رفتن به مطلب

ارسال های توصیه شده

آدم ها، من را به یاد تو نمی اندازند

 

این جا هیچ کس شبیه تو نیست

 

دلم که تنگ می شود برایت

 

کنار آتش می نشینم،

 

دریا می کشم و به درختان فکر می کنم

 

مریم ملک دار

  • Like 8
لینک به دیدگاه

روزهایمــ کمی تکراری شده اند

روزهای تکراری و گرمـــ...

تکررشــ را که نه ولی... گرمایش را دوستـــ دارم

مثلــ شرجی شدن هوا هنگامــ باریدنـــ باران

شرچی بودنشــ را که نه ولی...باریدنشــ را دوستـــ دارم..

یا...

مثلــ انتظار تلخـــ همیشه بودنتــــ

انتظارشــ را که نه ولی...همیشه بودنتـــ را دوستــــ دارم..

 

  • Like 5
لینک به دیدگاه

گفتنــــــد:

عیــــــنک سیـــــــــاهـــت را

بــــردار دنـــــــــــیا پــر از زیباییستــــــ

عیـــــنکــــ را برداشــــتمـ

وحـشتــــ کردمـــ از

هـــــــــیاهـــوی رنـــگــــــها

عیـــــــــنکمــ را بدهیــــــد

میــــــــــــــخواهمــ به دنــــــــــــیای

یکـــــــرنـــــگمــ پناه بـــــــــــرمــ

  • Like 3
لینک به دیدگاه
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

شک نکن !!

درست در لحظه ی آخر ،

در اوج توکل و در نهایت تاریکی

نوری نمایان می شود

معجزه ای رخ می دهد

خدا از راه می رسد.

  • Like 6
لینک به دیدگاه

این چندمین شب است که من با تو نیستم

این چندمین شب است که در شعله زیستم

 

این عکس اول است که با هم گرفته‌ایم

من بی‌قرار مستی لبخند کیستم؟!‏

 

این عکس دوم است در آغاز تشنگی

هم بغض آب قمقمه‌ات را گریستم

 

این عکس آخر است که لبخند می‌زنم

این‌جا کمی شبیه به زخم تو نیستم؟ ‏

 

این عکس آخر است که با هم گرفته‌ایم

از ترس مرگ نیست که در عکس نیستم

 

بر سنگ تابناک تو رمزی نوشته است

دیگر اجازه نیست کنارت بایستم

 

امشب تمام خاطره‌ها را گریستم

این چندمین شب است که من بی تو نیستم

 

 

بهمن ساکی

  • Like 6
لینک به دیدگاه

باید بازیگر شوم ،

آرامش را بازی کنم …

باز باید خنده را به زور بر لبهایم بنشانم …

باز باید مواظب اشک هایم باشم …

باز همان تظاهر همیشگی : ” خوبم …

  • Like 2
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...