهده ی دانشجو باشه

تا هم دنبال درس بره و وقتی ارائه کرد خود استاد در صورت لزوم وارد بحث بشه و مطالب دقیقتر و کاملتر رو بگه

 

2 - پروژه ی مبتنی بر درس :

در این روش پروژه ای داده بشه که به درس مربوط میشه ولی جزو سرفصل نیست و یه روز مثلا اخر ترم رو برای ارائه ی افراد تعیین کنیم .

 

از اونجا که تعداد دانشجو در مقاطع پایین زیاده میشه این روش رو بصورت کار تیمی ارائه کرد.

 

نظر شما ؟

  • Like 6
لینک به دیدگاه
تمامی نکات گفته شد..

من از بین روشهای تدریس به روش پاورپونتی بیشتر علاقه دارم البته زمانی که استاد اون درس ، اون قسمت از درسی که قراره تدریس کنه رو 1-2 روز قبل از کلاس درس به دانشجو ها بده..

من درس کنترل اتوماتیک رو اینطوری پاس کردم .. استاد 1-2 روز قبلش میذاشت توی سایتش و ما هم دانلود میکردیم.. و مرور میکردیم .. اینطوری کار استاد خیلی راحت تره...و البته یادگیری برای دانشجو هم خیلی بهتره...

ضمن اینکه اگه کلاس خیلی خشک باشه کسی علاقه به اون کلاس نشون نمیده... البته این رو هم نباید فراموش کنیم که بیش از حد هم نباید شلوغ بشه و حرمت ها شکسته بشه..

خیلی منطقی باید شوخی بشه و آنتراکت هم داده بشه که دانشجو و استاد سرحال باشند...

 

مهمتر اینکه باید استاد خودش هم مطالعه داشته باشه.. فکر کنید سر یه کلاس یه دانشجو یه چیزی بپرسه که استاد گیر کنه توش!!

ما یه استاد داشتیم فوق لیسانس بود.. خیلی شجاع بود.. وقتی یه سوال میپرسیدیم ازش که بلند نبود خیلی راحت میگفت الان نمیتونم جواب بدم.. بذارید جلسه آینده براتون حلش میکنم...

بعضی از استادا به همچین سوالای دانشجویان به نظرشون حتما" باید جواب بدن در همون لحظه.. حتی اگه شده مبهم و غلط.. که این کار درستی نیست..

 

فعلا همینا:a030:

 

دقیقا مطالبی رو بیان فرمودید که پیمان عزیز هم به اونها اشاره داشت

 

نقش مالتی مدیا و تعامل بین دانشجو و استاد میتونه مشوقی بین دو طرف باشه

 

در مورد سوال و امادگی استاد هم همینطور

 

استادی که خیلی راحت اعتراف میکنه چیزی رو نمیدونه نزد دانشجو خیلی مقبولتره

چون دانشجو میبینه که چیزی به ذهنش رسیده که استاد رو به چالش بکشونه . این برای استاد و دانشجو مفیده ...

 

:icon_gol:

  • Like 8
لینک به دیدگاه

با سلام و تشکر ویژه از استاد گرامی مهندس ورپشتی

بنده دقیقا به چند نکته اشاره میکنم

1)یک استاد بایستی زمانی به درجه استادی خود مطمئن باشد که بتواند به سوالات ریز و درشت دانشجویان پاسخ قانع کننده دهد البته نه هر پاسخی!!!!!!!!!!!!

گاهی اساتید فکر میکنند که چون دانشجویان سطح علمی پایینتری نسبت به آنان دارند هر پاسخی که به سوالات آنها بدهند حتی اگر مهمل باشد برای دانشجو جالب است و تحسین آنان را برمی انگیزد

2)یک استاد بایستی شهامت داشته باشد و در مقابل سوالاتی که دانش آنرا ندارد بگوید بلد نیستم البته نه بدین معنا که دانشجو را از سر باز کند بگوید میروم مطالعه میکنم و جواب شما را در جلسه بعدی میدهم اینجوری شان استاد و دانشجو حفظ میشود

3)استاد نباید امتحان را نه خیلی سخت و طاقت فرسا برگزار کند و نه خیلی آبکی که همه 20 بشن با یک امتحان سخت نه یک شبه همه پروفسور میشن و نه با یه امتحان آسون یه شبه همه خنگ!!!!!!!!!!!

