fanous 11130 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 بهمن، ۱۳۸۸ برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 3 لینک به دیدگاه
fanous 11130 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 6 اسفند، ۱۳۸۸ مهندسي ارزش ، يكي از موفقترين متدولوژيهاي حل مساله، كاهش هزينه و بهبود عملكرد و كيفيت است. رويكرد كاركردگراي مهندسي ارزش، سرعت بالاي به نتيجه رسيدن آن و راهحلهاي اجرايي كه ارايه ميكند، از وجوه تمايز آن در مقايسه با ديگر تكنيكها و روشهاي مهندسي است ترويج و به كارگيري مهندسي ارزش و بهرهمندي از مزاياي آن در شرايطي كه پروژههاي بسياري در كشور ما در حال تعريف و اجرا هستند، بسيار ضروري به نظر ميرسد. چنانچه در طي كمتر از پنج سال اخير، توجهات جدي نيز در بخشهاي دولتي و خصوصي به اين مهم نشان داده شده و حركتهاي مثبتي نيز انجام شده است. مهندسي ارزش، يكي از موفقترين متدولوژيهاي حل مساله، كاهش هزينه و بهبود عملكرد و كيفيت است. رويكرد كاركردگراي مهندسي ارزش، سرعت بالاي به نتيجه رسيدن آن و راهحلهاي اجرايي كه ارايه ميكند، از وجوه تمايز آن در مقايسه با ديگر تكنيكها و روشهاي مهندسي است. يكي ديگر از رمزهاي موفقيت مهندسي ارزش، انجام كار تيمي است. تيمي كه با هدف مشترك و با تخصصهاي مختلف، كاركردهاي يك پروژه يا محصول را بررسي ميكنند و با بهبودي خلاقانه، جايگزيني كمهزينهتر براي آن پيشنهاد ميدهند. هدف و زمان به كارگيري مهندسي ارزش هدف اصلي در مهندسي ارزش، توجه به كاركرد است، نه كيفيت و نه هزينه. چرا كه تامين كاركرد، كاهش هزينه و حفظ يا ارتقاي كيفيت را خودبهخود به دنبال دارد. براي آنكه بهترين نتايج از انجام مطالعه مهندسي ارزش به دست آيد، توصيه متخصصان اين است كه مطالعه در اولين فازهاي يك پروژه انجام شود. هر چه مطالعات پروژه و طراحيهاي آن نهاييتر باشند و پروژه به مراحل اجرايي نزديكتر باشد، امكان تغيير دادن آن و بهرهمندي از ظرفيتهاي كاهش هزينه، كمتر خواهد شد. 3 لینک به دیدگاه
fanous 11130 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 6 اسفند، ۱۳۸۸ در ابتداي پروژه، اعمال بيشترين تغييرات ممكن، با كمترين هزينه انجامپذير است. اما در پايان پروژه، اعمال كمترين تغييرات با هزينه بالايي صورت خواهد پذيرفت. چرا كه بسياري از خريدها انجام شده و بخشهاي عمده پروژه به اجرا رسيدهاند. بديهي است در چنين شرايطي، تصميمگيري در مورد كوچكترين تغيير وقتي ممكن است كه تاثير و تعامل آن با بسياري از عوامل ديگر، بررسي شده باشد. رابطه ارزش پس از پايان جنگ جهاني دوم، توجه توليدكنندگان آمريكايي به سمت طراحي و توليد محصولاتي مطابق با نياز مصرفكنندهها معطوف شد. با همين توجه، آموختههاي طي سالهاي جنگ در خدمت توليد محصولات پرمصرف و مشتريپسند به كار گرفته شد. با تمركز بر كاركرد به عنوان عامل راهبردي بهبود ارزش، چنين رابطهاي براي ارزش تعريف شد (رابطه رياضي ارزش با كاركرد و هزينه): كاركرد ارزش هزينه اين رابطه گزيدهترين شرح و تعريف مفهوم مديريت ارزش است. با وجود آنكه رابطه به ظاهر بسيار ساده به نظر ميرسد، اما تعيين دقيق كاركرد و هزينه و مقدارهاي عددي آنها نيازمند تامل و صرف وقت كافي است. انواع ارزش انواع اصلي ارزش كه در بحثهاي مهندسي ارزش با آنها سروكار داريم، به قرار زير دستهبندي ميشوند: ارزش اعتباري: خواسته ارزش مبادلهاي: بها ارزش كاربردي: نياز هر نوع تصميمگيري براي خريد محصول يا خدمتي، با در نظر گرفتن تركيبي از اين گونه ارزشهاست. وقتي كه كالاي مورد نظرمان از مجموع مطلوب اين ارزشها برخوردار بود، تصميم ما براي خريد آن قطعي ميشود. تعيين شاخص ارزش با محاسبه كاركرد و هزينه در شرايط رقابتي، انتخاب يك گزينه از ميان چند گزينه، نيازمند تحليل صحيح ويژگيهاي كالا، خدمات، پروژه يا فرايندهاي پيشنهادي است. در مهندسي ارزش، همان طور كه پيشتر گفته شد، توجه اصلي به كاركرد است. با كاركردگرايي و تحليل كاركردها و هزينهها، ارزش گزينههاي پيشرو تعيين ميشود. بديهي است كه بهترين انتخاب، بايد داراي بالاترين مقدار عددي ارزش باشد. يكي از روشهاي متداول در محاسبههاي علمي، براي آنكه بتوانيم مبناي مقايسهاي صحيحي بين چند عامل همجنس داشته باشيم، تعريف شاخص يا ضريب است. به همين منظور شاخص ارزش را بر اساس رابطه آن چنين تعريف كردهاند: بهاي كاركرد شاخصارزش هزينه كاركرد اگر بهاي كاركردها و هزينهاي كه براي آنها وجود دارد را با يك واحد مالي محاسبه كنيم، آنگاه نتيجه كسر معمولاً كوچكتر از عدد 1 است. هر چه اين عدد به 1 نزديكتر باشد، ارزش آن بيشتر است. 2 لینک به دیدگاه
fanous 11130 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 6 اسفند، ۱۳۸۸ فرض كنيم ميخواهيم يك خودكار را مورد مطالعه مهندسي ارزش قرار دهيم. با توجه به هزينههاي مواد اوليه و عوامل توليد، قيمت اين خودكار 1000 تومان خواهد بود. اما مطالعات بازار گواه اين است كه مشتري از اين خودكار با چنين قيمتي استقبال نخواهد كرد. به زبان ديگر او براي اين خودكار به اندازه 1000 تومان بها قايل نيست. اگر قيمت مطلوب او 700 تومان باشد، شاخص ارزش اين خودكار براي مشتري محصول ما 7/0 است. بهبود مورد انتظار از انجام مهندسي ارزش بر روي اين محصول اين است كه اين شاخص را به عدد 1 نزديك كند. يعني قيمت خودكار را به 700 تومان مطلوب مشتري نزديك نمايد. پرسش سادهاي كه مطرح ميشود اين است كه آيا رسيدن به قيمت پايينتري مثل 600 تومان بهتر نيست؟ پاسخ ساده است، مشتري حاضر است براي داشتن اين خودكار بهاي 700 تومان را با رضايت بپردازد و اصراري بر كمتر بودن اين قيمت ندارد. پس در شرايط كنوني، از ديد توليدكننده، تمركز بر اين قيمت منطقي است و او ميتواند كاهش هزينه بيشتر را به حساب سود خود منظور كند، مگر آن كه علاقهاي به سود بيشتر نداشته باشد. براي رسيدن به چنين نتيجهاي، بايد در حين انجام مطالعه، تمام اجزا و قطعههاي خودكار را فهرست كرد. سپس براي هر يك از اين اجزا رابطه ساده شاخص ارزش را محاسبه نمود. يعني بهاي مغزي خودكار، قاب آن، گيره، فنر داخل قاب، جوهر، در و هر قطعه كوچك ديگري كه در اين خودكار به كار برده ميشود، بايد در فهرست مشاهده شوند. هر يك از اين قطعهها، داراي بها و هزينه خاص خود هستند. آنها كه شاخص كوچكتري دارند، نيازمند بهبود بيشترند. چرا كه مثلاً مشتري، بهاي زيادي براي كاركرد قطعه قايل نيست، در حالي كه هزينه بالايي را بابت آن ميپردازد. اينجاست كه توجه تيم بايد معطوف به افزايش بهاي آن كاركرد و يا هزينهاش باشد، تا بدين ترتيب ارزش كار از نظر مشتري بالا برود و مطلوبيت او را تامين كند. رويكرد كاركردگراي مهندسي ارزش با سه روش متعارف زير ميتوان ميزان سودآوري يك بنگاه اقتصادي را افزايش داد: افزايش قيمت محصول؛ افزايش ميزان فروش محصول؛ كاهش هزينههاي توليد محصول. با توجه به حكمفرما بودن شرايط رقابتي در بازارهاي كنوني داد و ستد تنها راه را بايد در كاستن از هزينههاي توليد جستجو كرد. بر خلاف رويكرد محصولگرا، مهندسي ارزش در مواجهه با مسايل و مشكلات از رويكردي كاركردگرا بهره ميگيرد. در مهندسي ارزش، هزينه محصول به دو بخش تقسيم ميشود: هزينههاي مرتبط با كاركردهاي اصلي محصول و هزينههاي مرتبط به كاركردهاي ثانويه يا آن هزينههايي كه انجام كاركرد اصلي را پشتيباني ميكنند. كاركردهاي ثانويه، كاركردهايي هستند كه در راستاي طراحي محصول و تامين كاركردهاي اصلي مورد نياز مصرفكننده پديد ميآيند و وجودشان ضروري ميشود. در كنار اين كاركردها، دسته ديگري از كاركردها، موسوم به كاركردهاي غيرضروري نيز در اغلب محصولات رخ مينمايند. با چنين رويكرد كاركردگرايي، مهندسي ارزش اول درصدد حذف كاركردهاي غيرضروري است. سپس با تعريف و شناسايي مناسب طراحي به كاهش هزينههاي كاركردهاي ثانويه ميپردازد. اين تعريف و شناسايي، در برگيرنده تغييرات مواد اوليه، روشهاي ساخت و توليد، لجستيك و حمل و نقل، روشهاي بازرسي و آزمون و ... است. در يك نگاه كلي، گامهاي اصلي مرتبط با كاركردها در مهندسي ارزش عبارت است از: تعريف كاركردها، توسعه مدل تشخيص روابط كاركردي و ارزيابي آنها. 1 لینک به دیدگاه
fanous 11130 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 6 اسفند، ۱۳۸۸ مهندسي ارزش، رويكردي است گروهي، نظاممند، كاركردگرا و داراي كاربرد حرفهاي كه براي ارزيابي و بهبود ارزش يك محصول، طراحي يك وسيله، يك سيستم و يا اجراي پروژههاي صنعتي، عمراني و خدماتي به كار گرفته ميشود. مهندسي ارزش، متدولوژي قدرتمندي است براي حل مسايل، كاهش هزينهها و بهطور همزمان، بهبود عملكرد و كيفيت كه با شناسايي و ارتقاي شاخصهاي ارزش و بهكارگيري خلاقيت، رضايت مشتري را افزايش ميدهد و به ارزش سرمايهگذاري ميافزايد. به كارگيري اين متدولوژي، دستاوردهاي چشمگيري در سراسر دنيا داشته است. هر يك دلار هزينه براي انجام مطالعه مهندسي ارزش، بين سالهاي 1973 تا 1995 رقمي بين 15 تا 30 دلار صرفهجويي در پي داشته است. در عربستان سعودي، اين نسبت 1 به 400 بوده است. در كشور ما نيز با استناد به گزارشهاي ارايه شده، نسبت هزينههاي مهندسي ارزش به بازگشت سرمايه يا صرفهجويي در هزينه پروژههايي كه همزمان با كارگاه آموزشي انجام شدهاند، بين 1 به 20 تا 1 به 90 بوده است. درصد صرفهجوييها نيز بين 5 تا 30 درصد و در مجموع، بيش از 2300 ميليارد ريال، گزارش شدهاند. در مطالعه گزارشهاي مربوط به آمريكا، رقم اينگونه صرفهجوييها تا 5 ميليارد دلار در يك سال نيز مشاهده ميشود. تاريخچه مهندسي ارزش سال 1947 ميلادي، يكي از مديران ارشد شركت جنرال الكتريك به نام هنري ارليچ، به دنبال يك رويكرد سازمانيافته براي بهبود كيفيت محصولات و كاهش ضايعات و نيز پايين آوردن هزينههاي توليد از طريق يافتن مواد اوليه و روشهاي توليد جايگزين بود. او لارنس مايلز جوان را كه با پشتوانه علمي و عملي مهندسي برق از مديران خريد شركت بود، مامور عملياتي كردن اين ايده كرد. ثمره اين ماموريت، ابداع تكنيك تحليل ارزش بود. چند سال بعد وقتي بهبود محصولات جنرال الكترونيك و كاهش قيمتهاي آنها مورد توجه بازار قرار گرفت، اين متدولوژي نيز در مركز توجهات واقع شد. يكي از اين نگاهها از سوي نيروي دريايي آمريكا معطوف متدولوژي ابداعي مايلز شد. اما از آنجا كه در نيروي دريايي بودجهها و مراكز هزينه، تعريفشده و مشخص بودند، آنها براي به كارگيري اين متدولوژي و تعريف آن در ساختار سازماني خود و فعاليتهايشان، ناچار به ربط دادن آن به مباحث مهندسي و معرفي آن به عنوان «مهندسي ارزش» شدند. بدينترتيب از محل بودجه فعاليتهاي مهندسي، مطالعه تحليل ارزش مايلز در نيروي دريايي نيز به كار گرفته شد. از همان زمان با فراگير شدن اين متدولوژي، عنوان آن نيز با نام مهندسي ارزش معروف شد. 2 لینک به دیدگاه
fanous 11130 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 6 اسفند، ۱۳۸۸ تكنيكهاي مديريت در گذر زمان روند تكاملي را پيمودهاند. اين روند در سال 1911 با مهندسي صنايع آغاز شده، در سال 1920 با كنترل كيفيت توسعه مييابد و از سال 1947 تاكنون نيز با ابداع متدولوژي مهندسي ارزش به بهبود كسب و كار منجر شده است. امروزه بسياري از صاحبنظران و متخصصان، تفاوت عمدهاي بين مفاهيمي نظير مهندسي ارزش (Value Engineering) تحليل ارزش (Value Analysis) و مديريت ارزش (Value Management) قايل نيستند و بيشتر تاكيد دارند تا آن را با لفظ و مفهوم مديريت ارزش و به اختصار VM معرفي كنند و آن را توسعه دهند. در برخي متون تعريفهاي خاصي براي آنها ذكر شده است. بعضي نيز اين متدولوژي را كنترل ارزش (Value Control)، بهبود ارزش (Value Improvement) و تضمين ارزش (Value Assurance) نام گذاردهاند. اما آنچه SAVE International نيز بر ترويج آن تاكيد دارد، متدولوژي ارزش است كه به اختصار آن را VM مينويسند. مرحلههاي انجام مهندسي ارزش سه مرحله اصلي مطالعه ارزش، بر اساس استاندارد منتشر شده انجمن بينالمللي مهندسين ارزش، به ترتيب پيش مطالعه، مطالعه ارزش و مطالعه تكميلي هستند. در مطالعه مهندسي ارزش بهطور كل با دو گروه پرسش مواجه هستيم: گروه اول كه 4 پرسش را در بردارد، وضع جاري را بررسي ميكند و گروه دوم با 4 پرسش ديگر در پي طرح گزينههاي جايگزين است. گروه اول: پرسشهاي مربوط به وضع موجود چيست؟ اين جزء، چه كاري ميكند يا چه كاري را بايد بكند؟ آيا واقعاً ضروري است؟ هزينه آن چقدر است؟ گروه دوم: پرسشهاي مربوط به طرح گزينه جايگزين چه چيز ديگري ميتواند همين كار را انجام دهد؟ هزينه آن چقدر است؟ آيا اين راهحل جديد، اجرايي است؟ امكان پذيرش و پيادهسازي آن چقدر است؟ اين 8 پرسش، مواردي را در بردارد كه تيم مهندسي ارزش با مد نظر داشتن آنها در پي رسيدن به پاسخي صريح و در نتيجه سناريويي جايگزين وضع موجود است. سناريويي با هزينه كمتر و كيفيت بالاتر. پيشمطالعه / Pre-Study در مرحله پيشمطالعه، همانطور كه از نامش پيداست، مجموعه فعاليتهايي را انجام ميدهيم كه براي مطالعه ارزش، ضروري هستند. اقداماتي را مورد توجه قرار ميدهيم كه پيشنيازها و ضرورتهاي ما را به هنگام مطالعه اصلي، برآورده ميسازند. 1 لینک به دیدگاه
fanous 11130 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 6 اسفند، ۱۳۸۸ مهندسي ارزش، كار يك نفر نيست. مهندسي ارزش مجموعه فعاليتهايي را در بردارد كه بايد توسط يك تيم انجام شود. تيم مهندسي ارزش ايدهآل، حداكثر شامل 12 تا 15 نفر عضو تماموقت است. اين گروه ميتواند از مشاوره و حضور افراد ديگري نيز بهصورت پارهوقت بهره گيرد. آشنايي قبلي اعضاي گروه با مفاهيم و متدولوژي مهندسي ارزش و يا تكنيكهاي حل خلاق مساله بسيار مفيد است. به جز تسهيلگر مطالعه كه تخصص وي مهندسي ارزش است و در اين زمينه داراي مدارك حرفهاي و تجربههاي قبلي است، ديگر اعضاي تيم با توجه به موضوع و زمينه پروژه انتخاب خواهند شد. اين اعضا بايد به پيشنهاد تسهيلگر و با توافق او و كارفرماي مطالعه گزينش شوند. به عبارتي اين افراد، جمع خبرگان مرتبط با موضوع پروژه هستند. اعضاي تيم بايد متناسب با نوع پروژه و تخصصهاي دستاندركار آن انتخاب شوند. بدينترتيب اولين گام در تعيين تيم، شناسايي تركيب تخصصهاي مورد نياز است. سپس بايد افرادي را متناسب با اين تركيب برگزيد. نكته ديگر اين است كه ذهن باز و روحيه پرسشگري اعضا بايد بر تخصص آنها ترجيح داشته باشد. حضور نمايندهاي از سازمان كارفرماي پروژه و مدير پروژه در جمع اعضاي تيم، بسيار مفيد است. مطالعه ارزش / Value Study مرحله مطالعه ارزش، در برگيرنده گامهاي عملياتي پيادهسازي متدولوژي ارزش است. در حقيقت آنچه لري مايلز و گذشتگان انجام ميدادند، به كارگيري همين مرحله كليدي است. اين متدولوژي، زماني اثرات قابل توجهي در پي خواهد داشت كه شش فاز زير، بهترتيب به كار گرفته شود: اطلاعات، تحليل كاركرد، خلاقيت، ارزيابي، توسعه و ارايه. در حين پيشرفت مطالعه تيم، ممكن است اطلاعات جديد، منجر به بازگشت گروه به فازها و مرحلههاي پيشتر شود. اما هرگز مجاز نيستيم مرحله يا گامي را حذف كنيم. 2 لینک به دیدگاه
fanous 11130 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 6 اسفند، ۱۳۸۸ فاز اطلاعات / Information Phase هدف فاز اطلاعات، كامل كردن مجموعه اطلاعاتي است كه در مرحله پيشمطالعه گردآوري شدهاند. اگر اطلاعات تداركشده در مرحله قبل، نظر اعضاي تيم را به هر دليلي تامين نكرده باشد، گروه بر اساس مطالعات و تحقيقات خود در مورد پروژه محول شده، به پرسش از نمايندگان سفارشدهنده مطالعه ميپردازد. بدينترتيب ميتوان كمبودهاي اطلاعاتي گروه را تامين كرد. اگر بازديد از سايت در مرحله پيشمطالعه، انجام نشده باشد، در اين فاز، گروه به محل سايت ميروند و پروژه و مساله آن را از نزديك، بازديد و بررسي ميكنند. فرآيند فاز اطلاعات اطلاع از تمام حقايق تشخيص تمام محدوديتها تعيين اجزا و عوامل هزينه، فضا و كيفيت توسعه مدلها: هزينههاي اوليه، فضا، ارزش، دوره عمر، كيفيت پرسشهاي كليدي فاز اطلاعات چيست؟ / چهكار ميكند؟ / چهكاري بايد بكند؟ / چهقدر هزينه دارد؟ / بودجه آن چهقدر است؟ / بهاي آن چند است؟ ¨ فاز تحليل كاركرد / Function Analysis Phase اگر خلاقيت و كار تيمي را روح مهندسي ارزش بدانيم، قلب تپنده و شريان حياتي آن را بايد تعيين و تحليل كاركرد فرض كنيم. در واقع، اين رويكرد كاركردگراي متدولوژي ارزش است كه آن را از ديگر روشها و تكنيكهاي بهبود، متمايز ميكند. هدف اين فاز، مشخص كردن صريح محدودههايي از حيطه مطالعه ارزش در پروژه است كه بيشترين سودمندي را به دنبال دارند. در حقيقت، از طريق اين فاز ميخواهيم پي ببريم كه ادامه مطالعه در كدام سمت و سو و با كدام توجهات مفيدتر است. كاركرد، كاري است كه بهواسطه انجام آن، پروژه يا محصول يا قطعه مورد نظر از ديد مشتري، ارزش پيدا ميكند. اگر محصولي كار مورد نظر مشتري را انجام ندهد، از نظر او بيارزش است. مثلاً اگر نتوان روي يك صندلي نشست، آن صندلي بيارزش است. كاركرد فقط با كنار هم قرار دادن يك مصدر فعل معلوم (نه مجهول) و يك اسم قابلشمارش شناسايي ميشود. مثلاً كاركرد اصلي صندلي، «تحمل وزن» است. در مورد پروژهها نيز ميتوان كاركرد اصلي يك پروژه سدسازي را «ذخيره آب»، كاركرد يك پروژه «راهسازي» را «وصل كردن شهرها» و موارد مشابه ديگري را نيز با تفكر به همين منوال تعريف كرد. 3 لینک به دیدگاه
fanous 11130 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 6 اسفند، ۱۳۸۸ در تعريف كاركرد بايد چندين پرسش كليدي را همواره در ذهن داشت. اين سؤالات عبارتند از: · در زمان رخ دادن اين فعاليت،· واقعاً درصدد انجام چه كاري هستيم؟ و يا اين قطعه (جزء) واقعاً چه كاري براي ما انجام مي· دهد؟ · چرا لازم است اين كار انجام شود؟ · چرا يك جزء يا يك فعاليت لازم است؟ و آيا حقيقتاً كاري انجام مي· دهد؟ o انواع كاركرد در مطالعه ارزش، كاركردها را به دو دسته كلي تقسيم ميكنيم: كاركرد اصلي ؛ كاركرد ثانويه. كاركرد اصلي، دليل اصلي پذيرش محصول يا پروژه توسط مشتري است. در حالي كه كاركرد(هاي) ثانويه، دليلهاي جانبي و اولويتهاي دوم به بعد يا ناخواسته مشتري براي خريد محصول يا كاربري پروژه است. كاركرد ثانويه ممكن است خواسته يا ناخواسته باشد. كاركرد ثانويه، فراهم شدن كاركرد اصلي را تسهيل ميكند و يا تامين شدن آن را پشتيباني ميكند. كاركردهاي اصلي يا ثانويه، ميتوانند بيش از يكي باشند. همچنين گروه ديگري از كاركردها هستند كه با عنوان كاركرد غيرضروري شناسايي ميشوند. اين كاركردها، معمولاً جنبههاي ظاهري دارند و بهواسطه وجود جزء يا اجزايي در محصول يا پروژه پديد ميآيند، در حالي كه به خوديخود، ارتباط مستقيمي با محصول ما ندارند و نقش خاصي در برآورده شدن نياز(هاي) اصلي مشتري ايفا نميكنند. مانند كاركردي كه مارك لباس دارد يا رنگ و شكل هندسي سطح مقطع مداد. كاركردهاي غيرضروري، معمولاً بهواسطه انجام يك كاركرد ثانويه و يا به اجبار انجام ميشوند. در حالي كه به خوديخود، وجودشان در محصول يا پروژه ما ارتباط مفيدي با كاركرد(هاي) اصلي ندارد. o كاركرد اصلي را بشناسيم كاركرد اصلي ويژگيهاي خاصي دارد كه با توجه به اين ويژگيها ميتوان آن را تعريف كرد: كاركرد اصلي يك بار تعريف ميشود و تغيير نميكند. هزينه تامين اين كاركرد، معمولاً كمتر از 5% هزينه كل محصول است. كاركرد اصلي را نميتوان بهتنهايي فروخت. در حالي كه كاركرد ثانويه نيز بدون وجود كاركرد اصلي، قابل معامله نيست. بيتوجهي به كاركرد اصلي، منجر به از دست دادن مشتري و قدرت رقابت در بازار ميشود. 2 لینک به دیدگاه
fanous 11130 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 6 اسفند، ۱۳۸۸ نمودار fast، براي انتقال بيشترين اطلاعات اصلي در كمترين فضاي ممكن و تشخيص روابط و توالي كاركردها و زمان رخ دادن آنها ترسيم ميشود. اين نمودار، ابزاري است براي تحليل سيستمي پروژه، با ديدي كاركردگرا. Fast از اولين باري كه به عنوان يك تكنيك مطرح شد، تا امروز كه آخرين بازنگريها روي نحوه ترسيم و قواعد رسم آن توسط جري كافمن انجام شده، تغييرات زيادي كرده است. اولين ويرايش آن در سال 1964 توسط چارلز دابليو. بايدِوِي ابداع و در سال 1965 در كنفرانس save ارايه شد. دومين ويرايش آن توسط جري كافمن در سال 1979 تهيه شد و آخرين آن نيز در سال 1999 توسط save و با نظارت كافمن صورت پذيرفته است. تكنيكهاي فاز تحليل كاركرد تعريف كاركردها ارزيابي هزينه و بها پرسشهاي كليدي فاز تحليل كاركرد چهكاري را انجام ميدهد؟ / چهكاري را بايد بكند؟ / هزينه كنوني اين كاركرد چند است؟ / بهاي آن چهقدر است؟ / كاركرد، اصلي است؟ ثانويه است يا غيرضروري؟ 1 لینک به دیدگاه
fanous 11130 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 6 اسفند، ۱۳۸۸ هدف فاز خلاقيت، توليد ايدههاي متعدد، براي عملياتي كردن هر يك از كاركردهاي انتخابشده در انتهاي فاز تحليل كاركرد است. فاز خلاقيت را عدهاي از متخصصان، فاز تفكر و تعمق نيز ناميدهاند. خلاقيت به عنوان روح مهندسي ارزش، نقش تعيينكنندهاي در به دست آوردن نتايج قابل توجه از متدولوژي ارزش دارد. دو نكته اصلي در موفقيت اين فرايند نقش دارند: يكي آنكه متوجه باشيم هدف اين فاز، دستيابي يا كشف راههايي براي توليد محصول يا انجام پروژه نيست، بلكه به دنبال اين هستيم كه روشهايي را براي انجام كاركردهاي انتخابشده بياييم. رمز دوم آن است كه به ياد داشته باشيم خلاقيت و نوآوري، يك فرايند فكري است كه تمام تجربههاي گذشته ما، ميتوانند طي اين فرايند، با هر پيشنهاد و ايده جديدي تركيب شده، راه تازهاي را پيشرويمان قرار دهند. ما ميخواهيم تركيب جديدي از راهحلهاي انجام پروژه را بيابيم كه هم كاركرد مورد نظر ما را تامين كنند و هم آنكه كمترين هزينه را در پي داشته باشند. پرسش كليدي فاز خلاقيت چهچيز ديگري همينكار را انجام ميدهد؟ 1 لینک به دیدگاه
fanous 11130 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 6 اسفند، ۱۳۸۸ هدف از اين فاز، همانندسازي ايدههاي توليدشده در فاز خلاقيت و انتخاب ايدههاي داراي امكان بسط و توسعه در فرايند مطالعه ارزش است. پرسشهاي كليدي فاز ارزيابي آيا همه ايدهها بهكار ميآيند؟ / آيا ايدهها اجرا شدني هستند؟ / اين ايدهها چهقدر امكانپذير و اقتصادي هستند؟ / مزايا و معايب هر ايده چيست؟ / هزينه ايدههاي برتر چهقدر است؟ 1 لینک به دیدگاه
fanous 11130 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 6 اسفند، ۱۳۸۸ هدف از فاز توسعه، انتخاب و تركيب بهترين راهحلهاي فاز ارزيابي و طرح بهترين گزينه(ها) براي بهبود ارزش است در اين فاز ميخواهيم بررسي كنيم و ببينيم تركيب كدام ايدهها و راهحلها، يك گزينه يا سناريوي دستيافتني، براي انجام پروژه يا توليد محصول است. هر يك از كاربرگهاي تكميلشده در فازهاي خلاقيت و ارزيابي، داراي ايدهها و راهحلهايي هستند كه يك يا چند مورد از هر كدام، در سازگاري با يك يا چند مورد از ديگر كاركردها است. اينها با توجه به كاربرگ ارزيابي ايدهها، سناريوهاي متعددي را شكل خواهند داد. در تصوير زير، تركيببندي لباس پوشيدن، براي تشريح موضوع، شبيهسازي شده است. واضح است كه براي پوشيدن لباس، هر كتي جورابي با هر نوع شلوار و پيراهن و جورابي همگوني ندارد. براي حضور در يك جلسه كاري و يا يك مهماني رسمي، با توجه به سليقه تصميمگيرنده تركيب مختلفي از لباسها انتخاب ميشود. اين پوشش در فصلهاي مختلف سال نيز با هم يكي نيست. شايد هيچگاه نوع خاصي از كت يا شلوار ما با ديگر لباسهايمان تركيب زيبايي را شكل ندهد و اين كت يا شلوار، هميشه در كمد لباسها بماند. در پروژههاي واقعي نيز همين طور است. شايد برخي از راهحلهاي ارايهشده براي انجام يك كاركرد نتواند در كنار راهحلهاي ديگر كاركردها، يك تركيب متناسب و اجرايي را شكل دهد. تشخيص اين همگوني كاملاً به نظر تيم مهندسي ارزش و تجربه و تخصص آنها بستگي دارد. پرسشهاي كليدي فاز توسعه آيا اين گزينه ارزش را بهبود ميدهد؟ / آيا همه نيازها را در بردارد؟ / آيا مشكل اجرايي سر راهمان قرار دارد؟ / دستاوردها و عوارض آن چيست؟ / تفاوتهاي آن با ديگر گزينهها چيست؟ 1 لینک به دیدگاه
fanous 11130 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 6 اسفند، ۱۳۸۸ هدف از فاز ارايه، ارايه دستاوردهاي مطالعه ارزش توسط گروه و حصول اطمينان سفارشدهندگان مطالعه از جمله طراح پروژه، ذينفعان پروژه و ديگر مديران اجرايي آن، از انجام شرح خدمات مطالعه و توافق بر عملياتي بودن توصيههاي تيم مهندسي ارزش است. اين كار با ارايه حضوري و شرح شفاهي نتايج و نيز ارايه يك گزارش كتبي همراه خواهد بود. در اينجا تيم مطالعه، به عنوان آخرين وظيفه خود، پيشنهاداتشان را به كساني كه در تصميمگيري نقش دارند، ارايه مينمايند. در حقيقت گروه تصميمساز يعني مشاور مهندسي ارزش، گزينههاي تصميم را براي تصميمگيرندگان بيان ميكنند. در حين ارايه و بحث و بررسيهاي مرتبط با آن، تيم مطالعه، يا از تاييد كار خود و اطمينان از انجامشدني بودن آن، مطلع ميشود و يا در مييابد كه نياز به اطلاعات تكميلي دارد و بايد آن را به دست آورد. مديريت ارشد مربوط به پروژه/محصول، مستندات گزارش مكتوب سناريوهاي پيشنهادي را همراه با مجموعه اطلاعات پشتيبان مطالعه و منابع و مراجع مورد استفاده، مورد تاييد قرار خواهد داد. او همچنين برنامه اجرايي تهيه شده را نيز صحهگذاري ميكند. توسعه ساختار و ويژگيهاي گزارش، با توجه به هر مطالعه و نيازهاي سازمان سفارشدهنده آن، منحصربهفرد و متمايز از ديگر گزارشها است. پرسشهاي كليدي فاز ارايه چهچيزي توصيه ميشود؟ / چهكسي بايد آن را صحهگذاري كند؟ / چرا بايد آن را تاييد كنند؟ مطالعه تكميلي / Post Study هدف انجام مرحله مطالعه تكميلي (يا فاز اجرا) اطمينان حاصل كردن از پياده شدن و بهكار بستن تغييراتي است كه در پايان مطالعه ارزش توصيه شدهاند. در اين مرحله، پيگيري ميشود كه آيا نتيجه به كارگيري متدولوژي ارزش، توسط اعضاي گروه يا مديريت، به افراد دستاندركار اجراي پروژه، منتقل شده است يا خير؟ و آيا اين تغييرات پيشنهادي، در برنامه عملياتي پروژه منظور شدهاند؟ در تمام مدتي كه تسهيلگر مطالعه، فرايند پيادهسازي تغييرات را پيگيري و دنبال ميكند، ضروري است يك طراح حرفهاي و خبره نيز او را همراهي نمايد تا علاوه بر رعايت اصول كار، مسؤوليت طرح جديد را نيز بر عهده داشته باشد. پيگيريهاي مرحله مطالعه تكميلي، ميتواند به تسهيلگر يا هر يك از ديگر اعضاي تيم واگذار شود. هر يك از گزينهها يا سناريوهاي انتخابي، بايد بهطور مستقل از يكديگر، طراحي و تاييد شوند. ضروري است پيش از نهايي شدن پروژه و اجراي فرايند يا توليد محصول، ملاحظات مربوط به تغيير قراردادهاي پيمانكاران و ديگر كساني كه درگير پروژه خواهند بود نيز، منظور گردد. همچنين پيشنهاد ميشود واحد مالي سازمان پروژه نيز، اسناد و مدارك تهيهشده و تحليلهاي مهندسي ارزش را از ديدگاه تخصصي حسابداري و اقتصادي، مورد ارزيابي مجدد قرار دهد تا اطمينان حاصل گردد كه از انجام مطالعه ارزش، بيشترين منافع كارفرما به دست ميآيد. يك گفتوگو و دو يادداشت در پيوست در پيوستهاي اين كتاب، متن مصاحبه انجام شده با Donald Hannan نايب رييس انجمن بينالمللي مهندسين ارزش آمريكا با عنوان مهندسي ارزش ساده ولي قدرتمند و دو يادداشت، يكي از قول وي تحت نام درك مهندسي ارزش و ديگري از دكتر محمدحسين سليمي نايبرييس سابق انجمن مهندسي ارزش ايران با عنوان هزينههاي كمتر، راهحلهاي جديدتر را ميخوانيد. تأليف مهندس محمود كريمي . با نظارت دكتر محمدحسين سليمي ناشر: موسسه خدمات فرهنگي رسا با همكاري موسسه مطالعات نوآوري و فناوري ايران انتخاب و برداشت: مهندس سيدعليرضا شجاعي 1 لینک به دیدگاه
fanous 11130 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 3 اردیبهشت، ۱۳۸۹ چکیده: در دنیای امروز رقابت میان بنگاههای اقتصادی به صورت مداوم در حال افزایش است. مهم ترین هدف این بنگاهها تامین نیازمندیهای مشتریان و کسب رضایتمندی آنها می باشد. هم چنین، در بازار کنونی نیازمندیهای مشتریان به صورت مداوم در حال تغییر است و تامین نیازهای متنوع آنها با روش ها و عملیات سنتی امکان پذیر نیست. در نتیجه بنگاهها برای جلب رضایت مشتریان خود و تامین به موقع نیازها، سیستم کاری خود را به سیستم های بر مبنای پروژه تبدیل کرده اند. در چنین سازمان هایی، استفاده از متدلوژی های مدیریت پروژه می تواند سبب دستیابی به اهداف پروژه و تامین نیازهای مشتری گردد. مهندسی ارزش نیز یکی از ابزارهایی است که در دهه های اخیر مورد استفاده بنگاههای اقتصادی قرار گرفته است. مهندسی ارزش شامل مجموعه ای از تکنیک ها و روش ها است که سعی دارد با کاهش هزینه ها و بدون کاهش سطح کیفیت، محصول را بهبود بخشد و رضایت مشتریان را جلب کند. در این تحقیق در ابتدا طرح کار مهندسی ارزش بیان می شود. سپس چهار مدل مدیریت پروژه مورد بحث قرار می گیرد. این مدل ها شامل گسترده دانش مدیریت پروژه، PRINCE2، مدل بلوغ سازمانی مدیریـت پروژه و مدل تعالی پروژه می باشد. در پایان نقش مهندسی ارزش در هر یک از این مدل ها مورد بررسی قرار گرفته است و جزئیات کامل آن ارائه شده است. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام (این مقاله 17 صفحه Pdf و با حجم 421 کیلوبایت (KB) می باشد.) 2 لینک به دیدگاه
Yuhana 12780 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 اردیبهشت، ۱۳۸۹ الف - مهندسی ارزش چیست ؟ از دیدگاه انجمن مهندسی ارزش آمریكا مهندسی ارزش روشی سیستماتیك با تكنیكهای مشخص است كه كاركرد محصول یا خدمات را شناسایی و برای آن كاركرد ، ارزش مالی ایجاد میكند ؛ به نحوی كه آن كاركرد در كمترین هزینه با حفظ قابلیت اطمینان و كیفیت مورد نظر انجام گیرد ؛ به بیان دیگر میتوان گفت كه مهندسی ارزش یك كوشش سازمانیافته برای تحلیل عملكرد سیستمها ، تجهیزات ، خدمـــات و موسسات به منظور نیل به عملكرد واقعی با كمترین هزینه در طول عمر پروژه است كه سازگار با كیفیت و ایمنی مورد نظر باشد . مهندسی ارزش یك روش بسیار مهم برای مصرف بهینه بودجه تخصیص داده شده است . ارزش بسیار ساده و در عینحال بسیار پیچیده است . زیرا چیزیست كه مشتری طلب مینماید . میلر و هایمان یك پند كلیدی در این باب ارائه نمودهاند : هیچ كس یك محصول را خریداری نمیكند ! مشتریان همیشه كاری را میخرند كه فكر میكنند كالا برای آنها انجام خواهد داد ؛ به عبارت دیگر مردم به صدای با كیفیت اهمیت میدهند . لینک به دیدگاه
Yuhana 12780 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 اردیبهشت، ۱۳۸۹ ب - تاریخچه مهندسی ارزش به چه زمانی باز میگردد ؟ مهندسی ارزش در زمان جنگ جهانی دوم هنگامیكه دستیابی به مواد حیاتی دچار مشكل شده بود در صنایع مطرح گردید . این مساله ارائه راهكارهای جایگزین برای مواد و طرحهای موجود را موجب شد . در سال 1947 لاورنس دیمیلز یكی از مهندسین شركت جنرال الكتریك آمریكا (ge) موارد ممكن را مورد ارزیابی قرار داد ؛ او طرحها و روشهای متعددی برای مقابله با تغییرات آتی بیان كرد و روشی مناسب برای تعیین ارزش یك طرح ارائه داد . به كارگیری این نظریه در صنایع ، به سرعت در آمریكا فراگیر شد و برگشت عظیم سرمایه را به همراه داشت ؛ او این حركت را آنالیز ارزش نام نهاد . پس از آن در اواخر دهه شصت میلادی ، انجمن مهندسی ارزش آمریكا بنیان گزارده شد و سپس صنایع دفاع ، شركتهای ساختمانی و مراكز صنعتی بتدریج مقرراتی در رابطه با الزام در اجرای مهندسی ارزش تصویب و به اجرا گذاردند ؛ تا جاییكه در اوائل دهه هشتاد میلادی پیشنهاد اجرای مهندسی ارزش در صنایع دفاعی ، مدیریت خدمات عمومی ، خدمات پستی و غیره مطرح و موجب موفقیتهای چشمگیر در كاهش هزینهها در مرحله اجرا گردید . در حال حاضر ، براساس قوانین مصوب در ایالات متحده ، كلیه سازمانهای اجرایی وابسته به دولت ملزم به ایجاد و بكارگیری روشهای موثر مهندسی ارزش در پروژههایی هستند كه با سرمایهای بیش از یك میلیون دلار انجام میگیرد. در آغاز ، این تكنیك به نام آنالیز ارزش نامیده شد و بعدها به نامهای دیگری مانند مدیریت ارزش ، بهبود ارزش ، كنترل ارزش و خرید ارزش به كار رفته است ؛ نیروی دریایی ایالات متحده امریكا این نام را به مهندسی ارزش تغییر داد تا بر روی قسمت مهندسی این متدولوژی نیز تاكید شود . با وجود تغییر نام ، هدف مهندسی ارزش همانند قبل باقی مانده كه به مفهوم ایجاد كنترل برای مجموع هزینهها در زمینه محصول-خدمات در طول عمر محصول است ، بدون اینكه كیفیت فدا شود و یا قابلیت اطمینان خدمات-محصول كاهش یابد . این واقعیت كه هزینههای غیرضروری معمولا در محصول و فرایند وجود دارد قابل تامل است ؛ میلز نتیجه گرفته است كه هزینههای غیرضروری معمولا ممكن است به علل مختلف از جمله موارد زیر باشد : كمبود زمان كافی برای طراحی ، كمبود اطلاعات ، كمبود ایده ، پیشداوریهای منفی ، كمبود تجربه ، ضعف در روابط انسانی ، چندمفهومی بودن ، طراحی و تخمین بالاتر از حد نیاز . متدولوژی ارزش ، سازمان را قادر به رقابت موثر و كارا در بازار خواهد كرد ؛ زیرا با بكارگیری مهندسی ارزش سازمان میتواند به اهداف زیر دست یابد : كاهش هزینه ، افزایش سود ، بهبود كیفیت ، افزایش سهم بازار ، انجام كار در زمان كوتاهتر و استفاده كاراتر از منابع . ملاحظه میشود كه برای به ثمر رسیدن اهداف فوق فرایندی باید طی شود و امكان نیل به اهداف با نگرش مقطعی تقریبا غیرممكن به نظر میرسد ؛ از موارد فوق لزوم نگرش سیستمی احساس میشود . یك سازمان بایستی در كنار كاهش هزینه ، بهبود كیفیت ، افزایش سود ، زمان كمتر ، تخصیص بهینه منابع و غیره را مدنظر داشته باشد ؛ لــذا بــا سیستمی مواجه میشود كه ارتباط سیال بین عوامل بـــرقرار میكند و فرایند ارتباطات را در نظر میگیرد . در مورد این فرایند كه چرخهای یكطرفه نیست میتوان گفت كه بهترین مدل نمایش یك سیستم مهندسـی ارزش ، دیاگرام جریان داده ها (dfd) است كه خاستگاه آن فناوری اطلاعات (it) میباشد ؛ اگر بتوان مهندسی ارزش را به كمك dfd نمایش داد آنگاه چگونگی ارتباطات اجزای اصلی و فرعی سیستم و آنچه بین اجزا جاری میشود به سهولت قابل پیگیری خواهد بود . لینک به دیدگاه
Yuhana 12780 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 اردیبهشت، ۱۳۸۹ سه واژه کلیدی در مهندسی ارزش ارزش (Value) : اصطلاح ارزش برای مفاهیم مختلف كاربرد دارد و ممكن است با قیمت پولی و یا هزینه مورد سوء تعبیر قرار گیرد . اگر یك محصول نیازهای كامل یك خریدار را در ارتباط با آن محصول برآورده نكند ارزش آن محصول متناسب با قیمت آن نیست . ارزش یك محصول از دیدگاه فروشنده و خریدار متفاوت است و حتی ممكن است استفادهكنندههای مختلف بین مفهوم آن اختلافنظر داشته باشند ؛ به عنوان مثال ارزش یك پیچگوشتی از دید یك مكانیك با خانم خانهدار متفاوت است . به طور معمول هنگام بحث از ارزش هفت سطح متفاوت از ارزش وجود دارد : 1 - اقتصادی 2 - اخلاقی 3 - اجتماعی 4 - مذهبی 5 - قضائی 6 - زیبایی شناختی . مهندسی ارزش معمولا مرتبط با ارزش اقتصادی است كه اینچنین تعریف میشود : كمترین هزینه برای فراهم كردن وظیفه-سرویس موردنیاز در زمان و مكان مطلوب و با كیفیت مورد نظر ؛ در سادهترین شكل ارزش برابر است با بها تقسیم بر هزینه . بها (Worth) : در فرهنگ لغت ، بها این چنین تعریف میشود : ارزشِ چیزیست كه با كیفیت و یا اعتباری كه همراه خود دارد اندازه گیری میشود ؛ به بیان دیگر كمترین هزینهای كه به وسیله آن عملكرد اساسی یك جزء كاری قابل دسترسی است . بها متفاوت با هزینه (به عنوان كمیتی در واحد زمان) است ؛ آنالیز ارزش با شناسایی كاركرد محصول-خدمات و اندازهگیری قابلقبول بودن كاركرد آن برای استفادهكننده ادامه مییابــد . این عمل میتواند با جمع آوری دادههای آماری و اعتبارسنجی آن با پاسخگویی به سوالهای زیر از دید مصــــــرف كننده حاصل گردد : هزینه دستیابی به این كاركرد با طراحی فعلی چه میزان است ؟ به نظر شما با توجه به عملكرد این كاركرد ، هزینه آن باید به چه میزان باشد؟ هزینه دستیابی به این كاركرد ، اگر مورد جایگزین وجود داشته باشد چه مقدار است ؟ هزینه (Cost): هزینه نیازمند تعیین دقیق است و عبارت است از مجموع نیروی انسانی ، مواد ، نگهداری و هزینههای غیر مستقیم موردنیاز برای تولید یك محصول و نگهداری آن در طول عمر محصول است . به عبارت دیگر ، هزینه برای طول عمر یك محصول یا خدمات مدنظر است . لینک به دیدگاه
Yuhana 12780 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 اردیبهشت، ۱۳۸۹ زمان بکارگیری مهندسی ارزش محدوده كار مهندسی ارزش بستگی به اندازه و پیچیدگی پروژه دارد . بالاترین میزان برگشت میتواند زمانی انجام گیرد كه در اولین مرحله از عمر پروژه قرار داریم ؛ میتوان گفت در فاز اولیه طراحی اجرای مهندسی ارزش بسیار موثر است ، چرا كه نظریهها هنوز به صورت مفاهیم وجود دارند . كارفرما و طراح در این مرحله در تصمیمات خود انعطافپذیری بیشتری دارند و تغییرات ، آثار كمتری بر برنامه زمانبندی پروژه دارد . در این مرحله كه كارفرما و مشاور در حال بررسی بودجه پروژه هستند انجام مطالعه مهندسی ارزش میتواند برای شناسایی عناصر هزینه بر قبل از تصویب بودجه نهایی موثر باشد . مطالعات مهندسی ارزش برای پروژههای ساخت ، زمانی انجام میگیرد كه حدود سیدرصد از طراحی پیش رفته باشد ؛ به عبارت دیگر ، طراحی نیمهتمام را باید مهندسی ارزش كرد . به طور كلی میتوان گفت قبل از اینكه تصمیمات مهم در طراحی اتخاذ شود مهندسی ارزش توصیه میشود و در آن زمان بیشترین اثر را روی هزینهها دارد . هر پروژه به طور معمول 5 مرحله توسعه دارد : 1- فرموله كردن مفاهیم (مشخص كردن عملكرد) 2- مرحله طراحی اولیه 3- مرحله طراحی نهائی 4- مرحله ساخت 5- مرحله عملیات حال به تشریح هر یك از این مراحل خواهیم پرداخت : 1- مرحله فرمولهكردن مفاهیم : هدف از فاز فرمولهكردن مفهومی تبدیل (ترجمه) نیازمندیهای كلی (عمومی) به مشخصات عملكردی است . در بیشتر موارد هنوز تصویر كاملی از پروژه نهایی شناخته نشده است ، بدینمفهوم كه تصمیمات هنوز در شرایط نامشخص هستند . تلاش مهندسی ارزش در این فاز در جهت تهیه ورودی برای نیل به كاركردها به نحوی است كه در كمترین هزینه انجام یابد . 2- فاز طراحی اولیه : در خلال این فاز ، مفاهیم تعریف و مشخصات طراحی شروع شدهاند . اطلاعات جزئی و كافی برای بیان همه چیزهای كمی و هزینهها در جهت برنامهها ارائه شده است . حال زمان مناسبی برای پرسش از خصوصیات عملكرد و اصلاح آنها در صورت لزوم میباشد . یك مطالعه مهندسی ارزش كه نیازمند آنالیز ، خصوصیات فنی و طراحی وظایف است میتواند برای گزینههای جایگزین مشخص و پیشنهاد برای بهبود ارزش باشد . 3- فاز طراحی نهائی : در ضمن این فاز ، جزئیات مشخصات طراحی فرموله و برنامهریزیها انجام شدهاند . تلاش مهندسی ارزش در این فاز معمولا محدود به حذف جزئیات مرتبط با محدودیتهای غیرضروری و زائد است . معمولا طراحی مجدد در این مرحله نمیتواند به صورت موثر و اقتصادی انجام گیرد مگر آنكه پتانسیل صرفهجویی طول عمر محصول به اندازه كافی برای تعدیل هزینهها بزرگ باشد . 4- مرحله ساخت : در ضمن فاز ساخت ، مهندسی ارزش برای بازبینی مشخصات و نیازمندیهای قراردادی و سفارش در تغییرات بكار میرود . زمانیكه تغییر در سفارشات تمایل به افزایش هزینههای قرارداد دارد آنگاه بایستی آنالیز ارزش را برای تسهیل در پیدا كردن راهحلهای با هزینه كمتر و جلوگیری از افزایش عملكرد غیرضروری اعمال كرد. 5- مرحله عملیاتی و نگهداری : مطالعه مهندسی ارزش در این فاز به عنوان فرصتی برای ایجاد تغییر پیشنهاد میشود كه در مراحل قبل مقدور نبودند (شاید ناشی از كمبود زمان و یا دیگر محدودیتها باشد) . نتایج مطالعه مهندسی ارزش در این فاز صرفهجویی هزینه با توسعه طول عمر آن از طریق استفاده از مواد جدید ، فرایند و یا طراحی ، كاهش هزینــــه تعمیرات ، صرفه جویی در انرژی و دیگر هزینههای عملیاتی است . اجرای مهندسی ارزش برای یافتن پاسخ به این سوال است كه چه راه حل دیگری كاركرد موردنظر ، فرایند ، محصول و یا اجرای آن را با هزینه كمتری محقق میسازد . بنابراین ، هرچه از زمان عمر پروژه بگذرد پتانسیل كاهش هزینه كم میشود و در نهایت میتوان چنین گفت كه تیم طراحـی بیشترین اثر را روی صرفهجویی هزینه دارد . لینک به دیدگاه
Yuhana 12780 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 اردیبهشت، ۱۳۸۹ مراحل اجرای مهندسی ارزش براساس تعاریف و برداشتهایی كه از مهندسی ارزش وجود دارد برنامههای كاری متفاوتی برای آن ارائه شده است . برای مطالعه فرایند اجرای مهندسی ارزش متدولوژیی كه بوسیله انجمن مهندسی ارزش آمریكا بیــان شده ، دنبال خواهد شد . طرحریزی این متدولوژی به نحویست كه آنالیز موثر و كارای پروژه را فراهم میكند و توسعه ماكزیمم تعداد راهكار برای نیل به كاركرد مورد نیاز پروژه را فراهم میآورد ؛ متدولوژی شامل سه فاز اصلی میباشد : 1- فاز پیش مطالعه : در این فاز جمعاوری اطلاعات و دادهها انجام میپذیرد . 2- فاز مطالعه : این فاز خود دارای مراحل زیر میباشد : 2-1 فاز ایجاد ( تفكر یا تعمیق ) : این فاز كه محل ارائه ایدهها بر اساس دادههای جمعآوری شده در فاز پیشمطالعه است را بعضا به عنوان فاز طوفان فكری نیز نامیدهاند . این مفهوم به معنای تلاشیست كه با عادات ، روشها و فرضیات محدودكننده و معیارهای مشخص محدود نمیشود . داوری در مورد هریك از ایدهها تا فاز بعدی به تعویق انداخته میشود . لازم به یادآوری است كه هیچ ایدهای بد نیست و جریان آزادی از تفكرات و ایدهها بدون انتقاد از هر ایده وجود دارد . هرچه راهكارهای بیشتری ارائه گردد احتمال بیشتری برای توسعه راهحل بهتر و برجستهتر بوجود میآید . ادبیات مهندسی ارزش در این فاز برای ارائه ایده جدید سوالات زیر را پیشنهاد مینماید : آیا این عملكرد به كلی میتواند حذف شود ؟ آیا بخشی از آن میتواند حذف شود ؟ آیا تكرار وجود دارد ؟ آیا تعداد طولهای مختلف ، رنگها یا تنوع آنها میتواند كاهش یابد ؟ آیا یك بخش به صورت استاندارد میتواند به كار برده شود ؟ آیا این بخش ، بیش از وظیفه مورد انتظار ، كار ارائه میكند ؟ آیا هزینه مواد به كار رفته میتواند كاهش یابد ؟ برای موفقیت در این فاز دو بخش كلیدی وجود دارند : نخست اینكه هدف از این فاز راههای ممكن برای طراحی پروژه نیست بلكه برای توسعه راهكارهای انجام كاركرد انتخاب شده مطالعه است و دوم آنكه یك فرایند ذهنی با تجارب گذشتــه برای نیل به ایدههای جدید تركیب میشود ؛ هدف از پیداكردن تركیبات جدید دستیابی به كاركردهای مطلوب با هزینه كمتر و بهبود عملكرد است . 2-2 : فاز ارزیابی : در خلال فاز ارزیابی ، ایدههای تولید شده در فاز قبلی (فاز ایجاد یا تفكر و تعمق)آنالیز شده و ایدههای مناسب برای بسط بیشتر انتخاب میشود . هدف این فاز ارزیابی راهكارهای پیشنهاد شده ، حذف ایدههای نامناسب و انتخاب بهترین گزینه است . برای كمك به ارزیابی یك ایده فهرستی از سوالات زیر ارائه می گردد ؛ با ارزیابی جوابها قضاوت در مورد هریك از ایدهها ســاده تر خواهد بود : آیا این ایده عمل خواهد كرد ؟ آیا این ایده میتواند با دیگر ایدهها تركیب یا تعدیل شود ؟ پتانسیل صرفهجویی این ایده چه میزان است ؟ احتمال اجرای آن چقدر است ؟ این ایده ممكن است روی چه بخشهایی اثر بگذارد ؟ این ایده ممكن است روی چه كسی اثر بگذارد ؟ آیا این ایده به نسبت ، اعمال تغییرات آتی را آسانتر یا دشوارتر خواهد كرد ؟ آیا همه خواستههای استفادهكننده را ارضا خواهد نمود ؟ 2-3 : فاز توسعه : هدف از فاز توسعه ، مهیاكردن بهترین گزینه برای بهبود ارزش ایده انتخابشده در فاز قبل است . در این فاز به ارزیابی كامل راهكارهای باقیمانده پرداخته و جزئیات ویژه ای همچون هزینه كارفرمائی ، امكان اجرا و اثر آن بر دیگر بخشهای پروژه مورد بررسی قرار میگیرد . در فــــاز توسعه انتظار میرود تیم به طور كامل ایدههای انتخاب شده را توسعه دهد و اطلاعات واقعی و عملی را در مورد هر ایده ارائه دهد . این اطلاعات بایستی شــامل بخشهــای فنـی ، هزینه و برنامهریزی اطلاعات به نحوی باشد كه طراح و كارفرمای پروژه ارزیابی مناسبی از اجرای آن به دست آورند . اطلاعات هر گزینه پیشنهاد شده به طور معمول بایستی شامل موارد ذیل باشد : توصیف و شرح طراحی قبلی و گزینههای پیشنهاد شده . دادههای هزینه و عملكرد ، كه نشاندهنده اختلاف بین طراحی عمومی (قبلی) و طراحی پیشنهاد شده باشد . مقایسه هزینه طول عمر شامل هزینه عملیاتی و ... . برنامه اثرات و بازخور دادههای فنی . پس از لحاظ كردن این موارد است كه تیم باید بهترین ایده را تعیین كند . 2-4 : فاز ارائه : هدف از فاز ارائه دستیابی به توافق و ایجاد تعهد برای طراح و كارفرمای پروژه برای اقدام به اجرای پیشنهاد است . در خلال فاز ارائه ، تیم گزارش مكتوبی در مورد بهترین گزینه(ها) مهیا مینماید و طرح عملیاتی برای ضمانت اجرایی گـزینه انتخاب شده را ارائه میكند . سپس تیم مراحل تصویب آن را برای جلبنظر مسئول مربوطه طی میكند . معمولا گزارش بایستی منعكسكننده یك پیشنهاد كه شامل مباحث لازم برای اطمینان مدیریت از اینكه عملكرد مغایر با اثر موردنظر نیست (قابلیت اجرا دارد) ، اطلاعات فنی و پشتیبانی تكمیل و صحیح است ، پتانسیل صرفه جویی برمبنای آنالیز هزینهها و بهینه بودن تغییرات باشد . معمولا به همراه گزارش مكتوب ، ارائه شفاهی نیز وجود دارد ؛ بیان شفاهی میتواند مبنای قبول پیشنهاد باشد . 3- فاز فرا مطالعه : هدف از این بخش - كه گاهی به عنوان اجرا نیز نامیده میشود - اجرای توصیههایی است كه به عنوان مهندسی ارزش مورد تایید قرار گرفته است و در زمانبندی طرح نهایی لحاظ میشود . در این فاز نظریهها میتوانند واقعی شوند ؛ كارفرما معمولا اجرای ایده انتخاب شده و اهداف گزارش را دنبال مینماید . لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده