Adel00 5292 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 فروردین، ۱۳۹۲ [TABLE=class: cms_table, width: 640] [TR] [TD]خب بچه های خوب اینم از قصه دوم.... بیاید ببینم کی درست میگه یکی بود یکی نبود... با بچه ها داشتیم تو فروم میخندیدیم عادل اومد زد تو پرم واسم کری میخوند براش کری میخوندم بزن بزنمون شروع شد ! :cryingf: عصبانیم کرد خودش قند تو دلش آب شد دویدم رفتم به آق داداشم که کوروش باشه گفتم این داداش کوروشه اینم منم داداشم گفت حالشو جا میاره عادل خان تا فهمید فرار کرد [TABLE=class: cms_table, width: 640] [TR] [TD] داداشم بالاخره حالشو جا آورد بقیشو دیگه نمیدونم !!!! عادل خان رفت بزرگترشو بیاره... داداشم هرچی منتظر موند نیومدن تا بالاخره سر و کله عباس آقا پیدا شد داداشم حسابشو رسید منم کلی تشویقش کردم :ws42: تا بالاخره هر دوتاشون تسلیم شدن و فرار کردن :vi7qxn1yjxc2bnqyf8v:w42::vi7qxn1yjxc2bnqyf8v ماهم کلی جشن گرفتیم [TABLE=class: cms_table, width: 640] [TR] [TD] اینم منم که خیلی خوشحالم[/TD] [/TR] [/TABLE] [/TD] [/TR] [/TABLE] [/TD] [/TR] [/TABLE] به به به.... میبینم کــــــــــــــــــه ی روز نبودم ، خوب داستان سازی کردین..... پس کوروش جان داش شومان؟؟؟ هه عادل خان رفت بزرگترشو بیاره، داداش بزرگشو یعنی " عباس:w139:"و آورد!!! ههه خیلی باحالین. ایول....:w31: خوب منم برم فکر کنم ی داستان بسازم.... 1 لینک به دیدگاه
paradox7 2716 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 فروردین، ۱۳۹۲ جفت پا میپرم تو حلق طرف و به فعالیت خودم ادامه میدم :2i1d1co: درضمن یه داداشم پیدا میکنم دل و روده طرف رو دربیاره برام بیارش :Ghelyon: چقدر لطیفم من :hapydancsmil: 3 لینک به دیدگاه
Adel00 5292 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 فروردین، ۱۳۹۲ خوب کی حاضره واسه این قصه بگه؟؟؟ پاشه واسته.... روزی روزگاری..... سنسور؟؟؟؟ :w00: :putertired: :w74: :mornincoffee: :putertired: :Welcome1: :wht: :thk::ffuzma2nlljlasbauln :w66: :TAEL_SmileyCente: :w155: :dancegirl2: :w821::w36: :Ghelyon: ::babygirl: 2 لینک به دیدگاه
Adel00 5292 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 فروردین، ۱۳۹۲ جفت پا میپرم تو حلق طرف و به فعالیت خودم ادامه میدم :2i1d1co:درضمن یه داداشم پیدا میکنم دل و روده طرف رو دربیاره برام بیارش :Ghelyon: چقدر لطیفم من :hapydancsmil: خیلی لطیفی، بپا خش برنداری....خخخخخ عباس خوبه ها!!!! بامعرفته، بگم داداشت شه؟؟؟؟؟؟ آواتارتو میبینم یاد خودم میفتم. تو ی فروم دیگه، همین عکس اسکار جیگر، آواتارمه. بهم میگن " اسکار قهرمان!!! " .....خخخخ خیلی باحاله کارتونش... 2 لینک به دیدگاه
mahnaz 7584 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 فروردین، ۱۳۹۲ من :mrsbeasley: خوب کی حاضره واسه این قصه بگه؟؟؟پاشه واسته.... روزی روزگاری..... یه پسر بازیگوشی به اسم عادل بود سنسور؟؟؟؟ قرار بود راجع به سنسور برا استادشون تحقیق ببره:vahidrk: :w00: ولی بلد که نبود برا همین عصابش حسابی خراب بود :putertired: صبح تا شب پای نت پوستش کنده شد ولی... :w74: هیچی پیدا نکرد :mornincoffee: :putertired: شب و روز بیدار بود پای نت ولی.... :Welcome1: تا اینکه گشت و گشت و گشت تا به انجمن نو اندیشان برخورد کرد :wht: :thk::ffuzma2nlljlasbauln اومد توش دید جای باحالیه حالا مگه دیگه از پای نت بلند میش خلاصه توی انجمن حسابی داشت بهش خوش میگذشت :w66: تا اینکه اومد خودشو توی انجمن به بچه ها معرفی کرد :TAEL_SmileyCente: چه استقبالی ازش شد:hapydancsmil::hapydancsmil: :w155: عباس آقا... :dancegirl2: مهناز جون و سودی جون همه ازش استقبال کردن در حد المپیک :w821::w36: اونقدر که دیگه عادل خان از خوشحالی در پوست خودش نمیگنجید که دوستای به این خوبی پیدا کرده :Ghelyon: خلاصه کیفش کوک بودااااا ::babygirl: اینم امضاشه: عادل بر وزن صابر 2 لینک به دیدگاه
Adel00 5292 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 فروردین، ۱۳۹۲ من :mrsbeasley: اینم امضاشه: عادل بر وزن صابر هوووووررررررررراااااااااا ........:girl_angel::dancegirl2: خیلی باحال بود. آره 90درصد همین بود. یکی دو جاش جا افتاد، الان میگم. ههه ممنون 2 لینک به دیدگاه
Adel00 5292 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 فروردین، ۱۳۹۲ من :mrsbeasley: روزی روزگاری..... یه پسر بازیگوشی به اسم عادل بود ==> عادل هستم سنسور؟؟؟؟ قرار بود راجع به سنسور برا استادشون تحقیق ببره :w00: ولی بلد که نبود برا همین عصابش حسابی خراب بود :putertired: صبح تا شب پای نت پوستش کنده شد ولی... ==> فقط 3ساعت....خخخخ هیچی پیدا نکرد :mornincoffee: رفت ی چای داغ زد... :putertired: شب و روز بیدار بود پای نت ولی.... :Welcome1: تا اینکه گشت و گشت و گشت تا به انجمن نو اندیشان برخورد کرد ==> به نواندیشان دخول کرد :thk: اومد توش دید جای باحالیه حالا مگه دیگه از پای نت بلند میش ==> جوابشو پیدا کرد، صفحه کلیدو ترکوند... خلاصه توی انجمن حسابی داشت بهش خوش میگذشت تا اینکه اومد خودشو توی انجمن به بچه ها معرفی کرد :TAEL_SmileyCente: چه استقبالی ازش شد عباس آقا... مهناز جون و سودی جون همه ازش استقبال کردن در حد المپیک :w36: اونقدر که دیگه عادل خان از خوشحالی در پوست خودش نمیگنجید که دوستای به این خوبی پیدا کرده خلاصه کیفش کوک بودااااا ::babygirl: اینم امضاشه: عادل بر وزن صابر آره دیگه اینم امضامه...خخخ امضا:عادل بر وزن قادر:babygirl: ممنون مهناز جان 1 لینک به دیدگاه
mahnaz 7584 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 فروردین، ۱۳۹۲ آره دیگه اینم امضامه...خخخامضا:عادل بر وزن قادر:babygirl: ممنون مهناز جان خواهش میکنم عادل جان بر وزن قادر جان 1 لینک به دیدگاه
Adel00 5292 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 فروردین، ۱۳۹۲ انا عادل... انا صابر... انا قادر.... انا طالب.... انا ....... امضا: 2 لینک به دیدگاه
mahnaz 7584 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 فروردین، ۱۳۹۲ انا عادل... انا صابر... انا قادر.... انا طالب.... انا ....... امضا: خیییییییلییییییییییییییییییی باحال بود :ws47::ws47: 2 لینک به دیدگاه
Abbas.H 15131 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 فروردین، ۱۳۹۲ به به به....میبینم کــــــــــــــــــه ی روز نبودم ، خوب داستان سازی کردین..... پس کوروش جان داش شومان؟؟؟ هه عادل خان رفت بزرگترشو بیاره، داداش بزرگشو یعنی " عباس:w139:"و آورد!!! ههه خیلی باحالین. ایول....:w31: خوب منم برم فکر کنم ی داستان بسازم.... از خدات باشه من داداش بزرگت باشم 2 لینک به دیدگاه
Abbas.H 15131 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 فروردین، ۱۳۹۲ خوب کی حاضره واسه این قصه بگه؟؟؟پاشه واسته.... روزی روزگاری..... سنسور؟؟؟؟ :w00: :putertired: :w74: :mornincoffee: :putertired: :Welcome1: :wht: :thk::ffuzma2nlljlasbauln :w66: :TAEL_SmileyCente: :w155: :dancegirl2: :w821::w36: :Ghelyon: ::babygirl: میگم عادل جون خسته نشی یه وقت اینقد داستانای سخت سخت میسازی ؟ 2 لینک به دیدگاه
mahnaz 7584 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 فروردین، ۱۳۹۲ از خدات باشه من داداش بزرگت باشم بیا!!! بعد هی برو از عادل طرفداری کن :ws28: 2 لینک به دیدگاه
Abbas.H 15131 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 فروردین، ۱۳۹۲ خیلی لطیفی، بپا خش برنداری....خخخخخعباس خوبه ها!!!! بامعرفته، بگم داداشت شه؟؟؟؟؟؟ آواتارتو میبینم یاد خودم میفتم. تو ی فروم دیگه، همین عکس اسکار جیگر، آواتارمه. بهم میگن " اسکار قهرمان!!! " .....خخخخ خیلی باحاله کارتونش... من قبول میکنم داداش بشم , به شرطی که طرف اهل دعوا نباشه 2 لینک به دیدگاه
Abbas.H 15131 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 فروردین، ۱۳۹۲ بیا!!! بعد هی برو از عادل طرفداری کن :ws28: نمک کو ندارد نشان از پسر / تو بی خانه نامش ننامش پدر چی شووووووووووووووودددد از اولش استعداد شعر حفظی نداشتم 2 لینک به دیدگاه
Adel00 5292 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 فروردین، ۱۳۹۲ بیا!!! بعد هی برو از عادل طرفداری کن :ws28: هاااااااا چرا بین ما اختلاف میندازی؟؟؟؟ عباس جان ==> بی تو هرگز // با تو عمری 2 لینک به دیدگاه
Abbas.H 15131 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 فروردین، ۱۳۹۲ هاااااااا چرا بین ما اختلاف میندازی؟؟؟؟عباس جان ==> بی تو هرگز // با تو عمری والا, اینجا همه میدونن منو عادل یک روحیم در دو جسم 2 لینک به دیدگاه
mahnaz 7584 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 فروردین، ۱۳۹۲ هاااااااا چرا بین ما اختلاف میندازی؟؟؟؟عباس جان ==> بی تو هرگز // با تو عمری من؟؟!! 1 لینک به دیدگاه
Adel00 5292 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 فروردین، ۱۳۹۲ من؟؟!! نــــــــــــــــــــــه!!!!!!!!!!!!!!!! با دخمل سایت بغلی بودم....... 1 لینک به دیدگاه
Adel00 5292 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 فروردین، ۱۳۹۲ شما که سروری... ماشالله همه رو دور هم جمع میکنی. فعال ، اکتیو، شوخ... 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده