*mishi* 11920 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 2 خرداد، ۱۳۹۰ كميته موقت كار كميته موقت به واسطه پيشنهاد استيمسون در مي 1945 براي مطالعه تمام كاربردهاي بمب اتمي آغاز شد. كـميته در برگيرندهي هنري استيمسون، جرج هاريسون ( George Harrison ) ( معاون وزير جنگ، جيمز بايرنز ( James Byrnes ) ( نماينده ي ترومن )، رالف بارد ( Ralph Bard ) از نـيـروي دريـايـي، ويليام كلايـتون ( Wiliam Clayton ) از وزارت خارجه، وانوار بوش و جيمز كانانت بود. اين کميته، با هيئت علمي مركب از متخصصين فيزيك اتمي متشكل از آرتور كـامـپـتـون، انريكو فـرمي، ارنست اُ . لارنس ( Ernest O.Lawrence ) و جي . روبرت اپنهايمر ( شکل 6 ) كامل شدند. كميته موقت از 9 مي تا 19 ژولاي 1945، هشت بار تشكيل جلسه داد. مكان جلسهي سرنوشت ساز در 31 مي در پنتاگون در نظر گرفته شد. در اين روز، جلسه كميته با چهار مرد علمي هيئت مشورتي بود. آنها گزارش دادند كه: نظر كارشناسي دانشمندان همكار در مورد استفاده از اينگونه سلاحها منفي است ( متفق القول نيست ). آنها در مورد آشکار سازی ( اثبات ) فني طرح ( كاربرد نظامي )، براي وادار كردن به تسليم ژاپن متفق القول شدند. كساني كه از آشکار سازی فني طرح طرفداري ميكردند؛ خواستار ممنوع كردن استفاده از سلاحهاي اتمي شدند و از اين كه اگر هم اكنون اينگونه سلاحها استفاده شود واهمه داشتند؛ چون به موقعيتشان در مذاكرات آينده صدمه ميزد. درخواست شيكاگو در 12 ژوئن 1945، كميتهی موقت درخواست هفت دانشمند اتمي را در شيكاگو دريافت كرد. اين گروه كه توسط برندهي جايزهي نوبل، جيمز فرانك هدايت ميشد، استدلال كردند كه به زودي و بدون اطلاع قبلي به ژاپن حمله ميشود كه اين امر به صلاح نیست. آنها اعلام کردند كه اگر ايالات متحده اولين دولتي باشد كه اينگونه سلاحهاي جديد را كه ويراني نامشخص براي بشر دارد، استفاده كند؛ پشتيباني جهاني را از دست خواهد داد و موجب مسابقهي تسليحاتي ميشود و به آيندهي كنترل بين المللي بمبهاي اتمي صدمه ميزند. اين درخواست به گزارش فرانك معروف شد. در اين گزارش پيشنهاد شده بود كه آشكار كردن ( اثبات تجربي ) سلاح بهترين خدمت به آيندهي منافع ايالات متحده است؛ ولي بر اميدهاي متوقف كردن استفاده از بمب خط بطلان كشيده شد؛ چون كه كميتهي موقت پيشنهادات زير را عرضه كرد: 1) بمب بايد هرچه زودتر عليه ژاپن استفاده شود. 2) بمب بايستي براي دو هدف استفاده شود. اين دو هـدف تأسيسات نظامـي يا كارخانـههاي توليد تجهيزات جنگي ميباشد كـه خـانـههاي نزديك و سـايــر ساختمانهاي مـجاور كـه مستعد بيشترين خسارت هستند را در برميگيرد. 3) بمب بايد بدون اخطار قبلي استفاده شود. نيروي دريايي زير نظر بارد از قراردادش به علت اين سه نكته صرف نظر كرد. او احساس كرد كه چنين اقدامي ننگين ميباشد و نيروي دريايي سهمي در آن ندارد. اسزيلارد و آنهايي كه مخالفت ميكردند معتقد بودند كه استفاده از بمب باعث پيروزي نميشود. آنها اعتراض خود را نسبت به استفادهي قريبالوقوع بمب اتمي ادامه دادند. شصدوهشت دانشمند در اكريدج توصيه كردند كه قبل از اينكه سلاح بدون محدوديت در جنگ فعلي استفاده شود، قدرت سلاح به قدر كافي توصيف و آشكار شود و ملت ژاپن نيز بايد فرصت بررسي نتيجه را قبل از اين كه از تسليم امتناع كند را داشته باشد. براي رسيدگي به رأي دانشمندان كه در 12 ژولاي اتفاق افتاده بود، كوشش فراوان شد. وقتي كه دكتر فارينگتون دانيل ( Farrington Daniels )، مدير آزمايشگاه متالوژي، از 150 دانشمند كارمند در پروژهي بمب اتمي، به منظور به دست آوردن نظراتشان در مورد اين كه چگونه بمب استفاده شود، نظرسنجي كرد؛ اكثريت از آشکار سازی بخشی از طرح طرفداري كردند. لینک به دیدگاه
*mishi* 11920 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 2 خرداد، ۱۳۹۰ آزمايش ترينيتي ( Trinity ) در ژولاي 1945، دانشمندان به خـانـهي مـزرعــهاي قـديـمـي در حــدود 100 مـايـلي جـنـوب لـوس آلامـوس ( Los Alamos ) ـ اين سـفـر، سفر مـرگ ( Jornada del Moerto ) نـامـيـده شد ـ در صـحـراي آلاموگوردو ( Alamogordo Desert ) در جنوب نيومكزيكو اسباب كشي كردند. به علت اين كه پلوتونيم ميزان بيشتري شكافت خودبخودي نسبت به اورانيوم ايجاد ميكند، روشهاي مختلفي براي به دست آوردن جرم بحراني از آن پايه گذاري شده است. ست ندرماير (Seth Neddermeyer ) و جيمز تـاك ( James Tuck ) ايدهي استفادهي انفجار در به دست آوردن جرم بحراني از پلوتونيم را توسعه دادند. دانشمندان از طرح انفجاريشان مطمئن نبودند و نياز به آزمايش داشتند. گجت ( Gadget ) ( توسط فيزيكدانان در لوس آلاموس ناميده شد ) در سايتي بر روي برجي به بلندي 100 فوت قرار داده شد ( شکل 7 ). اپنهايمر آزمايش را ترينيتي لقب داد. در 16 ژولاي 1945، در ساعت 5:29:45 قبل از ظهر، نوري كه هزاران بار درخشانتر از نور خورشيد بود به صورت درهاي بالا آمد، ابر قارچي شکلی به آسمان صعود كرد ( شکل 8 ). گجت بازدهي معادل 19 كيلوتن T.N.T داشت. بازدهي مرد چاق، بمبي كه در ناگازاكي منفجر شد، با بازدهي گجت يكسان بود. نظر به اين كه طرح ترينيتي در بالاي برج منفجر شد، گوي آتشين با زمين تماس پيدا كرد و مقادير بزرگي از خاك را پراكنده نمود. ذرات سنگين و راديواكتيو به سرعت ته نشين میشود، كه اينها به وجود آورندهي مقادير معلوم ريزش منطقهاي ميباشد. انفجار گودالي با عمق ده فوت و پهناي 5/0 مايل به وجود آورد و لايهي نازكي از راديواكتيو به ضخامت شيشه را باقي گذاشت. با اين تفاسير، كوششهايي براي به وجودآوردن مكان ثابتي به عنوان پارك ملي شده است، سايت ترينيتي در كنترل نظامي ( ارتش ) باقي مانده است و فقط در اولين شنبه اكتبر هر سال براي عموم باز ميشود. آمادگي هاي نهايي: با موفقيت آزمايش ترينيتي، آمادگيهاي نهايي براي استفادهي بمب در ژاپن به وجود آمده بود. يک سال قبل از آزمايش، گروه بمب 509 تحت فرماندهي سرهنگ پاؤل تيبتس ( Col Paul Tibbets ) براي مأموريت در يک پايگاه هوايي مجزا در وندوور ايالت يوتا ( Wendover Utah ) مستقر شدند. به سبب آثار بمب اتمي براي بمب افكن كه توانايي اجتناب از موج شوك را پيدا كند به صورت وسيع آزمايش و تمرين انجام شد. در اول آگوست 1944، جزيرهي مرجاني تينيان (Tinian ) در نظر گرفته شد. اين جزيره در 1500 مايلي جنوب شرقي ژاپن قرار دارد. اين پايگاه به سرعت پايگاه هوايي اصلي براي تعقيب حملات هوايي در ژاپن شد. در دهم ژوئن 1945، گروه بمب 509 و بمب افكنهاي جديد B -29 وارد جزيرهي تينيان شدند. آن پايگاه به خاطر مسير طولاني انتخاب شده بود؛ چون كه اين بمب افكنها داراي بار سنگيني هستند، پس نياز به پرواز طولاني دارند. اجزاء ( تركيبات ) حساس ( بحراني ) بمبهاي اتمي كه مرد چاق ( Fat Man ) و پسر كوچك (Littl Boy ) لقب گرفته بودند از طريق كشتي آمريكايي ايندياناپوليس ( U.S.S.Indianapolis ) روانهي جزيرهي تينيان شدند. اين دو بمب در تينيان اسمبل شدند. با اسمبلي نهايي پرواز انجام گرديد. لینک به دیدگاه
*mishi* 11920 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 2 خرداد، ۱۳۹۰ هيروشيما ( Hiroshima ) در ششم آگوست 1945، بمب افكن آمريكايي B-29 كه انولا گي ( Enola Gay ) نام داشت، جزيره تينيان را به مقصد هيروشيماي ژاپن ترك كرد. اين مأموريت توسط سرهنگ پاؤل تيبتس خلباني میشد. هيروشيما به عنوان هدف اوليه انتخاب شده بود. از آنجايي كه هيروشيما از حملات بمبارانها دست نخورده باقي مانده بود؛ اثرات بمب به وضوح ميتوانست اندازه گيري شود. بمب نوع تفنگي اورانيوم ـ 235 (U-235 ) كه پسر كوچك نام داشت، در ساعت 08:16:2 قبل از ظهر منفجر شد. اين بمب، بلافاصله 80 تا 140 هزار نفر را كشت و بيش از 100 هزار نفر را به شدت مجروح كرد. زندگي جامعه فعال هيروشيما متوقف شد. بمب تقريباً بر بالاي مركز شهر، حدود70 ياردي ( هر يارد برابر 9144/0 متر است ) جنوب شرقي سالن ترويج صنعت ( كه هم اكنون به گنبد بمب اتمي مشهور است )، منفجر شد. همه ساختمانهاي چوبي در يك و يك چهارم مايلي ويران شدند. آتش ناگهان همه جا را فراگرفت، شيشه پنجره ها تا ده مايلي خرد شدند و موج شوك تا فاصله قابل ملاحظه 37 مايلي احساس شد. بازدهي انفجار بـمـب پـسـر كـوچـك، تـقـريـبـاً مـعـادل 5/12 كـيـلـوتـن T.N.T بود ( شکلهای 1۱، 1۲ و 1۳ ). كـمـك خـلـبـان اين پرواز، سروان روبـرت لـويس ( Robert Lewis )، اظهار كرد كه: خداي من! ما چه كاري انجام داديم؟ لینک به دیدگاه
*mishi* 11920 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 2 خرداد، ۱۳۹۰ 1- افغانستان 2- آلبانی 3- الجزاير 4- آندورا 5- آنگولا 6- آنتيگوا و باربودا 7- آرژانتين 8- ارمنشتان 9- استراليا 10- اتريش 11- آذربايجان 12- باهاما 13- بحرين 14- بنگلادش 15- باربادوس 16- بلاروس 17- بلژيک 18- بليز 19- بنين 20- بوتان 21- بوليوی 22- بوسنی و هرزگوين 23- بوتسوانا 24- برزيل 25- برونئی 26- بلغارستان 27- بورکينافاسو 28- بروندی 29- کامبوج 30- کامرون 31- کانادا 32- کيپ ورد 33- جمهوری آفريقای مرکزی 34- چاد 35- شيلی 36- جمهوری خلق چين 37- جمهوری چين ( تايوان ) 38- کلمبيا 39- کمور 40- جمهوری دمکراتيک کنگو 41- جمهوری کنگو 42- کاستاريکا 43- ساحل عاج 44- کرواسی 45- کوبا 46- قبرس 47- جمهوری چک 48- دانمارک 49- جيبوتی 50- دومينيکا 51- جمهوری دومينيکن 52- تيمور شرقی 53- اکوادور 54- مصر 55- السالوادور 56- گينهی استوايی 57- اريتره 58- استونی 59- اتيوپی 60- فيجی 61- فنلاند 62- فرانسه 63- گابن 64- گامبيا 65- گرجستان 66- آلمان 67- غنا 68- يونان 69- گرنادا 70- گواتمالا 71- گينه 72- گينهی بيسائو 73- گويان 74- هاييتی 75- واتيکان 76- هندوراس 77- مجارستان 78- ايسلند 79- اندونزی 80- ايران 81- عراق 82- ايرلند 83- ايتاليا 84- جامائيکا 85- ژاپن 86- اردن 87- قزاقستان 88- کنيا کيريباتی 90- کرهی جنوبی 91- کويت 92- قرقيزستان 93- لائوس 94- لتونی ( لاتويا ) 95- لبنان 96- لسوتو 97- ليبريا 98- ليبی 99- ليختن اشتاين 100- ليتوانی 101- لوکزامبورگ 102- مقدونيه 103- ماداگاسکار 104- مالاوی 105- مالزی 106- مالديو 107- مالی 108- مالت 109- جمهوری جزاير مارشال 110- موريتانی 111- موريس 112- مکزيک 113- دولت فدرال ميکرونزی 114- مولداوی 115- موناکو 116- مغولستان 117- مراکش 118- موزامبيک 119- ميانمار 120- ناميبيا 121- نائورو 122- نپال 123- هلند 124- نيوزلند 125- نيکاراگوآ 126- نيجر 127- نيجريه 128- نروژ 129- عمان 130- پالائو 131- پاناما 132- پاپوآ گينهی نو 133- پاراگوئه 134- پرو 135- فيليپين 136- لهستان 137- پرتقال 138- قطر 139- رومانی 140- روسيه 141- رواندا 142- سنت لوسيا 143 - سنت وينسنت و گرنادين 144- سنت کيتس و نويس 145- ساموآ 146- سان مارينو 147- سائوتومه و پرينسيپ 148- عربستان سعودی 149- سنگال 150- صربستان و مونتنگرو 151- سيشيل 152- سيرالئون 153- سنگاپور 154- اسلواکی 155- اسلونی 156- جزاير سليمان 157- سومالی 158- آفريقای جنوبی 159- اسپانيا 160- سريلانکا 161- سودان 162- سورينام 163- سوازيلند 164- سوئد 165- سوئيس 166- سوريه 167- تاجيکستان 168- تانزانيا 169- تايلند 170- توگو 171- تونگا 172- ترينيداد و توباگو 173- تونس 174- ترکيه 175- ترکمنستان 176- تووالو 177- اوگاندا 178- اکراين 179- امارات متحدهی عربی 180- بريتانيا 181- ايالات متحدهی آمريکا 182- اروگوئه 183- ازبکستان 184- وانوآتو 185- ونزوئلا 186- ويتنام 187- يمن 188- زامبيا 189- زيمباوه لینک به دیدگاه
*mishi* 11920 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 2 خرداد، ۱۳۹۰ جهت مشاهده در اندازه واقعی اینجا کلیک کنید. اندازه اصلی این عکس 663x503 می باشد. جهت مشاهده در اندازه واقعی اینجا کلیک کنید. اندازه اصلی این عکس 680x546 می باشد. جهت مشاهده در اندازه واقعی اینجا کلیک کنید. اندازه اصلی این عکس 680x541 می باشد. جهت مشاهده در اندازه واقعی اینجا کلیک کنید. اندازه اصلی این عکس 680x543 می باشد. جهت مشاهده در اندازه واقعی اینجا کلیک کنید. اندازه اصلی این عکس 680x542 می باشد. عکس هایی از انفجارهای بمب های اتمی جهت مشاهده در اندازه واقعی اینجا کلیک کنید. اندازه اصلی این عکس 680x542 می باشد. جهت مشاهده در اندازه واقعی اینجا کلیک کنید. اندازه اصلی این عکس 680x538 می باشد. جهت مشاهده در اندازه واقعی اینجا کلیک کنید. اندازه اصلی این عکس 769x1024 می باشد. عکس هایی از انفجارهای بمب های اتمی جهت مشاهده در اندازه واقعی اینجا کلیک کنید. اندازه اصلی این عکس 680x543 می باشد. جهت مشاهده در اندازه واقعی اینجا کلیک کنید. اندازه اصلی این عکس 612x731 می باشد. جهت مشاهده در اندازه واقعی اینجا کلیک کنید. اندازه اصلی این عکس 603x732 می باشد. عکس هایی از انفجارهای بمب های اتمی جهت مشاهده در اندازه واقعی اینجا کلیک کنید. اندازه اصلی این عکس 663x473 می باشد. جهت مشاهده در اندازه واقعی اینجا کلیک کنید. اندازه اصلی این عکس 658x498 می باشد. جهت مشاهده در اندازه واقعی اینجا کلیک کنید. اندازه اصلی این عکس 700x485 می باشد. جهت مشاهده در اندازه واقعی اینجا کلیک کنید. اندازه اصلی این عکس 623x440 می باشد. جهت مشاهده در اندازه واقعی اینجا کلیک کنید. اندازه اصلی این عکس 680x510 می باشد. جهت مشاهده در اندازه واقعی اینجا کلیک کنید. اندازه اصلی این عکس 624x414 می باشد. جهت مشاهده در اندازه واقعی اینجا کلیک کنید. اندازه اصلی این عکس 612x735 می باشد. لینک به دیدگاه
*mishi* 11920 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 2 خرداد، ۱۳۹۰ ناگازاكي ( Nagasaki ) در نهم آگوست 1945، بمب افكن B-29 آمريكايي بوكس كار ( Bock’s Car) در حالي تينيان را ترك كرد كه بمب نوع انفجاري پلوتونيمي مرد چاق ( شکل 14 ) را حمل ميكرد. هدف اوليه زرادخانه ككورا ( Kokura Arsenal ) بود، ولي نزديك زدن هدف، آنها دريـافـتنـد كـه انـبـار تـوسـط خـاك، مـه و دود پـنـهـان ( پـوشـيـده ) شــده اســت. خـلبـان چـارلـز اســويـنـي ( Charles Sweeney ) بــه هـدف دومـي كـه كـارخـانـه مـيـتسـوبـيـشـي ( Mitsubishi Torpedo Plant ) در ناگازاكي بود، تغيير جهت داد. از 286000 افراد ساكن در ناگازاكي در لحظة انفجار، 74000 كشته و 75000 نفر نيز به شدت مجروح شدند. به علت جغرافياي نسبي منطقه ناگازاكي و تا حدي اين واقعيت كه بمب حدوداً 2 مايل دورتر از هدف انداخته شده بود آسيب كمتر از حد انتظار بود. بازده بمب 22 كيلوتن برآورد شده بود. تا سال 1950 بالاي 140000 نفر به علت نتيجهي مستقيم بمباران اتمي هيروشيما و ناگازاكي جان خود را از دست دادند. به علت هرج و مرج در لحظه انفجار و كاهش حد نصاب جمعيت اين دو شهر، آمار چشمگير كشته ها و زخمي ها تقريبي بود. در 15 آگوست، ژاپن موافقت نامه پوتسدام ( آلمان ) ( Potsdam Agreement ) را پذيرفت. بدين ترتيب جنگ دوم جهاني پايان يافت. لینک به دیدگاه
*mishi* 11920 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 2 خرداد، ۱۳۹۰ پنج کشور باشگاه هسته ای ( ايالات متحده، شوروی سابق ـ روسيه، انگليس، فرانسه، چين ) در حقوق بين الملل، معاهده منع تکثير هسته ای ( npt ) را تدوين کردهاند که سازمان ملل متحد در 12 ژوئن آن را تصويب کرد؛ در 1 ژوئيه برای امضاء گشوده شد و در 5 مارس 1970 ضمانت اجرايی گرفت. اين معاهده اعلام میکند که فقط پنج کشور فوق، قانوناً دارای سلاحهای هسته ای هستند، ولی کشورهای ديگر را از دستيابی به فنآوری صلح آميز هسته ای منع نمیکند. اين معاهده همچنين تصريح میکند که پنج قدرت هسته ای بايستی برای کاهش و حذف زرادخانه هايشان با سرعت ممکن تلاش و پيگيری کنند. اين پيمان در سال 1970 به مدت 25 سال اجرايی شد و تمديد آن منوط به نظر اعضا شد. در سال 1995 اين معاهده به صورت نامحدود تمديد گرديد. از پنج کشور عضو باشگاه هسته ای فقط ايالات متحده، بريتانيا و شوروی سابق معاهده را در سال 1968 به همراه 40 کشور ديگر امضاء کردند. ايرلند اولين کشوری است که معاهده را امضاء کرده است. فرانسه و چين معاهده را در سال 1992 امضاء کردند. اين معاهده 187 عضو دارد ( 185 عضو از 189 عضو سازمان ملل به اضافه سوئيس و واتيکان که عضو سازمان ملل نيستند ). هند، پاکستان و اسرائيل معاهده را امضاء نکرده اند. کره شمالی از 12 دسامبر 1985 تا 10 آپريل 2003 عضو پيمان بود. تايوان عضو پيمان بود، ولی به خاطر اخراج از سازمان ملل در سال 1971 از عضويت اين پيمان هم خارج گرديد ( استقلال تايوان به رسميت شناخته نشده است ). لینک به دیدگاه
*mishi* 11920 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 2 خرداد، ۱۳۹۰ متن کامل پيمان منع گسترش سلاح های هسته اي که ايران نيز آن را امضا کرده است به شرح زير است: دولتهايی که وارد اين پيمان شدهاند، در متن پيمان به عنوان "همپيمانان" ناميده خواهند شد. با در نظر گرفتن انهدام و ويرانی که در صورت بروز جنگ هستهای دامنگير نوع بشرخواهد شد و به تبع آن، لزوم به کارگيری حداکثر تلاش برای جلوگيری از خطر وقوع چنين جنگهايی و برای اتخاذ تمهيدات لازم برای تامين امنيت مردم، با اعتقاد به اين که گسترش تسليحات هستهای، خطر جنگ هستهای را به طور جدی افزايش خواهد داد، در مطابقت با مفاد قطعنامههای مجمع عمومی سازمان ملل متحد که خواستار حصول توافقی برای جلوگيری از اشاعه بيشتر سلاحهای هسته ای شده است، در ابراز تعهد خود برای همکاری با آژانس بين المللی انرژی اتمی جهت اعمال تدابير حفاظتی اين آژانس در خصوص فعاليتهای هستهای صلح آميز، در اعلام حمايت خود از انجام تحقيقات، توسعه بخشيدن و تلاشهای ديگر در جهت اجرای مؤثر اصل تدابير حفاظتی با استفاده از تجهيزات و ساير راهکارها در خصوص انتقال مواد اصلی و مواد مخصوص شکافت پذير در چارچوب تدابير حفاظتی مقرر شده توسط آژانس بينالمللی انرژی اتمی، در تاييد اين اصل که منافع استفاده صلح آميز از تکنولوژی هستهای، از جمله فرآوردههای جانبی که ممکن است توسط دولتهای دارای تسليحات هستهای از طريق توسعهی ابزارهای انفجار هستهای به دست آيد، بايد به منظور بهره برداری در مقاصد صلح آميز در اختيار تمام همپيمانان ـ اعم از دولتهای دارای تسليحات هسته ای يا فاقد تسليحات هسته ای ـ قرار گيرد، با ايمان به اين که در عملی کردن اين اصل، تمام هم پيمانان حق دارند به منظور حصول پيشرفت در استفاده صلح آميز از انرژی اتمی، در تبادل اطلاعات به حداکثر نحو ممکن مشارکت داشته باشند و به تنهايی يا با همکاری ساير دولتها در اين زمينه تلاش کنند، در ابراز نيات خود جهت توقف مسابقهی تسليحات هسته ای در نزديکترين زمان ممکن و برای اتخاذ تمهيدات موثر جهت خلع سلاح هسته ای، در تشويق کليه کشورها به همکاری جهت دستيابی به اين هدف، در تاکيد مجدد بر عزم دولتهای امضاکننده پيمان 1963 در مقدمهی آن پيمان، مبنی بر ممنوع ساختن آزمايش تسليحات هسته ای در جو، در خارج از جو زمين و زير آبها و برای ادامه توقف هرگونه انفجارهای آزمايشی تسليحات هسته ای در تمام زمانها و ادامه مذاکرات لازم برای رسيدن به اين هدف، به منظور ادامهی فروکاستن از تنشهای بين المللی و تقويت اعتماد متقابل بين دولتها جهت تسهيل در توقف ساخت تسليحات هسته ای، نابودی کليه ذخيرههای موجود، حذف تسليحات هسته ای و ابزارهای استفاده از آن از زرادخانههای ملی و به منظور مدون ساختن اين مقاصد در قالب يک پيمان جهت خلع سلاح کامل و عام تحت نظارت مؤثر و دقيق بينالمللی، با يادآوری اينکه، براساس منشور ملل متحد، دولتها بايد در روابط بينالمللی خود از تهديد يا استفاده از زور، يا اعمال هر روش ديگری که با اهداف ملل متحد در تعارض باشد، عليه تماميت ارضی يا استقلال سياسی ديگر دولتها احتراز ورزند، و اينکه تثبيت و تداوم صلح و امنيت بين المللی، با به حداقل رسيدن سوق منابع انسانی و اقتصادی جهان به سوی مسلح شدن ميسر میشود، توافق میکنند که: ماده 1 هر دولت دارای تسليحات هسته ای، در اين پيمان متعهد میشود از انتقال هرگونه سلاحهای هسته ای يا ديگر ابزارهای انفجار هستهای يا دادن کنترل مستقيم يا غير مستقيم سلاحها يا ابزارهای انفجار هستهای به ديگران خودداری کند و به هيچ نحوی از انحاء، هيچ يک از کشورهای فاقد سلاحهای هسته ای را ياری، تشويق و ترغيب به ساخت يا دستيابی به سلاحهای هسته ای يا ديگر ابزارهای انفجار هستهای يا کنترل چنين سلاحها يا ابزارهای انفجاری نکند. ماده 2 هر دولت فاقد تسليحات هستهای در اين پيمان متعهد میشود هيچگونه سلاح هستهای يا ابزارهای انفجار هستهای و اعمال کنترل مستقيم يا غير مستقيم بر چنين سلاحها يا ابزارهايی را از هر منبع انتقال دهنده يا به هر نحو ديگری، دريافت نکند؛ به ساخت يا تلاش برای دستيابی به سلاحها يا ابزارهای انفجار هستهای مبادرت نورزد و در پی کمک برای ساخت سلاحهای هستهای يا ابزارهای انفجار هستهای نباشد يا چنين کمکهايی را دريافت نکند. ماده 3 1. هر دولت فاقد سلاحهای هستهای در اين پيمان متعهد میشود تدابير حفاظتی را که پس از مذاکرات انجام گرفته با آژانس بينالمللی انرژی اتمی توافق خواهد شد بپذيرد. اين تدابير در چارچوب ضوابط آژانس بينالمللی انرژی اتمی و نظام تدابير حفاظتی اين آژانس خواهد بود و صرفاً به منظور تاييد پايبندی آن کشور به تعهدات خود در قبال اين پيمان با هدف جلوگيری از تبديل مصارف صلح آميز انرژی هستهای به استفاده در سلاحهای هستهای يا ابزارهای انفجاری هستهای صورت میگيرد. روند تدابير حفاظتی مذکور در اين ماده بايد در خصوص تمام مواد اصلی يا مواد مخصوص شکافت پذير، اعم از توليد، فرآوری يا استفاده از آن در هرگونه تأسيسات هستهای يا خارج از چنين تأسيساتی اجرا شود. تدابير حفاظتی مقرر در اين ماده، میبايد روی تمام مواد اصلی يا مواد مخصوص شکافت پذير که در فعاليتهای صلح آميز هستهای در قلمرو چنين دولتی، در حوزه قضايی آن، يا تحت کاربری آن در هر نقطه ديگر انجام میپذيرد اعمال شود. 2. هر دولت وارد شده در اين پيمان متعهد میشود (الف) مادهی اصلی يا مادهی مخصوص شکافت پذير، يا (ب) تجهيزات يا موادی که مشخصاً برای فرآوری، استفاده يا توليد مواد مخصوص شکافت پذير طراحی يا آماده شده است، را در اختيار هيچ دولت فاقد سلاحهای هستهای (حتی) به منظور استفاده در مقاصد صلح آميز قرار ندهد، مگر اين که مادهی اصلی يا مادهی مخصوص شکافت پذير به طور قطع مشمول تدابير حفاظتی مقرر شده در اين ماده قرار گيرد. 3. تدابير حفاظتی مقرر در اين ماده بايد به گونهای به مرحلهی اجرا گذاشته شود که با مادهی 4 اين پيمان در تطابق کامل باشد و از ايجاد مانع بر سر راه توسعهی تکنولوژيکی يا اقتصادی همپيمانان در استفادهی صلح آميز از انرژی هستهای احتراز ورزد. اين امر، شامل تبادل بينالمللی مواد هستهای و تجهيزات برای فرآوری، استفاده يا توليد مواد هستهای برای مقاصد صلح آميز، در مطابقت با شرايط اين ماده و اصل تدابير حفاظتی که در مقدمهی اين پيمان مشخص شده، خواهد بود. 4. دولتهای فاقد سلاحهای هستهای در اين پيمان بايد به منظور انجام تعهدات خود در قبال اين ماده به طور انفرادی يا همراه با ساير دولتها در چارچوب ضوابط آژانس بينالمللی انرژی اتمی با آژانس بينالمللی انرژی اتمی موافقتنامههايی منعقد کنند. مذاکره به منظور حصول چنين موافقتنامههايی بايد ظرف مدت 180 روز از وارد اجرايی شدن اين پيمان، آغاز شود. در خصوص دولتهايی که اسناد پيوستن و يا تصويب الحاق خود به پيمان را بعد از دورهی 180 روزه تسليم کنند، مذاکره برای حصول چنين توافقی نمیتواند ديرتر از تاريخ تسليم اسناد آغاز شود و اجرای مفاد اين توافقات نمیتواند ديرتر از 18 ماه از تاريخ آغاز مذاکرات باشد. ماده 4 1. هيچ نکتهای در اين پيمان نبايد به گونهای تفسير شود که حق مسلم همپيمانان در انجام تحقيقات، توليد و استفاده از انرژی هستهای برای مقاصد صلح آميز را تحت تأثير قرار دهد. اين امر بايد بدون اعمال تبعيض و در مطابقت با مواد 1 و 2 اين پيمان باشد. 2. در تبادل تجهيزات، مواد و اطلاعات تکنولوژيکی برای مقاصد صلح آميز، استفاده از انرژی هستهای در حداکثر شکل، تمام همپيمانان حق مشارکت داشته و متعهد به تسهيل در انجام آن میشوند. همپيمانانی که توان چنين اقدامی را دارند همچنين بايد به شکل انفرادی يا همراه با ديگر دولتها يا سازمانهای بينالمللی برای توسعهی بيشتر استفاده از اشکال صلح آميز انرژی هستهای، خصوصاً در قلمرو دولتهای فاقد سلاحهای هستهای که وارد اين پيمان شدهاند، مشارکت ورزند. اين مشارکت با عطف توجه به نيازهای مناطق در حال توسعه جهان، انجام میپذيرد. ماده 5 تمام همپيمانان متعهد میشوند تمهيدات لازم را اتخاذ کنند تا در مطابقت با اين پيمان، تحت نظارت مناسب بينالمللی و در چارچوب روالهای بينالمللی مقتضی، از دسترسی تمام دولتهای فاقد تسليحات هستهای وارده در اين پيمان به مزايای بالقوهی حاصله از انجام هرگونه انفجارهای صلح آميز هستهای، حصول اطمينان کنند. اين امر بايد بدون اعمال تبعيض انجام گيرد و هزينهی مالی آن برای چنين دولتهايی، در پايينترين حد ممکن خواهد بود و شامل هزينهی تحقيقات و توسعه نمیشود. دولتهای فاقد تسليحات هستهای وارده در اين پيمان بايد بتوانند در چارچوب يک توافق يا توافقات خاص بينالمللی و از مجرای يک نهاد مناسب بينالمللی که دولتهای فاقد تسليحات هستهای نمايندگان کافی در آن داشته باشند، به اين مزايا دست يابند. مذاکرات در اين زمينه بايد پس از اجرايی شدن اين پيمان، در نزديکترين زمان ممکن آغاز شود. دولتهای فاقد تسليحات هستهای وارده در اين پيمان که چنين تمايلی داشته باشند، همچنين میتوانند از طريق توافقات دوجانبه به اين مزايا دست يابند. ماده 6 تمام همپيمانان متعهد میشوند، مذاکرات به منظور توقف مسابقهی سلاحهای هستهای و خلع سلاح هستهای و انعقاد پيمانی جهت خلع سلاح کامل و عام با مقررات دقيق و مؤثر را با حسن نيت و در اسرع وقت آغاز کنند. ماده 7 هيچ نکتهای در اين پيمان، ناقض حق هر گروه از دولتهايی که به منظور حصول اطمينان از عدم وجود سلاحهای هستهای در قلمرو خود وارد پيمانهای منطقهای شوند، نخواهد بود. ماده 8 1. هر يک از همپيمانان میتوانند اصلاحيهای را به منظور اعمال در اين پيمان، پيشنهاد کنند. متن هرگونه اصلاحيهای بايد به دولتهای امانتدار تحويل داده شود و اين متن توسط آنان بين تمام همپيمانان، توزيع خواهد شد. در صورت درخواست يک سوم همپيمانان يا بيشتر، دولتهای امانتدار بايد کنفرانسی را تشکيل داده و از تمام همپيمانان برای شرکت در آن و بررسی اصلاحيه، دعوت به عمل آورند. 2. هرگونه اصلاحيه در اين پيمان بايد به تأييد اکثريت همپيمانان، از جمله تمام دولتهای دارای تسليحات هستهای وارده در اين پيمان و تمام همپيمانانی که در زمان توزيع متن اصلاحيه عضو هيئت رئيسهی آژانس بينالمللی انرژی اتمی بودهاند، برسد. زمان اجرايی شدن اصلاحيه برای هر دولتی که اسناد تصويب آن را تسليم کرده، از هنگامی خواهد بود که اکثريت همپيمانان، از جمله تمام دولتهای دارای تسليحات هستهای وارده در اين پيمان و تمام همپيمانانی که در زمان توزيع متن اصلاحيه عضو هيئت رئيسهی آژانس بينالمللی انرژی اتمی بودهاند، اسناد تصويب آن را تسليم کرده باشند. پس از آن، زمان اجرايی شدن اصلاحيه برای هر همپيمان ديگر از زمان تسليم اسناد تصويب آن خواهد بود. 3. پنج سال پس از اجرايی شدن اين پيمان، کنفرانسی از همپيمانان بايد در شهر ژنو واقع در سوئيس به منظور مرور عملکرد آن و با هدف حصول اطمينان از اينکه اهداف مذکور در مقدمه و مقررات پيمان، مورد اجرا قرار گرفتهاند، برگزار شود. پس از آن، هر پنج سال يک بار اکثريت همپيمانان میتوانند با تسليم درخواست خود به دولتهای امانتدار، خواستار برگزاری کنفرانس ديگری به منظور بررسی عملکرد پيمان شوند. ماده 9 1. اين پيمان بايد برای امضای تمام دولتها، آماده باشد. هر دولتی که پيش از اجرايی شدن آن طبق پاراگراف سوم اين ماده، آن را امضا نکرده باشد، میتواند در هر زمان ديگری به آن ملحق شود. 2. نفوذ اين پيمان مشروط به تصويب آن توسط دولتهای امضاکننده خواهد بود. اسناد تصويب آن و اسناد الحاق به آن بايد نزد دولتهای بريتانيا، اتحاد جماهير شوروی (سابق) و ايالات متحده آمريکا که بدينوسيله به عنوان دولتهای امانتدار تعيين میشوند، به وديعه گذاشته شود. 3. اين پيمان، پس از تصويب آن توسط دولتهايی که به عنوان امانتدار تعيين شدهاند و تصويب آن توسط چهل دولت ديگر امضاکنندهی اين پيمان و تسليم اسناد تصويب آنها، وارد اجرا خواهد شد. در اين پيمان، دولتهای دارای تسليحات هستهای به دولتهايی گفته میشود که پيش از اول ژانويهی 1967، مبادرت به توليد و انفجار سلاح هستهای يا هرگونه ابراز انفجار هستهای ديگر کردهاند. 4. در خصوص دولتهايی که اسناد تصويب و الحاق آنها به پيمان، پس از اجرايی شدن اين پيمان، تسليم میشود، تاريخ اجرای آن از تاريخ تسليم اسناد تصويب و الحاق خواهد بود. 5. دولتهای امانتدار بايد تمام دولتهای امضاء کننده و ملحق شده به پيمان را از تاريخ هر امضاء، تاريخ تسليم اسناد تصويب يا الحاق، تاريخ اجرايی شدن اين پيمان و تاريخ دريافت درخواست برای تشکيل کنفرانس يا هر مورد ديگر، بلافاصله مطلع سازند. 6. اين پيمان بايد توسط دولتهای امانتدار و در تطابق با ماده 102 منشور ملل متحد، به ثبت برسد. ماده 10 1. هر دولتی بايد حق داشته باشد در اجرای حاکميت ملی خود در صورتی که احساس کند موارد فوقالعادهای در رابطه با موضوعات اين پيمان، منافع حياتی کشورش را به مخاطره انداخته است، از پيمان خارج شود. در اين صورت بايد سه ماه پيش از خروج، به تمام همپيمانان و شورای امنيت سازمان ملل متحد اطلاع دهد. در چنين اطلاعيهای بايد موارد فوقالعادهای که از نظر آن کشور منافع حياتیاش را به مخاطره انداخته نيز ذکر شود. 2. بيست و پنج سال پس از اجرايی شدن اين پيمان، بايد کنفرانسی تشکيل شود تا در خصوص اجرای نامحدود آن، يا تمديد آن برای دوره يا دورههای ديگر، تصميم گيری شود. تصميم اتخاذ شده در اين مورد با رای اکثريت همپيمانان، نافذ خواهد بود. ماده 11 اين پيمان، متن انگليسی، روسی، فرانسه، اسپانيولی و چينی آن که همگی از اعتبار يکسانی برخوردارند، در آرشيو دولتهای امانتدار محفوظ خواهند بود. نسخه های تاييد شدهی اين پيمان، بايد توسط دولتهای امانتدار به دولتهای امضاکننده و ملحق شده به آن ارسال شود. لینک به دیدگاه
*mishi* 11920 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 2 خرداد، ۱۳۹۰ معاهده قطب جنوب ( Antarctic Treaty ) امضا کنندگان: 40 کشور ( 1994 ). تاريخ: 4 آگوست 1963. استفادهی نظامی از قطب جنوب شامل استقرار يا آزمايش سلاحهای هستهای را ممنوع میکند. معاهده منع آزمايش هسته ای ( Nuclear Test Ban Treaty ) امضا کنندگان: ايالات متحده، اتحاد جماهير شوروی، بريتانيا. تاريخ: 4 آگوست 1963. آزمايشات هستهای در بالای زمين، زير آب يا در فضا را ممنوع میکند. معاهده فضا (Outer Space Treaty ) امضا کنندگان: 93 کشور ( 1994 ). تاريخ: 27 ژانويهی 1967. ورود سلاحهای هستهای به فضا را ممنوع میکند. معاهدهی تلاتلوکو (Treaty of Tlatelolco ) امضا کنندگان: ايالات متحده و همهی کشورهای آمريکای جنوبی ( 26 کشور ). تاريخ: 1967. ممنوعيت سلاحهای هستهای در آمريکای جنوبی. معاهده منع آزمايش محدود (Limited Test Ban Treaty ) امضا کنندگان: 120 کشور ( 1994 ). تاريخ: 1968. آزمايشات هستهای را در بالای زمين، زير آب يا در فضا ممنوع میکند. معاهده منع تکثير هستهای (Nuclear Non-Proliferation Treaty (NPT) ) امضا کنندگان: 187 کشور ( 20 دسامبر 2000 ). تاريخ: 1 ژوئيه 1968 تصويب شد، 5 مارس 1970 اجرايی شد، در 11 می 1995 برای مدت نامحدودی تمديد شد. توسعه يا انتقال سلاحهای هستهای و يا فناوریهای وابسته، به دولتهايی که دارای سلاحهای هستهای نيستند را ممنوع میکند. از تاريخ 20 دسامبر 2000 تنها اسرائيل، هند، پاکستان و کوبا آن را امضاء نکردهاند. معاهده بستر دريا (Seabed Treaty ) امضا کنندگان: 88 کشور ( 1994 ). تاريخ: 1971. بکارگيری سلاحهای کشتار جمعی در کف دريا در آنسوی 12 مايلی حد حاکميت ساحلی را ممنوع میکند. سالت 1 ( مذاکرات محدوديت تسليحات استراتژيک 1 ) SALT I (Strategic Arms Limitation Talks I) امضا کنندگان: ايالات متحده، اتحاد جماهير شوروی. تاريخ: 26 می 1972. محدوديت گذاشتن بر زرادخانههای دو کشور، مستلزم انهدام زرادخانههای موجود نمیباشد. مدت زمان برای اين محدوديت تا 3 اکتبر 1977 بود؛ ولی دو کشور به ادامهی آن موافقت کردند. معاهده منع آزمايش آستانه (Threshold Test Ban Treaty ) امضا کنندگان: ايالات متحده، اتحاد جماهير شوروی. تاريخ: 1974. آزمايشات زيرزمينی تا 150 کيلوتن را محدود میکند. لینک به دیدگاه
*mishi* 11920 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 2 خرداد، ۱۳۹۰ معاهده نيروهای هسته ای ميانبرد ( معاهدهی INF ) Intermediate Range Nuclear Forces (INF) Treaty امضا کنندگان: ايالات متحده، اتحاد جماهير شوروی. تاريخ: 8 دسامبر 1987. موشکهای هستهای با برد کوتاه و متوسط حذف میشود. همهی اين سلاحها منهدم شدند. استارت 1 ( مذاکرات کاهش تسليحات استراتژيک 1 ) START I ( Strategic Arms Reduction Talks I ) امضا کنندگان: ايالات متحده، اتحاد جماهير شوری. تاريخ: 1991 ( در 5 دسامبر 1994 برای اجراء رسيدگی شد ). زرادخانهها تا حدود 30% کاهش میيابد. امضا کنندهی اولی اتحاد جماهير شوروی چون که منحل شده است؛ دولتهای روسيه، بلاروس، قزاقستان و به تازگی اکراين با امضای پيش نويس معاهده بر معاهده صحه گذاشتهاند. در نتيجهی پيوستن اکراين به NPT ، معاهده برای اجراء در دسامبر 1994 رسيدگی گرديد. استارت 2 ( مذاکرات کاهش تسليحات استراتژيک2 ) START II ( Strategic Arms Reduction Talks II ) امضا کنندگان: ايالات متحده، روسيه. تاريخ: 1993؛ تصويب مجلس سنای ايالات متحده 1996، تصويب دومای روسيه 2000. کاهش بکارگيری زرادخانههای ( فعال ) ايالات متحده و روسيه تا 3000- 3500 کلاهک تا سال 2003 و ممنوعيت MIRVed ICBMs ( ولی نه SLBMs ). در واقع هيچ کلاهکی مستلزم نابودی نبود. اين معاهده در تاريخ 26 ژانويه 1996 با 87 – 4 رای، با پيوست يک الحاقيه که قبول شرايط معاهده را ممنوع میکرد مگر اينکه قانونی شود، به تصويب سنای ايالات متحده رسيد. معاهده منع آزمايش جامع (CTBT ) (Comprehensive Test Ban Treaty ) امضا کنندگان: 157 ( از تاريخ 13 اکتبر 1999 ). تاريخ: 10 سپتامبر 1996. اين معاهده مختص منع همهی آزمايشات هستهای ( تعريف آزمايش هستهای بر پايه مذاکره میباشد ) توسط دولتهای دارنده سلاح هستهای ( رسمی و غيررسمی ) بود. آزمايشات پيش از اين برای دولتهای بدون سلاح هسته ای به وسيله NNPT منع شده بود. پس از چند سال تلاش، مذاکرات معاهده تحت حمايت 61 کشور کنفرانس خلع سلاح در ژنو اوايل اين سال با موفقيت و با پشتيبانی 5 قدرت هستهای انجام شد. پيش نويس نهايی، پيشنهاد شده توسط Ramaker مذاکره کننده هلندی در ژوئن، ، برای اينکه معاهده قانونی شود؛ مستلزم امضای دولتهای غيررسمی دارنده سلاح ( هند، پاکستان و اسرائيل ) بود. لینک به دیدگاه
*mishi* 11920 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 2 خرداد، ۱۳۹۰ سرعت این عمل آنقدر زیاد است که انفجار اجتناب ناپذیر میشود. دما از 27 درجهٔ هوای هیروشیما به 100 درجه و سپس 1000، 5000، 6000 (دمای سطح خورشید) و بالاخره به چندین میلیون درجه میرسد که گرمائی معادل... در بخشی از کپسولی که بمب تویش است لولهای که «لوله توپی» نامگذاری شده وجود دارد. از این لوله اولین نوترونها بیرون میآیند. در بر خورد این نوترونها به هسته ها چنانکه پیشتر رفت شکافت هستهای و سه عدد نوترون و مقدار متنابهی انرژی خارج میشود. این را رآکسیون هستهای نیز میگویند. این رآکسیون ها در داخل بمب در مدت تقریبا یک میلیونیم ثانیه رخ میدهند. دلیلش روشن است. اگر فرض کنید که در درون حوض آبی جلبکی روئیده باشد و با فرض اینکه یک ماه طول بکشد که حوض پر شود و هر روز این جلبک ها دو برابر خودشان را تولید کنند. یک روز پیش از اینکه حوض پر شود، یعنی روز 29 ام تنها نصف حوض پر است. فردای آن روز یعنی روز 30 ام تمامیحوض پر میشود. این عمل در رآکسیونهای هستهای نیز صادق است. نوترون اول سه نوترون و سه نوترون جدید 9 نوترون و سپس 27 و 81 و ... و سرعت این عمل آنقدر زیاد است که انفجار اجتناب ناپذیر میشود. دما از 27 درجهٔ هوای هیروشیما به 100 درجه و سپس 1000، 5000، 6000 (دمای سطح خورشید) و بالاخره به چندین میلیون درجه میرسد که گرمائی معادل گرمای درون خورشید است. این انرژی گرمائی بایستی هر چه زودتر خارج شود که در ابتدا به صورت اشعهٔ X و پس از یک لحظه آرامش تبدیل به کوهی از آتش و گرما میشود. این حالتی است که ما تازه قادر به مشاهدهٔ انفجار میشویم. نیم ثانیه بعد دما به بالاترین حد خود میرسد که سه ثانیه پس از آن خاموش میشود. این حرارت باعث حرکت سریع هوا شده و یک خلاء تقریبا مطلق در مرکز انفجار بوجود میآورد. بازگشت مجدد هوا آنقدر سریع است که از هر توفانی قوی تر است و باعث ویرانی تمامیبنا ها، جاده ها، اتوموبیلها، پارکها و بویژه نابودی آدمیان میشود. در رآکتورهای هستهای این راکسیونها را مهار میکنند. بطوری که با فرو کردن صفحه هایی که بتواند نوترونها را جذب کند (مثلا کادمیم) در داخل محلول اورانیم و آب قرار میدهند تا اینکه انرژی به سرعت آزاد نشود و انفجار صورت نگیرد. در حقیقت رآکتور را کنترل میکنند. ولی انرژی آزاد شدهٔ لازم آب موجود در رآکتور را به جوش میآورد و بخار حاصل از آن از طریق لولهای به توربین منتقل میشود و باعث چرخش توربین شده و الکتریسیته تولید میشود. بخار موجود در این پروسه و همچنین با عبور لولههای سرد از درون آن سرد شده و مجددا وارد رآکتور میشود. 1 لینک به دیدگاه
*mishi* 11920 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 2 خرداد، ۱۳۹۰ برای اولین بار یک نماینده از آمریکا در مراسم شصت و پنجمین سالگرد بمباران اتمی هیروشیما که جمعه ۱۵ مرداد (۶ اوت) در این شهر ژاپن برگزار شد، شرکت کرد. هیروشیما اولین شهرجهان است که توسط بمب افکن های آمریکایی در واپسین روزهای جنگ جهانی دوم در سال ۱۹۴۵ میلادی، هدف حمله اتمی قرار گرفت. در اثر این حمله اتمی که موجب نابودی کامل هیروشیما شد، حدود ۱۴۰ هزار نفر کشته شدند. سه روز بعد در نهم اوت بمب افکن های آمریکایی بار دیگر شهر ناکازاکی را هدف حمله اتمی شدیدتری قرار دادند که موجب تسلیم شدن مقام های ژاپنی درگیر جنگ شد. نقطه ای از شهر هیروشیما که ۶۵ سال پیش مورد اصابت بمب اتمی قرار گرفت، امسال پر شده بود از کودکان سرودخوان یک مدرسه که با تشریفات مخصوصی زنگ ها را به صدا در می آوردند و در ساعت هشت و پانزده دقیقه درست در موقعی که حمله صورت گرفته بود، شرکت کنندگان یک دقیقه سکوت کردند. بان کی مون دبیر کل سازمان ملل متحد نیز که برای اولین بار در این مراسم شرکت کرده بود در پارک صلح هیروشیما با اهدای گل در بنای یادبود این پارک، به کشته شدگان این بمباران اتمی ادای احترام کرد. او گفت: "زندگی کوتاه است، اما خاطره آن طولانی است. برای بسیاری آن روز هنوز زنده است، به روشنی نور انفجاری که آسمان را سفید کرد و تاریکی باران سیاهی که بعد از آن بارید." دبیر کل سازمان ملل افزود گردهمایی ۵۵ هزار نفر از ۷۴ کشور جهان نشان می دهد که زمان آن رسیده تا محل انفجار در هیروشیما برای رسیدن به جهانی عاری از تسلیحات اتمی، تبدیل به منطقه ای جهانی شود. ملاحظه : كره زمین همواره از دوننگ بزرگ بردوش خودسنگینی می كند زیراهرگز پاك شدنی نیست ننگ اول كشته شدن هابیل بدست قابیل و ننگ دوم بمب اتمی هیروشیما و ناكازاكی . نكته جالب توجه دراشتراك هدف و ریشه این فاجعه دنیاطلبی عاملان این جنایت است كه درحال حاضرتنهاوارثان این فاجعه باقی مانده اند . - حضورامریكایی ها درمراسم راكه برای اولین بارصورت گرفته می بایست به فال نیك گرفت چراكه نفس حضور- گزینه استفاده از اهرم فشاربمب اتم در معادلات سیاسی را تضعیف خواهدنمود. گردآوری : پایگاه اینترنتی تکناز 2 لینک به دیدگاه
*mishi* 11920 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 2 خرداد، ۱۳۹۰ همجوشی هسته ای : همجوشی هسته ای بنیاد اصلی بمب هیدروژنی را تشکیل می دهد. همان طور که از شکافته شدن هسته های سنگین «شکافت هسته ای) ، مقدار عظیمی انرژی حاصل می شود. از پیوند هسته های سبک نیز انرژی بیشتری به دست می آید. در هر یک از دو حالت هسته هایی با جرم متوسط تشکیل می گردد. که جرم آنها کمتر از جرم اولیه ای است که برای تشکیل آنها به کار رفته است. در حالی که در روش شکافتن ، ماده اولیه منحصر به اورانیوم و توریم است. در روش پیوند هسته ای از هر اتم سبکی مثلا اتم هیدروژن می توان استفاده نمود. بمب های هیدروژنی یا بمب H: بعد از انفجار یک بمب اتمی معمولی ، عمل سرد شدن به سرعت انجام می گیرد. بنابرین ، باید فعل و انفعالاتی را در نظر گرفت که در آنها عمل پیوند به سرعت انجام گیرد. اگر یک بمب اتمی را در مخلوطی از دوتریوم و تریتیوم محصور کرده و مجموعه را در یک محفظه با مقاومت مکانیکی زیاد قرار دهیم، پس ازانفجار بمب اتمی محیط مساعدی برای یک فعل و انفعال ترمونوکلئر ( فعل و انفعال هسته ای گرمازا) به وجود می آید و در اثر آن عمل پیوند هسته ها انجام شده و هلیوم به وجود می آید. تریتیوم + دوتریوم در نتیجه این فعل و انفعال ، حدود هفده میلیون الکترون ولت ، انرژی آزاد می شود. این میزان انرژِی نسبت به واحد وزن ماده قابل انفجار ، در حدود چهار برابر انرژی است که از شکسته شدن اورانیوم حاصل می شود. به عبارت دیگر در موقع پیوند هسته های دوتریم و تریتیوم ، انرژی بیشتر بر واحد جرم نسبت به شکافته شدن هسته های اورانیوم رها می شود. اشکالات اساسی ساخت بمب هیدروژنی: تهیه بمب هیدروژنی دو اشکال عمده دارد که عبارتند از: اولا باید دوتریوم و تریتیوم را به حالت مایع به کار برد. چون این دو عنصر در حالت معمول به صورت گاز هستند و در حرارت فوق العاده زیاد هم با کندی به هم پیوند می خورد. و لذا مجبورند آنها را در حرارتی معادل 250 درجه سانتی گراد زیر صفر نگه دارند. به طورری که وزن دستگاه لازم به وضع غیر عادی سنگین می شد. و بمب با زحمت زیاد حمل و نقل می گردید و پرتاب آن به وسیله هواپیما بسیار مشکل بود. ثانیا اگر چه تهیه دوتریوم سهل است اما تهیه تریتیم فوق العاده مشکل و پرخرج می باشد. و برای تهیه آن باید در کوره اتمی عنصر لیتیم را به وسیله نوترون ، بمباران کنند که از تجزیه متوالی آب به وسیله جریان الکتریکی ، آب سنگین به دست می آید. بطوریکه دوتریوم یکی از عناصر مرکب آن است. از تجزیه آب سنگین «دوتریوم) به دست می آید شرایط لازم برای انجام پیوند هسته ای: برای اینکه پیوند هسته ای انجام گیرد چه شرایطی لازم است؟ برای انجام عمل پیوند با هسته دو اتم را به شدت به هم بزنیم، تا به هم پیوند خورده و در هم ذوب شوند. اما دافعه الکترواستاتیکی هسته ، مانع بزرگی در این راه جلوی پای ما گذاشته است. در فواصل بینهایت نزدیک این دافعه فوق العاده زیاد است. البته راه حل ساده ای به نظر می رسد بدین معنی که بایستی به هسته ها آنقدر سرعت دهیم که از این مانع رد شوند. می دانیم که سرعت ذرات در هر گازی بستگی به درجه حرارت آن گاز دارد. پس کافی است درجه حرارت را آنقدر بالا ببریم تا سرعت لازم برای عبور از این مانع به دست آید. درجه حرارت لازم برای این کار چندین میلیون درجه سانتی گراد است و چنین حرارتی در کره زمین وجود ندارد. اما اگر یک بمب اتمی در وسط توده ای از هسته های سبک منفجر شود ، حرارت فوق العاده ای که از انفجار بمب حاصل می شود، حرارت هسته های سبک را به قدری بالا می برد که پیوند آنها را امکان پذیر سازد. این موضوع اساس ساختمان بمب حرارتی و هسته ای ( ترمونوکئر) می باشد. همان طوری که در کبریت عادی برای آتش گرفتن ابتدا فسفر موجود در آن بر اثر مالش محترق می شود و آنگاه گوگرد را روشن می سازد، در بمب های (حرارتی و هسته ای ) نیز ابتدا یک بمب اتمی معمولی منفجر می شود و در نتیجه انفجار توده ای از اجسام سبک را به حرارت فوق العاده ای می رساند به طوری که هسته های آنها به هم می پیوندند و آنگاه انفجار مهیب تری انجام می گیرد. هیدروژن مورد نیاز در واکنش همجوشی هسته ای: هیدروژن موجود در تمامی آبهای اقیانوس ها یکی از مواد اولیه روش پیوند هسته هارا تشکیل می دهد. هیدروژن سنگین که نسبت به هیدروژن معمولی فوق العاده نایاب است برای پیوند بسیار نا مناسب ترند. و با وجودی که در هر 6400 اتم هیدروژن ، فقط یک اتم آن هیدروژن سنگین می باشد، بنابرین مقدار هیدروژن موجود در اقیانوس ها بسیار کافی است. 2 لینک به دیدگاه
*mishi* 11920 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 2 خرداد، ۱۳۹۰ در سال 1939 یک فیزیکدان برجسته ژاپنی به نام یوشیو نیشینا متوجه اهمیت واکنشهای هسته ای برای ساخت یک سلاح مخرب و قدرتمند شد. نیشینا ،که از همکاران انشتین و دوستان نیلز بور بود، 8 سال قبل اقدام به تأسیس یک آزمایشگاه هسته ای درانیستیتو ریکن در توکیو کرده بود و تحقیقات هسته ای را در ژاپن به صورت عملی درآورده بود. او در سال 1936 یک شتابدهنده هسته ای 26 اینچی و سال بعد یک شتابدهنده 60 اینچی ساخت. یک سال بعد ژاپن از دانشگاه برکلی آمریکا یک شتابدهنده دیگر وارد کرد. بعدها آمریکایی ها مشابه همین شتابدهنده را در تحقیقات مربوط به ساخت بمب هسته ای خود بکارگرفتند. نیشینا با دور اندیشی متوجه وخامت اوضاع سیاسی در منطقه اقیانوس آرام شده بود و فکر می کرد که اگر آمریکایی ها هم به قدرت تخریبی واکنشهای هسته ای پی ببرند ممکن است که اقدام به ساخت یک بمب هسته ای کرده و شاید که آن را بر علیه ژاپن بکار برند. در حقیقت، در سال 1939 فرانکلین روزولت ،رئیس جمهور وقت آمریکا، دستور داد تا تحقیقاتی مقدماتی در رابطه با سلاح هسته ای انجام شود که همین تحقیقات در نهایت به پروژه مانهاتان و ساخت اولین بمبهای هسته ای تاریخ منتهی شد. در اوایل تابستان 1940 نیشینا با سپهبد تاکئو یاسودا در یک قطار همسفر شد. یاسودا در آن زمان مسئول دپارتمان هوافضای انیستیتوی تحقیقاتی نیروی زمینی بود. نیشینا با یاسودا درباره امکان ساخت سلاح های هسته ای صحبت کرد اما پروژه بمب اتمی ژاپن تا آوریل 1941 کلید نخورد. در این زمان یاسودا توانست موافقت توگو ،نخست وزیر، را برای تحقیق درباره امکان سنجی بمب هسته ای جلب کند. یاسودا فرمان توگو را به رئیس انیستیتو ریکن ابلاغ کرد و او نیز نیشینا را مسئول پروژه کرد. در آن زمان نیشینا در آزمایشگاه هسته ای خود بیش از 100 محقق دراختیار داشت. در همین زمان نیروی دریایی ژاپن نیز یک پروژه تحقیقاتی موازی را به پیش می برد. آنها از رهنمودهای فیزیکدانهای دانشگاه سلطنتی توکیو بهره می گرفتند. درنتیجه این فعالیتها، کمیته ای برای سازماندهی تحقیقات هسته ای شکل گرفت که ریاست آن به نیشینا رسید. این کمیته بین ماه جولای 1942 تا مارس 1943 ده نشست برگذار کرد و نتیجه این نشستها به صورت یک گزارش درآمد. نیشینا در گزارشش ذکر کرده بود که ساخت بمب هسته ای امکان پذیر اما "احتمالا آنقدر دشوار است که حتی آمریکا هم نمی تواند در طی دوران جنگ به ساخت آن نائل شود". این نتیجه گیری سبب شد تا نیروی دریایی به بمب هسته ای بی علاقه شود و بر روی توسعه رادار تمرکز کند. پروژه نی-گو اما نیروی زمینی عظم خود را جزم کرد و یک پروژه آزمایشی به نام نی-گو را در انیستیتو ریکن به راه انداخت. هدف اولیه پروژه نی-گو به دست آوردن اورانیوم-235 از راه انتشار حرارتی بود. آنها این روش غنی سازی را به جای روشهایی مانند جداسازی الکترومغناطیسی، انتشار بخاری یا استفاده از سانتریفوژ بکارگرفتند. در فوریه 1945مقدار کمی مواد خام به دست آمد که شتابدهنده ریکن نشان داد مواد حاصله اورانیوم-235 نیستند. دو ماه بعد آتش سوزی توکیو در اثر بمباران هوایی آمریکایی ها سبب سوختن آزمایشگاه و تجهیزات جداسازی ایزوتوپهای اورانیوم و توقف تحقیقات در این زمینه شد. از طرف دیگر، تهیه آب سنگین برای ژاپن دشوار بود و تاکئوچی ماسا ،مسئول پروژه جداسازی، حساب کرد که از آب سبک می توان در فرآیند هسته ای استفاده کرد به شرط آنکه اورانیوم را بتوان دست کم تا 10 درصد غنی سازی کرد. در همین زمان نیروی زمینی و نیروی هوایی برای کشف معادن اورانیوم در چین، کره و برمه دانشمندان هسته ای خود را به این نقاط اعزام کردند. آنها از آلمان هم درخواست کمک کردند و هیتلر دستور داد تا 560 کیلوگرم اکسید اورانیوم ناخالص توسط زیردریایی یو-234 به ژاپن تحویل داده شود. البته یو-234 پس از تسلیم آلمان محموله خود را در میانه راه به آمریکایی ها تحویل داد و خود تسلیم شد. پروژه اف-گو در سال 1943 یک فرماندهی دیگر در نیروی دریایی برنامه تحقیقاتی هسته ای خود را در دانشگاه سلطنتی توکیو سازمان داد. این برنامه اف-گو نام گرفت و زیر نظر فیزیکدانی با نام بونساکو آراکاتسو انجام می گرفت. آراکاتسو سالها در کمبریج زیر نظر رادرفورد و در برلین زیر نظر انشتین کارکرده بود. او در کنار نیشینا کارکشته ترین فیزیکدان هسته ای ژاپن به حساب می آمد. از اعضای تیم تحقیقاتی وی می توان به هیدکی یوکاگاوا اشاره کرد که 4 سال پس از پایان جنگ جهانی دوم برنده جایزه نوبل در رشته شد. یوکاگاوا کسی بود که ذره ریزهسته ای مزون را بر اساس محاسبه کشف کرد و سالها بعد آزمایشها نتایج محاسبات او را تأیید کردند. در اوایل جنگ، آراکاتسو از واحد تحقیقات شیمیایی نیروی دریایی درخواست کرده بود تا امکانات غنی سازی اوارنیوم را فراهم کنند و موافقت کیتاگاوا ،سرپرست این واحد، را کسب کرده بود. کار غنی سازی آراکاتسو به کندی پیش می رفت اما در انتهای جنگ او توانست یک سانتریفیوژ با سرعت 60000 دور بر دقیقه طراحی کند که امیدوار بود با استفاده از آن بتواند به میزان کافی اورانیوم با غلظت بالا به دست آورد. با تسلیم ژاپن این طرح تنها بر روی کاغذ باقی ماند. محققان پروژه مانهاتان پس از پایان جنگ اعلام کردند که پروژه اف-گو توانسته است به تولید ماهیانه 20 گرم آب سنگین در تأسیسات کیوشو و کره دست پیداکند. پس از جنگ با پایان جنگ نیشینا امیدوار بود تا بتواند از شتابدهنده های موجود برای تحقیقات پزشکی استفاده کند اما به دستور واشنگتن شتابدهنده های ریکن از هم جداشده و در خلیج توکیو غرق شدند. نیشینا در نامه ای اعتراض خود را به آمریکایی ها اعلان کرد و ذکر کرد که این شتابدهنده ها به کار ساخت سلاح هسته ای نمی خورند اما حقیقت این بود که تمامی تجهیزات هسته ای ریکن در حقیقت به پروژه نظامی نی-گو تعلق داشتند. نیشینا ادعا می کرد که برای به پیش بردن تحقیقات هسته ای صلح آمیز خود ناچار بوده است تا بودجه لازم را از نهادهای نظامی علاقمند به این تحقیقات دریافت کند و در حقیقت برای اداره کردن امور مالی تحقیقاتش نیازمند بوده تا پروژه را زیر نظر وزارت جنگ قراردهد. شاید که حق با نیشینا باشد چرا که او در گزارش خود بیان کرده بود که ساخت سلاح هسته ای نه تنها برای ژاپن بلکه برای آمریکا هم امکان پذیر نیست. شایعات پس از جنگ خبرنگاری با نام دیود اسنل مقاله ای منتشر کرد که در آن ادعا کرده بود ژاپن تصمیم گرفته بود تا با دستیابی به بمب هسته ای از آن بر علیه متفقین استفاده کند. اسنل نوشته بود که روسها سه روز پس از کامل شدن آزمایشهای هسته ای ژاپن در سایت کونان آنجا را اشغال کرده بودند و حتی ادعا کرده بود که ژاپنی ها قبل از اشغال کونان در آنجا یک بمب هسته ای را با موفقیت آزمایش کرده اند. او می گفت که اطلاعاتش را از یک افسر ضداطلاعات ژاپنی که ،آن زمان در کونان کار می کرده، گرفته است. آراکاتسو مقاله اسنل را "دروغ پردازی و خیالی" نامید و گفت که تحقیقات هسته ای ژاپن هیچ گاه از سطح آزمایشگاهی فراتر نرفته است. از آن زمان تا کنون دانشمندان و تاریخ نویسان بیشماری امکان آزمایش بمب هسته ای توسط ژاپن را زیر سؤال برده اند. به دلیل اشغال سایت کونان توسط روسها و عدم همکاری آنها با آمریکایی ها هیچ اطلاعاتی از میزان پیشرفت ژاپنی ها در این سایت وجود ندارد ولی احتمالا ،همان گونه که آراکتسو، ذکر می کند فعالیتهای هسته ای ژاپن تنها به آزمایشگاه محدود شده بود. امروزه به دلیل فاجعه هسته ای هیروشیما و ناکازاکی مردم و دولتمردان ژاپن از ابتدا مخالف استفاده از سلاح های هسته ای بودند و این کشور از سال 1967 عضو پیمان منع گسترش سلاح های هسته ای بوده است. با این وجود، بعضی اصرار می کنند که می توان ژاپن را یک قدرت هسته ای نامید. پس از آزمایش هسته ای چین در سال 1964 نخست وزیر وقت ژاپن ،ایساکو ساتو، به لیندون جانسون می گوید که اگر کمونیستها به سلاح هسته ای دست یافته اند ژاپن هم باید چنین سلاحی در اختیار داشته باشد. با هدایت ساتو ژاپن شروع به تحقیق درباره گزینه های هسته ای مورد امکان کرد. عده ای پیشنهاد می کردند که ژاپن می تواند سلاح های هسته ای تاکتیکی را برای مقاصد دفاعی دراختیار بگیرد و این امر مخالف با قانون اساسی جدید این کشور نیست. یک کمیته تحقیقاتی نتیجه گرفت که کلاهکهای هسته ای تاکتیکی در تعارض با قانون اساسی نیستند اما با توجه به واکنش افکار عمومی و کشورهای خارجی باید سیاست "سلاح هسته ای هرگز" را ادامه داد. در سال 1969 یک کمیته وزارت خارجه اظهار کرد که حتی اگر ژاپن به پیمان منع گسترش سلاح های هسته ای وفادار باشد باید توان مالی و فنی این را داشته باشد که در هنگام لزوم بتواند در کوتاه ترین زمان سلاح هسته ای بسازد. در نهایت، مجلس ژاپن این معاهده را در سال 1976 و پس از اینکه آمریکا قول داد "در تحقیقات غیرنظامی ژاپن در حوزه هسته ای دخالت نمی کند" تصویب کرد. قرارداد الحاقی این پیمان نیز در سال 1995 توسط ژاپن پذیرفته شد. ژاپن در زمینه استفاده صلح آمیز از انرژی هسته ای توسعه زیادی داشته است و امروزه پس از آمریکا و فرانسه سومین کشور دنیا از حیث تولید انرژی هسته ای است. بیش از 40 درصد انرژی برق این کشور توسط نیروگاه های هسته ای تأمین می شود. قدرت هسته ای دوفاکتو عده ای از تحلیل گران نظامی و سیاسی اعتقاد دارند ژاپن می تواند در عرض کمتر از یک سال توان هست ای خود را برای ساخت سلاح هسته ای متمرکز کند و از این رو ژاپن را یک قدرت هسته ای دوفاکتو می دانند. ژاپن چرخه کامل تأمیل سوخت هسته ای را داراست و می تواند اورانیوم را تا هر اندازه که بخواهد غنی سازی کند. طی گزارشی ژاپن در سال 1995 مقدار 4700 کیلوگرم پلوتونیم ،باقیمانده واکنشهای هسته ای، در اختیار داشته است که می توان آن را برای ساخت 700 کلاهک هسته ای بکارگرفت. به علاوه، این کشور یک موشک 3 مرحله ای با سوخت جامد ،مشابه با موشک آمریکایی پیس کیپر ، ساخته است که می تواند به عنوان حامل کلاهک بکارگرفته شود. در نهایت، با توجه به پوشش چتر هسته ای آمریکا و حمایت سیاسی-نظامی آمریکا از این کشور به نظر نمی رسد که زمامداران و مردم این کشور نیازی به داشتن بمب هسته ای مستقل احساس کنند مگر اینکه تغییر سیاست کره شمالی و چین آینده دیگری را برای منطقه شرق دور رقم بزنند. نویسنده:رضاکیانی موحد منبع :ماهنامه جنگ افزار شماره 74 1 لینک به دیدگاه
*mishi* 11920 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 2 خرداد، ۱۳۹۰ نماد خطرات ميکروبي : جنگ بيولوژيک که به آن جنگ ميکروبي نيز اطلاق مي شود، استفاده از هر گونه ترکيب بيماري زا اعم از باکتري و ويروس يا سموم طبيعي به عنوان سلاح جنگي و با هدف از پا در آوردن دشمن مي باشد. متاسفانه در برخي موارد حتي درشرايط غير جنگي نيز ممکن است از اين ميکروب ها به منظور آلوده نمودن انسان ها، گياهان و جانوران منطقه اي خاص استفاده مي گردد. در سال 1972 هر گونه استفاده، ساخت و نگهداري اين قبيل سلاح ها توسط انجمن بين المللي سلاح هاي ميکروبي، با عنوان اختصاري BWC غيرقانوني اعلام شد و قريب صد کشور جهان قرارداد مربوطه را به امضاء رساندند. در واقع دليل اين مخالفت همگاني پرهيز از اقدامات مخرب و ويرانگري بود کهمنجر به مرگ هزاران و گاهي ميليون ها نفر انسان بي گناه مي شد و عواقب ناگواري را براي جوامع و اقتصاد آنها به همراه داشت. توليد و نگهداري ممنوع: تنها چيزي که در اين ميان عجيب به نظر مي رسيد اين نکته بود که مجمع فوق تنها توليد و نگهداري سلاح ها را تحريم کرده و در مورد به کارگيري آنها سخنيبه ميان نياورده است! با اينحال توافقاتي که مابين تحليل گران و دست اندرکاران نظامي صورت گرفته بر اين اصل استوار است که سلاح هاي ميکروبي تا حد ممکن در تشکيلات نظامي مورد استفاده قرار نگيرند. تاخير عملکرد : بزرگترين مشکل سلاح هاي ميکروبي، کندي اثر گذاري آنها بر نيرو هاي دشمن است. اين سلاحها براي تاثير گذاري به چندين روز وقت نياز دارند و بر خلاف حملات هسته اي يا شيميايي، بلافاصله نيروي مقابل را متوقف نمي کنند. اين سلاح ها به عنوان يک سلاح استرانژيک نيز مي تواند شرايط بغرنجي را پديد آورد. چرا که پس از استفاده، جلوگيري از انتشار آن چه در ميان افراد دشمن و چه در ميان نيروهاي خودي عملا غير ممکن است، بخصوص اگر طرف مقابل نيز اقدامي تلافي جويانه انجام دهد. تاريخچه سلاح هاي ميکروبي : استفاده از سلاح هاي ميکروبي اقدام جديدي نيست، پيش از قرن بيستم اين سلاح ها به سه صورت وجود داشت : - زهرآلود کردن غذا و آب افراد با يک ماده آلوده - استفاده از موجودات ميکروسکوپي، داروهاي سمي يا جانوران کشنده در سلاح هايي که به کار گرفته مي شد - استفاده از بافت ها و پارچه هاي آلوده نمونه بمب ميکروبي e120 که قبل از ممنوعيت توسط ايالات متحده توليد شده بود: سلاح هاي ميکروبي به کرات در طول تاريخ مورد استفاده قرار گرفته اند؛ در قرن ششم قبل از ميلاد، آشوريان چاههاي آب دشمن را به قارچ سمي آلوده مي کردند. در سال 184 پيش از ميلاد هاني بال کارتاژي (Hannibal of Carthage)، يکي از بزرگترين فرماندهان و سياستمداران آن زمان، به سپاهيانش فرمان داد کوزه هاي گلي پر از مارهاي زهرآلود را به عرشه کشتي هاي يوناني پرتاب نمايند. شواهد تاريخي نشان مي دهد در اروپاي قرون وسطي نيز لاشه آلوده جانوران توسط مغول ها، ترک ها و نژاد هاي ديگر به منظور آلوده نمودن ذخاير آبي دشمن مورد استفاده قرار مي گرفت. پيش از اينکه طاعون که به نام "مرگ سياه" شناخته شده بود، همه گير شود سپاهيان مغول و ترک اجساد قربانيان اين بیماری را در شهرهای تحت محاصره می پراکندند. اکثر قربانیان طاعون در قرون وسطی در حقیقت توسط نوعی سلاح میکروبی که همان پرتاب اجساد آلوده به درون دیواره های قلعه ها بود، مبتلا می شدند. آخرین مورد ثبت شده از انتشار میکروب توسط اجساد قربانیان در سال 1710 است، زمانی که نیروهای روسی به سوئد حمله نمودند و اجساد آلوده را در سراسر شهر تالین (Tallinn شهری در استوانی امروزی) پرتاب نمودند. بومیان آمریکا نیز پس از کشف این قاره توسط کریستف کلمب و ارتباط با قاره های دیگر، افراد بسیاری را در اثر سرایت بیماری های مهلک از دست دادند. ارتش انگلستان نیز دست کم یک بار "آبله" را به عنوان سلاح میکروبی به کار برده، آنها پتوهای آلوده به این میکروب را در جنگ Pontiac (سال 1763) در اختیار سرخپوستان آمریکایی قرار دادند. ساکنان بومی کالیفرنیا نیز دسته های گل پیچیده شده در برگ های بلوط سمی را به عنوان هدیه به اهالی اسپانیا دادند. در جریان جنگ های داخلی آمریکا نیروهای متفق به حیوانات مزارع در دریاچه هایی که متحدین از آب آنها تغذیه می کردند، شلیک کرده و با اجساد آنها آب ها آلوده می نمودند. ممنوعیت در موافقت نامه ای در ژنو : در سال 1925 استفاده از این نوع سلاح در سطح بین المللی توسط موافقت نامه ژنو (Geneva Protocol) ممنوع شد. در سال1972، مجمع BWC ممنوعیت فوق را توسعه داد و از آن تاریخ حتی نگهداری و حمل و نقل کلیه محصولات این چنینی غیر قانونی تلقی شده و ممنوع اعلام شد. کشور روسیه با وجودیکه در زمره کشورهایی قرار داشت که قرارداد BWC را به امضاء رسانده بود اما به تحقیقات و مطالعه بر روی تولید این سلاح ها طی پروژه محرمانه ای که biopreparat نام داشت ادامه داد. آمریکا تا سال 1992 از این اقدام روسیه بی اطلاع بود، در آن سال دکتر Kanatjan Alibekov, فیزیکدان متخصص سلاح های میکروبی و اولین مدیر پروژه biopreparat استعفا داد و به آمریکا نقل مکان نمود. به نظر می رسد از زمان امضای قرارداد BWC تعداد کشورهایی که قادر به ساخت این نوع سلاح ها می باشند روز به روز در حال افزایش است. کارشناسان با لباسهای مخصوص در حال آزمایش وجود میکروب: در طول جنگ جهانی دوم، یگان 731 ارتش امپراتوری ژاپن، کاربرد مستقیم این نوع سلاح را بر روی هزاران تن از اهالی کره و چین آزمایش کرد و در اردوگاههای نظامی، ارتش ژاپن سلاح های میکروبی را بر علیه سربازان و شهروندان غیرنظامی چینی به کار برد. در آن زمان به نظر می رسید به علت انتقال نادرست و عدم رعایت احتیاط لازم، این تلاش چندان مثمر ثمر نبوده و افراد بسیاری را آلوده نکرده است. اما تحقیقات انجام شده در دهه اخیر حاکی از این حقیقت است که ژاپنی ها بیشتر از بقیه با این سلاح ها آلوده شده اند. به عنوان مثال آزمایشی که بر روی شهروندان ژاپنی انجام شده، نشان داد آلودگی از طریق مواد خوراکی نظیر میوه، سبزیجات و آب آلوده وارد بدن آنان شده است. تعداد قربانیان این فاجعه حدود 580 هزار نفر تخمین زده شده که عمده آنان بر اثر شیوع وبا و طاعون تلف شده اند. به علاوه پس از پایان جنگ نیز، شیوع مجدد این بیماری ها رقم تلفات را بالا تر برده است. در سال 1941 به منظور پی گیری فعالیت های کشورهای مظنونی چون ژاپن و آلمان در زمینه توسعه سلاح های میکروبی، کشورهای آمریکا، انگلیس و کانادا پروژه تحقیقاتی جدیدی را آغاز نمودند. نتایج حاصله نشان داد بیماری هایی چون سیاه زخم، تب مالت و مسمومیت های حاد غذایی همگی از طریق سلاح های میکروبی رواج یافته اند. پس از آن نیز مطالعات گسترده تری بر روی سلاح های میکروبی و شیمیایی انجام شد که نشان داد جزیره گروینارد (Gruinard) واقع در اسکاتلند، به مدت 48 سال آینده آلوده به سیاه زخم خواهد بود. به مخالفین آمریکا در جنگ جهانی دوم نیز در عملیات Whitecoat میکروب تزریق شده بود. منبع: كتاب بمب ميكروبي و نابودي بشر-میلیتاریAli-Bloore 1 لینک به دیدگاه
*mishi* 11920 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 2 خرداد، ۱۳۹۰ بمب کثیف نوعی ماده منفجره است که به منظور پراکنده کردن مواد خطرناک رادیواکتیو در سطحی وسیع طراحی شده است. ممکن است شما هم مثل خیلی های دیگر، وقتی دو عبارت بمب و رادیواکتیو را می شنوید، ناخودآگاه به یاد یک جنگ هسته ای تمام عیار بیفتید. ولی قوی ترین قدرت تخریبی یک بمب کثیف، آسیب های ناشی از پرتوهای رادیواکتیو نیست، که ترس و اضطراب شدید است. بمب کثیف بیشتر از آنکه شبیه به یک بمب هسته ای با قدرت تخریب بالا باشد، به یک بمب با مواد منفجره معمولی شبیه است، ولی ترس از ترکیبات آن می تواند مردم را به سر حد مرگ بکشاند، همانند خطر سیاه زخم در ایالات متحده که در سال ۲۰۰۱ روی داد وعلیرغم آنکه فقط تعداد اندکی از مردم مبتلا شدند، تمامی شهروندان ایالات متحده شرایطی پر اضطراب و ترسناک را تجربه کردند. بمب کثیف چگونه کار می کند ؟ بمب کثیف یا بمب پخش کننده مواد رادیواکتیو از نظر تئوری بسیار ساده است: یک ماده منفجره معمولی مانند TNT که همراه با مواد رادیواکتیو در یک محفظه قرار گرفته اند. این بمب نسبت به یک بمب هسته ای بسیار ساده تر، ارزان تر و البته کم اثرتر است، والبته هنوز از قابلیت تخریب انفجاری و آسیب های تشعشعی برخوردار است. مواد منفجره از طریق گاز بسیار داغی که به سرعت منبسط می شود، موجب آسیب های تخریبی فراوانی می شوند. ایده اصلی بمب کثیف هم این است که به جای آنکه از این قدرت انبساطی گاز در جهت تخریب استفاده شود، به عنوان پخش کننده مواد خطرناک رادیواکتیو در سطحی وسیع استفاده شود. هنگامی که انفجار پایان یافت، مواد رادیواکتیو به صورت ابری از غبار در فضا پخش می شود که همراه با وزش باد، در سطحی وسیع تر از محل انفجار پراکنده می شود. اثر تخریبی طولانی مدت بمب، تشعشع یونیزه کننده مواد رادیواکتیو است. اتمها را یونیزه کند و مجموعه ای از یونهای مثبت و منفی را درون سلولها ایجاد کند. این پدیده در بدن انسان بسیار خطرناک است، زیرا جریان الکتریکی ناشی از حرکت یونها می تواند واکنش شیمیایی غیر طبیعی را در سلولها آغاز کند. علاوه بر اینها، این یونها ممکن است مولکولهای DNA را که حاوی کدهای ژنتیکی انسان هستند، مورد حمله قرار داده و آن را بشکنند. سلولی که رشته DNA آن شکسته شد، یا می میرد و یا مولکول DNA خودش را به شکل دیگری ترمیم می کند که با شکل پیشین خود متفاوت است و به آن جهش ژنتیکی می گویند. اگر بسیاری از سلولها بمیرند، بدن دچار بیماری های مختلف می شود. ولی اگر DNA جهش کند، سلول ممکن است سرطانی شود و سرطان در بدن پخش شود. تابش رادیواکتیو هم چنین می تواند در کارکرد سلول اختلال ایجاد کند که منجر به بروز علایمی می شود که از آن به بیماری تشعشع یاد می شود. بیماری تشعشع می تواند مرگ آور باشد، ولی مبتلایان به آن می توانند با درمان های پیشرفته از آن نجات پیدا کنند، بخصوص اگر پیوند مغز استخوان روی آنها صورت پذیرد. تابش یونیز کننده از ایزوتوپ های رادیواکتیو ( رادیو ایزوتوپ ها ) ساطع می شوند. ایزوتوپ های رادیواکتیو، اتمهایی با هسته ناپایدار هستند که با گذشت زمان دچار واپاشی می شوند؛ به عبارت دیگر، آرایش پروتون ها و نوترون ها در هسته اتم و الکترونها در اطراف اتم به شکلی تغییر می کند که موجب می شود خصوصیات اتم تغییر کند. این واپاشی رادیواکتیو، انرژی فراوانی را در قالب تشعشع های یونیزه کننده آزاد می کند. ما همیشه مقادیر اندکی از این تشعشع های یونیزه کننده را دریافت می کنیم که منشأ آنها طبیعی است: پرتوهای کیهانی که از فضا می آیند، ایزوتوپ های رادیواکتیو طبیعی، دستگاههای تابش X و مواردی از این دست. البته این تشعشع های طبیعی هم می توانند عامل بروز سرطان شوند، ولی احتمال ابتلا بسیار اندک است. چون ما در برابر مقادیر بسیار اندک آنها قرار داریم. انفجار یک بمب کثیف، سطح این تشعشع را فراتر از مقدار معمول خود می برد و متناسب با آن، احتمال ابتلا به سرطان و بیماری تشعشع را افزایش می دهد. یک بمب کثیف بلافاصله تعداد زیادی از انسانها را نمی کشد، بلکه موجب می شود تعداد زیادی از انسانها در چند نسل به دلیل ابتلا به بیماری های لاعلاج جان بدهند. انواع بمب های کثیف : طرح های مختلفی برای ساختن یک بمب کثیف وجود دارد. انواع مختلف مواد انفجاری در مقادیر متنوع، بمب هایی در ابعاد مختلف و با قابلیت های انفجاری متنوع پدید می آورند و انواع و مقادیر مختلف مواد رادیواکتیو، می تواند موجب آلودگی مناطق مختلف تا اندازه های مختلف شود. برخی از این طرح ها عبارتند از: • یک بمب کوچک که شامل یک تکه دینامیت و مقدار بسیار کمی ماده رادیواکتیو است. • یک بمب متوسط، همانند یک خودروی کوچک که پر از مواد منفجره و مقدار بیشتری ماده رادیواکتیو است. • یک بمب بزرگ، همانند یک کامیون پر از مواد منفجره و مقادیر زیاد مواد رادیواکتیو. • به دست آوردن مواد منفجره معمولاً کار سختی نیست، ولی دست یابی به مواد رادیواکتیو کار بسیار سختی است، زیرا فقط در مرکزهای حفاظت شده و اماکن تحقیقاتی وجود دراند. با این حال برخی منابع در سراسر جهان وجود دارند که از حفاظت خوبی بهره مند نیستند و ممکن است در آینده خطر ساز شوند. ۱- در بیمارستانها مقادیر بسیار اندکی از مواد رادیواکتیو وجود دارد که در پزشکی هسته ای کاربرد دارد، همانند سنریوم ۱۳۷ ۲- در دانشگاهها، مقادیر اندکی از مواد رادیواکتیو وجود دارد که در تحقیقات علمی مورد استفاده قرار می گیرند. ۳- مراکز پرتوتابی غذایی، از تابش های رادیواکتیو کبالت ۶۰ استفاده می کنند تا باکتری های مضر روی غذا را نابود کنند. ۴- معادن طبیعی اورانیوم در سراسر جهان وجود دارند و برخی از آنها که در آفریقا واقع شده اند، از حفاظت چندانی برخورد نیستند. اورانیوم طبیعی رادیواکتیو است، ولی غلظت آن در حدی نیست که مستقیماً در تهیه بمب های هسته ای مورد استفاده قرار گیرد. ۵- مقادیر نسبتاً زیادی از باتری های هسته ای مصرف شده در سطح کشورهای اتحاد جماهیر شوروی سابق پخش شده است این مولد های قابل حمل گرما الکتریکی از مقادیر قابل توجهی استرونسیوم ۹۰ برخوردار هستند که ایزوتوپ رادیواکتیو بسیار قدرتمندی است. ۶- سوخت های هسته ای مصرف شده در راکتورهای روسی قدیمی که معمولاً در زیر دریایی های قدیمی و از کار افتاده هسته ای یافت می شود. ۷- برخی مواد با رادیواکتیویته بسیار پایین هم در برخی وسایل زندگی روزمره یافت می شوند که جمع آوری آنها، می تواند نوعی تهدید به شمار آید. همانند مواد رادیواکتیو به کار رفته در حسگرهای هشدار دهنده رود. آُسیب های ناشی از بمب کثیف : جدای از این که بدانیم بمب کثیف چگونه تهیه می شود و خطر دست یابی سودجویان به آن چقدر زیاد است، پرسش مهم این است که اگر کسی چنین بمبی را منفجر کند، چه اتفاقی روی می دهد؟ پاسخ دقیقی برای این پرسش موجود نیست. شما می توانید از ده متخصص در این زمینه بپرسید و ده پاسخ متفاوت دریافت کنید. تعیین دقیق اثرات یک بمب کثیف کار پیچیده ای است، چرا که عوامل بسیاری در این راه دخالت دارند؛ حتی وزش باد هم در تأثیرات چنین بمبی دخالت دارد! یک بمب کثیف معمولی را در نظر می گیریم که بین ۵/۴ تا ۲۳ کیلوگرم ماده منفجره در بر دارد و مقدار بسیار کمی از ماده رادیواکتیو رده پایین همانند کبالت ۶۰ یا سزیوم ۱۳۷ که در آزمایشگاههای یک دانشگاه می توان آنها را پیدا کرد. چنین بمبی قدرت تخریب وحشتناکی ندارد. هر گونه مرگ آنی یا تخریب اولیه فقط به خود ماده منفجره برمی گردد. البته ماده منفجره مواد رادیواکتیو را در فضا پخش می کند و احتمالاً سطحی به مساحت چند کیلومتر مربع را آلوده خواهد کرد. البته بمب هایی که از ضایعات رادیواکتیو نیروگاههای هسته ای یا ژنراتورهای هسته ای قابل حمل استفاده می کنند، آسیب های بیشتری وارد خواهند کرد، ولی کارکردن با این مواد به مراتب دشوارتر است؛ چرا که تابش این مواد به قدری شدید است که در طول زمان ساختن و حمل و نقل بمب، سازندگان را از پای در می آورد. در شرایط انفجار یک بمب معمولی، اگر در طول یک روز از شر لباس های آلوده خلاص شویم، حمام بگیریم و منطقه را پاکسازی کنیم، احتمالاً هیچ مشکلی پیش نخواهد آمد. انفجار بمب میزان تابش رادیواکتیو را از حد مجاز بالاتر می برد، ولی مقدار آن خیلی نیست. بدن انسان می تواند در کوتاه مدت، به خوبی از عهده مقابله با این اثرات برآید. البته مردمی که خیلی به انفجار نزدیک بوده اند، احتمالاً به بیماری تشعشع مبتلا می شوند و نیاز به مراقبت های بیمارستانی دارند. نگرانی اصلی در مورد تابش های بلند مدت است. بسیاری از ایزوتوپ های رادیواکتیو، با مواد دیگر بسیار خوب واکنش می دهند ( از جمله با بتن و فلزات ) و از این رو نمی توان بدون نابود کردن قطعات ساختمانی، تمامی مواد رادیواکتیو را پاکسازی کرد. حتی پس از آنکه گروههای پاکسازی بخش اعظم مواد مضر را جابجا کردند، باز هم بخش اندکی از این مواد باقی می مانند که می توانند تا سالها و بلکه دهها سال به تشعشع دهند. هر کس در چنین منطقه ای زندگی کند، به طور منظم و در دوره ای طولانی تحت اثر تابش های مضر قرار می گیرد و احتمالاً به سرطان مبتلا خواهد شد. پرسشی که اکنون مطرح می شود، این است که آیا این مقدار اندک، می تواند خطر بسیار اندکی را متوجه مردم بکند، خطری به مراتب فراتر از عوامل فعلی ایجاد کننده سرطان؟ دانشمندان برای پاسخ به این پرسش، دو دسته می شوند: گروه نخست معتقد است که اگر دولت، چند هفته تا چند ماه را به پاکسازی منطقه بگذراند، آنگاه خطرات احتمالی قابل صرفنظر خواهد بود. اما گروه دوم، می گویند ممکن است شدت حمله بمب کثیف به قدری زیاد باشد که یک شهر را برای سالها و حتی دهها سال غیر قابل سکونت نماید. این که کدامیک از این دو نظر درست است، چیزی است که نمی توان با قطعیت گفت. برای هر دو پاسخ نمونه هایی وجود دارد. هیروشیما و ناکازاکی که به دلیل انفجار بمب هسته ای در معرض تابش های شدید رادیواکتیو قرار گرفتند، ولی امروزه کاملاً ایمن هستند. از سوی دیگر، مناطقی در اطراف نیروگاه هسته ای چرنوبیل وجود دارند که به دلیل تابش شدید رادیواکتیو هنوز ناامن محسوب می شوند. 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده