shaden. 18583 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 خرداد، ۱۳۹۰ داستانی از:ارنستو چه گوارا دختر دانش آموزی صورتی زشت داشت . دندان هایی نامتناسب با گونه هایش ،موهای کم پشت و رنگ چهره ای تیره . روز اولی که به مدرسه جدیدی آمد ، هیچ دختری حاضر نبود کنار او بنشیند . نقطه مقابل او دختر زیبارو وپولداری بود که مورد توجه همه قرار داشت . او در همان روز اول مقابل تازه وارد ایستاد و از او پرسید : میدونی زشت ترین دختر این کلاسی ؟ یک دفعه کلاس از خنده ترکید ... بعضی ها هم اغراق آمیزتر می خندیدند . اما تازه وارد با نگاهی مملو ازمهربانی وعشق در جوابش جمله ای گفت که موجب شد در همان روز اول، احترامویژه ای درمیان همه و از جمله من پیدا کند : اما بر عکس من ، تو بسیار زیبا و جذاب هستی . او با همین یک جمله نشان داد که قابل اطمینان ترین فردی است که می توانبه او اعتماد کرد و لذا کار به جایی رسید که برای اردوی آخر هفته همهمی خواستند با او هم گروه باشند . او برای هر کسی نام مناسبی انتخاب کرده بود . به یکی می گفت چشم عسلی وبه یکی ابرو کمانی و ... . به یکی از دبیران ، لقب خوش اخلاق ترین معلمدنیا و به مستخدم مدرسه هم محبوب ترین یاور دانش آموزان را داده بود . آری ویژگی برجسته او در تعریف و تمجید هایش از دیگران بود که واقعاً بهحرف هایش ایمان داشت و دقیقاً به جنبه های مثبت فرد اشاره می کرد . مثلاً به من می گفت بزرگتریننویسنده دنیا و به خواهرم می گفت بهترین آشپز دنیا ! و حق هم داشت . آشپزی خواهرم حرف نداشت و من از این تعجب کرده بودم که او توی هفته اولچگونه این را فهمیده بود . سالها بعد وقتی او به عنوان شهردار شهر کوچک ما انتخاب شده بود بهدیدنش رفتم و بدون توجه به صورت ظاهری اش احساس کردم شدیداً به اوعلاقه مندم . 5 سال پیش وقتی برای خواستگاری اش رفتم ، دلیل علاقه ام را جذابیت سحرآمیزش میدانستم و او با همان سادگی و وقار همیشگی اش گفت : برای دیدن جذابیت یک چیز ، باید قبل از آن جذاب بود ! در حال حاضر من از او یک دختر سه ساله دارم . دخترم بسیار زیبا ست وهمه از زیبایی صورتش در حیرتند . روزی مادرم از همسرم سؤال کرد که راز زیبایی دخترمان در چیست ؟ همسرم جواب داد : من زیبایی چهره دخترم را مدیون خانواده پدری او هستم . و مادرم روز بعد نیمی از دارایی خانواده را به ما بخشید . شاد بودن، تنها انتقامی است که میتوان از زندگی گرفت 8 لینک به دیدگاه
Nightingale 10531 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 خرداد، ۱۳۹۰ خونده بودمش قبلا ..... عالی بود لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده