shadmehrbaz 24772 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 اردیبهشت، ۱۳۹۰ گپی کوتاه با سارا نایینی، خواننده و وکالیست در موسیقی بانوان جایی برای نفس کشیدن نیست سارا نایینی متولد دوم تیرماه ۱۳۶۰ در شهر شیراز، فارغ التحصیل دوره کاردانی در رشته گرافیک از دانشکده دکترشریعتی تهران است. او درکنسرتهای خصوصی بسیاری به عنوان خواننده تک خوان (Solo) و در کنسرتهای عمومی بسیاری نیز به عنوان همخوان (Back Vocal) حضور داشته است. او زمانی پای ثابت تمامی کنسرتهایی بود که در ایارن برگزار میشد و تجربه همکاری با خوانندگانی همچون علیرضا عصار، محمد اصفهانی و.. را با خود دارد. ازکنسرتهای خصوصی او میتوان به کنسرت درجزیره کیش ۱۳۷۹، کنسرت درمنزل سفیر پاکستان ۱۳۸۱ و کنسرت د ر سفارت یونان ۱۳۸۳ را نام برد و کنسرتهای عمومی که او شرکت داشته، کنسرتهایی همراه با گروه پیکولو، کنسرتهایی با گروه راما، کنسرتهای گروه برادران خواجه نوری و کنسرتهای علیرضا عصارو... اشاره کرد. او در کنسرتهای عمومی مورد توجه فراوان مردم و چندی از مطبوعات قرارگرفت که در امتداد این برنامهها ابتدا خواندن او برای وزارت ارشاد بطور مشخص مورد سؤال و بعد بطور کامل ممنوع شد. حالا هربار هریک از خوانندهها بخواهد کنسرت بدهد نمیتواند از حضور او حتی به عناون بک وکال استفاده کند. چرا که بیدلیل و با دلیل از خواندن او جلوگیری میشود. شایان ذکر است او در چند آلبوم نیز بعنوان همخوان (Backing Vocal)، همکاری داشته است؛ از جمله آلبوم گروه راما، آلبوم گروه پیکولو که هرگز موفق نشد وارد بازار شود، آلبوم زندگی عروسکی، آلبوم به دادم برس، آلبوم هیشکی منو دوست نداره و آلبوم گروه جم. سار موسیقی را از مادرش که یک ردیف خوان موسیقی سنتی است به ارث برده است. سارا نایینی که این روزها نمیتواند در گروههای مختلف فعالیت کند بیش از هر چیزی به تدریس موسیقی مشغول است. با او گپی کوتاه زدهایم: مدتی است که در هیچ یک از گروههای موسیقی نیستید و به نظر میرسد با هیچ خواننهای همکاری نمیکنید. چرا؟ به دلیل اینکه فکر میکنم موسیقی بانوان از دور خارج شده است و کسی بها و ارزشی برای آن قایل نیست. کار خواندن را کنار گذاشتهام چون این اوخر با هر گروهی که تمرین کردم، به مرحله اجرا که رسیدیم از سرپرست گروه خواستند تا صدای زن در گروه نباشد. یعنی با شخص شما مشکل دارند؟ نه گمان نمیکنم اینطور باشد. بلکه به نظر میرسد مدتی است که اصلا به هیچ وجه از خواننده خانم به این شکل و شمایل استفاده نمیشود. یا کاری که واگذار میشود و من ان را قبول نمیکنم، آنقدر ضعیف است که دور ازشان است که قبولش کنم. معمولا این روزها پارتهایی که برای خانمها مینویسند آنقدر ضعیف است که اصلا خانمها دیده نمیشوند. برای همین هم ترجیح من بر این است که اصلا اینگونه با کسی همکاری نکنم و با هیچ گروهی و هیچ خوانندهای همکاری نکنم. می خواهید بگویی از این همه پارتی که برای خانمها نوشته میشود چیزی که شما را درگیر خود کند وجود ندارد؟ ببینید زمانی که من با یک گروه روی سن میرفتم خیلی راحت میخواندم، در حالی که الان دیگر این امکان فراهم نمیشود. پارتهای خوبی برای خوانندگان زن نوشته نمیشود. یا حداقل این پارتها اصلا ارزش این را ندارند که برایشان وقت گذاشت و کلی تمرین کرد و با آنها روی سن رفت. اصلا ارزش رفتن روی سن را ندارند. گاهی هم مبلغی که قرار است بابت کاری به یک خواننده زن بدهند، اصلا مبلغ قابل توجهی نیست که بشود روی آن حساب کرد. مبلغی که میخواهند برفرض به کسی مثل من بدهند خیلی ناچیز است. ممکن است خوانندههای زنی باشند که این مبلغ را بپذیرند ولی من این کار را نمیکنم. چون هر کاری قیمتی دارد. وقتی من برای کارم زحمت میکشم توقع دارم به نحو احسن به من دستمزد بدهند که متاسفانه این اتفاق نمیافتد. برای همین هم هست که اصلا دیگر دلم نمیخواهد این شکلی بخوانم. وضعیت خوانندههای زن در ایران چگونه است؟ اصلا خوشایند نیست. ضمن اینکه بر تعداد آنها روز به روز افزوده میشود، کسی کار خاصی در این راستا نمیکند. وکال خانمها خیلی زاید است اما از آنها استفاده کلیدی و اساسی نمیشود. مگر میشود چنین کاری را با توجه به شرایط موجود کرد؟ بله. پیش از این صدای خانمها به عنوان یک ساز کلیدی در خدمت گروه به کار گرفته میشد. صدای خانمها در واقع یک نقش اساسی و کلیدی داشت که امروزه اصلا اینطور نیست. پیش از این کارها به گونهای نوشته میشد که اگر صدای خانمها را حذف میکردید، به کلیت کار لطمه وارد میشد این در حالی است که الان اصلا اینگونه نیست. اصلا از خانمها به عنوان یک جزو اصلی و یک ساز اصلی نگاه نمیشود و فقط باری به هر جهت از صدای آنها استفاده میشود. با این تفاسیر بود و نبود خانمها اصلا مهم نیست و فرقی برای کسی نمیکند. بیشتر به عنوان ویترین از آنها استفاده میشود، کاری که من هرگز دوست نداشتم و نخواستم انجامش دهم. اگر اینگونه بود که الان کلی کار انجام داده بودم و پروندهام پر از این کارها بود. نکته دیگری هم باید بگویم و آن این است که کارهایی که برای خانمها در نظر میگیرند فقط و فقط آنها را زیر سوال میبردف با دستمزدی که به انها میدهند اصلا جور در نمیآید و این اصلا به نفع موسیقی بانوان نیست. ندیدم که خطهای ملودی قوی و پری برای انها بنویسند. شاید محدودیت دارند؟ البته این هم هست. ممکن است محدودیت داشته باشند و به دلیل این محدودیتها که از سوی ارشاد دارند نتوانند آنطور که باید و شاید کار کنند. البته بعضیها هم اصلا دوست ندارند این اتفاق بیافتد و برا ی هیمن هم این کارها را در حق خانمها انجام نمیدهند. در حالی این دوستان این کارها را انجام میدهند که همه جای دنیا به بهترین شکل ممکن از صدای خانمها و حتی از بک وکال صدای آنها استفاده میشود. ولی شما طی یک برهه از زمان داشتید خوب کار میکردید و پیشرفت خوبی هم داشتید. بله. انموقع به لحاظ تکنیکی کارهای خوبی نوشته میشد و جای من به عنوان یک خواننده مشخص بود و. و جایگاه خوبی هم داشتم. میدانستم پارتی که متعلق به من است، من را راضی میکند و آنقدر خوب نوشته شده که با خواند ان حس خوبی پیدا میکنم. اما الان چطور؟ الان اصلا اینگونه نیست. وقتی پارت خاصی نداشته باشم ترجیح میدهم نخوانم. ولی شما یکی از خوانندگانی بودید که بداهه هم میخواندید؟ بله و این در برخی از کنسرتها اتفاق میافتاد که متاسفانه بنا به دلایلی که گفتم، این کار را هم نمیتوانیم انجام بدهیم. وقتی یک نفر که هنوز از گرد راه نرسیده به راحتی میآید و میخواند و به جای من از او استفاده میکنند خوب چه جای زحمت است؟ کاری را به جای من میتوانند بخوانند دیگر نیازی به من نیست. پس عطای خواندن را به لقایش بخشیدهام. بداهه خوانی در کنسرتها حذف شده است. آخرین اجرایی که داشتید کی بود؟ بهتر است بگویم آخرین باری که قرار بود اجرا داشته باشم و نشد کی بود. در کنسرت اخر آقای علیرضا عصار قرار بود باشم و بخوانم که متاسفانه نشد. سالهای قبلش من با ایشان کنشرت داده بودم ولی این بار موفق نشدیم کار قبلی را تکرار کنیم. راحت بگویم مجالی برای نفس کشیدن در حوزه موسیقی بانوان نیست. پس همان بهتر که تدریس کنم تا اطلاع ثانوی. منبع : فرهنگخانه لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده