sweetest 4756 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 خرداد، ۱۳۹۰ دیشب خیلی خسته بودم، واسه همین تصمیم گرفتم زودتر بخوابم. تازه چشمم رو هم افتاده بود که یه دفعه از خواب پریدم. از رختخواب بلند شدم و دیدم همسایه پایینی مهمون داشته و حالا هم دارند تشریف می برند. تو مراسم و مهمانی ها به محض اینکه اعلام رفتن کنیم، خداحافظی ها از همون کف زمین که نشستیم شروع میشه و تا چشم کار میکنه، تا جایی که همدیگه رو اندازه یه مورچه می بینیم، ادامه پیدا میکنه: خب احمد آقا ، صغرا خانم! “خیلی زحمت دادیم، با اجازه تون از حضورتون مرخص میشیم.” با گفتن یه همچین جمله ای، تراژدی سریال یانگوم وار خداحافظی شروع می شه. بیشتر از چهل بار توی خونه یارو خداحافظی می کنیم. حالا حساب کنید مثلا ۶ نفر آدم اومدن مهمونی و حالا دارن می رن بیرون. به طور مستمر و بی وقفه همه می گن: «خداحافظ» صاحب خونه بدبخت، پس از کلی پذیرایی و دولا و راست شدن حالا باید به اتفاق اهل و عیال بره دنبال مهمون ها، مستمراً جواب خداحافظیه اونا رو بده: “خداحافظ ، خداحافظ ، خداحافظ ، قربون شما ، خداحافظ ، خداحافظ ، ببخشید بد گذشت، خداحافظ ، خداحافظ…” حالا اومدن دم در: ” … خب اصغر آقا ببخشید مزاحم شدیم ، تو رو خدا شما هم یه شب تشریف بیارین. “خداحافظ ، خداحافظ ، چشم، حتماً مزاحم میشیم، سلام برسونین ، خداحافظ ، خداحافظ…” توی این دسته اگر تعداد خانم ها از دو نفر بیشتر باشه که دیگه واویلاست. تازه دم در خونه یادشون می افته دستور پختن قورمه سبزی و رنگ موها و آخرین خریدها و جدیدترین دکوراسیون رو به هم بگن و تو تمام این مدت صدای دلنشین «خداحافظ ، خداحافظ» مرتباً به گوش می رسه. حالا همه سوار ماشین شدن و سرنشینان از چهار طرف ماشین تا کمر بیرون اومدن و دارن دست تکون می دن: “خداحافظ ، خداحافظ ، خداحافظ “ راننده هم برای عرض ارادت اون موقع شب ۵ تا ۶ بوق به معنی «خداحافظ» برای مستقبلین میزنه. حالا دیگه ماشین رسیده ته کوچه و این بار دیگه فریاد می زنن: “خداحافـــــــــــــظ ، خداحافـــــــــــــــظ ، خداحافـــــــــــــظ…” آخه یکی نیست بگه مگه میخواین برین سینه کش قبرستون که دل نمی کنین از هم!؟ تازه فردا ساعت ۱۱ صبح یکی از خانم هایی که دیشب مهمون بوده زنگ میزنه به صغرا خانم و میگه: “صغرا جون ممنون بخاطر پذیرایی دیشب؛ والله زنگ زدم بگم دیشب این بچه ها حواسم را پرت کردن یادم رفت ازت خداحافظی کنم!!!” یعنی چی واقعا؟؟؟ 16 لینک به دیدگاه
شـاهین 8068 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 خرداد، ۱۳۹۰ هییییییییییییی امان از ما ادم هااااااااااااا 1 لینک به دیدگاه
sweetest 4756 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 11 خرداد، ۱۳۹۰ هییییییییییییی امان از ما ادم هااااااااااااا مخصوصا ما ایرانیا !! کلی ادعا داریم که مهد فرهنگ و ادب و هنریم به جز خودمون کسی رو قبول نداریم ولی اگه از کارای روزمره مون ... فیلم بسازند یه کمدی تراژدی در میاد دیدنی!!! 2 لینک به دیدگاه
شـاهین 8068 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 خرداد، ۱۳۹۰ آره دقیقا همینه بهار سرت درد میکرد دیگه نهههههههه کجا رفته بودی؟ خدافظی کرده بودیم از هم دیگه نههههههههههه 1 لینک به دیدگاه
setiya 12665 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 خرداد، ۱۳۹۰ پنجره اتاق من سمته كوچه اس (طبقه اول هم هستيم) خدا نكنه خونه رو به رويي مهمون داشته باشه:w821: خدافظي تو كوچشون از ساعت 1 شروع ميشه تا 2 اونم دادو هواااار انگار ميكروفن دستشونه بچه هاشون اون موقع يادشون ميوفته كه تو كوچه بازي كنن 4 لینک به دیدگاه
pesare irani 41805 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 خرداد، ۱۳۹۰ چی بگم والااااااااااااااااااااااااااااااااااا 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده