Hossein.T 22596 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 اردیبهشت، ۱۳۹۰ «چشم در برابر چشم»، اين خلاصه حكمي است كه قاضي نورالله عزيزمحمدي، رئيس شعبه 71 دادگاه كيفري استان تهران، در پايان محاكمهاي 5/2 ساعته براي حاضران در دادگاه خواند. او و چهار همكارش پاي برگهاي را امضا كردند كه به موجب آن مجيد، پسري كه با پاشيدن اسيد به صورت دختري به نام آمنه، او را نابينا كرده است بايد از هر دو چشم كور شود. جلسه محاكمه روز 7 آذرماه و چهار سال بعد از وقوع حادثه برگزار شد و چهره دختر 28 ساله و حرفهاي او حاضران در دادگاه را به شدت متاثر كرد. روايت نماينده دادستان محمد شادابي، نماينده دادستان تهران، ماجراي اسيدپاشي را اينطور توضيح ميدهد: «متهم 27 ساله، روز 12 آبانماه سال 83 به آمنه بهرامي كه مهندس الكترونيك است، اسيد پاشيد و دو چشم او را كور كرد و علاوه بر اين به صورتش هم به شدت آسيب رساند. مجيد شش ساعت در حالي كه اسيد همراه داشت به كمين آمنه نشست و سرانجام ساعت دو بعدازظهر روز حادثه در پاركي در نزديكي پل سيدخندان، اسيد روي صورت او پاشيد.» شادابي كه در جلسه دادگاه با توجه به خواسته آمنه براي مجيد درخواست صدور حكم قصاص كرد، چنين حكمي را مطابق قانون ميداند و ميگويد: «مجيد در جلسه محاكمه با چشماني باز به هيات قضات و حاضران خيره شده بود و صورت پرزخم آمنه را كه حتي براي راه رفتن به كمك مادرش نياز دارد، تماشا ميكرد. آمنه براي او درخواست قصاص داشت و من نيز مطابق قانون اين تقاضا را با هيات قضات در ميان گذاشتم.» هرچند شادابي اين حكم را كاملا قانوني ميداند، آرش سيفي، همكار او ميگويد: اجراي حكم قصاص چشم امكانپذير نيست. در خصوص اسيدپاشي دو قانون وجود دارد. قانون اول مربوط به سال 1332 است كه حداكثر مجازات در نظر گرفته شده، براي اسيدپاشي اگر منجر به قتل نشود دو تا 10 سال زندان است. قانون ديگر همان قصاص است و به نظر ميرسد در حالي كه قانون اول بازدارندگي لازم را ندارد و قانون دوم قابل اجرا نيست، قوانين جدي درباره اين جرم بايد وضع شود.» قصاصاش كنيد آمنه – قرباني اسيدپاشي – كه پزشكان در ايران و اسپانيا از درمان او قطع اميد كردهاند، حرفهايش را اينطور شروع ميكند: «تا قبل از دادگاه 19 بار گفتم و در جلسه محاكمه هم تاكيد كردم مجيد بايد قصاص شود. اسيدپاشي عمل خيلي وحشيانهاي است به همين خاطر نميخواهم روي صورت مجيد اسيد پاشيده شود فقط درخواستم اين است كه او را از دو چشم نابينا كنند. اين مجازات باعث ميشود چنين افرادي بدانند حق ندارند به صورت دختري اسيد بپاشند.» آمنه اين حرفها را درست يك روز بعد از آن مطرح كرد كه سرهنگ زرعيچيان – فرمانده انتظامي شهرستان سياهكل – خبر داد مردي 52 ساله با انگيزهاي كه هنوز مشخص نشده است روي صورت همسر و دختر خود اسيد پاشيد. آمنه معتقد است مجازاتهاي سنگين تاثير زيادي در پيشگيري از اين جرم دارد. او مجيد را اينگونه توصيف ميكند: «جواني خودخواه و طرد شده از جامعه كه نميتواند تحمل كند كسي خلاف ميل و خواستهاش رفتار كند.» دختر جوان درباره رابطهاش با متهم پيش از وقوع حادثه توضيح ميدهد: «من رابطهاي با او نداشتم. مادر مجيد چند بار با خانه ما تماس گرفت و از من خواستگاري كرد چون مجيد را نميشناختم جواب منفي دادم. بعد از آن تحقيق كردم و فهميدم اين پسر، همان دانشجويي است كه يك بار سر كلاس برايم مزاحمت ايجاد كرده بود. نسبت به او حس بدي داشتم ولي مجيد دستبردار نبود. مرتب با محل كارم تماس ميگرفت و ميگفت حتما بايد با او ازدواج كنم او حتي چند بار هم به محل كارم آمد تا اينكه بالاخره براي رها شدن از دست او به دروغ گفتم با پسر ديگري عقد كردهام. بعد آن مجيد اصرار داشت طلاق بگيرم و بعد هم تهديدهايش را شروع كرد.» تهديدهاي مجيد تا آنجا ادامه پيدا كرد كه دختر جوان مجبور به طرح شكايت در كلانتري شود اما راه به جايي نبرد. يكي از افسران نيروي انتظامي ميگويد: «تا زماني كه جرمي وقوع نيافته باشد، كلانتريها نميتوانند وارد عمل شوند. نيروي انتظامي به غير از جرايم مشهود فقط با حكم مقام قضايي ميتواند شخصي را تحت پيگرد قرار دهد.» مدتي بعد از طرح اين شكايت و بينتيجه ماندن آن بود كه حادثه اتفاق افتاد: «از سر كار به خانه بر ميگشتم. نزديكي پارك رسالت بود كه احساس كردم كسي تعقيبم ميكند. سرعتم را كم كردم تا آن فرد از كنارم رد شود. آن شخص جلوتر كه آمد شناختمش. مجيد بود. پارچ قرمزرنگي در دست داشت و آن را روي صورتم پاشيد.» با فريادهاي دختر جوان رهگذران به طرفش دويدند، مجيد هم در شلوغي جمعيت فرار كرد: «در آن لحظات تصوير دو خواهري كه سالها قبل روي صورتشان اسيد پاشيده بودند جلوي چشمم زنده شد. صورتم ميسوخت و از همان لحظه به بعد ديگر جايي را نديدم. مرد رهگذري از داخل ماشينش آب آورد و صورتم را شست. بعد من را به بيمارستان بردند. قطرههاي اسيد از صورتم روي دستم ميچكيد و دستم را هم ميسوزاند. در بيمارستان لبافينژاد پزشكان خيلي برايم زحمت كشيدند اما فايدهاي نداشت. يك روز دكترم از من خواست رضايتنامه عمل را امضا كنم. ميخواستم چشمم را تخليه كند. گفت اگر اين كار را نكند ممكن است عفونت به مغزم برسد و بميرم. راضي به عمل نشدم و گفتم اگر قرار است چشمم را از دست بدهم بهتر است بگذارم خودش از بين برود. بعد از آن بود كه با توصيه پزشكان و كمكهاي سفارت ايران در اسپانيا در زمان رياستجمهوري سيدمحمد خاتمي، آمنه راهي بارسلونا شد و چندين بار تحت عمل جراحي قرار گرفت. او ميگويد: «به من گفته بودند در اسپانيا هم نميتوانند كاري انجام بدهند اما فكر كردم بهتر است آنجا هم بروم تا بعدا پشيمان نشوم. آن زمان چشم راستم سايهها را ميديد اما بيناييام فقط به همين محدود ميشد و عملهايي كه در بارسلونا انجام دادم بينتيجه بود.» آمنه ماجراي تخليه چشم راستش را اينطور بازگو ميكند: «يك روز صبح وقتي بيدار شدم احساس كردم چيزي شبيه كرم روي صورتم است. من كرم استفاده نكرده بودم. دستم را به طرف چشمم بردم. هيچ چيزي در پلكم نبود. خودم را به كلينيك رساندم و دكترها گفتند ميدانستند اين اتفاق ميافتد. اسيد تا پنج سال قدرت تخريب دارد و من روز به روز بدتر ميشدم. اينطور شد كه چشم راستم كاملا تخليه شد.» او بار ديگر به قصاص مجيد تاكيد ميكند و ميگويد: «اين پسر اگر آزاد هم شود قصد جانم را ميكند. او بايد كور شود.» براي قصاص آمادهام مجيد – متهم 27 ساله – از ماجراهاي قبل از اسيدپاشي روايت ديگري دارد و حتي مواضعش نسبت به صدور حكم قصاص متفاوت است: «قصاص را قبول دارم البته به يك شرط. من و آمنه را به اتاق عمل ببرند و چشمهاي هردومان را تخليه كنند. اگر بعد از كور شدن من آمنه را عمل كردند و بينايياش را به دست آورد، آن وقت تكليف چيست. حرفهاي پزشكي قانوني و دكترهاي ديگر را هم كه گفتهاند بهبودي آمنه غيرممكن است قبول ندارم چشمهاي هردونفرمان بايد به طور كامل تخليه شود.» مجيد رابطهاش با آمنه را اينطور توضيح ميدهد: «او عاشق من شد و از من خواستگاري كرد. معلوم بود خيلي دوستم دارد. هر وقت مرا ميديد تپش قلب ميگرفت. اين را از حالت چشمهايش ميفهميدم. بالاخره من هم عاشقش شدم ولي او پا پس كشيد. پشيمانياش به خاطر حرفهاي نامربوطي بود كه بچههاي دانشگاه پشت سرم گفته بودند. وقتي فهميدم آمنه نميخواهد با من ازدواج كند چند بار تصميم گرفتم به خودم آمپول هوا تزريق كنم اما نتوانستم. چون فكر ميكردم آمنه واقعا نامزد دارد. به فكرم رسيد به صورتش اسيد بپاشم تا نامزدش او را رها كند و من بتوانم با اين دختر ازدواج كنم. هنوز هم حاضرم شوهر او شوم. من آمنه را دوست دارم.» متهم جرمش را توجيه ميكند و ميگويد: «قبول دارم كاري كه كردم اشتباه بود. حالا هم پشيمان هستم و ميدانم كارم قابل جبران نيست ولي نيتم خير بود. هدف بدي نداشتم، هرچند عملم بد بود. به هر حال حاضرم با آن شرطي كه گفتم قصاص شوم.» حكمي كه اجرا نميشود قصاص چشم، حكمي است كه تاكنون درباره چندين متهم صادر شده يا مورد درخواست شاكيان قرار گرفته اما هيچ وقت به اجرا درنيامده است. در يكي از اين پروندهها كه اكنون در دادگستري اصفهان در جريان است يك دانشجوي مهندسي مصرانه خواستار قصاص چشم جواني است كه با ضربه زنجير او را كور كرد. پسر جوان ميگويد: «نيمه شعبان بود كه همراه خانوادهام براي گردش به خيابان رفتيم. ترافيك سنگيني بود. همان طور كه منتظر بودم راه باز شود، متوجه شدم پسر نوجواني بد و بيراه ميگويد. فكر نميكردم مخاطبش من باشم اما آن پسر پياده شد و به طرفم حمله كرد او مدعي بود به خانوادهاش بد نگاه كردهام. در جريان دعوا با زنجير ضربهاي به چشم راستم زد كه به خاطر آن نابينا شدم و چشمم را تخليه كردند حالا آن پسر بايد قصاص شود.» هرچند قضات شعبه 17 دادگاه كيفري استان اصفهان به رياست قاضي هاشم رضايي ابتدا به قصاص چشم حكم دادند، چندي بعد مجبور شدند اجراي حكم را متوقف كنند چراكه پزشكي قانوني اعلام كرد اجراي چنين حكمي ممكن نيست. در پرونده ديگري كه در شعبه 74 دادگاه كيفري استان تهران رسيدگي شد، پسري 25 ساله به نام ابوذر خواستار كور كردن دوستش شد. او در جلسه محاكمه خطاب به قضات گفت رسول از من كينه به دل داشت روز حادثه وقتي مرا ديد با شيشه نوشابه شكسته به طرفم حمله و شيشه را به چشم راستم فرو كرد حالا او يا بايد قصاص شود يا اين كه چشم را برگرداند.» حجتالاسلام حسيني كوهكمرهاي – رئيس شعبه 74 – و چهار قاضي مستشار اين شعبه بعد از پايان جلسه محاكمه اعلام كردند از آنجا كه اجراي حكم قصاص چشم ممكن نيست متهم بايد ديه بپردازد و مجازات حبس را تحمل كند. در چنين شرايطي كه احكام قصاص چشم هميشه با مانع پزشكي قانوني روبهرو ميشود اكنون نحوه مجازات مجيد در هالهاي از ابهام قرار دارد با اين وجود قاضي عزيزمحمدي – قاضي پرونده آمنه – بر حكمش اصرار دارد و آن را قابل اجرا و مطابق قوانين موجود ميداند. قصاص عضو از نگاه قانون قانون مجازات اسلامي فصلي را به قصاص عضو و شرايط اجراي آن اختصاص داده است. مطابق ماده 269 اين قانون قطع عضو يا جرح آن اگر عمدي باشد، موجب قصاص است با اين وجود ماده 272 موانعي را بر سر اجراي اين حكم قرار داده و تصريح كرده است در قصاص عضو پنج شرط بايد رعايت شود كه اين شروط شامل تساوي اعضا در سالم بودن، اصلي بودن، محل عضو مجروح يا قطع شده ميشود. ضمن اينكه قصاص نبايد موجب از بين رفتن عضوي ديگر يا مرگ فرد محكوم شود و نبايد بيش از اندازه جنايت باشد. همين شروط است كه اجراي احكام قصاص به ويژه قصاص چشم را غيرممكن كرده و پزشكي قانوني معتقد است هنگام كور كردن چشم يك فرد ممكن است ساير اعضاي بدن فرد نيز دچار خسارت شود يا اينكه ميزان قصاص بيشتر از جراحتي باشد كه به شاكي وارد شده است. اسيدپاشي، چرا؟ مجيد از مادر مجرم متولد نشده بود؛ اين را امانالله قرائيمقدم – آسيبشناس اجتماعي – ميگويد و تصريح ميكند: «اين فرضيه كه فردي مادرزاد يا به صورت ژنتيكي مجرم است، كاملا رد شده و در توضيح اينكه چرا مجيد به صورت دختر جوان اسيد پاشيد بايد به علل و عوامل اجتماعي توجه كنيم. انسان محصول اجتماع است و اين اجتماع شامل خانواده، گروه دوستان، مدرسه و جامعه ميشود. فرد در طول زندگي از محيط اطراف خود رفتارها و تفكراتي را فرا ميگيرد كه همانها را بازتاب ميدهد. رفتار والدين مجيد با او در كودكي ميتواند در اين حادثه نقش داشته باشد. نكاتي كه اين متهم از دوستان خود فرا گرفته و شرايطي كه جامعه برايش ايجاد كرده است همگي در مجرم شدن او نقش دارد.» اين استاد دانشگاه يادآور ميشود: «وقتي چنين بحثي مطرح ميشود كه انسان محصول جامعه است، بعضي اين سوال را مطرح ميكنند كه چرا دو انسان با شرايط كاملا يكسان، رفتارهاي مشابه ندارند در پاسخ به آن بايد گفت هرگز دو نفر را نميتوان يافت كه شرايط آنها از دوران كودكي تا بزرگسالي مثل و مشابه هم باشد. به قول يك روانشناس اجتماعي غربي هم ما به هم شبيه هستيم چون انسانيم. به بعضي شبيه هستيم چون تجربيات مشترك داريم و به هيچ كس شبيه نيستيم چون شرايط ما در مراحل مختلف متفاوت بوده است. بنابراين مجيد و امثال او به خاطر شرايط خانوادگي و جامعه دست به اين رفتارها ميزنند و هر چند مجازات اين جوان ضروري است، تا زماني كه علل اجتماعي برطرف نشود و از بين نرود، نميتواند در تكرار اين جرايم كاملا مؤثر باشد.» ======================== حكم قصاص دو چشم يك اسيدپاش صبح روز شنبه آينده در تهران اجرا ميشود. محكوم اين پرونده جواني است كه دختر مورد علاقهاش به نام آمنه بهرامي را با اسيد سوازند و چشمان او را به طور كامل نابينا كرد. بعد از شش سال، روز گذشته آمنه در گفتوگويي با خبرنگار ما اعلام كرد: قرار است اين حكم شنبه اجرا شود و به او ابلاغ كردهاند زمان اجراي حكم در بيمارستان مورد نظر باشد. آمنه بهرامي كه زمان از دست دادن دو چشمش فقط 25 سال داشت روز گذشته به خبرنگار ما گفت: براي اجراي اين حكم اصرار دارد و گذشت نخواهد كرد. او گفت: من از دو چشم نابينا شدم و زندگيام دگرگون شد من ميتوانستم زندگي خوبي داشته باشم. آمنه ادامه داد: براي عمل پوست به خارج رفته بودم كه با من تماس گرفتند و گفتند زمان اجراي حكم فرارسيده است من هم برگشتم. آن طور كه به من گفتهاند قرار است اين حكم ساعت12 ظهر روز شنبه در بيمارستان دادگستري تهران اجرا شود. اگر بتوانم خودم حكم را اجرا خواهم كرد و اگر نه پزشكي آنجاست كه حكم را اجرا خواهد كرد. آمنه درباره اينكه آيا ممكن است در تصميمش براي اجراي حكم تجديد نظر كند گفت: نميدانم. فكر نميكنم. همه فكر ميكنند چون من زن هستم مجيد را ميبخشم. عدهاي هم فكر ميكنند من پول گرفتهام و رضايت دادهام، به همين دليل هم حكم اجرا نميشود. ميخواهم حكم را اجرا كنم تا تصور نشود احكام دادگستري اجرا نميشود. به هر حال شنبه به بيمارستان خواهم رفت. آمنه گفت: از من خواستند ديهاي را كه براي ساير قسمتهاي صورتم صادر شده است ببخشم. گفتند مجيد گناه دارد اما من قبول نكردم اگر پول ديه را ندهد بعد از قصاص چشم بايد به زندان بازگردد تا ديه را بپردازد. مجيد، متهم پرونده كه زمان حادثه در رشته شيمي درس ميخواند، مدتي پيش گفتوگوي كوتاهي با خبرنگار ما انجام داده و گفته بود: آمنه رفتار تحقيرآميزي با من داشت و همين باعث شد كه دست به اين كار بزنم. آن روز من اسيد خريدم و منتظر او شدم و بعد كه آمد در نزديكي پارك سيد خندان اسيد را به صورت او پاشيدم. مجيد گفت: از آمنه ميخواهم من را ببخشد. من اشتباه كردم. قسم ميخوردم كه آن روز حالت عادي نداشتم. با قصاص من چيزي تغيير نميكند. حالا همه چيز به تصميم قطعي آمنه بستگي دارد آيا او روز شنبه رضايت خواهد داد يا مجيد قصاص ميشود؟ =============================== دیشب این خبر رو از شبکه ی B بی 30 شنیدم. دقیقا یادم نمیاد ولی فکر کنم این خانم یه کتابی به اسم an eye for an eye نوشته که به این موضوع ربط داره . کسی لینکی یا آدرسی از این کتاب سراغ نداره!؟ 28 لینک به دیدگاه
Ehsan 112346 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 اردیبهشت، ۱۳۹۰ یکی از معدود مواردی که من با قصاص موافقم همین مورد است...... تازه کور کردن این پسر احمق،مجازات کمی هم هست. چون اون دختر به چه جرمی چشمان و صورتش را از دست داده !!!!!!! 21 لینک به دیدگاه
ooraman 22216 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 اردیبهشت، ۱۳۹۰ دختره باید خودش اینکار و بکنه و از زجر کشیدنه اون آدم لذت ببره! :icon_razz: به خاطره مغز نداشته یکی دیگه چرا باید یه نفر زندگیش نابود بشه؟ 13 لینک به دیدگاه
Astraea 25351 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 اردیبهشت، ۱۳۹۰ یکی از معدود مواردی که من با قصاص موافقم همین مورد است...... تازه کور کردن این پسر احمق،مجازات کمی هم هست. چون اون دختر به چه جرمی چشمان و صورتش را از دست داده !!!!!!! ولی حیف که اون پسر دیووانه زجری که اون دختر هر روز باید تحمل کنه نمیفهمه!!! 11 لینک به دیدگاه
Hossein.T 22596 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 22 اردیبهشت، ۱۳۹۰ یکی از معدود مواردی که من با قصاص موافقم همین مورد است...... تازه کور کردن این پسر احمق،مجازات کمی هم هست. چون اون دختر به چه جرمی چشمان و صورتش را از دست داده !!!!!!! نظری ندارم . . . ینی واقعا نمیدونم . . . اینکه الان خودمو جای اون پسر بذارم یا جای دختر یا هردوی اونا. . . این حرکات بیشتر بخاطر یه هیجان و ناراحتی آنی هست . چیزی رو تایید نمیکنم ولی فکر میکنم دو نوع مجازات از مرگ هم بالاتره : یکی کور شدن و یکی دیگه حبس ابد. 8 لینک به دیدگاه
Ehsan 112346 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 اردیبهشت، ۱۳۹۰ نظری ندارم . . . ینی واقعا نمیدونم . . . اینکه الان خودمو جای اون پسر بذارم یا جای دختر یا هردوی اونا. . . این حرکات بیشتر بخاطر یه هیجان و ناراحتی آنی هست . چیزی رو تایید نمیکنم ولی فکر میکنم دو نوع مجازات از مرگ هم بالاتره : یکی کور شدن و یکی دیگه حبس ابد. من خودم روی این قضیه خیلی فکر کردم...... اگه قتل را هم بشه یکجور هیجان دونست و از روی دیوانگی،این مورد را نمیشه. مجازات مرگ را هم قانون نمیذاره اجاره بشه،وگرنه اعدامش کنند تا جامعه از دست همچین آدمی راحت بشه. به این جمله این پسر دقت کنید: «قبول دارم كاري كه كردم اشتباه بود. حالا هم پشيمان هستم و ميدانم كارم قابل جبران نيست ولي نيتم خير بود. هدف بدي نداشتم، هرچند عملم بد بود. به هر حال حاضرم با آن شرطي كه گفتم قصاص شوم.» این یک آدمی است که وجودش برای اجتماع خطرناکه،چون واقعا یک حیوانه.... 13 لینک به دیدگاه
سارا-افشار 36437 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 اردیبهشت، ۱۳۹۰ نه مخالفم مجازات می تونه خیلی انسانی تر و جهت دارتر باشه سخت ترین کارا تو دنیا ازنظر بهره کشی جسمی و خب روحی که هرلحظه با خطر همراهه کار تومعادن هستش یعنی این فرد برای اونجا کار کردن هم مفید نبود ؟ 3 لینک به دیدگاه
Ehsan 112346 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 اردیبهشت، ۱۳۹۰ نه مخالفممجازات می تونه خیلی انسانی تر و جهت دارتر باشه سخت ترین کارا تو دنیا ازنظر بهره کشی جسمی و خب روحی که هرلحظه با خطر همراهه کار تومعادن هستش یعنی این فرد برای اونجا کار کردن هم مفید نبود ؟ این فرد مفید نبود،تو معدن هم میزنه آدم میکشه !!!! یکسری افراد ذاتشون خرابه،مثل این فرد یا اون ممد بیجه یا خفاش شب و....... شما هرچی هم بهشون مهلت بدی،اصلاح نمیشن. خودش هم ادعا کرده که من نیتم خیر بوده !!!!!!!!!! 13 لینک به دیدگاه
سارا-افشار 36437 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 اردیبهشت، ۱۳۹۰ این فرد مفید نبود،تو معدن هم میزنه آدم میکشه !!!! یکسری افراد ذاتشون خرابه،مثل این فرد یا اون ممد بیجه یا خفاش شب و....... شما هرچی هم بهشون مهلت بدی،اصلاح نمیشن. خودش هم ادعا کرده که من نیتم خیر بوده !!!!!!!!!! خب الان که صورتشو از دست داده و عقده ای تر شده نمی کشه ؟ چه ضمانتی هست فردا ادم نکشه یا کارای دیگه 5 لینک به دیدگاه
Ehsan 112346 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 اردیبهشت، ۱۳۹۰ خب الان که صورتشو از دست داده و عقده ای تر شده نمی کشه ؟چه ضمانتی هست فردا ادم نکشه یا کارای دیگه نه بابا،چه آدمی بکشه با چشم کور.......... میوفته یک گوشه و هیچ غلطی نمیتونه بکنه،دنیای یک دختری را برای همیشه تاریک کرده،من اصلا نمیتونم رافت به همچین موجودی را درک کنم. فقط کافیه اون دختر را عضوی از خانواده خودمان بدونیم،او تا آخر عمرش همیشه زندگیش سیاه است. اونوقت اون پسر تو معدن کار کنه !!!!!!!! البته اینها همه نقص بدن انسان و طبیعته که فعلا نمیشه یک سری چیزها را جبران کرد،اما بیخیال شدن نسبت به این چیزها،وضعیت بهتری ندارد. 10 لینک به دیدگاه
terajedi21 2134 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 اردیبهشت، ۱۳۹۰ حکمش خوبه!؟اعدام خوب نیست همین کور کردن کافیه!!مکمل تاریکی دلش!اوج پست فطرتی نوع بشر اونجاست که میگه باید متقابلا چشمهامون تخلیه بشه! 7 لینک به دیدگاه
Avenger 19333 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 اردیبهشت، ۱۳۹۰ به نظر من بهترین کار همینه باید چشماشو در بیارن بعد هم تازه بندازنش تو روغن داغ تا زنده زنده کباب شه 7 لینک به دیدگاه
سارا-افشار 36437 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 اردیبهشت، ۱۳۹۰ نه بابا،چه آدمی بکشه با چشم کور.......... میوفته یک گوشه و هیچ غلطی نمیتونه بکنه،دنیای یک دختری را برای همیشه تاریک کرده،من اصلا نمیتونم رافت به همچین موجودی را درک کنم. فقط کافیه اون دختر را عضوی از خانواده خودمان بدونیم،او تا آخر عمرش همیشه زندگیش سیاه است. اونوقت اون پسر تو معدن کار کنه !!!!!!!! البته اینها همه نقص بدن انسان و طبیعته که فعلا نمیشه یک سری چیزها را جبران کرد،اما بیخیال شدن نسبت به این چیزها،وضعیت بهتری ندارد. پس اعدام شهلا لاهیجی هم که زن اون فوتبالیست رو کشته بود درست بود اینجا به یکی از گفته های اسلام که سرمی بره و دست میبره و گوش و زبون و غیره ایمان اوردم 4 لینک به دیدگاه
سارا-افشار 36437 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 اردیبهشت، ۱۳۹۰ به نظر من بهترین کار همینه باید چشماشو در بیارن بعد هم تازه بندازنش تو روغن داغ تا زنده زنده کباب شه پس خشونت حیوانی تو وجود هرانسانی هست فقط باید در موقعیتش قرار بگیره تا نشونش بده 2 لینک به دیدگاه
Ehsan 112346 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 اردیبهشت، ۱۳۹۰ پس اعدام شهلا لاهیجی هم که زن اون فوتبالیست رو کشته بود درست بود اینجا به یکی از گفته های اسلام که سرمی بره و دست میبره و گوش و زبون و غیره ایمان اوردم جرم اون خانم به طور کامل اثبات نشد،حتی وکیل و دادرس هم در برنامه ای گفتند،ضرباتی که به مقتول وارد شده،توسط یک مرد بوده........ شما باید به شدت یک جرم نگاه کنی. اسیدپاشی یک جرم بسیار سنگینه،اگه مجازاتش کم باشه رشد میکنه. 10 لینک به دیدگاه
ooraman 22216 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 اردیبهشت، ۱۳۹۰ پس خشونت حیوانی تو وجود هرانسانی هست فقط باید در موقعیتش قرار بگیره تا نشونش بده من خیلی به این مسئله قصاص فک کردم ...هیجوری نمیتونم هضم کنم که یه نفر که یکی یا چن نفر دیگه رو به وحشیانه ترین شکل کشته چطور میشه قصاص نشه ! یا بلایی سرش نیاد که خودشم توی اون شرایط وحشیانه قرار بگیره ...به نظرم کار کردن توی معدن برای کسی که انقدر وحشیه کافی نیست ... دوست ندارم این و بگم ولی یه لحظه خودت و بذار جای دختری که بدون هیچ گناهی باید تا اخر عمر روح و روانش داغون باشه! آدم یه جوش تو صورتش میزنه هر روز تو اینه نگاه میکنه که کی خوب میشه چرا تبخال زدم ! چرا حساسیت دارم بینیم باد کرده و هزار تا مثل این اونوقت چطوری میشه با این چهره زندگی کرد؟ یا یکی از چشمات و به خاطر روان معیوب یکی دیگه از دست بدی اونم راست راست بچرخه! وهمینطور موارد دیگه دختری که به وحشیانه ترین شکل ممکن مورد تجاوز قرار گرفته چی؟!!!! حالا 100 سالم طرف و ببرن تو معدن و اینجور جاها کار کنه! اون لحظات و ثانیه هایی که واسه اون دختر مثل 100 بار مردن بوده با چی جبران میشه؟!!!!!! به نظرم مردنم فایده نداره باید عینا همون کار و یا مشابهشو انجام داد! مثل همین مورد 13 لینک به دیدگاه
hosseinb 225 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 اردیبهشت، ۱۳۹۰ حكم قصاص دو چشم يك اسيدپاش صبح روز شنبه آينده در تهران اجرا ميشود. محكوم اين پرونده جواني است كه دختر مورد علاقهاش به نام آمنه بهرامي را با اسيد سوازند و چشمان او را به طور كامل نابينا كرد. باید بره بالا دار والله مد شده تریپ عشق و عاشقی بر میدارن بعد جوگیر میشن بلا سر هم میارن 2 بار اعدام کنن دیگه کسی از این غلطا نمیکنه یا بندازنش تو استخر اسید پخ پخ برم قاضی بشم؟ 5 لینک به دیدگاه
mIn 2294 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 اردیبهشت، ۱۳۹۰ قصاص به تعویق افتاد منبع:اخبار همین الان 6 لینک به دیدگاه
ooraman 22216 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 اردیبهشت، ۱۳۹۰ منم شنیدم که امروز حکم اجرا نشده ! :icon_razz: 2 لینک به دیدگاه
Aartemis 6639 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 اردیبهشت، ۱۳۹۰ به نظر من این آدم برای جامعه خطرناکه باید تا اخر عمرش بره زندان. ولی کور کردنش فایده نداره:icon_pf (34):دو نفر کور میشن چی درست میشه. ولی واقعا قضاوت سخته. نه میشه حق را به این داد نه به اون 4 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده