peyman sadeghian 30244 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 خرداد، ۱۳۹۰ اگر به زندگی آدمهای دور و اطرافمان دقت کنیم متوجه این موضوع می شویم که تعداد مردهایی که در اصطلاح به آنها «زن ...» می گویند ، نسبت به گذشته رو به افزایش است، مخصوصاً در شهرهای بزرگ. این روزها کمتر خانواده ای پیدا می شود که اقتدار و ابهت مردهای قدیمی در آن وجود داشته باشد. بعضی ها معتقدند دلیل این امر رشد آگاهی و شعور اجتماعی زنان در شهرهاست که باعث می شود مثل زنهای قدیم، خودشان را کاملاً محتاج و وابسته به شوهرانشان ندانند ، و ارزش وجودی و حیاتی مرد برای اداره ی زندگی در نظر زنها نسبت به گذشته کاهش پیدا کرده. بعضی دیگر معتقدند نفوذ فرهنگ غرب از طرق مختلف مثل پخش فیلمهای سینمایی خارجی و یا سریالها و فیلمهای ایرانی که در بعضی از آنها، زنها پرخاشگرانه با شوهرانشان رفتار می کنند و یا در بعضی دیگر از آنها، مردها را موجوداتی خودخواه و قلدر و بی منطق نشان می دهد که باعث آزار همسرانشان می شوند و به طور خلاصه نفوذ فرهنگ غرب و جریان زن سالاری در رسانه های دیداری و شنیداری و مطبوعات، باعث افزایش جسارت و پرخاش زنها نسبت به شوهرانشان شد. و آنها مثل قدیم حاضر نیستند اقتدار مرد را در خانواده بپذیرند. البته این عوامل در ایجاد چنین وضعیتی کاملاً موثرند ، مخصوصاً نقش صدا و سیما را در بروز تنشهای خانوادگی را نمی توان نادیده گرفت. اما عامل دیگری هم وجود دارد که غالباً نادیده گرفته می شود و به نظر می رسد از سایر عوامل مهم تر و تأثیرگذارترست. برای یافتن این عامل مهم که باعث کاهش اقتدار و نفوذ مرد در خانواده های امروزی می شود، لازم است کمی به عقب برگردید، و روش تربیت و شیوه ی رشد پسرها و جوانهای یکی دو دهه ی اخیر در شهرها را مقایسه کنید با شیوه ی تربیت و رشد همین گروه سنی از پسران در دوران پدرها و پدربزرگهایمان. در آن دوره پسربچه ها بعد از اینکه سنین طفولیت و بازیگوشی را طی می کردند به همراه پدر و یا برادرشان مشغول کار می شدند. حتی اگر مدرسه هم می رفتند در ساعات بعد از مدرسه و تابستانها یا پیش پدرشان کار می کردند و یا شاگرد افراد غریبه می شدند و سرکار می رفتند. بعد از اتمام تحصیلات و یا رسیدن به سنین آغاز جوانی باید خدمت سربازی را طی می کردند. سربازی های آن دوران هم که معروف است. سربازها غالباً در شهرهای غریب و دور از خانواده و احیاناً نقاط محروم و بدون امکانات و با سختگیری هایی که در گذشته نسبت به سربازها روا می داشتند، سختیها و مشقات فراوانی را تحمل می کردند. در بسیاری از اوقات، جوانان وقتی سربازی را تمام می کردند به دلیل اینکه در سنین کودکی و نوجوانی، شاگردی کرده بودند در یک حرفه و شغل، مهارت نسبی داشتند و آماده ی تشکیل زندگی می شدند. کارکردنهای دوران کودکی و نوجوانی، پسرهای آن دوره را پخته و با تجربه بار می آورد. او یاد می گرفت با حقوق اندکی که می گیرد چطور هزینه های شخصیش را بپردازد و چطور پس انداز کند و درآمدش را مدیریت کند. سختی های کار و دوران سربازی او را ورزیده و آماده ی مواجهه با مشکلات بار می آورد. و چون پیش یک نفر بزرگتر و با تجربه تر از خودش شاگردی می کرد، شیوه های سبک کار و تجربه های او را هم می آموخت. دوری از خانه و خانواده، آنهم به مدت های طولانی در مدت خدمت سربازی او را مستقل و مرد می کرد. در بین قدیمی ها یک جمله مصطلح شده بود که می گفتند: تا کسی سربازی نرود مرد نمی شود اما جوانها ی این دوره و زمانه چطور؟ البته در این دوران هم هستند کسانی که با سختی بزرگ می شوند و از ایتدا روی پای خود می ایستند اما کم نیستند آنهایی که دوران کودکی ونوجوانی شان فقط به درس وکلاس کامپیوتر و...می گذرد. سربازی های این دوره هم که تکلیفش روشن است. بیشتر در شهرهای محل سکونت و احیاناً فقط در ساعات اداری. تازه با همه ی اینها بسیاری از والدین حاضرند با پرداخت پولهای کلان معافیت پسرشان را بگیرند . اگر درست دقت کنیم می بینیم دخترها هم تقریباً همین روال را طی می کنند. البته ممکن است در بعضی از خانواده های مقید، دخترها کمی محدودیت نسبت به پسرها داشته باشند ولی این تأثیری در اصل ماجرا ندارد. دخترها فقط سربازی نمی روند. با توجه به این جریان شما فکر می کنید مردهای این دوره و زمانه در آغاز زندگی چه ویژگیها و برتری هایی نسبت به زنها دارند که زن بتواند او را تکیه گاه خودش بداند و با اطمینان خاطر زندگی و و آینده ی خود را به او بسپارد و نگران هیچ چیز نباشد . بعضی از مردهای امروز تا موقع تشکیل خانواده هیچ سختی و مرارتی را تحمل نکرده اند ، شاید تنها سختی که با آن مواجه شده اند ، قبول نشدن در دانشگاه باشد. نیاموخته اند چطور درآمدشان را مدیریت کنند. درباره ی شغل و کارشان تجربه ی کافی ندارند. هر چه خواسته اند توسط والدین برایشان فراهم شده و آنها به جای او تصمیم گرفته اند. حضرت امام کاظم(ع) می فرمایند: « بهتر است بچه، در دوران کودکی با سختی و مشکلات که در زندگی اجتناب ناپذیر است رو به رو شود تا در جوانی و بزرگسالی، صبور و پخته باشد. » همانطور که امام(ع) فرموده اند کسی که در کودکی با مشکلات برخورد نکرده باشد وقتی به تنهایی مجبور است با آنها مواجه شود آنهم با وجود داشتن زن و فرزند ، سر درگم و کلافه می شود و چنین مردی نمی تواند یک تکیه گاه محکم برای همسرش باشد. نظرات و ایده های چنین مردی ناکارآمد و نپخته است. چون تجربه ی کافی ندارد. حضرت علی(ع) در این مورد مهم فرموده اند: "ارزش ایده و نظر هر انسان به اندازه ی تجربه ی اوست و کسی که از تجربیاتش استفاده کند، می تواند کارهایش را سروسامان بدهد". البته منظور از ارائه این مطلب این نیست که مردها از موفقیت در اداره ی زندگی و مدیریت درست خانواده شان ناامید شوند و قافیه را بیش از پیش ببازند. بلکه منظور از طرح این موضوع رسیدن به سه هدف مهم است. یکی اینکه مبادا مردهای امروزی خودشان را خیلی دست بالا بگیرند و با پدرها و پدربزرگهایشان مقایسه کنند، بلکه اگر می خواهند مثل آنها باشند باید نقایصشان را رفع و برای بهبود اوضاع کوشش کنند. در ادامه ی این سلسله مقالات نکاتی به استحضارتان می رسد که می تواند برای بهتر شدن وضعیت موثر باشد. دوم اینکه مردها فکر نکنند فرآیند کاهش نفوذ و اقتدار مرد در خانواده امری لازم و اجتناب ناپذیر در این دوره و زمان است و مثل خیلی دیگر از تحولات هیچ گریزی از آن نیست. بلکه اگر درست عمل کنند و برخی نکات را که در ادامه خواهد آمد مدنظر داشته باشند می توانند مثل مردهای با وقار و با معرفت قدیمی اداره ی امور زندگی را در دست بگیرند و از احترام کافی در خانه برخوردار باشند. چون شخصاً آرزومندم دوباره در خانواده های ایرانی نظام «مردسالاری منطقی» حاکم شود. فقط به این روش است که هم زن و هم مرد از زندگی در کنار هم لذت می برند و پایه و اساس خانواده محکم و استوار می ماند. اما هدف سوم از طرح این موضوع اینست که مبادا کاری را که بسیاری از والدین ما انجام دادند و ما را لوس و ناز پرورده تربیت کردند ما هم با فرزندانمان انجام دهیم. بلکه طبق فرمایش امام کاظم(ع) از همان دوران کودکی بچه هایمان را با مشکلات زندگی آشنا کنیم تا درآینده برای رویارویی با زندگی آماده تر باشند . موفق و مرد و با معرفت باشید تبیان گردآوری : برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 15 لینک به دیدگاه
peyman sadeghian 30244 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 27 خرداد، ۱۳۹۰ براستی نظرشماچیه؟چرااینقدرازاقتدارمرداامروزه کاهش پیداکرده است؟ غیرازمقاله بالا میخواهم نظرات شمادوستان رابدانم.بدورازهرگونه افکار جنسیت پرستانه به بیان افکارخودبپردازید وبازتکرارمکررات::icon_pf (34): اسپم نکنید به هم توهین نکنید:w13: درجواب شکلک خالی نگذارید درروند بحث پست بزنید موارد بالااگررعایت نشودپست حذف میگردد 3 لینک به دیدگاه
RezaMTJAME 9278 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 خرداد، ۱۳۹۰ سلام پیمان جان....... هزار و یک دلیل داره.... میشه حرف زد یا نه؟ 3 لینک به دیدگاه
peyman sadeghian 30244 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 27 خرداد، ۱۳۹۰ سلام پیمان جان....... هزار و یک دلیل داره.... میشه حرف زد یا نه؟ بگو آقا رضااینجابغیر ازمواردگفته شده پستی حذف نمیشه این تاپیک روزدم بشینیم مرد ومردانه حرف بزنیم منطقی وبادلیل 2 لینک به دیدگاه
RezaMTJAME 9278 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 خرداد، ۱۳۹۰ خب یکی از دلیل ها تبلیغات و برنامه های مختلف تلویزیونی هستش.... هر شبکه ای رو نگاه کنی فقط دارن میزنند تو سر مردها نمونه اش تبلیغات بانک ها.... یکیش رو تعریف کنم.... مرد خونه نشسته پشت سیستم و خانم بهش دستور میده که فلان مورد رو واریز کردی؟؟؟؟؟ مرد: پشت سیستم بعد از چند دقیقه خانوم انجام شد.... دختر خانواده: با گوشی موبایلش داره حرف میزنه( احتمالاً با دوست پسرش) خطاب به پدر بابا پول شهریه دانشگاه و هزینه این ماه منو واریز کردی؟ مرد خونه: چند دقیقه بعد پشت سیستم. آره دخترم واریز شد..... پسر خونه: بابا عمو گفته فلان مبلغ رو واریز کن...... مرد خونه: چند دقیقه پشت سیستم پسرم واریز شد..... خانوم خونه: برای هزینه این ماه هم به کارتم واریز کن..... مرد خونه: پشت سیستم نشسته و میگه خانوم انجام شد..... خانوم خونه واسه خودش توی پذیرایی با دوستش نشسته از عالم و آدم حرف میزنه و لذت میبرند و همچنین بقیه خانواده...... ولی مرد خونه ببخشید اینجوری میگم.... موجودی مفلوککککککک که فقط مثله یه ماشین بی جان باید جون بکنه تو این زندگی و فقط تامین کنههههههه............ فقط....... از نماز صبح بدووووووو و کار کن و جان بکنننننن که چییییییییی؟؟؟؟؟ فقط تامین کننده باشی.... تو هیچ ارزشی نداری چون باید تامین کنی... وظیفه اته..... باید تامین کنی ولی خودت؟؟؟؟؟؟ به هیچ وجه نباید خواسته ای داشته باشی.... به هیچ وجههههههه اگه داشتی باشی به شکم بارگی و شهوت پرستی متهم میشی..... ازدواج کردی باید جان بدی و فقط و فقط تامین کنی.......... مبادا به ذهنت خطور کنه که خودت هم آدمی و خسته میشی و نیاز به مراقبت داری و نیاز به احترام داری و غرور داری و میخوای حرفت رو حداقل همسر و خانواده ات واسش ارزش قائل باشند و گوش کنند... تو حق هیچچچچچچچچ چیز رو نداریییییییییی......... هیچ چی........ تو یه مردی و تا آخر عمرت باید کار کنی و تامین کنییییییییی.......... تو حق نداری هیچ حقیییییییی.......... 6 لینک به دیدگاه
S.F 24932 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 خرداد، ۱۳۹۰ پیمان جان،مرسی بابت دعوتت . ولی متنش طولانی بود من گذری خوندمش . تعداد مردهایی که در اصطلاح به آنها «زن ...» می گویند به نظرم ببینیم مرد چی هست . من ی سری شعر رو با خاطر سپردم تا ملاک رشد خودم قرار بدم،شاید ی روز مردبشم ! مرد باید که هر کجا باشد------------------------- عزت خویش را نگه دارد خودپسندی و ابلهی نکند---------------- هر چه کبر و منی ست بگذارد همه کس را زخویش به داند ---------------- هیچ کس را حقیر نشمارد گر بر سر نَفس خود امیری مردی مردی نَبُوَد فتاده را پای زدن گر دست فتاده ای بگیری مَردی این از تعریف مرد از نظر من . جسارتا من فقط جواب همین سوال پست دوم رو می دم . براستی نظرشماچیه؟چرااینقدرازاقتد ارمرداامروزه کاهش پیداکرده است؟ به نظر من اقتدار این نیست که مردی سر خانواده خودش داد بزنه! همچین مردی از ....... کمتره ! توی هر جمعی باید قبول کنیم که دموکراسی کامل ( صرفا رای گیری ) جواب گو نیست ! یک نفر باید حرف نهایی رو بزنه . اما این نفر آیا صلاحیت کافی رو داره ! آیا شعورش به حد لازم رشد کرده ؟ آیا تو نظام آموزشی ما به این فرد اموزشی داده شده ؟ در ثانی به نظرم حفظ حرمت ی رابطه دوطرفه است ! اصولا معتقدم، تمام این موارد به انتخاب همسر بر می گرده . و سیستم آموزشی کشور 5 لینک به دیدگاه
RezaMTJAME 9278 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 خرداد، ۱۳۹۰ خب ادامه موارد....... اگر به زندگی آدمهای دور و اطرافمان دقت کنیم متوجه این موضوع می شویم که تعداد مردهایی که در اصطلاح به آنها «زن ...» می گویند ، نسبت به گذشته رو به افزایش است، مخصوصاً در شهرهای بزرگ. در مورد زن ذلیل بودن قبول ندارم.... خرافه ای بیش نیست..... ذلیل بودن با حفظ حرمت و با راضی نگه داشتن همسر و دلخوش کردنش فرق میکنه.... برخی اینها رو با هم اشتباه میگیرند..... کسی به به همسرش کمک میکنه ولو توی جمع. بهش عزت و احترام میکنه حتی توی جمع. واسش ارزش قائل میشه و ازش تعریف میکنه و سعی در جلب رضایتش داره حتی توی جمع خانواده و دوست و آشنا رو هم گاهی بهش میگن زن ذلیل.... این خیلی اشتباههههههه........ من خودم افتخار میکنم چنین مردی باشم که همه جا همسرم یارم باشه و همسرممممممم باشه..... اگه موارد فوق زن ذلیلی به حساب میاد که اگه همه زن ذلیل باشند خوبه..... اینکه عنان زندگیم رو بدم دست زن بده... اینکه مرد هستم ولی هیچ گونه اختیاری از خودم ندارم این میشه زن ذلیل........ 4 لینک به دیدگاه
bpcom 10070 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 خرداد، ۱۳۹۰ به نظر من اینکه بگیم اقتدار مرد پایین اومده درست نیست بلکه باید بگیم بعضی فشار ها و عوامل سبب شده اند مردها بیشتر جنبه احتیاط رو داشته باشند مهمترین اونا اول بالا رفتن تحصیلات و اجتماعی شدن خانوم ها و همینطور ارتباطات و رسانه هاست که موجب شده تا خانوم ها تا حد زیادی نسبت به گذشته هم از حق و حقوق خودشون آگاه تر بشن و هم چتر حمایتی محکمی رو از جانب مراجع قانونی برای خود احساس کنند. نکته دوم سخت تر شدن مسائل مربوط به مهریه و طلاق است که باعث میشه در برخی موارد به علت عدم توانایی در پرداخت آن در برخی موارد حالا به حق یا ناحق مردان سعی میکنند تا جایی که میتونند کوتاه بیان.... در کنار اینها افزایش معاشرت در جامعه بین دختران و پسران در قبل از ازدواج و خارج شدن از پوسته زمخت و خشن دوران گذشته موجب شده تا حد زیادی لطافت طبع مردان بالاتر بره و همینطور افزایش سطح تحصیلات و مطالعه در مردان و درک بالاتر و قبول زن در جامعه مردان به عنوان موجودی فراتر از ارضا کننده تمایلات جنسی وی موجب شده تا حس مشارکت و همکاری بین زن و مرد در زندگی مشترک بیشتر بشه..... اینکه ما این مسائل رو در بسیاری موارد به ضعف اقتدار مردان ربط بدیم چندان پسندیده نیست و بهتره اینطوری بیان کنیم که درک بیشتری از زن و روابط زناشویی پیدا کرده اند و همچنین تا حدی هم محتاط تر شده اند.... 3 لینک به دیدگاه
persian_land 1035 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 خرداد، ۱۳۹۰ همانطور که امام(ع) فرموده اند کسی که در کودکی با مشکلات برخورد نکرده باشد وقتی به تنهایی مجبور است با آنها مواجه شود آنهم با وجود داشتن زن و فرزند ، سر درگم و کلافه می شود و چنین مردی نمی تواند یک تکیه گاه محکم برای همسرش باشد. نظرات و ایده های چنین مردی ناکارآمد و نپخته است. چون تجربه ی کافی ندارد. ................... کاملا با این حرف موافقم و به تجربه هم دیدم و هم بهم اثبات شده..... کلا بچه پسر باید از همون دوران کودکی سختی بکشه و حداقل با سختی آشنا باشه .....چون قراره تو یه خانواده جدید در هنگام سختی به اون تکیه کنن پس باید حداقل تجربه داشته باشه...... 4 لینک به دیدگاه
محسن2115 294 اشتراک گذاری ارسال شده در 31 خرداد، ۱۳۹۰ آنچه مردان را کند روبه مزاج احتیاج است احتیاج است احتیاج البته اون تبلیغ بانک مرد مدرنیته رو نشون میده که دیگه کار یدی وصفی واینا تمومه وبه فکر اسایش خودش وخونوادشه. اما چرا ما پسرامون دیگه زیاد مرد نیستن برا اینکه دیگه از دوره بچگی با دیدن فیلمها ورفتارها در خانواده بخاطر مشکلات خانوادگی مردها بیشتر بیرون از خونه ودر حال فعالیت بودن وشب خسته وکوفته میومدئن خونه ودنبال استراحت بودن وارامش که با سکوت وحرف نزدن وواگذاری اختیارات به زنها به اون ارامششون میرسیدن.خب این میشه یه نظریه باشه تو این راستا که فکر میکنم به حقیقت نزدیک تر باشه.واین روال طی شده وزنها توهم برشون داشته که اره .... 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده