Mr.101 27036 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 اسفند، ۱۳۹۱ هیچ قــــطاری از این اتــــاق نمی گذرد من اینجــــا نشسته ام و با همین سیـــــ ـگار قــــطار می آفرینم نمی شنـــوی …!؟ سرم دارد سوتــــــ ــ ـ می کشد … 6 لینک به دیدگاه
azarafrooz 14221 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 اسفند، ۱۳۹۱ آخرین نخ سیگارم به حرف آمد..؟؟ مرانسوزان...تنها میمانی..! 12 لینک به دیدگاه
sanaz.goli 3471 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 اسفند، ۱۳۹۱ درخت دلتنگ تبر شد وقتی گنجشک ها سیم های برق را به شاخه های او ترجیح دادند... 10 لینک به دیدگاه
sanaz.goli 3471 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 اسفند، ۱۳۹۱ دلتنگ نشدی ببینی چگونه خوب ترین خاطره ها بی رحم ترینشان میشود..... 10 لینک به دیدگاه
S a d e n a 11333 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 اسفند، ۱۳۹۱ نفس مي زند موج ... ***نفس مي زند موج، ساحل نمي گيردش دست، پس مي زند موج . فغاني به فريادرس مي زند موج ! من آن رانده مانده بي شكيبم، كه راهم به فريادرس بسته، دست فغانم شكسته، زمين زير پايم تهي مي كند جاي، زمان در كنارم عبث مي زند موج ! نه درمن غزل مي زند بال، نه در دل هوس مي زند موج ! ***رها كن، رها كن، كه اين شعله خرد، چندان نپايد،يكي برق سوزنده بايد، كزين تنگنا ره گشايد؛ كران تا كران خار و خس مي زند موج ! ***گر اين نغمه، اين دانه اشك، درين خاك روئيد و باليد و بشكفت، پس از مرگ بلبل، ببينيدچه خوش بوي گل در قفس مي زند موج ! 8 لینک به دیدگاه
laden 4758 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 اسفند، ۱۳۹۱ این دیوارهایِ سردِ غرور؛ هیچگاه فرصت نداد که "زمزمه هایِ دلتنگی ام"به سویِ تو پر گیرند. کاش بیائی همراهِ نسیمِ عشق؛ از پشتِ پنجرۀ نیمه بازِ رو به قلیم. 9 لینک به دیدگاه
petram 89 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 اسفند، ۱۳۹۱ آن جاودان در این عمر گریزنده که گویی جز خیالی نیست تو آن جاودان را در جهان خود پدید آور که هر چیزی فراموش است و آن دم را زوالی نیست در آن آنی که از خود بگذری از تنگ خود خواهی برائی بر فراغ روشن فردای انسانی در آن آنی که دل برهانده از وسواس شیطانی روانت شعله ای گردد فرو سوزد پلیدی را بدرد دود موج آلود شک و نا امیدی را بسیر سالها باید تدارک دید آن آنرا چه صیقل ها که باید داد از رنج و طلب جان را به راه خویش پای افشرد و ایمان داشت پیمان را تمام هستی انسان گروگان چنان آنیست که بهر آزمون ارزش ما ترف میدانست در این میدان اگر پیروز گردی گویمت گردی اگر بشکستی آنجا ، زودتر از مرگ خود مردی 8 لینک به دیدگاه
Mr.101 27036 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 اسفند، ۱۳۹۱ امان از غریبی چقدر زود شکستی کم آوردی و رفتی حواست نیست که دلم ترک برداشت ولی باشه تو بردی 9 لینک به دیدگاه
laden 4758 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 اسفند، ۱۳۹۱ از یک گوشه ی اتاق به گوشه ی دیگر سفر می کند ... تمام فاصله اش تا من همیشه همین قدر است ... تنهایی !!! 8 لینک به دیدگاه
"nazanin" 3610 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 اسفند، ۱۳۹۱ از راه دور به تو عشق میورزم تا دیگر این فاصله را احساس نکنی از راه دور درد دلهای خودم را به تو میگویم و تو را در آغوش محبت های خودم میفشارم آری ! از همین راه دور میتوانی دست در دستانم بگذاری وبا هم قدم بزنیم به خاب عاشقی میروم تا این رویا را برایم زنده شود خاطره هایمان را همیشه در ذهنم مرور میکنم و هیچگاه نمیگذارم خاطره ای لحظه دیدارمان از ذهنم دور شود. 4 لینک به دیدگاه
sadafv 6584 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 اسفند، ۱۳۹۱ بگو چه مخدری بود در بودنت که این همه نبودنت را درد می کشم...! 4 لینک به دیدگاه
S a d e n a 11333 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 اسفند، ۱۳۹۱ خیلی سخته چیزی رو که تا دیشب بود یادگاری صبح بلند شی و ببینی که دیگه دوسش نداری خیلی سخته که نباشه هیچ جایی برای آشتی بی وفا شه اون کسی که جونتو واسش گذاشتیخیلی سخته تو زمستون غم بشینه روی برفا می سوزونه گاهی قلب و زهر تلخ بعضی حرفا 6 لینک به دیدگاه
Mr.101 27036 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 اسفند، ۱۳۹۱ کاش برای یکبارهم شده روزگار بازی را به ما می باخت مگرچه لذتی برایش دارد این بردهای تکراری !!! 8 لینک به دیدگاه
sadafv 6584 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 اسفند، ۱۳۹۱ نمی دانم چه رازیست بین دل و دستم از دستم رفتـــــــــــــــــــــــــــ به هر آنچه دل بستم ... 5 لینک به دیدگاه
laden 4758 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 اسفند، ۱۳۹۱ مي ترسم وقتي كه - از اين هجرت بي حدود برگردي، ديگر نه شعري مانده باشد، نه شاعري... 6 لینک به دیدگاه
"Dezire" 645 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 اسفند، ۱۳۹۱ هـــرچـــه هســـتي بـــاش ... امـــا كـــــــــاش... نه جز ايـــنم آرزويـــي نيـــســـت هـــــرچــه هـــســـتـــي بــاش امـــا بــــــــــاش......... 7 لینک به دیدگاه
"nazanin" 3610 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 اسفند، ۱۳۹۱ تو همیشه در یاد منی آسمان به آسمان، کوچه به کوچه رویا به رویا. هر جایی که می نگرم با منی. اما ... دلم برایت تنگ می شود !!! 7 لینک به دیدگاه
S a d e n a 11333 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 اسفند، ۱۳۹۱ دلتنگی هایم را می نویسم، برای صفحه هایی که آماده ی شنیدنند ... شاید قلم باری از دوش دلم برداشت! 9 لینک به دیدگاه
ایلین1366 5544 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 اسفند، ۱۳۹۱ "من از مرگ ماهي ها ميترسم وگرنه درد دلهايم را به دريا ميگفتم...! 10 لینک به دیدگاه
ایلین1366 5544 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 اسفند، ۱۳۹۱ درد و دلهایم را برای گل گفتم پژمرد برای مرغ عشق گفتم دیگر نخواند برای همین در سکوت به دیواری سفید نگاه میکنم اما هیچ نمیگویم 9 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده