Mohammad Aref 120452 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 خرداد، ۱۳۹۰ نوشتار حاضر، کنکاشی است درباره هویت بخشی به بافت های مسکونی، لذا پس از تفحصی در ضرورت طرح مسئله هویت در این بافت ها، با دیدگاهی فرآیندگرا و در قالب ساختاری دو بخشی، مشتمل بر پایگاه نظری و راهکارهای عملی، به تشریح مسئله و ارائه راه حل برای آن می پردازد. پایگاه نظری این مقاله هویت را امری عجین با زندگی روزمره انسان ها می داند که به واسطه تشخیص در اثر انطباق یک عینیت با تصویر ذهنی اش دست یافتنی است و به ضرورت برقراری مستمر فرآیند قرار گیرد، ناگزیر باید در دو سطح تحقق یابد تا بتوان پدیده ای را هویت مند تلقی کرد: اولاً لازم است پدیده مورد نظر از پدیده های غیر هم سنخ با آن قابل بازشناسی باشد و ثانیاً باید نسبت به پدیده های هم سنخ آن تشخیص داشته باشد. بازشناسی و تشخیص مباحثی هستند که محورهای بخش راهکارهای عملی مقاله را تعریف می کنند. این راهکارها از یک طرف معطوف به تببین اهداف و راهبردهای لازم در جهت بازشناسی یک محله به عنوان حوزه ای قابل سکونت اند. و از این منظر، در هم تنیدگی، نفوذپذیری، خوانایی، آسایش، امنیت، آرامش، خودمانی بودن و دنجی بودن محله را مدنظر قرار می دهند. از طرف دیگر به بیان مواردی می پردازند که موجبات تشخص محله را به عنوان بخشی از شهر، نسبت به سایر محله ها و درصد اجزای آن فراهم می آورند. در نهایت نوشتار حاضر مدعی است که بحران هویت معضلی حل ناشدنی و فاجعه ای علاج ناپذیر نیست؛ و هویت بخشی امری ممکن و نه چندان دشوار است. نویسنده: مروارید قاسمی دانلود مقاله 10 لینک به دیدگاه
Neutron 60966 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 آبان، ۱۳۹۰ خانم مهندس قاسمی از معدود اساتید جوانی است که پخته می نویسد و پخته فکر می کند. این مقاله نیز از تز دوره ی کارشناسی ارشد ایشان در دانشگاه شهید بهشتی استنتاج شده که یک کتاب هم از توی آن درآمده. ایشان هم اکنون استاد دانشگاه هنر تهران - پردیس کرج می باشند. ما که به شخص ایشان ارادت خاصی داریم. 4 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده