رفتن به مطلب

بهره وری ژاپنی


ارسال های توصیه شده

بهره وری ژاپنی

به نظر می رسد که پاره ای از مدیران کشورهای غربی و آمریکایی ، احساس می کنند که ژاپنی ها در حل مساۀل مربوط به بهره وری، به فرمول هایی سری و یا دکمه هایی جادویی دست یافته اند.واقعیت این است که سر و جادو نقشی در این بهبود نداشته است و ایشان قدم های خاصی در این رابطه بر نداشته اند.اکثر برنامه ها و طرح هایی که در آمریکا و یا غرب پرورانده شد ، بعد ها توسط ژاپنی ها به عاریت رفت و به کار آمد.( آنها درها را به روی صنعت و تکنولوژی غرب گشودند و آگاهانه آن چه نیاز داشتند بر گرفتند و آنچه با هویت و اصالت فرهنگی شان نا متناسب بود، با آرامش به کناری نهادند. از مقالۀ ژاپن و الگوی جهان سوم – دکتر نسرین حکمی ، کیهان فرهنگی )

تحقیقات انجام شده حاکی از آن است که حتی در رابطه با منابع به کار گرفته شده در روند افزایش تولید ، اختلاف چندانی بین این کشور ها و ژاپن وجود نداشته است. یکی از مدیران ژاپنی در جایی گفته بود: کارگران ما از کارگران غربی زرنگ تر نیستند ، تکنولوژی ما نیز پیشرفته تر نیست ، ما فقط انرژی بیشتری به خرج می دهیم. ( در تکمیل این نظریه لازم است اضافه شود که مهمترین منابع ژاپن ، ذخایر پر ارزش و بسیار غنی نیرو های انسانی کاردان می باشد که با سخت کوشی ، توانایی و اعتقاد به پیشرفت کشور ، ارزش ویژه ای را در میان کارگران جهان بدست آورده اند. مترجم )

آن چه در سیستم بهره وری ژاپنی ، منحصر به فرد است ، اجزا یا قطعات درون سیستم نیست بلکه چگونگی “چیدن” آن ها پهلوی هم می باشد؛ به طور مثال در بازی (جیگ ساو) تصویر کامل زمانی بدست می آید ، که تمامی قطعات به طور مرتب و منظم کنار هم قرار گرفته باشند. شرکت های ژاپنی در فن “چیدن” عناصر کارآمد در سیستم تولید و بهره وری خویش ، هنرمند هستند.در ذیل پنج شیوۀ مهم در سیستم بهره وری ژاپنی آورده شده که به ترتیب عوامل اصلی در موفقیت آنها منظور می شود و عدم وجود هر یک ، سیستم مربوطه را فاقد ارزش و اعتبار لازمه می گرداند.

۱٫ عامل کنترل کیفیت

۲٫ بهره گیری از منابع سرشار انسانی

۳٫ گروه های کنترل کیفیت

۴٫ جوایز غیر نقدی

۵٫ مدیریت دلسوزانه

عامل کنترل کیفیت

در آغاز توجه به کیفیت محصول و ارزش آن در بهبود بهره وری ، از نقطه نظر شرکت های ژاپنی ، فرع بر قضیه ، محسوب میشد. در سال های ۱۹۵۰ ، مسۀله ای که اکثر شرکت های صادراتی ژاپن با آن مواجه بودند ، شهرت کالاهای ژاپنی به ” ارزانی و بنجلی ” بود؛ به همین علت در جهت رقابت در بازار جهانی ، توان خود را مصروف ارتقاء کیفیت محصولات خود نمودند. دعوت از متخصصین غربی برای سخنرانی پیرامون روش های آماری کنترل کیفیت و نیز روش شناسی و کاربرد آن ، از نخستین اقدامات ایشان در تغییر وضعیت تولید بود.( ژاپنی ها در آغاز ، انگلیسی ها را به ساختن راه آهن، تلگراف و نیروی دریایی ، فرانسوی ها را به تجدید نظر در قوانین و تربیت اعضای ارتش ، آلمانی ها را مأمور بهداشت ، آمریکایی ها را مأمور تعلیم و تربیت عمومی (؟!) و ایتالیایی ها را جهت آموزش فن پیکر تراشی به ژاپن آوردند. در ظرف ۱۵ سال از استادان خارجی بی نیاز شدند.حقوق بیگانگان را پرداختند و ایشان را روانۀ کشور های خویش ساختند.با کمک به سرمایه گذاری های داخلی و با بستن عوارض سنگین بر واردات به حمایت از صنایع داخلی پرداختند. ( تاریخ تمدن ویل دورانت – جلد سوم – مشرق زمین گاهوارۀ تمدن )

در این رابطه ، هر روش جدیدی را که در واحد های صنعتی تولیدی غرب و آمریکا ، به کار می رفت ، بعد ها در کارخانه های ژاپن مورد استفاده و بهره گیری قرار می گرفت. ( در تقلید از غرب ، همواره حق انتخاب بهترین را برای خویش حفظ کرده ، به آن رنگ ژاپنی دادند. ژاپن اثر هرمان کان )

تا حدود سال های ۱۹۷۰ ، کنترل کیفیت محصولات تولیدی ، به صورت فریضه و مذهب در آمد و به دنبال خود منافع بی شماری را عاید ژاپن کرد. ( جان ناس در کتاب تاریخ ادیان چنین آورده است : اثرات روحی مذهب شینتو در مردم و تقویت روح امپراطور پرستی که وحدت و انسجام کشور را به دنبال آورد باعث گردید که کوشش در راه اعتلای کشور و کسب افتخار برای آن ، به صورت یک ” شریعت” در آید که از همین احساس ملی و مذهبی ، در پیشبر برنامه های توسعۀ کشور ، بهره برداری شایان گردید.)

به طور مثال صنایع تلویزیون سازی ژاپن را در نظر بگیرید.در کارخانۀ موتوریا ، تا قبل از آن که در سال ۱۹۷۴ ، به دست شرکت ماتسو شی تا الکتریک بیفتد ، هر دستگاه تلویزیون بین ۱۵۰ تا ۱۸۰ درصد عیب داشت.از سال ۱۹۷۸ تحت مدیریت جدید و با وجود همان کارگران سابق ، سطح عیوب به مقدار ۳ تا ۴ درصد در هر دستگاه تقلیل پیدا کرد و در شرکت ژاپنی مادر، این میزان به ۰٫۰۰۵ رسید؛ و زمانی در بازار رقابت ، میزان عیوب این تلویزیون ها نسبت به نوع مشابه آمریکایی و یا اروپایی خود به یک دوم تا یک چهارم رسید.این تجربه در زمینۀ تولید میکرو کامپیوتر ها نیز نتایج درخشانی را نصیب ژاپنی ها نمود. ادامۀ به کارگیری روش های کنترل کیفیت باعث گردید که دیگر محصولات ژاپنی ، با صفات بنجل و ارزان همراه نباشد.

یکی از متخصصین امر ، در رابطه با نقش کنترل کیفیت در تولید و مصرف یک کالا ، اظهار می دارد: چنان چه تلویزیون هایی در مراحل نهایی خط مونتاژ ، معیوب از کار در آیند در واقع تولیری صورت نگرفته ، هر چند وجود ظاهری تلویزیون ها را نمی توان منکر شد.در دور نمای فروش این محصول ، نقص کمتر مساوی است با تلاش بیشتر در خرید و نیز فروش انبوه تر از جهت هزینه های مصرفی ؛ اما نقص بیشتر برابر خواهد بود با به کارگیری تعداد فزون تر نیرو های انسانی برای تعمیر و نیز استفادۀ مجدد از مواد و مصرف انرژی بیشتر برای ساخت هر واحد محصول.

منبع: مدیریت در ژاپن – تألیف : هیروتاکا و تاکوچی – ترجمۀ : حسین افشین منش

برگرفته از: mimati.blogfa.com

  • Like 6
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...