4)جو کلاس بایستی دوستانه و توام با احترام باشد دانشجو نباید از ترس حضور و غیاب و ترس از افتادن درس مربوطه در کلاس حاضر شود بایستی با این تفکر وارد کلاس شود که من به این درس علاقه دارم چون استادش با ما دوست است و دلسوزانه تدریس میکند و جو کلاس خسته کننده نیست به عنوان مثال خود من در درس کنترل اتوماتیک با اینکه استاد حضور و غیاب نداشت و برایش هم مهم نبود ولی به عشق اینکه ایشون خیلی با محبت و دلسوز بودند در کلاس حاضر میشدم ولی بر عکس درس ارتعاشات رو حتی یک جلسه هم نرفتم چون استاد از لحظه اول فقط درس میداد

و اما پاسخی کوتاه به سوالات مهندس ورپشتی

فلاناستادخوبهچونخوبدرسمیده:

دلیل منطقی به شمار میاد

فلاناستادخوبهچونقبلاسابقهکارداشتهومیدونهچیمیگه:

اینهم میتونه دلیل خوب و قانع کننده ای باشه

فلاناستادخوبهچونخوبنمرهمیده:

این دلیل رو من قبول ندارم چون اینجوری دانجو به تن پروری و تنبلی رو میاره و درس رو تعطیل میکنه

فلاناستادخوبهچونحضوروغیابنمیکنه:

اینجوری وقت دانشجو به بطالت سپری میشه و کلاسهارو دو در میکنه البته این قضیه بستگی به عامل شماره 4 در صحبتهای بالا هم داره اینکه دانشجو با این وجود در کلاس حاضر بشه یا نشه؟

فلاناستادخوبهچونترمبالاییامیگن:

اینهم دلیل خوبیه به هر حال استفاده از تجربیات بزرگترها در 90 درصد شرایط نتیجه میده

 

 

فلاناستادبدهچونامتحاناشخیلیسخته:

مراجعه کنیم به عامل 4 در گفته های بالا

فلاناستادبدهچونبیشاز 3 جلسهغیبتحذفمیکنه:

بازهم همون عامل 4

فلاناستادبدهچونهمشپروژهمیده:

من عاشق استادی هستم که پروژه مطرح کنه اینجوری درس رو با تفکر عملی بودن یاد میکیریم این چیه که فقط درس رو تئوری پاس کنیم و بشیم ملا لغتی!!!!!!!!!!!

فلاناستادبدهچونمرجعغیرفارسیمعرفیمیکنه:

اتفاقا در دنیایی که همه به زبان انگلیسی مسلط هستند دیگه مرجع فارسی به صلاح نیست من خودم اگه رو به تدریس بیارم فقط رفرنس لاتین رو معرفی میکنم.

 

بازهم ممنون از بحث خوبی که مهندس ورپشتی برگزار کردند

  • Like 7
لینک به دیدگاه
با سلام و تشکر ویژه از استاد گرامی مهندس ورپشتی

بنده دقیقا به چند نکته اشاره میکنم

1)یک استاد بایستی زمانی به درجه استادی خود مطمئن باشد که بتواند به سوالات ریز و درشت دانشجویان پاسخ قانع کننده دهد البته نه هر پاسخی!!!!!!!!!!!!

گاهی اساتید فکر میکنند که چون دانشجویان سطح علمی پایینتری نسبت به آنان دارند هر پاسخی که به سوالات آنها بدهند حتی اگر مهمل باشد برای دانشجو جالب است و تحسین آنان را برمی انگیزد

2)یک استاد بایستی شهامت داشته باشد و در مقابل سوالاتی که دانش آنرا ندارد بگوید بلد نیستم البته نه بدین معنا که دانشجو را از سر باز کند بگوید میروم مطالعه میکنم و جواب شما را در جلسه بعدی میدهم اینجوری شان استاد و دانشجو حفظ میشود

3)استاد نباید امتحان را نه خیلی سخت و طاقت فرسا برگزار کند و نه خیلی آبکی که همه 20 بشن با یک امتحان سخت نه یک شبه همه پروفسور میشن و نه با یه امتحان آسون یه شبه همه خنگ!!!!!!!!!!!

4)جو کلاس بایستی دوستانه و توام با احترام باشد دانشجو نباید از ترس حضور و غیاب و ترس از افتادن درس مربوطه در کلاس حاضر شود بایستی با این تفکر وارد کلاس شود که من به این درس علاقه دارم چون استادش با ما دوست است و دلسوزانه تدریس میکند و جو کلاس خسته کننده نیست به عنوان مثال خود من در درس کنترل اتوماتیک با اینکه استاد حضور و غیاب نداشت و برایش هم مهم نبود ولی به عشق اینکه ایشون خیلی با محبت و دلسوز بودند در کلاس حاضر میشدم ولی بر عکس درس ارتعاشات رو حتی یک جلسه هم نرفتم چون استاد از لحظه اول فقط درس میداد

و اما پاسخی کوتاه به سوالات مهندس ورپشتی

فلاناستادخوبهچونخوبدرسمیده:

دلیل منطقی به شمار میاد

فلاناستادخوبهچونقبلاسابقهکارداشتهومیدونهچیمیگه:

اینهم میتونه دلیل خوب و قانع کننده ای باشه

فلاناستادخوبهچونخوبنمرهمیده:

این دلیل رو من قبول ندارم چون اینجوری دانجو به تن پروری و تنبلی رو میاره و درس رو تعطیل میکنه

فلاناستادخوبهچونحضوروغیابنمیکنه:

اینجوری وقت دانشجو به بطالت سپری میشه و کلاسهارو دو در میکنه البته این قضیه بستگی به عامل شماره 4 در صحبتهای بالا هم داره اینکه دانشجو با این وجود در کلاس حاضر بشه یا نشه؟

فلاناستادخوبهچونترمبالاییامیگن:

اینهم دلیل خوبیه به هر حال استفاده از تجربیات بزرگترها در 90 درصد شرایط نتیجه میده

 

 

فلاناستادبدهچونامتحاناشخیلیسخته:

مراجعه کنیم به عامل 4 در گفته های بالا

فلاناستادبدهچونبیشاز 3 جلسهغیبتحذفمیکنه:

بازهم همون عامل 4

فلاناستادبدهچونهمشپروژهمیده:

من عاشق استادی هستم که پروژه مطرح کنه اینجوری درس رو با تفکر عملی بودن یاد میکیریم این چیه که فقط درس رو تئوری پاس کنیم و بشیم ملا لغتی!!!!!!!!!!!

فلاناستادبدهچونمرجعغیرفارسیمعرفیمیکنه:

اتفاقا در دنیایی که همه به زبان انگلیسی مسلط هستند دیگه مرجع فارسی به صلاح نیست من خودم اگه رو به تدریس بیارم فقط رفرنس لاتین رو معرفی میکنم.

 

بازهم ممنون از بحث خوبی که مهندس ورپشتی برگزار کردند

 

ممنون ار حضور شما مدیر ارجمند .

 

نکته ای در گفتار جاوید عزیز دیدم سخت گیری در امتحان نهاییست ...

 

به نظر دوستان عزیز شدت و حدت امتحانات باید به چه صورت باشد

 

ایا با سیستم قدیم 5 نمره میانترم و 15 نمره پایانترم موافقید یا راهکارهای جدید به نظرتان میرسد ؟

 

در صورت امکان تشریح نمایید و مزایا و معایب سیستم پیشنهادی رو ذکر نمایید ؟

 

متشکر:icon_gol:

  • Like 5
لینک به دیدگاه
ممنون ار حضور شما مدیر ارجمند .

 

نکته ای در گفتار جاوید عزیز دیدم سخت گیری در امتحان نهاییست ...

 

به نظر دوستان عزیز شدت و حدت امتحانات باید به چه صورت باشد

 

ایا با سیستم قدیم 5 نمره میانترم و 15 نمره پایانترم موافقید یا راهکارهای جدید به نظرتان میرسد ؟

 

در صورت امکان تشریح نمایید و مزایا و معایب سیستم پیشنهادی رو ذکر نمایید ؟

 

متشکر:icon_gol:

راهکاری که برای یک امتحان ایده آل به نظر بنده میرسد بدین صورت است

ممکن است قدری شلوغ به نظر برسد ولی فکر کنم خیلی خوب بتوان آنرا به عمل نزدیک کرد

1)من به شخصه اعتقاد دارم که استاد در طول ترم پس از پایان هر فصل 15 سوال جانانه و نکته دار را از فصل مربوطه به دانشجو به عنوان یکی از منابع سوالات امتحان نهایی معرفی نماید.حدود 8نمره

2)در پایان هر فصل یک سوال شبیه به پروژه برای دانشجویان در نظر بگیرد که دانشجویان بایستی آنرا در طول ترم تحویل استاد دهند :حدود 5 نمره

3)جزوه خود را یکی از ملاکهای امتحان قرار دهد:حدود 3 نمره

4)مثالهای حل شده کتاب:4 نمره

فکر کنم حرکت جالبی باشه

  • Like 5
لینک به دیدگاه

خب در مورد مشخصات استاد خوب دوستان تقریباً نظرات کاملی رو دادن و بهتره تکرار مکررات نکنم.

 

فقط یه موضوع بود که اشاره نشده بود به نظرم. اینکه استاد یه محیط بحث رو تو کلاس به وجود بیاره. اینکه شاگردا خودشون با هم بحث کنن و همدیگه رو به چالش بکشن و استاد هم کنترل کنه و جاهای لازم نظرات رو بگه و اینکه یه سری چیزا رو واسه راهنمایی شاگردا برای ادامه بحث بگه. این قضیه حداقل تو خیلی از درس های مربوط به رشته ما خیلی خوب و مفید می تونه باشه. چون شاگرد هم اینکه مشتاق از اینکه تو بحث شرکت میکنه و حتی سعی میکنه مطالعات خارج از کلاسش رو بیشتر کنه واسه اینکه بهتر بتونه تو بحثا شرکت کنه و کلاس هم حالت خشکی رو نداره.

مثلاً استاد 10 دقیقه یه موضوع رو میگه و 10 دقیقه یا 20 دقیقه دربارش بحث میشه و بعد موضوع بعدی.

البته این برای کلاس های کم تعداد بهتر هستش. بعضی مواقع هم شاگردی کلاً کم حرف هستش، استاد چون میشناسه شاگردا رو بعد از یه مدت کوتاه، بحث رو از همون شخص شروع میکنه و بهش میگه که نظرشو بگه و به این طریق باعث میشه اون فرد هم تو بحث دخیل بشه و راه بیفته.

 

اما در مورد سوال آخر که درباره نوع امتحان پرسیده شد.

 

به نظر من استاد اول ترم بهتره که خیال دانشجو رو بابت گرفتن نمره راحت کنه. استادی که تدریس خیلی قوی داره و با شاگردا دوست هستش، تمایل شاگردا هم برای حضور تو کلاس و انجام پروژه ها و مطالعه درس بیشتر هستش.

اگه شاگرد بخواد استرس نمره و امتحان و اینا رو داشته باشه، به نظرم چیزی که میخونه واسش کوتاه مدت باشه و به خاطر همون استرس، علاقش به اون درس کم بشه.

  • Like 7
لینک به دیدگاه

من فقط می تونم در مورد تدریس درس های اصلی مکانیک صحبت کنم : مثل مقاومت مصالح ، استاتیک ، طراحی اجزاء و ...

 

دیدگاه من کاملاً ذهنی و شاید در این کشور نزدیک به رویا باشه ، ولی با پیشرفت نرم افزاری و فناوری های آموزشی نوین چندان هم دور از ذهن نیست.

 

برای درس دادن اصول درس های ذکر شده در بالا ، یک استاد خوب استادیه که بتونه درک ذهنی دانشجو رو نسبت به موارد مورد تدریس بالا ببره. این بالا بردن درک می تونه راه های عملی یا نرم افزاری داشته باشه. مثلاً یک استاد دینامیک برای جا انداختن مفهوم شتاب کوریولیس می تونه یک مثال عملی بزنه. (کره های متحرک روی دیسک گردان) و یا در درس دینامیک ماشین از نرم افزارهایی مثل working model استفاده کنه. البته تدوین چنین روش هایی نیازمند صرف وقت و هزینه و زمان هستش . ولی استادهای جسور و با همت می تونن از این کارها انجام بدن. به نظر من تدریس درس ها ، به خصوص درس دینامیک که یکی از درسهای مهم رشته مکانیک هست به این روش خیلی می تونه موثر باشه. (حیف که کسی همت نمی کنه)

 

من روش گچ و تخته رو اصلاً قبول ندارم. 10 دقیقه حضور در یک کارگاه و یا کارخانه می تونه به اندازه سال ها درس خوندن به دانشجو انگیزه بده. دنیا الان دنیای نرم افزاره. مردم دنیا برای هرچیزی که فکرشو بکنین دارن نرم افزار درست می کنن. چرا ما داریم عقب می مونیم ؟

  • Like 7
لینک به دیدگاه
راهکاری که برای یک امتحان ایده آل به نظر بنده میرسد بدین صورت است

ممکن است قدری شلوغ به نظر برسد ولی فکر کنم خیلی خوب بتوان آنرا به عمل نزدیک کرد

1)من به شخصه اعتقاد دارم که استاد در طول ترم پس از پایان هر فصل 15 سوال جانانه و نکته دار را از فصل مربوطه به دانشجو به عنوان یکی از منابع سوالات امتحان نهایی معرفی نماید.حدود 8نمره

2)در پایان هر فصل یک سوال شبیه به پروژه برای دانشجویان در نظر بگیرد که دانشجویان بایستی آنرا در طول ترم تحویل استاد دهند :حدود 5 نمره

3)جزوه خود را یکی از ملاکهای امتحان قرار دهد:حدود 3 نمره

4)مثالهای حل شده کتاب:4 نمره

فکر کنم حرکت جالبی باشه

 

ممنونم

 

خوب به نظر من روش جالبه

 

اما یه چیزی که میشه گفت اینه که این روش ایا در تمام کلاسها پاسخگو میتونه باشه ؟

 

مثلا کلاس نقش کشی صنعتی و طراحی اجزا و ماشین های کنترل عددی و معادلات دیفرانسیل

 

ایا این روش در تمامی نمونه های بالا میتونه به یک شکل بکار برده بشه ؟

  • Like 5
لینک به دیدگاه
خب در مورد مشخصات استاد خوب دوستان تقریباً نظرات کاملی رو دادن و بهتره تکرار مکررات نکنم.

 

فقط یه موضوع بود که اشاره نشده بود به نظرم. اینکه استاد یه محیط بحث رو تو کلاس به وجود بیاره. اینکه شاگردا خودشون با هم بحث کنن و همدیگه رو به چالش بکشن و استاد هم کنترل کنه و جاهای لازم نظرات رو بگه و اینکه یه سری چیزا رو واسه راهنمایی شاگردا برای ادامه بحث بگه. این قضیه حداقل تو خیلی از درس های مربوط به رشته ما خیلی خوب و مفید می تونه باشه. چون شاگرد هم اینکه مشتاق از اینکه تو بحث شرکت میکنه و حتی سعی میکنه مطالعات خارج از کلاسش رو بیشتر کنه واسه اینکه بهتر بتونه تو بحثا شرکت کنه و کلاس هم حالت خشکی رو نداره.

مثلاً استاد 10 دقیقه یه موضوع رو میگه و 10 دقیقه یا 20 دقیقه دربارش بحث میشه و بعد موضوع بعدی.

البته این برای کلاس های کم تعداد بهتر هستش. بعضی مواقع هم شاگردی کلاً کم حرف هستش، استاد چون میشناسه شاگردا رو بعد از یه مدت کوتاه، بحث رو از همون شخص شروع میکنه و بهش میگه که نظرشو بگه و به این طریق باعث میشه اون فرد هم تو بحث دخیل بشه و راه بیفته.

 

اما در مورد سوال آخر که درباره نوع امتحان پرسیده شد.

 

به نظر من استاد اول ترم بهتره که خیال دانشجو رو بابت گرفتن نمره راحت کنه. استادی که تدریس خیلی قوی داره و با شاگردا دوست هستش، تمایل شاگردا هم برای حضور تو کلاس و انجام پروژه ها و مطالعه درس بیشتر هستش.

اگه شاگرد بخواد استرس نمره و امتحان و اینا رو داشته باشه، به نظرم چیزی که میخونه واسش کوتاه مدت باشه و به خاطر همون استرس، علاقش به اون درس کم بشه.

 

دقیقا نظر شما رو من سعی کردم در کلاس نقشه کشی صنعتی پیاده سازی کنم

 

یعنی کلاس دانشجو محور پ بر پایه تبادل نظر دانشجو و در زمانی که لازمه من به عنوان راهنما وارد بحث میشم .

 

اتفاقا بازده کلاس به طور شگرفی بالا میره ...

 

در مورد نمره من زیاد این نظرو نمیتونم قبول کنم چون دانشجو اگر درسو برای خود درس بخواد اون موقع نمره گرفتن براش خیلی راحت میشه از قدیم گفتن : چون که صد اید نود هم پیش ماست .

 

من دوران دانشجوییم دانشجویی رو میشناختم که برای کلاس طراحی اجزا هم کلاس خودشو میرفت

هم کلاس یه استاد دیگه و هم کلاس اساتید دانشگاه دولتی

 

وقتی همه برای نمره ی 10 دست و پا میزدند ایشون چون درسو خوب فهمیده بود انگار داشت انشا مینوشت و سر جلسه خیلی راحت کار کرد و بهترین نتیجه رو گرفت .

 

همین روش رو برای درسهای دیگه مثل سیالات و انتقال و مکانیزم و .. بکار میبرد

 

یادمه وقتی برای حل یه سوال انتقال پیشش رفتم دیدم سوالات به روشی حل میکنه که اصلا استاد و کتاب اونو نگفتن

 

بلکه انقدر خلاقیت داشت که خودش راههای جدید رو پیدا میکرد و به جواب میرسید ...

  • Like 4
لینک به دیدگاه
ممنونم

 

خوب به نظر من روش جالبه

 

اما یه چیزی که میشه گفت اینه که این روش ایا در تمام کلاسها پاسخگو میتونه باشه ؟

 

مثلا کلاس نقش کشی صنعتی و طراحی اجزا و ماشین های کنترل عددی و معادلات دیفرانسیل

 

ایا این روش در تمامی نمونه های بالا میتونه به یک شکل بکار برده بشه ؟

ممنون از دقت نظری که داری علی جان

بحث من در مورد دروس تخصصی و سنگین رشته مکانیک بود

در مورد نقشه کشی میتونیم 10 نمره امتحان تئوری بزاریم که مثلا دانشجو یک نقشه جانانه رو با دست بکشه و 10 نمره رو به یه پروژه جانانه طراحی با کتیا یا اتوکد اختصاص بدیم

در مورد معادلات و ریاضیات هم روش بالا میتونه کاربرد داشته باشه

  • Like 4
لینک به دیدگاه
من فقط می تونم در مورد تدریس درس های اصلی مکانیک صحبت کنم : مثل مقاومت مصالح ، استاتیک ، طراحی اجزاء و ...

 

دیدگاه من کاملاً ذهنی و شاید در این کشور نزدیک به رویا باشه ، ولی با پیشرفت نرم افزاری و فناوری های آموزشی نوین چندان هم دور از ذهن نیست.

 

برای درس دادن اصول درس های ذکر شده در بالا ، یک استاد خوب استادیه که بتونه درک ذهنی دانشجو رو نسبت به موارد مورد تدریس بالا ببره. این بالا بردن درک می تونه راه های عملی یا نرم افزاری داشته باشه. مثلاً یک استاد دینامیک برای جا انداختن مفهوم شتاب کوریولیس می تونه یک مثال عملی بزنه. (کره های متحرک روی دیسک گردان) و یا در درس دینامیک ماشین از نرم افزارهایی مثل working model استفاده کنه. البته تدوین چنین روش هایی نیازمند صرف وقت و هزینه و زمان هستش . ولی استادهای جسور و با همت می تونن از این کارها انجام بدن. به نظر من تدریس درس ها ، به خصوص درس دینامیک که یکی از درسهای مهم رشته مکانیک هست به این روش خیلی می تونه موثر باشه. (حیف که کسی همت نمی کنه)

 

من روش گچ و تخته رو اصلاً قبول ندارم. 10 دقیقه حضور در یک کارگاه و یا کارخانه می تونه به اندازه سال ها درس خوندن به دانشجو انگیزه بده. دنیا الان دنیای نرم افزاره. مردم دنیا برای هرچیزی که فکرشو بکنین دارن نرم افزار درست می کنن. چرا ما داریم عقب می مونیم ؟

 

توی اتاق مدیر گروه سابق کارشناسی ارشد مکانیک نجف اباد یه قاب عکس بزرگه که عکس البرت انیشتین رو توش جا داده

 

توی اون عکس پروفسور انیشتین کنار یه تخته سیاه ایستاده و یه گچ دستش گرفته

 

زیر عمس یه نقل قول از پروفسور هست که نوشته :

 

برای یاد دادن در روزگار جدید دیگر گچ و تخته کافی نیست ...!

 

ببینید یه دانشمند 80 سال قبل به این نتیجه رسیده بود ...

 

حرف پیمان و اسماعیل و من و بقیه ی دوستان عزیز هم همینه

 

استفاده از وسایل نوین کمک اموزشی نظیر مالتی مدیا

 

ما درس جوشکاری پیشرفته داشتیم

استادمون 1 ماه داشت ساختار جش لیزر رو توضیح میداد

به همت یه بچه ها بازدید از خط نورد ورق فولاد مبارکه رفتیم و دستگاه جوش لیزر رو از نزدیک دیدیم

 

وقتی یکم بهش دقت کردیم چیزهایی رو دیدیم و همیدیم که توی هیچ کتابی نبود ...

 

اما ایا برای هر سرفصل باید از این وسایل استفاده کرد ؟

 

با محدودیت زمان چه باید کرد ؟

  • Like 5
لینک به دیدگاه

محدودیت زمان رو سال ها پیش حل کرده اند. فیلم های مستند و آموزشی برای همینه . شما می گی تو بازدید چیزهایی رو دیدی که تو هیچ کتابی نبود. خوب اگر ما برای هر آموزشی که داریم فیلم آموزشی درست کنیم محدودیت زمان حل میشه. فکرشو بکن همون خط تولید رو ازش فیلم می گرفتن و تو کلاس نمایش می دادند. دیگه نیازی نبود به اون کارخونه برید . البته هیچ چیز مثل دیدن از نزدیک نمی تونه باشه ولی این روش تا حد زیادی نیازها رو برآورده می کنه.

 

یک نکته : اگر دقت کرده باشید اکثر دوستانتون وقتی می خوان یک کلیپ ویدیویی درست کنن می گردن از تو آرشیو موسیقی یا توی اینترنت ، دنبال یک آهنگ اکشن می گردن و می ذارن روی فیلم. در صورتی که این موسیقی متن باید به دست خودتون ساخته بشه تا ارزش کارتون بالا بره. اگر در یکی از کشورهایی که کپی رایت در اون ها رعایت میشه کسی برای موسیقی متن فیلم مستندش چنین کاری انجام بده کارش به دادگاه کشیده میشه .

  • Like 6
لینک به دیدگاه
محدودیت زمان رو سال ها پیش حل کرده اند. فیلم های مستند و آموزشی برای همینه . شما می گی تو بازدید چیزهایی رو دیدی که تو هیچ کتابی نبود. خوب اگر ما برای هر آموزشی که داریم فیلم آموزشی درست کنیم محدودیت زمان حل میشه. فکرشو بکن همون خط تولید رو ازش فیلم می گرفتن و تو کلاس نمایش می دادند. دیگه نیازی نبود به اون کارخونه برید . البته هیچ چیز مثل دیدن از نزدیک نمی تونه باشه ولی این روش تا حد زیادی نیازها رو برآورده می کنه.

 

یک نکته : اگر دقت کرده باشید اکثر دوستانتون وقتی می خوان یک کلیپ ویدیویی درست کنن می گردن از تو آرشیو موسیقی یا توی اینترنت ، دنبال یک آهنگ اکشن می گردن و می ذارن روی فیلم. در صورتی که این موسیقی متن باید به دست خودتون ساخته بشه تا ارزش کارتون بالا بره. اگر در یکی از کشورهایی که کپی رایت در اون ها رعایت میشه کسی برای موسیقی متن فیلم مستندش چنین کاری انجام بده کارش به دادگاه کشیده میشه .

 

 

خوب اینم خودش یه مشکله ...

 

شما فرض کن تنها خط تولید اسپینینگ در کشور توی کارخانجات هسا وجود داره ...

 

ایا اجازه ی فیلمبرداری میدن ؟

ایا اجازه ی فیلمبرداری از خط جوش لیزر فولاد مبارکه میدن ؟

ایا ...

 

این خودش یه مشکل بزرگه

 

به قول استاد ایزو ما که یگفت بزرگترین تفاوت ما ایرانیها با خارجیها همینه

 

اونا اگر چیزی بلدن و اگر چیزی دارن اولین اولویتشون اینه که به بقیه یاد بدن ولی ما توی ایران اگر مثلا فلان دستگاه رو داشته باشیم از همه پنهان میکنیم یا اگر چیزی بلد باشیم حاشا میکنیم ...

 

این قسمت قضیه رو چه باید کرد ؟

  • Like 5
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...